eitaa logo
دوتا کافی نیست
46.9هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
30 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
۹۹۵ من سال ۷۳ در یک خانواده معمولی به دنیا اومدم. ما ۳تا خواهریم یه خواهر بزرگتر از خودم دارم و یه خواهر کوچکتر. من از بچگی کلا با خانواده ام متفاوت بودم از همه لحاظ. یعنی اگه شباهت ظاهریم به مادرم نبود شاید دنبال خانواده واقعیم میگشتم😁 من علاقه شدیدی به چادر و هیات و اینجور چیزا داشتم اما خانواده ام مخالف بودن نه اینکه کلا قبول نداشته باشن اما میگفتن هرچیزی بجاش اما من اینو قبول نداشتم و همین باعث شد که تقریبا از ۱۵ سالگی علاقه داشتم که ازدواج کنم تا با یکی که هم عقیده خودمه و دوستش دارم با هم بریم مسافرت یا پارک و یا حتی با هم راه بریم. شاید باورتون نشه اما از همون ۱۵سالگی هرجا میرفتم فکر میکردم که یعنی همسر آینده ام الان کجاست و چیکار می کنه؟ بالاخره بعد از فراز و نشیب های فراوان توی ۱۸ سالگی سال ۹۱ درحالی که تازه سال اول حوزه رو تموم کرده بودم، بعد از اصرار خودم، ازدواج کردم. مادر همسرجان منو در مراسم روضه دیده بودند. بیش از ۱ سال عقد بودیم که خیلیییییی سخت گذشت یعنی هیچوقت دوس ندارم از اون دوران یاد کنم یکی از مهترین دلایلش هم زن سالاری خانواده من و مردسالاری خانواده شوهرم بود😫 بعد از شروع زندگیمون به خاطر درس خودم و همسرم تصمیم گرفتیم که حداقل سال اول بچه دار نشیم. زندگیمون گرچه سخت اما شیرین بود از لحاظ مادی کم داشتیم اما خوش بودیم واقعا خوش، در حدی از لحاظ مالی تو مضیقه بودیم که گاهی راه خونه مون تا حوزه ام رو پیاده میرفتم و برمیگشتم در صورتی که کل پول راهم کمتر از هزارتومان بود. بعد از ۲سال بعد از اصرارهای فراوان من و با این توجیه که شاید باردار شدنم طول بکشه تصمیم گرفتیم که اقدام کنیم به بارداری .لطف خدا شامل حالمون شد و بعد از ۶ماه باردار شدم. ویار داشتم و همزمان درس هم میخوندم، زمان زایمانمم دقیقا چندروز بعداز آخرین امتحانم بود. به دلیل بد بودن کادر بیمارستان و بی تجربگی خودم متاسفانه سزارین شدم که چقدررر از لحاظ روحی ضربه خوردم و تا مدتها با خودم درگیر بودم. چون اونو شکست خودم میدیدم. بعد از ۸ماه پدرشوهرم یه ماشین جدید خرید و ماشین قبلیش رو داد به ما. بعد از شیر گرفتن پسرم دوباره بچه خواستیم و در ۲سال و ۱۱ماهگی پسرم با توکل برخدا دخترم رو با زایمان طبیعی دنیا آوردم اینم بگم که خیلی دنبال طبیعی بودم با اینکه مادرم تا لحظه آخر مخالف طبیعی بعد سزارین بودم اما من تلاشمو کردم و به لطف خدا تونستم یه زایمان عالی داشته باشم. بعد از ۲سالگی دخترم به همسرم گفتم باید جهاد فرزندآوری رو ادامه بدیم. همسرم میگفتن بدنت نیاز به استراحت داره و این حرفا خلاصه با کلی توجیهات، همسرم موافقت کرد سومی رو بیاریم و در اسفند ۱۴۰۰ فرزند سومم حسین آقا، یک روز قبل از تولد امام حسین دنیا اومد. موقع شیر دهی حسین آقا، همسرم نگاهش تغییر کرده بود و این دفعه خودشون گفتن