eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا ابا عبدالله ▪️با مدینه چقدر فاصله دارد اینجا ▪️فکر آشفتگی قافله دارد اینجا زبان حال زینب کبری و ام کلثوم سلام الله علیهما با ابی عبدالله ست داداش ▪️کربلا گفتی و یکباره دلم ریخت حسین ▪️ از جدائی تو قلبم گله دارد اینجا ▪️ این بیابان چقدر خار مغیلان دارد ▪️ خبر از پای پُر از آبله دارد اینجا ▪️ این سرازیری تل دل نگرانم كرده ▪️همچنان سعی و صفا ،هروله دارد اینجا کجا هروله کرد عصر عاشورا اومد بالا بلندی، دید شمشیرها و نیزه ها همه بالا میره، داداشش رو همه محاصره کردند این هاجر کربلا هروله کنان به سمت گودال ، روضه اش بمونن برای روز عاشورا... امیرالمومنین تو ماجرای صفین، وقتی رسید به این نقطه، ابن عباس میگه دیدم فَبَکیٰ بُکائاً طَویلاً قالَ مٰا لِی لِاَبِی سُفیان و مٰا لِی لِآلِ حَرب آبی طلب کرد وضو گرفت چند رکعت متوالی نماز خواند بعد قدری خوابش برد توی اون حالت مَنامِیّه، یه مرتبه بلند شد فرمود دارم میبینم حسینم تو خون دست و پا میزنه، یَستَغیث وَ لا یُغاث... استغاثه میکنی اما کسی جوابش رو نمیده میدونی کیا جوابشو دادن تو حدیث قدسی آدم ابوالبشر داره فَلَم یُجِبهُ اَحَدٌ اِلّا بِالسُّیوف شمشیرها و نیزه ها جوابش رو دادند ابن عباس میگه دیدم رو کرد به ابی عبدالله سیدالشهدا اینجا بود دیدم چند مرتبه خطاب به ابی عبدالله فرمود صبراً یا ابا عبدالله.... دوباره علی گریه کرد وَ بَکـَینا مَعَه، ماهم گریه کردیم یه مرتبه دیدم حضرت چنان با صورت به زمین خورد فَغُشِیَ عَلَیه، از حال رفت حالا آماده ای بریم کربلا یا نه مثل امروزی دختر علی هم همان کاری رو کرد که باباش علی، توی صفین کرد شنید ابی عبدالله داره اشعاری رو میخونه گفت داداش هٰذا کلامُ مَن اَیقَنَ بِالقَتل، این زبان قالِ کسیه که میکشنش، فرمود بله خواهرم، این همون سرزمینیه که منو از تو جدا میکنه فَبَکـَت نِسوَةٌ و لَطَمْنَ الخُدود و شَقَقنَ الجُیوف... یه نگاه کرد دید زینب همراه خواهران، لطمه بصورت میزنه گریبان پاره میکنه هر طوری بود خواهر رو آرام کرد ... مرحوم سیدبن طاووس می‌نویسه نه تنها لطمه میزد نه تنها گریبان پاره کرد بلکه ابی عبدالله دید خواهر با صورت زمین خورد فَغُشِیَ عَلیها ، خَرَّت مَغشِیَّةً عَلیها ، رُشَّ عَلیهَا المٰاء آب میپاشید رو صورت خواهر، میدونم دلت تا کجا رفت، هر چه بادا باد، توکلت علی الله، ناله اش رو بزن من میخام بگم بی بی جان، فقط یه خبر شنیدی، هنوز سایه ی حسین و عباس بالا سرته، اینجا اینجوری داری بی تابی میکنی پس حق داشتی اون ساعتی که دیدی... وَ الشّمر جٰالسٌ عَلی صَدرِه.... حسیــــــــــــن.... ==================== ✍متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی.
مدح ابالفضل..ع.mp3
2.45M
۴ (حضرت ابوالفضل ع) تو گل ام البنینی،شیعه را حبل المتینی در خصال و خلق و خویت،چون امیرالمؤمنینی گل باغ ولا،همه امید ما کنی از شیعیان،شفاعت در جزا ابوفاضل مدد۳ شمع جمع عالمینی،بر علی نور دو عینی گل گلزار ولایت،تو علمدار حسینی الا صاحب کرم،گدای این درم دعا فرما که من،شبی باشم حرم ابوفاضل مدد۳ تو امید این جهانی،شیعه را آرام جانی بر تمام اهل عالم،چون حسینت مهربانی عزیز فاطمه،شهید علقمه بود با یاد تو،به لب ها زمزمه ابوفاضل مدد۳ کعبه ی دل ها تویی تو،شافع عقبی تویی تو در شجاعت همچو حیدر،در صف هیجا تویی تو تو پور حیدری،امید مادری در عالم تا به حشر،تو از خوبان سری ابوفاضل مدد۳ منم مهمان اباالفضل،غرق احسان اباالفضل از طفولیت شدم من،از محبان اباالفضل منم عبد فقیر،تویی مهمان پذیر ز لطف و مرحمت،آقا دستم بگیر ابوفاضل مدد۳ عمریه هستم گدایت،میهمانم در سرایت یاد دستان بریده،سوزم و گریم برایت تویی یار حسین،علمدار حسین چراغ روشن،شب تار حسین ابوفاضل مدد۳ دشمنان عترت و دین،در کمین تو نشسته با عمود آهنین از،کینه فرقت را شکسته کنار علقمه،دو دستت از جفا ز ظلم کوفیان،شده از تن جدا ابوفاضل مدد۳ تا حسین بشنید صدایت،ناله ی ادرک اخایت شد روان سوی تو و دید،دست از پیکر جدایت کنار هر دو دست،دگر از پا نشست کنار پیکرت،حسین پشتش شکست ابوفاضل مدد۳ مدح/نوحه/شور حسین/ابالفضلی.
. |⇦•آب که نخوردی.. #روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید مهدی ●━━━━━━─────── آب كه نخوردي تشنته مي دونم چند روزيه گرسنته مي دونم اينقده دست و پا زدي رو سينه ام خسته شدي يه مدته مي دونم *ابي عبدالله داره با بچه اش صحبت ميكنه...* نگاه نكن لشكرِ روبرو تو تا نبينن سفيدي گلوتو انگاري تير داره مياد به سمتت شبيه اون تيري كه كُشت عموتو صداي هلهله داره مياد، نمونده فاصله سه شعبه واسه چي؟ الهي خير نبينه حرمله اينجوري كه گرفتمت رو سينه ام  غريب ترين باباي رو زمينم *خيلي اين روضه روضه ي سختيه، اين روضه با همه ي روضه ها فرق داشت، اگه عليِ اكبرش رو از دست داد، اَشبه الناس رو از دست داد، علي اكبر رفت سمت ميدان كه بجنگه، با لباس جنگ رفت، نزديك به دويست نفر رو مقتل ميگه ميكُشه، خودش جنگ نماياني كرد، قاسم همينطور، همه برا جنگيدن رفتن، اما ابي عبدالله اين بچه رو روي دست گرفت، گفت:" إِنْ لَمْ تَرْحَمُوني فَارْحَمُوا هذَا الطِّفْل" اگه فكر مي كنيد آب بر من حرامِ، اگه به من رحم نمي كنيد، خودتون اين بچه رو بگيريد سيرابش كنيد... اما روضه ي من روضه ي تير سه شعبه نيست، حرف گلو نيست، اين خانواده كوچيك و  بزرگ ندارن"أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَةٌ وَ كَرامَتَنَا الشَّهادَة" اصلاً اين شيرخواره اومده بود مُهر بزنه بر طومار كربلا، اما اوني كه مارو ميكُشه اينه، شيرخواره، سه شعبه،"مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُن" يه طرف، حرف من اينه: اينا با سيدالشهدا چه كردن، اينا نذاشتن حرفِ حسين تمام بشه، امامِ باقر ميگه: جدم داشت حرف ميزد، خون گلوي علي اصغر پاشيد تو صورتش...* اينجوري كه گرفتمت رو سينه ام  غريب ترين باباي رو زمينم تير شعبه اي كه به گلوت خورد نذاشت يه سالگيت رو من ببينم سرتو افتاده به روي دوشم صداي عمه ها مياد به گوشم زير عبا گرفتمت عزيزم با مادرت چه جوري روبرو شم *اي واي رباب... تنها شهيدي كه پيام تسليت از جانب خداوند اومد فقط همين شهيد بود، روضه ي علي اصغر منحصر به فرده، اصلا اين روضه هيچ مشابهي تو روضه هاي كربلا نداره، تنها شهيدي كه"مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُن" با يه تير گلوش بريده شد علي اصغر بوده، تنها شهيدي كه ابي عبدالله خونش رو به آسمان پاشيد، امام باقر فرمود:"  فَلَمْ يَسْقُطْ مِنْ ذَلِكَ الدَّمِ قَطْرَةٌ إِلَى الْأَرْض" يه قطره از خون علي اصغر به زمين برنگشت، كه اگر بر ميگشت عذاب نازل ميشد، بعضي ها ميگن:" بِدَمِ المَظلُوم" همين خونه... تنها شهيدي كه يه نفري تشييع جنازه كردن همين شهيده، اميرالمؤمنين رو چهار نفري تشييع كردن، حضرت زهرا سلام الله عليها رو هفت نفري تشييع جنازه كردن، ابي عبدالله خودش يه نفري بچه رو زير عبا گذاشت، اي حسين... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد ●━━━━━━─────── تنها شهيدي كه ابي عبدالله خودش تشييع كرد، علي اصغر بود، تنها شهيدي كه خودش نماز خوند، نماز صبر خوند، خودش دفن كرد، بعضي ها ميگن: امام سجاد اين قنداقه رو از زير خاك بيرون آوُرد، رو سينه ي بابا دفن كرد، اما باز هم معلوم نيست، خدا كنه همين باشه، خدا كنه دفنش كرده باشه، اگه دفن نشده باشه، زير سُم اسب ها رفته يا نه؟ رو نيزه ها رفته يا نه؟ اي حسين... اي خدا بحق علي اصغر باب الحوائج، خيلي ها حاجت دارن، خيلي ها گرفتارن، دكتر جواب كرده داريم، خدايا! بحق علي اصغر، كسي رو نا اميد و دست خالي بر مگردان، خدايا به تَحَيُّر ابي عبدالله، اونجايي كه هي مي رفت به سمت خيمه ها، هي بر ميگشت، اين تَحَيُّر يادت باشه، من دو تا تَحَيُّر ديگه سراغ دارم، يه تَحَيُّر ديگه برا پس فردا شبه، حسين كنارِ علي اصغر مُتَحَيِّر شد، يه جا هم عباس مُتَحَيِّر شد، اوناجيي كه تير به مشك آب زدن، عباس ديگه نمي دونست چيكار بايد بكنه " فَوَقَفَ العباس مُتَحیّرا "...* سقاي دشت كربلا اباالفضل دستش شده از تن جدا اباالفضل *يه تَحَيُّر علي اصغر زيرِ عبا، يه تَحَيُّر عباس با دست بريده و مشك پاره، اينا مالِ كربلاست، تَحَيُّر زياده، اما من ميخوام ببرمت مدينه، يه تَحَيُّر اون ساعتي بود كه علي ميخواست فاطمه اش رو دفن كنه، هي مي رفت داخلِ قبر، خدايا! چه كنه علي؟ چاره سازِ عالم زهرا رو به كي بده؟ زهرا رو از كي بگيره، اينجا پيغمبر به دادِ علي رسيد، گفت: فاطمه رو بده من.... كنارِ اباالفضل دو دست از بدن جدا شده بود، مشك رو زدن عباس افتاد رو زمين، حسين اومد بالا سرش كمكش كرد، اما كنارِ علي اصغر كسي نبود حسين رو كمك كنه، خودش رفت پشت خيمه ها، نشست، قبر رو كند، با دست خودش، يه وقت ديد رباب داره مياد، به نيت فرج سه مرتبه بگو: يا حسين... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
Mirdamad 1402 shab07 a.mp3
28.47M
|⇦•آب که نخوردی..... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد
. |⇦•آقا بیا.. امام زمان روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── هر لحظه در حال و هوایت پر گرفتیم تنها خیالی از تو را در بر گرفتیم هر شب ز داغ دوری ات مُردیم و از صبح با شوق رویت زندگی از سر گرفتیم بر جاده های انتظارت خیره ماندیم عکس فراقت را ز چشم تر گرفتیم آن قدر شیرین است پیش تو نشستن امشب بیادت محفلی دیگر گرفتیم سوگند بر شرمندگی های اباالفضل آقا بیا که روضهٔ اصغر گرفتیم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
1402050202.mp3
11.37M
|⇦•آقا بیا..... روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
record049.mp3
724.3K
سبک: یا اباعبدالله آقای من منم پریشان حسین مجنون و حیران حسین عزادارم من به یادِ شام غریبان حسین یا اباعبدالله آقای من یا اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله شام غریبان حسین شام عزای زینب است خیمه های آتش زده ماتمسرای زینب است یا اباعبدالله آقای من یا اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله
. |⇦•تو رفتی و دلم.. و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── تو رفتی و دلم درمونده اصغر لباسات توی دستم مونده اصغر آی پدر هنگام دفنت جای تلقین برای تو لالایی خونده اصغر شکایت از کمان و تیر دارم بیا پایین ز نیزه شیر دارم دو دستم را میان آب بُردم حلالم کن نبودی آب خوردم «علی لای لای علی جان» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
4_5908772506960924517.mp3
7.94M
|⇦•تو‌رفتی و دلم..... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی
. |⇦•هر چه آمد به سرم .. و و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── جز خدا من به عمرم به کسی رو نزدم هرچه آمد به سرم دست به زانو نزدم رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتند روی دستم پسر محتضرم را کشتند حرمله خیر نبینی گل من نو رس بود چیدنش تیر نمی خواست نسیمی بس بود «سیدتی یا رباب....» روی این دستم تنش، برروی این دستم سرش آه بفرستم خدا نعش ر ابرای مادرش *رباب داره میبینه خواهر و برادر رفتن پشت خیمه، خانم زینب دید ابی عبدالله داره با غلاف خاکها رو کنار میزنه بچه رو با احترام گرفت گذاشت درون خاک... عمه ی سادات دید امام حسین هی خیره خیره داره نگاه میکنه ..گفت: حسین جان خاک رو بریز راحتمون کن الان بچه ها می ریزند پشت خیمه، صدا زد.‌ خواهرم نمی تونم.. آخه هنوز داره لباش می خنده چه جوری خاک بریزم رو صورت این بچه..؟ حسین جان خدا رو شکر خاک رو ریختی رباب رو راحت کردی.. اما یک ساعت نگذشت دیدن حرمله نیزه اشو بلند میکنه رفت پشت خیمه هی نیزه رو تو خاک میزنه یه وقت عمه ی سادات گفت: رباب صورتتو برگردون..میخوام بگم رباب! غارت که تموم شد عمه ی سادات زن و بچه ها روجمع کرد یه گوشه یه وقت دیدن اسبا دارن رفت و آمد میکنند..خانم زینب دید یه خانمی هی خودشو زیر دست و پای اسبا میندازه... من که همه رو جمع کردم، نگاه کرد دید ربابه، رباب بیا کنار زیر دست و پای اسبا می میری... گفت: خانم میخوام یه جور زیر دست و پای اسبا برم.. این اسبا گرد و غبار میکنند می ترسم بچه ام از زیر خاک بیرون بیاد.. ببین یه مادرچه با معرفته حاضره زیر دست و پای اسب بره تلف بشه بمیره اما بچه ی مرده اش از زیرخاک بیرون نیفته اما عصر عاشورا واویلتا عصر عاشورا دیدند یه بدن و با نیزه بلند کردن..* دیدم با نیزه تنت رو از زمین بلند کرد جلو چشام بگو بخند کرد به حلقومت یه نیزه بند کرد رگاتو دیدم یه عده نابلد بریدند چقدر سرت رو بد بریدند *فقط برا یه شهید از عالم بالا تسلیت گفتن ...دیدند حسین فاطمه خودشو باخته..آرام باش حسین جان این بچه رو میبرند بهشت شیرش میدن..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
4_5908772506960924516.mp3
22.29M
|⇦•هر چه آمد به سرم..... و علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی