eitaa logo
محمد فرزانیان محمدی
13.8هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
5 فایل
خبرنگار و سرپرست روزنامه کیهان ارسال اخبار ، انتقاد و پیشنهاد: @farzanyan
مشاهده در ایتا
دانلود
به جای به برسید دیروز نوشت: «معاونت ارتباطات و پیگیری اجرای قانون اساسی با برگزاری جلسات بسیار فشرده، لایحه تضمین آزادی‌ اجتماعات و راهپیمایی‎ها (اصل ۲۷ قانون اساسی)، را تدوین کرد که با مساعدت فراوان معاون محترم حقوقی رئیس‌جمهوری و دفتر هیئت دولت به صورت در دستور کار دولت قرار گرفته است. اگر صداقتی در دفاع از حقوق مردم وجود داشته باشد، لحظه‎ای در تصویب و تأیید این لایحه درنگ نخواهد شد.» در بخش دیگری از مطلب ارگان دولت آمده است: «شاید بتوان همه ‎های گروهی را به نحوی با آزادی اندیشه و بیان پیوند داد. شناسایی و تضمین آزادی و به منزله شناسایی و تضمین آزادی اندیشه و بیان در ساحت گروهی و اجتماعی است. مردم اگر دارند، حق و‌ هم دارند که با جریان مخدوش شده است. اینکه همین جریان که است و باید پاسخگو باشد، این روزها، علم ساماندهی اعتراضات برمی‌دارد، ناشی از رویه و است که همواره داشته‌اند. در پایان این مطلب نوشته شده؛ «روشن است که تحمل قدرت رقیب توسط قدرت موجود دشوار است.» به جای این گزافه گویی‌ها به برسید. http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339
کدام گفتمان، پیروز انتخابات مجلس خواهد بود؟ 🔰مجلس دهم علیرغم برخی مصوبات و اقدامات، در قضاوت جمعی، مجلسی ضعیف و وکیل الدوله سنجیده میشود. در این ورای تصویب چند قانون مطلوب مثل قانون منع بکارگیری بازنشستگان، تخفیف مجازات اعدام قاچاقچیان مواد مخدر، تعیین سقف حقوق مدیران؛ بسیاری برنامه ها ناکام و ابتر ماند. 🔰درحالیکه افکار عمومی به شدت درگیر مسائلی مثل مشکلات و ، طرح اعاده اموال نامشروع ، شفافیت آرای نمایندگان، منع به‌کارگیری و.. بود، مجلس دهم این موضوعات را مسکوت و معطل گذاشت. این مجلس به اولویت های اصلی کشور ورود نکرد و در مواجهه با جنگ اقتصادی دشمن، خواب آلوده و منفعل بود. وضعیت موسسات مالی و اعتباری، نوسانات بازار ارز و کاهش ارزش پول ملی، واردات بی رویه، تعطیلی بنگاه‌های اقتصادی و کارخانه‌ها، بیکاری، فساد مالی دستگاههای دولتی و.. هیچ یک باعث نشد مجلس به خود تکانی بدهد. 🔰مجلس دهم نه تنها در جنگ اقتصادی و سیاسی علیه کشورمان، دچار سندروم گیجی بود که حتی در مسائل اجرایی و فرهنگی نیز دچار سکون و بی عملی بود. مثلا هیچ اقدام جدی برای حمایت از فرزندآوری نداشت. برای مقابله با آلودگی هوا، خشکسالی و ریزگردها، مشکلات آب و برق، دولت فربه و بدنه چاق اجرایی و.. 🔰درحالیکه ادعا میشد با همسو بودن مجلس و ، مشکلات کشور بهتر حل خواهد شد، آنچه در عمل اتفاق افتاد، فدا کردن دغدغه های مردم به پای منویات دولت بود. تقلا و جدیت عجیب مجلس دهم برای تصویب لوایح سوال برانگیز و با رنگ و بوی استعماری خصوصا تلاش مجلس برای تصویب ۳ لایحه FATF از آن جمله بود. بدتر آنکه، مجلس دهم این بی تحرکی و انفعال خود را با سازی میپوشاند. نطقهای تخریبی برخی نمایندگان، توئیتربازی و خوراک سازی برای بیگانگان چهره غالب این مجلس است. در اذهان عمومی، مجلس دهم با نمادهایی مثل با ، فیش نجومی خانواده های لیست امید، فحاشی بعضی نمایندگان و بازی شناخته میشود. 🔰همه اینها سبب شده استقلال و تاثیرگذاری قوه مقننه و اصل تفکیک قوا مخدوش شود و دولت به قوه رها شده و مهارناپذیر تبدیل شود. و مهمتر از آن، بحران که بزرگترین تهدید برای استمراری نظام اسلامی است جلوه گر شود. به علت حضور دولت غربگرا و مجلس خنثی، سبب شده چهره ای ناکارآمد از هر دو رکن نظام در افکار عمومی ایجاد شود. لذا اینک ضرورت و مسئله کار جهادی عیان تر شده و ضروری است همه چهره هایی که دغدغه انقلاب و مردم دارند، ذیل «چتر کارآمدی» جمع شوند. ✅تشکیل مجلسی با محوریت گفتمان کارآمدی، آثار و فواید گسترده ای خواهد داشت: 1️⃣ می تواند قوه مقننه را از حالت سمبلیک و خنثی به جایگاه حقیقی اش تبدیل کند و دولت را وادار به حل مشکلات مردم کند. 2️⃣ می تواند به جایگاه و شرایط مطلوب برسد، عزت از دست رفته را با اتکا بر ظرفیت های داخلی احیا کند. با این پرچم، قوانین معطل مانده برای بهبود شرایط کشور، از شفافیت اقتصادی و اداری دستگاه های حکومتی تا گره های سنگین اقتصاد و تولید کشور میتواند گشوده شود و مجلس نو، نوید را دهد. 3️⃣گفتمانی با این شعار که «همه چیز بهتر خواهد شد»، «در چله دوم انقلاب، همه چیز بهتر و زیباتر خواهد شد» می تواند «امید» را که مهمترین منبع روانی جامعه است، بازگرداند و پروپاگاندای رسانه ای را که اصلی ترین کارکردش پمپاژ در جامعه ایران است خنثی کند. 4️⃣چنین مجلسی در کنار بازوی قضایی، میتواند بخش ناامید مردم را به نظام برگرداند و تصویری مثبت از جمهوری اسلامی در گام دوم انقلاب ارائه کند. 5️⃣مجلس کارآمدی، مجلس جهاد و عمل و خروجی محور خواهد بود. برنامه گرا خواهد بود نه شخص گرا. و این سبب خواهد شد دموکراسی و مردم سالاری در ایران، از مرحله شخص گرایی به برنامه گرایی، از وعده گرایی به کارنامه گرایی گذر کند. 6️⃣فتح این سنگر میتواند نقش بازدارنده برای دولت ایفا کند و با چشاندن طعم کار جهادی و کارآمدی به مردم، زمینه ساز دولت حزب اللهی جوان در انتخابات بعدی شود. و به سیطره جریان غربگرا بر کشور که چیزی جز بحران و فساد برای مردم نداشته، حداقل برای میان مدت پایان دهد. ✳️امید که چهره ها و جریان های سیاسی جبهه انقلاب، اهمیت این انسجام و فکری و گفتمانی را درک کنند و بار دیگر با تفرقه و اشتباهات تکراری، مهمترین سالهای حیات انقلاب و مردم ایران را دو دستی تقدیم غربگرایان نکنند. هر نوع حرکتی که باعث تضعیف این گفتمان و تفکر شود، هیزمی است بر آتش جنگ روانی جریان غربگرا که اگر هیچ کارنامه مفیدی ندارد، یک دستگاه و رسانه ای قدرتمند و ویران کننده دارد. ✍️متن کامل یادداشت در خبرگزاری فارس: http://fna.ir/ddsmka http://eitaa.com/joinchat/287152539
از به این خاطره هم شنیدنی است، اگرچه شاید برادر وارسته و عزیزم آقای دکتر ابراهیم راستاد راضی به نقل آن نباشند!. ایشان وزارت علوم بود و در دوره را می‌گذراند. از مدافعان سرسخت انقلاب و در همان حال برجسته‌ترین دانشجوی رشته تحصیلی خود بود. تا آنجا که استاد آلمانی در مراسم فارغ‌التحصیلی او گفته بود؛ متاسفم که نمره‌ای بالاتر از «A» نداریم که به ایشان بدهیم. دانشگاه برای پایان‌نامه ایشان تحقیق درباره یکی از را پیشنهاد کرده بود و دکتر راستاد پوزش خواسته و گفته بود نمی‌توانم اطلاعات مربوط به معادن را در اختیار یک کشور دیگر قرار بدهم و... حالا این واکنش‌ها را در کنار برخی از داخلی کشورمان (و نه همه آنها‎) قرار بدهید و با هم مقایسه کنید. چه می‌بینید؟! در اینجا برخی از آنها در پوشش ! برای مقامات آمریکایی نامه می‌نویسند و آنها را به بیشتر ایران تشویق می‌کنند و حتی تاکید می‌کنند که تحریم‌ها باید ! باشد تا از تحمل تدریجی آن از سوی مردم جلوگیری شود! شاید اصلی‌ترین علت این تفاوت یکصد‌و‌هشتاد درجه‌ای آن باشد که در بلاروس یا هر کشور مشابه