#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقق_میرزای_نائینی
#اصالت_عدم_تذکیه
✅ #محقق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۴۳۰) در مورد #اصالت_عدم_تذکیه و کلام #فاضل_تونی -که #شیخ_انصاری در تنبیه اول #استصحاب مطرح میکند- مینویسد:
مشهور در هنگام شکِّ در نجاستِ حیوانی که زنده نیست و حرمتِ اکل لحمِ آن به #اصالت_عدم_تذکیه رجوع کردهاند؛ #فاضل_تونی در اعتراض به این مبنای مشهور دو وجه را بیان میکنند:
🔶️🔷️🔹️ ۱- وجه اول (#فاضل_تونی):
🔸️ موضوع #حرمت و #طهارت در آیات قرآن #مَیته (مُردار) است؛ #مَیته یعنی حیوانی که به مرگ طبیعی (موت حَتف اَنف) مُرده است.
🔹️ و موضوعِ #حلّیّت و #طهارت نیز #مُذکَّی است؛ #مُذکَّی حیوانی است که ذبح و تذکیه شده است.
🔶️ به دیگر بیان، موضوعِ هر چهار حکم، امر وجودی است؛ هم #موت_حَتف_اَنف (مرگ طبیعی) یک امر وجودی است و باید در خارج اتفاق بیفتد و اثبات شود، و هم #تذکیه این گونه است.
🔷️ اما نکته این است که #اصالت_عدم_تذکیه -که در حقیقت #استصحاب است- نمیتواند #موت_حَتف_اَنف (مرگ طبیعی) را اثبات کند، زیرا #استصحاب اصل عملی است و نمیتواند مُثبَتات و لوازم عادی و عقلیِ مستصحب را اثبات کند؛ از این رو، نفیِ هر کدام از #موت_حَتف_اَنف یا #تذکیه به واسطهی #استصحاب نمیتواند تحقّقِ دیگری را اثبات کند، زیرا #اصل_مُثبِت حجّت نیست.
🔸️ در این حال، که از سویی #اصالت_عدم_تذکیه داریم و از سویی دیگر #اصالت_عدم_موت_حَتف_اَنف داریم هر دوی این دو استصحاب، تعارض و در نتیجه تساقط میکنند و بعد از ساقطشدنِ هر دو باید به #اصالت_حلّیّت و #اصالت_طهارت رجوع کرد.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقق_میرزای_نائینی
#اصالت_عدم_تذکیه
✅ #محقق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۴۳۲) در ردِّ وجهِ اول که در کلامِ #فاضل_تونی بیان شد میآورد:
🔶️🔷️🔹️ ۲- ردّ وجه دوم: استصحابِ #عدم_اَزَلی
🔶️ اصلِ این سخن که #فاضل_تونی بین #عدم_تذکیه در حال حیات و #عدم_تذکیه در حالِ خروجِ روح فرق میگذارد سخنِ نادرستی است، زیرا هیچ کدام قیدِ عدم نیستند.
🔹️ توضیح این است که #تذکیه از اموری است که مسبوق به #عدم_اَزَلی است؛ یعنی عدمی که از اَزَل آغاز شده است و تا زمانِ تذکیه، عدم است و خواهد بود.
🔸️#عدم_ازلی قبل از بهوجودآمدنِ حیوان، مفاد #لیس_تامّه است و بعد از آن، مفاد #لیس_ناقصه است.
🔹️ البته آن چه میتواند موضوعِ حکم باشد مفاد #لیس_ناقصه است، زیرا حکم شرعی قبل از بهوجودآمدنِ حیوان معنا ندارد؛ از این رو، باید گفت #عدم_اَزَلی قبل از بهوجودآمدنِ حیوان، موضوعِ حکم نیست و استصحابِ آن، اثری ندارد؛ تنها اثرِ استصحابِ #عدم_اَزَلی از اَزَل تا وجودِ حیوان این است که عدمی که محمولِ حیوان و مفادِ #لیس_تامه بود تبدیل به نعتِ حیوان و مفادِ #لیس_ناقصه میشود.
📌 این سخن پایانیِ #محقق_میرزای_نائینی به این معناست که #عدم_اَزَلی عدم است، و در هیچ حالی عدم تفاوتی نمیکند، اما موضوعِ عدم، گاه عدمِ وجودِ حیوان است و گاه حیوانِ موجود است.
✴️@fegh_osoul_rafiee