eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── تنها بلد شدیم تباکی کنیمو بس گریه کند برای تو صاحب عزای تو گریه کن تو حضرت زهراست والسلام جانم فدای فاطمه و بچه های تو طواف کعبه دور قبله اش قسمت نشد آخر بحق عاشق و معشوق ظلم است این جدایی ها *نقل داریم شیخ علی فشندی بود شب عرفه امام زمان «عج» رو دید. اما حضرت رو‌ نشناخت. امام زمان یه مبلغی بهش داد حضرت فرمود: اینو از طرف پدرم حج به جا بیار. گفت: من بگم از طرف کی اسمش رو بگین.. حضرت فرمود: از طرف حسن ابن علی. بازم نشناخت. بعد گفت آقا من فردا شما رو کجا ببینم؟ آقا فرمود: من میام خیمه اتون سر میزنم. گفت آقا خیممون من کجا منتظرتون باشم؟حضرت فرمود: چون شما روضه اباالفضل میخونین من میام ..* طواف کعبه دور قبله اش قسمت نشد آخر به حق عاشق و معشوق ظلم است این جداییها زمان ای کاش برمیگشت ما را با خودش میبرد که شاید پیش مرگت میشدن از ما فدایی ها حسن یعنی فقط زخم از نمک نشناسها خوردن گره خوردن به غم در پاسخِ مشکل گشاییها سکوت خسته ات یک حنجره فریاد میخواهد صدایت زخم خورد از خنجرِ بی هم صداییها تو را غربت، تو را زندان، تو را دیوارها کشتند برای زهر گفتی از جفا، از بی وفایی ها *نقل اینه حضرت به شدت تحت نظر بود شش سال امامت کرد ولی تو این شش سال حضرت رو یا ممنوع المعاشرت کردن یا ممنوع الملاقات. نمیذاشتن مردم پیش حضرت بیان.البته اینم نکته ایست چون مردم باید کم کم به فراق و غیبت عادت میکردن باید مقدمه میشد برای غیبت امام زمان عج الله...* به دستت کاسه ی آب و به چشمت کاسه ی اشک است لبت سیراب شد با روضه های کربلاییها هشت روز است که با درد مدارا دارد کوه صبری که در این بستر غم جا دارد *اول این ماه حضرت مسموم شد مثل فردا روزی به شهادت رسید. هشت روز حضرت مسموم بودن و درد و زجر کشیدن..* هشت روز است که از زهر به خود میپیچد هشت روز است که از مرگ تمنا دارد هشت روز است که جان کندن او را دیده همسری که به کنارش غم عُظما دارد ذره ذره نفسش سوخت تنش آب شده هشت روز است که اینگونه تقلّا دارد *یه وقت حضرت فرمود: عقید برو پشت پرده پسرم مهدی رو خبر کن.اومد پشت پرده آقازاده رو دید حضرت داشت گریه میکرد مشغول عبادت و سجده بود این آقای پنج شش ساله ...گفت آقا! پدر شما رو طلب کردن.اومد محضر پدر تا پدر و دید گریه کرد.پدر پسر و دید گریه کرد فرمود: پسرم آبی به لبم برسون.من دیگه رفتنیم. یه جوشانده ای هست تو تاریخ که آماده کردن دست آقا دادن آقای ما تا لحظه دفنِ پدرش علنی نشد اینقدر نامردا دنبالش بودن این آقازاده رو گیر بیارن بکشن خیلی دنبالش بودن..همونطور که پیغمبر ما وقتی میخواست به دنیا بیاد یهود بشدت دنبال این بود پیغمبر آخر الزمان به دنیا نیاد که عبدالله پدر پیغمبر ما رو یهود کشت . اما دو ماه بود که نطفه منعقد شده بود..امام زمان ما هم همینطور حتی نقل اینه آثار وضع حمل در نرجس خاتون نبود این اراده خداست. بچه رو چطوری بزرگ کردن؟ تو سرداب خانه حتی گاهی کنیز خانه حضرت جاسوس بود. گدا میومد در میزد در و که باز میکردن داخل خونه رو نگاه میکرد طفلی هست یا نه..عجیبه ها اینم بگم یه روز امام حسن عسکری منزل نبود سر زمین بود دیدارها گاهی اینقدر مخفیانه بود خارج شهر سر زمین .حضرت تحت نظر بود هر کسی با حضرت ارتباط میگرفت، ارتباطه گاهی براش دردسر میشد. از این طرف نرجس خاتون بچه رو تو سرداب با اینهمه سختی بزرگ میکرد یه روزی بچه گرمش شد بیقراری میکرد مادر بچه رو از سرداب آورد بیرون امام حسن عسکری منزل نبود بچه رو آورد بیرون، کنیز منزل حضرت خبر داد ریختن تو خونه امام حسن عسکری درو شکستن. نرجس خاتون میفرماید یه لحظه به من الهام شد این بچه رو تو چاه بندازم بچه رو تو چاه انداخت. .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. و توسل ویژه شهادت ابا المهدی آقا امام‌حسن عسکری علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲به نفسِ حاج محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── مامورا هر چه گشتن این بچه رو پیدا نکردن و رفتن. امام حسن عسکری تا برگشت نرجس خاتون گفت: آقا من بچمو از تو میخوام. ریختن تو خونه مجبور شدم بچه رو تو چاه بندازم. این اتفاق توی کودکی برای امام حسن عسکری هم افتاده بود حضرت بچه که بود یه بار توی چاه افتاده بود .زنها اینقدر به سر زدن گریه و شیون کردن..امام هادی فرمودن: غصه نخورید بچه بدون اینکه حتی تنش خیس شده باشه میاد بیرون آب چاه اومد بالا و امام هادی دیدن امام حسن عسکری اومدن بیرون...اراده الهی ست امام زمان ما هم همینطور.حضرت فرمود: غصه نخور این بچه آرام آرام تو چاه بود. آب اومد بالا بچه رسید به دست مادر..یه مادر بیقرار و مضطربی بچه بهش رسید نگران بود بچه جان نداده باشه یه وقت اما بچه سالم اومد بغلش یه اشاره کنم..یه مادریم دم خیمه منتظر بود گفت: الان بچه ام سیراب برمیگرده از شدت عطش این بچه فرمودن محتضر شده بود یعنی آبم میرسید به این بچه فایده نداشت...* ذره ذره نفسش سوخت تنش آب شده هشت روز است که اینگونه تقلّا دارد سر او روی زمین مانده در این مدت نه.. پسری هست به دامن سر بابا دارد *حضرت اومد بالا سر پدر آب رو یا اون جوشانده رو که به دست بابا داد امام عسکری اومد بخوره اینقدر دست حضرت میلرزید. حتی این هشت روزه خدا لعنت کنه نامردا رو طبیب درباری میفرستادن منزل حضرت به بهانه اینکه طبابت کنه اما ببینه آیا تو خونه طفلی هست یا نه..* *روایت میگه زمانی امام عسکری رو دفن کردن مردم متفرق شدن خلیفه و اصحابش ترسان و مضطرب شدن گفتن دنبال این پسر هر جور هست باید بگردیم. چون دیدن حضرت بر بدن امام حسن عسکری نماز خوند. هیچکی تا حال ندیده بود ایشون رو هیچکی.. عموش جعفر کذاب اومد نماز بخونه بر امام. حضرت عمو رو کنار کشیدگفت اونی که باید نماز بخونه منم ..نماز خوند بر بدن امام معصوم... بلافاصله بعد نماز دیگه کسی حضرتو ندید. سلطان و اصحابش مضطرب دنبال آقای ما حجه ابن الحسن گشتن‌‌..از اینجاش یه اشاره روضه داره.. دیگه شروع کردن تفتیش همه خونه ها اینقده ریختن تو منزل حضرت گشتن دنبال این آقازاده نتونستن پیداش کنن...حتی جسارت کردن.. خانه اش کرب و بلا حجره او گودال است هشت روز است به لب وا حسینا دارد هشت روز است که در خلوت خود میخواند چقدر گودی گودال مگه جا دارد روضه میخواند چرا آن همه طولش دادند یک نفر تشنه مگر آن همه بلوا دادند یا بقیه الله! وقت دادند سه ساعت سر فرصت بزنند شمر آنجاست ولی با همه دعوا دارد آه از آن سینه که سنگینی پا را حس کرد وای از آن تیغ که بد کینه از آقا دارد شمر مشغول حسین است گهی هم میزد خواهری را که به سر چادر زهرا دارد *چند جمله ام برا وفات حضرت سکینه بخونم..* بیقرار و حزین تو منم دختر تو سکینه منم همونی که اگه تو بری به غم تو میشینه منم گفت بابا! الهی سکینه ت بمیره فکر من کجاها نمیره نکنه بی حیا شه سَنان موهاتو توی دست بگیره اینقدر این بانو روضه داره.. بحث وداع شد اینم بگم.. آخرین وداع ابی عبدالله این بود رفت برگشت سمت خیمه راوی میگه هر نفسی که ابی عبدالله میزد از لای این زره خون بیرون میزد حالا اومده داره وداع میکنه این وداع چه کرد با ابی عبدالله... یه وداعم اینه ابی عبدالله میخواست حرکت کنه دید اسب حرکت نمیکنه دید یه نگاه کرد دید سکینه جلوی اسبو گرفته بابا بیا پایین از مرکب تا نیای حرف نمیزنم بچه رو بغل کرد بابا قربونت بره چرا اینقدر گریه میکنی؟ گفت: بابا! یادته خبر مسلمو آوردن دختر مسلم حمیده رو بغل کردی من اونجا فهمیدم حمیده یتیم شده تو دست نوازش رو سرش کشیدی.. گفت بابا منم میدونم بری یتیم میشم منم همونطوری بغل کن دست نوازش رو سرم بکش* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. امام حسن عسکری علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── *تا زمان امام صادق این سکینه خانوم امام حسین زنده بود.ازدواجم نکرد چون هم شأنی نداشت. ابی عبدالله در مورد ایشون فرمود: ذوب شده در ذات خداست. مثل علی اکبر امام حسین. عجیبه شأن این خانوم چقدر تاریخ بهش جفا کرد..تو مجلس منزل امام صادق گاهی روضه خون روضه میخوند دیدن از پشت پرده یکی میگه.. ابتاه!با گریه حضرت همه گریه میکردن. تو گودال قتلگاهم عمه بدن بی سر باباشو بغل کرده بود اومد دست رو شونه عمه گذاشت عمه این بدن کیه؟ حضرت فرمود:این بدن باباته..اومد کنار بدن بی سر نشست. دیدن این انگشتا رو میکشید به رگهای گلوی بابا.. میکشید به موهای خودش..نوشتن لشگر عمرابن سعد نشست کنار گودال و گریه کرد..خب حالا با این صحنه تو ببینی یه بچه داره اینجوری عشق بازی میکنه با بابای خودش چیکار میکنی؟ یه جوری آرومش میکنی.. ولی نوشتن:*فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ* یه عده از این بی حیاهای عرب ریختن تو گودال‌ این بچه رو کشیدن رو زمین.. اینقده زدن این بچه غش کرد.. ابی عبدالله تو خواب بهش فرمود: دخترم "شیعتی مهما شربتم" برو به شیعیان بگو آب میبینن یاد ما کنن، صحبت غریب و شهید میشه یاد ما کنن..میدونین علی اصغر و سکینه با هم خواهر و برادرن که از یه مادر بودن مادرشون ربابه. ابی عبدالله گویا پدر دختری میخواست باهاش حرف بزنه صدا زد" لَيْتَكُم في يَوْمِ عاشورا جميعاَ تَنْظُروني "برو بگو: ای كاش، همگی در روز عاشورا بوديد و می ديديد. کاش میدیدن به بچه ما رحم نکردن..این هم پسر منه هم برادر توئه سکینه جان..نوشتن تا چشاشو وا کرد صدا زد.. ابتا! "انظر الی رُؤسنا المکشوفه" گفت: بابا چشاتو وا کن ببین دارن عمهٔ ما رو میزنن.. «هر جا هستی صدا بزن یا حسین» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
shahadat emam hassan askari_14020701(2)(1).mp3
47.75M
|⇦• سلام دورِ ما... و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفس استاد حاج محمد رضا بذری
زمینه؛ یا حجة بن الحسن.mp3
2.08M
علیه‌السلام علیه‌السلام 🔹یا حجة بن الحسن🔹 بیا پسر عزیزتر از جانم که رسیده وقت سفر بابا بیا ماه شب‌های پریشونی تو شبای غربت سحر بابا بیا که رسیده لحظۀ وداع ما غصۀ یتیمی سخته تو این سن و سال این شبِ ستم، تحمل ماهو نداشت دیگه ندارم برای موندم مجال اما، تو بهار امیدی تو فروغ خورشیدی، می‌تابی حالا حالا بابا، تُو شبای بی‌صبری خورشید پشت ابری، تو آسمون دل‌ها احیاگر مکتب پیغمبری «یا حجة بن الحسن العسکری» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بیا آقای عزیزتر از جانم که رسیده شب‌های غمِ دنیا هر جا می‌بینی یه فتنه‌ای برپاست تمومی نداره ستمِ‌ دنیا بیا که امید مردم جهان تویی دنیا پره از خروش اشک و هُرم آه از یمن داره صدای العطش میاد خیلی ساله مونده چشمای غزه به راه مولا، اینجا سپاهی داری اینجا برای یاری، آماده شده لشکر مولا، یه روزی از این روزا بیا عزیز زهرا، به غریبی حیدر آقا بیا با شوکت حیدری «یا حجة بن الحسن العسکری» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بیا وارث غریبی مولا بیا که دل منتظرات خونه لشکر تو آقا اربعین، هر سال «نُصرتی لَکُم مُعدَّه» می‌خونه پیاده میایم همه به شوق دیدنت با هزار امید راهی می‌شیم تو جاده‌ها آخه دلامون گواهی می‌ده که تو هم از مکه می‌شی راهی به سمت کربلا مولا، ذکر یا لثاراته زمزمۀ لب‌هاته، منتقم ثارالله مولا، به پای تو می‌مونیم همه مرد میدونیم، تُو سپاه تو ای ماه دل‌هامونو تا کربلا می‌بری «یا حجة بن الحسن العسکری» شاعر و نغمه‌پرداز: .
واحد؛ وارث غربت.mp3
1.7M
علیه‌السلام علیه‌السلام 🔹وارث غربت🔹 تازه برگشتم از سامرا اما بازم دلم تنگه برای آقام بی‌قرارم واسه دیدن صحنش از غربت سرداب می‌باره چشمام آقایی که داریم از قیامش ما تا قیامت این شکوه دینو آقایی که داریم از کلامش این عشق و شور و شوق اربعینو وارث شوکتش، میاد همین روزا از مکه و منا، تا صحن کربلا وارث غربتش، با پرچم عزا امشب عزاداره، تو صحن سامرا «آجرک الله، یا بقیة‌الله» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سامرا غرق عزا و ماتم شد گرفته هر کوچه، شمیم ماتم کوچه‌ها داره هوای دلتنگی پیچیده باز انگار بوی محرم آسمونا عزادارن امشب این اشک چشماس یا می‌باره بارون آقای ما عزادار باباست امشب عزاداریم مثل آقامون روضه‌خونه آقا، با حال مضطری با قلب خسته و با چشمای تری با صاحب الزمان، امشب تو هم بخون: «مظلوم سامرا، امام عسکری» «آجرک الله، یا بقیة‌الله» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با امام مجتبی شباهت داشت نام حسن یعنی جود و کرامت مثل جدّ مظلوم و غریبش بود تو لحظه‌های بی‌کسی و غربت شعلۀ زهر کینه چه کرده با قلبی سوخته از غم غریبی جور دشمن دلش رو سوزونده از غربت جدش داره نصیبی با شعلۀ عطش، داره به لب نوا بارونیه نگاش، به یاد کربلا همین که ظرف آب، می‌رسه به لبش از غربت حسین، می‌خونه روضه‌ها «آجرک الله، یا بقیة‌الله» شاعر: نغمه‌پرداز:
نوحه سنتی امام حسن عسکری علیه السلام سبک قدیمی «حاج ناظم» ............ مولا اباصالح بزم غم به پا کن گریه برای مظلوم سامرا کن زین داغ جانکاه آجرک الله سرت سلامت مولا بقیه الله آه و واویلا آه و واویلا واویلتا واویلا آه و واویلا ........... یا سیّدَ اهلَ بَیْتی اِسْقِنِی الماء بابا خداحافظ من رفتم ز دنیا دل پر محن کن نوحه به من کن با دست کوچک بابایت را کفن کن آه و واویلا آه و واویلا واویلتا واویلا آه و واویلا ........... ای قرص ماه پنهان از هر دو دیده هنگامه ی تنهایی بر تو رسیده یا حجت الله از بعد بابا غریبی و تنهایی در دشت و صحرا آه و واویلا آه و واویلا واویلتا واویلا آه و واویلا ........... هنگام غسل و تشییع آن جنازه داغ دلت یا مهدی گردیده تازه با چشم گریان گفتی حسین جان یاد حسین بودی و آن جسم عریان آه و واویلا آه و واویلا واویلتا واویلا آه و واویلا ........... شاعر؛ امیررضا فرجوند
199.5K
سبک نوحه بالا 👆 اثر امیررضا فرجوند
سینه زنی امام حسن عسکری ع پور علی النقی سرور اهل یقین کن نظری از کرم به زمره مؤمنین شفیع روز جزا رهبر دنیا و دین کشته راه خدا یا حسن عسکری شهید زهر جفا یا حسن عسکری به بحر فضل و شرف یازدهمین گوهری وی که ز بعد رسول یازدهمین رهبری فاطمه را نور عین سلاله حیدری فدای تو جان ما یا حسن عسکری شهید زهر جفا یا حسن عسکری دشمن دونت چرا ز خانمان دور کرد به عسکر سامره ز کینه محصور کرد ز سم جور و ستم حزین و رنجور کرد کشته راه خدا یا حسن عسکری شهید زهر جفا یا حسن عسکری چه می‌شود خسرو اکه جود و احسان کنی عنایتی از کرم به ما محبان کنی گهی نگاهی بر این جمع پریشان کنی ز راه جود و سخا یا حسن عسکری شهید زهر جفا یا حسن عسکری جرم تو آخر چه بود که حبس شد جای تو به کنج زندان غم منزل و مأوای تو کرده اثر زهرکین آه بر اعضای تو ای ولی ذوالعطا یا حسن عسکری شهید زهر جفا یا حسن عسکری 😭🥀 ✍طاهره سادات.
1_13569172336.mp3
6.45M
یا حسن بن علی اَیُّها العسکری حُسن ختام شصت و نه شب نوکری.. «یا اَبَالمهدی.. یا اَبَالمهدی» ای نام تو هر زمان فریاد من من صید و نگاه تو صیاد من ای نوکر اجداد تو اجداد من.. السلام علی، آقازاده ی علی دومین حسنِ، خانواده ی علی « یا اَبَالمهدی یا اَبَالمهدی» و اَنت قالَ: مِن عَلامَة المؤمنین زیارة الحُسین، فی یوم الاَربعین «یا اَبَالمهدی یا اَبَالمهدی» ای خورشید سامرا ای آقای من من مجنونم و تویی لیلای من «جانم حَسَن، جانم حسین، آقای من» السلام عَلیٰ، آقازاده ی علی دومین حسن، خانواده ی علی.. «یا اَبَالمهدی یا اَبَالمهدی»
غربتِ شهر سامرا غصّه‌ی هر شب منه.. یاد خرابی حرَم آتیش به جونم می‌زنه.. گرد و غبار حرمت سرمه‌ی چشمِ نوکراست.. خیلی غریبی آقاجون فدای اون صحن و سرات.. یابن الزهرا، گدای سربه‌راهتم عشقم اینه، زائر سامراتم.. اِن‌شاالله باز اربعین، کاظمین، سامرا پای پیاده از نجف، می‌رسیم، کربلا.. یَابنَ‌الزهرا، گدای سربه‌راهتم عشقم اینه زائر سامراتم.. کسی که دلتنگ توئه نفس براش زیادیه.. برکت هر زیارتت دست امامِ هادیه.. دوست‌دارم از عمق وجود خودتو و عشیرتو .. هی می‌خونم کنج حَرَم جامعه‌ی کبیر تو.. یابنَ‌الزهرا، تا جون دارم فداتم عشقم اینه زائر سامراتم.. نور راه روشن، عاشقان، تاابد حضرت هادی هستی و، عشق ما تا ابد.. یابنَ‌الزهرا، گدای سربه‌راهتم عشقم اینه زائر سامراتم.. «ارباب من حسین» آخر ساله آقاجون دست‌های خالیمو ببین.. کبوترت خسته شده شکسته‌بالیمو ببین.. تموم عالم یه طرف تو یه طرف حسین من.. یه کربلا عیدی بده با یه نجف، حسین من... «یاثارالله، یا غایةَ‌الآمالی یاثارالله، تو اَحسن الاَحوالی» دست خالی رد نکن، دست‌های نوکرو یه ساله که هی در زده، نوکرت این درو.. ان‌شالله باز اربعین، کاظمین، سامرا پای پیاده از نجف، می‌رسیم، کربلا..
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 به آسمان نرسم تا هوایی‌ام نکنی کجا روم من اگر سامرایی‌ام نکنی بگو میانِ گدایانِ خویش جایی هست نگاه بر من و بی دست و پایی‌ام نکنی بقیع پنجره فولاد کُنجِ شش گوشه خوشم به این دو سه جا هر کجایی‌ام نکنی سرم به چوبه‌ی سرداب میزنم به سرم اسیرِ این شبِ سردِ جدایی‌ام نکنی هنوز از سفرِ اربعین مریضِ توام دوا ندارم اگر کربلایی‌ام نکنی نگاه کن به بزرگیِ خود ولی نظری به طرزِ نابلدیِ گدایی‌ام نکنی غریبِ شهر  مرا کُشت آتشِ جگرت مرا بِبَر که بمیرم به خانه‌ی پدرت شاعر: حسن لطفی
🏴🏴🏴🏴🏴 امام عسکری حضرت اباالفضل(ع) بسم الله الرحمن الرحيم یا رحمن یا رحیم (السلام علیک) یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه 🔻هر کی با امام عسکری کار داره صدا بزنه... یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه ⬅️اجرومزده شما برادران و خواهران بابی بی دوعالم فاطمه زهرا(س) انشاالله درهرگوشه ای ازاین مجلس ومحفل نشسته آید به ابروی فاطمه زهرا حاجت روا بشید شفای همه مریض‌ها انشاالله روز شهادت امام عسکری (ع) است روز یتیمی امام زمان(عج) است. امروز هم ناله شیم با امام زمان.. قربون اشک چشمت برم آقا جان. آقا قربونت برم تو سن کودکی لباس عزا به تن کردی. امروز دم در ایستاده. شال عزا به گردن انداخته. آقا...قربون اون شال عزا برم به گردن انداختی. هر جایی بری مراسم ختم،صاحب عزا دَمِ در می ایسته،خوش آمد میگه. امروز صاحب عزا خودِ امام زمانِ. دَمِ در ایستاده،خوش آمد میگه. میگه آی عزادارای پدرم! خوش اومدید... ما امروز اومدیم خودمون رو بهت نشون بدیم ،ما هم اومدیدم آقا! اما تو رو ندیدیم یوسفِ زهرا.. ◼️آقا جان مهدی زهرا.. امروز بیا یه روزی به ما بده. آخه 2ماه بر امام حسین گریه کردیم... ناله زدیم.. آقا جان هنوز بعضیا پیرهن مشکی رو در نیاوردن. آقا میدونی عزای ما کی تموم مشه.... اون لحظه ای که شما تکیه به دیوار کعبه بزنی...بگی. الا یا اهل العالم انا بقیة الله. دلتو ببرم سامرا و التماس دعا ◼️میرسد نالهٔ فاطمه بر گوش ◼️حجة ابن الحسن گشته سیه پوش ◼️سامرا بار دیگر در عزا شد ◼️حجة ابن الحسن صاحب عزا شد    آقا خادمشُ صدا زد ظرف آبی براش بیاره.. میگه:ظرف آب رو برداشت آورد،داد دستِ امام حسن. اینقدر آقا ضعیف شده. ،دست ها میلرزه،بدن داره میلرزه. ظرف آب رو که به دست امام حسن داد،اینقدر که دست ها میلرزید، ظرف آب رها شد، ریخت رو زمین.. صدا زد:آی خادم! برو پسرم مهدی رو خبر کن...مهدیم بیاد.    بمیرم برا امام حسن عسکری.. امام زمان اومد... کنار پدر.. ظرف آب رو برداشت.. ظرف آب رو نزدیک دهان مبارک بابا آورد. اینقدر این بدن ضعیف شده.. اینقدر این بدن نحیف شده. همچین که ظرف به دهان مبارک حضرت رسید... از شدت ضعف هی ظرف آب به دندونای حضرت میخورد... عرضه بداریم... یا صاحب الزمان... خوب شد شما... لحظه آخر کنار پدر بودید... حضرت رو سیراب کردید... نگذاشتید امام عسکری... با لب تشنه از دنیا بره... یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر از این مجلس ومحفل فیض ببرند گریزی هم به روضه آقا اباالفضل داشته باشیم همه اموات فیض ببرند     امروز خدارو قسم بده به حق اون آقایی که کربلا امیدش ناامید شد.. آقایی که خجالت کشید... بگو آقا نزار دست خالی برگردم... امان امان2 (بگمو نالشو بزنی؟) دستاشو از بدن جدا کردند.. تیر به چشم نازنینش زدند... آخ عمود آهن به فرق نازنینش زدن...      همچین که از بالای مرکب با صورت به زمین آفتاد..... آخ صدا زد ..... برادر... برادر تو دریاب... الهی نبینی داغ براد🏴اگه برادر داری الهی داغشو نبینی) آی برادر دارا یه وقت دیدن عزیز زهرا حسین ع داره میاد... اما دیگه پاهاش قدرت نداره... دوزانو اومد کنار بدن اباالفضل... سر عباسُ از زمین برداشت رو زانو گذاشت.. کمتر بزن بازوی خود را بر زمین اباللفضل ( داداش) شرمنده ام کردی گل ام البنین اباالفضل بودُ امیدم مرا یاری کنی سالها بهرم علمداری کنی آخ بی برادر گشتمُ پشتم خمید2 دیده بگشا که طبیبت سر بالین آمد دیده بگشا که حسین با دل خونین آمد دیده بگشا ای سرو بخون غلطیده تا نگویند حسین داغ برادر دیده الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 سالروز شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام را به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و تمامی شیعیان آن حضرت تسلیت عرض می‌نماییم 🏴 🌸🍃꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸🍃یازهــــــــــــــــــرا꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸 .
نوحه امام حسن عسکری علیه السلام.mp3
843.9K
نوحه سنتی امام حسن عسکری علیه السلام شد سامرا غرق غمِ اولادِ طاها رَختِ سیه شد برتنِ مهدی زهرا خون دل آقا شد سامرا غوغا شد تسلیت یامهدی(۴) ای شیعیان خون دل از دیده ببارید چون مهدی صاحب زمان از غم بنالید بی بها شد دنیا بی پسر شد زهرا تسلیت یامهدی(۴) با زهر کینِ معتمد مسموم شد آقا در سامرا هم کُشته ی مظلوم شد آقا آهِ دل فريادش شد يتيم اولادش تسلیت یامهدی(۴) در غربتش بايد که مهدی خون بِگریَد از عمق دل با ناله ی محزون بِگریَد شد دگر او تنها نغمه اش واویلا تسلیت یامهدی(۴) او که هم اسم مجتبی بود و حسن بود مثل امام مجتبی غرقِ محن بود سَم ز پایش انداخت کنج غربت جان باخت تسلیت یامهدی(۴) یا مهدی آخر تو کفن کردی پدر را دیگر ندیدی غرق خون آن خون جگر را کِی سرش جُدا شد چون حسین تنها شد تسلیت یامهدی(۴) کاش این دل از لطف حسن حاجت روا شه همراه مهدی عازمه کرببلا شه بعد کرببلا وعدمون سامرا تسلیت یامهدی(۴) من که مریدِ بارگاه عسکری ام من عاشق کرببلا و حیدری ام یا حسن لطفی کن کربلام راهی کن تسلیت یامهدی(۴) یا عسکری کن یک دعا مهدی بیاید فصل ظهور و فصل هم عهدی بیاید با ظهور مولا جان بگیرد دنیا العجل یامهدی(۴) باید بیاید منتقم تا دل نگیرد تا انتقام سیلی زهرا بگیرد بیا ای زهرایی بپا کن غوغایی العجل یامهدی(۴)
مدح و مرثیه امام حسن عسکری علیه السلام عاشق و مبتلای عسکری ام نوکر و جانفدای عسکری ام در هوایش نفس نفس زده ام از ازل در هوای عسکری ام من کی ام؟ خاکِ پای فرزندش همچنین خاکِ پای عسکری ام نام او همچو مجتبی، حسن است مستِ نامِ رسای عسکری ام با نگاهش خدا شناس شدم که مطیع خدای عسکری ام صوت قرآن او زِ بس زيباست بی قرارِ صدای عسکری ام عده ای یا حسن حسن گفتند من مریدِ نوای عسکری ام بین جمع چهارده معصوم حال تحت لوای عسکری ام خواب و رؤيای هر شبم باشد زائرِ سامرای عسکری ام پسر فاطمه است این آقا شکرلِله گدای عسکری ام شالِ مشکی به گردنم دارم آشنای عزای عسکری ام شامل هر دعای مهدی ام تا که گریان برای عسکری ام همچو مهدی دوباره گریانِ غربت و ناله های عسکری ام بینِ حجره صدا زده مهدی.. که سرآسیمه آمده مهدی.. بینِ حجره چِقَدر نالان است مهدی او حزین و گریان است می چکد از دو چشم او باران ای خدا، این چه وقت باران است روز وصلش فرا رسیده یا.. ..عسکری را چو عید قربان است حالِ آقا چه مُنقلب گشته.. زهرِ قاتل چو تیغ برّان است جگرش سوخت چون عموش حسن ارث او سوزش دل و جان است دل او سوخت از غم مادر چون حسن مادریِ دوران است جان او بر لب آمد از غم یاس یاس پرپر که بر لبش جان است با لب تشنه الوداع می گفت این چه رسم وداع یاران است طفل او ساقی اش شده حالا لیک دست و تنش چه لرزان است این دم آخری نفس نفس اش نذرِ ناله به ذبحِ عطشان است مهدی اش روضه خوان و او گریان، بر شَهی که قتیل العریان است گفت مهدی، حسین تنها بود.. قطعه قطعه میانِ صحرا بود.. سرِ شَه را به نیزه ها زده اند تنِ شَه را چِقَدر پا زده اند اول او را به گودی آوردند دوم او را به هر کجا زده اند مثل زهرا که بی هوا زدنَش پسرش را چه بی هوا زده اند پیش چشمان تار خواهرِ او.. عده ای زخمِ ناروا زده اند عده ای نیزه، عده ای شمشیر پیرِمردان که با عصا زده اند عده ای هم که سنگ بَر رویَش.. ..نيّتِ قُربِ بر خدا زده اند عده ای نعلِ تازه بر مرکب بعد هم بر تنِ رها زده اند قطعه قطعه شده تَنِ پاکش بدنَش را جدا جدا زده اند هیچ کس یار او نَشد گودال اهلِ کوفه دوباره جا زده اند بعدِ او نوبت حرم شده است شعله بر خیمه از جفا زده اند وحشیانه به خیمه ها رفتند تازیانه به اولیا زده اند چشم عباس را که دیدند دور سیلی بر زینبش چرا زده اند؟ زینب و طعنه و جسارت وای.. ناموسِ حیدر و اسارت وای..
علیه‌السلام 🔹اشک حسرت🔹 مردِ جوان دارد وصیت می‌نویسد می‌گرید و ذکر مصیبت می‌نویسد دنیا برای رحمت او جا ندارد آه این غریب از رفع زحمت می‌نویسد از شرح حال خود سخن می‌راند اما انگار در توصیف غربت می‌نویسد کاتب ندارد این امیر از بس که تنهاست از درد خود در کنج خلوت می‌نویسد غربت درِ این خانه را از پشت بسته‌ست مهمان ندارد؛ جای صحبت، می‌نویسد خمس و زکات شیعیان را می شمارد سهم فقیران را به دقت می‌نویسد در چند خط می‌گوید از حج و ثوابش این بند را با اشک حسرت می‌نویسد پیش از نمازِ واپسینش رو به قبله از خاطراتش چند رکعت می‌نویسد زندان به زندان با نماز و روزه و عشق دربان به دربان درسِ عبرت می‌نویسد حتی برای خشم شیرانِ درنده با چشم‌هایش از محبت می‌نویسد بعد از شکایت از جفای این زمانه در سر رسید فصل غیبت می‌نویسد ـ من زود دارم می‌روم اما میایم با احتیاط از رازِ رجعت می‌نویسد می‌نوشد آب و یاد اجدادش می‌افتد با رعشه از آزار شربت می‌نویسد سر را به پای طفل گندم‌گون نهاده‌ست بر طالعش حکم امامت می‌نویسد فردا خلیفه بر درِ این خانه با زهر از مرگِ او جای شهادت می‌نویسد بازارهای سامرا خاموش و گریان بر در حدیثِ حفظِ حرمت می‌نویسد با دست‌های کوچکش یک طفلِ معصوم نام پدر را روی تربت می‌نویسد 📝
مرثیه حضرت امام حسن عسکری علیه السلام از درد زهر سوخته جان مطهرش محروم شد جهان ز جمال منورش آثار تشنگی به لبانش رسیده است می لرزد از شراره ی این درد پیکرش دارد برای هر نفسش درد می کشد تنها خداست با خبر از قلب مضطرش مهدی مگر بیاید و این درد کم شود مانده ست تا به شوقِ تماشای دلبرش سر را به زانوی پسرش تا گذاشت رفت تشویش و اضطراب ز سیمای انورش دارد یتیم می شود آقای کائنات در حال رفتن است_خدا_سایه ی سرش آقا یتیم می شود اما قرار نیست سیلی زند کسی به رخِ ماه منظرش دیگر قرار نیست که بعد از پدر کسی آتش زند به خیمه ی تنهای خواهرش اینجا پسر ندیده تن بی سر پدر اینجا پسر ندیده اسیری مادرش
در مرثیت امام حسن عسکری (ع) ....... من که خونین جگر از زهر جفایم پسرم لاله ام لاله و در شعله رهایم پسرم نفسم سوخته از هُرم عطش مثل حسین آه کاین شهر شده کرب و بلایم پسرم می چکد شیون و آه از دو لب گلگونم بر تو آیا رسد از حجره صدایم پسرم ارتعاشی که پدید آمده در دستانم می دهد آگهی از رنج و بلایم پسرم معتمد کشت مرا - آن که ستم داشت روا - بود آن تیره نَسَب خصم دغایم پسرم شعله ور کرد مرا آتش زهرش آری مانده در سینه هنوز آه و نوایم پسرم چاره ای نیست اگر در گذر از این راهم دست تقدیر کند از تو جدایم پسرم پس ازین ، این تو و این خاطره اندوهم مانده بر جاده غم ها رَد پایم پسرم تو بیا تا که درین لحظه ببینم رویت قدرتی نیست که من سوی تو آیم پسرم کاش می شد لحظاتی به برم بنشینی چون که مشتاق تو ای ماهْ لقایم پسرم یک نفس مانده که جان بر لبم آید "یاسر" جز همین شعله نمانده ست برایم پسرم محمود تاری «یاسر»
نوحه واحدیاسنگین امام عسکری(شاهمندی).mp3
2.18M
(ع) پر  زده مرغ  دل  دوباره  تا سامرا زمین و آسمون  گرفته شور و  عزا واویلتا ، دل دیگه طاقت نداره واویلتا ،   آقای  ما   بی  قراره صورتشو ، امشب صاحب الزمان واویلتا  ،  رو  قبر  بابا  می ذاره یا حسن ، یا امام عسکری (۴) روی سینه هامون غُبار غم می شینه از   غمِ  عسکری  دلِ   پسر   حزینه واویلتا ، سینه شده چه غم فزا واویلتا  ،  سامره   گشته  کربلا از ستمِ ، دشمن بی حیا و  پست واویلتا ، می لرزه دستش از جفا یا  حسن   ،  یا امام  عسکری (۴) شده  شمع  دل  یوسف  زهرا  خموش به پیش چشم او رفته اِمامش زِ هوش صاحب عزا ، امشب صاحب زمونه صاحب  عزا  ،  از  غم  بابا  گریونه از   عطشِ   ،   بابا   به   یاد  کربلا صاحب عزا ، روضه ی سقا می خونه واویلتا   ،   واعطشا   به   کربلا (۴)
کسی که رو به جمال تو زد جواب نشد و هرچه بیت که خرج تو شد خراب نشد تویی که یک تنه یک لشکری برای خودت به جز تو هیچ کسی عسکری خطاب نشد کمال در گرو طاعت ولایت توست چه قوره ها که جدا شد ولی شراب نشد نه اینکه بخت زیارت نبود قسمت تو که کعبه بهر طواف تو انتخاب نشد تو دومین حسن بن علی زهرایی اگرچه کودکی ات غرق اضطراب نشد میان خانه کسی حرمت تو را نشکست و درب حجره چونان کوچه فتح باب نشد تمام بغض جمل، کینه های بدر و احد دوباره با تو و اولاد تو حساب نشد تنت صحیح و سلامت به زیر خاک نشست برای غارت انگشترت شتاب نشد نگاه چپ به زن و بچه ات نکرد کسی محاسنت که به خون رخت خضاب نشد میان حجره کنار سر تو مهدی بود و بخت حضرت نرجس چنان رباب نشد سرت به نیزه نرفت و لب تو چوب ندید تنت سه روز گرفتار آفتاب نشد...
از دخمه ی سیاه به مهتاب تسلیت از این کویر بر غم روداب تسلیت آه ای نجیب زاده در این شهر پر فریب بر ساحت نجابت نایاب تسلیت با سر سلامتی برسد بر طبیب شهر از این مریض خسته و بیتاب تسلیت دریا بگو تورا چه نیازی که گویدت؟ گِل های مانده در ته مرداب تسلیت آلوده می شود که بشوید غمی ز آب؟ پس من چه گفته ام به دل آب تسلیت؟ "مُد ها متان" جنتتان را نیاز نیست تقدیم گل ،نوشتن بر قاب ، تسلیت بر مرد مردها و نجات غریق ها ازاین دل غریق به خوناب تسلیت بر آن عمود محکم دین و پل صراط از خار مانده در دل گرداب تسلیت ای کاش تاکه چهره به چهره به ساحتت عرضی کنم اگر شده در خواب تسلیت هرچند سالگرد پدر هایمان یکیست از نوکر یتیم به ارباب تسلیت* وقتی شما به لطف بگوئید پاسخم از شوق می شود غزلی ناب ، تسلیت ◼ تسلیت بر تو که بر من برسد تسلیتی◼ ◼بی طمع نیست سلام روستایی ارباب◼ *جنگلهای بسیار سبز بهشت برگرفته از سوره الرحمن اللهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم زینت کریمی نیا