#پیام_مخاطبین
من و خواهربرادرهام تو یه خانواده پرجمعیت دنیا اومدیم و تو سن کم پدر مادرمون رو از دست دادیم. همه کوچیک بودیم، بخاطر شرایط، همه خواهرام زود با فامیل هامون ازدواج کردیم خدارو شکر، همه هم راضی بودیم.
خواهر آخریم، متولد ۶۹ بود، کلی خواستگار اومده بود براش، هرکسی رو یه جوری رد کرده بود به قول خودش از بچگی یکی از پسر بچه های فامیل رو دوست داشت، اون پسر هم خیلی بهش علاقه داشت. فامیل دور بودیم که چند سالی یک بارم نمی دیدیمشون.
گذشت تا بزرگ شدن، همون آقا پسر به خانواده اش پیشنهاد میده و خانواده هم راضی و خوشحال زنگ میزنن داماد بزرگمون که پسرعموم بود و قرار میذارن
دامادمون هم به برادرام میگه همه راضی و خوشحال اومدن خواستگاری، کلی خواهرم خوشحال، یه صیغه محرمیت هم خوندن...
داییم دوران جوانی با پدر داماد یه مشکلی داشت. به همین خاطر داییم زد زیرش و عقد رو بهم زد و زندگی خواهرم و آرزوهاش خراب کرد. ماهم فقط خدارو داشتیم. این یه حرف میزد، این یکی یه چیزی میگفت.
خواستگار خواهرم میگفت ماهمدیگر رو دوست داریم، خواهرم هرچی گریه میکرد چیزی تو دستش نبود، شب روز نداشت. واقعا تنها بود شروع کرد به نفرین کردن به داییم که باعث بانی بهم خوردن عقدش بود.
می گفتیم حتما خیری توشه، بس کن بیا تمامش کن بره، خلاصه بهم خورد. اون پسر زن گرفت، خواهر منم افسردگی حاد
گذشت و بهتر شد. دوباره خواستگار اومد دوباره بد خواها زدن خرابش کردن، آه یتیم گذاشتن پشت سرشون، بخدا عین نفرین هایی که خواهرم کرد، گرفتشون نمی خوام بگم نفرین یا بد کسی بخواین می خوام بگم خدا فراموش نمی کنه، هر کاری کنی به خودت بر می گرده.
داییم دخترش بزدگ شد، عقد کرد. خیلی هم همدیگر دوست داشتن اما بعد ۵ سال عقدشون بهم خورد، طلاق گرفتن. خودشم درگیر سرطان شد و فوت کرد.
دختر یکی دیگه هم که همدست داییم بودم، طلاق گرفت. پسراش یکی هم یکی یکی زنهاشون طلاق دادن و دار ندارشون رو پای مهریه دادن الان همه میگن حق این دختر یتیم این نبود، دستش رو نگرفتن هیچ، دایی و عموش زندگیش رو هم خراب کردن.
الان خواهرم ازدواج کرده، شکر خدا یه پسر و یه دختر ناز خدا بهش داده که از پا قدم دخترش زندگیش سرو سامان گرفت. خونه ش رو درست کرد، ماشین گرفت. وسایل خونه و طلا وکلی وسیله که دوست داشت خرید.
همشم میگه از وجود پربرکت دختره همه ی اینها، اخلاق شوهرشم شکر خدا خوب شده.
با این وجود هنوز خواهرم بعد از اون جریان، فراموشم نکرد خواستگارشو، همیشه میگه اگر باهاش ازدواج می کردم این همه سختی نمی کشیدم.
خواستم بگم زندگی کوتاه ارزش دخالت تو زندگی بقیه نداره، تورو خدا کار ازدواج کسی رو خراب نکنید، حتی اگر خیرخواه کسی هستین.
#مانع_تراشی_در_امر_ازدواج
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استاد_شجاعی
✅ ورود خیر و برکت به زندگی....
👈 آقایون اگر توان مالی دارند به این توصیه عمل کنند.
#رزاقیت_خداوند
#خانواده_مستحکم
#سبک_زندگی_اسلامی
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#شهید_سلیمانی
✅ اگر اسرائیل غلطی بکند، درنگ نخواهم کرد...
شهید سلیمانی در جمع یگانهای نیروی قدس در حرم حضرت رقیه ۱۳۹۷:
من همه جا گفتم اگر اسرائیلیها غلطی بکنند و محلی از ما را بزنند که کسی شهید بشود من حتماً تلاویو را میزنم. حتماً این کار را می کنم! دشمن میداند ما برای این موضوع خودمان را هم آماده کردیم. میداند خودمان را برای این تجهیز کردیم، میداند و تردید نمیکنیم در این کار.
ما یا نیستیم یا اگر بنا باشد باشیم از عزتمان دفاع میکنیم، این حتمی است. اگر بنا باشد کسی بگوید به من که: نه، زدند تو نزن، من نیستم. حتماً نخواهم ماند. من حتماً درنگ نمیکنم، سؤال هم از جایی نمیکنم و میزنم. در فکر اینکه چه اتفاقی میافتد نخواهم بود!
#وعده_صادق_3
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
📌عاقبت مانع تراشی در ازدواج جوانان؟!
نقل است که : سه تن از تجار مسافر، در نجف به محضر علامه امینی رسیدند و گفتند: ما راهی سفر مکه هستیم، ولی می خواهیم دوباره به اینجا بازگردیم و به سفر تجاری خود بپردازیم. علامه امینی در پاسخ به درخواست آنها که از وی می خواستند سرمایه آنها را به امانت پیش خود نگه دارد، فرمود که پیش محسن (امین محله) بروید و امانت را به او بسپارید. آن سه نفر بنابر توصیه علامه عمل کردند. سپس راهی سفر حج شدند. در بازگشت متوجه شدند که پرچم سیاهی به در خانه محسن امین نصب شده است. معلوم شد که او از دنیا رفته است.
آنها به نزد وارث او رفتند و مسئله را با وی در میان گذاشتند، ولی او تنها موفق به یافتن امانت دو نفر از آنها شد و از امانت سومی ابراز بی اطلاعی کرد. مسافران مکه به علامه مراجعه کردند و قضیه را با وی در میان گذاشتند. علامه فرمود: نیمه شب روی قبر او بروید و سه بار بگویید: محسن امین! تا او جواب شما را بدهد. آنها از علامه امینی خواهش کردند که ایشان هم به همراه آنها به قبرستان و بر سر قبر امین برود.
علامه پذیرفت و هنگام حضور بر سر قبر امین، سه بار نام او را صدا زد. ناگهان پرده از مقابل چشمان شان کنار رفت و محسن امین را در حالی که گرفتار عذاب بود، دیدند. او نیز محل امانت سوم را باز گفت. علامه با تعجب از او پرسید که چرا به چنین شکنجه ای دچار شده است؟ امین فقط پاسخ داد: «قصاب محل، قصاب محل» و پس از گفتن این کلام ناپدید شد. آنان شگفت زده به سراغ قصاب رفتند و از او در این مورد سؤال کردند. قصاب پس از شنیدن نام امین گفت: خدایا قبر او را پر از آتش کن. آنها علت این نفرین را پرسیدند و قصاب پاسخ داد: چهار سال پیش خواستگار خوبی برای دخترم آمده بود. (آنان) جهت تحقیق پیش امین رفتند و او که دختر مرا برای پسر خود در نظر داشت، گفت: من این دختر را نمی شناسم، در حالی که [او را] خوب می شناخت. خواستگار از عبارت «نمی شناسم» او احساس کرد که دختر مورد تحقیق، در آن محله بدنام است، از این رو منصرف شد. قصاب در ادامه چنین گفت که خود امین هم برای خواستگاری به منزل ما نیامد و «نمی شناسم» او موجب سوء ظن اهل محل به دختر شد و دیگر کسی به خواستگاری او نیامد.
علامه امینی برای جلب رضایت قصاب، دختر او را برای پسر یکی از آن سه تن عقد بست و به این صورت روح محسن امین از نفرین قصاب رهایی یافت.
#مانع_تراشی_در_امر_ازدواج
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
بهترین خوبترین خواهر دنیا آمد
حضرت فاطمه ی دیگر دنیا آمد
🌺🍃میلاد پر برکت عقیله بنی هاشم
حضرت زینب سلام الله علیها مبارک باد.
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#استاد_تراشیون
✅ مهمان والدین...
در فرآیند تربیت باید بین پدر و مادر تقسیم نقش وجود داشته باشد؛ وقتی که فرزند پا به عرصه وجود میگذارد والدین باید خیلی از منیتها و مشکلاتی که با هم داشتند یا دارند را به نفع تربیت نسل و فرزند خود کنار بگذارند.
بسیاری از افراد وقتی مهمان به خانه میآید اختلافات را کنار میگذارند؛ فرزندان نیز مهمانان والدین هستند و باید هوای آنها را داشت؛ لذا بخاطر یک سری مسائل پیش پا افتاده نباید به جان هم افتاد و ذهن خود را مشغول و درگیر کرد؛ زیرا با ایجاد اختلاف و درگیری اولین کسی که آسیب میبیند فرزند است.
#تربیت_فرزند
#خانواده_مستحکم
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ عشق به دنیا اومده...
🌺🍃 ولادت ستاره پرفروغ کوثر، بانوی فصاحت و اعجاز حضرت زینب سلام الله علیها مبارک باد.
💥حاج محمود کریمی
#میلاد_حضرت_زینب
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#آیت_الله_مجتهدی
📌دوراهی...
انسان هر کاری که میخواهد بکند، خود را سر دوراهی می بیند. یک طرف دنیاست و طرف دیگر آخرت است. او باید به سمت آخرت برود. این معنای مراقبه است. در تمام کارها مراقبه داشته باشید که این کاری را که می کنید برای خداست یا برای غیر خدا. همه کارهایی که انجام می دهید باید برای خدا باشد.
#سبک_زندگی_اسلامی
#ابد_در_پیش_داریم
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#مقام_معظم_رهبری
🚨سرانجام جنايات رژیم صهیونیستی
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#استاد_میرباقری
✅ بهترین کار برای فرزندان...
در روایت است که در قیامت خداوند از روی فضلش به یک عدهای به خاطر زحماتی که کشیدند مقاماتی میدهد و به یک عدهای که زحمت نکشیدند، همان مقامات را میدهد. ممکن است کسانی که ظرفیت ندارند بگویند خدایا اینها کلی زحمت کشیدند، ولی چرا به آنها که زحمتی نکشیدند مقام دادی؟ خدای متعال میفرماید اینها از ما خواستند و دعا کردند و ما به آنها دادیم. او زحمت کشید و این هم التجاء و التماس کرد. لذا برای پاک شدن از همه رذایل و رسیدن به همه فضائل و همه حقایق، یکی از مهمترین کلیدها دعاست.
لذا دعاهایی که از معصومین [علیهم السلام] به ما رسیده، یکی از بهترین کارهایی است که آدم میتواند کند. میگوید آقا من برای فرزندم چهکار میتوانم بکنم؟ بهترین کار دعاست. ما این را وسیله نمی دانیم! «الدُّعَاءُ سِلَاحُ الْمُؤْمِن» هرکجا که دستت کوتاه شد دستت را به طرف خدا دراز کن. دعا سپر مؤمن است. هر وقت زمینگیر شدید و دیدید که هیچ محافظی نداری، دعا بهترین سپر و بهترین سلاح است. امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه یک دعایی دارند که دعای والدین برای فرزند است. این را در عصر غیبت برای فرزندانتان بخوانید.
#تربیت_فرزند
#سبک_زندگی_اسلامی
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من
#فرزندآوری
#ضعف_جسمانی
#تغذیه_سالم
#افسردگی_زایمان
#مدیریت_امور_زندگی
#سبک_زندگی_اسلامی
#قسمت_اول
مامانای عزیز شما چه یک بچه داشته باشید چه ۶ تا، باید جون داشته باشید وگرنه از پس مدیریت خونه زندگی بر نمییاید. منم آدم ضعیفی نبودم و حتی در مقایسه با همکلاسیهام قوی محسوب میشدم. اما بارداری، یک واقعه مهم برای بدنه و یک انسان داره از وجود مادر تغذیه میکنه و بلافاصله بعدش شیردهی نیاز به قوی بودن مادر داره.
من تو بارداری اول به شدت ضعف میکردم درد پا داشتم و متوجه شدم سطح ویتامین دی ۳ بسیار پایینی دارم. که برای جبرانش چند ماه آمپول میزدم. بعد تولد پسرم اونقدر درد مفاصل داشتم که برای بلند کردن نوزادم باید آتل میبستم! و دچار افسردگی بعد از زایمان شدم.
دو سال و نیم بعد دخترم به دنیا اومد سر دخترم وضعم بهتر بود ولی همچنان موقع شیردهی ضعف شدید میکردم و افسردگی بعد از زایمانم اونقدر شدید شد که مجبور به مصرف دارو شدم.
علت بسیاری از بیحوصلگیها، زودرنجی، کمصبری و غرغر کردنها ضعف بدنه.
برای درد مفاصل سویق کامل و برای ضعف عمومی سویق گندم رو به پیشنهاد یکی از آشنایان مصرف کردم و عالی بود. (سویق رو از عطاری میشه تهیه کرد.) با سویق گندم من تونستم تو شیردهی هم روزه بگیرم.
بعد یه دوره مصرف روغن زیتون فهمیدم علت اینکه بدنم زود خالی میکنه روغن بده. روغن زیتون و کره محلی و روغن زرد گاوی رو جایگزین روغن مایع کردم.
پنیر رو از صبحانه حذف و تخم مرغ و ارده رو جایگزین کردم. خوردن پنیر رو همراه گردو به عصرانه موکول کردم. نمک یددار رو کنار گذاشتیم و سنگ نمک آسیاب شده رو جایگزین کردیم.
من و همسر به شدت شیرینی دوست داریم خصوصا خامهای. به همین دلیل اصلا نمیذارم شیرینی بیاد تو خونهمون مگر در مناسبتها و جشنها. نوشابه شاید سالی یکی دو بار یا تو مهمونیها.
با همین تدابیر الحمدلله سر بارداری سومم خیلی راحت بودم نه ضعف داشتم نه درد مفاصل با اینکه هم کارهای خونه چند برابر شده بود هم سنم بالاتر رفته بود و با خوردن خرما بلافاصله بعد از زایمان و ادامه دادن تا سه ماه اصلا دچار افسردگی نشدم. و کاچی که مامانم با روغن زرد بعد از زایمان برام درست میکرد رو تا سه ماه ادامه دادم. الان هم که شیر میدم اصلا شیرم کم نمیشه و ضعف ندارم.
کلا هر چی مامانا میگن بخورید حتما بخورید و نگید اه بو میده یا نمیتونم!
بچه اول من به شدت دل درد داشت چون از آبمیوه مصنوعی تا شیر و هر غذای سردی رو میخوردم ولی سر دو تای بعدی که رعایت کردم دل درد و شب بیداریشون به حداقل رسید.
شاید اینطور به نظر بیاد که سبک غذایی سالم خیلی گرون میشه. ولی من به شدت مخالفم. مگه شیرینی، نوشابه و تنقلات ارزونه؟ با پول یک کیلو شیرینی خامهای میشه شیره انگور یا عسل خرید. به جای نوشابه میشه شربت سکنجبین گرفت. پول یک کیلو چیپس با یک کیلو مغز بادام برابری میکنه ولی چون تنقلات رو کم کم میخریم پولش به چشم نمییاد.
ادامه 👇
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من
#فرزندآوری
#ضعف_جسمانی
#تغذیه_سالم
#خواب_فرزندان
#سبک_زندگی_اسلامی
#قسمت_دوم
نکته دوم در مورد روتین خواب بچههاست.
تا به دنیا اومدن فرزند دومم، بچهها با ما میخوابیدن و با ما بیدار میشدن. این روند خیلی برای من کلافهکننده بود چون هیچ زمان تنهایی و خلوتی برای خودم یا زمان دو نفره با همسر نداشتم. یکی از علتهایی که شوهرا موافق بچههای بیشتر نیستن اینه که احساس میکنن هیچ مجالی برای نفس کشیدن ندارن. با خستگی از سر کار میان و تا لحظه خواب باید با بچهها سر و کله بزنن.
از طرفی هم عذاب وجدان داشتم که بچهها دیر میخوابن برای بدنشون بده؛ چون هورمون رشد وقتی سر شب خواب باشن ترشح میشه.
تنظیم خواب بچهها از تصمیم تا انجام دو سه ماه طول کشید چون بچهای که تا ۱۱ صبح میخوابه یا سه ساعت خواب بعد از ظهر داره مسلما ۹ شب خوابش نمیبره.
پس اولین قدم من این بود که بچهها زود پاشن و خواب بعد از ظهرشون رو کنسل کردم. خیلی کم کم باید این کارو انجام داد و تسلیم نشد.
این که بچه ساعت ۹ بگه "شب بخیر مامان!" و بره تو اتاقش و بخوابه فقط مال فیلم خارجیهاست! در عمل نیم ساعت الی ۴۵ دقیقه طول میکشه از لحظهای که میگیم وقت خوابه تا بخوابن.
اول دستشویی و مسواک. بعد میریم تو اتاق و قصه میگیم و کتاب میخونیم. گاهی خاطره میگیم یا سوره میخونیم یا من یه کم ماساژشون میدم. اون زمان بهترین وقته برای ترمیم رابطه اگه روز خوبی با هم نداشتیم یا انتقال ارزشها در قالب قصه.
اگه مناسبت مذهبی باشه در موردش صحبت میکنیم. مثلا محرم هر شب قصه در مورد یکی از شهدا بود یا قصههای قرآنی رو بعضی شبها میگم براشون.
در ابتدا همه چراغهای خونه رو خاموش میکردم تا از همه جا ناامید بشن و بخوابن ولی الان که عادت کردن فقط چراغ اتاق خودشون رو خاموش میکنم و در رو میبندم. و بعد از اینکه خوابیدن از اتاق بیرون میام. با این شیوه مسئله جدا خوابی هم نداشتیم.
بچههای من حدود ۱۱ ساعت میخوابن یعنی اگه ۹ شب خوابشون ببره تا ۸ صبح میخوابن و جالبه که نوزاد ۶ ماههام هم به طور اتوماتیک این روند رو داره.
این در مورد تمام قانونها و روتینها صادقه و بچههای بعدی بدون صرف وقت و انرژی زیادی باهاش هماهنگ میشن.
بعد اینکه خوابیدن، من خونه رو مرتب میکنم. اگه کار عقب افتادهای داشته باشم انجام میدم. با همسر میتونیم در سکوت فیلم ببینیم و یه چایی بخوریم و صحبت کنیم. حتی بیرون یه قدم کوتاه بزنیم.
وقتی من با همسر صحبت میکنم حتی یه گفت و گوی کوتاه ساده، کلی انرژی میگیرم و خستگیم در میره. فکر کنم همه خانمها همینطورند.
نهایت دو ساعت بعد خواب اونا ما هم میخوابیم. شده زمانهایی که ما هم خسته بودیم و هم زمان با اونها بیهوش شدیم!
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#آیت_الله_مصباح_یزدی
📌درون دل تو چیست؟!
بعضیها عاشق اتومبیل لوکسشان هستند! چنان مواظباند تا کثیف نشود و خط به آن نیفتد که ... ، این همان حرکات بچگانه است. این آهنپارهای است، دل بستن ندارد!
دلی که در آن میتواند محبت خدا باشد، اگر محبت سنگ و خاک و آهن نفوذ کرد چقدر جفاست! به قول بزرگی که میگفت: دلهای ما غالباً یا اصطبلِ اسب و الاغ است، یا گاراژ ماشین! درون دل تو چیست؟! ۸۷/۲/۱۱
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استاد_فرحزادی
✅ توصیه پیامبر خدا به حضرت زهرا سلام الله علیها
#سبک_زندگی_اسلامی
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۱۰۵۲
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#ازدواج_آسان
#فرزندآوری
#تحصیل
من مادر دو دختر هستم. بعداز دیپلم تجربی که بخاطر پرستار شدن رفته بودم قبل از کنکور نداهایی درونی بهم میگفتن ادامه نده و دنبال دروس حوزه برو.
چند حوزه در اصفهان که محل زندگیمون بود، گشتیم و مدرسه خوبی پیدا کردم و از ابتدای مهر شروع کردم.
همون سال پسری که دوست داشتم با معیارهای من هماهنگ بود آمد و با وجودی که تازه فارغالتحصیل شده بود و سربازی باید می رفت، قبول کردم.
بعد دو سال و تمام شدن سربازیشون عروسی گرفتیم و همون ابتدا باردار شدم. دخترم را گاهی به خواهرشوهر ومادرشوهر می سپردم و کلاس میرفتم.
۸سال درسم طول کشید البته ۲ سال در مرخصی، واحد کمتری گرفته بودم و بیشتر با دخترم بودم.
آخرین امتحان را در حالی که دوباره باردار بودم دادم. با فاصله ۶ سال دختر ناز دیگه ای خدا هدیه کردو تا الآن که دختر کوچکم ۱۹ ساله شده و شوهر کرده در حال گرفتن ارشد هستم و از پا ننشستم و دوره های تفسیروحفظ را دنبال کردم
برای دختر بزرگم که از اول دبیرستان خواستگارایی از فامیل و دوستان میآمدند. هر موقع جاری و خواهران شوهرم، میفهمیدن دخالت میکردن از طلبه و سپاهی و غریبه ما را میترسوندن و دخترم همه را رد میکرد و الآن که نگاه میکنم، میبینم نباید با اونها اصلا درمیون میذاشتم باید با توکل به خدا با کمک مشاورین خوب پیش میرفتم.
سال پیش که دختر دومم دیپلم گرفت، خواستگاری که دوستش داشت اومد و ما با عبرتی که بخاطر دختر اولم گرفته بودیم، به مشاوره فرستادیم، هر دوشون بررسی شدند و خدارا شکر الان ازدواج کردند و سر زندگیشون هستند.
رسم و رسومات دست وپا گیر را برداشتیم و انتظارمان را از داماد خیلی پایین آوردیم. در حالی که هر دو دانشجو هستند زندگی مشترک را با کمک هردو خانواده دارند.
امیدوارم همه عزیزان دخترو پسرای خوب کشورم زير سایه آقا علی بن ابیطالب و خانم فاطمه زهرا علیهاالسلام زندگی سالم و پرباری داشته باشند🌺
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#استاد_شهید_مطهری
زن باید عالمه باشد، باید روان شوهر را بشناسد، درس مهر را بیاموزد، همیشه تمیز و نظیف باشد، شاداب و بانشاط خود را نگه دارد، باید بداند كه از این نظر، روح شوهر به منزلهی یك كودك است و اوست كه باید پرستار این روح فرسوده باشد.
📚یادداشتهای استاد مطهری، جلد پنجم
#خانواده_مستحکم
#آداب_همسرداری
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#ارسالی_مخاطبین
👌سربازانی برای امام زمان عج
#فرزندآوری
#برکت_خانه
#دوتا_کافی_نیست
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۱۰۵۳
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#سختیهای_زندگی
#رزاقیت_خداوند
#قسمت_اول
من متولد سال ۷۵ هستم و همسر جان متولد ۷۰، ما سال ۹۳ به صورت کاملا سنتی ازدواج کردیم. شرایط شغلی همسرم یه جوری بود که یک ماه ماموریت بودن، ۱۵ روز خونه. بخاطر همین از همون اول پدرشوهر عزیزم گفتن بالای سر خودمون بشینید که اینجور هم خیال خودشون راحت بود، هم همسرم که دیگه در نبودشون من کنار خانوادشون بودم.
بعد از ۷ماه از زندگیمون که همسرم همش خونه نبودن از اونجایی که منم عاشق بچه😍 با همسر جان صحبت کردم که اجازه بدن انشاالله بچه دار بشیم اما ایشون اولش یه کم مخالفت کردن، گفتن که تو هنوز پیش دانشگاهی تو داری می خونی، منم نیستم. باشه انشاالله چند سال دیگه
اما من بهش گفتم میتونم هم درسمو بخونم، هم بچه داری کنم. بعدشم شغل شما یه جوری که کلا نیستید خلاصه آقایی رو قانع کردم🥰
به خواست خدای مهربونم، خیلی زود باردار شدم. همسرم همچنان میرفت ماموریت میومد، تو ۱۸هفتگی بودم که همسرم رفتن ماموریت، منم روز بعدش آزمایش غربالگری انجام دادم که چند روز بعدش که از مدرسه تعطیل شدم، رفتم جواب آزمایش گرفتم که اونجا گفتن بچه شما ۹۰درصد مشکوک به سندروم دان هست.
اونجا دنیا روسرم خراب شد، سن کمیم داشتم، میترسیدم به کسی بگم. همسرمم یه جایی ماموریت میرفتن که نمیپشد باهاشون تماس گرفت، باید خودشون چند روز یک بار تماس میگرفتن. همونجا نشستم گریه کردن که دکتر بهم گفت تو خودت بچه ای، بچه میخوای چیکار! به خانوادت خبر بده که اگه دوس دارید آمینیوسنتز انجام بدی.
منم نمیدونستم آمینیوسنتز چیه گفتم میشه برام انجام بدید ایشون گفتن باید همسرتون باشه که انجام بدیم براتون، به رضایت ایشون نیاز داریم. منم گفتم تو رو خدا همسرم نیست، میشه خودتون انجام بدید اما قبول نکردن.
من چون خانواده خودم یه شهر دیگه بودن با پدرشوهرم تماس گرفتم اون بنده خدا انقد ترسیده بودن که نمیدونم چطور خودشونو رسوندن من شب آمینیو سنتز انجام دادم. دکتر به پدرشوهرم گفتن که نیاز به استراحت دارن و خدا خیرشون بده که مثل دختر خودشون ازم مراقبت کردن اون با مادرشوهرم❤️
جواب آزمایش یک ماه دکتر گفتن طول میکشه که دقیقا وقتی همسرم چند روزی بود که از ماموریت برگشته بودن آماده شد بماند تو این یه ماه چه استرسی کشیدم مخصوصا همسرم که نبود و پدرشوهرم گفتن که بهشون چیزی نگم که ناراحت نشن. چون نه اجازه میدادن بیاد نه میتونست بیاد. دیگه منم نگفتم.
وقتی رفتم دکتر بهم گفت خداروشکر بچه تون سالمه و یه دختر خانم هستن. خدارو خیلی خیلی شکر کردم.
گذشت وقتی من امتحان کنکور داشتم ۶ ماهه باردار بودم. خدا خیر بده اون مراقب سر جلسه کنکور که وقتی فهمید خیلی حواسش بهم بود. من کنکورم قبول شدم اما دقیقا میخورد به موقع زایمانم و من باید میرفتم پیش مامانم که قم بودن زایمان میکردم تا چند وقت اونجا میموندم کلا دانشگاه رو کنسل کردم با ناراحتی همسرم...
دخترم از همون اول زود زود مریض میشد مخصوصا وقتی باباش میرفت. تا دوسالگی ۹بار بستری شد، هر سریم ۷روز ۹روز دکتر با آزمایشای که انجام دادن فهمیدن گلبول سفید دخترم خیلی پایینه بخاطر همین هم هست که تند تند مریض میشه.
خلاصه با تموم سختی های کع میکشیدم وجود خدای مهربونمو کنارم حس میکردم بخار حضرت آقام ک شده به خودم قول دادم که انشاالله برای امام زمانمم بازم بچه بیارم.
دختر که ۱ ساله شد، تصمیم گرفتم به بارداری اما خواست خدای مهربونم یه چیز دیگه بود من تا هفت ماه باردار نشدم. بعد از هفت ماه فهمیدم که باردارم.
به خاطر تجربه ی بارداری قبلیم، تصمیم گرفتم که دیگه آزمایشات غربالگری انجام ندم فقط سونوگرافی انجام بدم. ۱۳هفته که بودم رفتم سونو گرافی این سری همسرمم بودن، اونجا دکتر گفت که بچه تون ۳هفته است که قلبش از کار افتاده و به این مدل سقط ها، بارداری خاموش میگن اونجا دنیا رو سرم خراب شد اما راضی بودم به رضای خودش...
چون همسرم میخواست بره ماموریت، بنده خدا مادر شوهرمم داشتن خونه میساختن به همسرم گفتم منو ببر قم پیش مادرم،
اونجا که رفتم دکتر سریع بستریم کردن و کارهای درمانی انجام شد. خیلی ناراحت بودم. همونجا دعا کردم گفتم خدایا خواست خودتون اینجوری بود، پس انشاالله کمکم کنید که این بچه رو فراموش کنم یه جوری که اصلا یادش نیوفتم.
خلاصه همسرجان طبق معمول منو خونه پدرم گذاشتن رفتن ماموریت بازم من موندمو یه دنیا غصه اما قشنگیش اینجا بود ک این سری کنار بی بی جانم حضرت معصومه بودم احساس بدی نداشتم. بماند که چه حرفای شنیدم که تو خودت بچه ای بچه می خوای چیکار؟ دیگه حق نداری از اینجورحرفا اما این حرفا تو گوش من نمیرفت چون تصمیم خودمو گرفته بودم.
ادامه 👇
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075