eitaa logo
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
326 دنبال‌کننده
332 عکس
77 ویدیو
218 فایل
این کانال به منظور بارگذاری صوت تدریس، و مطالب مهم علم "فقه" و "اصول" است.
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 ۲- "گزاره‌های عقلی"‌ای که می‌توان از آن حکم شرعی استنباط کرد به سه گونه قابل تقسیم است: 🔶️ تقسیم اول: مستقل و غیر مستقل مستقل، دلیلی است که نیازی به هیچ گزاره‌ی شرعی ندارد، بر خلاف دلیل غیر مستقل. 🔶️ تقسیم دوم: تحلیلیه و ترکیبیه گزاره‌های تحلیلی، گزاره‌هایی تفسیری و تحلیلی است، و گزاره‌های ترکیبی گزاره‌های است که استحاله یا ضرورت را اثبات می‌کند. 🔶️ تقسیم سوم: گزاره‌های موجبه و سالبه گزاره‌های موجِبه، گزاره‌هایِ مستقلِّ اثبات‌کننده‌ی حکمِ شرعی‌اند، و گزاره‌های سالبه، گزاره‌هایِ مستقلِّ نفی‌کننده‌یِ حکمِ شرعی‌. ✴️@fegh_osoul_rafiee
دوستان عزیز دانشگاه رضوی! کلاس‌های حقیر تا شروع ماه رمضان کاملاً حضوری است، و بنده به نوبه‌ی خودم از تمام رفقای عزیز دعوت می‌کنم حتماً در کلاس حضور پیدا کنند. یاعلی
📚 ۴۳- قوله (ج۳، ص٨٣): فإذا كان بيع الإنسان مال غيره... . ✅ مرحوم بعد از بیان دو فرضی که در آن، معامله دوطرفه نیست فرمودند اگر آن را بیع ندانیم نمی‌توان برای صحّت چنین فرضی از ادله‌ی بیع استفاده کرد. و در ادامه نیز می‌فرماید: در هر حال، این گونه نیست که آن دو فرض غیر معقول، و همچنین باطل بوده باشد. 🔶️ همچنین تعریف بیع (مبادلة مال بمال) نمی‌تواند دالّ بر بطلان و فساد آن‌ دو فرض باشد، زیرا این تعریف تنها دلالت بر این دارد که تملیک در بیع، مجّانی نیست؛ زیرا اگر قرار باشد پافشاری بر تعریف مذکور داشته باشیم، و بر اساس آن، بیع را مبادله‌ی دوطرفه بدانیم به ناچار باید بیعِ مالِ مضاربه توسط عامل را که در ازای مقداری از ثمن است عاری از معنای بیع بدانیم، زیرا مال مضاربه ملکِ مالک است، حال آن که قطعاً بیع است؛ پس بعید نیست که بتوان از ادله‌ی بیع نیز برای اثبات صحت آن دو فرض استفاده کرد. 🔸️ اگر قبول کنیم این دو فرض، بیع نیست می‌توان صحّت این دو فرض را از ادله‌ای مانند "أوفوا بالعقود" و "المؤمنون عند شروطهم". 🔶️ دو فرض مورد بحث ما -بر فرض بیع‌بودن- مصداقِ نیست، زیرا مالک -در آن دو فرض- اذن و اجازه داده است. 🔶️ اما در مورد عتق -که ایقاع است- از طرف غیر مالک نیز هیچ مانع و محذور عقلی ندارد، و ادله‌ی شرعی (لا عتق إلا في ملك) نیز تنها عتقِ غیرِ مالک را منع می‌کند، اما دلیلی بر منعِ عتقِ خودِ مالک از طرف شخص دیگر (عتق المالک عن غیره) وجود ندارد؛ بنا بر این، چه اشکالی دارد که مالکِ عبد به دیگران اذن در عتق عبدش را بدهد؟! 🔶️ اما وطی نیز اشکالی ندارد که برای مُباح له (کسی که کنیز برای او اذن و اباحه شده است) نیز جایز باشد، زیرا همین اذن می‌تواند تحلیل محسوب شود. و این که تحلیل کنیز نیاز به لفظ خاصی داشته باشد ادّعای بدون دلیل است. 🔶️ در نهایت نیز ایشان می‌فرماید: فتلخّص مما ذکرنا أنه لا بأس بأن یقال بصحّة إباحة جميع التصرّفات التي منها البيع و العتق و الوطي، فتأمل! ✴️@fegh_osoul_rafiee
مرحوم آیت الله العظمی بهجت (رضوان الله علیه) می‌فرمودند: "زمانی که ما در نجف اشرف در مدرسه‌ی سیّد رحمه الله بودیم، حجره‌ی آقای شیخ محمدرضا مظفّر رحمه الله روبه‌روی حجره‌ی ما قرار داشت و شب‌ها چراغ نفتی ما و ایشان روشن بود، ولی وقتی ما بعد از مطالعه و انجام کارهای خود می‌خواستیم بخوابیم می‌دیدیم که چراغ ایشان هم چنان روشن است، و از طرف صبح هم که پیش از اذان و یا وقت اذان بیدار می‌شدیم می‌دیدیم هنوز چراغ ایشان روشن است!... بنده مثل ایشان پُرکار ندیده‌ام." (در محضر آیت الله بهجت؛ ج۲/ص۸۰) ✴️@fegh_osoul_rafiee
دوستان بزرگوار! آن چه از سخن و مشْی عالِمانِ راستينِ دین و به اندیشه در رسالت بزرگ حوزه و حوزویان می‌فهمیم آن است که یعنی و ؛ یادگیری معارف دین و رساندن آن به مردم. دقیقاً شغلِ ماست؛ تحقیقاً رسالتِ ماست؛ وجداناً همه‌ی زندگی ماست... طلبه، کار و کسوت سنگین و وقت‌پُرکُنی است؛ انجام خیلی از کارهای خوب و دارای اجر و ثواب اُخروی اگر چه به خودیِ خود خیر و نیک است، اما از طلبه نشاید و نباید... ✴️@fegh_osoul_rafiee
دوستان عزیز! از این‌به بعد صوت کلاس‌ها ساعت ۱۸ هر روز درسی از کانال حذف خواهد شد.
🔶️🔸️🔸️ آن است که از لحاظ منطقی داخل در چارچوب علم محسوب شده، ضابطه‌ی موضوعی علم بر آن منطبق است و از مباحث درون‌علمی محسوب می‌شود؛ مثلاً اگر مانند موضوع علم اصول را بدانیم هر مساله‌ای که انتظار می‌رود در فقه به عنوان یک عنصر مشترک به کار گرفته شود مساله‌ای اصولی است. 🔶️🔸️🔸️ آن دسته از مسائلی است که -مرتبط با علم است- اما موضوع علم بر آن قابل تطبیق نیست و جزء مسائل علم قرار نمی‌گیرد و از مباحث برون‌علمی محسوب می‌شود؛ اساساً هر نوع اندیشه‌ورزی در مورد یک علم و مسائلِ آن از مبادیِ آن علم محسوب می‌شود که در ذیل مباحث بحث می‌شود، مانند بحث‌های تاریخ علم، ارتباطات بین علوم، روش‌شناسی علم و... . 🔸️ مثلاً بحث از چیستی‌ها در علم اصول از مبادی علم اصول است؛ مانند چیستی علم اصول، چیستی موضوع اصول، چیستی حکم، چیستی وضع، چیستی استعمال، چیستی قطع، چیستی ظن، چیستی دلیل عقلی و... . 🔷🔹️🔹️ مبادی علم اصول (برون‌علمی) به دو نوع و تقسیم می‌شود. 🔹 آن گزاره‌هایی است که در استدلال اصولی به عنوان یک گزاره‌ی تصدیقی به کار بسته می‌شود، مانند گزاره‌ی تصدیقی «خداوند حکیم است» یا «پیامبر و امامان دوازده گانه، معصوم از خطا و غلط و نسیان هستند»؛ این دو گزاره‌ی تصدیقی که گزاره های کلامی و اعتقادی مرتبط با علم اصول هستند پایه و اساس تصدیق بسیاری از قواعد اصولی قرار مى‌گیرد. 🔹 نیز مباحثی است که تنها تصوّر از یک عنوان یا مصطلح در استدلال اصولی را تصحیح می‌کند. ✴️@fegh_osoul_rafiee