بچه چهارم رو بیاریم. تو شیردهی باردار شدم. بخاطر بارداری ها و شیردهی های مکرر بدنم ضعیف شده بود از طرفی همزمان شیر دادن و بارداری اذیتم می‌کرد. بخاطر همین حسین آقا رو توی ۱۸ماهگی از شیر گرفتم چقدرمممممم سخت بود🥴 نصف شبا بیدار می‌شد جیغغغغ با اینکه تدریجی از شیر گرفته بودمش خلاصه که گذشت. ادامه 👇 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۹۹۵ حالا بعد از ۱۱سال زندگی مشترک ۴تا دسته گل دارم. خونه ای ندارم، ماشین هم، همون ماشین پدر شوهرم دست مون هست. و توی این ۱۱سال، ۱۲بار اسباب کشی کردم. بجز دوبار اول همیشه توی اسباب کشی ها دست تنها بودم و یا حامله و یا بچه شیرخوار داشتم اما همه دلگرمیم به اینه دارم جهاد میکنم و جهاد هم سختی داره. خانواده خودم و همسرم کلا مخالف فرزندآوری ما بودن اما ما با آرامش به رسالت خودمون پرداختیم. خلاصه اینو میخوام بگم که توی فرزندآوری فقط دنبال برکات مادی فراوان نباشید همانطور که گفتم ما الان هیچی نداریم البته که به نسبت وقتی که بچه هارو نداشتیم خیلی وضعمون بهتر شده چون وقتی بچه ها نبودن خیلی اوضاع مون داغون بود. توی زندگی همیشه نگاهمون به خدا باید باشه و به خودش توکل کنیم. چون به نظرم سختی های زندگی همیشه هست حالا گاهی کمتر و گاهی بیشتر اما وقتی بچه ها هستن حس میکنم تحمل مشکلات آسون تر میشه چون از اونجایی که بچه ها ذاتا به مشکلات فکر نمیکنن باعث میشه روی آدم همین تاثیر رو بذاره. ما همونطور که گفتم به خاطر شرایط زندگیمون خیلی اسباب کشی داشتیم تازه اونم به شهرهای مختلف اما همیشه توکلم به خدا بود چون به نظرم بالاخره زندگی ها باهم برابر نیستن و خدا هرکس رو یه جور امتحان میکنه، خیلی ها ازجمله خانواده و دوستان همش بهم میگن که چقدر جابجا میشید و از این حرفا ولی خب چیکار کنیم پیش میاد دیگه😁. اما در مورد بحث اقتصادی من خیلی فکر می‌کنم تا بتونم از لحاظ اقتصادی کمترین فشار به همسرم بیاد مثلا لباسها و اسباب بازی بچه هارو تا اونجایی که میتونم کمتر میخرم و از وسایل بچه های قبلی برای بعدی ها استفاده میکنم یا مثلا ما کلا اهل دکتر رفتن و اینا نیستیم و بیشتر روی پیشگیری و استفاده از طب سنتی تاکید دارم که این خودش تاثیر داره روی پایین اومدن هزینه ها اما همسرم یه اعتقادی دارن اونم اینه که از هرچی کم بذاریم آدم باید خوب بخوره و همین باعث شده که ما تو هر وضع معیشتی همیشه حواسم به خورد و خوراکمون بوده... من بافتنی رو هم خیلی دوس دارم و چیزهای مختف از جمله اسکاج، کلاه و شال گردن و کیف، پادری و خیلی چیزای دیگه می‌بافم که به اقتصاد خونه مون خیلی کمک میکنه. خلاصه که حرف بسیار است و انشاءالله جهاد ما ادامه خواهد داشت به عشق امام رضا تا ۸تا😁 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گزارش اعتماد درباره فرزندآوری اجباری، دروغ از آب درآمد... "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
مواظب باشید... تربیت نسل امروز بسیار دشوارتر از نسل‌های قبل است چون در گذشته آلودگی‌های محیطی و وسایل ارتباط جمعی کمتری وجود داشت، امر تربیت راحت‌تر بوده و تنها نگرانی خانواده‌ها در قبال فرزندان خود اعتیاد به مواد مخدر بود. امروزه اعتیاد شاخه‌های وسیعی پیدا کرده و امنیت تربیتی وجود ندارد، لذا والدین باید مواظب باشند که فرزندان، در دام اعتیاد رسانه‌ای ایجاد شده توسط دشمنان‌ گرفتار نشوند؛ اگر پدر و مادر در تربیت فرزندان، نقش خود را به خوبی ایفا کنند فرزندان در روابط اجتماعی با دیگران و زندگی مشترکِ آینده کمتر دچار مشکل خواهند شد. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
ما شاء الله به دهه هفتادی ها... 👏👏 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌اعتماد باز هم دروغ گفت... آیا بعد از استاندارد سازی غربالگری تعداد متولدین سندرم داون افزایش یافته است؟ پاسخ رئیس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت را بشنوید... 👈 به راستی چرا نهادهای نظارتی با این دروغگویی ها برخورد نمی کنند؟ "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
👌سربازانی برای امام زمان عج...😍 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
منم چند تا تجربه از سفر اربعین با چندتا بچه بهتون بگم. اولا که حتما قبل از سفر با بچه ها در مورد زیبایی های مسیر در کنار سختی ها صحبت کنید، بذارید آماده برن اونجا، به بچه های بزرگتر توضیح بدید که چرا ما این همه سختی رو به جون میخریم به شوق اینکه امام زمانمون از لابه لای جمعیت ما رو ببینن و دلشون گرم بشه به بودن ما پای رکاب اهل بیت علیهم السلام در طول مسیر هم نذاریم توجه بچه ها همش به خوراکی های رنگارنگ و شربت ها و نوشمک و اینا باشه، گاهی عمدا یه کمی از موکبها فاصله بگیریم و با بچه ها صحبت کنیم که تو همین جایی که قدم میذاری خانواده و فرزندان امام حسین رو با لب تشنه و ضرب تازیانه😭 میبردن (بچه های بزرگتر که درک میکنن) برای کوچکترا هم هربار آب خنک یا شربتی نوش جان کردن، بگیم به فدای لب عطشان اباعبدالله، به فدای بچه های کوچولویی که لب تشنه و خسته و زخمی این مسیرو رفتن به دیدار قبر پدرشون😢 خلاصه حواسمون باشه هدف اصلی پیاده روی که اتصال قلبی عمیق‌تر با اهل بیت علیهم السلام هست، وسط نعمتهای فراوون و شلوغی های زیبای مسیر گم‌نشه اسپری آب پاش خیلی عالی هستن، مخصوصا که بچه ها قدشون کوتاه تره و تو شلوغی ها وسط جمعیت خیلی بیشتر عرق میریزن و گرمشون میشه اون پایینا هم با آب خنک میشن، هم بازی میکنن سرگرم ‌میشن. پسرای من پارسال روی بچه های دیگه هم آب میریختن و میگفتن ماهم مثل خادما میخوایم مردمو خنک کنیم. حتما یه مقدار مغزیجات بدون پوست با خودتون ببرید، برای شلوغی و معطلی دم مرز و تو مسیر اگه احیانا نیاز شد و داخل حرمها که ضعف نکنید. بادام، مویز، نخودچی، پسته، گردو و ... طبق تجربه چند ساله من بیشتر مریضی ها سه تا علت اصلی داره: ۱- مداااام آب و شربت یخخخخ خوردن و با عرق جلوی کولر رفتن ۲- نشستن دستها قبل از خوردن غذا و خوراکی ۳- درهم و برهم‌خوری و زیاده روی تو مصرف غذاهای مختلف باهم حتما حواستون باشه نوشیدنی های خیلی تگری نخورید، اگه خیلی عرق کردید یا آبپاشی شدید و خیسید جلوی کولر نرید، قبل از خوردن حتما دستهاتون رو بشورید حتی شده با آب خالی (بار میکروبی رو کم میکنه)، دستکش یکبار مصرف با خودتون ببرید اگه امکان شستن نبود با دستکش خوراکی رو بخورید. تو گرمای شدید هوا هاضمه ضعیف میشه، حتما رعایت فاصله زمانی بین خوردن غذاهای مختلف رو داشته باشید و هرجایی و هر ساعتی غذا میدادن نخورید. ترجیحا غذاهایی رو بخورید که هنوز داغه و تازه کشیدن تو ظرف. برای بچه ها جوراب اضافه بردارید و روزی دو سه بار جورابشون رو عوض کنید و پاهاشون رو بشورید، جوراب تمیز بپوشن، چون خیلی جورابشون خاکی و شربتی و گلی میشه و همینا ممکنه باعث تاول بشه داروهای گیاهی که تو خونه خودتون هم جزو عادات مصرفتون هست رو با خودتون ببرید، مثلا من همیشه پودر زنجبیل میبرم برای تهوع و سرماخوردگی تو چایی بریزیم، چهارتخم میبرم برای گلودرد، نبات سوخته و برگ‌مورد هم برای اسهال، عرق نعنایی که توش نبات حل کردم هم برای دلدرد. (همه رو تو خونه هم استفاده داریم). تو مسیر هم دمنوش زیاد میدن(آویشن و به لیمو و اینا) گاهی بخورید برای تقویت ایمنی یه بطری عسل به همراه کمی آب لیموترش تازه با خودتون ببرید، صبح ناشتا نفری یه قاشق بخورید. نمک تو اکثر موکبها هست. روزی یکی دو بار آب نمک قرقره کنید برای بچه های کوچولو قطره بینی نرمال سالین ببرید و روزی دوبار بچکونید تو بینی تا محیط برای رشد باکتری ها نامساعد بشه به امید خدا☺️ پودر بچه ببرید برای پیشگیری از عرق سوز ناحیه پوشک بچه ها یا حتی کشاله ران بزرگترا خیلی کمک میکنه، پماد سوختگی که نی نی تو خونه هم استفاده میکنه و براش کارسازه رو حتما ببرید. من خودم روغن شترمرغ برای پسر کوچولوم عالی اثر میکنه، یه ظرف کوچک میبرم همیشه. صابون خمیری از داروخانه ها بگیرید خیلی خوبه و استفاده ازش راحته، بعد از سرویس بهداشتی حتما حتما صابون بزنید مخصوصا برای بچه ها که خیلی به شلنگ‌ و شیر دست میمالن وسایل سرگرمی سبک برای بچه ها بردارید که اگه تو موکب خوابشون نبرد سرگرم بشن. (من خودم یه خودکار شش رنگ میبرم با یه دفترچه کوچولو، دو تا هم ماشین کوچولو، بازی فکری تنگرام که مقوایی و سبک و خیلی سرگرم کننده ست) چندتا ماسک هم بردارید برای جاهای خیلی خاکی مخصوصا لب مرز، چفیه نخی هم که به تعداد افراد خانواده از واجباته واقعا حتی یه چوب کبریت هم وسیله اضافی بر ندارید اونجا تو پیاده روی طولانی وزن وسایل چندین برابر فشار میاره به آدم کیف پاسپورتی گردنی برای نگهداری از کارتها و پول نقد خیلی خوبه نیت کنید هر چند تا عمود رو به اسم یکی از اعضای خانواده، دوستان، ملتمسین دعا، رهبر عزیزمون، شهدا و هرکسی که آرزو داشت تو این مسیر باشه و نیست، قدم بردارید کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بچه ها باید باشند... عطر حضور در مسجد و عطر حضور در بین مؤمنین اگر بالاتر از عطر بازار