دیگر، دیدگاه و نظر و خواسته خود را مطرح می‌کند و مشکلات مورد اختلاف را در محدوده می‌بیند ولی در ایران ما، برخی از اگرچه -به اجبار- شناسنامه ایرانی دارند ولی با در ایران پرسه می‌زنند! این نه سخن خلاف است و نه لاف گزاف! کافی است نگاهی به مواضع برخی از گروه‌های سیاسی داخل کشور و وابسته به آنها بیندازید و مواضع آنها را با مواضع رسماً اعلام شده دشمنان ایران مقایسه کنید. در بسیاری از موارد و مخصوصاً آنجا که پای سیاست‌های راهبردی و کلان نظام در میان است نه فقط تفاوتی در میان نمی‌بینید بلکه در برخی از نمونه‌ها و در مقایسه با کاسه‌های داغ‌تر از آش نیز هستند! وقتی به و آنها نگاه می‌کنید از یکسو دو عنصر و را با هم می‌بینید و از سوی دیگر شاهد مواضعی هستید که با مواضع اعلام شده و و... مو نمی‌زند! حتی در برخی از موارد وقتی دشمنان بیرونی درباره موضوعی تغییر موضع می‌دهند و علیه ایران اسلامی را در مسیر دیگری دنبال می‌کنند، جماعت یاد شده نیز بلافاصله دشمن را در مواضع خود به کار می‌گیرند و با آنها می‌شوند. انگار مخالفت با ایران و انقلاب اسلامی و از دشمنان وطنشان تنها است که برای آنها تعریف شده است... این جماعت را دیگر نمی‌توان دانست، آنها از ، میل به کرده‌اند»! و از به رسیده‌اند! http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339
وقتی ادای درمی‌آورد عضو گروهک ملی - مذهبی می‌گوید: مصلحت در مذاکره با آمریکاست! «احمد - ز» نوشته است: پرسشم از سران جمهوری اسلامی این است که اگر به فرض - حالا از نگاه آنان فرض محال - حفظ و بقای نظام در مذاکره و توافق با آمریکا «متعین» شود، آیا آنان تن به مذاکره و توافق خواهند داد؟ فارغ از این که خود از جماعت است و خواسته ردگم‌کنی کند، به نظر می‌رسد پاسخ نغز حضرت امام(ره) به کارتر، احتمالا برای این عنصر ناباور به جمهوری اسلامی هم مصداق پیدا کند. سال 60 جیمی کارتر رئيس‌جمهور آمریکا مدعی شده بود که اقدامات جمهوری اسلامی در تضاد با دین اسلام و خلاف مصالح است. عضو گروهک ورشکسته در حالی و را به مذاکره با آمریکا گره می‌زند که وی و طیف متبوع باید حساب درباره را با مردم صاف کنند و توضیح دهند که اگر قصد خیانت به ملت نداشتند یا در بی‌سوادی و سفاهت محض نبودند، چرا مدعی شدند به واسطه مذاکره و توافق با آمریکا و دادن برخی امتیازات برطرف می‌شود؟ اتفاقاً و و دولت‌های اوباما و ترامپ در برجام نشان داد سیاست بی‌اعتمادی به شیطان بزرگ، منطق استواری داشته است. حالا هم امثال این آقای گروهکی نمی‌توانند پرسشگر باشند بلکه باید پاسخ دهند که چرا آنها، هم 95 درصد برنامه هسته‌ای را تعطیل کرد و هم کشور را دچار نابسامانی نمود. http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339
لااقل اسم «شرق» را به «سوپر غرب» تغییر دهید! مدعی شد سیاست نگاه به شرق، نگاهی انحصاری، یکطرفه، ناگزیر و ذوب شدن در شرق است! این روزنامه که برخلاف نام غلط‌اندازش، از هنگام تاسیس به و مبتذل مشغول است، ضمن چند مصاحبه تلاش کرده سیاست منطقی تعامل با شرق را زیر سوال ببرد. تیترهای مطالب این روزنامه جالب است: «انحصار در شرق؟»، «این دیگر نگاه به شرق نیست، ذوب شدن است» و «رابطه با شرق، ناگزیر و یکطرفه است». فضاسازی این روزنامه در حالی است که تیترهای مورد اشاره بیان واقعی نگاه طیف متبوعش در دولت به چند دولت مستکبر غربی است. همین طیف بودند که سیاست خارجی و تعامل و دیپلماسی اقتصادی را به آمریکا و انگلیس و فرانسه منحصر کردند، مجیز دولت‌های غربی را گفتند، از طرف آنها به دروغ وعده شراکت دادند، تیتر زدند «امضای کری تضمین است»، هرچه اتهام بود(به جای غرب متخاصم و متعدی) متوجه نظام و کشور کردند، و روابطی نامتوازن و یکطرفه برقرار کردند؛ تا جایی که حتی اگر طرف بدعهد غربی زیر پا ماند، اینها به رسم عقل و مصلحت، اجرای یکطرفه تعهدات را توجیه کردند و حالا حتی کمترین اعتراضی هم به آمریکا و اروپا نمی‌کنند. این عدم توازن به جایی رسید که حتی نفر منتخب دولت برای تصدی نمایندگی ایران در سازمان ملل (معاون سیاسی دفتر رئیس‌جمهور) از سوی دولت اوباما خوانده شده و دیپورت شد اما این طرف ادعا می‌شد دولت آمریکا بسیار مودب است(!) همین دولت‌های غربی بودند که تعهدات اقتصادی و ضدتحریمی و قراردادهای نیم‌بند را یکطرفه لغو کردند و باز هم صدایی از دارای نقاب «شرق» بلند نشد. http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339
با جناحی کردن ! نشریات زنجیره‌ای سعی دارند با جناحی کردن موضوع با آمریکا، حرمت اعتماد و مذاکره دوباره به این رژیم عهدشکن را کنار بزنند. روزنامه‌های و در تیترهای خود، ضمن تحریف اظهارات فعال سیاسی اصولگرا مدعی شده‌اند اگر اصولگرایان با آمریکا مذاکره کنند، مذاکره جدید ایرادی ندارد. «طیفی  که اصولاً هستند و به غرب خوشبین‌اند و زود اعتماد می‌کنند، نمی‌توانند مذاکره‌کننده‌های خوبی برای کشور باشند و حقوق و منافع ملت را رعایت کنند». (در پاسخ به این سؤال که پس اگر مذاکره کننده‌ها اصولگرا باشند مذاکره اشکالی ندارد؟) «قطعا بله، مذاکره در صورت ضرورت به وسیله کسانی که بتوانند را حفظ کنند و باشند، می‌تواند اتفاق بیفتد. مانند تیم مذاکره کننده هسته‌ای نباشد که دو نفوذی آمریکا داخلش باشد و مسائل امنیتی و اقتصادی ما را تحت تأثیر قرار دارد. در چنین شرایطی می‌توان از مذاکره استفاده کرد... اما باید بگویم یقیناً نمی‌شود با آمریکایی‌ها که ذاتاً به مذاکرات برد- باخت بها می‌دهند، مذاکره کرد.» اولاً چنان که از سخنان این چهره سیاسی معلوم است، او صراحتاً مذاکره با آمریکا را رد می‌کند و روزنامه‌های مذکور در تیتر مدعی شده‌اند اگر اصولگرایان مذاکره کننده باشند، مذاکره با آمریکا ایرادی ندارد. ثانیاً همه بحث‌ها مربوط به مذاکره و اما و اگرهای پیرامون آن، مربوط به قبل از برجام است که دو تلقی درباره سرانجام مذاکره و توافق با آمریکا وجود داشت. اکنون که و آمریکا در هر دو دولت اوباما و ترامپ درباره به اثبات رسیده، مذاکره با چنین طرف بی‌عهد و بدعهدی، اصالتاً سالبه به انتفای موضوع است. یعنی روشن شده که آمریکایی‌ها اعم از دموکرات و جمهوری‌خواه، عهد و پیمانی نمی‌شناسند و بنابراین مذاکره ذاتاً معنا ندارد. در چنین شرایطی طبیعتاً معنایی ندارد که مذاکره کننده ایرانی از کدام دولت و جناح و سلایق سیاسی باشد؛ فارغ از این واقعیت که به شهادت کلاه بزرگ برجام، ‌تیم آقای روحانی و ظریف، مذاکره‌ای خسارت‌بار و پر از خلل و فرج را مرتکب شد. رهبر معظم انقلاب در سال‌های اخیر به اعتبار قابل درک برجام برای عوام و خواص، مجدد با را منتفی و بیهوده اعلام کرده‌اند. http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339
و مدعیان اصلاحات از انتخاباتی آمریکا! روزنامه اصلاح‌طلب روز گذشته در مطلبی به قلم عباس عبدی از فعالین سیاسی این جریان در واکنش به فضاحت پیش آمده در جریان حمله معترضان به نتایج انتخابات آمریکا به ساختمان کنگره این کشور نوشت: «گرچه اتفاقات چهارشنبه ۶ ژانویه حیرت‌انگیز بود، ولی نحوه مقابله نظام سیاسی ایالات‌متحده با ماجرا نیز در نوع خود جالب بود؛ این برخورد نشان‌دهنده اعتماد به نفس نظام سیاسی است... هنگامی كه تظاهركنندگان حتی به كنگره كشور هم وارد می‌شوند، در مقابله با آن، به نسبت خویشتنداری خود را حفظ می‌كنند و تاكنون نیز در برابر مواضع غیر قانونی ترامپ بردبارانه برخورد كرده‌اند.» گفتنی است، براساس اعلام شده تا اوایل روز گذشته تاکنون نزدیک به ۲۰۰ نفر در ارتباط با هواداران رئیس‌جمهوری آمریکا به ساختمان کنگره و وقایع پس از آن شده‌اند، آمارها از یک بی‌سابقه از لحاظ خشونت و حمله به نمادهای پوشالی دموکراسی در این کشور حکایت دارد، تاکنون پنج نفر در حمله چهارشنبه شب به کنگره آمریکا تایید شده است، از جمله یک که با گلوله پلیس به کشته شده اما جریان در ایران چنین خشونت عیان و عریانی را برای مردمش نظام سیاسی آمریکا تعریف و ترجمه می‌کند. https://rubika.ir/iran_authority http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339
هنگام حمایت از و از این حرف‌ها بلد نبودید؟! یک حامی دولتِ دولت‌های روحانی و هاشمی که مدت‌هاست در خدمت پروژه‌های مدعیان فعالیت می‌کند، مدعی شد بهتر است نامزد‌های انتخابات آتی ریاست‌جمهوری، ! سال‌هاست این روزنامه متعلق به بیت‌المال و حزب جمهوری اسلامی را در خدمت طیف‌های با و قرار داده است. مدیر این روزنامه اخیرا در سرمقاله‌ای با استقبال از اینکه ، ملاقات انتخاباتی با جمعی از اعضای خبرگان را نپذیرفته، آن را امتناع شایسته می‌خواند و می‌نویسد: امتناع آقای رئیسی از حضور در جلسه جمعی از اعضاء مجلس خبرگان رهبری که طبق آنچه در خبرها آمده درصدد بودند از ایشان برای داوطلب شدن در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ دعوت نمایند، حرکت شایسته‌ای است. این ریاست‌جمهوری رفسنجانی و روحانی، در ادامه می‌نویسد: شرایط کشور اکنون به‌گونه‌ایست که استمرار حضور افراد معمم در رأس قوه مجریه به صلاح نیست. در حال حاضر، مسئولیت‌های حساسی همچون تأمین نان و آب و امنیت و اطلاعات کشور که مستقیماً با زندگی روزمره مردم سروکار دارند برعهده افراد معمم است. حتی اگر کسانی معتقد باشند که روحانیت باید چنین مسئولیت‌هائی را برعهده داشته باشد، خوبست بپذیرند برای مدتی این مسئولیت‌ها به افراد غیرروحانی واگذار شوند تا آنها نیز ظرفیت‌ها و توانائی‌های خود را نشان بدهند. وی سپس ادامه می‌دهد: کنار رفتن روحانیون از صحنه انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ به معنای واگذار کردن آن به نظامیان نیست. نظامیان نیز تخصص دیگری دارند که تناسبی با مدیریت سیاسی – اجرایی کشور ندارد. همین حالا که مجلس یازدهم بیش از ۴۰ عضو نظامی دارد و مدیریت آن نیز برعهده یک نظامی است، می‌بینیم که نه‌تنها توفیقی در پیشبرد اهداف نظام متناسب با نیاز کشور ندارد، بلکه در مواردی با برخوردهای تهدیدآمیز، شاکله قانونگذاری را از مسیر طبیعی خارج کرده است. نویسنده توضیح نداده که چرا این حرف‌ها را به هنگام 8 سال ریاست‌جمهوری ، 8 سال ریاست‌جمهوری و 8 سال ریاست‌جمهوری نزده بلکه اتفاقا در اغلب این دوره‌ها، و سوءمدیریت‌های دولت سازندگی و تدبیر و امید بوده است؟ به یک معنای دیگر، امثال وی هم‌اکنون به خاطر که به کشور و مردم تحمیل کرده‌اند، کنند و نه اینکه تعیین تکلیف بکنند که چه کسانی نامزد نشوند (تا لابد دولت ناکارآمد مورد حمایت آنها تمدید شود)! یادآور می‌شود طبق قانون اساسی، رئیس‌جمهور از میان رجال سیاسی و مذهبی که مدیر و مدبر و دارای حسن سابقه و امانت و تقوا باشند انتخاب می‌شود و از این جهت، نامزدهای ریاست‌جمهوری منحصر در کسوت و سمتی مشخص نیستند همچنان که صاحبان کسوت‌ها و سمت‌های مختلف هم، محرومیتی به خاطر نوع منصب و سمت‌شان ندارند. به نظر می‌رسد مدعی اصلاحات - و محافل رسانه‌ای دنباله‌رو آنها - بیش از هر چیز، از اینکه دولت، با مدیریتی و پرانرژی نو شود و بساط مدیریت تنبل و اشرافیت‌زده و را برچیند، نگران هستند و به همین دلیل هم سعی می‌کنند هرکدام از نامزدها را به بهانه‌ای آماج ترور شخصیت قرار دهند یا نسخه مصلحت نبودن نامزدی‌شان را بپیچند. https://rubika.ir/iran_authority http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339
وقتی کاهش ارزش پول ملی می‌شود وزیر پیشین راه و شهرسازی مدعی شد: حقوق 25 میلیون تومانی برخی مدیران ناچیز است. که از جمله وزرای اشرافی و چندصد میلیاردی در دولت یازدهم محسوب می‌شد، در گفت‌وگو با ویژه‌نامه نوروزی شرق مدعی شد: «در حوزه مسائل جاری، پدیده فقر را نمی‌توان نادیده گرفت. پدیده فقر محصول ناکارآمدی دولت به مفهوم عام آن، اقتصاد غیررسمی و توسعه فساد است... یک کارگر ساده در ایران روزی 5 دلار دریافتی دارد، تازه اگر کار داشته باشد. یک مدیر عالی‌رتبه که ماهانه 25 میلیون حقوق می‌گیرد، درآمدش معادل هزار دلار در ماه است. در حالی که چنین درآمدی حتی کمتر از قدرت خرید کارگر افغان... عراقی و سایر کشورهای همسایه است». اظهارات عباس آخوندی از ابعاد مختلف خود وی و دولتی است که به مدت 5 سال در آن وزارت کرد. اولا در حالی که برخی حقوق‌های 2-3 میلیونی می‌گیرند، چرا یک مدیر باید 10-12 برابر یک کارگر حقوق بگیرد؛ آن هم از جنس همین آقای که هنرشان بی‌تدبیری و بدتدبیری و تحمیل گرانی و تورم به اقشار پایین جامعه است؟ ثانیا کاهش ارزش پول ملی در برابر ارز خارجی، مشخصا مدیریت اشرافی و امثال آقای آخوندی است که طی این 7-8 سال به ‌جای حمایت از (به‌عنوان رکن اصلی افزایش ارزش پولی ملی)، «برجام - برجام» کرده و آجری برای بهتر شدن وضعیت اقتصادی روی آجر نگذاشتند. سال 92 زمانی که آقای آخوندی برای چندمین‌بار به وزارت رسید، دلار 3700 تومان بود اما از صدقه سر دولت و وزرایی مانند آخوندی، نرخ دلار تا 8 برابر افزایش یافت که به مفهوم به ارزش پول ملی بود. از افتخارات آقای آخوندی پس از 5 سال وزارت این بود که بگوید حتی یک مسکن هم در دوره وزارتش نساخته و حال آنکه گسترش تولید (از جمله در حوزه پیشران‌هایی مانند مسکن) جزو ضرورت‌های تقویت اقتصاد هر کشور و به تبع آن، ارزش پول ملی است. جالب اینکه به خاطر سوءمدیریت وزیر لواسان‌نشین، در چند سال اخیر بالای 600 درصد افزایش داشته و ضمنا تولید مسکن به شدت پایین آمده است و حال آنکه با رونق بخش مسکن، امکان اشتغال و کاهش نرخ تورم فراهم می‌شد. http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339 https://www.hoorsa.com/mohammad.farzanyan https://rubika.ir/mohammad_farzanyan
محمد فرزانیان محمدی
#کدام_شبکه_نفوذ، فایل صوتی #محرمانه را درز داد؟ سخنگوی وزارت خارجه گفته، فایل صوتی ظریف، مربوط به ی
وادار به شد اما «مرد محبوب میدان» می‌ماند هدف از انتشار مصاحبه به‌ظاهر محرمانه ظریف چه بوده؟ تشکیک در عقلانیت سیاست خارجی نظام؟ زدن و منطق مقاومت؟ دادن تنفس مصنوعی به مدیریت که به‌خاطر بی‌کفایتی، مورد اعتراض افکار عمومی است؟ انحراف اذهان از این جماعت در دو حوزه دیپلماسی و مدیریت اقتصادی؟ شوک دادن به افکار عمومی و تغییر زمین بازی به نفع طیف نشان شده غرب، در آستانه انتخابات؟ عمق بخشیدن به شکاف‌های سیاسی و دامن‌زدن به انحرافی «مذاکره- مقاومت» و «دیپلماسی- میدان» برای تضعیف «ایران قدرتمند»؟ آنچه مسلم است، آقای ظریف در این بازی شوم در آستانه انتخابات، مثل یک مُهره پیاده، بازی مشترک «اتاق عملیات رسانه‌ای دشمن» و «مدیریت ‌اشرافی نگران از قضاوت افکار عمومی» شده است؛ ماه‌هاست در توهم او مبنی بر اینکه بازیگری مستقل و موثر است، می‌دمند و با او بازی می‌کنند. البته ، آخرین نقشی است که به تحمیل می‌شود، ولو نخواهد. آقای ظریف مشخصا در این مصاحبه به شهید سلیمانی و جفا کرده و به همین علت، سوژه دست دشمنان برای تولید شوک و انحراف افکار عمومی شده است. او اما نخواسته و ندانسته، با چند جمله، به پروژه ایجاد دوگانه «مذاکره- مقاومت» زده است؛ آنجا که اعتراف می‌کند همین «مرد میدان»ی که او را برنمی‌تابد، به‌خاطر رزمندگی و مقاومتش، ملت ایران شده است. این جملات ظریف را که اعتراف به قضاوت نهایی مردم است، باید بارها و با دقت خواند: «قبل از شهادت شهید سلیمانی در تمامی نظرسنجی‌‌هایی که ما داشتیم، از سال ۹۶ تا ۹۹؛ محبوبیت من از ۹۰ آمد روی ۶۰ درصد و محبوبیت شهید سلیمانی رفت روی ۹۰ درصد. مردم ما قهرمان بودن در منطقه را می‌پسندند. ما هم نوکر مردم و هم نوکر آنچه می‌پسندند هستیم. من برای شهید سلیمانی ‌گریه کردم». اگر زنجیره درز‌دهنده فایل صوتی، با استفاده از ادبیات مسموم آقای ظریف قصد داشته منطق را پیش چشم مردم لکه‌دار کند، این اعتراف ظریف، تار تنیده توسط شبکه عنکبوتی را از هم می‌درد. با وجود همه تهمت‌ها و جفاهایی که نثارش شد، به‌خاطر مرد میدان بودن، حتی قبل از شهادتش، محبوب ۹۰ درصد ملت ایران بود؛ تا چه رسد به پس از شهادتش. آیا حسادت موجب شد آقای ظریف، به سیمای تابناک آن قهرمان ملی که پشتوانه او در بسیاری از مصاف‌های دیپلماتیک بود، خاک بپاشد و پنجه بکشد؟ یا به‌خاطر مسموم مرتکب این خودزنی بی‌سابقه شد. ظریف کاش تا دیر نشده، از روح بلند شهید و ملت نجیب ایران به‌خاطر جفایی که مرتکب شد، کند بلکه از بار جفایش کاسته شود. http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339
ماکرون با تماس گرفت به آقای برخورد! به‌خاطر تماس تلفنی رئیس‌جمهور فرانسه با رئیس‌جمهور منتخب ملت ایران خرده‌گیری کرد. او در توییتر نوشت: «اگر آقای روحانی دو روز بعد از مراسم تحلیف‌شان یک ساعت با آقای مکرون صحبت می‌کردند، متهم می‌شدند به ارسال چراغ سبز به غربی‌ها و اتکا به آنان به جای تکیه بر توانمندی‌های داخلی. اما اگر جناب رئیسی انجام دهند، نشان از عزت و عزم و اراده انقلابی است و نشاندن غربی‌های زورگو سر جایشان». یادآور می‌شود این تماس از سوی و پس از آغاز به کار آقای رئیسی انجام شده و احتمالا اگر رئیس‌جمهور فرانسه تماس نمی‌گرفت و پیروزی آقای رئیسی را تبریک نمی‌گفت، آقای زیباکلام از زاویه دیگری عیب‌جویی می‌کرد، مبنی بر اینکه «ماکرون با روحانی تلفنی گفت‌و‌گو می‌کرد، اما چرا با رئیسی تماس نگرفت؟ دیدید شدیم»! ثانیا آقای رئیسی در این گفت‌و‌گوی تلفنی با‌ اشاره به مکرر و فاحش تعهدات از سوی آمریکا و همچنین عدم پایبندی سه کشور اروپایی عضو برجام به تعهدات خود در این توافق بین‌المللی، گفت: آمریکایی‌ها با وضع تحریم‌های جدید تعهدات خود را به‌طور آشکار نقض کرده و حتی تحریم‌های جدید را به حوزه اقلام بشردوستانه هم کشاندند. آمریکا و اروپایی‌ها باید به خود در برجام عمل کنند، رئیس‌جمهور کشورمان همچنین تصریح کرد: جمهوری اسلامی نسبت به تامین امنیت و حفظ بازدارندگی در منطقه خلیج ‌فارس و دریای عمان بسیار جدی است و با عوامل سلب‌کننده مقابله خواهد کرد. خب! آقای زیباکلام از چه چیزی ناراحت است: از اینکه رئیس‌جمهور فرانسه تماس گرفته و آغاز مسئولیت آقای رئیسی را تبریک گفته؟ یا اینکه رئیس‌جمهور کشورمان از آمریکا و اروپا انتقاد کرده و خواسته که به تعهدات‌شان عمل کنند؟ شاید هم زیباکلام انتظار داشته آقای رئیسی به سیاق رفتار کند و مثلا بگوید «رئیس‌جمهور فرانسه به من گفت در سال ۲۰۱۳، تصمیم قطعی برای جنگ با ایران را گرفته بودیم. وقتی شما آمدید، ما منصرف شدیم و گزینه جنگ کنار رفت»! و یا مثلا بعد از تماس بگوید «رئیس‌جمهور فرانسه گفت یکی از اهداف ما، ایجاد‌ برای جوانان ایران است»؟! می‌شود هم با توجه به شخصیت خاص آقای زیباکلام این احتمال را داد که او اصلا به رئیسی و روحانی کاری ندارد، و به سیاق همیشگی‌اش، با ربط و بی‌ربط باید غُر بزند و مخالف‌خوانی کند؟! http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339
بسم‌الله، بفرمائید ثبت‌نام کنید ! برادر عزیزمان آقای نظر شنیدنی و جالبی مطرح کرده‌اند که اگر با یک پیوست اجرایی و عملیاتی همراه شود می‌تواند ادعاهای یک جریان سیاسی و پُر مدعا را نیز به بوته راستی‌آزمایی کشانده و نقش تعیین‌کننده‌ای در جدایی آب از سراب داشته باشد. برادر عباسی نوشته‌اند: « اصلاح‌طلبانی که امروز علم جنگ برداشته و نظام را به مداخله در ‎پنجشیر تحریص می‌کنند، همان کسانی هستند که در زمان اشغال کویت توسط صدام و حمله آمریکا به عراق، صدام را خالد بن ولید خوانده و خواستار مداخله ایران در جنگ خلیج‌فارس به نفع صدام شدند». در این باره گفتنی است: باید به نوشته ایشان اضافه کرد که مروری گذرا بر مواضع به وضوح نشان می‌دهد نظری متفاوت با خواست و منافع آمریکا - و اسرائیل- نداشته‌اند به‌گونه‌ای که برای پیش‌بینی موضع آنها درباره فلان موضوع، می‌توان به موضع آمریکا در آن خصوص مراجعه کرد. این خصیصه مدعیان اصلاحات (البته برخی از آنها و نه همه آنان) بیرون از دایره ادعاست و به آسانی قابل دیدن و اثبات است. به‌عنوان مثال و فقط به عنوان مثال بخوانید؛ وقتی آمریکا و متحدان غربی و عبری و عربی آن برای اشغال و خارج کردن این کشور از محور مقاومت همداستان شده و با نام فریبنده « دوستان سوریه» ! تشکیل داده و سیل اسلحه و مهمات را برای تحت مدیریت خود به سوریه گُسیل داشتند، ایران و که این حرکت را در تقابل با منافع و موجودیت مقاومت (از جمله ایران اسلامی) می‌دانستند به کمک دولت سوریه شتافتند، در آن هنگام مدعیان اصلاحات می‌کشیدند که چرا باید به سوریه برویم؟! یعنی دقیقاً همسو با آمریکا و متحدانش و در دشمنی آشکار با مردم وطن خود (بخوانید وطن‌فروشی)! بیهوده نبود که می‌گفت اصلی‌ترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند! و گفتنی است شعار « نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» را تارنمای وزارت خارجه به مدعیان اصلاحات پیشنهاد -بخوانید دیکته-کرده بود. نمی‌دانند که اگر پای داعش به ایران می‌رسید علاوه‌بر قتل‌عام وحشیانه توده‌های مردم، زنان و دخترانشان را هم به کنیزی و اسارت می‌برد و... عجب غیرتی؟! و چه آمیخته به ذلتی؟! حالا یک پیشنهاد منطقی و همه‌پسند در میان است و آن اینکه یک تیپ از مدعیان اصلاحات تشکیل شود و مدعیان اصلاحات جهت اعزام به افغانستان در آن کرده و برای مبارزه به پنجشیر و یا هر نقطه دیگر افغانستان اعزام شوند. نام ! هم اسم با مسمایی برای این تیپ است! اگر در ادعای خود صادق هستید، بسم‌الله، بفرمائيد در این تیپ ثبت‌نام کنید ! بهانه نیاورید که این حرکت با سیاست‌های رسمی نظام نا‌همخوان است! چرا که، اولاً ؛ تا‌کنون کدام حرکت شما با سیاست‌های نظام همراه بوده است ؟! ثانیاً؛ کدام موضع و اقدامتان با خواست آمریکا بوده است؟! ثالثاً؛ (بلا‌تشبیه و با پوزش از این تشبیه که قیاس‌مع‌الفارق است) مگر فاطمیون و زینبیون با اجازه دولت‌های خود به جنگ با داعش رفته‌اند؟! شما هم تحت عنوان تیپ «اصلاحاتیون» به افغانستان بروید با این تفاوت که آنها به دفاع و حمایت از مردم مظلوم و در مخالفت با آمریکا و عربستان و امارات و دولت‌های اجق وجق عربی برخاسته‌اند و شما ... !!! http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339
احیای برجام تازه محافل محافل رسانه‌ای غربگرا، به جای طلبکاری از آمریکا و اروپا که ضمن نقض تعهدات برجامی خود، موجب بیش از 100 میلیارد دلاری به ایران شدند، با ادبیات مختلف چنین القا می‌کنند که ایران باید از مطالبه لغو مؤثر، تضمین شده و قابل راستی‌آزمایی تحریم‌ها کوتاه بیاید و در واقع برجام بی‌یال و دم و اشکم را که صرفاً تعهدات ایرانی آن باقی مانده بپذیرد! این که به برخی مستندات وجود دارد، در حالی است که اجرای نامتوازن، ناهمزمان و واقعی و امکان شکایت ظرف 6 سال گذشته، صرفاً موجب زیان ایران و خدعه و عهدشکنی آمریکا شد. در ادامه عهدشکنی‌های دولت اوباما (از جمله با اعمال تحریم‌هایی مثل ویزا، آیسا، سیسادا و...)، دولت به اجرای تحریم‌های کاتسا پرداخت که زیرسازی آن در دوره اوباما انجام شده بود. و سرانجام، آمریکا با اطمینان گرفتن نیابتی از مبنی بر این که در صورت خروج آمریکا از برجام، دولت وقت ایران همچنان در برجام می‌ماند و تعهدات خود را (یکطرفه!) ادامه می‌دهد، دولت ترامپ از برجام خارج شد. پس از آن،‌ دولت بایدن در دی ماه سال گذشته سر کار آمد اما با وجود انتقاد از ترامپ از برجام، حاضر نشد به لغو تحریم‌ها طبق تعهد برگردد، و ترجیح داد همان سیاست نکوهش شده ترامپ ( ) را ابزار زورگویی و باج‌خواهی جدید از ایران چه درباره برنامه هسته‌ای (تمدید برخی محدودیت‌های رو به اتمام) و همچنین مطالبه محدودیت‌های جدید در زمینه برنامه و نفوذ منطقه‌ای ایران شود. در متن چنین خباثتی بود که با جمع‌بندی موضع نظام تأکید کردند آمریکا باید همه تحریم‌ها را لغو کند و تضمین بدهد که بدعهدی سابق در خروج از توافق را در آینده تکرار نمی‌کند و همچنین لغو تحریم‌ها از سوی ایران راستی‌آزمایی شود، پس از آن است که آمریکا می‌تواند دوباره به برجام برگردد و یکی از اعضای آن باشد. اتقان و استحکام این موضع حکیمانه، حتی در محافل آمریکایی و اروپایی نیز بارها مورد اعتراف قرار گرفته است. بر همین اساس، آذرماه سال گذشته شورای اسلامی با هماهنگی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، مصوبه‌ای بازدارنده را برای بازگشت توازن در اجرای برجام به تصویب رساند. در چنین شرایطی و در حالی که توپ در زمین آمریکا و اروپاست، برخی آدرس غلط به مخاطبان می‌دهند. http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339
دوستانه با آقای مسیح مهاجری   که تا چند سال قبل ادعای انقلابی بودن داشت و مدتی است به جمع روزنامه‌های و پیوسته است، در شماره روز شنبه‌خود این خبر را نقل کرده است که «محب‌الله موفق از تک‌تیراندازان ماهر گروه طالبان، شهردار میمنه مرکز ولایت فاریاب شد». و در تفسیر آن نوشته است «شباهت‌های طالبان با ما، دارد آشکارتر می‌شود»! و از این طریق به کنایه، آقای شهردار جانباز تهران که همه عمر خود را در خدمت به اسلام و انقلاب سپری کرده و در جبهه‌های جنگ تحمیلی به افتخار جانبازی نائل شده است، با تک‌تیرانداز طالبان مقایسه کرده و برابر نشانده است! اگر یک، دو، سه و یا چند بار باشد می‌توان آن را خطا ارزیابی کرد ولی چنانچه پی‌در‌پی بود و به تکرار نشست، است. متاسفانه بعد از پیوستن روزنامه جمهوری اسلامی به غربگراهای وطنی، نمونه‌هایی از این دست، ‌اندک و کم‌شمار نیست و به طور طبیعی و منطقی این تلقی را پیش می‌آورد که مواضع یاد شده از نوع «خط» است و نه خطا! در این وجیزه اما، سخنی کوتاه و دوستانه با جناب آقای ، مدیر مسئول و سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی در میان است و آن، اینکه؛ الف: جناب مهاجری چه شباهتی میان تک‌تیرانداز طالبان و دکتر علیرضا زاکانی، شهردار و تهران دیده‌اید که باعث شده ایشان را با تک‌تیرانداز طالبان مقایسه کرده و برابر و همسان معرفی کنید؟! ب: آیا شهردار تهران را به این علت که در جنگ تحمیلی حضور داشته است با تک‌تیرانداز طالبان که او نیز اهل جنگ بوده است، یکسان و هم‌طراز دانسته‌اید؟! یعنی حضرتعالی که در کسوت شریف هستید، نمی‌دانید «جنگجو» بودن به تنهایي نمی‌تواند ملاک ارزیابی باشد که حضور دکتر زاکانی در جنگ تحمیلی و دفاع ایشان از جان و مال و ناموس مردم این مرز و بوم را با حضور تک‌تیرانداز طالبان در جنگی که دستکم در گذشته و مدیریت آن را برعهده داشته‌اند، برابر دانسته‌اید و این دو را شبیه یکدیگر معرفی کرده‌اید؟! جناب آقای مهاجری! به یقین منظور شما طالبانی نیست که امروزه -ولو به ظاهر- با آمریکا در ستیز است، چرا که در این صورت مشکل دیگری نیز پیش می‌آید و آن اینکه حضرتعالی مقابله با آمریکا را هم زشت و ناپسند می‌دانید؟! آیا ده‌ها آیه از کلام خدا و از جمله، این آیه از سوره مبارکه نساء به گوشتان آشنا نیست که « الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الله وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ - آنان که ایمان آورده‌اند، در راه خدا می‌جنگند؛ و کسانی که کافر شده‌اند، در راه طاغوت می‌جنگند»؟! هر دو می‌جنگند اما، این کجا و آن کجا؟! ج: جناب آقای مسیح مهاجری! یک پزشک متخصص است و در جنگ تحمیلی به افتخار جانبازی نائل شده است. حالا با عرض پوزش جای این سؤال است که در آن هنگام و کجا بودیم؟! و بالاخره، علی‌رغم مواضع چند سال اخیر روزنامه جمهوری اسلامی، این احتمال هر چند نیز وجود دارد که مطلب یاد شده از سر در آن روزنامه آمده و آقای مهاجری از آن بی‌اطلاع بوده‌اند که در این صورت پوزش رسمی و صریح ایشان را می‌طلبد... و... آخر دعوانا أَنِ الْحَمْدُ لِلهِ رَبِّ الْعالَمِين. http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339
این همه را کردید؟! یک سایت می‌گوید: تیم مذاکره‌کننده ایرانی ملاحظه فضای داخلی سیاست آمریکا را هم بکند(!) تیتر «امضای کری تضمین است» را منتقدان نزده بودند بلکه روزنامه همسوی زده بود تا به اذعان مدیرمسئول آن، را بزک کند. اما متاسفانه نظر منتقدان درست از آب درآمد که هیچ اعتمادی به وعده‌های دولتمردان آمریکایی نمی‌شود. تعبیر از زبان رئيس وقت بانک مرکزی هم تعبیری خوش‌بینانه بود وگرنه برآیند برجام، نه تنها عائدی برای کشورمان نداشت بلکه روند مهندسی‌شده برای زدن - هم به برنامه هسته‌ای و هم اقتصاد و امنیت و پیشرفت ایران - بود. بعید است بتوان به برخی ادبیات تلخ و زننده و ، نام «تاکتیک مذاکراتی» با «ترفند روانشناسی برای کسب امتیاز» استفاده کرد. مثلا گفتن این جملات که «خزانه خالی است»، «آمریکا می‌تواند با یک تمام توان دفاعی ما را نابود کند»، «(خطاب به شورای روابط خارجی آمریکا) اگر توافق نشود، مردم در انتخابات آینده تصمیم دیگری می‌گیرند، همان‌گونه که در سال 2005 اتفاق افتاد و موجب شد من هم بازنشسته شوم»، «هیچ بدتر از توافق نکردن نیست» (پوستر سفارشی وزارت خارجه به اسم 6 سینماگر)، «حتی اگر آمریکا از برجام خارج شود و تحریم‌ها را برگرداند، ایران از برجام خارج نمی‌شود»( ، بنابر اذعان فدریکا موگرینی) و... با همین فضاسازی غلط که جمهوری‌خواهان در آمریکا مخالف توافق هستند، به دموکرات‌ها افتادند و توافقی فاقد «توازن، تضمین، و مکانیسم شکایت و پرداخت خسارت» را امضا کردند که پس از واگذاری امتیازات نقد و آنی از سوی ایران، تبدیل به شده است. عجیب‌تر اینکه کسی در تیم مذاکره‌کننده نگفت وقتی قانون «اینارا» در کنگره تصویب و دولت را موظف به ارائه گزارش‌های 90 روزه مبنی بر پایبندی ایران (برای ادامه تعلیق تحریم‌ها) کرده، برجام در زمینه سرمایه‌گذاری و تعاملات تجاری - حتی کوتاه‌مدت - به چه دردی می‌خورد و همواره اخم و تخم آمریکایی‌هاست؟! در حقیقت، در حالی که دولت روحانی با جنجال و در حال خلع‌ید از مجلس شورای اسلامی در زمینه بررسی خردمندانه برجام بود، در آمریکا اجماع دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان در هر دو مجلس نمایندگان و سنا بر این شد که با سخت‌گیری بیشتر، امکان چانه‌زنی و فشار دولت آمریکا بر تیم مذاکره‌کننده ایرانی را افزایش دهند و بنابراین آنچه پخت و پز شد، همین است که مایه شده است. با وجود این واقعیت، عجیب و سوال‌برانگیز است که کارشناس مجددا از تیم مذاکره‌کننده جدید می‌خواهد ملاحظات داخلی آمریکا را مدنظر داشته باشد (لابد مانند گذشته از خطوط قرمز منافع ملی عقب‌نشینی کند). http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339
صندوق ذخیره فرهنگیان و ژست از معلمان؟! مرور رفتار مدعیان اصلاحات و اعتدال درباره معلمان و فرهنگیان، از این طیف حکایت می‌کند. فعالان سیاسی و رسانه‌ای این طیف، در حق امانت فرهنگیان کردند، سپس در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 96 یاد فرهنگیان افتادند و افزایش حقوق آنها را برای مصرف شب انتخاباتی پیش کشیدند، بعد از انتخابات زبان به سرزنش گشودند، اما در آستانه واگذاری دولت 8 ساله، موضوع معلمان را که خود پشت گوش انداخته‌ بودند، به عنوان یک تکلیف بر زمین مانده (با بار مالی سنگین آن) متوجه دولت جدیدی کردند که وارث 1500 هزار میلیارد تومان بدهکاری دولت روحانی است! این طیف در حالی خود را حقوق معلمان و فرهنگیان وانمود می‌کنند که طشت آنها در و بیش از 11 هزار میلیارد تومانی «صندوق ذخیره فرهنگیان» توسط باند شهاب غندالی و شرکا بر زمین افتاد و معلوم شد که این جماعت حتی در خود از دستبرد به صندوق معلمان و فرهنگیان هم دریغ نکرده‌اند. جالب این که برخی گردانندگان این صندوق، از طریق برخی تشکل‌های ظاهرا صنفی، در سازماندهی‌های شب انتخابات معلمان در خدمت اهداف خود هم فعالیت داشته‌اند! اما هر قدر که ائتلاف مدعیان اصلاحات و اعتدال، نگاه شب انتخاباتی به معلمان و فرهنگیان داشت، پس از آن به مشکلات این صنف- مانند بسیاری از صنوف دیگر - می‌کرد. بلکه حتی رئیس دولت مدعی تدبیر چندی پس از انتخابات 96 گفت: «برخی کارکنان، اینگونه عنوان می‌کنند که حقوق‌شان به نسبت کاری که انجام می‌دهند، کافی نیست؛ اگر از کار خود رضایت ندارید، چرا آن را انتخاب کردید و اگر کسی راضی نیست می‌تواند برود و این حرف کاملاً است که بگوید، حقوق من نسبت به کاری که انجام می‌دهم کم است.» دولت روحانی البته در ماه‌های پایانی به فکر موضوع رتبه‌بندی معلمان افتاد که عمدا به مدت 8 سال آن را پشت گوش انداخته بود. این جا نیز دولت روحانی، مانند بسیاری از حوزه‌های دیگر، بار سنگینی را به دولت بعدی تحمیل کرد. این رفتار به قدری بود که ایرج ندیمی از نمایندگان سابق و اصلاح‌طلب مجلس گفت: اقدام دولت روحانی غیراخلاقی بود. وجه دیگر ماجرا این است که دولت مدعی تدبیر، در طول 8 سال طبق آمار رسمی خود، تورم 700 تا 1000 درصدی را در اقلام مختلف پدید آورد که به معنای ارزش پول مالی و خدمات خرید مردم بود. در اینجا نیز فشار تورمی به اغلب طبقات جامعه از جمله معلمان و فرهنگیان وارد شد. در واقع مسئولیت اصلی دولت نه افزایش حقوق‌ها (به عنوان اقدامی تورم‌زا و تشدید‌کننده) بلکه مهار تورم و حفظ ارزش پول ملی بود که در دولت سابق کاملا عمل شد. این نکته هم گفتنی است که عناصر طی چند ماه اخیر کوشیده‌اند با سوارشدن بر موج مطالبات صنفی و اقتصادی تلنبار شده در دوره مدیریت خود، این مطالبات را سیاسی و اپوزیسیونی کنند و ضمنا از این طریق، عصا زیربغل آمریکا بگذارند که در مذاکرات وین، در موضع انزوا و محکومیت قرار دارد. http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339
مرثیه و پس از این همه ؟! متهم پرونده ارائه اطلاعات و جعل و نظرسنجی به ادعا کرد: بعضی‌ها در فضای مجازی پیمانکاری می‌کنند و در ازای پول گرفتن تولید محتوا می‌کنند. در روزنامه اعتماد نوشت: «برخی افراد با گرفتن پول و پروژه، دفاع از سیاست‌ها را به صورت پیمانکاری انجام می‌دهند. لشکر یا ارتش سایبری و مطبوعاتی از این جمله است. اینها به آنچه می‌گویند یا می‌نویسند لزوما اعتقادی ندارند و حتی قادر به تحلیل و توصیف و دفاع از آنچه پیمانکاری آن را قبول کرده‌اند نیستند، در نتیجه در مواردی سکوت می‌کنند تا دستور از بالا برسد یا با مسخره کردن و بحث‌های انحرافی سعی می‌کنند ماجرا را دور بزنند. این نوشته البته از جهات متعدد، توهین به محسوب می‌شود. نخست روزنامه‌ای که مدیر آن رفیق گرمابه و گلستان و شهرام جزایری (مفسد اقتصادی دوره اصلاحات) بود. ثانیا غیر از زدوبندهای پنهان و افشا نشده فراوان با محافل غربی و مرتجع منطقه‌ای، موضوع دریافت صدها مورد پول از پوشش جوایز حقوق بشر و روزنامه‌نگاری از غرب مکررا اتفاق افتاده و دریافت‌کنندگان وطن‌فروش هم نام آن را «هدیه» و (جایزه) گذاشته‌اند؛ بی‌آنکه توضیح دهند بزرگ‌ترین و ناقضان حقوق بشر در دنیا برای کدام خدمت (خیانت) حاضر شده‌اند به این حضرات جایزه بدهند! از صدها اجاره‌ای متظاهر به اصلاح‌طلبی که پس از فرار از ایران علنا تبدیل به رسانه‌‌های وابسته به سرویس‌های آمریکا و انگلیس که بگذریم، وزیر ارشاد دولت مدعی اصلاحات پس از فرار از ایران و همزمان با نقش‌آفرینی در سبز، خواستار کمک مالی از عربستان به فرزندش در پوشش بورسیه تحصیلی شده بود و این موضوع لو رفت. همچنین معاون وزیر ارشاد در دولت خاتمی، که بعدها مستخدم رسانه‌های عربی شد، سرانجام از شبکه بدنام ایران سر درآورد و سردبیر شبکه‌ای شد که بودجه آن توسط رژیم جنایتکار سعودی تامین می‌شود. نکته پایانی اینکه نویسندگان نشریات زنجیره‌ای و از جمله همین آقای عبدی با همه طاقت‌فرسایی و شرم‌آور بودن، سال‌هاست برخلاف عقل و انصاف و شرف و وجدان، در خدمت توجیه سیاست‌های ضدانسانی و غرب با اشرافیت سیاسی - اقتصادی در داخل کشور قرار دارند و خود وی به مدت 8 سال در حال توجیه دولت روحانی بود و حال آنکه هم خباثت‌های آمریکا در برجام و هم دولت سابق آشکار بود. بنابراین اشاره او به وجدان و عقل هم از آن طنزهای خنک محسوب می‌شود. http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339
پادویی مدیریت ‌اشرافی و آروغ نگرانی برای کشور و انقلاب پیمانکاری برای مدیریت ‌اشرافی بیرون رانده شده از دولت در ماه‌های اخیر، در حالی است که همین رسانه در دوران هشت ساله دولت تدبیر و امید صرفا سرگرم روی فجایع مدیریتی دولت بود: نه از واگذاری بیش از 500 هزار میلیارد تومان رانت در جریان حراج میلیارد‌ها دلار دولتی و نگران می‌شد، نه تورم 700 تا 1000 درصدی اقلام مختلف نگرانش می‌کرد، نه دیپلماسی و اظهار عجز مقامات دولت وقت مانند نوبخت و زنگنه مبنی بر اینکه حتی یک قطره نفت هم نمی‌توانیم بفروشم، نه و چند ده هزار میلیارد تومانی در صندوق فرهنگیان و شرکت‌ها و کارخانه‌های مفت واگذار شده، نه نابودی برنامه هسته‌ای، نه دامن زدن به و در آبان 1398، و نه جرأت دادن به دشمن در زمینه زیر پا گذاشتن یکطرفه توافق و ‌ترور شهید سلیمانی. نکته بعدی اینکه نویسنده متن مذکور عمدا نمی‌گوید در انقلاب یا دفاع مقدس و چالش‌های مشابه کجا بوده، چرا که اصلا نقشی در این موارد یا موارد مشابه نداشته است. البته کارنامه او در دهه اخیر و پادویی برای ‌اشرافیت روشن است چنانکه با اطلاع از مدعیان اعتدال و اصلاحات، خود را به‌عنوان «ما اصولگرا‌ها» در رسانه جا زده و از همین طریق عنوان دزدی و تلاش برای برچسب زدن به اصولگرایان و نیروهای انقلابی، ارتزاق کرده است. http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339
کمر را شکست به نام زد! سایت برای تبرئه دولت بایدن، همت کشورمان برای بی‌اثر کردن تحریم‌ها را کرده و تیتر زد: «از زمان روی کار آمدن بایدن، چین 38 میلیارد دلار نفت از ایران خریده است» زیر این تیتر جهت‌دار خود از قول «واشنگتن فری بیکن» و لابی «متحدعلیه ایران هسته‌ای» نوشت: «از زمان به قدرت رسیدن جو بایدن در آمریکا، دولت چین بیش از 38 میلیارد دلار نفت از ایران خریده است. تحلیل و تیتر سایت غربگرا در حالی است که بایدن نه تنها به سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران ادامه داد بلکه تحریم‌های جدیدی هم بر تحریم‌های قبلی افزود. همچنین آمریکا در دولت تمدید شده و فراتر از آن، دولت بایدن به دولت یونان برای مصادره نفتکش حامل نفت ایران و انتقال آن به آمریکا فشار آورد اما قدرت‌نمایی نیروی دریایی موجب عقب‌نشینی خفت بار دولت راهزن بایدن شد. افزایش چشمگیر نفت کشورمان در دولت رئیسی در حالی است که رویترز چند ماه قبل ادعا کرده بود چین در اثر جنگ اوکراین و خرید نفت از روسیه، خرید نفت از ایران را کاهش داده است. گفتنی است رئیس‌سازمان برنامه و بودجه با اشاره به تشدید تحریم‌ها گفته بود حتی یک قطره نفت هم نمی‌توانیم بفروشیم. در آن دوره فروش نفت به چند ده هزار بشکه رسیده بود! http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339
در دولت و مجلس همسو (ششم)، اسباب نارضایتی گسترده مردم شد، چه این که متولیان اصلی آن نسبت به مردم دهن‌کجی می‌کردند و اغراض سیاسی کارانه خود را پیش می‌بردند. به همین دلیل هم مردم در سال 1384، به نامزدهایی مانند مصطفی معین، مهرعلیزاده،‌کروبی و هاشمی رفسنجانی بی‌اعتنایی کردند. اما تکرار همین مسیر از سوی مردم و رأی ندادن به موسوی و کروبی، موجب علیه جمهوریت و اسلامیت شد. علت این بود که اشرافیت تصور می‌کرد اگر دولت مستقر موفق به ادامه مسیر اعتمادسازی و خدمتگزاری شود،‌دیگر پشمی به اشرافیت غربگرا نخواهد ماند. به همین دلیل هم با 11 میلیون رأیی، ابتدا در سرمایه عظیم رأی 40 میلیون نفری آتش افکندند و سپس از خواستند تحریم‌های فلج کننده را علیه ملت ایران اعمال کند؛ چیزی که 13 سال اقتصاد ایران درگیر آن است. عملکرد دولت غربگرای مدعی اعتدال و اصلاحات درحوزه است به نحوی که ضمن توقف روند پیشرفت‌های اقتصادی در دولت‌های یازدهم و دوازدهم، موجب به کشانده شدن بسیاری از مردم متوسط شد. به همین دلیل هم هست که بنابر اذعان اصلاح‌طلبان، مقبولیت روحانی در سال‌های پایانی دولتش به زیر 5-6 درصد سقوط کرده بود. عملکرد این مدیریت اشرافیت‌زده و ، ‌برخی رکوردهای اقتصادی منفی دولت هاشمی (مانند تورم 49/6 درصدی) را مجدداً جا به جا کرد و را به 60 درصد رساند. این عملکرد طبیعی بود که به رو به رو شود. دریافت حقوق‌های نجومی، حیف و میل بیت‌المال و تسهیلات کلان، واگذاری رانتی 60 میلیارد از ذخایر ارزی، زدن چوب حراج به برخی شرکت‌ها و بزرگ، تعطیلی تولید و رونق واردات و قاچاق به عنوان رویکردی کمرشکن برای تولید ملی،‌واگذاری برنامه هسته‌ای و در ازای آن دریافت وعده‌های بی‌ارزش از غرب، چند برابر کردن ، فرافکنی و مسئولیت‌ناپذیری و... از جمله عملکردهای مدیریت اشرافی بود که موجب مردم شده است. http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339
عملگرایی جریان را به ‌انداخت ظاهرا دولت آیت‌الله رئیسی در دوسال گذشته در تغییرات به به‌ویژه در سیاست خارجی، سلامت، اقتصاد و... و عیان شدن بیشتر ناکارآمدی اصلاح‌طلبان و اعتدالیون با سال‌های فرصت خدمت، این طیف را به و هذیان‌گویی ‌انداخته است. در حالی که دولت مورد حمایت این طیف کشور را با انبوهی از مشکلات و بحران‌ها به دولت رئیسی تحویل داده بود و در روزهای آخر بیش از 700 نفر از هموطنانمان کشته می‌گرفت و خود را در دفتر کار خود حبس کرده بود، دولت قبل حتی از پرداخت حقوق کارکنان خود عاجز بود و برای مصرفی مردم قرارگاه تشکیل می‌داد‌، دولت رئیسی در مدت زمان کوتاهی توانست با اقدامات بعضا عاجل و فوری بر بسیاری از این مشکلات فایق آید و در حوزه‌های مختلف نیز دستاوردهای قابل توجه و چشمگیری نیز داشته باشد، از این رو طبیعی است طیف برای سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدی و دولت مورد حمایت خود و همچنین از پاسخگویی بر شدت تخریب‌های علیه دولت رئیسی روی آورد. http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339
چپ و راست... تقسیم‌بندی چپ و راست ذاتا تقسیم‌بندی غربی، ماتریالیستی و مبتنی بر دوگانه و است و هیچ نسبتی با فرهنگ اسلامی ندارد. عجیب این که بسیاری از عناصر مصرّ به قالب کردن این تقسیم‌بندی در فضای سیاسی کشور (طیف موسوم به چپ در سازمان مجاهدین انقلاب و نشریه عصر ما و حزب مشارکت و دفتر تحکیم)، بعدها در خدمت همان طیف سیاسی درآمدند که آنها را راست و سرمایه سالار و زر‌اندوز و بی‌اعتنا به عدالت می‌خوانده و مذمت می‌کردند! به بیان دیگر هم دولت و هم دولت ملغمه‌ای از عناصر مدعی چپ‌‌روی و راستگرایی بود. به مرور زمان، تمجید از غرب، کنار گذاشتن شعار ، ترویج سیاست‌های اقتصادی تبعیض‌گرایانه و تحمیل شکاف طبقاتی به جامعه، تبدیل به گفتمان غالب ائتلاف مذکور شد. دست بر قضا، برخی عناصر گروهکی سابقا چپ یا راستگرای التقاطی که هیچ نسبتی با انقلاب و اسلام هم نداشتند، کرده و به فربه‌‌سازی جریان معارض با انقلاب پرداختند. در موضوع هم بی‌تردید نمی‌توان پوپولیست‌تر از دولت‌های غربگرایی مثل دولت خاتمی و روحانی را سراغ گرفت، به ویژه دولت روحانی که ضد کارشناسی‌ترین رویکرد‌ها را در حوزه‌های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و دیپلماتیک داشت. http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339
بی‌زبان بودید حالا شده‌اید؟ شیوه همیشگی در فضای سیاسی کشور فرار رو به جلو بوده و هست. بعضی از رسانه ها احتمالا سعی در به فراموشی سپردن دوران 8 ساله دولت اصلاح‌طلب و کارگزارانی روحانی داشته و دارند گرچه در آن روزها خاموش و بی‌زبان بودند ولی اکنون مدعی پیگیری مطالبات مردم هستند. یکی از روزنامه های در یادداشتی با عنوان «مشاركت، زمينه مي‌خواهد» نوشت: «با توجه به نارضايتي‌هاي مردم در حوزه‌هاي اقتصادي و معيشتي، مردم مطالبات خود را در اعتراضات به سمع و نظر دولت و نظام حكمراني رساندند.... از ویژگی‌های خاص اصلاح‌طلبان اصطلاحا گردن‌نگیری و از پاسخگویی است. احتمالا آقایان فراموش کرده‌اند یا می‌خواهند فراموش کنند که علاوه‌ بر نابود کردن معیشت مردم، افزایش چند صددرصدی قیمت ، دلار، خودرو، کالاهای اساسی، کاهش چند ده درصدی ارزش پول ملی و... کشور را با 800 جدید دیگر تحویل داد و رفت. آنان همچنین آبان 98 و دولت مطبوعشان در مسئله را نیز به فراموشی سپرده‌اند. در آن زمان مدعیان اصلاح‌طلبی و پاسخگویی که مدعی پاسخگویی و بیان مطالبات مردم بودند، نه در برابر افتضاحات دولت اصلاحاتی و کارگزارانی روحانی پاسخگو بودند و نه برایشان مهم بود. در حالی آغاز به کار کرد که در روزهای آغاز به کار دولت روحانی قیمت در حدود 3000 تومان بود اما پس از 8 سال به بالای 30 هزار تومان رسید تا بزرگ‌ترین شوک ارزی تاریخ کشور را به افزایش تقریبا 10 برابری به خود اختصاص دهد. همچنین افزایش بی‌ضابطه یکی دیگر از مهم‌ترین عوامل ایجاد تورم ساختاری در اقتصاد کشور است که به کاهش قدرت خرید مردم و منجر می‌شود. با بررسی رشد نقدینگی در کشور در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی روشن است که دولت حسن روحانی با رشد نقدینگی 643.4 درصدی طی سال‌های 92 تا پایان سال 99، نرخ رشد نقدینگی بین این دولت‌ها بوده و بدترین عملکرد را در این زمینه داشته است. هنوز فراموش نکردیم در ماه‌های پایانی دولت تدبیر و امید، اقلامی همچون ، و و آنچنان نایاب شد که مردم برای گرفتن اقلام دولتی با نادیده گرفتن اوضاع شیوع بی‌سابقه ساعت‌ها در صف‌های طولانی و فشرده در انتظار می‌ماندند. تا در نهایت پس از ارائه کارت ملی و شناسایی هویت امکان تهیه مرغ یخی به قیمت دولتی آن هم به میزان محدود داشته باشند. همچنین بر اساس آمارهای رسمی، «متوسط» رشد اقتصادی کشور در دهه 90 تقریبا بوده است که رشد اقتصادی در شصت سال اخیر محسوب می‌شود. از سوی دیگر کم‌توجهی دولت روحانی به بخش‌های درون‌زای اقتصاد ایران مانند بخش‌های و مسکن، یکی از علل اصلی صفر شدن رشد اقتصادی در دهه 90 و درجا زدن اقتصاد کشورمان بود. همچنین در دهه 90، منفی 5 درصد اعلام شد که می‌توان گفت کمترین رشد سرمایه‌گذاری در شصت سال اخیر محسوب می‌شود. و اینها ویرانه‌های دیگر از نحوه مدیریت کشور در طول 8 سال توسط دولت بود که به رئیسی تحویل داده شد. بهتر است اصلاح‌طلبان به جای فرار به جلو‌، و به جای که در برابر و دولت اصلاح‌طلب و کارگزارانی کاملا داشتند اکنون پاسخگوی آن دوران سیاه باشند. http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339
ما شما هم نگویید رئیسی کدام را پر کرد  این شکل از مغالطه که تکرار آن در روزنامه‌های وابسته به‌اشرافیت حاکی از ماموریت واحد است، به نحوی است که انگار روحانی در سال دوم، دولت را تحویل رئیسی داده و رئیس‌دولت نبوده است! افراطیون غربگرا مقارن انتخابات سال 1400 نگفته بودند که غیر از دولت روحانی، قرار است در اپوزیسیون برای پنج ماهه در کشور به نیابت از آمریکا و اسرائیل و انگلیس همراه شوند و ضربه دیگری به روند رشد اقتصاد کشور بزنند. بخشی از جهش دوباره از مهر پارسال به بعد تا اسفند ماه، محصول این و خیانت بزرگ است که اتفاقا از سوی متهمان آن بازگو نمی‌شود بلکه همان متهمان نتیجه خود در و کشور را هم به دولت رئیسی نسبت می‌دهند! آقای روحانی دولت را نه با تورم تک‌رقمی بلکه 60 درصدی تحویل داد و منطبق با شتاب و تورم در ماه‌های پایانی همان دولت، دور از ذهن نبود که حتی این رقم تا پایان سال 1400 سه رقمی‌شود. دولت رئیسی شتاب این جهش را گرفت، هر چند که تورم همچنان برای مردم آزاردهنده است. کاهش موقت تورم در دو سال اول، به واسطه بار روانی ، دقیقا نقش مخدری را داشت که غربگرایان با مهندسی غرب به اجرا گذاشتند تا سیاست آلوده‌‌سازی روانی عوام و خواص برای شدن‌های بعدی را پیش ببرند. به همین دلیل هم بود که با عهدشکنی آمریکا، التهاب و بی‌ثباتی بی‌سابقه به جان اقتصاد شرطی شده افتاد. امروز در مقایسه با سال‌های پایانی، التهاب‌ها فروکش کرده و کشور تدریجا توانسته در بخش درآمدی، را به نزدیکی‌های دوره اجرای برجام برساند و آثار مسموم شرطی شدگی (اعتیادزدگی) اقتصاد را تا حدود زیادی از پیکر اقتصاد بیرون کند. امروز در حالی رشد اقتصادی کشور به بالای 4 درصد رسیده که متوسط این نرخ در هشت سال دولت روحانی به نزدیک درصد سقوط کرد. در دوره روحانی و بر اساس بی‌صداقتی وعده‌های فریبنده آن دولت تا مرز رفت و اکنون با وجود نوسانات گاه و بی‌گاه، ثبات نسبی پیدا کرده است. بدترین و پایین‌ترین دوره رکود در بورس به نام دولت روحانی است حتی اگر هم غربگرایان جابه‌جا روایت کند. در حالی که دولت روحانی به نساختن افتخار می‌کرد، غیر از صد‌ها هزار واحد مسکونی ساخته شده در دوره اخیر، 1/5 میلیون واحد هم در حال احداث است. روزنامه های غربگرا تعمد دارد واقعیت‌هایی از این دست را درباره بازگو نکند: «۶ برابر شدن نقدینگی که از عوامل اصلی تورم است، شکستن رکورد تورم در تاریخ چندده‌ساله کشور، افزایش ضریب جینی (شکاف طبقاتی) از رقم کاهشی شده ۳۶۵ در سال ۹۲ به رقم ۴۰۹ در سال ۹۷، نابودی ۱۸ میلیارد دلار و ۶۰ تن از ذخایر استراتژیک، واگذاری پرفساد نیشکر هفت‌‌تپه، ماشین‌‌‌سازی تبریز، هپکو اراک، آلومینیوم المهدی و پالایشگاه کرمانشاه، تعطیلی یا نیمه تعطیل شدن پنج هزار واحد تولیدی، ناترازی سنگین در تامین گاز و برق و آب، سنگین بودجه‌ای در حد کسری ۴۸۰ هزار میلیارد تومانی، منفی بودن خزانه، انتشار ۲۰۰ هزار میلیارد تومان پول بی‌پشتوانه و انفجار نقدینگی، بدهی انباشته ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومانی، و سررسید اوراق فروخته‌شده به میزان ۵۳۲ هزار میلیارد تومان». و ایضا این واقعیت‌های مثبت درباره دو سال عملکرد دولت رئیسی را: جبران کسری 480 هزار میلیاردی، هزار میلیارد تومان بدهی سود اوراق، تسویه ۱۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی به صندوق‌های بازنشستگی، اختصاص ۴۰ هزار میلیارد برای معلمان و ۵۴ هزار میلیارد برای تسویه بدهی بانک مرکزی، افزایش صادرات نفت به حدود دو میلیون بشکه و مجموعا تسویه ۴۶۴ هزار میلیارد تومان از بدهی‌ها و تعهدات دولت قبل ظرف دو سال. پیوند خبر👇👇 https://kayhan.ir/fa/news/272506 دفتر سرپرستی استان یزد http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339