نفهمیدن، مرحله‌ای از مراحل علم و آگاهی است؛ برای نفهمیدن‌هایمان ارزش قائل باشیم؛ نه از آن بترسیم و نه از اعتراف به آن خجالت بکشیم؛ نفهمیدن جزئی از زندگی علمی ماست... ✳️ اگر در راه تحصیل علم، احساس همه‌چی‌‌دانی یا راحت‌فهمی داریم از دو حال خارج نیست؛ یا نابغه هستیم (قطعا تنها موارد نادری این گونه هستند)، یا خیال خام داریم که می‌فهمیم... ❓❔❓❔❓ وجود پرسش‌های حل‌نشده‌ی فراوان در ذهن، شکّ، تردید و نفهمیدن، مسیر غیر قابل اجتناب علم و حلّ مساله‌ی علمی است. ✴️ ما در راه تحصیل علم، نیاز صبر بر نفهمیدن و اجتهاد و تلاش در راه فهمیدن داریم؛ رسیدن به علم و معلوم مسیر طولانی‌ای دارد که مقصد آن علم و معلوم است، اما ما بیشتر در مسیر هستیم تا در مقصد، پس از مسیر نیز لذت ببرید... ⛔ تا سختی و رنج مسیر شکّ و تردید و نفهمیدن را تحمّل نکنیم رسیدن به لذت علم و لذت أين الملوك‌گفتن‌ها را لمس نمی‌کنیم. @fegh_osoul_rafiee
❌❌ مثلاً شرح و ترجمه‌های بی‌ارزش و کارراه‌انداز فارسی که چیزی جز بی‌سوادی و ناتوانی برای طلبه به بار نمی‌آورد میان‌بُر ناجوری است که نه تنها لذت نفهمیدن را از بین می‌برد، بلکه لذت فهم و علم را نیز هیچ می‌کند... ❌❌ ❌❌ مثلاً عدم تعمّق و تحقیق در مسائل علمی و نگاه سطحی به علوم و معارف حوزوی و تلاش برای ذوالفنون‌شدن و علّامه‌شدن در علوم مختلف حوزوی گاهی می‌تواند فرار از نفهمیدن‌ها باشد. ⛔ تعمّق و غور در یک مساله‌ی علمی گاه مساوی با چاه‌کَنی است که قرار است از میان خاک و سنگ چاه عمیق حفر کند و به دنبال آب گوارا بگردد، برخی برای فرار از سختی و رنجِ چاه‌کَنی رو به کارهای علمی متشتّت و سطحی و کثرت تالیفات سطحی در علوم مختلف می‌آورند که نه آورده‌ای دارد و نه پیچیدگی‌ای، اما غور و تعمّق و تحقیق در مسائل علمی ندارند، زیرا تحمّل و صبر نفهمیدن ندارند. تحقیق و حلّ برخی مسائل عمیق و دقیق گاه سال‌های سال طول می‌کشد تا منتج به نظریه‌ای علمی شود... تحمّل و صبر چنین سختی‌هایی برای همه آسان نیست. @fegh_osoul_rafiee
📚 ۴۴- قوله (ج۳، ص۹۰): فيشكل الأمر فيه من جهة خروجه عن المعاوضات المعهودة... . (مرحوم در تنبیه چهارم چهار قسم برای قصد در معاطات بیان می‌کنند که قسم سوم، قصد اباحه در برابر مال و تملیک طرف دیگر است) ✅ مرحوم می‌فرماید: بله، اگر بخواهیم صحّت این قسم را با ادله‌ی عناوینِ معهود اثبات کنیم مشکل است، زیرا همان طور که مرحوم فرمودند این که "اباحه در برابر مال و تملیک" را در ذیل یکی از عناوین معهود و معروف معاوضات قرار بدهیم مشکل است؛ اما در هر حال، شاید بتوان با ادله‌ای چون "المؤمنون عند شروطهم" و "أوفوا بالعقود"، مگر آن که عقد را نیز به معنای همان معاوضات معهود بدانیم که این سخن قابل قبول نیست. 🔸️ همچنین نیز به درد تشريع معاملات و اثبات انحاء تسلّط‌ها نمی‌خورد. ✴️@fegh_osoul_rafiee