مداحی آنلاین - اگه راه تو دوره نگو نوکر صبوره - جواد مقدم.mp3
4.33M
#واحد #اربعین #امام_حسین(ع)
اگه راه تو دوره نگو نوکر صبوره
🎤 #جواد_مقدم
اگه راه تو دوره نگو نوکر تو صبوره
دل من توی سینه بی تو زنده بگوره
به غمت کردم عادت دارم آقا یه حاجت
طلب تو یه جور و طلب من زیارت
غم عشقت بیابون پرورم کرد ای دل ای دل
فراقت مرغ بی بال و پرم کرد ای دل ای دل
به ما گفتی صبوری کن صبوری ای دل ای دل
صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد ای دل
امون ای دل ای دل ای دل حسین
بسوز ای دل ای دل ای دل حسین
اون که خیلی متینه تو بلا بهترینه
میشه ثانیه حیدر یل ام البینینه
گرهی خواستی که واشه یا که دردت دوا شه
تو بگو یا ابالفضل دیگه کاریت نباشه
دلم مدیون چشماته ابالفضل یا ابالفضل
لبم مهمون دریاته ابالفضل یا ابالفضل
کنار علقمه تا روز محشر یا ابالفضل
خدا محو تماشاته ابلافضل یا ایالفضل
امون ای دل ای دل ای دل حسین
بسوز ای دل ای دل ای دل حسین
اونی که فکر ماهاست خودشم مات تنهاست
نگرون برامون آقامون بس که آقاست
اگه وقت داشته باشه تا با ما هم صدا شه
از علمدار می خونیم تا با ما هم صدا شه
نمی دونم بهاره یا خزونه ای دل ای دل
فلک با عاشقا نامهربونه ای دل ای دل
جوونیم رفت و آقامو ندیدم ای دل ای دل
غم این دل غم مرگ جوونه ای دل ای دل
امون ای دل ای دل ای دل حسین
بسوز ای دل ای دل ای دل حسین
.
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
#سبک_منم_باید_برم
#حضرت_رقیه خاتون سلام الله علیها
بابا خوش اومدی به کلبه ی فقیرونه
ببین که دخترت برا تو روضه میخونه
چشای عمه از غم تو مثل بارونه
به شام غصه هام داره میاد دیگه سحر
ساعات آخره دیگه تمومه این سفر
نمی زارم بری اگه می ری منم ببر
بیا بزار بابا سرتو روی دامنم
با دست لرزونم موهاتو شونه میزنم
نمیشناسی مگه رقیه جون تو منم
صدام عوض شده حرف زدنم عوض شده
شبیه صورتت شکل منم عوض شده
شبیه مادرت راه رفتنم عوض شده
نگات نمیکنم توهم منو نگاه نکن
نگاه به زخمای این بدن سیاه نکن
نگاه به تاول پاهای بی گناه نکن
به زخم رولبات بابا نگاه نمیکنم
به اشک تو نگات بابا نگاه نمیکنم
به جای نیزه هات بابا نگاه نمیکنم
بابا حسین حسین بابا حسین حسین حسین
حسین کریمی نیا
نیم از عالم خاک
.
.
شعر #سفره_حضرت_رقیه سلام الله
#سبک_تموم_عالم_میدونن
تموم عالم میدونند ،که گریه کردن کار ماست
تموم عالم میدونند، که قبله ی ما کربلاست
ما دشمن قدیمی آل بنی امیه ایم
خدا رو شکر که امدیم ،تو سفره ی رقیه ایم
سیدتی رقیه جان
هرکسی حاجتی داره دخیل چادرش میشه
خانمی که گریه براش، نصیب هر کس نمی شه
دست توسل میزنم، به دامنت تو روضه ها
دست خالی ردم نکن، سه ساله ی آل عبا
سیدتی رقیه جان
مثل عموت کریمی و، قبله حاجت همه
دست مارو رها نکن، رقیه بنت فاطمه
گدایی از تو و بابات ، که بهترینِ حالمه
انگشتای کوچیک تو ، مشکل گشای عالمه
سیدتی رقیه جان
رفع گرفتاری من. برا تو گریه کردنه
یه گوشه ی چشم شما ، دوای دردای منه
میگن یه نیمه ی شبی، افتادی از رو ناقه ها
می دویدی با اشک و آه، روی خار بیابونا
سیدتی رقیه جان
داد میزدی بابای من. برس به داد دخترت
بسکه زدن منو حالا، شدم شبیه مادرت
از بسکه پشت قافله، دویدم و خوردم زمین
از روی نیزه ها بیا، زخمای پاهامو ببین،
بابای خوب من حسین
دردی بدی فرا گرفت، همه وجود عمه رو
گریم میگیره میبینم ، تن کبود عمه رو
شب سیاه درد ما، با اشک و آه سحر میشه
ما رو که میخوان بزنن، عمه میاد سپر میشه
بابای خوب من حسین
به کلبه ی فقیرمون اگه میشه یه شب بیا، یا که تو هم پیشم بمون، یا که منو ببر بابا،
از بس گرسنه خوابیدم، داره میلرزه دست و پام
از ضرب سیلی ها ی زجر، سیاهی میبینه چشام
بابا بیا که دخترت، حرفی با شامیا داره
دخترای شام ببینید، رقیه هم بابا داره
بابای خوب من حسین
حسین کریمی نیا
📚 نیم از عالم خاک
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
https://eitaa.com/emame3vom/50006
.👇
.
#شهادت #حضرت_رقیه #علیها_سلام
#غزل
اصلا خبر داری چه آمد بر سر من؟
بازیچه ی شمر و سنان شد معجر من
تو جان من بودی و بعد از رفتن تو
جانی نمانده بی گمان در پیکر من
بر نیزه ها رفتی مقام تو رفیع است
پایین بیا، یک لحظه بنشین در بر من
الگوی دختر می شود بابا مگر نه؟
مثل سرت بابا شکسته شد سر من
دستم به پهلو دست دیگر روی بازو
این درد ها ارثیه شد از مادر من
هر لحظه می خوانم تو را: بابایِ خوبم
ای کاش می گفتی تو هم: جان!دختر من
#شهریار_سنجری
.
#شهادت_حضرت_رقیه_علیها_سلام
#غزل
غیر از بیابان ها دگر جایی ندارم
آن قدر سیلی خورده ام نایی ندارم
باید بیایند و تو را اینجا ببینند
آن ها که می گفتند بابایی ندارم
در بین صحرا می کشیدم زجر و حالا
می خواهم از جا پا شوم پایی ندارم
مانند هجده سالگی مادر تو
سرو کمانم قد و بالایی ندارم
با چشم دل روی تو را باید ببینم
من تازگی چشمان بینایی ندارم
این روزها گیسوی زیبایی نداری
این روز ها گیسوی زیبایی ندارم
تنها یک امشب را شدی مهمانم اما
شرمنده اسباب پذیرایی ندارم
#شهریار_سنجری
.
سرت کو؟ سرت کو؟ که سامان بگیرم
سرت کو؟ سرت کو؟ به دامان بگیرم
سراغ سرت را من از آسمان و
سراغ تنت از بیابان بگیرم
تو پنهان شدی زیر انبوه نیزه
من از حنجرت بوسه پنهان بگیرم...
قرار من و تو شبی در خرابه
پیِ گنج را کنج ویران بگیرم...
هلا! میروم تا که منزل به منزل
برای تو از عشق پیمان بگیرم
#شهادت_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#محمد_رسولی
#پنجم_صفر #شب_سوم_محرم
......................
.
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
#زبانحال_حضرت_زهرا_با_سلمان
#غزل_مثنوی
ای مصطفی را محرم اسرار #سلمان
ای مرتضی را یاور و غمخوار سلمان
مِنّایِ اهلالبیت، آقایم غریب است
غم از روی دوش علی بردار سلمان
پشت علی خالی شده یاری ندارد
خیری ندیده از همین انصار سلمان
در این سه ماهه صورتم بسکه کبود است
دائم گرفتم از علی رخسار سلمان
اصلا خبر داری چه آمد بر سر من؟
خوردم زمین بین در و دیوار سلمان
چشمم سیاهی میرود هم روز هم شب
انگار در چشمم نشسته خار سلمان
سویی ندارد چشمم از ضرب کشیده
میبینم حتی چهرهات را تار سلمان
از تو چه پنهان، نیمه شبها چند وقتیاست
از درد پهلو میشوم بیدار سلمان
با زخم بستر خو گرفتم گرچه، اما
کشته مرا این زخمِ بد رفتار سلمان
وقتی که سر وا میکند زخمی که دارم
پیراهن من میشود گلدار سلمان
با اینکه هجده سال از عمرم گذشته
افتاده دست و بازویم از کار سلمان
چون پوستی بر استخوانی مانده از من
حالم شده این روزها غمبار سلمان
در خانهام هم از در و دیوار خوردم
هم از مغیره هم نوکِ مسمار سلمان
وقتی که در، روی تنم افتاد، چرخید
دور سر من گنبد دواّر سلمان
آن لحظهای که پشت در آتش گرفتم
شد آسمانها بر سرم آوار سلمان
دیگر امید زنده ماندن هم ندارم
از این مدینه گشتهام بیزار سلمان
تا چشمهایم میشود بسته، دوباره
کابوس کوچه میشود تکرار سلمان
این روزهای آخری از بین بستر
پا میشوم با زحمت بسیار سلمان
#کربلایی_رضا_باقریان ✍
.
.
سلام کرد و نشان داد جای سلسله را
چه بی مقدمه آغاز می کند گله را
نه از سنان و نه از شمر گفت نه خولی
بهانه کرد فقط طعنه های حرمله را
نگاش چون که به رگهای نامرتب خورد
نکرد شکوه و پوشاند زخم آبله را
از استلام لب و خیزران حکایت کرد
از اینکه چوب رعایت نکرد فاصله را
کشید زجر هم از دست زجر هم پایش
شبی گمشده گم کرده بود قافله را
ودر ازای دو تا بوسه داد جانش را
ندیده چشم کسی اینچنین معامله را
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#محمد_بیابانی
#شب_سوم_محرم #پنجم_صفر
. ..................
#حضرت_رقیه
به چشم خیس خودش خیره شد مقابل را
نزول آیه ی «یا ایّها المزمّل» را
فراگرفت دو دریای سرخ از سر شوق
به وسعت گل رویش کران و ساحل را
لهوف پرپر خود را ورق ورق می خواند
مرور کرد به همراه او مقاتل را
برای اینکه ببوسد تمام هستی خویش
زدود از آینه ی دل غبار حائل را
فقط به پهلو و پایش اشاره کرد و نکرد
حدیث نخوت شلّاق را سلاسل را
هر آنچه را که شنیدند پیش رویش دید
جراحت لب و دندان و زخم قاتل را
چه گیسوان سپید و چه گونه های کبود!
کسی به طفل ندید اینچنین شمایل را
نگاه جاری بابا به حرف آمد و گفت:
سه ساله با چه توان طی کند فواصل را؟!
#شهادت_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#مجید_لشکری
.........................
نور خورشیدم که در ظلمت سرا افتاده ام
دختر شاهم که در ویرانه ها افتاده ام
روزگاری بالش زیر سرم دست تو بود
اُف به این دنیا کجا بودم کجا افتاده ام
از سر دست عدو دندان شیری ام شکست
روضه خوانت بودم اما از صدا افتاده ام
صورت و دستم کبود و پای من پر آبله
از شب جاماندنم از دست و پا افتاده ام
نه غذایی خورده ام نه آب عمّه شاهد است
بعد تو بابا من از آب و غذا افتاده ام
#شهادت_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#نوید_طاهری
▪️
4_5816400537951669147.mp3
7.87M
﷽
#کربلایی_وحیدشکری
#زمینه #امام_حسین
📝ی عمره خون میچکه از دل.....
#شب_سوم_محرم ۱۴۰۰
یه عمره خون میچکه از دلِ
صفحه به صفحه مقتل لهوف
روضه خونت امام رضا شده
کشتهٔ زخمی شدهٔ سیوف
ان یوم الحسین أقرح جفوننا
أسبل دموعنا و أذل عزیزنا
یا ابن شبیب جد مرا بی هوا زدن
تو شلوغیا زدن جلو عمه ها زدن
سیلی اول و نه که تو کربلا زدن
توی کوچه ها زدن که شام بلا زدن
آه جدی المظلوم جدی العطشان
جدی العریان یا اباعبدالله
.
.
#امام_حسن
ای مادری ترین نوه ی ختم الانبیاء
باشد حساب گریه به غم های تو سوا
با اینکه بی حریمی و خاکی است مرقدت
بر هر امام زاده تو کردی حرم عطا
دیدم به خواب گنبدتان را که قائم است
بابِ ورودی حرمت بابِ قاسم است
مثل نجف برای تو ایوان بنا کنیم
با ذکر مادرت همه آنجا صفا کنیم
دیگر به قبرتان نرسد نور آفتاب
گلدسته های مرقدتان را طلا کنیم
ما صبح خویش را به تو آغاز می کنیم
ما با خیال صحن تو پرواز می کنیم
آئینه کاری حرمت بَه،چه دیدنی است
جرعه به جرعه آب حریمت چشیدنی است
درمانده ها همه به درت سجده می کنند
سائل به حاجتش به درِ تو رسیدنی است
آرند رو ملائکه بر مأمن حسن
سرهای قدسیان همه بر دامن حسن
محمدمختاری
.
امام حسین ع
#حاج_حسن_جمالی هم حسینی شد. . انالله و انا الیه راجعون #حاج_حسن_جمالی هم حسینی شد.
.
#روضه_خوان
#صبح_فردا_تازه_میفهمند_ازعالم_که_رفت
عمری به شکسته بالی عادت کردیم
در روضه که بیست سالی عادت کردیم
هر صبحِ محرم، پی او میگشتیم
ما به حسنِ جمالی عادت کردیم
#امیر_فرخنده
بیاد مرحوم #حاج_حسن_جمالی
.
.
#زمینه
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#امام_زمان
الهی بدمعه الرقیه
عجل ظهور مولانا
بند اول:
اسیر دشمن شد خیلی غریبونه
دلتنگ بابا بود گوشه ویرونه
نصیب این دختر دو چشم گریونه
لبای بابا رو دیده که پر خونه
الهی به قامت کمونش
الهی به چشم پر زخونش
عجل ظهور مولانا
بند دوم:
ریحانه ارباب از غصه پژمرده
تو این بیابونا بسکه کتک خورده
روزی هزار دفعه زنده شده مرده
دست یه نامردی گوشوارشو برده
الهی به پای پرآبله
الهی به دست در سلسله
عجل ظهور مولانا
بند سوم:
مدینه و غمهاش دوباره شد تکرار
راه میره دستاشو میگیره به دیوار
با دستای بسته اونو دادن آزار
حرف کنیزی شد تو کوچه و بازار
الهی به بازوی شکسته
الهی به پهلوی شکسته
عجل ظهور مولانا
مرتضی کربلایی✍
#شب_سوم_محرم #پنجم_صفر
👇
.
#شور
#امام_حسین
#محمد_آسلیمی ✍
#السلام_ای_شاهه_بی_کفن_ارباب
اَلسَّلام ، ای شاهه ، بیکفن ارباب
اَلسَّلام ، سلطان ، دل من ارباب
(یادم نمیره ، یه شب توی روضه)
(اشکامو دیدی ، و فرصتم دادی)
(آدم نبودم ، آقایی کردیو)
(مثل همیشه ، خجالتم دادی)
خیلی علاقه مندم به تو/خیلی دلم میخواد کربلا
اگه میشه عنایت کنی/ مادرمم بیاد کربلا
....................................................................
آقام آقام آقام یاحسین آقام آقام آقام یاحسین
....................................................................
من زندم ، باعشقت ، تو که می دونی
رؤیامه ، کربلا ، شب بارونی
(عیبی نداره ، نشد بیام پیشت)
(میرم میخونم ، زیارت عاشورا)
(همینکه هستم ، سینه زنت ، عشقه)
(خریده مارو ، فاطمه ی زهرا )
دعای مادرم بوده که/خورده گره دلم با حسین
یه وقت اگه میخوردم زمین/ میگفت پا شو بگو یا حسین
......................................................................
آقام آقام آقام یاحسین آقام آقام آقام یاحسین
.....................................................................
دنیامه ، وابسته ، به نگات عباس
آبائ و اجدادم ، به فدات عباس
(اَرمنیا هم ، حاجت میگیرن از )
(دست کریمت ، چه رأفتی داری)
(طرز نگاهت ، حیدریه آقا)
(خدایی عَجب ،اُبُهتی داری)
کاری برات نکردم ولی / یه عَهده بین من و خدا
یه جور برات نوکری کنم / اُمّ بَنین بگه مرحبا
...................................................................
آقام آقام آقام یاحسین آقام آقام آقام یاحسین
...................................................................
#شعر_و_سبک_محمد_آسلیمی
.👇
enc_16304899145643475796265.mp3
5.54M
#دهه_دوم_محرم
#حسین_طاهری
اگه دلت گرفته از بدی دنیا
تو شهری که شلوغه دیگه موندی تنها
یادت نره امام حسینی هست
کربلا و بین الحرمینی هست
مثل مجنون گریه کن زیر بارون گریه کن
برای غریبی خون خدا خون گریه کن
حسین حسین حسین ...
اگه یه وقتی رفتی راه اشتباهی تو زرق و برق دنیا خسته از گناهی
بگو حسین وقت گرفتاری یادت نره رقیه رو داری
شور مشتاقی حسین ایها الساقی حسین
همه رفتنی ان اما و هو الباقی حسین
اگه گره به کارت خورده و بریدی
به فکر چاره ای تو اوج ناامیدی
یادت نره که داری عباس و بخون برا یاری عباس
منم و وصل حسین ندیدم مثل حسین
زن و بچه مو سپردم به ابالفضل حسین
اگه که موندی پشت این درهای بسته
نرفتی کربلا و باز دلت شکسته
یادت نره امام رضایی هست
پنجره فولاد با صفایی هست
آره من هوایی ام آره کربلایی ام
تا ابد امام حسینی و امام رضایی ام
#امام_حسین
#شب_چهارم_محرم
4_5976494889859287663.mp3
12.24M
سنتی📻🎶
یک نفس ای پیک سحری
بر سر کویش کن گذری
گو به فغانم، به فغانم به فغانم
ای که به عشقت زنده منم
گفتی از عشقت دم نزنم
من، نتوانم، نتوانم، نتوانم
.......
#زمزمه مناجات با #امام_زمان عج
( سبک 👆 : یک نفس ای پیک سحری )
#مناجات_امام_زمان
ای که ز دل ها با خبری
بر دل زارم کن نظری
این دل از عشقت شده مجنون و هوایی
ای که به عشقت زنده منم
بسته به عشقت جان و تنم
مهر تو بر خانه ی دل داده صفایی
من / جز تو ندارم
چون / بی کس و کارم
تو گل زهرایی و من پیش تو خارم
در / جوش و خروشم
چون / خانه به دوشم
من سر زلفت به دوعالم نفروشم
....
ای که به عشقت زنده منم
بسته به عشقت جان و تنم
مهر تو بر خانه ی دل داده صفایی
همه جا دنبال توام با دل زار
ز کفم رفته دگر آن صبر و قرار
چه کنم من چه کنم من چه کنم با هجران
مگر این که دل و جان را بدهم تاوان
ای که ز دل ها با خبری
بر دل زارم کن نظری
این دل از عشقت شده مجنون و هوایی
#محمد_مبشری✍
.
.
|⇦•وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ..
#سینه_زنی و توسل ویژۀ شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس حاج میثم مطیعی
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
ای نامسلمونا ما نسل طاهاییم
آل رسول الله، اولاد زهراییم
قرآن می خونم با قد کمون
يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ
گوشواره می خواستی برا دخترت
خب می گفتی هدیه میدادم به اون
وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ
چرا گوشوارمو کشیدی بردی
فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ
نزن ظالم اشکمو درآوردی
زدنم دور از چشمای عمو
و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا
جرم من چی بوده آخه بگو
و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا
«و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا»
خوش اومدی بابا، با اینکه پر دردم
من تا سحر امشب دور تو میگردم
چیزی نیست این چشم کبود و نبین
از ناقه افتادم به روی زمین
خیلی سختی دیدم ولی زیر لب
گفتم ان الله مع الصابرین
به «ادعونی استجب لکم» سوگند
نمونم حتی یه لحظه هم بیتو
شنیدی بالوالدین احسانا
بذار شونه کنم موهای خاکی تو
برا دخترت دیگه نمونده مو
و سیعلم الذین ظلموا
منو میکشه همین بغض گلو
و سیعلم الذین ظلموا
«و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا»
عمه خداحافظ زحمت بهت دادم
خیلی کتک خوردی هربار که افتادم
من میرم دیگه این شب آخره
بابام امشب همراش منو میبره
فالله خیرٌ حافظاً عمه جون
توو نماز شب ما رو یادت نره
بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ یعنی
آهای مردم مگه گناه من چی بود؟
بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ یعنی
چرا جسمم شده کبود و خون آلود؟
صورت کوچیک و دستای عدو
وَ سَیَعلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا
چطوری بشم با بابا روبرو
وَ سَیَعلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا
«و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا»
ــــــــــــــــــ
#پنجم_صفر
#حضرت_رقیه
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#حاج_میثم_مطیعی
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_صفر
#ویژه_ایام_محرم
.👇
motiei.Babolharam.net.EmamHasan_2.mp3
3.05M
|⇦•وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ..
#سینه_زنی و توسل ویژۀ شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس حاج میثم مطیعی
sibsorkhi.Babolharam.net.EmamHasan_3.mp3
2.37M
.
#سینه_زنی و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس کربلایی حسین سیب سرخی
❁༻↷◈↶༺❁
اونی که غریب تر از حسینِ بی کفنِ
غریب و کریمِ اهل بیت امام حسنِ
توی مدینه تربت داره
با اینکه خیلی غربت داره
مزار خاکیش نورِ جهان تابِ
مدینه شد از زائر محروم
روایتِ فرموده معصوم
شب های جمعه زائرش اربابِ
حسن ای دینم، حسن ایمانم
بگو با زهرا، حسن ای جانم
حسن ای جانم.....
ــــــــــــــــــ
#امام_حسن
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#کربلایی_حسین_سیب_سرخی
#ویژه_ایام_صفر
.
.
|⇦•نقشِ روی کُتَل حسن...
#سینه_زنی و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس کربلایی حاج اسلام میرزایی
❁༻↷◈↶༺❁
نقشِ روی کُتَل حسن
بیتِ نابِ غزل حسن
السلامُ عَلَی الکریم
السلامُ عَلَی الحسن...
از غم نوشتم، ماتم نوشتم
من جایِ ذکرِ یا حسن، مرهم نوشتم
امامی و بی حرم
عزیزی و محترم
تویی تو یا ذی الکرم
حسن جانم....
از جان نوشتم، احسان نوشتم
منجای ذکرِ یاحسن، باران نوشتم
حریمِ تو آسمان
محبتت بی کران
کریمی و مهربان
حسن جانم...
نورِ صبحِ ازل حسن
ای تو طعمِ عسل حسن
السلامُ عَلَی الکریم
السلامُ عَلَی الحسن...
آقا نوشتم، مولا نوشتم
من جای ذکرِ یا حسن، تنها نوشتم
تویی امامِ حسین
دَمِ مُدامِ حسین
به تو سلامِ حسین
حسنجانم...
یکه تازِ جمل حسن
تو امیری و یَل حسن
السلامُ عَلَی الکریم
السلامُ عَلَی الحسن...
#امام_حسن
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#حاج_اسلام_میرزایی
#ویژه_ایام_صفر
.👇
Mirzaei.Babolharam.net.EmamHasan_3.mp3
2.41M
|⇦•نقشِ روی کُتَل حسن...
#سینه_زنی و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس کربلایی حاج اسلام میرزایی
.
|⇦•دلی که عاشقه ...
#سینه_زنی و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس حاج مهدی رسولی
❁༻↷◈↶༺❁
دلی که عاشقه محن داره
تو کشور غصه وطن داره
عاشق اونه که تو دلش هر شب
روضه برا امام حسن داره
میگن خدایِ کَرَمِ آقام
صاحب سفرۀ غمِ آقام
با اون همه مهربونی حالا
بگید چرا بی حرمِ آقام
حسن جانم، حسن جانم...
برای چی نباشه بارونی
چشمای من با این پریشونی
که قبر خاکیشم شده پُشتِ
پنجره های بقیع زندونی
با بی وفا ها هم وفا میکرد
دردای مردم و دوا میکرد
باید بپرسیم ما از اون شامی
با دشمناش چه جوری تا میکرد
حسن جانم، حسن جانم...
چل سالی از یه عده دلگیره
چل ساله که دلش یه جا گیره
هر موقع یاد کوچه می افته
صد دفه زنده میشه میمیره
چل ساله که زخم زبون خورده
خیلی شده خاطرش آزرده
هر باری که مغیره رو دیده
چند روزی خنده رو لباش مرده
مدینه غرق گریه زاری شد
خزونِ زندگیش بهاری شد
راحت شد از اون همه غم وقتی
زهر جفا رو جگرش کاری شد
تابوتشُ رو شونه ها بردن
به سمت بی کرونه ها بردن
از کوچه ای که مادرش رو دید
به زیر تازیونه ها بردن
چشمای قاسم خیس بارونه
حال اباالفضلم دگرگونه
تیرا یه کاری با حسن کردن
پهلوی تابوتش پر از خونه
ای کاش بی نشونه میرفتش
آروم مخفیونه میرفتش
بعد حسن این حرف زینب بود
کاش داداشم شبونه میرفتش
حسن جانم، حسن جانم...
ــــــــــــــــــ
#امام_حسن
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#کربلایی_مهدی_رسولی
#ویژه_ایام_صفر
👇
Rasooli.Babolharam.net.EmamHasan.mp3
1.15M
|⇦•دلی که عاشقه ...
#سینه_زنی و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس حاج مهدی رسولی
واحد؛ مرهم.mp3
1.58M
#امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
#واحد
🔹مرهم🔹
من موندم و غصه و عزا و ماتم
جز گریه نداره زخم این دل مرهم
جز گریۀ هر شبم ندارم یاری
حتی توی خونه هم ندارم محرم
غمگینتره از گریهها لبخندم
من زیر عبا هم زره میبندم
غم دیده دل بی پناه و تنها
هم از یاران و هم از دشمنها
آه از این مردم که منو آزردن
سجاده رو از زیر پای من بردن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از کوچه نمیگم کوچهمون محشر بود
از در نمیگم که شعلهها از در بود
ای گریهکنا روضۀ من اون لحظهس
که دستای من تو دستای مادر بود
من بودم و غم بود و آه مادر
آتیش میگیرم از نگاه مادر
اون چادر خاکی دلیل آهم
من کشتۀ اون روضۀ جانکاهم
یک عمره که قلبمو شکسته این درد
دستم نرسید به دستای اون نامرد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حالا منم و یه دنیا اشک ناگاه
چشمم که میافته به حسین میگم: آه
حالا منم و یه دنیا داغ حسرت
لا یوم کیومک اباعبدالله
از کرب و بلا من ندارم سهمی
حال دلمو یا حسین میفهمی
داری میبینی آه حسرتهامو
باید ببری این امانتهامو
تو کربوبلا کنار تو بودم کاش
از روی همون نیزه به یاد من باش
شاعر: #رضا_یزدانی
نغمهپرداز: #یوسف_رحیمی
#شهادت_امام_حسن #هفتم_صفر
#بیست_و_هشتم_صفر #امام_حسن
.
#زمینه
#حضرت_رقیه سلاماللهعلیها
#زمزمه
نگفتی من دل دارم رفتی
نگفتی دختر داری رفتی
بدون اینکه بار غم رو
از رو دلم برداری رفتی
حالا من بدون تو کجا برم
حالا من بدون تو چیکار کنم
اونقدر گریه میکنم که نیمه شب
از خواب ناز سرت و بیدار کنم
وای وای وای دلم بابا
وای وای وای سرم بابا
از بس زدنم کمرم بابا
ندیدی ما رو روی ناقه
دیدم رها شد موهات در باد
سرم رو پای عمه بود که
از روی نیزه سرت افتاد
کاش میشد سر تو رو بغل کنم
کاش میشد سر تو رو رها کنه
بابا کی دلش اومد که اینجوی
رگهای گردنت رو جدا کنه
وای وای وای سرت خونی
وای وای وای سرم خونی
گفتی کی میریم به یه مهمونی
یادم نمیره دشمن میگفت
بالای نی دیدی باباتو
رو نیزه دیدم چشمات وا بود
هیچکی نبود ببنده چشماتو
میدیدی که بچه هات تو دست و پان
میدید که بچههات تو آتیشن
میدیدی رو خارای بیابونا
دارن دخترات و بابا میکشن
وای وای وای کجا رفتی
وای وای وای چرا رفتی
دیدم که تو طشت طلا رفتی
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
#پنجم_صفر #شب_سوم_محرم
https://eitaa.com/emame3vom/50030
.👇
.
#شهادت_حضرت_رقیه
خرابه و ماه
دوش گلگون سحری آمد و رفت
غرق در خون قمری آمد و رفت
تا کند سرکشی از دختر خود
کنج ویرانه سری آمد و رفت
کنج ویرانه سری غرق به خون
نزد خونین جگری آمد و رفت
از غم روی پدر ناله کُنان
دختر نوحه گری آمد و رفت
با سر آمده بر روی طبق
به جگرها شرری آمد و رفت
ما سفر کرده ی داغیم خدا
پیش ما همسفری آمد و رفت
ما که دل سوخته بودیم و خموش
آتش شعله وری آمد و رفت
سوی این لانه ی گردیده خراب
مرغ بی بال و پری آمد و رفت
تا غریبانه نمیرد ز فراق
نزد دختر پدری آمد و رفت
به تماشای جگر سوختگان
باز هم چشم تری آمد و رفت
لیلة القدر من امشب اینجاست
در همین جا که سری آمد و رفت
ماند در قلب حرم داغ دگر
تا که خونین گهری آمد و رفت
«یاسر» از داغ دلم با خبر است
غصه ها را خبری آمد و رفت
**
محمود تاری «یاسر»
#شب_سوم_محرم #پنجم_صفر
.