🔴خلقت از منظر عرفان
.
#محسن_بهرامی
.
تفاوت مهم بین مذهب عرفا و مذهب فلاسفه و متکلمان این است که نزد عارف ایجاد و اعدام (عدم)واقعی در بین نیست بلکه در واقع آنچه در عالم جریان دارد (اظهار) و (اخفا) است .بدین جهت که (ایجاد) و به وجود آمدن شیءازشیء دیگر فرع بر قول به تباین وجودی یا تشکیک وجودی است در حالی که با توجه به وحدت شخصی وجود ایجاد بدان معنا زمینه ای ندارد همچنین (اعدام) نیز معنایی ندارد چرا که در عالم تنها وجود؛وجودِ حق است که واجب بالذات است و عروض عدم نیز براو محال است و مستلزم جمع بین نقیضین میباشد. درنتیجه آنچه که ما ایجادواعدام اشیاء میدانیم در واقع( ظهور)و( خروج) آنها از سیطره ی اسم باطن و غیب حق تعالی و مخزن غیب الهی میباشد،چنانکه تعبیر قرآن کریم:
⬅️(رجوع)(اِنَّاللهِ وَاِنَّا اِلَیهِ رَاجِعُون)۱
ونیز
⬅️(اذهاب)(کُلُ اِلَینَا رَاجِعُونَ)۲
است.نه (عدم و اعدام)به تعبیر مولوی:
صورت ازبی صورتی آمدبرون
بازشدکانا الیه راجعون
. . ابن عربی در کتاب فتوحات مکیّه چنین آورده:
(از آنجا که ازصفات حق تعالی (اذهاب)است نه اعدام چنان که فرمود: اگر خداوند بخواهد ای مردم شما را میبرد و دیگران را میآورد و نفرمود شما را معدوم میکند از این رو استعمال اعدام در این مورد صحیح نیست چرا که آنچه متصف به وجود است،تنها حق تعالی است که در اعیان مظاهر، ظاهر شده و اصلاً عدم به آن ملحق نمیشود ،چراکه اوست که به شیء، در آن حین که اراده ایجادش می کند (کن)( باش) میگوید پس موجود می شود)۳/
⬅️خلاصه به لسان قرآن و عرفان بساط خلقت و جهات به واسطه یک( امر) گسترده شده و به یک (تشر) برچیده میشود.
چنانکه تعبیر دیگری که در عرفان از اذهاب شده (نهی) است که عبارت است از:
انقهار کثرت در وحدت در نهایت امر( قیامت کبری)که(وَعَنَتِ الوُجُوهُ لِلحَیِّ القَیُّومِ)۴/ودرقبال آن امرظهور وحدت است در کثرات درابتدای امر(۵)
که (وَمااَمرُنا اِلّا واحِدَه)۶/
منابع
۱_سوره بقره_آیه۱۵۶
۲_سوره انبیاء_آیه۹۳
۳_فتوحات مکیه ج۱۰ص۴۹۰
۴_سوره طه_ آیه۱۱۱
۵_ابن ترکه،تمهیدالقواعد،ص۱۷۶وتقریرات تمهیدالقواعد
۶_سوره قمر_آیه۵۴
➖➖➖➖➖➖➖
💠کانال 🌿فلسفه نظری🌿
@falsafeh_nazari
🔴نظري اجمالي به سير فلسفه در اسلام
♨️قسمت اول.
⬅️مطالب فوق به نقل از مقاله ی "نظری اجمالی به سیر فلسفه در اسلام" میباشد که خدمت شما عزیزان ارائه میکنیم که پاسخ به شبهات مختلفی که از سمت مخالفان فلسفه اسلامی نیز میشود را داراست.
💠از ورود فلسفه به جهان اسلام در حدود دوازده قرن ميگذرد و در حقيقت دوازده قرن است که مسلمين داراي نوعي حيات علمي هستند که از آن به «حيات فلسفي» ميتوانيم تعبير کنيم.
حيات تعقلي مسلمين مقارن است با ظهور اسلام و تشکيل جامعه اسلامي. قرآن کريم تکيه فراواني به حيات تعقلي دارد و خود پارهاي استدلالات قياسي و منطقي به کار برده است. در کلمات مأثوره از رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله و بالخصوص در آثار مرويه از علي عليه السلام بحثهاي تعقلي دقيق و عميق فراوان است و جداگانه بايد درباره آنها بحث شود. متکلمين اسلامي، قبل از آنکه کتب فلسفي ترجمه شود، به يک سلسله بحثهاي تعقلي و استدلالي پرداختند.
⬅️عليهذا حيات عقلي مسلمين سابقه طولانيتري دارد و چهارده قرن از آن ميگذرد. آنچه دو قرن با ظهور اسلام فاصله دارد نوعي خاص از حيات تعقلي است که ما آن را «حيات فلسفي» ميناميم و با ترجمه آثار يوناني و اسکندراني آغاز شد.
دوره ترجمه ديري نپاييد. ترجمهها متعلق است به قرون دوم و سوم و چهارم هجري. اوج ترجمه در قرن سوم است. از همان قرن سوم دوره تأليف و تصنيف و تحقيق به وسيله مسلمين آغاز گشت. اولين فيلسوف اسلامي که آثار و تأليفات زيادي دارد و ابن النديم در الفهرست به تفصيل از آنها ياد کرده است يعقوب بن اسحاق کندي (متوفا در 260 هجري) است.
مطلبي که لازم است طرح و تحقيق کافي بشود اين است که محصول کار مسلمين در اين دوازده قرن چه بوده است؟ آيا کار مسلمين صرفاً بازگو کردن گفتههاي پيشينيان است؟ آيا نقش مسلمين در تاريخ فلسفه صرفاً اين است که رابط و واسطه انتقال فلسفه از قديم يوناني به جديد اروپايي بودهاند و نقش ديگري نداشتهاند؟ آيا فلسفه اسلامي همچنانکه معروف است به ابن سينا و غزالي و ابن رشد ختم ميشود و از آن به بعد به مطلب قابل توجهي بر نميخوريم؟ آيا در فلسفه اسلامي مطالبي که با فلسفه جديد اروپايي قابل مقايسه و مطابقه باشد وجود ندارد؟
اينها يک سلسله پرسشهاست که بايد به آنها پاسخ داده شود.
💠بديهي است که پاسخ صحيح و دقيق به آنها به اين سادگي نيست، وقت و فرصت و نيروي کافي ميخواهد. خوشبختانه دو سال است که دانشکده الهيات و معارف اسلامي درسي در رشته فلسفه تحت عنوان «سير فلسفه در اسلام» قرار داده است و اميدوار است که اين وظيفه مهم را بتواند انجام دهد.
💢 #ادامه_دارد...
#فلسفه_اسلامی.
#فلسفه.
#فلسفه_یونان.
#افلاطون.
#ارسطو.
#خلفای_عباسی.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
🔴عقل و دین و علم
⬅️اينكه تعيين نسبت عقل و علم برخاسته از آن، و دين كه محصول وحي است و تبيين جايگاه عقل در هندسه معرفت ديني به حلّ اين تعارضِ خيالي و رفع توهم جدايي و تقابل علم و دين مي انجامد، از آن رو است كه علم خود محصول عقل است و به خواست خدا طي مباحث آتي به ويژه مبادي تصوري بحث كه به توضيح مفهوم عقل و دين اختصاص دارد مراد از عقل و حيطه شمول آن روشن خواهد شد و آشكار مي شود كه نه عقل در برابر حس و تجربه است و نه مقصود ما از عنوان «عقل و دين» بررسي نسبت خصوص عقل تجريدي محض كه در فلسفه مطلق متبلور مي شود، با دين است.
⬅️علم تجربي، رياضيات، علوم فلسفي، كلامي و عرفاني همگي با عقل تأمين مي شوند و عنوان عقل همه اين علوم متفاوت را فرامي گيرد.
💠براين پايه، بررسي نسبت عقل و دين به حلّ تعارض موهوم علم و دين مدد مي رساند و نشان مي دهد كه چون عقل در برابر نقل است؛ نه در برابر دين و خارج از قلمرو معرفت ديني، علم و معرفت علمي خارج از حوزه معرفت ديني نيست تا سخن از تعارض علم و دين و ترجيح يكي بر ديگري مثلاً جمود بر نقلِ ديني و طرد علم و يا ركون به علم و وانهادن دين به ميان آيد، بلكه عقل غير تجريدي كه عهده دار شناخت تجربي طبيعت است در صورتي كه معرفتي توأم با قطع يا طمأنينه در اختيار نهد، هرچند به سر حدّ يقين و قطع منطقي و برهاني نرسد، در هندسه معرفت ديني جاي مي گيرد و نقاب از چهره خلقت و «فعل خداوند» برمي افكند، همچنان كه نقلِ معتبر (كتاب و سنّت) در غالب موارد، پرده از چهره «قول و گفته خداوند» باز مي گيرد. و هر دو (عقل و نقل) پرده دار حريم معرفت ديني اند و هيچ كدام از ديگري پرده دري نمي كنند.
📚جوادی آملی، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، ص۱۵ و ۱۶.
#علم.
#علم_دینی.
#نقد_مدرنیته.
#آگاهی.
#جهل.
#اسلام_حقیقی.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴نظري اجمالي به سير فلسفه در اسلام ♨️قسمت اول. ⬅️مطالب فوق به نقل از مقاله ی "نظری اجمالی به
🔴نظری اجمالی به سیر فلسفه در اسلام
♨️قسمت دوم.
⬅️سير فلسفه در اسلام، جزئي از سير علوم در اسلام است، اعمّ از علومي که در ميان خود مسلمين و به وسيله خود مسلمين ابداع و اختراع شد مانند فقه و اصول و تفسير و حديث و درايه و رجال و صرف و نحو و معاني و بيان و بديع، و يا علومي که از جهان خارج از دنياي اسلام ترجمه شد و جزء علوم مسلمين قرار گرفت مانند طب، نجوم، حساب، هندسه، منطق و فلسفه.
💠از نظر محققان و نويسندگان تاريخ علوم، قطعي و مسلّم است که همه اين علوم در جهان اسلام تطور و تکامل پيدا کردهاند و مسلمين مقام عالياي در پيشرفت فرهنگ بشري و تکامل علوم داشتهاند. «دليس اوليري» درباره علوم يوناني که به مسلمين رسيده ميگويد:
«آنچه از يونانيان به اعراب (مسلمين) رسيد تنها به همان صورت اصلي و دست نخورده به ديگران انتقال نيافت، بلکه بايد گفت که علوم يوناني در محيط عربي (اسلامي) براي خود زندگي و نشو و نماي خاص داشته است. در نجوم و رياضيات کارهاي يونانيان و هنديان را در هم آميختند و به آنها نظم و سامان تازه بخشيدند و به همين جهت پيشرفت قابل ملاحظهاي در اين دو رشته علم به دست عربي زبانان صورت گرفت. ميتوان گفت که علم جبر و مثلثات مستوي و کروي از علومي است که به وسيله علماي عربي (اسلامي) ايجاد شده و توسعه يافته است.
💠اينان در ارصادفلکي و تهيه کتابهاي زيج مهارت کامل داشتند و تنها به اين بس نکردند آنچه را از يونانيان گرفته بودند توسعه دهند، بلکه زيجها و رصدهاي قديمي را مورد تدقيق قرار دادند و آنها را اصلاح کردند.»
⬅️بررسي تطورات و تحولات علوم اسلامي کاري است که اگر بخواهد به صورت صحيحي انجام گيرد بايد وسيله خود مسلمين يعني افرادي که در فضاي فرهنگ اسلامي تنفس کرده و در اين جوّ رشد علمي کردهاند و با اين علوم از نزديک آشنا هستند صورت گيرد. يک نفر مستشرق که در جوّ علمي ديگري رشد کرده و در فضاي ديگري تنفس کرده است هرگز نخواهد توانست به خوبي از عهده برآيد؛ و بديهي است که انجام چنين منظوري کار يک نفر و ده نفر و کار يک سال و ده سال نيست.
💢 #ادامه_دارد...
#فلسفه_یونان.
#فلسفه_اسلامی.
#فلسفه.
#ارسطو.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
🔴ماهیت وچیستی #مدرنیته modernity
#قسمت_دوم
بررسی ادوارتاریخی مدرنیته
⬅️همانطورکه درمقاله قبل بیان شدمدرنیته بخشی ازتاریخ تطورصورت تاریخی-فرهنگی ای به نام غرب است؛غرب درسیر تطورخودپس ازگذشتن ازعصرباستانی تمدن های یونان وروم وسده های میانه قرون وسطی به عصرجدیدیامدرنیته ویابه ترجمه عربی آن(تجدد)رسیده است.
⬅️مدرنیته یاغرب مدرن به عنوان یک کلیت درتاریخ بسط وتطور خودادوارومراحلی راطی کرده است که به یک اعتبارمی توان این مراحل رااینگونه تقسیم بندی کرد:
۱-مرحله اول:دوره آغازمدرنیته(عصررنسانس)
ازنیمه قرن چهاردهم میلادی تامرگ مارتین لوتر ؛به عبارتی تانیمه قرن شانزدهم میلادی (سال۱۵۴۶م).
@falsafeh_nazari
باواقعه«رنسانس»تاریخ غرب مدرن آغازمیگردد.ازحدودقرن چهارده نهضت ادبی-فرهنگی دربرخی شهرهای ایتالیا به ویژه(فلورانس)پدیدآمدکه حکایتگرظهورتدریجی بشرجدیدی بودکه دیگردلبستگیهاوعلایق وافق وتعلقات قرون وسطای نداشت این بشر جدید که اورا (انسان مدرن)مینامندعلاقه مند به افق ناسوتی حیات وزندگی سوداگرانه ومنش سودجویانه بود.دراین دوره تدریجأواقعه موسوم به (انقلاب تجاری)رخ می دهدوبشرغربی درهیأت یک سوداگر سودجوی متهور ودنیازده حرکت گسترده ای جهت تجارت بامشرق زمین وکشف سرزمین های ناشناخته رابه منظور سودجویی هرچه بیشتر آغاز می کند،در دل این تلاش اکتشافی نحوی استعمارپنهان وغارت ثروت های ملل دیگر وکشتاروآزار بومیان آن مناطق نهفته است
رنسانس فصل نخست تاریخ غرب مدرن است.روح رنسانس (اومانیسم)ورسیدن به این معناست که «بشرنیازی به هدایت غیبی ندارد».
@falsafeh_nazari
اگربخواهیم یک شخصیت تاریخی رابه عنوان مظهروضع اخلاقی وروحی دوران رنسانس مطرح کنیم آن شخص همانا(سزاربورژیا)است.
(سزاربورژیا)شاهزاده ایتالیایی بود که به هیچ امرومحدوده اخلاقی وقیدواعتقادی پایبند نبود،او سوداهای بلندپروازانه وقدرت طلبانه داشت وفردی فاسد وریاکارو هرزه وحتی جنایتکارومکاربود
برخی از مورخان غربی نیز(بورژیا)رامظهراومانیسم رنسانس دانسته اند.
از چهرهای فلسفی این دوره که دربسط اندیشه مدرن گام برداشتند میتوان به(فیچینو) و(پیکو دلا میراندولا)
اشاره کرد واز هنرمندان مدرن این دوره میتوان به(پترارک)و(بوکاچیو)و(لئوناردو داوینچی)(رافائل)(میکل آنژ)اشاره کرد
ازآثارهنری معروف این دوره که به نوعی حکایت از ظهور دنیای جدید وعالمی بشرگرا دارد میتوان به مجسمه هاوتندیسهای میکل آنژ اشاره کرد؛ازجمله مجسمه معروف (موسی)وتندیس عظیم(داوود)وهمچنین معروف ترین مجسمه معروف وی(سیکستین)که همگی نشان ازظهور نگرشی نو به عالم وانسان است ،تمامی این آثارهنری بااینکه قالبأ درباره مفاهیم مذهبی وچهرهای معنوی چون پیامبران است اماکوچکترین اثری از قدسیت ومعنویت درآنهادیده نمیشودبلکه همگی انسانهای قوی هیکل با عضلاتی پیچیده است که بیننده دربرخوردبااین آثار تنهاتوجه اش به بعد مادی وجسمانی آنها جلب میشود ،این نگاه ناسوتی ودنیوی ومادی به انسان وعالم وحتی پیامبران ومفاهیم مذهبی همگی درذیل تمدن وعالم مدرن متجلی شد.
ادامه دارد.....
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
@falsafeh_nazari
#مدرنیته
✅شهرفلورانس درایتالیا
این شهر زادگاه نهضت اومانیسم بودو همچنین اولین مکانی بود که مدرنیسم در آن به وجود آمد.
@falsafeh_nazari
#مدرنیته
✅سزاربورژیا شاهزاده معروف ایتالیاکه به اعتقادبسیاری از مورخین به علت خلق وخوی هرزگی وسوداگرایانه وقدرت طلبانه اش نمادومظهراومانیسم واخلاق مدرن است.
@falsafeh_nazari
سقراط مى گويد: «فلسفه ورزیدن، يعنى تمرين مرگ.»
مردن يعنى جدا شدن روح از بدن، و وقتى شما فلسفه كار مى كنيد، تا جايى كه مى توانيد روحتان را از بدنتان جدا نگه مى داريد.
برایان مگی ،فلاسفه ی بزرگ
🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴نظری اجمالی به سیر فلسفه در اسلام ♨️قسمت دوم. ⬅️سير فلسفه در اسلام، جزئي از سير علوم در اسلام است
🔴نظری اجمالی به سیر فلسفه در اسلام
♨️قسمت سوم.
⬅️آنچه ما ميخواهيم در اين مقاله نظري اجمالي به آن بيفکنيم «سير فلسفه در اسلام» است؛ و البته مقصود، فلسفه به معني خاص يعني فلسفه اولي يا علم مابعدالطبيعه (متافيزيک) است؛ و نظر به آميختگي فراوان منطق با فلسفه اولي ممکن است دامنه بحث به منطق هم کشيده شود، همچنانکه مباحث «نفس» نيز که به علت خاصي در قلمرو فلسفه اولي قرار گرفته است مشمول بحث ما خواهد بود. عليهذا بحث «سير فلسفه در اسلام» شامل چهار قسمت است:
💠امور عامّه، الهيات بالمعني الاخص، مباحث نفس، منطق.
💠در ميان علوم و معارف وابسته به فرهنگ اسلامي آنچه از لحاظ سير تاريخي از همه ناشناختهتر است فلسفه است. سرّ مطلب معلوم است، ابهام و پيچيدگي مسائل فلسفي.
⬅️چيزي که کار اين تحقيق را دشوارتر ميسازد اين است که فلاسفه اسلامي نه تنها توجهي به سير تاريخي اين مسائل نداشتهاند، احياناً به علل خاصي موجبات ابهام و اشتباهکاري فراهم کردهاند و سخنان گمراه کنندهاي از اين نظر گفتهاند.
💠به نظر ما شيخ شهاب الدين سهروردي معروف به «شيخ اشراق» بيش از هر فيلسوف ديگري بيانات گمراه کنندهاي از نظر ريشههاي تاريخي مسائل ابراز داشته است.
💠مرحوم حاج ملا هادي سبزواري حکيم و عارف بزرگوار قرن سيزدهم نيز به نوبه خود در گمراه ساختن افکار از نظر ريشههاي تاريخي سهم به سزايي دارد. ولي آن چيزي که موجب شده بيانات مرحوم حاجيـسبزواري ارزش تاريخي خود را از دست بدهد با آنچه که درباره شيخ اشراق مصداق دارد متفاوت است.
نداشتن کتابخانه و اعتماد به نقل هاي ديگران، و مخصوصا ميل شديد آن مرد بزرگ به توجيه و تأويل کلمات گذشتگان به محملي قابل قبول، علت اصلي اين امر است.
💠در کلمات مرحوم حاجي غالباً بر ميخوريم به اينکه به طور قاطع ميگويد: در فلان مسأله اشراقيون چنين گفتهاند و مشّائين چنان. براي يک دانشجو که به او القا شده اشراقيون پيرو افلاطونند و مشائين پيرو ارسطو، ترديدي باقي نميماند که اين مسأله از زمان افلاطون و ارسطو مطرح بوده است و تا زمان ما ادامه داشته است؛ ولي وقتي که به کتب قدما مراجعه ميکند ميبيند اسمي از اين مسأله نيست. گاهي برخي طلاب و دانشجويان سؤال ميکنند که مثلًا مسأله اصالت وجود و اصالت ماهيت در کجاي کتاب شفا يا کتاب نجات يا کتاب اشارات بوعلي است؟ و وقتي که ميبينند در همه کتب بوعلي که رئيس المشّائين اسلامي است نه کلمه «اصالت وجود» آمده و نه کلمه «اصالت ماهيت»، تعجب ميکنند که پس چگونه است که ميگويند مشائين اصالت وجودي و اشراقيون اصالت ماهيتي بودهاند؛ تازه ميفهمند که بسياري از مسائل که به نام مشائين و اشراقيين در فلسفه اسلامي مطرح است، هم روح افلاطون از آن بيخبر است و هم روح ارسطو، و مسألهاي که حاجي سبزواري به ضرس قاطع عموم مشائين و اشراقيين را در برابر هم قرار ميدهد از مستحدثات دوره اسلامي است.
💢 #ادامه_دارد...
#فلسفه.
#فلسفه_اسلامی.
#یونان.
#سهروردی.
#اصالت_وجود.
#ارسطو.
#افلاطون.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari