eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
360 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
517.6K
◾نوحۂ بی بی شریفه◾ مولاتی بی بی شریفه(2) دردم دوا کن بی بی شریفه(2) حاجت روا کن بی بی شریفه مولاتی بی بی شریفه(2) نشسته ام رو سفره ات بی بی شریفه حاجتمو میخوام ازت بی بی شریفه مولاتی بی بی شریفه(2) قسم بجان پدرت بی بی شریفه ما را مرانی از درت بی بی شریفه مولاتی بی بی شریفه(2) از حلّه آیم کربلا بی بی شریفه گیرد مریض من شفا بی بی شریفه مولاتی بی بی شریفه(2) به اهلبیت بودی طبیب بی بی شریفه به راه شام توغم نصیب بی بی شریفه مولاتی بی بی شریفه(2) دخترِ والای حسن بی بی شریفه شدی گرفتارِ مِحَن بی بی شریفه مولاتی بی بی شریفه(2) بودی به جمعِ اُسرا بی بی شریفه به درد وغم تو مبتلا بی بی شریفه مولاتی بی بی شریفه(2) التماس دعای فرج🤲🏻 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝
1.1M
چشم من و احسان تو بی بی شریفه درد من ودرمان تو بی بی شریفه باباکریم عالم و توهم کریمه جانم شود قربان تو بی بی شریفه هر عاشقی که میشود کرببلایی بایدشودمهمان تو بی بی شریفه ای بانویی که توطبیبان را طبیبی این بهترین عنوان تو بی بی شریفه دست توسل تابه درگاه توبردم دیدم یم احسان تو بی بی شریفه مادردمندوتوطبیب اهلبیتی این لطفی ازیزدان تو بی بی شریفه تودرمسیرزائران اربعینی این جلوه ی ایمان تو بی بی شریفه مابی سروسامان شاه سرجدائیم ای کربلا سامان تو بی بی شریفه بهر تو میگریم که ضرب تازیانه گردیده آب و نان تو بی بی شریفه بهر تو میگریم که در راه اسارت بر لب رسیده جان تو بی بی شریفه بهر تو میگریم که از کین خنده کردند بر اشک دیدگان تو بی بی شریفه بهر تو میگریم که همچون عمه بستند با ریسمان دستان تو بی بی شریفه
﷽ ▪️به اعتقاد مردم حلّه حضرت شریفه خاتون سلام الله علیها دختر نوجوان امام حسن مجتبی علیه السلام بوده و در واقعه کربلا حضور داشته است. بعد از واقعه کربلا، این بانوی بزرگوار همراه سایر کاروانیان به اسارت برده شد، در اثر شدت شکنجه‌ها و آزارها در میان راه به شهادت رسید و در شهر حلّه به خاک سپرده شد. آنقدر اعجاز از این حرم مقدس دیده شده که باور کردنی نیست. مردم عراق از این درگاه آنقدر شفا گرفته‌اند که به حضرت شریفه لقب «طبیبه آل الله» داده‌اند. 🍀 ✋ در یک کلام انگار کرامت و بخشندگی امام مجتبی علیه السلام در دخترش حضرت شریفه خاتون سلام الله علیها تجلی کرده است!! ❗️نکته جالب اینجاست که در بین امامزادگان کشور عراق، بیشترین موقوفه و نذورات، متعلق به این بانو است. 📚 هرچند تاریخ در حق این بانوی مقدّس جفا کرده و جزئیات زیادی در مورد زندگانی ایشان به دست ما نرسیده، اما عقل حکم می‌کند که از کنار این همه کرامت بی‌نظیر ساده نگذریم و اقرار کنیم بانویی که در این حرم مقدس آرمیده آبروی خاص‌الخاصی در پیشگاه خدای متعال دارد. ▪️از راه دور هم می‌توان (با هدیه کردن صلوات و قرآن و ....) به حضرت شریفه خاتون سلام الله علیها متوسل شد. سلام الله علیها 🏴بیستم محرم شهادت نازدونه امام حسن مجتبی(ع) حضرت شریفه (س)
Z0000076.MP3
6.22M
◼️نوحه جانسوز ختم مادر◼️ 👈مادر مادر تو فرشته خدایی 😭 : خ علیمحمدی📝 مادر مادر ای صفای قلبِ زارم چرا رفتی از کنارم بی تو من چاره ندارم (۲) داغ سنگینِ تو رو دِلمه غصه ها داره دلم یه عالمه هیچ کسی حالِ منو نمیدونه که غمِ بی مادری مشکلمه مادر مادر ای صفای قلبِ زارم چرا رفتی از کنارم بی تو من چاره ندارم (۲) میریزم خاکِ غم روی سرم بعدِ تو آواره و دربه درم شب و روز وِردِ زبونِ من شده ایخدا کو مادرم کو مادرم مادر مادر ای صفای قلبِ زارم چرا رفتی از کنارم بی تو من چاره ندارم (۲) بعدِ مادر دلم تنها شده پُره درد و غصه و شیدا شده تو که راحت شدی از دارِ فنا دردِ تو حالا دیگه دوا شده مادر مادر ای صفای قلبِ زارم چرا رفتی از کنارم بی تو من چاره ندارم (۲) جای تو خالیه توی خونه دلِ من دائم میگیره بهونه مثه مادر نداره این زمونه الهی کسی بی مادر نمونه مادر مادر ای صفای قلبِ زارم چرا رفتی از کنارم بی تو من چاره ندارم (۲) زیرِ بارِ غمِت میشِکَنم من اسیر غم و درد و مِحَنم اونیکه زِ غصه میسوزه منم کجا رفتی مادرِ نازنینم مادر مادر ای صفای قلبِ زارم چرا رفتی از کنارم بی تو من چاره نداره (۲)
کانال برمه گلی_فاطمی نسب_همه دیدند.mp3
1.19M
🖤🖤🖤 روضه حضرت عباس(ع) 😭😭😭 همه ديدند حسين خم شد و از پا افتاد لرزه افتاد در عالم به خدا تا افتاد عمه هم ريخت دلش تا که شنيد از خيمه دختري داد زد عمه بُدو بابا افتاد بانوي صبر از اين واقعه بي طاقت شد چه خبر بود؟ چرا زينب کبري افتاد ؟ همه ي خيمه به هم ريخت چو از دور شنيد دشمنان هلهله کردند که سقا افتاد گر چه پر زخم، توان داشت بجنگد عباس از خجالت به زمين خورد و همانجا افتاد ظاهراً خورد زمين پيکرش اما بي شک بدنش در بغل حضرت زهرا افتاد گرز آهن چه به روز سرش آورد مگر که به نيزه سر او بسته شد، امّا افتاد لب نزد بر لب آب و لب تشنه جان داد تا ابد شرم در آئينه ي دريا افتاد آب از مشک، زمين ريخت ملائک ديدند که فرات از نظر حضرت زهرا افتاد مهدي فاطمه اينجاست مراعات کنيد بس کن اين روضه ي جانسوز که آقا افتاد
15099.mp3
599.6K
دنیا چقدر حقیر شده خواهر تو اسیر شده مثل رباب و سکینه زینبتم که پیر شده تازه شروع شده داداش این غصه های بی امون خواهر تو من بعد از این همسفرم با نیزه ها و داغ رأس پرپر تو دور و برم شلوغ شده چه نیزه بازاری شده چه ازدحامی چه جنجالی به پا شده برا ثواب سنگ زدن بر سر تو ماها رو از وسط بازارا می بردن با هر نگاه دخترای شما می مردن فقط برات بگم همینو که حسین جان چادر قرضی برا خواهرت آوردن طعنه ای بود که می رسید بدچشمایی ماها رو دید تا از تو بازار رد بشیم چه زجری قافله کشید حسین من حسین من ۲ همسفر نیزه سوار چشاتو روی هم بزار تو شاهد رنج منی من خطبه خوان بی قرار کوفه همون شهری که بود یه روز کلاس درس من برای زنها حالا همه تو کوچه ها با خنده ها در میان از خجالت ما خاک و آتیش بارون سنگ دیگه چیزی نمونده رو سرم نباره کاشکی می شد با صورتم سنگارو دور کنم من از سر شماها بگو چه کار کنم با این ناقه ی عریان با سر روی نیزه و دختر گریان خیره شده تموم چشما سمت ماها چقده گیسوت روی نی شده پریشان دنیا چقدر حقیر شده خواهر تو اسیر شده مثل رباب و سکینه زینبتم که پیر شده حسین من حسین من حسن کردی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَج
|⇦•چیکار کردی ... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس حاج‌مهدی رسولی 🏴🏴🏴 چیکار کردی! تا اسم کربلات میاد دلم میره دلم تو جاده‌ها قدم قدم میره تا می‌شنوم یکی داره حرم میره چیکار کردم! میگن اجازه نیست که زائرت باشم اجازه نیست دیگه مسافرت باشم یه شب تو کربلا مجاورت باشم گدا مگه جز تو کی و داره چشام فقط برا تو می‌باره «یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ...» دلا خونه، مگه به غیر کربلا پناه داریم راهی مگه به غیر اشک و آه داریم ما اربعین نرفته‌ها گناه داریم دلم خونه، خوشا به زائری که کربلا رفته که پای اون ضریحِ باصفا رفته کسی که کربلا نره کجا رفته حسین آقام... همه میرن تو میمونی برام... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
enc_16792403087933019747709.mp3
3.02M
|⇦چیکار کردی.. و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس حاج مهدی رسولی 🏴🏴🏴 کربلا، عمیق ترین زخمی است که بر پیکر زمین نشسته، و رساترین فریادی است که در دهلیز تاریخ پیچیده است ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
شهداي گمنام شبای جمعه که میشه،دلا بهونه میگیره هر کی میاد سر یه قبر،ازش نشونه میگیره یکی سر قبر پدر،یکی کنار مادرش یکی کنار خواهر و،یکی پیش برادرش امایه مادرغمگین و آرام،میاد کنار شهید گمنام * یه جعبه خرما برای،فاتحه خونی میاره آروم میاد میشینه و،سر روی سنگش میذاره میگه تو جای بَچمی،گوش بده به حرفای من از بس که اینجا اومدم،درد اومده پاهای من آخر نگفتی کسی رو داری،یاکه مث من بی کس و کاری * مگه تو مادر نداری،برای تو گریه کنه غروب پنجشنبه بیاد،به قبرتو تکیه کنه غصه نخور من مادرت،منم همیشه یاورت نمیذارم تنها بشی،مدام میام بالا سرت از تو چه پنهون،یه بچه دارم چند ساله از اون،خبر ندارم آخ که دلم برات بگه،از پسرم یه خاطره موقع جبهه رفتنش،ساعتی که میخواست بره از اون لباس خاکی و،از اون پیام آخرش هرقدمی میرفت جلو،نگا میکرد پشت سرش دیگه نیومد،رفت ناپدید شد چشام به درب،خونه سفید شد… دیگه از اون روز تا حالا،منتظر زنگ درم بس که دلم شور میزنه،نصفه شب از خواب میپرم کاشکی بود و نگاه می کرد،یزید سرش رفت بالا دار سزای اعمالشو دید،لکه ننگ روزگار من مطمئنم الآن اگر بود،سرگرم شادی از این خبر بود.. * اون شبی که نشون میداد،صدام چشاشو بسته بود رفتم تو فکر روزی که،دل مارو شکسته بود روزایی که نمک میریخت،رو زخم داغ قلب پدرا داغ برادر میگذاشت،رو جیگر برادراش الحمدلله،دعام اثر کرد سوی جهنم،عزم سفرکرد… * بسه دیگه خسته شدی،دوباره خیلی حرف زدم با اینکه قول داده بودم،امابازم گریه شدم خدانگهدار پسرم، فعلا ازت جدا میشم شاید مسافرم بیاد، زشته تو خونه نباشم با صد امید و آرزو،مادر مفقود الاثر بلند شد از کنار قبر،شاید براش بیاد خبر چند ساله مادر…،کارش همینه… خبر نداره..،{بچه اش همینه…} 🥀🥀🥀🥀🥀🥀
5431205039PM.mp3
2.16M
نوحه شهدا 😭😭 🎙با صدای کربلایی مجتبی رمضانی 😭😭 شهدا شرمنده ایم😭
روضه شهیدان گمنام 🎙🎙با صدای مجتبی رمضانی 🎙⬆️ آنها که گمنامن زهرایی تبارن چون فاطمه بی قبر و سنگ مزارم تو فکر بودم اگه این شهیدان گمنام مادرشون تو این جمع بود الان براشون بلند بلند گریه میکردن😭😭اگه همشهری من بود همه می اومدن برادراش براش برادری میکردن خواهراش خواهری میکردن امروز شما هم اومدین مرحبا به شما 😭😭 جا مانده های صالح و اروند کنارن جز مهدی زهرا کس و کاری ندارن 😭😭 گفت هنوز تو تهران به مادری هست هر وقت میره بیرون کلید و خونه را میده همسایه میگه اگه من نبودم پسرم اومد بهش بگو مادر گفت برو تو خونه منم الان بر می گردم 😭😭 بعضی ها سوال می کنن گمنام یعنی چی؟ گمنام یعنی آخر مظلومیت ها گمنام یعنی ترس از محرومیت‌ها گمنام یعنی بهترین عاقبتها گمنام یعنی دوری از محبوبیت‌های گفت دیدم پلاکش کند پرت کرد وسط بیابون گفتم عزیز پلاک نداشته باشی گمت میکنن گفت اونی که باید پیدام کنه پیدام کرده 😭😭😭 گمنام یعنی در پی شهورت نبودن در کسب منصب‌ها پی فرصت نبودن فرق ما با گمنام چیه؟ ما فکر نامیم عاشقان گمنام رفتن ما بی قرار آنها ولی آرام رفتن باید که سنگ قبرشون از جان ببو ئیم حتی نشان یار از آنها بجوییم اسم شهید که میاد همه میگن مادر شهدا زهراست س آی شهیدان عزیز این روزا شهادت مادرتون زهراست س مادرتون هم مثل شما گمنام 😭😭مادرتون هم مثل شما غریبه اما شهید گمنام با اینکه نمی شناسیمتون اما وقتی اسمتون میاد میگیم اینها غریبن اما همچون روزهایی تو مدینه هیچکی نیومد برا مادرتون گریه کنه تشییع جنازه ی مادرتون زهرا س کسی نیومد 😭😭😭 ای وای اگه گمنامها تنها بمانن گمنام تر از غربت زهرا بمانن آی مردم این استخوان ها عابروی شهر مایند یاسن چون گل از بوی شهر مایند 😭😭😭😭 دلم گرفته بازهم چشام بارونی وای وای وای خبر آوردن تو شهر ما مهمونی وای وای وای شهید گمنام سلام خوش آمدی مسافر من خسته نباشی پهلون شهید گمنام سلام پرستوی مهاجرمن صفا دادی به شهرمون 😭😭😭😭 وقنی رسیدین همه جا بوی خوش خدا پیچید تو مگه کجا بودی؟ وقنی رسیدن کوچه ها نسیم کربلا رسید تو مگه کجا بودی؟ وقنی رسیدی همه جا عطر گل نرگس اومد مگه با آقا بودی ؟ وقتی رسیدی همه اشکها مثل زهرا س میچکیدتو مگه کجا بودی شهید گمنام شهید گمنام شهید گمنام دوباره زائرت شدم وای وای وای شهید گمنام بازهم کبوترت شدم وای وای وای شهید گمنام بگو بگو به من حرف دلت را تا کی می خوای سکوت کنی شهید گمنام بگو پس کی می خوای فکری برا بغض توی گلوت کنی هنوز مادر پبرت تو خونه منتظره چرا اینجا خوابیدی 😭😭 راستی مادر نصف شب با گریه از خواب می پره چرا اینجا خوابیدی راستی بابات چند سال دق کرد مرگ شدو عمرش سر اومد خدا رحمتش کنه راستی کسی نیست مادرو حتی به مشهد ببره چرا اینجا خوابیدی 😭😭😭 شهید گمنام شهید گمنام خودم می‌دونم شرمنده ی پلاکتم وای وای وای مدیون اشک فرزند بی پناهتم وای وای وای حق داری هر چی بگی تازه دارم کنار قبرت فکر دقایق میکنم حق داری هر چی بگی به رو م نیارگلایهاتو خودم دارم دق میکنم باش دیگه کل وصیت هاتو اجرا میکنم تو فقط غصه نخور😭😭 باش دیگه دعا برا یوسف زهرا میکنم تو فقط غصه نخور باش دیگه کاری براغوغای محشر میکنم تو فقط غصه نخور باش دیگه فکری برا اشکهای رهبر میکنم تو فقط غصه نخور 😭😭 🎙روضه و نوحه ی شهدای گمنام مجتبی رمضانی 🎙🤲🤲 🔖تایپ و ارسال خادم اهل بیت سجادیان مهر 🔖 #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
PTT-20220707-WA0004.opus
766.9K
. : خ علیمحمدی📝 استاد پرویزی🎤 تا کی بگویم داد از جدایی ای مهربان بابای خوبِ من کجایی(۲) با کی بگویم من حدیث تلخ هجران از داغ بابایم شدم گریان و نالان عزم سفر کردی چرا ای نازنینم بنگر که از این ماجرا من دلغمینم 🌾تا کی بگویم داد از جدایی ای مهربان بابای خوبِ من کجایی(۲) سهم من اینک گشته است افسرده حالی براین دلم دارم چنان درد و مَلالی از سینه ام رفته دِگر صبر و قرارم براین مصیبت من چطور طاقت بیارم 🌾تا کی بگویم داد از جدایی ای مهربان بابای خوبِ من کجایی(۲) دردِ یتیمی در جهان درمان ندارد هر کس که بی بابا شده سامان ندارد رفته دِگر در زندگی پشت و پناهم روز و شبان همواره من در سوز و آهم 🌾تا کی بگویم داد از جدایی ای مهربان بابای خوبِ من کجایی(۲) بابا انیس لحظه های بیکسی بود بهرِ دلم در زندگی فریاد رسی بود مانده برایم عکسی از او یادگاری اندر عزایش میکنم من سوگواری 🌾تا کی بگویم داد از جدایی ای مهربان بابای خوبِ من کجایی(۲) یارب چراغ خانه ام گردیده خاموش مهرِ پدر هرگز نمیگردد فراموش (هستی)که زد بر دفترِ خود نقشِ رنگین (پرویزی)هم زین ماجراگردیده غمگین 🌾تا کی بگویم داد از جدایی ای مهربان بابای خوبِ من کجایی(۲) .
روضه خانگی - حضرت زینب(س) - 1491.mp3
10.67M
|⇦کسی که غیر زینب... و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج مهدی سماواتی 🏴🏴🏴 حضرت زینب«سلام الله علیها» مانند پدر گرامی خود، امیرالمؤمنین علی«سلام الله علیه» یک انسان شجاع بود؛ به این معنا که هیچ گاه در جزر و مدّ روزگار خودش را نباخت و در مراحل مختلف زندگی، به تشخیص وظیفه و عمل صحیح به وظیفه پرداخت. ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
|⇦•کسی که غیر زینب... و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج‌مهدی سماواتی 🏴🏴🏴 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ  صَلَی اللهُ عَلَیْکَ یا أَبا عَبْدِالله وَ صَلَی اللهُ عَلی قَلبِ زینَب صَبور وَ لِسانَ شَکور.. کسی که غیر مصیبت ندید زینب بود کسی که عشق از او شد پدید زینب بود کسی که فاطمه او را به دامن از اول برای کرب و بلا پرورید زینب بود نُخست روز به بازار عشق آن که ز جان مَطاعِ جور و جفا را خرید،زینب بود برادرش به سر اکبرش شتافت ولی کسی که زودتر از او رسید زینب بود *مصیبت ها دید، الهی بمیرم دردناک تر از همه گمان میکنم این بود اومد گودی قتلگاه بدن برادر را پیدا کرد، گاهی صدا میزد: "أنتَ أخی؟" آیا تو برادر منی؟ گاهی صدا میزد:"یَومٌ عَلیٰ صَدرِ المصطفیٰ یَومٌ عَلیٰ وَجهِ الثَّریٰ...." داداش یه روز رو سینۀ پیغمبر جات بود؛ یه روز رو خاک کربلا... یک وقت دیدن لحنش عوض شدصدا میزنه: "یا جَدّاه هذا حُسَینٌ بِالعَراء، مُقَطَّعُ الْأَعْضاءِ،مَسْلُوبُ الْعِمامَةِ وَالرِّداءِ، مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ" گفت و گفت تا به این جمله رسید یا رسول الله این همون حسینیه که زیر گلوش رومیبوسیدی... حسیـــــن..حســـــین.... جانم این همه راه دویدم ز پی دلداده ام به امیدی که در این دشت برادر دارم حسین من! عزیز دلم! تو دعا کن که کنار بدنت جان بدهم فکر همراهی با شمر دهد آزارم گفت: داداش! خیز نگذار که ما را به اسیری ببرن من که از راهی بازار شدن بیزارم یک عبا داشتی و خرج علی اکبر شد گو چه سان نَعش تو را از روی زمین بردارم *حـــــسین جانم داداشم! نه زخمات یه جوریه برات ببندم عزیر دلم! نه یه سفری رفتی منتظرت باشم برگردی.. حـــــسین....حـــــسین جانم "صَلَی اللهُ عَلَیکَ وَ عَلَی الْباکِینَ عَلَیکَ یا ذَبیحَ الْعَطشان" ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
◼️ حکایت یک زن مِصری که در کوفه به تماشای اسرای اهلبیت و سرهای مطهر شهدای کربلا آمده بود ... در نقلی آمده است: وقتی که اسرای اهل‌بیت و سرهای مطهر را را نزد ابن زیاد ملعون بردند، مهمانانی از مصر که حدود هفده مرد و هفده زن بودند در دارالاماره بودند. ابن زیاد میخواست تا برنامه تفریحی خوبی براي آنان‌ برنامه ریزی کند. 🩸لذا به مردان آنان گفت: صبح که شد به زن هایتان بگویید که بیرون بروند و به تماشای اسرایی که برای یزید میبرند، بنشینند. مصری‌ها برای تفرّج بیرون آمدند و مردانشان یک طرف و زنانشان طرف دیگر ايستادند. ساعتی نگذشت که سرها و اسرا را آوردند. 🔹بین زنان مصری یک زن عاقله‌ای حضور داشت. این زن نزد محملی که جلوتر از بقیه محمل‌ها بود آمد و گفت: شما از کدام اسرایید؟ آن مخدره سکوت کرد و جوابی نداد. زن مصری سوال خود را سه بار تکرار کرد و باز آن بانو جوابی نداد.تا اینکه زن مصری گفت: فکر می‌کنم به شما بی احترامی شده است؟! 🩸خانمی که در محمل نشسته بود فرمود: أنا بنتُ اکرَمِ النّاس ▪️من دختر گرامی ترین مردمم. بعد خطاب به آن زن مصری فرمود: شما از کدام شهر هستید و آیا مسلمان هستید یا نه؟ آن زن مصری عرض کرد: از مصر آمدم و مسلمانم. آن مخدره فرمود: اگر مسلمانید به هنگام تشهد در نماز چه میگویید؟ آن زن گفت: «اشهد أن لا اله الا الله و أشهد ان محمدا رسول اللّه» آن مخدّره فرمود: محمد(صلي الله علیه وآله)آیا وصی‌ای داشت یا خیر؟ زن مصری عرض کرد: آری؛ وصی او، علی بن ابیطالب است. 🔹آن مخدره فرمود: من زينب دختر علیَم و پیامبر ،جدّ من و فاطمه زهرا مادر من است. آن زن مصری گفت: چرا شما را اسیر کرد‌ه‌اند!؟ علی بن ابیطالب پسری داشت به نام حسین که اخلاقی نیکو و پسنديده داشت و شنیده‌ام که پیامبر دائماً او را در کنار خود می‌نشاند و او را می‌بوسید؛ او کجاست؟ حضرت زینب علیهاالسلام فرمود: تَرکناهُ بِاَرضِ کربلا جُثّةً بلا رأسِ و هذا رأسُهُ علی القَناة ▪️او را در کربلا رها کردیم در حالی که بدنی بی سر بود و این سر اوست که بر نیزه هاست. تا زن مصری این را شنید آمد تا پای نیزه‌ای که سر مطهر امام حسين عليه السلام بر آن بود و به آن نیزه دار گفت: گردنبندی دارم که هفت دانه قیمتی دارد. آن را به تو میدهم تا این سر را لحظاتی به من بدهی تا او را ببویم. آن مرد ملعون گردنبند را گرفت و نیزه متمایل کرد به سمت آن زن. آن زن مصری سر مطهر سیدالشهدا را میبویید و می‌گفت: برای پدر بزرگوارتان علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام سخت است سر شما را بر روی نیزه ببیند... در این هنگام سر مطهر به سخن آمد و فرمود: یا مصریّة! لِمَ لاتقولین: السلامُ عَلَیکَ یا غَریبَ کربلا ▪️ای زن مصری! چرا نمی‌گویی: السلام علیک یا غریب کربلا ؟! 🩸راوی گوید: مردم که سخن آن حضرت را شنيدند شگفت زده شدند و در این هنگام سر مطهر این آیه را تلاوت فرمود: «اَم حسبتَ أَنَّ اصحاب‌ الکَهفِ و الرَِقیمِ کانوا مِن آیاتِنا عَجبا» ▪️( آیا گمان میکنی که اصحاب کهف و رقیم از نشانه های شگفت انگیز ماست؟!) «کهف ٩» 🔹زن مصری عرض کرد: سر مطهر شما شگفت انگیزتر و شگفت‌انگیزتر است. سر مطهر فرمود: بیرون آمدی تا به تماشای دختران و خواهرانم بنشینی؟! زن مصری عرض کرد: از درگاه خدا و شما عذرخواهم؛ فکر نمی‌کردم که این اسراء ، دختران و خواهران شما باشند. آن سر مطهر فرمود: لا بأسَ بكِ و أنتِ مُعذّرةٌ و بَشّرِی فإنّ قَصرکِ بمُجاور قَصر اُمّی فاطمة الزهراء سلام الله علیها ▪️حالا که عذرخواهی و پشیمان، قصر تو در بهشت کنار قصر مادرم فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است. 📚بحرالمصائب ج۶ص۳۱۹ 📚مفتاح البکاء،برغانی،(نسخه خطی)
🔊 روضه ورود کاروان اسراء به شام هیئت احرار الحسین علیه السلام شامیان من داغ دارم، هل هله کمتر کنید ۲ بخدا نمیزارم اینجور بشینید... (امام زمان) خارجی نه، زاده، پیغمبرم، باور کنید اگه برام داستان درست نمیکنید، اگه فردا حرف برام در نیاد، یه کار ازتون میخوام، به خدا برا روضه است، کسی خجالت نکشه من دارم میگم، میخوام همه باهم دست بزنید میخوام شعر بخونم، صدا دستتونو بشنوم میخونم، دست بزن، عیب نداره بزن، کف زدن،( بزن) کف زدن پای سر (دست بزن) کف زدن پای، سر، فرزند زهرا، خوب نیست (دست) دست زدن، دست زدن، پای سر ، فرزند زهرا خوب نیست آقا، تو هی دوتا میزنی قطع میکنی، هی داد میزد، اینا میخندیدن کف زدن پای سر، فرزند زهرا ، خوب نیست نا مسلمانان، حیا، از دخت پیغمبر، کنید یه روضه بگم، از کربلا به شام ، هیچ جا نشده بود به اینا احترام بزارن، سادات، یا باید مثل سید اجازم بدید، یا پاشید برید بیرون، عمامه برداشت، یعنی واویلا، یعنی من اجازه دارم هر روضه ای، هیچ کس احترام نذاشت، الا دم دروازه، تو شلوغیا و خنده ها، یکی گفت سلام آقا، یهو آقا برگشت علی بن الحسین، دید تو شلوغیا یکی دستشو آورده، سلام آقا، آقا لبخند زد، تو مارو میشناسی؟ گفت آره آقا، باباتم میشناسم، جون بخواه، چه بلایی سرت آوردن؟ گفت ببینم، ازت خواسته ای بگم آره، گفت یه پارچه بیار، آفتاب، زنجیرارو سوزونده، این زنجیرا رو گردنمه، گردنم سوخته، (ای وای، اگه بعدیشو بگم، همه دستا کار میکنه) گفت سَهل، پول داری؟ آقا تو اسارت پول چکارت؟ گفت میخوام بدم، به این، نیزه دارها ، (گوشتو بگیر)، میخوام اینقدر به بهونه سرها ، وسط ناقه، اینقدر نچرخند، بین عمه ها، آه، بگیریدش، مگه سید اولاد زهرا، خودشو میزنه؟ نزن بچت داره میبینه، وای چه روضه ای اومد تو سرم، نزن، بچه اش داره میبینه، نزن، نزن، این پسرِ، این پسرِ، نزن، دخترش، دخترش داره میبینه، آه، پیش سه ساله، رو سینه اش نرو ، حسیــــــــــن، حسیـــــــــــن باشه، دست تو مستمع رو میبوسم، الان خوشهالم، روضه ثابت گرفتم، دیونه هامو پیدا کردم، آره، هر کدوم شما تو یه هیئت میدیدمتون، اما حالا دور هم جمع شدیم، پسرش داشت میدید باباش خودشو میزنه، از این ور میزد، میگفت نزن، خودشو میزد، میگفت نزن، اون بچه میدونی چکار میکرد، میزد هی خودشو، پاتو وردار، پاتو وردار، یَومٌ عَلی صَدرِ المُصطَفی، یَومٌ عَلی، وَجهِ الثُری، رو زمین افتاده، کمک، کمک، کمک، آخ کمک اومدن، اما به حسین نه ، کمک سنان، کمک شمر، کمک خولی، حسیـــــــــــن، حسیــــــــن آه، آه، اگه پا به پات، گریه نمیکردم نمیخوندم، بخونم یا نه؟، روضه بگم برا اینم، یه ساعت داره میزنه، از اول روضه داره میزنه، اما خون نیومد، الان یکم خون اومد در حیرتم، چگونه، به رویش، عدو زده تو رو خدا نزنید، تو رو خدا نزنید، به پا من نیفت، کاش یکی به پا اون می افتاد، نزن، زینب به پاش افتاد، اومد تو گودال، آه، دیگه نمیخونم، تو حسین بگو من نخونم، تو حسین بگو، به جان مادرم هنوز روضه نخوندم، حسیــــــــــن، حسیــــــــــن بسه، باشه، فقط یه دونه بگم، هنده اومد تو مجلس، یه عبایی پوشیده بود، یه قبایی پوشیده بود، (بخونم یا نه)، اومد تو مجلس، طلا هاشو بسته، گردنبندشو انداخته،( بزار بخونم، بزار بخونم، تو گلوم میمنه وا)، یه وقت رسید، عمه های تو رو دید، گفت اینا که حجاب دارن، پس میگفتید اینا خارجی اند، بزرگتون کجاست، اومد جلو زینب، خانم اینطور بود، میدونست هنده ببینه میشناسه، گفت دستتو بردار، دستتو بردار ببینم، دستشو برداشت، واویلا، دیدن چادرشو برداشت، عباشو برداشت، یکی هنده رو بگیره، گفت زن یزید محجبه، دختر علی، با پارچه؟ حسیـــــــــــن، حسیــــــــن، حسیـــــــــــن 🎤 حاج
enc_16792403087933019747709.mp3
3.02M
|⇦•چیکار کردی ... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس حاج‌مهدی رسولی ●━━━━━━─────── چیکار کردی! تا اسم کربلات میاد دلم میره دلم تو جاده‌ها قدم قدم میره تا می‌شنوم یکی داره حرم میره چیکار کردم! میگن اجازه نیست که زائرت باشم اجازه نیست دیگه مسافرت باشم یه شب تو کربلا مجاورت باشم گدا مگه جز تو کی و داره چشام فقط برا تو می‌باره «یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ...» دلا خونه، مگه به غیر کربلا پناه داریم راهی مگه به غیر اشک و آه داریم ما اربعین نرفته‌ها گناه داریم دلم خونه، خوشا به زائری که کربلا رفته که پای اون ضریحِ باصفا رفته کسی که کربلا نره کجا رفته حسین آقام... همه میرن تو میمونی برام... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .
. |⇦•کسی که غیر زینب... و توسل به کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج‌مهدی ●━━━━━━─────── بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ  صَلَی اللهُ عَلَیْکَ یا أَبا عَبْدِالله وَ صَلَی اللهُ عَلی قَلبِ زینَب صَبور وَ لِسانَ شَکور.. کسی که غیر مصیبت ندید زینب بود کسی که عشق از او شد پدید زینب بود کسی که فاطمه او را به دامن از اول برای کرب و بلا پرورید زینب بود نُخست روز به بازار عشق آن که ز جان مَطاعِ جور و جفا را خرید،زینب بود برادرش به سر اکبرش شتافت ولی کسی که زودتر از او رسید زینب بود *مصیبت ها دید، الهی بمیرم دردناک تر از همه گمان میکنم این بود اومد گودی قتلگاه بدن برادر را پیدا کرد، گاهی صدا میزد: "أنتَ أخی؟" آیا تو برادر منی؟ گاهی صدا میزد:"یَومٌ عَلیٰ صَدرِ المصطفیٰ یَومٌ عَلیٰ وَجهِ الثَّریٰ...." داداش یه روز رو سینۀ پیغمبر جات بود؛ یه روز رو خاک کربلا... یک وقت دیدن لحنش عوض شدصدا میزنه: "یا جَدّاه هذا حُسَینٌ بِالعَراء، مُقَطَّعُ الْأَعْضاءِ،مَسْلُوبُ الْعِمامَةِ وَالرِّداءِ، مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ" گفت و گفت تا به این جمله رسید یا رسول الله این همون حسینیه که زیر گلوش رومیبوسیدی... حسیـــــن..حســـــین.... جانم این همه راه دویدم ز پی دلداده ام به امیدی که در این دشت برادر دارم حسین من! عزیز دلم! تو دعا کن که کنار بدنت جان بدهم فکر همراهی با شمر دهد آزارم گفت: داداش! خیز نگذار که ما را به اسیری ببرن من که از راهی بازار شدن بیزارم یک عبا داشتی و خرج علی اکبر شد گو چه سان نَعش تو را از روی زمین بردارم *حـــــسین جانم داداشم! نه زخمات یه جوریه برات ببندم عزیر دلم! نه یه سفری رفتی منتظرت باشم برگردی.. حـــــسین....حـــــسین جانم "صَلَی اللهُ عَلَیکَ وَ عَلَی الْباکِینَ عَلَیکَ یا ذَبیحَ الْعَطشان" ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
روضه خانگی - حضرت زینب(س) - 1491.mp3
10.67M
|⇦کسی که غیر زینب... و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج مهدی سماواتی
. ➖➖➖ احسانک القدیم... یا اباعبدالله معنای زندگیم... یا اباعبدالله سینه زنا بیایید با هم دیگه بگیم... یا اباعبدالله من بدون تو ماهِ بدون خورشیدم من بدون تو زندگیو نفهمیدم من بدون تو چجوری باید مزه ی عشقو میچشیدم؟؟ تو عشقو واسم معنا کردی تو راهو واسه من وا کردی من چشمام صحرا بود اما تو چشم خشکم رو دریا کردی (لا معشوقَ الا ثارالله لبّیکَ یا اباعبدالله)۴ --- میپیچه این نسیم، یا اباعبدالله شیرینه زندگیم، با اباعبدالله کم میشه فاصلهم وقتِ سینه زنیم ، تا اباعبدالله من بدون تو مجنونی که بدون لیلاس من بدون تو ساحلی که بدون دریاس من بدون تو خلاصه بگم یه مبتلایی ، که خیلی تنهاس تو عشقِ دنیا و عقبامی حتی توی محشر باهامی من با تو خوشبختِ خوشبختم چی بهتر از اینکه آقامی (لا معشوقَ الّا ثارالله لبیکَ یا اباعبدالله)۴ --- دل پُر حرارته یا اباعبدالله واست قیامته یا اباعبدالله این اشک و گریه هام سوز محبته ، یااباعبدالله من بدون تو خوابِ بدون بیداری من بدون تو داغِ بدون دلداری من بدون تو یه خرابه که ازش نمونده، هیچ آثاری تو ، قلبِ این جسم بی جونی واسه این بی سامون ، سامونی توو روزی که من خیلی تنهام تو تنها واسه من میمونی (لامعشوقَ الّا ثارالله لبّیکَ یا اباعبدالله)۴ ➖➖➖ به قلم های: حسین سعادتی و احسان افتخاری پور 👇
متن روضه سر مبارکِ حضرت سیدالشهدا (ع) و دیر راهب نصرانی صلی الله علیک یا اباعبدالله .. کاشکی یه سلام مثه سلامِ راهبِ نصرانی میدادم ، بعدِ سلام منم جون میدادم آقا .. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ .. بیا ببین دلِ غمگینِ بی شکیبا را بیا و گرم کن از چهره ات شبِ ما را “منو جدا شدن از کویِ تو خدا نکند” که بی حرم چه کنم غصه هایِ فردا را خیالِ کربُبلایت مرا هوایی کرد بگیر بالِ مرا تا ببینیم آنجا را به موجِ سینه زنانت قسم غلام توام که بُرده گریۀ ما آبرویِ دریا را گدایِ هر شبم و کاسه گردم و ندهم به یک نگاهِ کریمانه ات دو دنیا را مرا ببر بِه چِشَم زیرِ پا مغیلان را مرا ببر که ببینم به نیزه سرها را خدا کند که بیایی شبی به روضۀ ما شنیده ام که به سر سر زدی کلیسا را خوشا به پنجۀ راهب که شانه ات می زد به آنکه بُرد دل راهبانِ ترسا را به پیر مرد غریبی که شُست گیسویت *هی با گلاب داره این سرُ میشوره و زیرِ لب میگه کی دلش اومد این سرُ از بدن جدا کنه .. عجب چشایِ قشنگی داره …* به پیر مرد غریبی که شُست گیسویت گرفت از سر و رویِ تو خاکِ صحرا را *قسمش داد گفت با من حرف بزن .. من دیدم رو نیزه داشتی قرآن میخوندی .. این سر یه سرِ معمولی نیست ، بگو کی هستی … فرمود: أنَا المَظلومُ، أنَا العَطشانُ وأنَا المَقتولُ بِکَربَلاءَ، .. من غریب کربیلایم نام من باشد حسین من ک سر از تن جدایم نام من باشد حسین یه وقتی دید یه هودجی از آسمان به زمین فرود آمد .. چندتا خانمپیاده شدن ، اما همه حواسشون به یه خانمیِ که قد خمیده داره راه میره .. دست به پهلو گرفته داره راه میره ..* خوشا به بزم عزاخانه اش که تا دَمِ صبح شنید پیشِ سرَت روضه هایِ زهرا را چرا بُرید سرت را به رویِ دامنِ من چرا نشاند به خون این دو چشم زیبا را چگونه سنگ شکسته جبین و دندانت چگونه زخم تَرَک داده رویِ لبها را به رویِ نیزه سرت بود و خیمه ها می سوخت رسید شعله و زلفِ تو در هوا می سوخت *هی صدا میزنه دستت درد نکنه راهب .. سرِ پسرمُ با گلاب شستشو دادی اما مسلمونا دورش کردن .. یکی با سنگ میزد .. یکی با نیزه میزد .. یکی با شمشیر ..😭