eitaa logo
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
1.3هزار دنبال‌کننده
27.3هزار عکس
20.2هزار ویدیو
768 فایل
🔹کانال حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان مدرسهٔ علمیهٔ امام صادق علیه‌السلام گرگان (محمدتقی خان سابق) در سال ۱۳۵۴ه.ش توسط مرحوم آیت‌الله حاج سید حبیب‌الله طاهری گرگانی تجدید بنا شد 🔹سایت : www.emamsadegh.ir 🔹ارتباط با ادمین @Treasure1
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨 با اعلام ارتش و از همین لحظه، ورود هرگونه هواپیما به اراضی اشغالی ممنوع است.😁 ✅ ۲۰ شرکت هواپیمایی، تمام به اراضی اشغالی را کردند. 🔥 رسانه‌های عبری گزارش دادند که در پی حمله‌ی موشکی یمن به فرودگاه بن‌گوریون ، دست‌کم ۲۰ شرکت بین‌المللی پروازهای خود به این فرودگاه را به حالت تعلیق در آوردند! حمله به فرودگاه بن گوریون، بورس تل‌آویو را نیز تحت تأثیر قرار داده و ۵۰ درصد از بخشهای اقتصادی متحمل خسارات شده‌اند. ✍ ایجاد موازنه‌ی وحشت در شهرها و شهرک‌های اشغالی، یعنی و این دقیقا همان چیزی‌ست که نیروی نیابتی در غرب آسیا از آن وحشت دارند! علاوه بر دریایی، حالا آنها و اعلام منطقه‌ی در اراضی اشغالی توسط یمنی‌های مقتدر، اقتصاد متلاطم صهیونیست‌ها را دچار تنش فراوان میکند و شهرک‌نشینان چندملیتی چندپاسپورتی را به فکر فروخواهد برد که آیا ماندن در اشغالی صرفه دارد یا خیر؟! 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
14.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌یمنی‌ها لحظه‌به‌لحظهٔ حمله تا غرق‌کردن کشتیِ مرتبط با صهیونیست‌ها را منتشر کردند 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
❌نداشتنِ شرک است (۱) 🚨مشرک‌ها هستند ✍️...‌ طبق قرآن، برای شدن و یاورِ مهدی (عج) بار آمدن، زمینه‌ی وجودِ مؤمن باید شود، ابعاد وجودی انسانِ مهدوی باید پاک و تطهیر باشد؛ هم برزخ او و هم روحِ او باید از آلودگی‌ها و از نجاسات پاک شود. شاید بگویید: مگر هم داریم؟! مگر می‌شود کسی مؤمن باشد و باز نیاز به تطهیر داشته باشد؟! جوابِ این سؤال را از بپرسیم! ⁉️قرآن! نظر تو در این‌باره چیست؟! آیا نجاساتِ روحی برای مؤمنین وجود دارد؟ بله، یک نوع اعتقاد است؛ کسی که اعتقاداتش قرآنی نباشد؛ آن مقداری را که از دیگران گرفته؛ شرک است؛ و کسی که شرک بورزد طبق آیه ۲۸ توبه: «إنَّمَا المُشرِکونَ نَجَسٌ»؛ مشرکین هستند! مگر شرک یک‌جور اعتقاد نیست؟ بله هست! خیلی وقت‌ها حتی در رفتار فرد هم هیچ بُروزی ندارد؛ اما به صرف اینکه فردِ مؤمن، به چیزهایی از نظامِ إلهی اعتقاد صحیح نداشته باشد؛ است و مشرک، است؛ چرا؟ اینکه یک اعتقاد قلبی است؟ پس نجاستِ در قلب است و قلبِ این فرد نجس و آلوده به اعتقاداتِ مشرکانه است؛ لذا این فرد دیگر نیست؛ کسی که اعتقاد به شرک دارد؛ نیست و اگر می‌خواهد یاورِ مهدی (عج) شود؛ باید از طریقِ قلبش، سپس روح‌اش، سپس برزخ‌اش، سپس افکارش و در نهایت اعمالش را منطبق با خدا قرار دهد. 📌خداوند در این‌باره، در سوره یوسف، آیات ۱۰۵ تا ۱۰۸ یک بحث عجیبی را با عنوانِ یا همان مطرح می‌فرماید. دقت کنید؛ در آیه ۱۰۵ آماده: «وَ كَأَيِّن مِنْ آيَةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الأَرضِ يَمُرُّونَ عَلَيهَا وَ هُم عَنهَا مُعرِضُون» و در آسمان‌ها و زمين چه بسيار و صحنه‌ها قرار داده شده؛ اما آن‌ها [با غفلت و بى‌اعتنایی] از کنارِ آیات مى‌گذرند درحالى‌كه ! اگر کسی این‌طور رفتار کند چه مشکلی دارد؟! طبقِ آیه ۱۰۶ «وَ مَا يُؤمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُم مُشرِكُونَ» و بيشترِ این‌ها به خدا [و آیاتِ خدایی] نمى‌آورند مگر اینكه [ایمان‌شان، قاطی دارد و] است! یعنی این‌ها مؤمن هستند؛ و اما ! همان‌طور که خدا در آیه ۲۸ توبه فرمود؛ شرک، است؛ و اگر کسی حتی مؤمنِ به خدا باشد اما به و صحنه‌های خدایی اعتنا نکند و بخواهد خودش یا دیگران را داشته باشد؛ مؤمنِ مشرک است، ایمانش مشرکانه است؛ لذا در آیه ۱۰۷ می‌فرماید: «أَ فَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِيَهُم غَاشِيَةٌ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ أَو تَأتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغتَةً وَ هُم لَا يَشعُرُونَ» آيا این‌ها [که ایمانشان مشرکانه است] از عذابِ غاشیه و همه‌گیری [که طبقِ آیاتِ ۱۰ و ۱۱ دخان، همان عذاب‌های دخانی و جنّی در آخرالزمان است] در هستند؟! يا اینکه بغتتاً و ناگاه السّاعه بیاید درحالى‌كه این‌ها بی‌شعورند!! 🔹ببینید خدا حتی را از این افراد برمی‌دارد؛ این‌ها حتماً در عذابِ دخان و آخرالزمان گیر می‌کنند؛ چرا؟! چون خدا در آیه ۸۲ انعام می‌فرماید: «الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَم يَلبِسُوا إيمَانَهُم بِظُلمٍ أُولٰئِكَ لَهُمُ الأَمنُ وَ هُم مُهتَدُون» كسانى كه ايمان دارند و ايمان‌شان را به ظلمی [چون شرک] آلوده نکرده‌اند، و ايمنى [از عذاب] براى آنان قرار داده شده است و آنان هدایت شدگانند. چقدر جالب، کسی که طبق این آیه، ایمانش آغشته به نباشد؛ از عقوبت‌ها و فتنه‌ها در است! خب این چه ربطی به در آیاتِ ۱۰۶ و ۱۰۷ یوسف دارد؟! ربطش این است که لقمان حکیم در آیه ۱۳ سوره لقمان به فرزندش فرمود: «يَا بُنَيَّ لَا تُشرِك بِاللَّه إنَّ الشِّركَ لَظُلمٌ عَظِيمٌ» پسرم! هرگز به خدا شرک نورز که شرک، بزرگی است. ▪️درنتیجه: کسی که به آیات، نشانه‌ها و صحنه‌های خدایی در دنیا نکند؛ ولو مؤمن باشد؛ ایمانش مشرکانه است؛ و ، ظلم است؛ و نجاست است؛ و کسی که نجاستِ قلبی و نجاستِ عملی داشته باشد؛ حتی اگر در مقولاتی به خدا داشته باشد؛ باز هم از فتنه‌ها و عذاب‌ها در امان نخواهد بود! مثلاً در همین آیه ۱۰۷ یوسف فرمود: وقتی عذاب بیاید؛ این بظاهر مؤمنانِ مشرک، بخاطر از غاشیه در امان نیستند! غاشیه چیست؟! جواب در آیاتِ ۹ تا ۱۶ سوره دخان است و خدا در آیه ۱۰ و ۱۱ می‌فرماید: «فَارتَقِب يَومَ تَأتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُبِين • يَغشَى النَّاسَ هذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ» مراقب باشید که روزی از آسمان می‌آید و «يَغشَى» یعنی به گونه‌ی ، همه انسان‌ها را در برمی‌گیرد! «رَبَّنَا إكشِفْ عَنَّا العَذَابَ إِنَّا مُؤمِنُون» مؤمنین می‌گویند: خدایا! ما که مؤمن هستیم؛ خواهشاً عذاب را از ما بردار! چرا این‌ها در امان نیستند؟ چون مؤمنانِ مشرک‌اند و قبل از عذاب‌ها باید از نجاسات می‌شدند. 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
⁉️#دوستان! تا دقایقی دیگر اولین پست درباره #منشأِ_قدرتِ «عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» یا همان أ
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۱] ⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵] ✍️... در این مدت مدام از جنگ، سرکوبیِ فسادِ اول بنی‌اسرائیل، آخرالزمان، صحنه‌های سخت و مواجهه‌ی جدّی با صحبت کردیم و مدام گفتیم که تنها راه نجات و یاور شدن، أنصاراللهی یا همان أنصارالمهدی شدن است! برای اینکه این مطلب را صحبت کنیم؛ به جای‌جای قرآن سفر کردیم و با معارفِ عظیمی آشنا شدیم؛ از جمله معرفتِ ضمیرِ «نا» و وجهِ أسمائیِ اهل‌بیت (ع) که گفتیم خدا ابتدا صفات و أسماءاش را خلق کرد و سپس از همان اوج عالم، طبقه به طبقه، عوالم و موجودات را به واسطه‌ی همین صفات و أسماء که وجوه عالی اهل‌بیت (ع) است؛ خلق کرد؛ پس ما درونِ نورِ اهل‌بیت (ع) هستیم؛ بلکه درونِ اهل‌بیت (ع) هستیم. ‼️وقتی به ماجرای عیسی (ع) در سوره آل‌عمران و مائده و سپس به تبعِ ایشان به أنصاراللهِ عیسایی می‌نگریم؛ می‌بینیم که ایشان به شدت، به أسمائیِ اهل‌بیت (ع) حالا با مصداقِ «الرّوح» یا «روحُ القُدُس» متصل و در ارتباط هستند؛ که وجهی نوری از فاطمه زهرا (س) است؛ و دارند از این نور در راستای برنامه‌ی بهره‌ها می‌برند؛ وقتی به موسی (ع) و به تبعِ ایشان به أنصاراللهِ موسایی مثلِ نگاه می‌کنیم؛ می‌بینیم که ایشان هم به شدت وصلِ به وجهِ نوریِ اهل‌بیت (ع) با مصداقِ «مِنْ آياتِنَا الکُبریٰ» هستند؛ و قبلاً مطرح کردیم که این، وجهی نوری از مولا امیرالمؤمنین (ع) است. همچنین وقتی بحثِ أنصاراللهِ محمّدی در سوره صف را هم که نگاه کنیم؛ باز خداوند آنجا دارد از «نُورُ الله» که وجهِ نوراللهیِ امام زمان (عج) و أسمِ «اَلْهُدیٰ» که طبقِ حدیث، وجهی نوری از اهل‌بیت (ع) است؛ در آیاتِ ۸ و ۹ صحبت می‌کند. ⁉️لذا می‌توانیم نتیجه بگیریم که سطحِ و تعامل با اهل‌بیت (ع) برای شدن، باید بسیار فراتر از ایمان به وجهِ و اهل‌بیت (ع) و تاریخچه زندگی ایشان در دنیا باشد. باید با وجوه عوالمی ایشان از درون قرآن آشنا شد و ایمان آورد؛ سپس بر اساس این نوع از ایمان، با خدا تعامل کرد و به سوی مهدویت رفت؛ مثلاً در آیه ۱۱۰ اسراء ببینید، خدا می‌فرماید: «قُلِ أدْعُوا اللّهَ أَوِ أدعُوا الرَّحمنَ أيًّا ما تَدعُوا فَلَهُ الأَسماءُ الحُسنیٰ» یا رسول‌الله! به آن‌ها بگو: الله را صدا بزنید یا رحمان را صدا بزنید؛ هر کدام از أسم‌های خدا را صدا بزنید؛ أسم‌های حسنیٰ برای خداست! نمی‌فرماید که این أسم‌ها خدا هستند؛ بلکه می‌فرماید: «فَلَهُ الأَسماءُ الحُسنیٰ» یعنی این أسم‌های حسنیٰ برای خدا هستند؛ این‌ها نیستند؛ بلکه خدا مالک و صاحبِ این أسماء است! مگر این أسماء چیست که خدا مالکِ آن‌هاست؟! اینکه أسماءُ الحُسنیٰ چیست و چه کاربردی دارد را باید در سوره طه توضیح بدهیم؛ تقریباً بخش‌های زیاد و کاملی از أسماءُ الحُسنیٰ نسبت به بحثِ أنصارالله و مهدویت، در سوره طه توضیح داده شده که ما در حدود ۲۰ پست، به آن خواهیم پرداخت. ▪️اما قبلش بدانید که خداوند ۴ بار در از أسماءُ الحُسنیٰ صحبت می‌کند؛ که در آیات ۱۱۰ إسراء، ۱۸۰ اعراف، ۸ طه و ۲۴ حشر آمده است. این ۴ بار در قرآن را که در حدیث و خودِ اهل‌بیت (ع) دنبال می‌کنیم؛ به روایات جالبی می‌رسیم که می‌فرمایند: أسماءُ الحُسنیٰ ما اهل‌بیت (ع) هستیم؛ مثلاً امام صادق (ع) می‌فرماید: «فِي قَولِ اللَّهِ عَزَّوجَلَّ: «وَ لِلَّهِ الأَسْماءُ الحُسْنى‏ فَادْعُوهُ بِها» قَالَ نَحنُ‏ وَ اللَّهِ‏ الأَسمَاءُ الحُسْنَى‏ الَّتِي لَا يَقْبَلُ اللَّهُ مِنَ العِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِمَعرِفَتِنَا» [اصول کافی، ج ۱، ص ۱۴۳]، اینکه خدا در قرآن فرموده: برای خداوند إسم‌های حُسنا هست؛ پس خدا را با آن‌ها ؛ به خدا قسم که ما آن أسماءُ الحُسنیٰ هستیم؛ و خداوند هیچ عملی را از بندگانش نمی‌کند مگر با معرفتِ ما اهل‌بیت (ع). 🔆 چرا؟ مگر چه اهمیت و کاربردی دارد؟ خب این‌ها را باید مفصل صحبت کنیم؛ ولی به عنوانِ مقدمه خوب است بدانیم که این وجه از نورِ اهل‌بیت (ع)، کاربرد دارد؛به عنوان مثال امام رضا (ع) می‌فرمایند: «إِذَا نَزَلَتْ بِکُم شَدِیدَةٌ فَاستَعِینُوا بِنَا عَلَی اللَّهِ عَزَّوجَلَّ وَ هُوَ قَولُهُ: وَللّهِ الأَسماءُ الحُسنیٰ فَأدعُوهُ بِها» (اعراف ۱۸۰) هر وقت [بالأخص شدائدِ آخرالزمان] بر شما نازل شد؛ «بِنَا» به واسطه‌ی ما ضمیرِ «نا» از خدا کمک بگیرید؛ اما با وجهِ أسماءُ الحُسناییِ ما، چنانچه خدا در آیه ۱۸۰ اعراف فرمود: أسماءُ الحُسنیٰ برای خداست؛پس از طریق آن خدا را صدا بزنید و با خدا تعامل کنید. [الاختصاص، ص ۲۶۴] ببینید،طبقِ این قبیل احادیث که ذیلِ آیاتِ قرآن مطرح شده؛ أسماءُ الحُسنیٰ یک در دنیاست که ما از این پس، می‌خواهیم بیشتر به مطلب بپردازیم. ان‌شاءالله. 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۱۴] ⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵] ✍️... در پستِ قبل از سه موضوع مهم در راستای مهدویت و أنصاراللهی صحبت کردیم که چگونه می‌شود شد و از قوایِ عظیمِ وَلایَةُ علیّ یا نورِ ضمیرِ «نا» در صحنه‌های سختِ آخرالزمان استفاده گرفت؛ که آن سه موضوع به ترتیب عبارت است از: 1️⃣ اهل‌بیت (ع) مثلِ خورشید پشتِ ابر هستند که نورشان همه‌جا منتشر است؛ لذا می‌شود از پشتِ ابر، از نور وجودِ ایشان بهرمند شد. 2️⃣ اما ما باید از وجهِ أسماءُ الحُسناییِ اهل‌بیت (ع) که نوری منتشر است و دارد عالم و آدم را بسوی سرزمینِ ظهور یا بهشتِ الحُسنیٰ سوق می‌دهد؛ مستقیماً بهره ببریم. 