02.Karimi-F82-Faghan Ta Alame Lahot Miraft(Zamineh)-Avamehr.ir.mp3
3.68M
#حاج محمودکریمی
#دشتی
#شام_غریبان #فاطمیه
.
#دشتی
#فاطمیه
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
نَیُفتــَــد بـر قــــدِ گـــل آذر ای کاش
نگـردد هیـــچ یاسی پـرپـر ای کاش
به نفســــه عمر گـــل کوتاه باشــــد
نَشیند بر گلـــی خاکستــــر ای کاش
چه تشبیهی برایش بهتــــر از گــــل
بجای گــــل بگویند مــــادر ای کاش
صفــــا مادر ، وفــــا مادر ، شفـــا او
نگیــــرد مــــادری دردِســـَر ای کاش
پســر طاقــــت نــدارد دیدنــــش را
نبینــــد دردِ مادر ، دختــــر ای کاش
غمِ بی مادری سخت است وجانکاه
نباشــد خانه ای بی مـــادر ای کاش
مدینه مادری در شعلـــه ها سوخت
نگیرد آتشــــی بر معجــــر ای کاش
چـــه گویــم بار شیشه داشت مادر
به بیرون باز میشــد آن در ای کاش
علــی را دست بستــــه ؛ میکشیدند
یکی می بست چشمِ حیدر ای کاش
تمــام صحنــــه ها را دیــــد مــــولا
فلک سوزد ز داغش یکسـر ای کاش
به گودال آمــــد آن جانـیِ بی رحم
نمی آورد با خود خنجــــر ای کاش
بریدنــد از قفایــش آن ســــری که
تماشایش نمیکرد خواهــر ای کاش
🔸شاعر: #سیدحسین_میرعمادی
________________
🔹
4_6001521977825690957.MP3
6.6M
🎤فلک امشب به حالم سر ناله کن
باصدای استاد محمود بیات مؤلف کتابها و سی دی "الفبای نوای دل"
09122150600
که بطور کامل آموزش گوشه های #دشتی و سه دستگاه دیگر را فعلا در 4 کتاب و 4 سی دی کامل در مداحی و ادعیه خوانی آموزش داده اند.
http://eitaa.com/joinchat/2371289108C89129d8927
.
#زمزمه
#دشتی
سبک:سه غم اومد به جونُم ...
بسیار زیبا👌👌🌹
سرم خاک کف پای حسینه
دلم مجنون صحرای حسینه
بود ورونده ام چون برگ گُل پاک
در این پرونده امضای حسینه
🌟حسین جانم حسین،جانم حسین جانم،جانم حسین جان
بهشت ارزانی خوبان عالم
بهشت من تماشای حسینه
به وقت مرگ چشمم را نبندید
که چشم من به سیمای حسینه
🌟حسین جانم حسین،جانم حسین جانم،جانم حسین جان
در این عالم تمنایی ندارم
تمنایم تمنای حسینه
چراغ از بهر قبر من نیارید
چراغم روی زیبای حسینه
🌟حسین جانم حسین،جانم حسین جانم،جانم حسین جان
خوش آن صورت که در فردای محشر
بر آن نقش کف پای حسینه
نترسانیدم از روز قیامت
قیامت قد و بالای حسینه
دلی جای خدا باشد که آن دل
پر از نور تجلای حسینه
به بازار عمل فردای محشر
همه هستم تولای حسینه
🌟حسین جانم حسین،جانم حسین جانم،جانم حسین جان
@emame3vom
#حضرت_زینب
#امام_حسین
.
.
#مناجات_با_خدا سبک #دشتی
شبانگاهان چو برخیزم ز بستر
بخوانم دوست را بادیده تر
بگیرم دامن مولی الموالی
نشانش می دهم این دست خالی
بگویم مهربان مهربانان!
تو هستی گوهر این چشم گریان
چو گردی روبرو با بنده خود
ببینی بنده شرمنده خود
تو هرچه می شوی بر من خطا پوش
محبت های تو گردد فراموش
چه شیرین است یا رب گفتگویت
که یک ساعت نشینم روبرویت
چو رحمت بر دلم جاری نمایی
دگر من هم شوم عمری خدایی
خداوندا به آه و سوز مولا
به حق ناله جانسوز زهرا
مرا در بندگی نصرت کن ای دوست
قبول درگه لطفت کن ای دوست
به آه سینه ی زخم اسیران
به آن ویران نشین شام ویران
دل ما را تسلی کن ز هر غم
بیا ما را بخر ای دوست درهم
شاعر : محمود ژولیده
.
مداحی_آنلاین_اخی_مادر_بیا_که_قلب_جوادت_کباب_شد_حاج_منصور_ارضی.mp3
2.76M
🔳 #شهادت_امام_جواد(ع)
🌴روضه امام جواد(ع)
🌴آخی مادر بیا که قلب جوادت کباب شد
چون لاله سوخت از غم و چون شمع آب شد
🎤حاج #منصور_ارضی
⏯ #روضه #دشتی
.
#علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_هشتم_محرم
#ترحیم_خوانی
#جوان #پسر #فرزند
یا به جایی خبر مرگ پسر را نبرید
یا که بردید به تشییع، پدر را نبرید
پدری داغ جوان دید ملامت نکنید
روی زانو اگر افتاد شکایت نکنید
چونرمق نیست تکانی بدهد پایش را
پس بگیرید همه زیر بغل هایش را
نکند ناله که زد طبل برایش بزنید
جلوی چشم همه زشت صدایش بزنید
آی مردم جگر سینه زنان غم دارد
غم سنگین شب هشت محرم دارد
غم آن لحظه که ارباب به شهزاده رسید
ولدی گفت نشست و ز جگر ناله کشید..
ای جوانمرد، جوانمرگ شدی یا نشدی؟
پیش پای پدر خویش چرا پا نشدی
خنده ها بیشتر و جسم تو کمتر شده است
نیستی و همه دشت، پیمبر شده است
زرهت حرز علی داشت،دریدند چرا
گرگ ها چنگ به روی تو کشیدند چرا
داغ سنگین تو را شانه من تاب نداشت
تشنه بودی، پدر تشنه تو آب نداشت
قوت چشم تر من، کمرم را نشکن
حرمت ریش من و اهل حرم را نشکن
نیزه نگذاشت که آه تو پایان برسد
جان به لب های تو ای محتضر آسان برسد
مانده ام با تو و اینگونه گرفتار شدن
رشته رشته شده ای مثل عبای تن من
آیه ها چیده شد افسوس که کوثر نشده
نه هنوز این تن پاره علی اکبر نشده
زخم های تنت از موی سرت بیشتر است
بردن پیکر تو کارهزاران نفر است
چشم زد قامت طوبای تورا چشم حسود
پای جسم تو می افتادم اگر عمه نبود
سیدپوریا هاشمی ✍
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم محرم
.___________________________
دق ام دادند جانم را گرفتند
همه تاب و توانم را گرفتند
جوانی داشتم خوش قدّ و بالا
فلک دیدی جوانم را گرفتند ؟
فلک دیدی چه خاکی بر سرم شد
علی اکبر ؛ علیِ اصغرم شد
برایش کوچه واکردند ای وای
چقدر اکبر شبیه مادرم شد
به چشم خود خزانش را نبیند
غم آرام جانش را نبیند
دعا کردم سر نعش جوانم
کسی داغ جوانش را نبیند
مبادا گلشنی پژمرده باشد
که بی گل باغبان افسرده باشد
کسی میفهمد از حال دل من
که در غربت جوانش مرده باشد
" گلی که خود بدادم پیچ و تابش
به اشک دیدگانم دادم آبش
در این گلشن خدایا کی روا بود
گل از من دیگری گیرد گلابش "
زمین خوردی خزانی شد بهارت
نزارم میکند حال نزارت
ندارد قوتی پاهایم اما
می آیم با سر زانو کنارت
امان از ضربه با شدت علی جان
تو را کشتند با سرعت علی جان
شبیه فاطمه مادربزرگت
زمین خوردی تو با صورت علی جان
ترک خورده شبیه من لبانت
شبیه تکه چوبی شد زبانت
رمق دیگر ندارد دست هایم
بگیرد لخته خون را از دهانت
همین حس و همین حال ات مرا کشت
همین زخم پر و بالت مرا کشت
نمانده جای سالم در سر تو
همین لبهای پامالت مرا کشت
چه آهنگین چه با آواز کشتند
تو را یک عده تیر انداز کشتند
اسیر لشگر جرّاحه بودی
تو را با چندتا مقراض کشتند
علی اکبرم ! دردت به جانم
نبی دیگرم! دردت به جانم
نکش پا بر زمین در پیش بابا
عزیز پرپرم دردت به جانم
" به هرجا بنگرم تنها تو بینم
نشان از روی زیبای تو بینم
به هر جا ردی از جسم تو پیداست
به صحرا بنگرم صحرا تو بینم "
بنازم لحن باباگفتنت را
نکش از دست بابا دامنت را
نشستم روی خاک و باتحیر
تماشا میکنم جان کندنت را
فراقت میکند پیرم همین جا
به من باشد که میمیرم همین جا
ندارم پای رفتن سوی خیمه
کنار تو زمینگیرم همین جا
نخواهد کرد داغ تو رهایم
بلرزد مثل دستانم صدایم
پس از وقتی که تابوت تنت شد
گرفته بوی تو دیگر عبایم
#علیرضا_خاکساری ✍
#دشتی
.
(روضه ،ختم جوان
سبک دشتی )
الهی ای فلک دیگر نگردی۲
عزیزم روبه زیر خاک وکردی
جوان بودی نه وقت رفتنت بود۲
نه وقت زیر خاک و خفتنت بود
چرا پرپر شدی آلاله ی من؟۲
کجا رفتی و دختر خاله ی من
بسوز ای دل از این جور زمونه۲
الهی مادری تنها نمونه
زداغ سینه سوزت ای عزیزم۲
ببین اشکهای حسرت که میریزم
خدا صبری بده طاقت بیارم۲
به یاد مهربونیش بی قرارم
گلی داشتم فلک از ریشه چیده۲
که او اززندگی خیری نديده
لالالالا بخواب ای یاس پرپر۲
میریزم خاک عالم بر روی سر
لا لا لا لالا لا نیلوفرمن۲
چه زود دامن کشیدی از برمن
خدا صبر دلم دیگه تمومه ۲
سرخاکت دلم میگیره بونه
بخواب آروم بخواب دورت بگردم۲
تو رفتی ازغمت دنیای دردم
زمینه علی اکبر ع،کریمی، دیلمان.mp3
20.73M
#دشتی
#دیلمان
.
.👆
📋 تنت روی خاکای صحرا علی جان
✔️ #زمینه / حاج محمود کریمی
✔️ #شب_هشتم_محرم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تنت روی خاکای صحرا علی جان
سرت روی دامان بابا علی جان
ببین عمه زینب کنارت نشسته
پاشو تا نیوفتادم از پا علی جان
من زار و حیرون ما بین میدون
زلفت پر از خون علی جان
تو رفتی و منم دارم می میرم براتو
بمیرم که خاک و خون گرفته لباتو
چشم هاتو کمی وا کن ببینم نگاتو
بگو بابا بگو بابا، بگردم صداتو
علی جانم / علی جان
خدایا نفس های بچم گرفته
خدا هیچ بابایی به این روز نیوفته
خدایا کمک کن سرش رو ببندم
رو دستم دوباره تا از حال نرفته
میدون سرابه حالم خرابه
قلبم کبابه علی جان
پاشو که داره دشمن به حالم می خنده
پاشو که داره دشمن به حال بابات می خنده
بریم عمه زخماتو با معجر ببنده
عدو ارباً اربا کرد تو رو زنده زنده
منم راضی به هرچی که خدا می پسنده
علی جانم علی جان
به بابا رسیدی رو دستای نیزه
چقدر جای شمشیر چقدر جای نیزه
شده مثل زهرا شده مثل حیدر
تنت با هزاران سرت با یه نیزه
الله اکبر از داغ اکبر
ای پاره پیکر علی جان
حالا که مثل جدت سرت غرق خونه
تموم قد و بالات شبیه خزونه
میترسم که چیزی از تنت جا بمونه
داره داغت مثل اتیش منو میسوزونه
علی جانم علی جان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#محرم شب علی اکبر
.
.
#دشتی
#پنجم_صفر
#حضرت_رقیه
غمِ گل در دلم آتش به پا کرد
مرا از باغبانِ خود جدا کرد
غمِ دل را شنید و این ندا کرد
« سحر بلبل حکایت با صبا کرد
که عشق گل به ما دیدی چها کرد »
مرا گردون به راه مشکل انداخت
به دستم ریسمان باطل انداخت
سر و کار مرا با قاتل انداخت
« از آن رنگ رخم خون در دل انداخت
ازآن گلشن به خارم مبتلا کرد »
چُنان زینب حزین و دلغمینم
که بوده در سفر یار و معینم
اگرچه دخترم اما چنینم
« غلام همت آن نازنینم
که کار خیر بی روی و ریا کرد »
شب است و می درخشد روی ماهی
ز داغ لاله دارم اشک و آهی
پدر آمد به دیدارم الهی
« خوشش باد آن نسیم صبحگاهی
که درد شب نشینان را دوا کرد »
به پایان آمده صبر و تحمل
به لب دارد ز ماتم نغمه بلبل
که می آید نسیم از جانب گل
« نقاب گل کشید و زلف سنبل
گره بند قبای غنچه وا کرد »
چه غوغایی شده در کنج ویران
فتاده زورقی در موج و توفان
بسوزد دختری چون شمع سوزان
« به هر سو بلبل بی دل در افغان
تنعم در میان باد صبا کرد »
من از هجر پدر همچون هلالم
شکست از تیر ماتم هر دو بالم
نکرده داغ او رحمی به حالم
« من از بیگانگان هرگز ننالم
که با من هرچه کرد آن آشنا کرد »
دلم بر عشق بابا مبتلا بود
من اینجا بودم و آن سر کجا بود
تمنای من از خصم دغا بود
« گر از سلطان، طمع کردم خطا بود
که از دلبر وفا جستم وفا کرد »
به بار ای دیده چون ابر خروشان
نیاید ناله زین خانه بدوشان
بگو «یاسر» ازین آتش خموشان
« بشارت بر به کوی می فروشان
که «حافظ» توبه از زهد و ریا کرد »
**
محمود تاری «یاسر»✍
#شب_سوم_محرم
.
.
#مرثیه_خوانی #دشتی
#واحد
خودم دیدم وجودت شعله ور بود
حسن جان ناله ی تو بی اثر بود
نکش آه ومکن سرفه حسن جان
که خونِ لخته بر لب بیشتر بود
خودم آورده ام تشتی برایت
دو چشمم شاهد خون جگر بود
ز آه وناله زینب هل کرده
خودم دیدم که شاهدپشت در بود
ز تابوت و زدفن تو دو صد آه
هجوم تیر و تن باچشم تر بود
به دفنت بود عباس وحسینت
که تیرازبهره تشیع .دردسر بود
تن وتابوت یکجاغرق خون است
که دوران غمت آقابه سر بود
📓شعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
.
زیارتعاشورا۩خلج۩دشتی.mp3
14.76M
🌹 #زیارت_عاشورا
🎙 با نوای حاج حسن خلج ۩ #دشتی
4_5933713137235657768.mp3
4.32M
#نوحه ی جانسوز (#دشتی)
آرزومه ای خدا،پرواز از این خونه كنم
قبل رفتن گیسوی،زینبم و شونه كنم
می روم از این دنیا
می شود علی تنها
من میگم رفتنیم،زینب میگه بازم بمون
ای پرستو بمون و ،بازم برای من بخون
می روم از این دنیا
می شود علی تنها
تا پای جون دادنم،من واسه جونت سپرم
تار مویی نشه كم،از سر تو تاج سرم
بشكند اگر دستم
یاور علی هستم
بین زهرا و علی،آتش در فاصله شد
محسنم اصغر شد و ،دومی هم حرمله شد
می كشه منو آخر
داغ غربت حیدر
دشمن هیزم آورده
فاطمه مگه مُرده
🎤حاج مهدی سلحشور
#فاطمیه
1. دشتی 1387.mp3
3.55M
#روضه_حضرت_ام_البنین
#حاج_سید_مهدی_میرداماد
با دشتی شروع میکنند اما در ادامه وارد دستگاه شور میشوند ، خصوصا اون شعر : بعد از تو ای ماه مدینه ... که سبک گل پونه هاست ...
#حضرت_ام_البنین
#دشتی
#روضه_بازگشت_به_مدینه جانسوز_حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام و #حضرت_ام_البنین سلام الله علیها _ ویژه شب جمعه _سید مهدی میرداماد
🍂
اخی .... الا مادر به قربون جمالت
اخ رخ چون بدر و ابروی هلالت
آخ ... آخ ... شنیدم کام عطشان جان سپردی
گل ام البنین شیرم حلالت ....
ای حسین .....
گل ام البنین شیرم حلالت .... 2
🍂
شد آسمانم بی ستاره
سوغاتی زینب شده یک مشک پاره ....
*زینب برا ام البنین سوغاتی آورده ...
سوغاتی زینب شده یک مشک پاره ....
آمد شب دلگیری من ... ( ای دریغا )2
رفته عصای پیری من ... ( ای دریغا ) 2
بعد از تو ای ماه مدینه
من ماندم و شرم از سکینه ..... 2
در خواب دیدم (عباسم خواب دیدم،ان شاالله درست نباشه)
در خواب دیدم در منایی ...(پیش زهرا)2
دیدم سوار نیزه هایی ... ( پیش زهرا ) 2
حسین .....
🍂
کربلا بگو حسین .....
مدینه بگو حسین .....
شفای مریض ها بگو حسین .....
فرج امام زمان(عج) بگو حسین .....
به ابوالفضل (ع) یا الله ....
#سید_مهدی_میرداماد
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#روضه_شب_جمعه
#بازگشت_به_مدینه
.
.
#حضرت_ام_البنین
(سبک #دشتی)
دریغا بازهم غم درکمینه
دلِ اهل ولا زار و غمینه
زبعدِ داغِ زهرای مطهر
وفاتِ حضرتِ ام البنینه
همان بانویِ تقوا وبصیرت
همو جانش امیرالمومنینه
درودِ حق به عباسِ رشیدش
زکین درعلقمه قطعُ الیمینه
زبعدِآنکه دستانش جداشد
به فرقِ او عمودِ آهنینه
گرفته برکمر فرزندِ زهرا
دودستش راکه دیگر بی معینه
بدید آن پیکر خونین زیکسو
زسویی هم دو دستش برزمینه
دگر شیران او هم گشته پرپر
فدایی یک بیک در راهِ دینه
اگرچه داغشان سخت وگران بود
غمش داغِ امامِ سّومینه
برای یک بیک قبر مثالی
معیّن کرده عزّت آفرینه
نشسته برمزارِ شیرمردان
سراید مرثیه با سوزِ سینه
به دورش حلقه زن جمعی زنسوان
همه گریان زاشک آن حزینه
چنان می نالد اوکز ناله هایش
که جاری اشکِ مروانِ لعینه
ز داغِ پورِ زهرا و بنینش
خمیده قامتِ آن بی قرینه
غم وغصه شده قوت وغذایش
پریشان سالها ام البنینه
زپا افتاد از داغِ شهیدان
چه گویم ناله هایش آتشینه
ببست ام الادب چشمش زدنیا
به جنت نزدِ زهرا همنشینه
خدایش داده اورا آبرویی
که بابِ حاجتی بر مومنینه
خدا داند که اخلاصش چه کرده
که قلبِ عالمی اندوهگینه
سراید مرثیه دانا برایش
دل او هم ازاین ماتم غمینه
25/10/1400 برابر با دوازدهم جمادی الثانی 1443
رسول دانا
.
.
#دشتی
#خروج_از_مدینه
#حرکت_کاروان_امام_حسین
گل باغ جنان بودیم و رفتیم
پیمبر را نشان بودیم و رفتیم
مدینه ای تمام خاطراتم!
(اگر بار گران بودیم و رفتیم)
وداعی تلخ کردم با پیمبر
نهادم صورتم بر قبر مادر
دلم تنگ حسن شد ای خدایا
بقیع رفتم برای بار آخر
نوایی می زند آتش به سینه
رود همراه بابایش سکینه
رسد روزی که بی بابا بیاید!
خداحافظ... خداحافظ مدینه
دل بی تاب را تابی بیاور
شبم تاریکه، مهتابی بیاور
شده اُم البَنین وقت جدایی
برای بدرقه آبی بیاور
ببین زینب که جانی در تنم نیست
دگر چاره به غیر از رفتنم نیست
چنان در این سفر غارت شوم من
که حتی بنگری پیراهنم نیست
بود تا همره من أشجع النّاس
کجا و کی کنم من درد، احساس؟!
ز چشم بَد نگهدارش خدایا
که گردد خیمه غارت بعد عباس
نباشد این وداع آخر من!
بگفتا رازهایی مادر من
شود گودال جمع پنج تن جمع
نَهَد بر دامنش مادر، سر من
خدایا هم علیمی هم خبیری
پذیرفتم هر آن چه می پذیری
برای ما شهادت بوده عادت
ولی ای وای از داغ اسیری
دل ارباب از هجران کباب است
رقیه در بَرَش طفل رباب است
پدر گفتا: که خوش باشی عزیزم
بدان روزی رسد جایت خرابه است
علی اصغر انصاریان✍
.
.
#مناجات
#دشتی
شبانگاهان چو برخیزم ز بستر
بخوانم دوست را بادیده تر
بگیرم دامن مولی الموالی
نشانش می دهم این دست خالی
بگویم مهربان مهربانان!
تو هستی گوهر این چشم گریان
چو گردی روبرو با بنده خود
ببینی بنده شرمنده خود
تو هرچه می شوی بر من خطا پوش
محبت های تو گردد فراموش
چه شیرین است یا رب گفتگویت
که یک ساعت نشینم روبرویت
چو رحمت بر دلم جاری نمایی
دگر من هم شوم عمری خدایی
خداوندا به آه و سوز مولا
به حق ناله جانسوز زهرا
مرا در بندگی نصرت کن ای دوست
قبول درگه لطفت کن ای دوست
به آه سینه ی زخم اسیران
به آن ویران نشین شام ویران
دل ما را تسلی کن ز هر غم
بیا ما را بخر ای دوست درهم
شاعر : محمود ژولیده
.
#مثنوی
#شهادت_امام_علی
(#دشتی)
امشب زمین وآسمان را غم گرفته
با نالة محزون زینب دم گرفته
بابای ِ ما حاجت روا می گردی امشب
از داغِ سی ساله رها می گردی امشب
از خونِ سر بر رخ حنا می بندی امشب
چشمانِ خود بستی ولی می خندی امشب
امشب دگر وا می شود دستانِ بسته
چشمِ انتظارت مادرم پهلوشکسته
باید که امشب زخم، چون مادر بِبَندم
باچادرِ زهرا سرِ حیدر بِبَندم
باآهِ خود آتش کشیدی آسمان را
دورِ دهانِ خود بچرخانی زبان را
اِذنم دهی بایاد کوچه ای عزیزم
خاکِ تمام ِ کوفه را بر سر بریم
من خاطراتی تلخ از بیمار دارم
لبهایِ خود را رویِ زخمت می گذارم
با پاکشیدن بر زمین ،تو در بَرِ خود
بازی نکن با گیسوانِ دخترِ خود
بارِ دگر بر زخمِ ما مَرهَم نیامد
چون پهلویِ مادر سرِ تو هم نیامد
من نذر کردم مثلِ پیشانیت بابا
درشهرِ کوفه بشکند دشمن سرم را
با بودنِ تو حرمت من حفظ گردد
ای کاش دیگر زینب اینجا برنگردد
اصلا بَدَم می آید از این شهرِ ویران
ای کاش بعد از تو بمیرم من پدرجان
در نیزه سازی جمله قهّارند اینان
وقتِ غنیمت گُرگِ بازارند اینان
پرتابِ سنگِ کوفه مشهور است بابا
حتی هدف بر نیزه ای دور است بابا
ترسم غرورِ دخترِ تو لطمه بیند
راسُ حسینم روی خاکستر نشیند
چشمِ حرامی ها ببندد دست و پایم
بوسیدنِ او دردِ سر گردد برایم
می دانم آخر قبلة سیار گردم
آواره بین کوچه و بازار گردم
جز سفره تو دست بر نانی نبُردم
یک تکه حتی نانِ خیراتی نخوردم
می ترسم اینجا کوفیان فکر چه چیزند
درپیش پایم نان و خرمایی بریزند
✍ قاسم نعمتی
#شب_قدر #امام_علی
#امام_علی_علیه_السلام_شهادت
.............................................................
.
.
#دشتی
#ورودیه
بلای جون هرچی دختره دشت
چقد خاکش مغیلان پروره دشت
شریعه تا فرات از داغ عباس
هنوزم هر دو تا چشمش تره دشت
رسیدن کاروانِ اشک و ماتم
پر از غم شد دل ماه محرم
حسین جان! چشم از انگشتر تو
الهی ساربون برداره کم کم
از این غم شیعه جا داره بمیره
تموم عمرش و ماتم بگیره
بگو بابای این آقا که کشتن
هنوز انگشترش دست فقیره
غمات پایان ندارن...آه زینب
دو چشمت خون میبارن...آه زینب
ابالفضل و که زانوش شد رکابت
به زانو در میارن...آه زینب
غروب کربلا زینب اسیره
جهان باید از این ماتم بمیره
ابالفضل و علی اکبر که رفتن
رکاب محملش رو کی میگیره
مسعود یوسف پور✍
.
.
#دشتی
#پنجم_صفر
#حضرت_رقیه
الهی زخم رو بالش نیفته
گذار غم به احوالش نیفته
تموم راه سنگ و خار دیدم
الهی زجر دنبالش نیفته
پای این درد، غم اشکش در اومد
خرابه دم به دم اشکش دراومد
همین که دید زخمای تنت رو
زن غساله هم اشکش دراومد
قدش کوچیکه و ناقه بلنده
غمش قلب منو از سینه کنده
هنوز از کوچه داغ تازه داریم
الهی زجر راهش رو نبنده
تموم روضه ی امشب همینه
واسه غسلت نیومد تا بشینه
هنوزم یادشه زخمای مادر
چطوری زخمتو زینب ببینه
کف پاش داشت باغ لاله میشد
هوا لبریز آه و ناله میشد
غمو "سر بسته" میگم...با قد خم
سه ساله داشت هجده ساله میشد
(سیلیش زدن، مثل زهرا، پیشِ محارمش کتک خورد ...)
مسعود یوسف پور
#شب_سوم_محرم
.
#دشتی
#شب_هفتم_امام_حسین_ع
فدای چشم چون دریای زینب
بمیرم واسه ی غمهای زینب
شب هفتم سر قبر حسینش
چقدر خالیه امشب جای زینب
شب هفتم شده زینب کجایی
سر قبر حسین خود بیایی
شب هفتم کنار قبر سقا
بگو ام البنین داد از جدایی
یه گوشه زار و تنهایی رقیه
گرفته ذکر بابایی رقیه
به یاد اصغر شیرین زبونش
داره میخونه لالایی رقیه
بگو پس نور چشمای ترت کو
بگو شبه پیمبر اکبرت کو
نه حر موند و نه عبدالله و قاسم
ابالفضل ،ساقی آب آورت کو
شب هفتم شد و قلبم کبابه
همه دنیا به چشم ما سرابه
امون از داغ طفل شیرخواره
که حالش از همه بدتر ربابه
میسوزونه غمت از ما پر وبال
چه سخته همسفر با قوم دجال
تو بیداری که پیش شمر و زجرم
تو خوابم میرم هرشب بین گودال
شب هفتم گرفتم روضه ی سر
امان از ناله ی پر سوز خواهر
اسیر شمر بودم من اگر که
نبودم مجلس ختمت برادر
بنال ای دل از این غم بی شماره
ندارد اسمانم یک ستاره
شب هفتم شده شیون کن ای دل
به یاد آن گلوی پاره پاره
حسین کریمی نیا
.
💢 #نوحه #حضرت_زینب
💢 #مهدی_اکبری #دشتی
#جامانده_کربلا
مگه هر کی بد شد دل نداره
مگه عشقت برام حاصل نداره
مگه آدم بدا عاشق نمیشن
به والله دل كمه دنیارو میدم
اگه عشقت نبود اینجا نبودم
گرفته عشق توكل وجودم
توكه از دلرباها دل ربودی
در عشقت چرا بر من گشودی
غم عشقت بیابون پرورم کرد
هوای وصل و بی بال و پرم کرد
به ما گفتی ۳ صبوری کن صبوری
صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد
برادر جان سلیمان زمانی
چرا انگشت و انگشتر نداری
بمیرم من مگر خواهر نداری
مسلمانان حسین مادر ندارد
غریب است و کسی بر سر ندارد
چهل شب است و دعایم خدا کند که بمیرم
چرا من از تو جدایم خدا کند که بمیرم
برون ز کوی تو رفتم کنون که برگشتم
نیاز و من به عصایم خدا کند که بمیرم
از وقتی که بوسیدمش یه اربعین گذشته
من که چشام نمی بینه قبرش کجای دشته
عشقت نذاشت نه همسری نه مادری بفهمم
خودت دعا کن بمیرم تا برسم به سهمم
از بس تو صورتم زدم چشام سیاهی میره
داداش یه مژده زینبت همین روزا میمیره
.👇
haj abas meftah-pedar.mp3
5.53M
#پدر
#ختم_پدر
دشتی حاج عباس مفتاح – آهنگ و مداحی #دشتی فوت پدر
همیشه مونس و یاروم پدر بود
به وقت رنج غم خواروم پدر بود
چو پروانه اگه بال و پرم سوخت
ولی شمع شب تارم پدر بود
ای دل ای دل ای دل ای دل
منم آنکه پدر رفته ز دستش
منم آنکه پدر رفته ز دستش
دعایش میکنم تا زنده هستم
میگفت یکی که از تب هجران جگرم سوخت
از آتش این داغ ز پا تا به سرم سوخت
از آمدن باد خزان من چه بگویم
کز بی خبری آمد و باغ و شجرم سوخت
🌼
دشتی حاج عباس مفتاح