eitaa logo
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
324 دنبال‌کننده
342 عکس
78 ویدیو
218 فایل
این کانال به منظور ارائه‌ی مطالب مهمّ فقهی، اصولی و طلبگی، و بارگذاری صوت تدریس فقه و اصول است.
مشاهده در ایتا
دانلود
در (ج۴/ص۴۳۰) در مورد و کلام -که در تنبیه اول مطرح می‌کند- می‌نویسد: 🔶️🔷️🔹️ ۲- وجه دوم (): 🔸️اگر -بر خلاف وجه اول- موضوعِ و را نه (مُردار؛ که امر وجودی است)، بلکه خودِ (امر عَدَمی) بدانیم نیز تذکیه‌نبودنِ در حالِ خروج روح، مُراد است، نه تذکیه‌نبودنِ در حال حیات. 🔹️ ایشان در ادامه می‌فرماید: در حال حیاتِ حیوان موضوعِ و نیست، بلکه مُتیقَّنی است که با مشکوک (تذکیه‌نبودنِ در حال خروج روح) هیچ نسبتی ندارد؛ اولی مربوط به حال حیات حیوان، و دومی مربوط به حال مرده‌بودن حیوان است. 🔸️🔹️ به بیان دیگر، اعمّ از تذکیه‌نبودنِ حال حیات، و تذکیه‌نبودنِ حال خروج روح است؛ این، مانند آن است که بخواهیم به واسطه‌ی استصحابِ کلّیِ ضاحک () که در ضمن زید (عدم تذکیه‌ی در حال حیات) در خانه متحقّق بوده، و الان یقین داریم زید خانه را ترک کرده است (تذکیه‌نبودنِ در حال حیات، با مُردنِ حیوان از بین رفته است)، بخواهیم به واسطه‌ی چنین استصحابی وجودِ عمرو (تذکیه‌‌نبودنِ در حال خروج روح) در خانه را اثبات کنیم؛ پس بی‌شکّ چنین عدمِ تذکیه‌ای که مخصوص حال حیات بوده است مرتفع شده است و جایی برای این استصحاب وجود ندارد. 📌 بر اساس این دو وجه به فتوای مشهور اعتراض می‌کند که چنین استصحابی صحیح نیست. ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
در (ج۴/ص۴۳۱) در ردِّ وجهِ اول که در کلامِ بیان شد می‌آورد: 🔶️🔷️🔹️ ۱- ردّ وجه اول: موضوعِ و 🔶️ موضوعِ و نیست، بلکه از مصادیقِ موضوع آن دو است، زیرا آن چه در آیات و روایات موضوعِ حرمت و نجاست قرار داده شده است (مُردار) است، که یکی از مصادیقش است. 🔹️ نشانه‌ی این سخن نیز آن است که اگر شرایطِ ذبحِ اسلامی رعایت نشود حیوان، و مُردار محسوب می‌شود، اگر چه که روحش به حَتفِ انف از بدنش خارج نشده است؛ بنا بر این، (مُردار) به معنای نیست، بلکه به معنای است. 🔸️ از این رو، موضوعِ حرمت و نجاستِ جلدِ مطروح را اثبات می‌کند، و چنین استصحابِ عدمی‌، مُعارضی هم ندارد، زیرا آن چه از آیات و روایات فهمیده می‌شود مجرَّدِ است. ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
در (ج۴/ص۴۳۲) در ردِّ وجهِ اول که در کلامِ بیان شد می‌آورد: 🔶️🔷️🔹️ ۲- ردّ وجه دوم: استصحابِ 🔶️ اصلِ این سخن که بین در حال حیات و در حالِ خروجِ روح فرق می‌گذارد سخنِ نادرستی است، زیرا هیچ کدام قیدِ عدم نیستند. 🔹️ توضیح این است که از اموری است که مسبوق به است؛ یعنی عدمی که از اَزَل آغاز شده است و تا زمانِ تذکیه، عدم است و خواهد بود. 🔸️ قبل از به‌وجودآمدنِ حیوان، مفاد است و بعد از آن، مفاد است. 🔹️ البته آن چه می‌تواند موضوعِ حکم باشد مفاد است، زیرا حکم شرعی قبل از به‌وجودآمدنِ حیوان معنا ندارد؛ از این رو، باید گفت قبل از به‌وجود‌آمدنِ حیوان، موضوعِ حکم نیست و استصحابِ آن، اثری ندارد؛ تنها اثرِ استصحابِ از اَزَل تا وجودِ حیوان این است که عدمی که محمولِ حیوان و مفادِ بود تبدیل به نعتِ حیوان و مفادِ می‌شود. 📌 این سخن پایانیِ به این معناست که عدم است، و در هیچ حالی عدم تفاوتی نمی‌کند، اما موضوعِ عدم، گاه عدمِ وجودِ حیوان است و گاه حیوانِ موجود است. ✴️@fegh_osoul_rafiee