eitaa logo
در حرم یار
1.5هزار دنبال‌کننده
627 عکس
35 ویدیو
3 فایل
کانال جلسات استاد سیدعلی سیدعربی پیرامون مباحث و آثار آیت الله محمد شجاعی رضوان الله تعالی علیه و بزرگان اخلاق و عرفان اسلامی نشر و نسخه برداری از مطالب با ذکر کانال و منبع آن بلامانع است ارتباط با آدمین @DarharameyarAdmin
مشاهده در ایتا
دانلود
رنگ صورت آن حضرت، روشن، شفاف و پیشانی مبارکش بلند بود، ابروهای ایشان کمانی شکل و پیوسته بود، و در زمان خشم میان دو ابرویشان بر می آمد، بینی او برگشته بود و درخشش خیره کننده ای داشت و در نگاه اول برآمده به نظر می آمد؛ محاسن ایشان زیاد بود و چشمان مبارکشان مشکی، دندانهایشان سفید و از هم باز بود، از بالای سینه ایشان تا شکمشان خطی از مو روییده بود، گردن آن حضرت صاف و خوش رنگ بود، شکل و شمایل ایشان مانند انسانهای معمولی بود. چاق نبود، چهارشانه بود و بازوهایی توانمند داشت، ساق دست و شانه ایشان پر مو بود، سینه ای بلند و ساق دستی کشیده داشتند، استخوان کتف و دست و پاهای ایشان بزرگ بود و کمر باریکی داشتند، کف پای ایشان گود بود، هنگامی که گام بر می داشتند پایشان را از زمین میکندند و در موقع راه رفتن کمی به راست و چپ مایل می شدند، با خضوع و فروتنی و همچنین تند راه می رفتند و هنگامی که میخواستند به جایی نگاه کنند با تمام بدن به آن چیز رو میکردند، در نگاه کردن دیدگانشان را به زمین می دوختند، ایشان همیشه محزون و دایماً در حال تفکر بودند هیچ گاه در آسایش نبودند، در غیر موارد ضروری صحبت نمی فرمودند سکوت ایشان همیشه طولانی بود، سخنانی واضح، کوتاه، بسیار مفید، بدون اضافات و نقص ادا میفرمودند در حق کسی ستم نمی نمودند، و کسی را خوار و ذلیل نمی شمردند نعمتها را بزرگ می‌شمردند، اگر چه کم بود. نسبت به غذا زیاد تعریف نمی کردند و بد هم نمی گفتند برای دنیا و آن چه که به آن مرتبط بود خشمگین نمی شدند، زمانی که آن حضرت خشمگین می شدند، چیزی باعث رفع خشمشان نمی شد تا آن که ایشان را در راه حق یاری نمایند؛ هیچ گاه برای خود و کارهای شخصی خود خشمگین نمی شدند و حساسیت نشان نمیدادند و هرگاه می خواستند اشاره نمایند، با تمام دست این کار را انجام میدادند. وقتی که متعجب می شدند دست را بر میگرداندند، صحبت که میکردند با دست خود نیز اشاره میفرمودند و با انگشت ابهام دست چپ بر کف دست راست می‌زدند، و وقتی که خشمگین می شد رو بر میگرداندند و دریغ می‌کردند ؛ هنگامی که خوشحال می شدند دیدگانش را بر هم می نهادند، تمام خنده هایشان تبسم بود که دندانهایشان همچون قطره باران دیده می شد, آب را به سه نفس مینوشیدند و آن را نمی بلعیدن، بلکه می مکیدند و با دست راست می خوردند و می آشامیدند و می‌گرفتند و عطا می کردند و دست چپشان را برای کارهای دیگر بدن استفاده می نمودند و بادست راست همه کارهایش را تبرک می‌کردند، در لباس پوشیدن، کفش به پا کردن و راه رفتن و در وقت دعا سه بار دعا می فرمودند ، یک بار سخن می‌گفتند و هنگام اجازه گرفتن، سه بار اجازه می گرفتند.... Eitaa.com/darharameyar
«وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَى آن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًا»(اسراء/79) در روایات ذیل این آیه در تعریف مقام محمود آمده است که شما در شب تهجد داشته باشید که بر شما فرض و واجب بوده و مقدمه رسیدن به مقام محمود و مقام شفاعت است. در روایات است که در قیامت وقتی کار سخت می شود حضرت کار را تمام می کنند؛ و انبیاء الهی هم امت ها را به نبی اکرم ارجاع می دهند؛ یعنی وقتی سراغ حضرت آدم و حضرت نوح و ابراهیم خلیل و موسای کلیم و عیسای مسیح می آیند؛ آنها همه را به وجود مقدس نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ارجاع می دهند. وجود مقدس نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مقابل باب الرحمن به سجده می افتند و بعد از سجده ی حضرت است که در باز می شود و خدای متعال می فرماید: از هرکس که می خواهید دستگیری و وارد بهشت کنید. دشواری های این مسیر با شفاعت حضرت طی می شود. لذا بخش عمده ای از عبادت های حضرت عبادت هایی است که برای شفاعت نسبت به امتها و امت خودشان است. چون همه مومنین امت حضرت هستند؛ یعنی صف مومنین در تاریخ امت حضرت هستند و ایشان برای شفاعت امت خودشان است که بسیاری از این رنج ها و عبادت ها را تحمل می کنند و انجام می دهند. کسی که خلیفه خدا است؛ اولاً عبد مطلق خدا است و کاری جز بندگی نمی کند و در مقام عصمت است و بعد هم آنچه را می خواهد گسترش بدهد، بندگی خدای متعال است. با همه وجود می خواهد همه، بنده خدای متعال باشند. برای هدایت و دستگیری سرمایه گذاری می کند. او عبادت می کند که مردم برسند. او رنج می برد که مردم برسند. او باید نافله بخواند تا مردم هدایت بشوند. او باید عبادت کند و رنج ببرد. این حاکمیت از جنس خلافت الهی است و این انسان، خلیفه خدا است و کار خدایی می کند تا مردم را به مقام بندگی و عبادت برساند. واسطه رحمت خدا است و با محبت، دست عباد الله را می گیرد، خرج و ایثار می کند؛ این همان شفاعت است... Eitaa.com/darharameyar
(من یتق الله یجعل له مخرجا) بعضی این آیه را تعمیم میدهند به رزق وروزی و کسب وکار و درآمد های مالی ولی این یکی از مراتب گشایش بعد از تقوی است ، یکی از معانی (یجعل له مخرجا) این است که انسان متقی در همه امورش گشایش حاصل میشود در امور خانواده شغلی اجتماع در نگاهش به پیرامون در شبهات ، در ظلمات ، در آتش ها ، در معصیت ها.... گشایشی که خدا می‌دهد فقط این نیست که فلان مشکل را حل کند یا مال شما را زیاد کند یا شکم شما را سیر کند بلکه شما را حاکم شکم میکند ، تقوی که تسکین دهنده درد نیست ، شفا دهنده است ، همه مسائل را حل میکند ، بجای شکم سیرکردن شمارا حاکم شکم میکند وقتی حاکم شکم شدی چه گرسنه باشی چه سیر، صراط مستقیم را میروی ، وقتی حاکم شکم شدی آن شکم دیگر در مقابل شما محکوم است ، وقتی حاکم فقر شدی آن فقر زیر دست شماست و در مقابل شما محکوم است شما یک کسی را می‌بینید که خیلی هم اهل تقوی است ولی فقیر است پس آیا کلام خدا نقض شد؟ غنی شدن که فقط به پولدار شدن نیست بلکه بی نیاز از پول می‌شود ‌ وقتی حاکم خواب شدی آن خواب محکوم شماست ، وقتی حاکم زبان شدی آن زبان محکوم شماست وقتی حاکم زبان شدی ، امیر زبان شدی، زبان دیگر اسیر شماست نه شما اسیر او که هرجا بخواهد شما را بکشاند شما هستید که هر جا بخواهید اورا میکشانید ، شما امیر غضب میشوید نه اسیر غضب ، بجا در مقابل دشمن خدا غضب میکنید و بجا هم سعه صدر نشان میدهید ، حاکم غضب هستید.( یجعل له مخرجا) یعنی تقوی همه چیز را در مهار شما در می‌آورد... Eitaa.com/darharameyar
كسى كه مثلا به مقام توبه آمده و ليكن تصميم جدى بر ترك معصيت الى الابد نگرفته است و هنوز فكر بازگشت به گناه را در باطن خويش دارد، يعنى دل از گناه برنداشته و مى‏بيند به حكم هواى نفس نمى‏تواند براى هميشه دل از گناه بر دارد و باطناً حاضر بر اين دل برداشتن دايمى نمى‏گردد، اگر چه عملا هم گناه را به هر علتى كه باشد انجام ندهد، چنين كسى نمى‏تواند صادقانه در مقام طلب بيايد و ادعاى محبت كند. و اگر خود نيز منصفانه بر حال خود و بر باطن خود بنگرد، خواهد فهميد كه شرط اين مقام قبل از هر چيزى تصميم بر كنار گذاشتن مخالفت با اوست براى هميشه، آن هم به نحوى كه در عمل روشن گردد. حضرت حق به باطن انسان ناظر است و اگر در باطن او فكر بازگشت به گناه درآينده، و تمايل به آنرا بيابد، روى آن حساب مى‏كند و او را با كسى كه تصميم جدى گرفته و دل از معصيت براى هميشه برداشته، يكسان قرار نمى‏دهد، زيرا كه او «حسيب» است و نيز «سريع الحساب» است. کتاب مقالات ج دوم Eitaa.com/darharameyar
شیطان از نقطه ضعف ها نفوذ میکند اضطرارها و فقرها و نیازمندی های انسان در هر زمینه ای که باشد اگر تحت امر و حاکمیت و عقل سلیم در نیاید ،و ما امیر وحاکم آنها نباشیم تبدیل میشوند به نقط ضعف همین فقرو نیاز ما اگر محکوم ما نشد وتبدیل به نقطه ضعف شد میشود ابزار وراه نفوذ شیطان ، گرسنگی هم میتواند نقطه ضعف ما شود هم نقطه قوت ، حرف زدن میتواند نقطه ضعف ما شود یا نقطه قوت ، سکوت کردن میتواند نقطه ضعف ما شود یا نقطه قوت ، پول نداشتن ، همسر بداخلاق داشتن ، فرزند نااهل داشتن حتی همسر خوب و فرزند خوب داشتن همه میتواند نقطه ضعف شوند و انسان را جهنمی کنند و یا نقطه قوت باشند ، بستگی به واکنش شما دارد ، یکی همسر بدی دارد ولی با همان راه بهشت را بر خودش باز میکند و یکی همسرخیلی خوبی دارد ولی باهمان دارایی اش جهنمی میشود بعضی ها همسر و اولاد بد برایشان میشود نقطه قوت ، میشود سبیل الله ، میشود سکوی پرش آنها و بعضی با وجود داشتن همسر و فرزند خوب و آرام ، همان دارایی میشود برای آنها نقطه ضعف ، هر کس به طریقی امتحان میشود ، یکی با نعمتها یکی با نقمتها، بعضی با داشتن ها ، بعضی با نداشتن ها ، بنابراین لحظه به لحظه را باید راه صعود و تبدیل به نقطه قوت کرد ، باید دانست که ما در عالم خلقت حادثه و اتفاقات تصادفی و به اصلاح بدون محاسبه و غیر منتظره نداریم تمام اتفاقاتی که برای شما می افتد اعم از یک تماس تلفن، یک سلام و جواب سلام، یه برخورد ساده، دیدن و شنیدن و هر نوع توجه و میلیاردها اتفاقات در ثانیه به ثانیه عمر شما همه و همه درست برای شخص شما نشانه گیری شده بود و دقیقا هم به هدف اصابت کرده و عالم وجود منتظر عکس العمل شماست انسان اگر لاابالی نباشد دائم در حال مبارزه است ، هروقت انسان احساس کند که در توبه یا در هجوم شیطان و گردبادها بی مبالات شده باید در ایمانش شک کند... Eitaa.com/darharameyar
سلام علیکم به حول و قوه الهی جلسات مقالات و نهج البلاغه از این هفته مجددا برقرار میباشد. زمان جمعه ششم مهرماه ساعت 18/30 لغایت 19/30 مکان : تهران - خیابان آزادی- خیابان بهبودی - خیابان اردبیل ( نیایش غربی سابق) پلاک 75 منزل مرحوم سرهنگ صدف روز https://goo.gl/maps/Z24FNk8waNrHXD5m7 همراهان عزیز می‌توانند قبل از شروع جلسه، نماز مغرب را در محل برگزاری کلاس اقامه فرمایند.
هر کس در قرآن تأمّل بکند می یابد که مقام تقوا یکی از مقامات بسیار بالای عبودی و منزلتی از منزلت‌های معنوی و مرتبه‌ای از مراتب توحیدی است، که بسیار مقام بالایی است. و خدای متعال در آیات متعدّد، این مقام و صاحبان این مقام و خصوصیّات صاحبان این مقام را بیان فرموده است. در آیات 16 و 17 آل عمران خصوصیّات آن‌ها را چنین می‌فرماید که «الَّذِينَ‏ يَقُولُونَ‏: رَبَّنا إِنَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ قِنا عَذابَ النَّار» اوّلین خصوصیّتی که در این‌جا برای اهل این مقام یعنی مقام تقوا بعد از ایمان آن‌ها بیان می‌فرماید این است که این‌ها همیشه اهل این تضرّع و این پناهندگی و این پناه آوردن و این دعا و این مسئلت هستند که «فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ قِنا عَذابَ النَّار» جمله‌ای است که هر چه باز بکنیم حقایق بسیاری را برای ما روشن می‌کند. وقتی مسئله باز می‌شود این گونه میشود که اهل تقوا از آن آتشی که تهدید می‌کند، از گناهانی که تهدید می‌کند، از قصورات و تقصیراتی که آن‌ها را تهدید می‌کند، همیشه در یک حالت خوف و نگرانی هستند همیشه نگران هستند و از خدای متعال همیشه طلب مغفرت می‌کنند که آن‌ها را از آتش نجات بدهد. این اوّلین خصوصیّت است. Eitaa.com/darharameyar
ما پیرو دینی هستیم که پیامبرش (ص)فرمود: «مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِی يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِم‏» هر كس صبح كند و به امور مسلمانان همّت نورزد، از آنان نيست و هر كس فرياد كمك خواهى كسى را از مسلمانان بشنود و به كمكش نشتابد، مسلمان نيست. ما پیرو مذهبی هستیم که امامش امیرالمؤمنین،(ع) آن هم در دوران حکومت معاویه لعنت الله علیه، وقتی شنیدند که تنی چند از لشکریان معاویه، از دست و پای یک زن یهودیِ در ذمه، طلا و خلخال ربوده‌اند و او توان و امکانی به جز گریه، التماس و طلب کمک نداشت، فرمودند: «اگر مرد مسلمانى از شنيدن اين واقعه از حزن و اندوه بميرد، بر او ملامت نيست، بلكه نزد من هم به مردن سزاوار است» بنابراین، مظلوم اگر کافر هم باشد، باید به کمک مظلومیتش شتافت، چه رسد به این که مانند مردمان فلسطین و غزه و لبنان و...مسلمان نیز باشند و در برابر نظامات استکباری سلطه و کفر و ظلم جهانی به میدان آمده باشند تا از خودشان و سرزمین غصب شده‌‌شان دفاع نمایند. بهترین و موجه‌ترین دلیل برای انجام هر کاری، عمل به حکم «عقل» و «عدل» است. چنان چه حتی عبادت خداوند متعال نیز به حکم عقل و عدل انجام می‌پذیرد كمك همه جانبه به مردم فلسطين و لبنان و حمايت كامل از آنان واجب كفائي بر همه‌ی مسلمانان است. در بررسی مسئله‌ی چرایی دفاع از فلسطین، از منظر عقل و عدل، ممکن است این شبهه ایجاد شود که «هر چقدر هم دفاع از حقوق، جان و مال مسلمانان لازم و واجب باشد، باز منافع خودمان اولی‌تر است» خب لازم است ابتدا ببینیم و بدانیم که آیا ایجاد یک دولت جعلی به نام «اسرائیل»، فقط ظلم به فلسطینی‌ها، لبنانی‌ها و بالتبع دیگر اعراب است، یا برای خود ما نیز به صورت مستقیم یک تهدید جدی قلمداد می‌گردد؟ هر کشوری در هر جای دنیا، بخشی از امکانات خود را صرف کمک های خارجی می کند؛ صرف نظر از این که این کشور، فقیر باشد یا ثروتمند. بسیاری از کشورهای آفریقایی، پذیرای آوارگان دیگر هستند و یا بار مشکلات کشورهای دیگر را به دوش می کشند؛ در حالی که خودشان در نهایت فقرند. در کشوری، زلزله ای رخ می دهد و یا سیلی جاری می شود کشورهای دور و نزدیک به آن کشور، کمک می کنند و یا همه کشورها، سهمیه ای به بهداشت جهانی می دهند و بهداشت جهانی، آن را صرف کشورهای فقیر می کند. بنابراین، کمک کردن به کشورهای دیگر، امری رایج و بین المللی است و هیچ کشوری نمی تواند از زیر بار این مسئولیت، شانه خالی کند؛ حال اینکه جامعه اسلامی، «امت واحده» است و نمی شود بخشی از جامعه اسلامی، دچار مشکلی باشد و بقیه، احساس راحتی کنند. همچنین بخشی از امنیت ملی هر کشوری، در خارج از مرزهای آن کشور تأمین می شود. شما نمی توانید در خاک ایران بنشینید، و در محدوده خاک ایران بمانید و بعد توقع داشته باشید که امنیت شما تأمین گردد. حضرت امیرمؤمنان علیه السلام می فرماید: «هیچ قومی ذلیل نشدند؛ مگر این که در خانه خود نشستند تا دشمنان به سراغ آنان آمدند». این، واقعیتِ همیشه تاریخ است. اگر شما این جا نشستید، و می بینید دشمن در کشورهای همسایه و منطقه شما، زمینه سازی می کند و ممکن است علیه شما کاری بکند، شما نباید بنشینید تا طرح های دشمن از مرحله طرح و نقشه، به عمل درآید و به خاک شما حمله کنند و بعد شروع به دفاع کنید. اگر دیدید در خارج از مرزهای شما و در کشورهای همسایه یا در منطقه شما اقداماتی علیه شما می کنند، باید دخالت کنید. این، خواست و سیاست عمومی هر کشوری است که می خواهد سرپا بماند. این، یک اصل پذیرفته شده است که بخشی از پایه های امنیت ملی کشورها، در خارج از مرزهای آنها مستقر شود. ما در لبنان، فلسطین، خلیج فارس، دریای خزر، آسیای مرکزی، قفقاز، افغانستان، آفریقا، بالکان و...، باید حضور داشته باشیم تا بتوانیم از منافع ملی خود دفاع کنیم. اگر قرار شد به ایران حمله ای صورت بگیرد، حتما از طریق همسایه هاست بنابراین، اگر اسلامی و انسانی هم فکر نکنیم و یا به عرف بین المللی بی اعتنا باشیم، باز هم مصالح و منافع ما ایجاب می کند که پایه های امنیتی خود را در بیرون از مرزهای جغرافیایی کشورمان، محکم کنیم. حفظ امنیت و استقلال کشور و مقاومت و پایداری در مقابل توسعه طلبی آمریکا و اسرائیل، هزینه ای دارد که باید آن را پرداخت کرد و کشورهایی که حاضر نیستند این هزینه ها را بپردازند، بیش از این، به آنها تحمیل می شود و دچار وضعیتی می گردند که اگر چند برابر آن هزینه را هم بعدا صرف کنند، باز مشکلشان حل نمی شود. نمونه بسیار روشن آن، ترکیه و عراق است. Eitaa.com/darharameyar
شروع جلسات از جمعه این هفته ان شاءالله نسبت به بانوانی که بدون چادریا شل حجاب به کلاس یا جلسات مشابه وارد میشوند چگونه موضع بگیریم؟ ممکن است یک خانمی بیاید کلاس یا مسجد وحجاب خوبی نداشته باشد یک مواجهه این است که بلافاصله با او برخورد تندی میکنند که چرا حجابت بد است اینگونه نیا... ما در اجتماع می بینیم که مثلاً شل حجابی زیاد شده هیجانی می شویم، شروع می کنیم به بد و بیراه گفتن این یک نوع مواجهه است که این یعنی نه صبور بودیم و نه رفتارمان منطقی است خب این خانم دفعه‌ بعد نمی‌آید ولی میتوانم به این دختر که نگاه کردم بگویم چقدر خوشحالم که برای نماز خواندن آمدی چقدر خوب کردی که در این جلسات شرکت کردی خب اینجا فرصتی ایجاد میشود که حجابش درست بشود. یعنی ما طرد نکنیم با صبر فکر کنیم، ببینیم چه شده که این گونه شده است ریشه اش چیست،مشکل چیست؟ آیا ما کارهای تربیتی خوبی را انجام ندادیم؟ لذا مدارا کردن و برخورد خوب و نقاط قوت را دیدن، بستر را فراهم می‌کند برای اصلاح طرف مقابل. گاهی افکار منفی ما منجر می‌شود که حتی نقاط مثبت طرف مقابل را هم منفی ببینیم دقت کنیدکه فلسفه حجاب چیست؟ (مصون و محفوظ ماندن زن از تمامی ابتلائات و مضرات بدحجابی) یعنی «زن» خود را نباید وسیله التذاذ مردان معرفی کند و یا نمایش دهد، چون انسان است وانسان هم کرامت دارد، پس چرا فقط وسیله‌ای برای لذت شهوانی معرفی شود؟ وقتی یک زن، از زنانگی فقط جذابیت‌های جنسی خود را در معرض عموم به نمایش می‌گذارد، عموم نیز به همین چشم او را نگاه می‌کنند و بالتبع همین انتظار را از او دارند و این برای خود آن زن خیلی بد و گران است با بی‌ارزشی تمام قربانی می‌شود. از این رو، اصل در تعیین حدود حجاب «پوشاندن» می‌باشد و البته با حدودی که تعیین شده است لذا وقتی از امام خمینی(ره)در مورد چادر سؤال می‌شود، به همین معنا اشاره نموده و می‌فرمایند: «اصل پوشش است و چادر از ادب زن ایرانی است» در عصر حاضر بعضى بانوان چادرى را مى‏بينيم كه چادر داشتن آنها صرفاً جنبه تشريفاتى دارد با چادر هيچ جاى بدن خود را نمى‏پوشانند، آن را رها مى‏كنند. وضع چادر سركردنشان نشان مى‏دهد كه اهل پرهيز از معاشرت با مردان بيگانه نيستند و از اينكه مورد بهره بردارى چشمها قرار بگيرند اِبا و امتناعى ندارند نوع ديگر برعكس زن چنان با مراقبت جامه‏هاى خود را به خود مى‏گيرد و آن را رها نمى‏كند كه نشان مى‏دهد اهل عفاف و حفاظ است خودبه خود دور باشى ايجاد مى‏كند و ناپاكدلان را مأيوس مى‏سازد بنابراین ممكن است زن بگونه ای لباس بپوشد يا راه برود كه اطوار و افعالش حرف بزند، فرياد بزند كه به دنبال من بيا، از سوی دیگر کسی می آید که حجاب و پوشش را رعایت کرده ولی چادر نیست حجابش نمره ۲۰ نیست، حجاب برتر را ندارد خب آیا باید طرد کنید یا بایدجذب کنید؟ این شخص گرایش به دین دارد که به کلاس یا جلسه یا مسجدی جهت نماز یا دعا یا بهره مندی از فضا آمده. یک وقت شما کسی را در خیابان یا در مترو میبینید که بی حجاب است خب با او برخورد میکنید اما وقتی خانمی آمده به جلسه باید فکر کنید که این خانم برای چه آمده؟ خود او با همان ورود اول میفهمد اینجا چه فضایی حاکم است و چه کلاسی است اگر نیاز نداشت خودش دفعه بعد نمی آید اما اگر آمد لابد یک خواستی در وجودش هست یک خشوعی در مقابل این مطالب دارد یک خشوعی در مقابل دین دارد اینها را باید حساب کرد نمیتوانیم بلافاصله طرد کنیم همین خشوعش ممکن است یکجا دستش را بگیرد کسیکه حجابش اسلامی است ولو چادر نیست یا کمی شل حجاب است باید با محبت و دوستی نگه دارید جذب کنید دیدارهای رهبری را ببینید مگر به رهبر تاسی نمیکنید چرا مانع نمیشوند چرا طرد نمیکنند در محفلشان خانمها با حجابهای متفاوتی حضور دارند خب میتوانستند دستور بدهند مانند ورودی حرم های مطهر ممانعت کنند یا چادر دستشان بدهند فرمودند خانم‌هایی هستند که در عرف معمولی به آنها می‌گویند «خانم بدحجاب» حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ به این اهداف و آرمان‌هاست. وگرنه جلسه برای چه می آید؟ اگر چه یک نقصی دارد مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقص‌های این حقیر در باطن. «گفتا شیخا هر آنچه گویی هستم/ آیا تو چنان که می‌نمایی هستی؟» البته انسان نهی از منکر هم می‌کند؛ اما بجایش واز راهش نه اینکه باعث گریزکسانی بشود که علاقمند به دین و یادگیری هستند به مرور هم انشاالله خودشان را اصلاح میکنند ما هم الان هم خیلی از فرامین الهی را زیر پا میگذاریم ما هم به مرور خودمان را اصلاح کردیم بنابراین یک مومن اول نسبت به دیگرانی که با صداقت پیش آمده اند قوه جاذبه دارد مگر اینکه به او ثابت بشود آن کسی که مقابلش هست دشمن خداست Eitaa.com/darharameyar
یکی از موضوعات و مرض‌ها که نمی‌گذارد دل و قلب انسان با هم یکی باشد و هرگز موفّق به این امر نمی‌شود مسئله‌ی جاه‌طلبی و شهرت‌طلبی است. کسی که می‌خواهد قلوب را مسخّر بکند، کسی که همیشه می‌خواهد مردم به او عقیده داشته باشند، برای او احترام قائل باشند، با عظمت به او نگاه بکنند، پیش مردم موقعیت داشته باشد،.... خب این شخص خود را به همه جا می‌زند. کارهای زیادی انجام می‌دهد. حرکات زیادی دارد و این هیچ وقت نمی‌تواند دل خود را با زبان خود یکی کند. اصلاً بخواهد دل با زبان یکی باشد یک نفر هم دور و بر انسان نمی‌ماند. امام رضا (ع) فرمود که: «مَا ذِئْبَانِ ضَارِيَانِ فِي غَنَمٍ قَدْ تَفَرَّقَ رِعَاؤُهَا بِأَضَرَّ فِي دِينِ الْمُسْلِمِ مِنَ الرِّئَاسَة» اگر یک گلّه‌ی گوسفندی باشد که چوپانی هم نباشد و دو گرگ درنده به جان آن گلّه‌ها بیفتند چه می‌شود؟ فرض کنید چوپان نیست، بیابان است، دو گرگ درنده به سراغ این گوسفندها رفتند، خب چه ضرری عاید می‌شود؟ ضرر ریاست‌طلبی به دین یک مسلمان از این بیشتر است. Eitaa.com/darharameyar
به موازات این حب شهرت یا بهتر بگوییم از زاییده های شهرت طلبی رذیله دیگری است بنام حب مدح و ثناء که همه ما به آن گرفتاریم . ما غیر از اینکه دوست داریم در همه زمینه های زندگی چه در کار چه در مسکن ، چه در لوازم منزل و پوشاک و تحصیل وهنر وسلیقه و زرنگی وزیبایی وغیره وغیره بهتر وبالاتر از دیگران باشیم که همه گفتیم شهرت طلبی است ، علاوه بر این دوست داریم مورد مدح وستایش و تعریف و تمجید دیگران هم باشیم یعنی بواسطه داشتن این برتری ها تعریفمان هم بکنند . مورد توجه چشمها وقلبها باشیم اینطور نباشد که به چشم نیاییم یا اینطور نباشد که مردم نسبت به آنچه ما کسب کردیم بی تفاوت باشند . دوست داریم و خوشمان می آید و لذت میبریم از اینکه تعریفمان کنند، از خوبیهایمان بگویند از داشته هامان بگویند . از نقص ها و عیب ها نگویند، نبینند نفهمند، صحبت نکنند . این یکی از رذایل نفس است. خود علم داشتن ، هنر داشتن ، زیبایی داشتن ، پول داشتن ، تقوی داشتن ، بدنیست همه وسیله حرکت در صراط است اما اینکه ما خوشمان بیاید که بواسطه نعمتهایی که خدا داده و فضایلی که خدا عنایت کرده، مورد توجه و تعریف باشیم و دیگران از ما بگویند، این یک رذیله خطرناک و ریشه دار است و حجابی است مابین ما و خدای متعال. بهترین فرصت و مطمئن ترین فرصت برای تهاجم و اصابت تیرهای شیطان چه زمانی است ؟ زمانی که انسان در وهم وخیال و خواب و اوهام گرفتار باشد . از هوش رفته باشد، آن وقت خیلی راحت تر تیر اصابت می کند . وقتی کسی گرفتار این اوهام شد، گرفتار عُجْب شد، گرفتار مدح و ثناء شد، گرفتار تملق شد، این آدم مثل انسان تخدیر شده است که مخدر او را مست کرده و تا به خودش نیاید مرتب وپیاپی تیر اصابت میکند. حالا برخی افراد بدون اینکه کاری کرده باشند و فضیلتی داشته باشند دوست دارند در برابر کارنکرده محمود و ممدوح باشند، اینها دیگر نوبرند ما باید مواظب باشیم آدمها مارا نخرند، سرمایه ها را بشناسیم، بازارها را بشناسیم. اگر سرسفره دنیابودیم، اگر سرسفره آدمها بودیم، اگر کف وسوت آدمها وتعریف و تکذیبشان مارا بِبَرد چه برایمان میماند ؟ خلاصه، همه عمرِ ما دارد به بازی میگذرد. و نمیگذارد انسان جایی را ببیند وقتی هم جایی را ندید به جای اینکه راه صحیح را طی کند به کج راهه میرود و بعد هم میرسد به جایی که خدا میفرماید (عن الصراط لناکبون) کسانی هستیم که خودمان از راه لغزیدیم – این سرگرمیها وبازیها اگر جمع نشود انسان نمیتواند معرفت پیدا کند وخدا را و راه خدا را پیدا کند اگر دورانی که به ما شیر می‌دادند، نعمت می‌دادند، عمر وسلامتی پول و شهرت می‌دادند... اگر دورانی که ستار العیوب ما بودند و ما را محبوب می‌کردند.... فهمیدیم اینها از چه کسی بود صاحبش چه کسی بود اگر فهمیدیم این ستاریت از کجا بود این محبوب شدنها و نعمت‌ها از چه کسی بود اگر فهمیدیم از ما نبوده و قدر دانستیم و خرج تقوی کردیم و ره توشه تهیه کردیم آنوقت درامان هستیم... Eitaa.com/darharameyar
شانزدهمین جلسه مقالات جلد سوم فردا جمعه مورخ ششم مهر ماه ساعت ۱۸/۳۰
در مراودات انسانی انسان نیاز به صبر دارد. باید آستانه تحمل خود را بالاتر ببرد من در آن جایگاهی که نشستم باید بدانم چون با آدم های مختلف سر و کار دارم، با تیپ های مختلف سر و کار دارم باید صبر من بالا برود. خیلی مواقع یکی از اشتباهات راهبردی ما این است که ما می خواهیم همه مردم آن جوری شوند که ما می خواهیم در حالی که وقتی ما در روایات نگاه می کنیم می بینیم اهل بیت یکی از اصول مهم ارتباط با انسان ها را مدارا قرار دادند. یعنی شما باید اهل مدارا باشید. لزوماً نخواهید با همه بجنگید که همه را تغییر دهید وقتی ما داریم مدارا می کنیم درواقع داریم فضا را مدیریت می کنیم که به هم نریزد چقدر با فرزندانتان اهل مدارا هستید؟ چقدر با همسرتان اهل مدارا هستید؟ حتی اگر مخالف اعتقادات شما باشند و حتی اگر خدای نکرده اهل معصیت باشند که البته خود ما هم هستیم درست است که باید نسبت به اهل معصیت انزجار درونی داشت و سازگار نبود ولی مدارا گری هوشمندانه با سازگاری متفاوت است شما ببینید پیامبر اکرم (ص) افرادی را که می خواستند هدایت بکنند و در مسیر خدا قرار بدهند چقدر مدارا می کردند!!! یعنی اگر پیامبر می خواستند سختگیری جدی داشته باشند، یا به تعبیری آن کمال طلبی مطلق را درخواست کنند اصلا نمی شد و لذا خود حضرت می فرمایند که این مدارا اصلاً نصف ایمان است که باید وجود داشته باشد. در زندگی های اجتماعی ما هم همینطور است، در تربیت تا مدارا نباشد، در مسائل اجتماعی تا مدارا نباشد نمی شود کار را جلو برد. یعنی گاهی اوقات وقتی انسان ها اهل مدارا و سازگاری نباشند حتی آن بخش های مثبت هم که احیانا وجود دارد که می توان روی آن سرمایه گذاری کرد و خوب زندگی کرد از بین می رود. وقتی قرآن تاکید می‌کند «أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ» یعنی یکی از فرمول‌های قرآن کریم و منطق قرآن در تقریب است و براین اساس حتی کافری که با اسلام دشمنی ندارد می‌توان با او رفتار تقریبی داشت. و معیار تعامل اجتماعی با غیرکفار رحماء بینهم است. براساس این تعریف بله کسی که با اسلام مقابله می کند و دشمن است، باید با او برخورد شدیدی داشت اما اگر غیرمسلمانی وجود داشته باشد که با اسلام دشمنی نمی‌کند در دایره رحماء قرار می گیرد و فقط کفار عنود و لَجوجی که به مقابله آشکار با اسلام می پردازند مصداق اشداء قرار می گیرند. حالا آیا فرزندان ما، جوانان ما، اهل و عیال ما مصداق أَشِدَّاء هستند؟ چرا با رفتارهای غلط طرد میکنید؟ آیا نباید به مشی و سیره نبی اکرم (ص) تأسی کرد؟ وقتی به رفتار و سیره پیامبر سر می زنیم می بینیم که پر از رفتارها و گفتارهای تقریبی و وحدت گرایانه است. پیامبر اکرم (ص) تا جایی که امکان داشت از جنگیدن پرهیز داشتند. اصلا پیامبر، پیامبر مهر و رحمت است. لذا در جاهای مختلف می‌بینیم که پیامبر نسبت به همه با نگاه رحمت می‌نگریستند. حتی نسبت به دشمنان هم درحالی‌ که شدید و مستحکم بودند اما در مواقعی که نیاز به کمک داشتند و گرفتاری برایشان پیش می‌آمد، به آن‌ها کمک می‌کردند. بارها خدمت دوستان عرض کردم ببینید پیغمبر اسلام به چه روشی فرقه‌های مختلف را به سمت اسلام جذب کردند چطور با اهل کتاب حتی با کفار که عناد نداشتند برخورد کردند جز محبت چه بود جز اعتمادسازی و مُداراگری هوشمندانه چه بود اگر قرار بود که با نااهلان مانند من و شما برخورد کنند که هیچکس اسلام نمی‌آورد فرزندان خود را دریابید... Eitaa.com/darharameyar
اصل نعمت وبالاترين نعمتي كه خدا به هركس بخواهد بدهد همين نعمت هدايت به صراط است والا اگر كسي راه را نشناسد هر نعمتي هم در اختيارش باشد به مقصد نميرسد، زمين ميخورد. اصلا نعمت محسوب نمیشود همه نعمتها ابزاري هستند كه انسان به اين نعمت صراط هدايت بشود و به حركت در آن دست پيدا كند همه نعمتها از قبيل پول، همسر سلامتي، عمر .. وقتي نعمت محسوب می‌شوندكه ما را درجهت حرکت در صراط مستقیم و بدست آوردن آن سعادت ابدي كمك كنند غیر از این باشد به ما بدهند زمين خورديم بگيرند هم زمين خورديم این همه كه علم پیشرفت می‌کند، تکنولوژی بالاتر می‌رود، رفاه بیشتر میشود ... خب اين فکرها را چه کسی هدایت میکند ؟ چه کسی راهها را نشان میدهد ؟ چه کسی قدرت تجزیه و تحلیل و تفکر وتدبر و حل مسائل را لحظه به لحظه میدهد ؟ همه اش که از خداست ... خب خدا برای چه درجهت علم و پیشرفت وتکنولوژی بالاتر و رفاه بیشتر کمک می‌کند؟ آیا برای اینکه مردم بیشتر در دنیا غوطه ور بشوند و از خدا غافل و جهنمی ؟ معلوم است که به عکس است نصرت خدا در پیشرفت ها و تکنولوژی و علم و غیره در جهت تداوم ذکر است نه غفلت هركدام از ما با داشتن نعمتهاي مختلف تا اندازه اي خودمان را به اين صراط مستقيم نزديك میکنیم و چند دقيقه در صراط هستيم و چندين ساعت نيستيم ،، چند دقیقه در عالم ذکریم و ساعتها در غفلت بلکه در مسير ميل و خواهشهاي نفساني يعني به اندازه اي كه غفلت داريم كه ساعاتش شمردني نيست در واقع در صراط مستقيم قراني نيستیم ما در مرحله انتخاب، صراط مستقیم را انتخاب کردیم ولي در عمل و حرکت در آن بيشترش انحراف از آن است انحراف از قرآن وسنت اهل بيت است معاملات ما انحراف دارد معاشرت ما با ديگران انحراف دارد درآمدهاي ما انحرافات دارد نماز و روزه و احكام ما چقدر انحرافات دارد افكار ونيات وعقايد و خطورات ما چقدر انحراف دارد... شما بگوييد وقتي در آن صراط و راه تكويني نباشيم كجا هستيم ؟ راهي به غير از راه خدا كه در عالم نيست گفتیم غير از آن هرچه باشد بيراهه است ضلالت است كه مرتب دعا ميكنيم خدايا ما را از ضالين قرار ندهد چون ضلالت يك راه معين و مشخصي نيست كه خدا به ما نشان داده باشد و گفته باشد اين راه ضلالت است و نرو بلكه هر غفلتی، هر انحرافي از راه صحيح به هر میزان باشد ميشود ضلالت دست از پا خطا كنيد به ضلالت افتاديد . يك لحظه چشمت خطا كرد از صراط افتادي به ضلالت و آتش، يك لحظه قلبت خطا كرد شد ضلالت، يك لحظه خطور بدي در ذهنت آمد شد ضلالت، يك لحظه حرف بيجا زدي شد ضلالت... چقدر از اين ها ما جمع كرديم براي خودمان وچقدر دور شديم ميتوانيد راههای ضلالتی که افتادیم را بشمارید ؟؟؟ Eitaa.com/darharameyar