3️⃣ چراکه برای یاورِ مهدی شدن، برای خاصیت داشتن و أنصارالله شدن، برای امنیت داشتن در خلالِ فتنِ آخرالزمان، طبق سوره صفّ باید حجاب‌ها، یا به تعبیر احادیثِ انتفاع، باید اعتقادی و صفاتیِ میانِ خورشید و خود را کنار بزنیم تا با استفاده مستقیم از نورِ أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا»، در مهدویت کارآمد باشیم. ❌اکنون در ادامه بحث می‌خواهیم اهمیتِ و به وجهِ أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا» را از درونِ آیاتِ سوره نور بیان کنیم؛ در پستِ قبل گفتیم که طبقِ آیاتِ ۳۹و۴۰: «الَّذينَ کَفَرُوا أعمالُهُم کَسَراب» کافران اعمال‌شان مثلِ سراب است؛ «أَو کَظُلُماتٍ في بَحرٍ لُجِّيٍّ يَغشاهُ مَوجٌ مِن فَوقِهِ مَوجٌ مِن فَوقِهِ سَحابٌ» یا گویی در یک دریای مواج هستند که بالای سرشان پُر از است! یعنی نمود برزخیِ اعمالِ مثلِ موجی است که بر خودشان فرود می‌آید؛ یا مثلِ ابرهایی است که بالای سرشان ایجاد شده و مانع از نور می‌شود. وقتی سیاقِ آیه ۴۰ یعنی از آیه ۳۴ تا ۴۰ را نگاه می‌کنیم؛ صحبت درباره گروه خاصی از مسلمین است؛ به عبارت دیگر سوره نور از همان ابتدا درباره وعظ و اندرز به مؤمنین است که یک جاهایی خطا و خلاف دارد؛ خدا مدام خط‌کش می‌گذارد و تذکر می‌دهد! چرا؟ چون در آیه اول این سوره می‌فرماید: «سُورَةٌ أَنزَلنَاهَا وَ فَرَضنَاهَا وَ أَنزَلنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَعَلَّكُم تَذَكَّرُون» ضمیرِ «نا» می‌فرماید: ما این سوره را نازل کردیم و آن را بر شما واجب قرار دادیم و در آن آياتِ روشن‌کننده را هم نازل كرديم تا اهلِ ذکر و محضر شويد. 🔹پس سوره نور برای اهلِ کتاب نیست، برای مسلمین است؛ اما وقتی در سوره دقت می‌کنیم؛ خدا بواسطه‌ی ضمیرِ «نا»، در این سوره مدام با مؤمنین صحبت می‌کند نه مسلمین، پس باز تخصیص دارد؛ درباره مؤمنین هم یک تخصیصِ دیگر دارد؛ کجا؟ وقتی در آیه ۳۵ از معرفتِ «اللهُ نُور» صحبت می‌کند؛ بلافاصله در آیه ۳۶ می‌فرماید: «فِي بُيُوتٍ أذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرفَعَ وَ يُذكَرَ فِيهَا إسْمُه» این فقط درونِ آن خانه‌های معین قرار دارد؛ که طبقِ حدیث (ع) هستند؛ و اگر کسی وارد این خانه‌ها شود؛ اولاً إذنِ خدا بر رفعت دادن او تعلق گرفته؛ دوماً «يُذكَرَ فِيهَا إسْمُه» او به محضرِ أسمائیِ خدا راه داده می‌شود. هدفِ این سوره که واجب هم هست؛ چه بود؟! در آیه اول فرمود: «لَعَلَّكُم تَذَكَّرُون» شاید به محضرِ خدا راه داده شوید؛ چه محضری؟! در آیه ۳۵و۳۶ جنسِ این محضر که است را توضیح می‌دهد؛ سپس در آیه ۳۷و۳۸ از اهلِ این محضر و جزای آن‌ها صحبت می‌کند و در آیه ۳۹و۴۰ از کافران سخن می‌گوید! کدام کافران؟! اهلِ کتاب؟ نه، سوره برای مسلمانان نازل و واجب شده؛ همه مسلمانان؟! نه، عمومِ آن‌ها اهل‌بیت (ع) را قبول نکردند؛ مؤمنین؟ بله، روی کلام با مؤمنانِ به اهل‌بیت (ع) است! ‼️خدا در این آیات با شیعیانِ اهل‌بیت (ع) کار دارد نه با همه مسلمانان، اما بسیاری از شیعیان هم اصلاً و ابداً با وجوهِ أسمائی و أسماءُ الحُسناییِ اهل‌بیت (ع) نیستند! چرا آشنا نیستند؟! مگر خدا در قرآن نیاورد؟ مگر خودِ اهل‌بیت (ع) بار‌ها و بار‌ها در روایات، از این وجوهِ عوالمی خودشان صحبت نکردند؟! پس چرا شما هنوز به این معرفت هستید؟! چرا کم‌کاری کردید؟! چرا سراغ فضائلِ عوالمی و محضرهای أسمائیِ ایشان نرفتید؟! از اینجا به بعد آیاتِ ۳۹و۴۰ جایگاه پیدا می‌کند؛ و خدا می‌فرماید: ای کافرانِ نسبت به محضرِ أسمائیِ من، توسطِ ضمیرِ «نا»، چون در آیه اول خدا بواسطه ضمیرِ «نا» فرمود: ما سوره را نازل و واجب کردیم تا شما به این محضر بیایید؛ اگر کافر شوید؛ همه‌ی اعمالِ خوبتان، مثلِ و است؛ و قطورِ این کفر، نمی‌گذارد از نورِ أسماءُ الله بهره ببرید؛ الله، نور است؛ نه، بلکه إسمِ الله نور است؛ و محضرِ أسمائیِ الله هم همه‌جا و همیشه برپاست؛ اما شما شیعیان بخاطر به این نوع محضر محروم هستید! بیایید کفر به این محضرِ أسمائی را کنار بزنید و وارد این خانه‌ها شوید تا رفعتتان بدهند. ... 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۱۵] ⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵] ✍️... وقتی می‌گوییم که در صورتِ کفر به محضرِ أسمائیِ خدا، اعمال خوب یک مؤمن مثلِ و است؛ به این معنا نیست که دیگر کار ما تمام شد؛ لکن این از ایمان خیلی برای خدا مهم است؛ مثلاً در آیه ۱۸۰ اعراف می‌فرماید: «وَ لِلَّهِ الأَسمَاءُ الحُسنَىٰ فَادعُوهُ بِهَا» أسماءُ الحُسنیٰ برای خداست؛ پس بواسطه‌ی این‌ها سراغ خدا بیایید و از او درخواست کنید! ❌خودمان قضاوت کنیم؛ کدام یک از ما تاکنون این‌طور رفتار کردیم و وارد محضرِ أسماءُ الحُسناییِ خدا شده و به این وسیله از خدا درخواست کردیم؟ ما سراغ وِرد، ذکر، ادعیه و این قبیل مقولات رفتیم؛ حرم اهل‌بیت (ع) رفتیم؛ ضریح بی‌جان را محکم چسبیدیم؛ صدا را به آسمان بلند کردیم؛ اما هیچ وقت از طریقِ وجهِ أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا» که نوری منتشر در همه‌جای عالم است؛ سراغ خدا نرفتیم؛ اصلاً با این معرفت آشنا نبودیم؛ لذا مدام به چپ و راست کشیده شدیم؛ این یعنی چه؟ یعنی ، خیلی رفتار بدی است؛ خدا خیلی از الحاد متنفر است؛ لذا در همین آیه ۱۸۰ اعراف به رسول‌الله می‌فرماید: «وَ ذَرُوا الَّذِينَ يُلحِدُونَ فِي أَسْمَائِه» این‌هایی که با وجهِ أسماءُ الحُسناییِ اهل‌بیت (ع) کاری ندارند؛ و بجای رفتن به محضرِ أسمائیِ خدا، مدام به چپ و راست کشیده می‌شوند؛ یا رسول‌الله! این‌ها را دیگر رها کن، این‌ها نسبت به محضرِ أسمائیِ من هستند! خیلی خطرناک است؛ شبیهِ این بحث را کجا داریم؟ سوره نور، آیاتِ ۳۵تا۴۰، خدا ابتدا از وجهِ أسمائی و نوریِ اهل‌بیت (ع) در آیه ۳۵ صحبت می‌کند؛ سپس در آیه ۳۶ محضرِ أسمائیِ خودش بواسطه‌ی ، یعنی اهل‌بیت (ع) را توضیح می‌دهد؛ سپس از خوبان و جزای آن‌ها در قبالِ این محضر صحبت کرده و در نهایت به آن دسته از مؤمنین که به این نوع محضر ندارند؛ می‌گوید: ! کلّی هم برایشان عقوبت قرار می‌دهد! ببینید خدا چه غیرتی به وجهِ أسمائیِ اهل‌بیت (ع) دارد! 