eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه السلام حاجت به شرح آن نیست،دردی که خود عیان است این اشک شور گونه، شیرین ترین بیان است از عشق یوسف مصر یک دل فقط جوان شد در خیمه ی حسینی، دلها همه جوان است بالاترین عبادت، شادی قلب زهراست شادی قلب زهرا، ذکر حسین جان است زهرا تمام ما را با اسم می شناسد نزدیک درب هیئت چشم انتظارمان است این سرخی بدن ها، یا این به سرزدن ها از جهل سینه زن نیست، از عشق بی کران است "اینجا گناه بخشند، کوهی به کاه بخشند" وقتی که پیرمردی، با عشق روضه خوان است آهی کشید خواهر در ماتم برادر این آه تا قیامت در سینه ها نهان است مثل لب برادر، خون شد جبین خواهر گویا که چوب محمل همدست خیزران است 🔸شاعر: علی ذوالقدر✍ .
. مداح بس است روضه آرام بگو سرشار کنایه ها و ایهام بگو در گوشه ی تاریخ مزاری گم شد امشب کمی از شهید گمنام بگو زهرا آراسته‌نیا✍ .
. ⚫️ السلام علیک یا فاطمه‌الزهرا سلام الله علیها دل غمین و‌ خسته، شود فدای جانت نشسته در عزای مزار بی نشانت سلام من به تو ای یگانه نور هستی تو زهره ای که مانده ستاره از بیانت چکیده خون پاکت به پای نخل شیعه تناور است و مانا درخت بی خزانت چه بر سر علی رفت که بسته‌دست بود و لگد زدند و کردند به ضربه قدکمانت فدای قلب زینب که ارث او کفن شد و‌ کهنه پیرهن شد به دست او امانت از آتش مدینه به خیمه ها رسید و ‌چونان تو قدکمان شد رقیه ی جوانت منی که خانه زادم به پای سفره ی تو کرم نما عطا کن به من ز قرص نانت به پای درس تو من نشسته ام که یابم دلیل زندگی را چونان دُر از زبانت سیاهِ چادر تو پناه عالمی شد خوشا به حال هرکس که هست در امانت در این غبار فتنه چراغ راه عشقی مرا جدا نسازی ز خیل عاشقانت ✍ .
فدای چادرت.m4a
5.7M
⚫️ فدای چادرت مادر جان 🎙مداح: علیرضا طاهری شاعر: زهرا آراسته‌نیا✍ 🔷 بند اول فدای چادرت مادر جان نگاهی کن به ما تو قلبمون برات مادر جان حرم شده به پا میپیچه عطر سیب با اسمت میون روضه ها چه خوبه اربعین با اذنت بریم به کربلا مدیون به بودن شما مدیونم به بودن شما یه نگات باشه جونمو هم میدم تا چیزی میخوام میگی که بخشیدم از توی روضه‌ت گل اشک‌چیدم من بهشتو توی مجلست دیدم مددی زهرا ، مددی زهرا مددی زهرا ، مددی زهرا 🔷 بند دوم میمیرم از غمت یا زهرا میمیرم از غمت دلم رو زد گره دست حق به تار پرچمت میباره رو سرم، کل عمر دعای نم نمت شفای زخم دل محتاجه به لطف مرحمِت خوشحالم ازینکه دارمت خوشحالم ازینکه دارمت با ولایت من مثل تو میمونم از علی واسه ی همه میخونم راه تو حقه من اینو میدونم میگذرم حتی تو راهت از خونم مددی زهرا، مددی زهرا مددی زهرا مددی زهرا ✍ .
. جان را گرفت بر سر دست و زمین گذاشت وقتی قدم به معبر باریک مین گذاشت می‌رفت غرق آتش و آهسته می‌شکافت شب را که در میانهٔ راهش کمین گذاشت او بود و پیکری که هزاران شیار زخم دنبال سینه‌خیز تنش بر زمین گذاشت او بود و سینه‌ای که خدا در میان آن قد هزار دشت دل آتشین گذاشت گل‌های سرخ زخم تنش ناگهان شکفت وقتی که روی مین قدم آخرین گذاشت روی تنش ستون حرکت کرد و بعد از آن تاریخ در ادامهٔ او نقطه‌چین گذاشت... .
. در وصف تو باید چه بگویم تو که ماهی تابندگیِ محض در این شامِ سیاهی ما سازِ پر از زمزمه و عشق تو هستیم ای کاش که ما را بنوازی به نگاهی این گوشهٔ خلوت که پر از زمزمهٔ توست والله که بهتر بُود از عالمِ شاهی گفتم که به چَشم تو چه اسمی بگذارم دل گفت بگو معجزهٔ ذات الهی با غم شده مانوس اگر زندگیِ من تو باعث لبخند در این چند صباحی خوش‌وقت به داد دلِ غمدیده رسیدی تو باعث این حالِ خوش گاه‌به‌گاهی یک روز تو را تنگ در آغوش بگیرم آن روز می‌آید چه بخواهی، چه نخواهی ✍ .
. عجل_الله شرمنده کردی بار دیگر نوکرت را شکر خدا دیدم عزای مادرت را روزم سیه گردد اگر از من بگیرند خورشید لطف ِ چشم ِ ذره پرورت را من لکه ی ننگ توام ، هر جا شنیدی نام مرا انداختی پایین سرت را از بس که هستم روسیه حتی ندارم آقای من حکم سیاهی لشکرت را ای آیه ی امن یجیب بی پناهان دریاب این دلدادگان مضطرت را آواره ام روضه به روضه فاطمیه تا که ببینم روی زهرا منظرت را ای وای از سنگینی بار گناهم نشنیده ام یک بار مادر مادرت را آقا سر ِ مادر چه آورد آتش در که سالها سوزانده از پا تا سرت را ✍ .
آروم دلم قبل رفتنت منو حلال کن - کربلایی حسین سیب سرخی _01.mp3
5.67M
آروم دلم قبل رفتنت منو حلال کن 🎤 کربلایی حسین آروم دلم قبل رفتنت منو حلال کن تو خونه من اینها زدنت منو حلال کن زهرای علی منو حلال کن تا آخر عمر خجالت از تو میکشم یاس کبود زیر لب میگم تو کوچه کاشکی دست من بسته نبود تنها دار و ندارم ای کس و کارم نرو نگارم زهرا اگه بری تو یاری ندارم جان فاطمه گریه نکن ای مرد غیورم توی این سه ماه تنها شدی سنگ صبورم ای مرد غیورم شرمندم اگه نشد برای غربتت کاری کنم شرمندم اگه نمیتونم دیگه تو رو یاری کنم علی دردت به جونم ای مهربونم اشکاتو پاک کن علی تو مخفیانه امشب شبانه زهراتو خاک کن تنها دار و ندارم ای کس و کارم نرو نگارم زهرا اگه بری تو یاری ندارم وعده مون باشه غروب عاشورای گودال من ناله کنان میام میشینم پای گودال مادر بمیره میری تو از حال میدونم بازم با چکمه ها لگد میشه چادر من میدونم بازم قراره سیلی بخوره بازم یه زن ای زینب من تنش عریان میمونه رو خاک صحرا خدا میدونه دلش داره میسوزه آخه رو قلبش داغ جوونه تنها دار و ندارم ای کس و کارم نرو نگارم زهرا اگه بری تو یاری ندارم
. شهیدان راه بیداری عطر ناب جبهه ها را باخودش آورده است شورِ مردان خدا را با خودش آورده است این غریبی که پس از یک عمر از راه آمده خاطراتی آشنا را با خودش آورده است با تمام ذره های جسم خود یادی از آن عاشقان بی ریا را با خودش آورده است مادرش کو تا به استقبالش آید این جوان یادگاری پر بها را با خودش آورده است مثل زهرا قصه ی گمنامی اش دل می بَرَد روضه ی آن ماجرا را باخودش آورده است اهل والفجر است یا از کربلای چار و پنج عطر آن حال وهوا را با خودش آورده است پیکرش بوی شلمچه بوی مجنون می دهد رَملِ خونین کجا را با خودش آورده است؟ از شمیمش خوب معلوم است زائر بوده است بوی سیب کربلا را با خودش آورده است آه مادرهای دلخون شهیدان این شهید یادِ فرزندِ شما را با خودش آورده است گرچه مشتی استخوان مانده ست از این تن به جا آسمانی از صفا را با خودش آورده است شرم بادا بی وفاها را که این جسم نحیف شرح یک دنیا وفا را با خودش آورده است این نوای دلنشین عشق را ساکت نبین شور و حال نینوا را با خودش آورده است مانده در هر بند این پیکر طنینی از کمیل شور جانبخش دعا را با خودش آورده است حرف اگر از فتنه ی زن، زندگی، آزادی است حجب و پاکی و حیا را با خودش آورده است این کتابی که ورقهایش چنین از هم جداست درس بیداری ما را با خودش آورده است احمد رفیعی وردنجانی✍ .👇
2_144121785249102770.mp3
2.81M
محمد جواد جامعی 🎤
47124ضرر-کردم.mp3
6.72M
" ضرر کردم..." 🎙 سید مهدی میرداماد 🖋 حمید رمی * با اقتباس از غزل عمران بهروج روزامو با هر کی غیر از تو سر کردم ضرر کردم چشمامو هر جایی جز روضه تر کردم ضرر کردم ضرر کردم به غیر از کربلا هر جا سفر کردم ضرر کردم به غیر از روضه از هر جا گذر کردم نذا که بشم سرگردون؛ حسین منو به خودت برگردون؛ حسین ............................................ جز عشق تو هر عشقی رو باور کردم ضرر کردم جز اسم تو هر اسمی رو از بر کردم ضرر کردم ضرر کردم چه شب‌هایی که بی روضه سحر کردم ضرر کردم چه روزایی رو که بی تو هدر کردم کلافه شدم از دنیا؛ حسین بیا بغلم کن آقا؛ حسین .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ای مرهم شرار جگر یابن فاطمه بر شام تار ِ شیعه سحر یابن فاطمه هر جمعه در هوای ظهور تو مانده‌ایم امّا نیامد از تو خبر یابن فاطمه حق را شکست داده سپاه ِ نفاق وظلم کی می رسد زمان ظَفَر یابن فاطمه از دست ِما مقیم بیابان شدی، ببخش برگرد بین شیعه دگر یابن فاطمه بنگر که روبه روی حسن روی مادرت نیلی شده ست بین گذر یابن فاطمه در پشت درب خانه تو را می‌زند صدا با سوز و آه و دیده‌ی تر یابن فاطمه بین گدازه‌های در ِ نیمه سوخته بر سینه‌اش نشسته شرر یابن فاطمه روی ضریح ِ سینه‌ی او، میخ داغ ِدر از خود به جا نهاده اثر یابن فاطمه او شد سپر برای علی و برای او محسن شده ست همچو سپر یابن فاطمه بشکسته است شاخه‌ی طوبا و از برش روی زمین فتاده ثمر یابن فاطمه با دست بسته خوانده تو را مرتضی بیا ای مرهم شرار جگر یابن فاطمه (عبدالمحسن) 🔆
. دلم را به بزم محبت کشیدی دوباره مرا پای صحبت کشیدی ز بی آبرویی من هم گذشتی از این نوکر پست، منّت کشیدی گناه مرا دیدی و گریه کردی عزیزم بمیرم خجالت کشیدی اگرچه یکی غصه ات را نخورده تو جای همه، آهِ حسرت کشیدی نشد خانه ام، خیمه گاه تو باشد ز نا اهلی ام، درد غربت کشیدی شنیدی که دلتنگ شهر حسینم لب تشنه ام را به تربت کشیدی گنهکارم اما نجف لازمم من چرا روی پرونده ام خط کشیدی اگر روضه دارم دعای تو بوده اگر فاطمی ام، تو زحمت کشیدی سحر در کنار مزارش نشستی به اینجا مسیر زیارت کشیدی سلام ای گل پرپر خانه مادر! چرا پوشیه روی صورت کشیدی؟ الهی که دیگر مصیبت نبینی تو از میخ در هم مصیبت کشیدی دم کوچه افتاده بودی و گفتی؛ علی را چرا پای بیعت کشیدی اگرچه لگد خوردی از حال رفتی... کنارش نفس های راحت کشیدی ✍ .
. اگرچه بر غم و دردم، دوای دائم نیست مریض عشق تو هستم، علاج لازم نیست به روی شانه ی اشکم، دو چشم بیمار است نشسته پشت درت بنده ای که سالم نیست خودت در اوج گناهان صدا زدی که بیا ببخش، پرده دَری های من مداوم نیست بدون دعوت اگر آمدم حلالم کن به جان فاطمه این بینوا مزاحم نیست کنون که راه حرم ها به روی من بسته است کسی به فکر پناه ِگدای ِنادم نیست بلای توست که دُورِ ضریح ها خلوت و جای آن همه زائر، بغیر خادم نیست مرا دعای شهیدی به هیئت آورده چه حیف! گوشه ی میخانه حاج قاسم نیست شدم خراب زیارت، یکی مرا ببرد کسی به کرببلای حسین عازم نیست!؟ **** دوباره دختر زهرا به دردسر افتاد دوباره دل به دل بیقرار کاظم نیست اسیر روضه ی معصومه ام که چون زینب به دور محمل او لشکری مهاجم نیست -همانکه خورده کتک از همه اراذل شهر همانکه صورت او خالی از علائم نیست- سری مقابل زینب به زیر پا افتاد سری که بر نوک نی، حنجرش مقاوم نیست ✍ .
32.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در دلم غوغا شد دیده ام دریا شد بحر یاری از ولایت، نوبت زهرا شد پیش چشم مردم آمدن با هیرم در سقیفه حکم قتل فاطمه امضا شد در آتش چه شدبا ، صورت زهرای من لگد تا ، به در زد ، وایِ منو وای من وایِ منو ، وایِ منو ، وایِ من میخِ درو ، سینه ی زهرای من خون جگر مولا شد...کربلا برپا شد کوچه ها بانیِ ظلم روز عاشورا شد هرچه شد اینجا شد؛ هتک حرمت ها شد فی بیوت اذن الله...پای دشمن وا شد ◼️ غوغاشد در سقیفه حکم قتل فاطمه امضا شد... 🔆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 کلیپی در فضای مجازی منتشر شده با عنوان «دست‌گیری حاج‌قاسم»! درحالی‌که اسم واقعی آن، «بزنگاه» است ✍ چند خطی در این‌باره: 🔺 آقای رئیسی، چندی قبل گفته بود "آغوش ما برای افراد معترض (و فریب خورده) باز است؛ اما با معاندین، برخورد می‌کنیم". 🎞 این↑ کلیپ، حاج قاسم را به تصویر می‌کشد که درحال پایین‌آوردن تفنگ پینت‌بال پلیس و همچنین پایین‌آوردن دستان معترضین چوب‌به‌دست و سنگ‌به‌دست است. 👆 در این کلیپ، حاج‌قاسم به دلیل نگاه پدرانه‌ای که به دو طرف ماجرا دارد، نسبت به هر دو طرف، رفتار یکسانی را صورت می‌دهد؛ از شخصی که به پلیس حمله کرده گرفته، تا آن‌کسی که از روی غفلت، قصد دارد پرچم ایران را آتش بزند و همچنین کسی‌که درحال شعارنویسی است… 🔰 حاج قاسم، را، علت اصلی این برادرکشی می‌داند و با رفتاری که تجلّی شعار مرگ بر تفرقه است، به‌سوی عاملان تفرقه (از مریم رجوی تا مصی علینژاد)، نشانه می‌رود. ☑️ می‌توان گفت این کلیپ، علاوه‌بر یادآوری سخنان ، درحال طرح یک گلایه است و آن، خلأ وجود یک جهت سامان‌دادن شرایط خطیر این‌چنینی در سطح ملّی است؛ سرداری که به‌اندازهٔ حاج‌قاسمِ پیش‌از شهادت، محبوب اکثریت باشد. 🌹 جای آن سردار ما خالی و جای سرداری فرهنگی برای شرایط امروزِ ما، خالی‌تر… 🤲 یا حجت‌بن‌الحسن (عج)! خودت ما را برای رسیدن به قله‌های فرهنگی و رسانه‌ای یاری ده… 📝کانال شیخ فرهاد فتحی↙️ eitaa.com/joinchat/1246560365Ca5e65155c1
. قابل توجه سردار تحلیلی و تحولی و... میدان، مرد میخواهد. .
242.3K
. ای چراغ دل ویرانه من نظری کن به من و خانه من خانه بعد از تو شده غم خانه شمع یاد تو و ما پروانه گریه داریم نهان از دشمن من به طفلان تو طفلان بر من زود ای لاله  من پژمردی کاش همراه مرا میبردی همه شب تا به سحر پیوسته میکنم ناله ولی آهسته تا نظر بر در و دیوار کنم یاد آن پهلو و مسمار کنم ای حمایتگر من خیز و ببین فاتح بدر شده خانه نشین این سخن ورد زبان ها افتاد دیدی آخر علی از پا افتاد آن که یک عمر سرافرازی کرد چرخ با هستی او بازی کرد هیچ پرسی به چه روز افتادم رفتی و کرده ای دشمن شادم آن که میخواست ز پا بنشینم شادمانست که من غمگینم فرصتی تا که مناسب جوید این سخن با دگران میگوید رشته صبر علی پاره شده چاره ساز همه بیچاره شده شاعر:حاج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. العطش خیمه ها، ناله و اشک رباب ساقی لب تشنه رفت، در پی یک قطره آب زاده ام البنین رفت ولی بر نگشت سوخت دل مادری آب میسر نگشت امید زینب شد نا امید جی بالماء لسکینه ای شهید موج دریا، مشک سقا، اشک زهرا یا ابالفضل، یا ابالفضل، یا ابالفضل مشک و علم یک طرف، دست قلم یک طرف العطش کودکان بین حرم یک طرف ناله ی ادرک اخاک، می رسد از علقمه زاده ی ام البنین شده پسر فاطمه ابروی پیوسته شد جدا کربلا تازه شد کربلا ای تشنه لب، عشق زینب، کاشف الکرب یا ابالفضل، یا ابالفضل، یا ابالفضل در پی روح خدا، سوی خدا می رویم همچو شهیدان سوی، کرب و بلا می رویم جان و دل عاشقان، نذر رضای ولی نذر علمدار عشق، حضرت سید علی همراز گلهای پرپرم، سرباز گمنام رهبرم آخر شهیدم می کند عشق ولی چشم من و فرمان تو سید علی یا اباالفضل .👇 شور بسیار زیبا _ حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام _ سید مجید بنی فاطمه العطش کودکان ، ناله و اشک رباب 2 ساقی لب تشنه رفت،در پی یک قطره آب زاده ی ام البنین ، رفت ولی برنگشت سوخت دل مادری ، آب و میسر نگشت امیدخیمه شد ناامید،جی بلما لسکینه ای شهید موج دریا ، مشک سقا ، اشک زهرا یا ابوالفضل 3 مشک و علم یک طرف دست قلم یک طرف العطش کودکان ، بین حرم یکطرفه ناله ی ادرکنی اخی ، میرسد از علقه زاده ی ام البنین ، شد پسر فاطمه آبروی پیوسته شدجدا کربلا ، تازه شد ، کربلا ای تشنه لب،عشق زینب،کاشف الکرب یا ابوالفضل 6 بعد تو دیگر حسین ، بی کس و تنها شده پای حرامی ببین ، بین حرم وا شده کرببلا والسلام ، کار حسین شد تمام میرود امشب اسیر ، زینب او سوی شام ( ای وای از )3 چشم نامحرمان ای وای از خنده های سنان تا سقا رفت ، حرمت ها رفت یا ابوالفضل .... علیه_السلام .
uvs140518_121753~0.mp3
3.18M
🔹 🔻 العطش کودکان، ناله و اشک رباب 🎤 🏴 وفات حضرت ام البنین علیهاالسلام
. ▪️روضه برای مجلس ختم مادر روضه وفات خانوم ام البنین *امشب فقط یه نفر میتونه روضۀ عباس بخونه ... اونم مادرِش ام البنینِ ... هر کی اومدِ امشب هم روضۀ عباس بشنوه . هم روضۀ حسین بشنوه ... امشب فقط یه نفر روضه میخونه ... هیچ صدایی محزون تر از صدای مادرانه نیست ... اگر مادر زبون بگیره زمین و زمان میلرزه ... دلِ سنگ آب میشه .... اگه مادر زبون بگیرِ ... دشمنا با گریۀ ام البنین گریه می کردن ... سنگ دل ترینِ آدما تو مدینه وقتی رد می شدن میدیدن دارِ به سینه ش میزنه هی می گه بُنیَّ .... امشب تو هم ناله داری بزن .... فاطمیه دارِ تموم میشه ها .....* امِ بنینم من نه، امِّ بی‌بَنینم یعنی برایم دیگر اَبنائی نمانده دور و برم پُر بود از اولادِ حیدر *یه روز خونم شلوغ بود ... حسین بود حسن بود عباس بود الان دمِ آخری هیشکی نیست این لحظه های آخر سرَمُ به دامن بگیرِ ... آخ بمیرم برات ....* _________ دور و برم پُر بود از اولادِ حیدر این آخرِ عمری منم ... مایی نمانده ... بر چهارقبرِ خالی از بس ریختم اشک از من به غیر از گریه سیمایی نمانده شد گونه هایم چون کویر از آفتابُ *آخه میگن زیر آفتاب مینِشست برا حسین گریه می کرد ... چرا زیرِ آفتاب؟؟؟ شنیدم بدنِ حسینِ زیر آفتابِ گرمِ کربلا ....* شد گونه هایم چون کویر از آفتابُ جز خون دل در چشم دریایی نمانده آن قدر خواندم واحسینا واحسینا در زخم های حنجرم نایی نمانده عباس،نایِ پایِ راهِ باورم بود ... رَفته عَصای پیری ام،پایی نمانده رَفته عَصای پیری ام،وامصیبت ... آمد شبِ دلگیریِ من،وامصیبت ... رفتهِ عصایِ پیریِ من ، وامصیبت ... _______ بعد از رباب و قِصۀ اصغر برایم غمگین تر از لالای نجوایی نمانده بر آب غیر از شرمُ غیر از شرم بر آب بر مشک غیر از اشک سودایی نمانده سقا بدون مَشک یعنی جِسمِ بی روح مشکی اگر شُد پاره سقایی نمانده گفتند جِسمش آب رفت از شرمُ شمشیر زان سروِ رعنا قد و بالایی نمانده .... *ای وای ... هرکی هرچی میرسید برا ام البنین تعریف می کرد،شاید ضرباتِ شمشیر ... شاید تیرِ تو چشم زدن ... شاید دستِ بریده ... انقد ام البنین رو اذیت نمی کرد که میگفتن به بچه ها قول داد آب بیاره ... همچین که میشنید عباس نتونست آبُ برسونه ..... (الهی برا خجالتت بمیرم ..) شنیدم آب شدی کنارِ علقمه ... شنیدم یه نگا کردی به حسین گفتی آقا خجالت زدۀ خودتُ بچه هاتم .... با الله ... عباس من عوضِ تو مادر ... رفتم از همۀ بچه ها حلالیت گِرفتم .... هر وقت نگاش به سکینه می افتاد ... نگاش به رباب می افتاد ... حسین ...... _________ مشکُ علم یک طرف .... دستِ قلم یک طرف ... العطشِ کودکان بین حرم یک طرف ... نالۀ ادرک اخا ... میرسد از علقمه زادۀ ام البنین شد پسر فاطمه امیدِ خیمه شد نا امید جیب الماء للاسکینِ ... بعدِ تو دیگر خسین،بی کَسُ تنها شده پایِ حرامی ببین به خیمه ها وا شدهِ کرببلا والسلام ... کارِحسین شد تمام میرود امشب اسیر زینب او ...