اسلام با خون رشد پیدا کرد. دینهای بزرگ پیامبران سابق و دین بسیار بزرگ اسلام در عین حالی که یک دستشان به کتابهای آسمانی و برای هدایت مردم، دست دیگر به اسلحه‌ها بود. ابراهیم خلیل- سلام الله علیه- با یک دست صحف را داشت و با دست دیگر تبر برای سرکوبی بتها. موسی کلیم،- سلام الله علیه- با یک دست تورات را داشت و با دست دیگر عصا، عصایی که فرعونیان را به خاک مذلت نشاند، عصایی که اژدها بود، عصایی که خیانتکاران را می‌بلعید. پیغمبر بزرگ اسلام با یک دست قرآن را داشت و با دست دیگر شمشیر، شمشیر برای سرکوبی خیانتکاران و قرآن برای هدایت. آنها که قابل هدایت بودند، قرآن راهنمای آنها بود، آنهایی که هدایت نمی‌شدند و توطئه‌گر بودند، شمشیر بر سر آنها. ما هراسی از خون نداریم. اسلام دین خون است برای فجّار؛ و دین هدایت است برای مردم دیگر. اولیای ما بی‌هراس خون دادند و بی‌هراس در جنگهای خونین وارد بودند... امام خمینی(ره) Eitaa.com/darharameyar
هرچه ستمکاری بیشتر باشد، دین عدل بیشتر تأیید می‌شود. ظالم با اعمال ظالمانه خودش دین عدل را تأیید می‌کند؛ و لایزال اینطور بوده است. فرعون با فرعونیت و طغیانش دین موسی را تأیید می‌کند، و ابوسفیان با طغیان، دین رسول اکرم (ص) را تأیید می‌کند؛ خدای تبارک و تعالی می‌فرماید که از قشرهای فاسد هم، از رجل فاجر هم، دین اسلام و دین خدا تأیید می‌شود؛ و آن به همین معناست که گفتم. نه تأیید می‌کند؛ تأیید «می‌شود» لایزال یُؤَیَّدُ هذَاالدینُ بِالرَّجُلِ الْفاجِر. صحیفه امام خمینی (ره) ج۷ ص ۱۸۳ Eitaa.com/darharameyar
اسلام از اول پيدايش، با خون شهيدان و مجاهدان آبياري شد و به ثمر رسيد دشمنان اشتباه محاسباتی نکنند یقینا حزب الله با این ریزش خون قوی‌تر و مستحکم خواهد بود و تمام این وقایع تدبیر حق تعالی و مهندسی اوست تا بر اساس نظام تکوینی که در عالم مشخص فرموده فتح و پیروزی حق بر باطل و خون بر شمشیر به ظهور خود نزدیک شود ان شاء الله تبریک به سید حسن و یاران شهیدش Eitaa.com/darharameyar
آیت الله محمدشجاعی (ره) : یکی از مسائلی که باعث می‌شود بعضی‌ها امام زمان را قبول نکنند سختی‌های زمان آن حضرت است مخصوصاً برای مؤمنینی که طرفدار آن حضرت هستند و او را قبول دارند این که انسان حالت عادت و عافیت طلبی و راحت‌طلبی داشته باشد.... عافیت‌طلبی مصیبت بزرگی است و ما هم معمولاً عافیت‌طلب هستیم مگر فرد اسثتنایی پیدا بکنید که عافیت‌طلب نباشد. یعنی این اسلام، قرآن و خدا همه‌ی آن‌ها درست است خوب است، باشد، امّا بدون این‌که ما به ناراحتی بیفتیم.... امام زمان (ص) وقتی که ظهور می‌کند اوّلاً در اثنای یک جنگ فراگیر و دارای هزاران صحنه، ومشکل‌های وحشتناک خواهد بود با کشتار و ظلم های بسیار وسلاح‌های مخربّی که به کار خواهد رفت. کشتارهای فوق‌العاده، قحطی‌های فوق‌العاده، مریضی‌های فوق‌العاده، ترس‌های فوق‌العاده، وحشت‌های فوق‌العاده مخصوصاً کشتار. مشکلاتی که شب و روز به اصطلاح روایات هر کسی آرزو می‌کند بمیرد و خلاص بشود... مفضّل به عمر می‌گوید من به امام صادق (ع) گفتم که من خیلی دوست دارم، امید دارم، آرزو می‌کنم که امر امام زمان خیلی به آسانی برگزار بشود، تمام بشود. «فَقَالَ لَا يَكُونُ ذَلِكَ حَتَّى تَمْسَحُوا الْعَلَقَ وَ الْعَرَق» حضرت فرمودند  نه این طور نمی‌شود یعنی این حرف تو خیال است. آرزوی بی‌ربط است. امر امام زمان تحقّق پیدا نمی‌کند «حَتَّى تَمْسَحُوا الْعَلَقَ وَ الْعَرَق» یعنی مگر این‌که در میان عرق و خون قرار بگیرید ، عرق و خون... یاران او هم همین‌طور یعنی همه‌ی در سختی‌ها است . همه روی مرکب، همه در حال جنگ، همه در بین عرق و خون... Eitaa.com/darharameyar https://t.me/AyatollahShojaee1389
◼️واعلموا ان الشهید السید حسن نصرالله أخطر من السید حسن نصرالله و الشهید قاسم سلیمانی من قاسم سلیمانی علی النظام الاسرائیلی و ان شاء الله سوف یحرقون هذه الغدة السرطانیة◼️ http://Eitaa.com/darharameyar