.
#زمزمه
#غسل_شبانه #حضرت_زهرا
#زمزمه_غسل
#فاطمیه
به کبودی دستت شدم خیره
مصلحت انگار امشب ، به تاخیره
غسل پهلو شکسته ، نفس گیره ....
پاشو دارم می میرم
امشبی که طناب نیست روی دستم
دستاتو با یه بند کفن بستم ...
فکر این بی پناه کن
تا که غسلت تموم شه نمی مونم
این کفن، چندمیش بود نمی دونم
غربتم رو نگاه کن
کی، مو سپید شدی بانو
آه ، حق داری بگیری رو
بند دوم
آرزوی علیه توو تابوته
حیدره اون که شرمنده ی روته
اشکم اندازه ی خون پهلوته ...
تشییعت کرده پیرم
حیدره اون که دستش رو دیواره
اون سر تابوتت رو کی برداره
دفن کار یک نفر نیست
باز بغل کرده زینب لباساتو
پس دعا کن بمیرم منم باتو
تو دعات بی اثر نیست
آه ، ای چراغ این خونه م
آه، بردمت روی شونه م
#ناصر_دودانگه ✍
https://eitaa.com/emame3vom/111008
.👇
.
#مناجات
#امام_حسین
#حضرت_رقیه
از ما نمی ماند به جا غیر از محبت
دور تو می گردیم پس نوبت به نوبت
ما طبق معمول همیشه شرمساریم
در کوله بار ما ندیدی جز خجالت
اما گناهم کمتر از آقایی توست
سر می رود از این دل کوچک ارادت
با غم سبک تر می شوم در خانه ی تو
با کل غم ها فرق دارد این مصیبت
تو دستگیر عالمی ، من دست و پاگیر
شرمنده ام از اینکه افتادی به زحمت
مردم همه شادند در ایام تعطیل
دلداده ها دلخوش به شبهای زیارت
با صد امید و آرزو دور تو گشتیم
در حشر هم داریم امید شفاعت....
من در توانم نیست دنبالت بگردم
بلکه تو پیدایم کنی روز قیامت ...
رفتی و از دنیا گرفتی دلخوشی را
کردی در آغوش حصیری استراحت
کنج خرابه روی لبهای تو جان داد
جان را گرفت از دخترت، شوق وصالت
دلداده ها باید شبیه هم بمیرند
پهلو به پهلو، مو به مو ، صورت به صورت
#مناجات_با_امام_حسین
#ناصر_دودانگه ✍
.....................
.
#امام_حسین علیهالسلام
#توسل
ای حسینی که به دل عشق تو درمان من است
مهر تو نور دل و اول و پایان من است
ای حسینی که عوالم همه گریان تواند
گوهر اشک برای تو به دامان است
جان نثار حرمت میکنم ای محور عشق
عشقتو دینمن و مذهب و ایمانمن است
دیدهام تا صف محشر زچه آرام شود
که نصیبم برِ تو دیده گریان من است
به شب اول قبرم نکنم وحشت و ترس
چون در آنلحظه حسیناست کهمهمان من است
به سئوالم اگر آرند به میزان حساب
پاسخ آرم به خداوند حسین جان من است
.........
📋 ای که شد زنده به عشقت دل هر مرد و زنی
#روضه_امام_حسن (ع)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای که شد زنده به عشقت دل هر مرد و زنی
تو همان نَفخهی روحانیِ جان در بدنی
عشق، رسواییِ محض است که حاشا نشود
پس حسن گفتنِ ما تا به ابد شد علنی
ساکن کشور سرسبزِ حسن آبادم
با من انگار که هر جا بروم، هموطنی
این گدا جای غذا، مِهرِ تو را میخواهد
میشود گاهگُداری به دلم سر بزنی
چه دلی بُردی از آن مَرد که دشنامت داد
هیچکس مثل تو اینقَدر نشد خواستنی!
خودمانی بگذارید بگویم اینبار:
دست و دل بازِ مدینه! به خدا عشق منی
احمد و حیدر و زهرا و حسینش یک سمت...
تو گُلِ سر سبدِ شاکِلهی پنجتنی
تبر تو هُبَلِ جنگ جمل را پِی کرد
مرتضی با هیجان گفت:« عجب بُتشکنی»!
نقشِ نامِ تو نشستهست میان دل من
یا حسن حک شده بر روی عقیق یمنی
آی دنیا! بشناسید منِ مجنون را:
حسنیام حسنیام حسنیام حسنی
قبرِ بیزائر تو بازترین روضهی ماست
جان کعبه به فدای تو، غریبِ مدنی!
زهر..، نه!..، سیلیِ کوچه جگرت را سوزاند
دل تو بین گذر سوخت، عجب سوختنی!
تیرها گرچه به تابوت، تو را دوختهاند
لااقل پیکر خونین تو دارد کفنی
#بردیا_محمدی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 چه دلی بُردی از آن مَرد که دشنامت داد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چه دلی بُردی از آن مَرد که دشنامت داد
اومد توو مدینه، اهل شهر شام بود؛ نمیشناخت امام حسن و. از بس که توو شهر شام رو منبرها سَبّ علی میکردند، سَبّ بچههای علی رو میکردند...
خیلی عجیبه! انقدر تبلیغ کردند؛ وقتی اومد از شهر شام توو مدینه وقتی امام حسن رو معرفی کردند هرچی از دهنش در میومد، خیلی بد و بیراه به امام حسن گفت.
آقا همین جوری نگاهش کرد، وقتی حرفاش، دشناماش، ناسزاهاش تموم شد؛ گفت ببینم انگار از لهجهت مشخصه اهل مدینه نیستی. گفت آری! من اهل مدینه نیستم، از شهر شام اومدم. گفت:« وقتی غریبهای جا و غذا نداری میای مهمون من بشی»؟!
دستش و گرفت بردش خونه بهش جا داد، غذا داد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
.
دوباره گریه کردی زیر چادر
کی قلب نازک تو رو شکونده
شبیه شمعی که می سوزه نم نم
تموم شدی چیزی ازت نمونده ...
قداستی داشت در خونه ی تو
آتیش زدن ، مقدسی نمونده
تموم شهر تو کشتنت شریکن
برم به کی بگم، کسی نمونده
اونایی که تورو زدن تو کوچه
سمت دارن ولی ندونی بهتر
تو دنیایی که قنفذ و مغیره
عزیزشن ، همون نمونی بهتر ...
یه حرفایی شنیدم از تو امروز
دلم از این حرفا داره می پاشه
گفتی بساز تابوتمو، رو چشمم
فقط چرا گفتی خمیده باشه ...
فردا شب این موقع ها من موندم و
آرزوهای رفته زیر خاکم...
فردا باید بیام سر مزارت
پهلو شکسته ی اسیر خاکم ...
فردا شب این موقع رو سنگ غسلی
هی پا میشم می بینمت می شینم
نگفتی از من چرا رو گرفتی
فردا که غسلت دادنی می بینم
یادت باشه وقتی باباتو دیدی
بگو که دنیا واسمون عذاب بود
بگو تو رو می زدنت تو کوچه
به دستای حیدر تو طناب بود
#شهادت_حضرت_زهرا
#فاطمیه
#ناصر_دودانگه ✍
.
امام حسین ع
. دوباره گریه کردی زیر چادر کی قلب نازک تو رو شکونده شبیه شمعی که می سوزه نم نم تموم شدی چیزی ازت
.
#محاوره_ای #فولکلور
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
#زبانحال_حضرت_زهرا (س) با مولا
حیدر و هرکس داره بی نیازه
عالمیه عالم بی نیازی ...
نه ساله من چیزی ازت نخواستم
الان میخوام تابوتمو بسازی
بهت نگفتم چرا رو گرفتم
به غیرتت بر نخوره عزیزم
از رو لباسم منو غسل بدی کاش
پیکرم از زخمه پره عزیزم ...
مرگم رو خواستم با دله شکسته
خدا هم این حاجتو زود بهم داد
النگوهامو به فقیرا دادم ...
غلاف یه دستبند کبود بهم داد
وصیتای فاطمه زیاد نیست
خبر دارم آخه دل تو خونه
تابوتمو یه کم هلال درست کن
کسی نبینه قامتم کمونه ....
از پر کاه سبکترم می خواستم
به شونه هات فشار نیاره جسمم
ببخش اگه موقع غسلم علی
اشک چشاتو در میاره جسمم ...
دستای من بالا نمیاد امروز
مشکل دست منو حل کن علی
دلش برای بغلام تنگ نشده
دخترمو به جام بغل کن علی
بالا سر حسین شبا آب بزار
شونه ی موهای سرش با زینب ...
بوسه گرفتن از چشاش با توئه
بوسه ی زیر حنجرش با زینب ....
#ناصر_دودانگه ✍
.
.
#فاطمیه
#بستر_بیماری
خاموش مکن شمع شب انجمنی را
ای زخم دگر زجر مده همچو منی را
منظور من از پلک زدن عرض سلام است
تن خسته ندارد رمق دم زدنی را ...
بگذار نفس تازه کنم، درد حیا کن
آزار مده شب به شب آزرده تنی را
گفتم به مزاری که ندارم بنویسند
چل مرد گرفتند نفس های زنی را
بعد از غم پیغمبر و محسن ، شب آخر
دل گفت شبی گریه کنم بی کفنی را ...
ای کاش نلرزی سحر آخرم، ای دست
تا هدیه کنم بر پسرم پیرهنی را ...
#شهادت_حضرت_زهرا
#ناصر_دودانگه ✍
.
.
#مادر
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
#حضرت_زهرا_س
#فاطمیه
رسم است کسی رخت اگر بست ز دنیا
از خاک سفر کرد سوی عالم بالا ...
تا درد نگیرد دل طفلان عزیزش
از خانه ی او جمع کنند البسه اش را
مقصود، از این کار فراموشی داغ است
تا گل نکند ، خاطره های متوفی ...
بردند .... ولی علت رنجیدن زینب
مویی ست که جامانده روی شانه زهرا
در کرببلا رسم ولی جور دگر بود
می شد بدنی دستخوش غارت اعدا ...
بردند هرآنچه به تنش بود به غارت
یک قوم نهادند پی اش پای به صحرا
بانوی علی خصلت منت نکشیده
افتاد سر کهنه لباسی به تمنا ...
ای کاش کنون که شده صد پاره تن او
بر اهل و عیالش برسد پیرهن او...
#ناصر_دودانگه ✍
.
16.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روضه
#فاطمیه
#ناصر_دودانگه ✍
#حاج_علی_کرمی 🎤
پریشونی
دلت میخواد پابشی نمیتونی
می مونی، میری؟ خودت نمیدونی
پریشونی
از تو سایه ای هست
رو سر مستدامه
اونکه دست بلند کرد
رو تو یه غلامه
دلخوشیم ... نفسی که میزنی شده
قدت دیگه منحنی شده
همه میگن : قبرشو بکن
همسر تو رفتنی شده
.................
تو گریونی
دلت میخواد پابشی نمی تونی
می مونی؟ میری ؟ خودت نمی دونی
پریشونی
از تو سایه ای هست رو سر مستدامه
اون که دست بلند کرد رو تو یه غلامه
دلخوشیم نفسی که می زنی شده
قدت دیگه منحنی شده
همه میگن قبرشو بکن
همسر تو رفتنی شده ....
توو عالم کسی شبیه تو خسته نیست
نماز جوون نشسته نیست
به خدا که کاری سخت تر از
شستن پهلو شکسته نیست
..................
تو خاموشی ...
یه حرفی باید بگم در گوشی ...
تو فردا این موقع ها کفن پوشی
تو خاموشی
قبل از اون جسارت ، اینقد خم نبودم
با تو قبل سیلی ، نامحرم نبودم ....
ضعف کردی
سنگینه برات یه لقمه نون ...
عصا نمیاد بهت جوون ....
آب شده تنت شبیه شمع
مونده ازت چندتا استخون
می فهمم
کبودیه زیر چادرو
چهل نفره زدن تورو
بخاطر من نه فاطمه
بخاطر بچه هات نرو
.
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا_زمزمه
گفتم نیا
مغیره ها حیا ندارن
گفتم نیا
داغتو رو دلم میزارن
اومدی حیف که خسته دیدمت
آینه ی من، شکسته دیدمت
سرو علی، نشسته دیدمت آه
زخمیه دستای نامردی تو
مردم تا به خونه برگردی تو
بند دوم
به کی بگم
گرفته بغض راه گلومو
با یه غلاف
از من گرفتن آرزومو
شعله زده ، آتیش به جون من
حرف دله، من و تو و حسن
پیش یه مرد ، زنو نمی زنن آه
برگشتی به خونه اما نیلی
دق دادن علی رو با یه سیلی
#ناصر_دودانگه ✍
#فاطمیه
.👇
امام حسین ع
#روضه #فاطمیه #ناصر_دودانگه ✍ #حاج_علی_کرمی 🎤 پریشونی دلت میخواد پابشی نمیتونی می مونی، میری؟ خودت
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا_زمزمه
#بستر_بیماری
#زبانحال_مولا
زبان حال امیرالمومنین علیه السلام با صدیقه طاهره سلام الله علیها
داره دل جوون تو
یک دنیا آرزو
درد و دلاتو این دم
آخر بهم بگو
حتی رمق نداری که
از من بگیری رو
از این شکستنت ، جونم بدم کمه
زخم تومرهمی نداشت ای مرهم همه
ای زخمیه غلاف، کارم کشید به آه
درده بگن که زهرا رو زد یه غلام سیاه
دستای یه حوریه مگه چقد تاب داره
یکی نگفت ای قنفذ ، زدن هم آداب داره
شرمنده ی چشات شده
این صورت کبود
اگه تو بستر افتادم
تقصیر من نبود
شرمنده ام دل می کنم
از خونه ی تو زود
گریه نکن علی ، به گریه هام بخند
من سر به زیر شدم که تو باشه سرت بلند
شرمنده ام اگه اشک تو آتیشه
آقا سر غسل تنم ،موهات سپید میشه
میگم به پیغمبر که توو کوچه تنها بودی
با دستای بسته ت هم پناه زهرا بودی
#ناصر_دودانگه ✍
#فاطمیه
.👇
10.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#یا_زهرا
#فاطمیه
تو افتادی...
ولی بازم برام سپر بودی
میبردنم تو زیر در بودی
صدات زیر در شنیدم
نشد زهرا ...
برای تو علی کنه کاری
دیدم که افتاده ازت باری
عبامو اونجا روت کشیدم
#حضرت_زهرا
#حاج_علی_کرمی 🎤
#ناصر_دودانگه✍
#سبک_من_این_پایین_تو_اون_بالا
امام حسین ع
#یا_زهرا #فاطمیه تو افتادی... ولی بازم برام سپر بودی میبردنم تو زیر در بودی صدات زیر در شنیدم
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا_زمزمه
#زبانحال_مولا
دلخوریم از روزگار، آتیش زدن رویای مارو
همسر از همسر خجالت می کشه دنیای مارو
خونه ی خوشبختی مون حالا شده ویرونه ی ما
پای نامحرم نباید وا می شد تو خونه ی ما
تو افتادی
ولی بازم برام سپر بودی
می بردنم تو زیر در بودی
نمی تونستی از جا پاشی
تو افتادی
چطوری دوره کردنم دیدی
طنابو دور گردنم دیدی
نمی تونستی اما پاشی
یه دل از من ، یه دست از تو
چه پهلویی شکست از تو ...
بند دوم
از زبان حضرت زهرا (سلام الله علیها)
فکر نمی کردم یه روز اینقد زیاد شه غربت من
ببینم داره می ریزه اشک تو رو صورت من
گریه داری ؟ گریه کردن که به یه مولا نمیاد
سرتو پایین بیار ، دستم دیگه بالا نمیاد
دارم میرم
لاله ها عمرشون به دنیا نیست
تو دنیا دیگه جای زهرا نیست
گریه واسه عمر کمم کن
حلالم کن
نود روزه که زحمتت دادم
کبود شده تو خونه ت افتادم
یه کم دیگه تحملم کن
جوون بودم حالا پیرم
حلالم کن، دارم میرم
#ناصر_دودانگه ✍
#فاطمیه
.👇
4_5917785680515175974.mp3
زمان:
حجم:
1.23M
.
#حضرت_زهرا
#زمزمه_حضرت_زهرا
#زبانحال_مولا
#سبک_من_این_پایین_تو_اون_بالا
دلخوریم از روزگار، آتیش زدن رویای مارو
همسر از همسر خجالت می کشه دنیای مارو
خونه ی خوشبختی مون حالا شده ویرونه ی ما
پای نامحرم نباید وا می شد تو خونه ی ما
تو افتادی
ولی بازم برام سپر بودی
می بردنم تو زیر در بودی
نمی تونستی از جا پاشی
تو افتادی
چطوری دوره کردنم دیدی
طنابو دور گردنم دیدی
نمی تونستی اما پاشی
یه دل از من ، یه دست از تو
چه پهلویی شکست از تو ...
بند دوم
از زبان حضرت زهرا (سلام الله علیها)
فکر نمی کردم یه روز اینقد زیاد شه غربت من
ببینم داره می ریزه اشک تو رو صورت من
گریه داری ؟ گریه کردن که به یه مولا نمیاد
سرتو پایین بیار ، دستم دیگه بالا نمیاد
دارم میرم
لاله ها عمرشون به دنیا نیست
تو دنیا دیگه جای زهرا نیست
گریه واسه عمر کمم کن
حلالم کن
نود روزه که زحمتت دادم
کبود شده تو خونه ت افتادم
یه کم دیگه تحملم کن
جوون بودم حالا پیرم
حلالم کن، دارم میرم
#ناصر_دودانگه ✍
#سبک_از_همون_روز_ازل_مأنوسه_با_تو_روزگارم
این شبا حال و هوای خونمون خیلی عجیبه
.