🟠 بقدری این درجه از برای خدا مهم است که در آیه ۱۸۰ اعراف، به کسی که واجدِ آن نباشد؛ می‌گوید: ! و در آیه ۳۹ نور می‌فرماید: ! و هر دوی این‌ها یعنی هم مؤمنینِ ملِحد و هم مؤمنینِ کافر به وجهِ أسمائیِ اهل‌بیت (ع) عقوبت می‌شوند. در آیه ۱۸۰ اعراف به رسول‌الله (ص) می‌فرماید: این‌ها را رها کن؛ و در آیه ۴۰ نور می‌فرماید: «مَنْ لَم يَجعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُور» کسی که خدا برایش قرار ندهد؛ هرگز نوری نخواهد داشت! ببینید چقدر حساس است! کسی که خدا برایش نور قرار ندهد؛ هرگز نمی‌شود! چرا؟! چون در سوره نور از «اللهُ نُور» و «إِسْمُهُ» صحبت کرد؛ بعد فرمود کسی که به این محضرِ نوری باشد؛ برایش قرار نمی‌دهم؛ در سوره صفّ هم که درباره نورُالله و است؛ در آیه ۸ می‌فرماید: «يُرِيدُونَ لِيُطفِئُوا نُورَ اللهِ بِأَفوَاهِهِم وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَو كَرِهَ الكَافِرُونَ» یک مشت می‌خواهند نورُالله را با خاموش کنند؛ درحالی که خدا نورش را با وجود کراهتِ تامّ می‌کند؛ کدام کافران؟ طبقِ احادیثِ ذیل همین آیه، کافرانِ به (ع)، لذا این قبیل کافران، از نورُالله و به تبع، از أنصارالله شدن محروم خواهند بود. ⁉️خب، چاره چیست؟ کار را فهمیدیم؛ حالا چکار کنیم که در زمره‌ی و نسبت به وجهِ أسماءُ الحُسناییِ اهل‌بیت (ع) نباشیم؟ بلکه با ایشان یار باشیم! 1️⃣ طبقِ سوره صف و سوره نور، باید به این فضیلتِ اهل‌بیت (ع) بیاوریم که تراب‌باش دارد این قسمت را از درونِ قرآن در اختیار شما قرار می‌دهد. 2️⃣ طبقِ آیه ۳۵ نور درونِ این خانه‌های نورانی بیاییم و مدام خودمان را در نور اهل‌بیت (ع) ببینیم تا رفعت داده شویم. 3️⃣ طبقِ آیه ۳۷ نور، «رِجالٌ لَا تُلهِيهِم تِجارَةٌ و لَا بَيعٌ عَن ذِكْرِ الله» مردانی مرد باشیم بر این ، همه ارزش‌های إلهی یک طرف، محضرِ أسمائیِ اهل‌بیت (ع) یک طرف، اصلاً این یک چیز دیگری است؛ با و التزامِ عملی به این محضریّت، شما أنصارالله می‌شوید؛ «رَجُل» در این آیه، به معنای فردِ مذکر نیست؛ بلکه منظور مردِ میدان عمل است؛ کسی که هیچ معامله، شراکت و او را از محضرِ أسمائیِ خدا غافل نکند؛ «رِجَالٌ» یعنی آن مردانِ مردی که «لا تُلهِيهِم تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ» هیچ کسب و کار و تجارتی آن‌ها به رفتارهای بی‌خود نمی‌کشاند؛ از چه چیزی؟ «عَن ذِكْرِ الله» از محضرِ خدا، و چون در آیه ۳۶ فرمود: «إسْمُه» پس «ذِكْرِ الله» می‌شود محضرِ خدا بواسطه‌ی وجهِ أسمائیِ اهل‌بیت (ع) حالا «إِقَامِ الصَّلَاة و إِيتَاءِ الزَّكَاة» درونِ این محضر، نماز برپا دارید و دیگر اعمال را انجام دهید. ... 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۱۵] ⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵] ✍️... وقتی می‌گ
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۱۶] ⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵] ✍️... براساسِ معرفتِ أسمائی در سوره نور، ما باید ابتدا درونِ یکی از که وجهِ أسمائیِ اهل‌بیت (ع) است؛ بیاییم؛ سپس مردانه بر این ارزش کنیم و درونِ این محضر، به اعمال مختلف بپردازیم. مثلاً در ایام عزای مولایمان امام حسین (ع)، عزادار باشیم؛ اما فقط ماجرای جسمانیِ مولا نباشیم؛ بلکه در باشیم؛ چراکه اهل‌بیت (ع) چه در زمان حیات و چه بعد از شهادت، وجهِ نورانی دارند و با این وجه همیشه و همه‌جا حضورِ فاعلی و دارند. ‼️نقل می‌شود روزی سلمان و ابوذر در خلوتی مثلاً در یک نخلستان نزد مولا (ع) آمدند و درخواست معرفتی کردند؛ جایی که غریبه‌ای نبود و مولا راحت می‌توانستند اسرارِ معارفی را صحبت کنند؛ فرمودند: بچه‌ها! دنبالِ ما باشید؛ معرفتِ نورِ ما را کسب کنید که این حدیث، تحتِ عنوان «معرفةٌ بالنّورانیّه» مطرح می‌شود و بارها اهل‌بیت (ع) به خودشان دعوت می‌کردند؛ لکن ما خودمان به این جنبه از اهل‌بیت توجه نمی‌‌کنیم؛ و بابِ از نور را به روی خودمان بسته‌ایم. 🔹پس تمام اهل‌بیت (ع) علاوه بر اینکه وجهِ جسمانی داشتند؛ یک زمانی به دنیا آمدند؛ یک زمانی هم از دنیا رفتند؛ وجه نوری و أسمائی که همیشگی هست نیز دارند! و اکنون (عج) با جسمِ مادّی در قید حیات هستند؛ اما ایشان و دیگر اهل‌بیت (ع)، از زمان‌های بسیار دور با وجهِ أسمائی‌شان همیشه بودند؛ همه‌جا بودند؛ همه‌جا هستند و همه‌جا خواهند بود؛ و در کلّ پهنه آسمان‌ها و زمین نیز هستند. ما باید به سمتِ به وجهِ نورانیِ اهل‌بیت (ع) برویم و از نورِ ایشان استفاده کنیم. 📌 در آیه ۸ صفّ، وجهِ نورانی یا همان وجه أسمائیِ اهل‌بیت (ع) است؛ و چون بخشی از این نور در دارد بکار برده می‌شود که طبقِ سوره صفّ، همه‌چیز را در آسمان‌ها و زمین بسوی بکشاند؛ از این جنبه به آن أسماءُ الحُسنیٰ گفته می‌شود؛ و از وجهِ نوراللهی یا أسماءُ الحسنایی، استفاده از نورِ اهل‌بیت (ع)، مثلِ استفاده از خورشید است. چه موقع؟ کجا؟ در هر زمان و در هر مکان! یافتنِ مبارک امام زمان (عج) سخت است و تا خودشان اجازه ندهند؛ ما نمی‌‌توانیم ایشان را زیارت کنیم یا بشناسیم، اما استفاده از وجه نورانیِ ایشان پیوسته بابش بر همگان باز است؛ لکن ما غرقِ حجاب هستیم. ❌این نورالله یعنی أسماءُ الحُسنیٰ تحت عنوانِ نورالله، در بالاتر به شکل نور است؛ درست است که أسماءُ الحُسنیٰ است؛ اما اگر کسی بتواند وجهِ أسماءُ الحُسناییِ اهل‌بیت (ع) را ببیند؛ به شکل نور می‌بیند، انواری منتشر که همه‌جا را فرا گرفته‌اند. طبق حدیثِ انتفاع، انسان‌ها روی زمین هستند و ابرها انسان‌ها را فرا گرفته‌اند، بالا سر انسان‌ها ابر است و بالای ابرها اهل‌بیت (ع) قرار دارد؛ یا نورِ أسماءُ الحُسناییِ اهل‌بیت (ع) در ارتفاعاتِ بالا قرار دارد که در حدیث به نور خورشید مثال می‌زنند؛ ما هم که روی زمین هستیم؛ و بین نورِ أسماءُ الحُسناییِ اهل‌بیت (ع) و ما ابرهای اعمال بی‌خود و اعتقاداتِ غیر قرآنی قرار دارد. برای اینکه بشود از نورِ اهل‌بیت (ع) استفاده کرد؛ باید این ابرها را کم کرد یا باید این ابرها را کنار زد. 🟠خدا انسان را خلق کرد برای اینکه پیوسته در محضرِ اهل‌بیت (ع) باشد. اگر شما در محضر اهل‌بیت (ع) باشید؛ و کنید که بیشتر در محضر جلو بروید؛ این می‌شود زندگی و اصلاً تعریف انسان به این است. ما چقدر به می‌پردازیم؟ چقدر سعی در قربِ به محضرِ داریم؟ چند درصد از اوقاتِ شبانه‌روز ما تذکره به سوی ذکْر یا محضر است؟ آن قسمت‌هایی که تذکره داریم؛ یعنی سعیِ به سوی محضر داریم؛ بسیار پاک‌کننده و تطهیرکننده است، بقیه‌اش چه؟ می‌شود. اعتقادات، صفات و رفتارهای ما اگر در محضرِ نورِ اهل‌بیت (ع) نباشد؛ صرفاً تبدیل به ابر و می‌شود. 🔰خدا در سوره صفّ از گروهی نام می‌برد که این‌ها را کم می‌کنند؛ نه تنها بین خودشان و نورالله ابر ایجاد و اضافه نمی‌‌کنند، بلکه ابر را مدام کم می‌کنند، در آیه ۱۴ صفّ خدا از این افراد تحت عنوان صحبت می‌کند. ببینید جایگاه أنصارالله کجاست و چه نسبتی با آسمان دارند؟ اگر گفته می‌شود که بیایید أنصارالله باشید یعنی همت کن ابر اضافه نکن، همت کن ابرهای وجودت را کم کن؛ نورالله را دارد می‌تاباند، شما اگر پشتوانه‌ی نور و می‌خواهی؛ ابر اضافه نکن؛ آیا می‌خواهی خدا را نصرت کنی؟! در رفع حجب بکوش، امام (ره) جزو این افراد بود، سعی کرد حجاب‌های مختلف را از خودش پس بزند؛ خدا هم نورالله را از وجود ایشان تاباند و اثر نورالله در قالبِ انقلابِ ایران بروز کرد. 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۱۸] ⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵] ✍️... دنیای امر
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۱۹] ⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵] ✍️... بعد از مدت‌ها، دوباره داریم وارد سوره‌ی صفّ می‌شویم؛ و بدانید که بسیاری از و عظمت‌های مهدوی و آخرالزمانی در سوره صفّ که اکنون در حالِ ورود به آن هستیم؛ قرار دارد! وقتی خدا در آیه ۱۴ می‌فرماید: «كُونُوا أَنصَارَ الله» بیایید أنصار الله شوید؛ بلافاصله در همین آیه با جمله‌ی «فَآمَنَتْ» از یک صحبت می‌کند؛ ایمانی که به تبعِ آن می‌فرماید: «فَأَيَّدنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلى عَدُوِّهِم فَأصبَحُوا ظَاهِرِين» ما ضمیرِ «نا» این دسته از مؤمنینِ خاص را علیه دشمنانشان تأیید می‌کنیم؛ لذا پیوسته در میادین جنگ، پیروز خواهند شد! پس این که خدا در این آیه مدّنظر دارد؛ بارِ معنایی بسیار قوی‌ای دارد؛ اولیّات نیست؛ حتی ایمانی نیست که بعدش بفرماید؛ عملِ صالح انجام دهید؛ تقوا بورزید و یا رفتارهای دیگر، این ایمان هرچه هست؛ تمام این‌ها بلکه قوی‌تر از این اعمال را در ذاتِ خودش دارد؛ یعنی به صرفِ این ایمان، کلی محصول و برای فرد قرار داده می‌شود. ‼️ این بحث را در آیاتِ ۴و۵ بقره داریم؛ خدا در آیه ۴ فرموده: «الَّذینَ یُؤْمِنونَ بِما أُنزِلَ إِلَیكَ» این‌ها به چیزی که بر رسول‌الله نازل شده؛ ایمان دارند؛ سپس در آیه ۵ می‌فرماید این مؤمنین بر هدایت بوده و ! این چیزی که بر رسول‌الله نازل شده چیست که اینقدر اهمیت و ثمرات دارد؟! توضیح این از ایمان در آیه ۶۷ مائده است: «یا أَیُّهَا الرَّسول! بَلِّغ ما أُنزِلَ إِلَیكَ» این چیزی که بر شما نازل شد را به مردم ابلاغ کن! چه چیزی را؟ این ولایتی که برایت نازل کردم! این آیه‌ی است؛ و این ولایتِ خداست که بر رسول‌الله نازل شده تا در غدیر، به (ع) وصل شود. لذا در آیه ۶۸ می‌فرماید: «لَیَزیدَنَّ کَثیرًا مِنهُم ما أُنزِلَ إلَیكَ مِنْ رَبِّکَ طُغیانًا وَ کُفرًا» یا رسول‌الله! این‌ها وقتی از که بر شما نازل شده و شما به علیّ (ع) وصل کردی؛ مطلع می‌شوند؛ مدام بر و اضافه می‌شود! این‌ها به جای ایمان به ولایتِ علیّ (ع)، طغیان و نسبت به آن دارند! این‌ها به «ما أُنزِلَ إلَیكَ» یعنی ، ایمانِ ولایی که ندارند هیچ، بلکه دشمنی می‌ورزند! در حالی که طبق آیه ۴ بقره، یک گروهی «یُؤمِنونَ بِما أُنزِلَ إلَیك» هستند. 🔴در جامعه اسلامی هم طبقِ آیاتِ ۶۷ و ۶۹ مائده، مسلمانان می‌شوند: یک دسته «النّاس» در آیه ۶۷ که خدا حاضر نیست حتی به این‌ها بگوید مسلمان، دسته دوم «الَّذینَ آمَنوا» در آیه ۶۹ که بعد خواهیم گفت این‌ها مؤمنانِ آخرالزمانی به ولایتِ علیّ (ع) هستند. پس کسانی که در ولایتِ مولا امیرالمؤمنین (ع) را قبول نکردند خدا به آنها می‌فرماید «النّاس» یعنی مردم! اما در همین بحث، کسانی که ولایتِ امیرالمؤمنین (ع) را قبول کردند و ایمان آوردند؛ به آن‌ها در آیه ۶۹ می‌فرماید: «الَّذینَ آمَنوا» که این‌ها طبق ۴و۵ بقره، به صرفِ همین ایمانی که به «ما أُنزِلَ إلَیكَ» دارند؛ هم بر هدایت‌اند و هم رستگارانند! پس ما از یک مقوله‌ای تحت عنوان داریم صحبت می‌کنیم. 📌مشابه همین بحث را در آیه ۱۴ صفّ داریم؛ «الَّذینَ آمَنوا» این، ایمان ولایی است. یعنی چه؟ ما که به جسمِ اهل‌بیت (ع) دسترسی نداریم که بگوییم آمدیم تحتِ ولایت‌ شما؛ به جسم برزخیِ هم دسترسی نداریم؛ پس به چه بُعدی از ایشان دسترسی داریم؟ به وجه أسمائیِ ایشان و چون خودشان اهتمام در مهدویت دارند؛ مایلند که بیشتر با وجه شناخته شوند، لذا ایمان ولایی یعنی ایمان به وجه نورالله و أسماءُ الحُسناییِ ضمیر «نا» که اگر می‌خواهیم باشیم؛ باید به این تعریف از نورالله، طبقِ ، ایمان داشته باشیم، ابرازِ ارادت کنیم، هم‌دل، همراه، همگام و آن باشیم. این درجه از تشیع یعنی کسی که وجه أسماءُ الحُسناییِ ضمیر «نا» که نوری منتشر در همه‌ی زمان‌ها و مکان‌ها هست را کند. لذا هیچ یک از ما نمی‌تواند بگوید که به مولا (ع) دسترسی ندارم؛ بلکه همین الآن شما در نورِ أسمائیِ مولا هستی؛ نوری که همیشه و همه‌جا حضور دارد و خدا از طریق آن دارد بر عالم و آدم خدایی می‌کند. 💡اگر ما این نوع ایمانِ ولایی یعنی ایمان به وجه أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا» را در خودمان عملی کنیم؛ به شدت بر ما می‌گذارد؛ ما را دگرگون می‌کند و وجودمان شیشه می‌شود؛ لذا طبق آیه ۱۴ صف، خدا بواسطه ضمیرِ «نا» «فَأَيَّدنَا الَّذينَ آمَنُوا» را انجام می‌دهد! این می‌شود مؤمن بودن؛ یعنی فرد دربِ قلبش را باز کند تا ایمانِ ولایی در وجودش پیدا کند؛ صفات و رفتارهایش را نورانی کند؛ و این می‌شود أنصارالله با پشتیبانی ضمیرِ «نا». ... 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۱۹] ⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵] ✍️... بعد از مد
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۲۰] ⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵] ✍️... دنیا عجیب خواهد شد؛ چون واردِ شده‌ایم. در آیه ۱۴ صفّ که سوره أنصاراللهی است؛ خدا از دو طبقه انسان‌های مثبت، صحبت می‌کند؛ یکی و دیگری به أنصارالله، کسانی که طبقِ همین آیه، تنها فعلِ‌شان، داشتن به أنصارالله است. از بین رفتارهای مختلف، خدا می‌فرماید به صِرف ایمان، این‌ها مؤمنِ به أنصارالله می‌شوند و ضمیرِ «نا» از درونِ وجود آن‌ها فعلِ را انجام می‌دهد؛ تأیید تقریباً یک اقدام و اِعمال کردنی است که حتماً به محصول منجر شود که در ادامه توضیح می‌دهیم. ⁉️رفتارِ ۹بار در قرآن آمده که یک فرقِ اساسی آن با ، تضمین در محصول است؛ طبق قرآن در مقطعِ نصرت، لزوماً پیروزی یا محصولِ گرانقدر نیست؛ اما در رفتار تأیید، تمام آن ۹باری که در قرآن آمده؛ حتماً محصول دارد. در همین آیه ۱۴ صفّ ببینید، وقتی ضمیرِ «نا» با فعلِ تأییدِ مؤمنانِ به أنصارالله واردِ میدان می‌شود؛ بی برو برگرد «فَأَصبَحوا ظاهِرین» یعنی پیروزی قطعی واقع می‌شود! حتی احتمالِ شکست نیست؛ یکی از ویژگی‌های دورانِ أنصاراللهی این است. این رفتار در ابتدای انقلاب تاکنون نبود؛ بلکه صرفاً «نَصرٌ مِنَ الله» بود؛ اما در دروانِ أنصاراللهی «أَیَّدنا» واقع می‌شود که یک تفاوت عمده با همین تضمین است. خدا در آیه ۱۳ صف فرمود: «نَصرٌ مِن الله و فَتحٌ قَریب» یعنی صرفاً نصر و فتح، اما در مقطع أنصاراللهی «فَـ أَيَّدنَا الَّذِينَ آمَنُوا... فَـ أَصبَحوا ظاهِرین»، این حرف فاء، است که برای حتمیّتِ نتیجه و محصول آمده؛ یعنی حتماً به تبعِ تأییدِ ضمیرِ «نا»، عطا می‌شود. 🧐مثلاً «أَیَّدناهُ» تأیید بواسطه ضمیرِ «نا»، ۳بار درباره عیسی (ع) آمده، محصولش چیست؟ اینکه ایشان کارش به معجزات عیسایی رسید؛ یا در می‌فرماید: «يُؤَيِّدُ بِنَصرِه» ما شما را کردیم؛ محصول؟ پیروزیِ مطلق؛ و بدون استثناء در همه این ۹ آیه درباره تأیید، محصولِ ۱۰۰درصدی پررنگ است؛ خود آیه ۱۴ صفّ هم یکی از همین مصادیق است؛ و رفتاری که خدا در آیه ۱۴ معرفی می‌کند؛ است: «فَآمَنَت» یا «الَّذینَ آمَنوا»، مؤمنانِ به أنصارالله برای تأیید شدن، فقط باید ایمان داشته باشند! این ایمان چیزی است که در خود أنصارالله خیلی پررنگ است که به مؤمنانِ به أنصارالله هم کشیده می‌شود؛ به حدی و اثرگذار است که بخاطر این ایمان از آنها رفع حجاب می‌شود تا اینکه برخی أنصارالله می‌شوند و بعضی دیگر، مؤمنانِ به أنصارالله، لذا از شیشه وجودشان صورت می‌گیرد، نور پایین می‌آید و اثر می‌گذارد و نورالله از طریق شیشه وجود این افراد، کار انجام می‌دهد. 🟢پس در بحث اِعمال نورالله وقتی در آیه ۱۴ صفّ گفته می‌شود «یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنوا! کونوا أَنصارَ الله» موضوع این نیست که أنصارالله بیایند نور را بتابانند؛ بلکه أنصارالله باید حجاب را از خودشان کنار بزنند تا ضمیرِ «نا» با وجه نوراللّهی نور را بتاباند. این موضوع مهمی است؛ چون منشأِ قدرت و توانِ أنصارالله همین تابشِ نورالله است که توسط وجهِ أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا»، از مجرای وجودشان می‌تابد. 🧩از مهم‌ترین روش‌هایی هم که حجاب‌ها را کنار می‌زند بحث‌های ضمیرِ «نا» در قرآن است که افکار و اعتقادات انسان را جراحی می‌کند؛ و ایمان صحیح قرآنی را در قلبِ فرد می‌آورد. بحثِ ضمیر «نا» خیلی در عالم مهم است و آن چیزی که در سوره صف پررنگ است؛ وجه أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا» است؛ لذا یک رفتار خیلی مطرح است! چه رفتاری؟ . این ایمان در آیه ۱۴ چیست که اگر آن را داشته باشید؛ ضمیرِ «نا» شما را می‌کند. در آیه ۱۴ همین که می‌فرماید: «فَآمَنَتْ طائِفَةٌ» بلافاصله «فَأَیَّدنَا الَّذینَ آمَنوا». یعنی ایمان به چه چیزی در سوره صفّ مدنظر است که به صرف ایمان به آن موضوع، ابرها کنار زده می‌شود؛ تا من ابتدا جزو مؤمنانِ به أنصارالله و بعد از مدتی جزو أنصارالله شوم؛ که تبعه‌اش هم «فَأَصبَحوا ظاهِرین» باشد. اگر می‌خواهیم بر دشمنان، ۱۰۰٪ غلبه کنیم؛ باید ایمان به موضوعی بیاوریم که ابرها را از بالا سرمان کنار بزند و ضمیرِ «نا» با وجه أسماءُ الحُسناییِ نورالله ما را تأیید کند و از طریق ما نور را بتاباند تا دشمن را مغلوب کند، شکست دهد و آن‌ها را نابود کند. 📌آن ایمان، ایمانِ ولایی است؛ یعنی ایمان به فاعلیتِ از طریق ضمیرِ «نا» با وجه أسماءُ الحُسنایی که منجر به ظهور می‌‌شود. ازین منظر، فاعل نورالله کیست؟ خدا بواسطه ضمیرِ «نا» است؛ همانطور که خودش در آیه ۱۴ فرمود: «فَأَیَّدنا». فاعلیت أنصارالله به چه صورت است؟ بصورت پس زدن ابرهای بی‌خودِ بالا سرشان؛ و این آغاز مباحثِ جدیدِ ضمیرِ «نا» در قرآن است‌. 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
🟢 ایمانِ ولایی به ضمیرِ «نا» [۲] ✍️... ما در سوره‌ی طه با مصادیقی از طبقاتِ ضمیرِ «نا» و مراحل فرود
🟢 ایمانِ ولایی به ضمیرِ «نا» [۳] ✍️... در پستِ قبل گفتیم که در طی فرودِ ضمیرِ «نا» به اعماق، خداوند طبق آیه ۸ سوره صفّ، را در دنیا تامّ می‌کند و طبق آیه ۹، با این کار ظهور را محقّق می‌گرداند! خودِ این نورالله طبق حدیث اهل‌بیت (ع) هستند؛ و به حسب رفتاری که دارند انجام می‌دهند؛ یعنی سوق دادنِ نشئه دنیا به سوی ظهور؛ وجه أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا» هستند که به شکل نوری تمامِ عالم را دربرگرفته‌اند. 🔆اینکه همه‌جا را احاطه کرده‌اند؛ این می‌شود أسماءُ الحُسنیٰ یا امامتِ نورالله که همه‌چیز را به سوی مهدویت جریان می‌دهند؛ این جریان دادن در این همه‌جا می‌شود . ولایت، وجهِ جریان دادن و اداره‌کنندگی درونِ امامت است. امام، ولیّ هم هست؛ امام، درون امامتش کار انجام می‌دهد؛ یعنی ضمن اینکه همه‌چیز را دربرگرفته؛ سوق می‌دهد به سوی ماجرایی؛ اینکه سوق می‌دهد؛ این می‌شود ولایتِ امام. ‼️پس وقتی گفته می‌شود نورالله، این‌ها به حسب ماهیت، أسماءُ الحُسنیٰ هستند، به حسب اینکه همه‌جا را احاطه کرده‌اند؛ امام هستند، به حسب اینکه نشئه دنیا را دارند به سوی می‌برند؛ این فعل‌شان ولایت است؛ نه اینکه ولایت همان امامت است. از مهم‌ترین کارهایی که امام انجام می‌دهد؛ ولایت است. حالا چه کسی دارد این پایین مؤمنانِ به را تأیید می‌کند؟ همان وجه نوراللّهیِ ضمیرِ «نا». وقتی گفته می‌شود «فَأَیَّدنا» مؤمن باید توضیحِ این را بلد باشد که: ۱.همان نورالله ۲.یا وجه أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا» ۳.که امام هستند و همه‌چیز را به حسب امامت، درونِ خودشان دارند ۴.همه‌چیز را دارند ولایت می‌کنند ۵.در مسیرِ ولایتِ نشئه دنیا به سرزمینِ ظهور، از بابِ تکریم، سراغ این دسته از مؤمنین هم می‌آیند و از آنها دعوت می‌کنند که بیایید أنصارالله شوید 🧩این توضیح خیلی مهم است؛ لذا در زمانه ما که زمانه آیه ۱۴ صفّ است؛ ما باید مؤمن به نورالله و رفتارِ نورالله باشیم؛ یعنی وجه أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا» که دارند همه‌چیز را در حیطه امامتِ خودشان، ولایت می‌کنند و دنیا بلکه کلّ آسمان‌ها و زمین را بسوی ظهور سوق می‌دهند را بشناسیم و زمانی که با «فَأَیَّدْنا» در آیه ۱۴ صف مواجه می‌شویم؛ نگوییم چه کسی دارد صحبت می‌کند؟ بلکه بدانیم مهدویت، کسی که پرقدرتِ سوق دادن دنیا بسوی ظهور است؛ کسانی که هم امامِ مهدویت هستند و هم ولیِّ مهدویت، این‌ها دارند صحبت می‌کنند؛ و اصلاً آمده‌اند ما را هم با نورشان علیه تأیید کنند؛ رفتاری که منجر به پیروزی قطعی می‌شود؛ و این، وجهی از ولایتِ ایشان است، لذا ما باید به ایشان ایمان داشته باشیم؛ ایمان به ولایتِ ایشان، ایمان به امامتِ ایشان، ایمان به هویتِ نوری ایشان، ایمان وجهِ أسماءُ الحُسناییِ ایشان و درمجموع باید به همه‌ی این ابعاد، قرآنی داشته باشیم. 🟢این بزرگواران، همیشه هستند؛ الآن هم هستند، همه‌جا هستند؛ در این مکان و در هر جای دیگری هم هم‌زمان هستند، بی‌کار هم نیستند؛ می‌فرمایند ما داریم نشئه دنیا را بسوی نشئه ظهور سوق می‌دهیم، ضمن اینکه کل حیطه بزرگِ عوالم را دربر دارند و دارند همه‌چیز و همه‌کس را ولایت می‌کنند؛ تا دنیا پایین آمده‌اند و می‌فرمایند؛ می‌خواهیم شما را هم ولایت کنیم، این «فَأَیَّدنا» شاخه‌ای از ولایت‌شان است. 🔻اینکه ضمیرِ «نا» فرمود ما تأییدتان می‌کنیم؛ امروز این نیاز فوری ماست؛ اکنون ما هستیم و یک دنیا دشمن، دشمنانِ نامرد و سر تا پا مسلح، دشمنی که اصل تکنولوژی برای آن‌ها و دست آن‌هاست؛ و تنها بخشِ کوچکی از آن را در اختیار ما می‌گذارند. ما از جنبه تکنولوژی بخواهیم با دشمن بجنگیم؛ خب جنگِ تکنولوژیک هم خرابی زیادی دارد و هم کلّی ضایعات دارد؛ در چنین شرایطی ما به و محتاج‌تریم؛ و ضمیرِ «نا» یعنی همان نورالله، یا همان وجه أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا»، یا همان امامِ آسمان‌ها و زمین و یا ولیِّ آسمان‌ها و زمین،تا عمق آمده‌اند تا ما را علیه دشمنان‌مان تأیید کنند!! تأیید بار معنایی عظیمی دارد؛ یعنی اِعمالِ قدرتی که حتماً در این ماجرا به پیروزی منجر شود. 🟡لذا بیایید به ولیِّ نور به سوی ظهور، بیاوریم و عملاً تحتِ ولایتِ ایشان باشیم؛ تحت ولایتِ بودن یعنی اَمر از ولیّ و حرف شنوی از ما، در حالی که ماها در این زمانه به جسمِ دسترسی نداریم! پس چه کنیم؟ طبق آیه ۱۲۶ طه، ضمیرِ «نا» که در اوج عالم است؛ در دنیا به تک‌تک انسان‌ها می‌فرماید: «أَتَتكَ آياتُنَا فَنَسِيتَها» به تو رسید؛ اما تو اعتنا نکردی! یعنی ضمیرِ «نا» در دنیا با زبان صحنه سخن می‌گوید؛ لذا ما عملاً در دنیا اثراتِ ولایتِ ولیِّ نور را بصورت آیات و صحنه‌های مختلف می‌بینیم که تحتِ عنوانِ شناخته می‌شوند. 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
⏰مقطعِ سرکوبیِ اولِ فسادِ اسرائیلیان [۱۱] 📌ارتباطِ آیه ۱۲ إسراء با آیاتِ قبل ✍️... داشتیم درباره‌ی
⏰مقطعِ سرکوبیِ اولِ فسادِ اسرائیلیان [۱۲] 📌توحیدِ ولایی در مهدویت ✍️... این بحثی که در امتدادِ مباحثِ آیه ۱۲ إسراء دارد آغاز می‌شود؛ یکی از مباحثِ سختِ قرآنی و بسیار خواهد بود. چرا؟ چون می‌خواهیم از ساختار بی‌نظیر حاکم بر مهدویت سخن بگوییم؛ چیزی که اصلاً در جامعه ما مطرح نیست! نگاه نخبگانِ ما به مهدویت، از منظر تولد امام دوازدهم، غیبت، آخرالزمان و سپس ظهور است؛ یعنی یک نگاه صرفاً به مهدویت، نه حتی نگاه دو بعدی، بلکه نگاه خطی، درحالی‌که منطق قرآنی مهدویت حکایت از یک و حجمی دارد؛ منظری که جامعه علمی و نخبگانی در جهان اسلام با آن بیگانه است! چرا؟ شاید بخاطر دسیسه‌های یهود! شاید بخاطر تعصباتِ میان‌فرقه‌ای! شاید بخاطر تقریب مذاهب و یا هر چیز دیگر، به هر حال این نسبت به مهدویت در جامعه‌ی ما نیست؛ لذا بحثی دشوار و اما بسیار مهم و کارآمد در این باره را شروع می‌کنیم که شاید حدود ۱۰ پست را به خودش اختصاص دهد. 📌مسیرِ بحث را گم نکنید؛ اکنون در مقطعِ سرکوبیِ فسادِ اولِ بنی‌اسرائیل هستیم؛ یعنی هنوز به شروعِ آخرالزمان حوادث نرسیدیم؛ این دوران، دورانِ أنصاراللهی، و آمادگی برای ورود به آخرالزمانِ دخانی است که تقریباً تمامِ کره‌ی زمین درگیر این ماجرا خواهند شد؛ لذا دارد که در این دوران که هنوز فرصت داریم؛ با ساختار حاکم بر مهدویت و برنامه‌ی خدا در مقاطع پیشِ‌رو از طریق قرآن آشنا شویم؛ بالقرآن کنیم؛ و فی‌القرآن کنیم. 🟢در پستِ قبل از رازِ رشدِ غلامانِ ضمیرِ «نا»‌ به عنوان «عِباداً لَنا» در آیه ۵ إسراء صحبت کردیم؛ و گفتیم که خدا برای کردنِ بنی‌اسرائیل و فسادِ آن‌ها از روی زمین، این افرادِ رشدیافته و قدرتمند را مبعوث خواهد کرد و آن‌ها را برای برپایی آخرالزمان و برنامه‌های مهدوی خود بکار خواهد گرفت؛ لذا اولین قدم در مسیری که آن‌ها طی می‌کنند؛ واجدِ و شدن است که از مهم‌ترین شاخص‌های این ایمان، ایمان به ساحاتِ مختلف توحیدِ إلهی در عالم است که سه ساحت بوده و عبارتند از: ۱_توحید در ذات ۲_توحید در صفات یا توحیدِ صمدی ۳_توحید در نظام یا توحیدِ افعالی ‼️قبلاً گفتیم که این سه ساحتِ ، در حقیقت یکی هستند؛ که اگر سه‌تا بود؛ با عنوان نامگذاری می‌شد نه توحید؛ و خود توحید در عالم بحث‌ها و نظاماتی دارد که خدا در قرآن، به وفور از آن‌ها صحبت کرده است که آیه‌ی اصلی آن «اللهُ الصَّمَد» در سوره اخلاص است! ما ذیلِ این آیه از توحید صمدی سخن می‌گوییم و در آینده خواهیم گفت که چه نظاماتی در مطرح است؟ تابحال این آیه و موضوعات مطروحه در ذیلِ آن فکر کرده‌اید؟! ما حداقل چهارتا نظام از درونِ قرآن را در پست‌های بعد بیان می‌کنیم که عناوین آن‌ها به شرح زیر است: ۱_یکی نظامِ تَشَخّص ۲_یکی نظامِ صَمَد ۳_سوم نظامِ وسائِط ۴_چهارم نظامِ کِسوَت ⁉️چرا می‌خواهیم به این عناوین بپردازیم؟ چرا باید چنین بحثی را در قرآن دنبال کنیم و به آن ایمان بیاوریم؟ چون توحید بر تمامِ مهدویت حاکم است؛ بلکه مهدویت همان توحید است که در دنیا بتدریج ظاهر می‌شود؛ و اگر کسی در این جرگه‌ی توحیدی وارد نشود؛ زیرمجموعه قرار خواهد گرفت! از طرفی ما برای پیدا کردنِ جهتِ مهدویت و جایگاهِ عناصرِ مهدوی از جمله جایگاهِ و نیاز داریم ساختار توحیدی در عالم را بشناسیم؛ اینکه یاورانِ مهدی (عج) در کدام نظامِ توحیدی قرار می‌گیرند و چرا؟ به عنوانِ مثال، یکی از نظاماتِ توحیدی؛ نظامِ وسائط است؛ یعنی کسانی که واسطه‌های إلهی هستند و خدا بوسیله ایشان بر عالم خدایی می‌کند و برنامه‌هایش را تحقق می‌دهد. 🟡ما در بحثِ نظامِ واسطه‌ها، حداقل چهار طبقه از وسائط در برپایی مهدویت را باید مطرح کنیم تا درنهایت، جایگاهِ یارانِ مهدی (عج) در این برنامه‌ی عظیم إلهی معلوم شود؛ چراکه در نظامِ توحیدی واسطه‌ها سه‌چیز خیلی پررنگ است؛ یکی طبقات، یکی شأنِ طبقات و یکی دیگر هم مشخصاتِ هر طبقه، چون برخی از این طبقات، هستند؛ مثلِ و «عِباداً لَنا» در آیه ۵ إسراء و برخی از آن‌ها اصلاً اجرام و أشیاء هستند؛ مثلِ سنگ‌ها، رودخانه‌ها، بادها و حتی عناصر مادی مثل اتم‌ها و مولکول‌ها، ببینید بحث در مهدویت به کجاها کشیده می‌شود! 📈از طرفی شأنِ این واسطه‌ها با هم مساوی نیست؛ بلکه در برخی طبقات مثل بحث ضمیرِ «نا» بقدری ماجرا عظیم و لایتناهی است که هیچ هماوردی برای مقایسه با این طبقه در قرآن و عالم یافت نمی‌شود؛ حتی اولوالعزم مِن الرّسل با این طبقه قابل قیاس نیستند؛ و میان طبقه اول که (ع) هستند با طبقاتِ بعد، تقریباً ۱۰۰ به نزدیکِ ۱ درصد است؛ که ان‌شاءالله در پست‌های بعد به آن می‌پردازیم. ... 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
⏰مقطعِ سرکوبیِ اولِ فسادِ اسرائیلیان [۱۳] ‼️نسبتِ توحید با مهدویت ✍️... دوستان! جهان با سرعت دارد ب
⏰مقطعِ سرکوبیِ اولِ فسادِ اسرائیلیان [۱۴] ‼️نسبتِ توحید با مهدویت ✍️... بحثمان رسید به واسطه‌های خداوندی در عالم و گفتیم که در رأسِ وسائطِ إلهی، خودِ اهل‌بیت (ع) با وجه‌ی ضمیرِ «نا»، با وجهِ أسمائی، با وجهِ أسماءُ الحُسنایی و وجهِ کلماتی هستند که قبلاً نسبتاً مفصل، این معرفت را در قالب پست‌های ضمیرِ «نا» و مطرح کرده‌ایم؛ لکن اکنون می‌خواهیم به طبقاتِ پایین‌ترِ وسائطِ خداوندی بپردازیم؛ واسطه‌هایی که خداوند بخشی از اَعمال و امورش را از طریقِ ایشان اِعمال می‌کند؛ لذا بحث در این رابطه را با معرفیِ طبقه دوم واسطه‌ها ادامه می‌دهیم. 🟢بعد از اهل‌بیت (ع)، در رده‌ای بسیار بسیار نازل‌تر، واسطه‌های طبقه دوم آغاز می‌شوند که در رأس آن‌ها، «أُولُوا العَزمِ‌ مِنَ الرُّسُل» هستند؛ در مقامی نازل‌تر برخی از رسولان (ع) و حتی افرادی مثل مریم (س) نیز در زمره‌ی طبقه دومِ واسطه‌ها قرار دارند؛ مثلاً خدا در آیه ۳۷ آل‌عمران درباره‌ی مریم (س) می‌فرماید: «کُلَّما دَخَلَ عَليها زَكَرِيَّا المِحرابَ وَجَدَ عِندَها رِزقاً» هر وقت زکریا (ع) به محرابِ مریم می‌آمد؛ می‌دید یک رزقی در پیشگاه ایشان گذاشته شده!! اما در محراب، نه بیرونِ محراب! یعنی چه؟! محراب یعنی محلّ ، یعنی مکانی که شخص در آنجا می‌ایستد و با نوع عبادتش، با نوع مسائل شرعی که انجام می‌دهد؛ با شیاطین محاربه می‌کند و شیطنت‌ها را پس می‌زند، وسوسه‌ها را پس می‌زند؛ با محراب، فرد یک حریمی برای خودش درست می‌کند تا در این حریم، نورِ خدا پایین بیاید؛ و نعماتی از جانب خدا در ظرفِ وجود آن فرد نازل شود. وقتی فردی ظرفِ وجودش را از نجاسات، از شیطنت‌ها و از شیاطین می‌کند؛ راه برای نزول نورِ خدا باز می‌شود؛ و این رفتار خیلی زحمت دارد؛ مریم (س) در نوجوانی این مسیر را طی کرد و نعمات از طریقِ خودش در محراب نازل می‌شد. ‼️پس می‌شود مسیر طولانی سلوک را در زمانی کوتاه حرکت کرد. در ظرف وجود مریم، هر دفعه زکریا (ع) می‌آمد؛ می‌دید‌ که جلوی ایشان هست! یک‌بار با تعجب فرمود: «يا مريَمُ أَنَّى لَكِ هذا» ای مریم! این‌ها از کجا آمده؟ ایشان جواب داد از جانبِ خدا! مریم تقریباً دخترخوانده زکریا (ع) بود و خدا تحت تکفل و تعلیم‌وتربیت ایشان، مریم را بجایی رساند که طبق آیه ۱۷۱ نساء، مجرایِ برخی کلماتِ إلهی قرار گرفت. ▪️از دیگر واسطه‌های إلهی در طبقه دوم ، و «أُمَّةٍ مَعدُودَة» هستند؛ همچنین «عِباداً لَنا أُولي‌ بَأسٍ شَديد» که در آشکار خواهند شد و درنهایت «أصحابُ الصِّراطِ السَّوِيِّ». این‌ها کسانی هستند که در اهل‌بیت (ع) با تعالیمی که در قرآن و احادیث مطرح شده؛ داده می‌شوند؛ نه با رفتارهای من‌درآوردی و سلوک نفسانی؛ بلکه با تقیدِ شدید به مسائل شرعی و وظایفی که خدا در قرآن و بواسطه اهل‌بیت (ع) در حدیث فرموده؛ رشد می‌کنند و در طبقه دوم واسطه‌ها قرار می‌گیرند؛ مثلاً أنصارالله طبق سوره صف نورالله می‌شوند؛ نه تنها أنصارالله بلکه طبق آیه ۱۴ سوره صف حتی به أنصارالله هم مجرایِ نورالله می‌شوند: لذا «فَأَيَّدنَا الَّذينَ آمنُوا على‌ عَدُوِّهِم» خدا این‌ها را با نورالله تأیید می‌کند و بوسیله نورالله بر دشمنان‌شان پیروز می‌شوند؛ سپس «فَأَصبَحُوا ظاهِرين». از آنها بالاتر حزب الله هستند که در آیه ۵۶ مائده و ۲۲ مجادله مطرح است. در آیه ۵۶ مائده ارتباط أنصارالله به (ع)؛ و در آیه ۲۲ مجادله ارتباط حزب الله با مادر مهربان (س) مطرح است. 🟡واسطِ طبقه سوم چه کسانی هستند؟ ملائک که در بین خودشان رتبه‌بندی دارند؛ در رأس ملائک، مقرب و پایین‌تر از آن‌ها کرّوبییّن هستند و همین‌طور طبقات مختلف که پایین می‌آید. خود مَلَکُ الموت اَیادی دارد. این تصور عمومی است که فقط مَلَک الموت جان فلانی را گرفت؛ [سجده۱۱] اما معمولاً یکی از ملائک زیرمجموعۀ ایشان، جانِ فرد را می‌گیرد؛ [محمد۲۷] درنهایت خدا می‌فرماید: من جانتان را می‌گیرم؛ [نحل۷۰ و یونس۱۰۴] این یعنی نظامِ واسطه‌ها و خدا ملائک را به خودش نسبت می‌دهد. 📌واسطِ چهارم هم در قرآن مطرح است؛ مثلاً در آیه ۱۷ انفال، صحابه واسطِ طبقه چهارم قرار داده شدند که این موقعیتشان به حسب این نبود که رشد کردند؛ و أنصارالله هرگز در این طبقه‌ی نازل، دسته‌بندی نمی‌شوند؛ چراکه شأن أنصارالله طبقه‌ی دوم است و مجرای نورالله هستند؛ این شأن بقدری بالاست که وقتی خدا در سوره صف که حاکی از مهدویت است؛ أنصارالله را مطرح می‌کند؛ در مقامِ فاعل آن‌ها را پررنگ نمی‌کند؛ بلکه در آیه ۹ می‌فرماید: «لِيُظهِرَهُ على الدِّينِ كُلِّه» او خودش را برپا می‌کند؛ این نوع بیان، نشان از جایگاه أنصارالله در نظامِ توحیدی وسائط دارد؛ خدا خودش مسئولیت فعل‌شان را برعهده می‌گیرد. ... 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir