.
#کاربردی
.
#سرود_ولادت_چهارده_معصوم علیهم السلام
که در مراسم های #میلاد_همه_معصومین صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین قابل استفاده است
همه ز جا برخیزید،به پای او گل ریزید
گوهرِ یکتا آمد،قبله دلها آمد
عبد خدا خوش آمد نورُ الهدی خوش آمد...
ز مقدم پر خیرش،لَیله ی جان روشن شد
آمد و با عطر او،جهان همه گلشن شد
عبد خدا خوش آمد نورُ الهدی خوش آمد
همه ز جا برخیزید...
کعبه ی قنداقه ی او،گشته مَطاف دل ها
به گوشه چشمش ز کرم،حل بشود مشکل ها
عبد خدا خوش آمد نورُ الهدی خوش آمد
همه ز جا برخیزید...
ولادتش نورانی،تجلّی اش سبحانی
زِ یُمن میلادش شد،فلک چه گل بارانی
عبد خدا خوش آمد نورُ الهدی خوش آمد
همه ز جا برخیزید...
به حقّ او یا الله،حاجت ما رَوا کن
عنایت و لُطفی بر،سائلِ بی نوا کن
عبد خدا خوش آمد نورُ الهدی خوش آمد
همه ز جا برخیزید...
از تو بخواهم یا رب نه از کسی نه غِیری
سلامتی،امنیّت وَ عاقبت به خِیری
عبد خدا خوش آمد نورُ الهدی خوش آمد
همه ز جا برخیزید...
#سرود_مشترک ۱۴معصوم
#چهارده_معصوم 14معصوم
#کلیدی #سرود_کلیدی
#سرود_چهارده_معصوم
#کاربردی #سرود_کاربردی
#حاج_امیر_عباسی
.
#شور_فاطمی_احساسی_حماسی
#سبک_رفاقت_ممنوع
#تلاطم_دارم
✅بنداول
تلاطم دارم توی هیئت ها
تویی تسکین تموم دردا
بهشت زیرپای توست ای مادر
تاجون دارم من میگم یازهرا (س)
🌹
مدد ای نیروی حیدر
مدد ای بازوی حیدر
توهستےعشق خداوند
مددای بانوی حیدر
🌹
صدیقه ی طاها دخت پیغمبر
خادمِ توفضه، مریم وهاجر
برحسنین و برزینبی مادر
🌹
یازهرا بی بی یا زهرا (س)
✅بنددوم
منم مجنون و غلام مادر
غلام سلمان غلام قنبر
همه دشمنها میترسن وقتی
علی بابامه و زهرامادر
🌹
یازهرا بانوی مولا
یازهرا ام ابیها
من هستم هم چون یه قطره
توهستی دریایِ دریا
🌹
ای سوره ی کوثر
شفیعه ی محشر
پدیده ی خلقت
محبوبه داور
عالم گدای تو
ای همسر حیدر
🌹
یازهرا بی بی یازهرا (س)
✅بند ❸ زینبی
جون دشمن رو رسونده برلب
همون ذکری که میگیرم هرشب
می لرزه پشته همه دشمنها
تا میگم انامحب الزینب
🌹
عقیله والاوبرتر
عقیله الگوی اکبر
نیرومیگیرم تامیگم
عقیله یابنت الحیدر
🌹
الگوی زنها و اسوه ی غیرت
زنی ولی چون صدمردباغیرت
کی میشه سوریه بکنیم دعوت
🌹
یازینب بی بی یازینب (س)
💠💠💠سبک شماره ۱۱۵💠💠💠
#شاعرسبکسازمجیدمرادزاده
#فاطمیه
نشرواستفاده ازکلیہ آثاراین کانال نه تنها حرام نیست بلکہ ثواب جاریہ دارد. باذڪر(صلوات)
#حضرت_معصومه سلاماللهعلیها
#مدح_و_منقبت
#توسل
#حامد_تجری
دل مرده است و پر به فراسو نمیزند
مردی که سر به خانۀ بانو نمیزند
جبریل، صحن آینه را مثل خادمی
با هیچ چیز جز مژه جارو نمیزند
وقتی که این حرم پر از الطاف مادریست
پس با مزار مادرمان مو نمیزند
یک گوشه از فضائلتان «إشفِعی لَنا»ست
زائر که بیجهت به شما رو نمیزند
صد بار در بزن که در این شهر هر کسی
بر سینه دست رد بزند... او نمیزند
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
.
#حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها
#مدح_و_منقبت
#هادی_جانفدا
"دختری از اهل بیت آفتاب"
دختر لبخندهای مستجاب
از تبار لا فتی الّا علی
وارث مَن عِندَهُ علمُ الکتاب
نورِ نور نور نور نور نور
نابِ ناب ناب ناب ناب ناب
نور یعنی خواهر شمس الشّموس
" بوی گل را از که جوییم از گلاب "
دختر " وَ الکاظمینَ الغَیظ " اوست
" آفتاب آمد دلیل آفتاب "
ای دل من در پناه کوی تو
مثل بال کفتران بی اضطراب
مریما از نزد جبرائیل، عشق
هاجرا از بهر اسماعیل، آب
مهربان باران تندِ بی دریغ!
بیکران آیینۀ پُر آب و تاب!
هم به جان خستۀ زینب، ببخش
هم به نام نامی زهرا، بتاب
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
#حضرت_معصومه سلاماللهعلیها
#مدح_و_منقبت
#مرثیه
#علیرضا_قاسمی
ای جنّ و انس و حور و ملک، سائل درت
خورشید، شمعِ روی ضریح مطهّرت
جدّت بُوَد امیر عرب، جدّه فاطمه
باب الحوائج است پدر؛ نجمه مادرت
دخت امام، اخت امام، عمۀ امام
آئینهدارِ امّ ابیهاست منظرت
ای مهلقا که خواهر خورشید هشتمی
صد آفتاب با خجلی گشته اخترت
حتّی گر انتظارِ پدر، مانعت نبود
کُفوی نداشتی که شود عِدل و همسرت
تو کیستی که همچو شه کربلا حسین
باشد حرام، آتش دوزخ به زائرت!
آوردهام پناه به کویت، ردم مکن
جان جواد، میوۀ قلب برادرت
عمریست بین مشهد و قم در شُدآمدیم
جانم به آن مسافرت و این مجاورت!
فرداست در تلاطم امواج سیّئات
حبلالمتین ما همه، نخهای چادرت
این عرصه نیست جای ظهور مقام تو
باشیم و بنگریم کراماتِ محشرت
زهرا که جای خود؛ به خدا جرم خلق را
بخشند روز حشر، به خدّامِ محضرت
تنها نه اهل قم سر خوانت نشستهاند
خلق جهان مدام بَرَد فیض از درت
شد ماجرای عشق حسینیّ و زینبی
تکرار در حکایت تو با برادرت
تو زینب امام رضا، او حسین تو
جز قرب او نبود تمنّای دیگرت
دل کندی از دیار، به امّید وصل یار
مهلت نداد اجل که رسی نزد دلبرت
این را دگر حدیث و حکایت نیاز نیست
حتماً رضا گرفت به دامان خود، سرت
گویند ناله کردی و غش کردی از فراق
تا شد نهان برادرت از دیدۀ ترت
روز سلامتی اگر این است حالِ هجر
پس چه کشید عمّۀ محزون مضطرت!
قلب تو از فراق برادر کباب شد
امّا سرش نگشت جدا در برابرت...
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
.
#حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها
#مرثیه
#حسن_کردی
اگر چه سنگ صبور برادرش باشد
نشد کنار نفسهای اخرش باشد
اگر چه همدم دلتنگی برادر بود
نشد زمان غم و درد دلبرش باشد
رضا رضا به لب و اشک، نامهخوانش بود
سپرد سر به سفر تا کبوترش باشد
گذاشت پا به بیابان هجر تا شاید
فراق سر برسد تا که در برش باشد
تب فراق برادر اگرچه او را کشت
نشد که شاهد تاراج پیکرش باشد
نکشته پیش نگاهش کسی برادر را
ندیده نیزه نشین رأس انورش باشد
امام زادۀ موسی بن جعفر است و ندید
نگاه قوم حرامی برابرش باشد
نگشته ذوب دلش در حرارت گودال
نشد که زائر رگهای حنجرش باشد
ندیده خندۀ بی شرم ساربانی را
ندیده حرملهای سایۀ سرش باشد
ندیده کوچۀ پر کینۀ یهودی را
که با شکنجه نگهبان معجرش باشد
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
.
#حضرت_زینب #مدح
#مدايح_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
شعر مثنوی حضرت زینب سلام الله علیها -(باحديث عشق غوغا مي كنم)
@emame3vom
باحديث عشق غوغا مي كنم
عشق را باعشق معنا می کنم
صحبت از عشق است ونام زینب است
عشق معنای تمام زینب است
کیست زینب جز خدای عاشقی
صاحب صوت رسای عاشقی
عشق با زینب تجلّی یافته
تارو پود عشق را او بافته
عشق او اوج مقامات است و بس
عشق بی زینب خرافات است و بس
سازمان عشق را او رهبر است
بعد زهرا او به عالم مادر است
زن ولی مردآفرین است و دلیر
مردها دردام نطق او اسیر
اوخودش را شهره در آفاق کرد
کودتا در کشور عشاق کرد
فاتح کوه بلند عصمت است
نیش بیداری زخواب غفلت است
عالم هر علم بی تعلیم اوست
زاده ی شیر و جدا ازبیم اوست
زن ولی با غرّشی طوفانی است
صاحب فنّ خطابه خوانی است
تاجر سرمایه دار عشق اوست
با کلامش ذوافقار عشق اوست
پنج تن در او تجلّا می کند
نطق حیدر خوب اجرا می کند
نیست تنها دخت والای علی
او بود امّ ابیهای علی
نان حیدر ، شیر کوثرخورده است
کربلا را او به مقصد برده است
کاخ ظلمت را به خاکستر نشاند
او به دامانش رقیّه پروراند
قاتل آل امیّه زینب است
عشق آموز رقیّه زینب است
ما رأیت الاّ جمیلا ورد اوست
حضرت ام البنین شاگرد اوست
رتبه اش بالاتر از مقیاس بود
خادم او حضرت عباس بود
عین و شین وقاف یعنی دلبری
جلوه ی زهرا و صوت حیدری
نان حیدر شیر کوثر خورده است
کربلا را او به مقصد برده است
او لیاقت داشت پیغمبر شود
مثل مادر سوره ی کوثر شود
درعبادت سینه ها دارد یقین
او بود مانند زین العابدین
درتمام عمر حتّی در بلا
یک نماز شب نشد از او قضا
او ولایت را حسن خو طینت است
زینب است و زینت هر زینت است
او شجاعت را حسینی وار داشت
بر تولّای علی اصرار داشت
یک یک پیغمبران مدیون او
شد نبوّت هم گروه خون او
او لیاقت داشت پیغمبر شود
مثل مادر سوره ی کوثر شود
رمز جاوید دوام کربلاست
کارگردان قیام کربلاست
تا قیامت جلوه ی تابنده شد
تیم دشمن پیش او بازنده شد
گرچه زینب هست نامی دلربا
نام زینب با حسین دار صفا
صبر با یادش صبوری می کند
از هراس و غصّه دوری می کند
روز اوّل با حسینش عهد بست
پای این پیمان سر خود را شکست
تا سر ببریده را برنیزه دید
خون سر از چوبه ی محمل چکید
مجتبی صمدی شهاب 1382
شاعر: #مجتبی_صمدی_شهاب
.
46.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
کلیپ #ترکی | فرصت زیارت...
بامداحی:حـــــــاجمــــهــدیرســــولـی
#حضرت_معصومه:(س)
#وفات_حضرت_معصومه
hamidalimi-@yaa_hossein.mp3
3.06M
وفات حضرت #فاطمه_معصومه سلام الله علیها
🎵تو رضا رو ندیده جون دادی
🎤حمید #علیمی
#شور
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
@emame3vom🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
.
#هجوم_به_خانه_وحی
9⃣1⃣جریان حمله به نقل از عمر بن خطاب :👇
✅عمر بن خطاب در طی نامه ای که به معاویه می نویسد، در آن نامه، جریان یورش وحشیانه خود و مهاجمین را به خانه امیرالمومنین(ع) و جسارت به حضرت فاطمه زهرا(س) شرح می دهد.
عمر می گوید :
بعد از سخنانی که آن روز بین من و فاطمه(س) زده شد، من خانه و اهلش را تهدید به آتش زدن کردم و گفتم :
📋《إِنْ لَمْ يَخْرُجْ جِئْتُ بِالْحَطَبِ الْجَزْلِ وَ أَضْرَمْتُهَا نَاراً عَلَى أَهْلِ هَذَا الْبَيْتِ وَ أُحْرِقُ مَنْ فِيهِ، أَوْ يُقَادَ عَلِيٌّ إِلَى الْبَيْعَةِ》
♦️اگر علی(ع) از خانه خارج نشود، چوب و هیزم فراوانی خواهم آورد و خانه و اهلش را به وسیلۀ آن می سوزانم یا آنکه علی(ع) برای بیعت به مسجد بیاید.
در این هنگام تازیانه را از دست قنفذ گرفتم و به خالد بن ولید گفتم :
📋《أَنْتَ وَ رِجَالُنَا هَلُمُّوا فِي جَمْعِ الْحَطَبِ، فَقُلْتُ: إِنِّي مُضْرِمُهَا》
♦️تو و همراهانت به سرعت بروید و هیزم جمع کنید تا آن هیزمها را آتش بزنم.
آنگاه فاطمه(س) از پشت در به من گفت :
📋《يَا عَدُوَّ اللَّهِ! وَ عَدُوَّ رَسُولِهِ! وَ عَدُوَّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ!
فَضَرَبَتْ فَاطِمَةُ يَدَيْهَا مِنَ الْبَابِ تَمْنَعُنِي مِنْ فَتْحِهِ فَرُمْتُهُ فَتَصَعَّبَ عَلَيَّ فَضَرَبْتُ كَفَّيْهَا بِالسَّوْطِ فَأَلَّمَهَا، فَسَمِعْتُ لَهَا زَفِيراً وَ بُكَاءً فَكِدْتُ أَنْ أَلِينَ وَ أَنْقَلِبَ عَنِ الْبَابِ فَذَكَرْتُ أَحْقَادَ عَلِيٍّ وَ وُلُوعَهُ فِي دِمَاءِ صَنَادِيدِ الْعَرَبِ، وَ كَيْدَ مُحَمَّدٍ وَ سِحْرَهُ، فَرَكَلْتُ الْبَابَ وَ قَدْ أَلْصَقَتْ أَحْشَاءَهَا بِالْبَابِ تَتْرُسُهُ، وَ سَمِعْتُهَا وَ قَدْ صَرَخَتْ صَرْخَةً حَسِبْتُهَا قَدْ جَعَلَتْ أَعْلَى الْمَدِينَةِ أَسْفَلَهَا》
♦️ای دشمن خدا و دشمن رسول خدا(ص) و دشمن امیرالمؤمنین(ع)!
پس فاطمه(س) دست خود را بر درب خانه گذاشت تا مرا از باز کردن درب، منع کند.
به طرف در رفتم، استقامت کرد؛ با تازیانه بر دست هایش زدم، به دردش آورد، صدای ناله و گریه اش را شنیدم.
نزدیک بود دلم به رحم بیاید و برگردم که به یاد کینه های علی(ع) و حرص و ولع او در ریختن خون بزرگان عرب و نیرنگ محمد(ص) و سحرش افتادم؛ پس در حالی که او خود را به در چسبانده بود تا مانع شود با تمام توان لگدی به در زدم ناگهان فریادی کشید که گمان کردم مدینه زیر و رو شد.
در این هنگام فاطمه(س) ناله زنان گفت :
📋《يَا أَبَتَاهْ! يَا رَسُولَ اللَّهِ! هَكَذَا كَانَ يُفْعَلُ بِحَبِيبَتِكَ وَ ابْنَتِكَ، آهِ يَا فِضَّةُ! إِلَيْكِ فَخُذِينِي فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِي أَحْشَائِي مِنْ حَمْلٍ》
♦️ای پدرم! ای رسول خدا(ص)!
این چنین رفتار می شود با حبیبه ات و دخترت!
آه ای فضّه! مرا بگیر به خدا قسم فرزندی که در شکم داشتم کشته شد.
📋《وَ سَمِعْتُهَا تَمْخَضُ وَ هِيَ مُسْتَنِدَةٌ إِلَى الْجِدَارِ، فَدَفَعْتُ الْبَابَ وَ دَخَلْتُ فَأَقْبَلَتْ إِلَيَّ بِوَجْهٍ أَغْشَى بَصَرِي، فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَى خَدَّيْهَا مِنْ ظَاهِرِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَى الْأَرْضِ》
♦️صدای ناله اش را از درد سقط در حالی که به دیوار تکیه داده بود شنیدم.
در را باز کردم و داخل شدم، به من چنان رو کرد که چشم هایم تاریک شد.
از روی مقنعه طوری بر دو گونه اش زدم که گوشوارهها پاره شد و به زمین ریخت.
در این هنگام علی(ع) از خانه بیرون آمد. همین که چشمم به او افتاد، به سرعت از خانه خارج شده و فرار کردم به خالد و قنفذ و همراهانشان گفتم : از گرفتاری بزرگی رها شدم.(۱)
📚منبع :
۱)بحار الأنوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۴
.
.
#حضرت_معصومه س #مناجات
#محمود_ژوليده
▶️
بس در حرم تو سوز و آهم دادند
تخفیف به نامۀ گناهم دادند
با اذن تو، ای فاطمۀ معصومه
در وادی فاطمیه راهم دادند
⏭
از کفش کنِ تو طور موسی پیداست
در هیبت تو زینب کبری پیداست
ای از حرم تو باز ، باب الزهراء
از تربت تو تربت زهرا پیداست
⏭
کاش از حرمت صدای ما را ببرند
پیغام بسوی قبر زهرا ببرند
ما عقدۀ بانوی مدینه داریم
ما را سرِ قبر مخفی آیا ببرند
⏹
.
#ترکی
ورود به مدینه
ای اهل یثرب آگه اولون کاروان گلیر
زینب گلیر بو شهره ولی باغریقان گلیر
بیر قافله که گئتدی گئجه چوخ جلالیله
ایندی شکسته حالدا همان کاروان گلیر
همت له تئز چیخین قاباقا پیشواز ائدین
یولار یوروبدی کیم گلیری خسته جان گلیر
چوخ غمفزادی قافله نین یوخ جوانلاری
هر بیر آنا و یا باجی قدی کمان گلیر
پیشوازه کیم گئدیر قره گئیسین ملالیله
آلعبا اورک دولی درد نهان گلیر
کرب و بلانی ائتدی وطن گلمه دی حسین
یاس دوتماقا او تشنه لبه بانوان گلیر
بوندان صورا مدینه داخی قالمالی دگیل
گولشن ده گر گول اولماسا بوی خزان گلیر
عباس و عون و فضل وعلی اکبر جوان
گلمیر ولی قولاقلارا صوت اذان گلیر
یوخدور ربابین اصغری آغوشی بوش قالیب
قونداقه لای لای دئیور اول مهربان گلیر
پیشوازه کیم گئدور صود امر طفل آپارماسین
چونکه ربابه طفل سسی چوخ گران گلیر
پیشوازه ائدنده سعی ائلییون شادلیق ائتمییون
یاسه باتیب آنا باجیلار نوحه خوان گلیر
هر بیر آنا کی حسرتیله سسلیر اوغلونی
فریاده ناله سینده زمین و زمان گلیر
شاماتیده بلایه دوشوب ال مرتضی
داغلی اورکدن اود کیمی آه و فغان گلیر
تاراج اولوبدی گلشن حق باد ظلمیله
غرق ملال اولوبدی گلن باغریقان گلیر
زینب گلیر ولی آغاروب زلفی قدّی خم
اولموش اورک قانی یوزه سو تک روان گلیر
بو کارواندا سید سجاد دور فقط
جمع رجالیدن که گوزی خونفشان گلیر
اولدوردی اهل کوفه سوسوز میهمانلاری
اولدی اولن بیر عده جانین قورتاران گلیر
زهرا مزارینه یتیرین قانلی کوینگی
یعقوبه یوسفیندن او عالی نشان گلیر
ام البینه بو خبری کیم مگر دییه ر
عباس اولوب دی قافله بی پاسبان گلیر
صبر ائیله سین بو غمده نئجه مهربان آنا
دورت اوغلوون اولوم خبری ناگهان گلیر
اهل مدینه گلدیله پیشوازه دل غمین
تصویره هانسی ذهنیده بو داستان گلیر
بیر حاله قالمیشدی حرملر تانینمادی
یاده دوشنده درده زمین و زمان گلیر
عالم بیلیر حسین قانی یئرده دور هله
یول گوزلییون که منتقم حق هاچان گلور
مدهوش اولور یازاندا قلم آیریلیق سوزون
جوهر مثالی نوک قلمد ن ده قان گلیر
#مدهوش
@hushmand
◼️حرم حضرت معصومه (سلام الله عليها) تجليگاه مرقد حضرت زهرا(عليها السلام)
مرجع عظيم الشأن مرحوم آيت الله العظمي نجفي مرعشي(ره) فرمود: پدرم مرحوم آيت الله علامه سيد محمود مرعشي(ره) كه در نجف اشرف مي زيست، بسيار علاقمند بود كه به طريقي، محل قبر شريف جده اش حضرت زهرا(عليه السلام) را بيابد، براي اين مقصود، ختم مجربي(يعني يكي از دعاهايي كه استجابت آن به تجربه رسيده كه با تكرار آن با حضور قلب و خلوص و شرايط ديگر، موجب رسيدن به مقصود است) انتخاب نمود، چهل شب به آن مداومت كرد، تا شايد از طريقي به محل مرقد شريف حضرت زهرا(عليه السلام) آگاه گردد.
شب چهلم بعد از انجام ختم و توسل فراوان، به بستر خواب رفت، در عالم خواب به محضر امام باقر(عليه السلام) رسيد، امام به او فرمود: "عَلَيْكَ بِكَريمَهِ اَهْلِ الْبَيْتِ؛ به دامن كريمه اهل بيت(عليه السلام) چنگ بزن."
ايشان تصور كرد منظور امام(عليه السلام) از اين جمله، حضرت زهرا(عليه السلام) است، عرض كرد: "آري قربانت گردم، من نيز ختم را براي همين گرفتم كه محل شريف قبر آن حضرت را دقيق تر بدانم و زيارتش كنم."
امام(عليه السلام) فرمود: "منظور من قبر شريف حضرت معصومه (سلام الله عليها) در قم است." سپس افزود: به خاطر مصالحي، خداوند اراده نموده كه قبر حضرت زهرا(عليه السلام) براي هميشه براي همگان مخفي باشد، از اين رو قبر حضرت معصومه (سلام الله عليها) را تجليگاه قبر شريف حضرت زهرا(عليه السلام) قرار داده است، اگر قرار بود قبر حضرت آشكار باشد همان شكوه و عظمت مرقد حضرت زهرا(عليه السلام) را خداوند براي قبر حضرت معصومه (سلام الله عليها) قرار داده است.
مرحوم آيه الله سيد محمود مرعشي، وقتي كه از خواب برخاست، تصمصم گرفت كه به قصد زيارت حضرت معصومه (سلام الله عليها) به قم مهاجرات كند. او بي درنگ با همه اعضاي خانواده اش از نجف اشرف، عازم قم شد و به زيارت مرقد مطهر حضرت معصومه (سلام الله عليها) پرداخت.
📚منبع: اقتباس از كتاب ارزشمند كريمه اهل بيت (عليه السلام)؛ ص ۴۳ تا ۴۵
#وفات_حضرت_معصومه_س
ترک های صوتی ویژه وفات حضرت معصومه سلام الله علیها
به نفس ذاکر بااخلاص #حاج_حسین_سیب_سرخي
👇👇👇👇