عطرفروشان نباشد، کم‌تر از آن‌ها نیست. از این جهت من به پدران و مادران توصیه می‌کنم که ممکن است بچه‌های شما به خاطر بازیگوشی، بار اول و دوم با رغبت نیایند. اما سعی کنید با نوازش آن‌ها را به مسجد بیاورید. پدر من هم وقتی می‌خواست مرا همراه خودش به مسجد ببرد، بازیگوشی می‌کردم. ایشان با نوازش مرا می‌آورد. ما هم مثل این بچه‌های شیطان بودیم. این بچه‌ها وقتی بزرگ شوند، از ما بهتر می‌شوند. بچه را به مسجد بیاورید تا گروهک‌ها او را نبرند. بیاورید تا مسلح شود، مجهز بشود. اگر نیاوردید و او را بردند و بعد کارش به جای خطرناک کشید، رنج خواهید برد. خانم! دخترت را بیاور تا دیگران او را به کم‌حجابی نکشند. او را بیاور تا این دریای چادری‌ها را ببیند و احساس کند در اکثریت است. 📚 راه رشد – جلد سوم "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
🚨زیان محض... رسانه نباید تبدیل به والد اول فرزندان ما شود و پدران و مادران فقط نقش تامین کننده‌ی زیستی آنان را داشته باشند! این یعنی زیان محض! "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
دوتا کافی نیست
۹۹۶ خودم متولد بهمن ۷۲ هستم و آقای همسر مهر ۷۰. فروردین ۹۵ به صورت کاملا سنتی با آقای همسر آشنا شدم و خیلی ساده و بی سر و صدا رفتیم سر خونه زندگیمون. یه خونه کوچیک داشتیم و ماشین و همسرم کارمند بودن. از وقتی عقلم رسید و تنهایی رو حس کردم توی زندگی، عاشق بچه ها بودم و همیشه از خدا میخواستم بهم ۶تا بچه بده چون به بچه های خاله ام که ۶تا بودن غبطه می خوردم.☺️ خدا هم خیلی زود حرف منو گوش کرد و هیدا خانوم رو بهمن ۹۵ به من هدیه داد. بنا به دلایلی با یه اتفاق تلخ توی زندگیمون هم خونه و ماشینمون رو از دست دادیم و هم همسرم بیکار شد. هیدا خانوم هشت ماهه بود که من دوباره باردار شدم و خداوند بهمون یه گل پسر به اسم آقا هیراد در خرداد ۹۷ هدیه کردن. طولی نکشید به لطف خدا یه کار ایده آل و عالی برای همسرم جور شد و مشغول شدن و من تنها شدم در شهرمون و ایشون به تهران رفت و آمد میکردن. تنهایی رو احساس نکردم چون حضور دوتا فرشته رو کنارم داشتم. پسرم ۶ ماهه بود که متوجه شدم دوباره باردارم و... امیدوارم خدا مارو ببخشه که ناشکری کردیم. همسرم بسیار از خبر بارداری من ناراحت شدن و متاسفانه هشتم عید ۹۸ بچه توی شکمم که سه ماهه باردار بودم سقط شد. زندگی ادامه داشت و مدام بهم میگفتن دیگه بسه چون خودت سنی نداری. بخاطر شرایط کاری همسرم مجبور به مهاجرت شدم‌ و در شهر دیگه ای تنها بودم و کار همسرم شیفتی بود. اوایل کرونا بود که همه حسابی درگیر بودن و من متوجه شدم که چندماهه باردارم و حسابی مراقبت میکردم که با این وجود در هفت ماهگی به شدت درگیر کرونا شدم و اعزام شدم به بیمارستان مرکز استان. همه نا امید بودن ولی خودم با تمام وجود به عظمت خدا ایمان داشتم و میدونستم خدا ۳تا کوچولو رو بدون مامان توی این دنیای بزرگ رها نمیکنه دوره درمانم در بیمارستان تموم شد و مرخص شدم ولی تا رسیدم به شهرمون دیگه بچه حرکتی نکرد و دوباره راهی بیمارستان شدم و دخترم همتا خانوم در هفته ۳۵ به دنیا اومد. یه دختر کوچولوی ریزه میزه.... مدام درگیر حرف فامیل و دوست و آشنا بودیم که دیگه کافیه ولی من مثل سابق رو حرفم بودم که نه هنوز کافی نیست. بعد از دنیا اومدن همتا برای ادامه تحصیل حوزه علمیه ثبت نام کردم و یه ترم پاس کردم ولی بخاطر کرونا مدام از مهد زنگ میزدن و قسمت نشد که ادامه بدم. سال ۱۴۰۰ برادرشوهرم در سن ۲۲ سالگی درگیر بیماری شد و اردیبهشت ۱۴۰۱ به رحمت خدا رفت و همسر من بیش از قبل تنها شد. تصمیم گرفتیم برگردیم به شهرمون که لااقل کنار مادرامون باشیم. وقتی برگشتیم من متوجه شدم باردارم که دخترم ثنا متولد ۱۴۰۱ و با فاصله ۱۰ ماه پسرم عماد در سال ۱۴۰۲ و الحمدلله الان اسرا خانوم که 4روزه بدنیا اومده، شدن روشنایی هر روز زندگی ما‌. به لطف خدا و تولد هر فرزند، الحمدلله همسرم موفق شدن کارشون رو منتقل کنن به شهر خودمون و از ارگان مربوطه به ما خونه سازمانی دادن و منو همسری دست در دست هم و با تکیه به خداوند تونستیم به خونه سرو سامان بدیم که بشه راحت توش زندگی کرد و یه ماشین خوب هم گرفتیم. انشالله به حول قوه الهی از اول مهر هم قراره بریم دانشگاه برای ادامه تحصیل. من و آقای همسر جز همدیگه هیچ کمکی نداشتیم برای پیشرفت در زندگی و جز به خداوند به هیچکس رو نزدیم. الحمدلله اعتماد به خداوند جواب داد و ما با وجود شش فرزند هر لحظه شادتریم و برکت رو در زندگی به چشم میبینیم. امیدوارم از ترس رزق و روزی هیچ خونه ای بدون بچه نباشه که تنهایی بدترین درد در دنیا و آخرته. انشالله خدا روزی همه خانوم های دنیا رو، مادر شدن قرار بده. التماس دعا "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
زوج دهه هفتادی با ۶ فرزند... 😍 ۹۹۶ "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما پارسال برای اولین بار عازم پیاده روی اربعین شدیم البته همسرم بار ها رفته بودند و تجربیاتشون واقعا راه گشا بود من یه بچه شش ساله و چهار ساله داشتم. اینو بگم که انگار امام حسین ع یه نیروی خاص بهتون میده، من با اینکه گاهی زود آمپر میچسبونم و عصبی میشم، توی این دوازده روز واقعا سعه صدر پیدا کرده بودم، ۶ روز فقط پیاده روی مون طول کشید، شاید به نظر زیاد بیاد اما مدام استراحت میکردیم، عصر دم غروب میرفتیم و شب ها تا جایی که خسته بشیم و صبح زود ها راه میفتادیم و قبل گرم شدن هوا یه موکب خوب پیدا میکردیم. اکثر ایرانی ها دنبال موکب های ایرانی هستن که به نظر من اشتباهه، موکب های کوچیک عراقی هم خلوته، هم خنکه، غذاشونم اکثر خوبه، من این تجربه رو بعد از چند مرتبه اشتباه به دست آوردم،که رفتیم تو موکب های اسم و رسم دار ایرانی و چقدر شلوغ بود با بچه صد بار مجبور شدم جا به جا بشم،کولرا جواب نمیداد و... از اون به بعد تو موکب های کوچیک عراقی میرفتیم و با بچه کوچیک واقعا راحت بودم. این نکته رو تو خود کربلا هم مد نظر داشته باشید من اولش رفتم یه موکب عراقی نزدیک حرم و کوچیک زرق و برق آنچنانی نداشت، غذاشونم ساده بود اما راحت بودم، ولی چون همه اصرار داشتن که بریم موکب شهرمون رفتیم. اونجا، موکب بزرگ و معروفی هم بود اما شلوغ، آب کم بود، کولرا جواب نمیداد و... گفتم کاش تو همون موکب کوچولو خنک مونده بودم 😥 یه نکته دیگه سعی کنید تو خونه هایی که دعوت میشید برید که خستگی به جونتون نمونه و حسابی دوش بگیرید و تجدید قوا کنید، خوابیدن در موکب هم خوبه ها اما خونه عالیه، در ضمن لباساتونو میشورن، کمکتون بچه ها رو سرگرم میکنن تا شما یکم به کارهاتون برسید و این عالیه... ما چون پسرم دیگه بزرگ بود کالسکه نبردیم و ویلچر قرض کردیم و چقدر به کارمون اومد، بچه رو مینشوندیم و وسائل رو به پشتش میزدیم، البته حمل و نقلش دردسر داره اما خب چاره ای نیست. فکر اینکه بچه ها راه بیاند رو از سرتون بیرون کنید بچه ها خیلی همت کنند یکی دو تا عمود، بعدش دیگه رسما راه نمیان 😄 ما تو مسیر مدام شعر میخوندیم و قصه میگفتیم، شعار میدادیم 🤣 تا کربلا رسیدن یک یا حسین دیگر کربلا کربلا ما داریم میاییم و خلاصه بچه ها رو سرگرم میکردیم تو طریق العلما که بودیم همه چیز برا بچه ها جالب بود، نخل از نزدیک میدیدن، رود خونه، ماهیگیری، قایقا، گاو و گوسفند و اینجور چیزا براشون جالب بود. حتما با همسفرتون حالا هر کی که هست تیکه به تیکه راه، جایی رو وعده بذارید اینکه انقدر تاکید میکنم چون بارها دیدم کسایی که همسفریاشونو گم کرده بودند و ناراحت و مستاصل مونده بودند، مثلا عمود فلان، یا تو خود نجف یا کربلا سر فلان شارع یا کنار فلان موکب ... من خودم چند باری تو جمعیت شوهرمو گم کردم که سر قرارمون همو یافتیم. من خیلی وسیله کم بردم (تا میتونید وسیله کم ببرید به این فکر کنید که کل راه قراره اونا رو با خودتون بکشید)،با اینکه من وسیله کم بردم اما الان که فکرشو میکنم میبینم خیلی کم تر هم میشد ببرم، من سه دست لباس خنک و راحت برا بچه ها بردم که چون زود عرق میکردن و خوراکی هم میخوردن زود زود عوض میکردم، آب و مایع میزدم سریع خشک میشد. حوله هم نبردم و دو تا چفیه خوب، یکی پدر پسری، یکی مادر دختری بردم. چون حوله واقعا جا میگیره، یه چادر رنگی بردم که نقش ملافه و هر چی فکرشو کنید رو داشت که البته اگه باز قسمتم بشه همینم نمیبرم، پتو حتی مسافرتی هم اصلا نبرید اصلا لازم نمیشه. نون برشته و گردو و بادوم از مهم ترین هاست، به خصوص اگه زود دارید میرید شاید موکب نباشه یا کم باشه، البته همه جا همه چیز برا خوردن هست اما ما پارسال زود رفتیم سه روز اول واقعا خیلی برا خوراکی های بچه ها هزینه کردیم کیک و بیسکوییت و اینا در صورتی که من تا پارک بغل خونه مون برم، همه چیز میبرم اما تمام خوراکی ها رو لب مرز گذاشتم تو ماشین که بار کشی نکنم که بد شد برامون 🙃. ادامه 👇 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
من چند تا لیوان پلاستیکی برده بودم و قاشق و اینا که به نظرم واقعا اضافه بود و همشون رو وقف یه موکب کردیم (🤣🤣ریا نشه) یه لیوان پلاستیکی کوچیک و یه قاشق برا یه خانواده کافیه شاید شاااید یه بار به کارتون بیاد. عسل بردم که برای گلو درد و الودگی هوا میدادم به بچه ها آب رو آتیش بود، روغن گل سرخ بردم برا زخم یا عرق سوز شدن که اونم خیلییییی به کارمون اومد سه چهارتایی ببرید (کلا روغن گل سرخ برا عرق سوز شدن آدم بزرگا🙈 و پای بچه که تو پوشک میسوزه عالیه عالی، سریع پوستو آروم میکنه، عطاریا دارند)، دارو امام کاظم علیه السلام بردم که شوهرم مجبورمون میکرد بخوریم😄 که شکر خدا اصلا مریض نشدیم. دیگه چی 🤔🤔 آهان تاید و اینا نبرید اونجا هست، فقط مایع ببرید، یه بطری نوشابه کوچیک به کارتون میاد، شامپو ببرید. من کفشامو دم مرز گذاشتم تو ماشین چون واقعا گرما نمیذاشت کفش بپوشم و تازه هی بند ببند باز کن، همه جا تا آخر با دمپایی های نرم و پلاستیکی بودم 😂اولش شوهرم و بقیه خیلی با کلاس با کفش اسپرت بودند، بعد همه دیدند من چقدر راحتم، راهکار منو در پیش گرفتند 😁 برا بچه ها یه جفت دمپایی زاپاس بردم که همون اول راه لازم شد چون دمپاییش پاره شد😃 البته اونجا هست که بخرید، نبردید هم اگه لازم شد میخرید. دفتر نقاشی و چند تا کتاب خیلی به کار من اومد به خصوص که من تا پام به موکب میرسید بیهوش میشدم😴😴 و بچه ها که تمام مسیر رو ویلچر سواری کرده بودن پر انرژی برا خودشون نقاشی میکردن. حتما به گردن یا دست بچه ها اسم و فامیل، شماره و آدرس و شهر و شماره تلفن دو نفر داخل ایران(داخل ایران رو حتما بنویسید) رو هم بنویسید بذارید، ما رو کاغذ نوشتیم گذاشتیم داخل این گردنبندا که برا دعاست. جوری برنامه ریزی و حساب کتاب کنید که شب و نصف شب برسید مرز اگه همون اول کاری تو اوج گرما و ظهر برسید لب مرز و کلی معطل بشید انرژی تون صفر صفر میشه ما اذان مغرب رسیدیم مهران و برا نماز صبح نجف امیرالمؤمنین علیه السلام جانم بودیم 🥺😭 یه نکته خیلی مهم اگه میخواید خودتون و بچه هاتون اذیت نشند یه ده روزی برید رو فاز بیخیالی، بیخیال باشید، به این دست نزن، اونو برندار، اینو نخور، اونو بخور و... نکنید. آروم و پیوسته برید، زیاد استراحت کنید، حرص و جوش نخورید، شیرین ترین خاطره رو برا خودتون و بچه ها رقم بزنید. سفر ما قسمت اولش از طریق العلما بود، وای که یادم میاد حالم قابل توصیف نیست 😭😭😭 اصلا حال معنوی طریق العلما یه چیز ناب و خاصیه که تو راه اصلی اون حس و حال نبود، نخلستان های بزرگ 😭 صبح های دل انگیزش، عظمت رود فرات و اینکه مدام تو ذهنت بیاد حضرت علی اصغر علیه السلام فقط یک قطره از این دریای بی نهایت میخواست.😭 البته طریق العلما برا خانم های تنها و اونایی که بچه کوچیک دارند خیلی توصیه نمیشه، چون موکب هم محدود و کم هست، خوراکی و آب هم زیاد نیست و بچه ها اذیت میشن، اما اگه کسی بدون بچه است یا بچه هاش بزرگند خیلی خوبه در کل این مسیر طریق العلما هم خوبی داره هم سختی، خوبی هاشو که گفتم، سختی هاشم برین ببینید😄 امیدوارم نکاتم به کارتون بیاد ❤️ التماس دعا دارم خیلی خیلی.... "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075