#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقق_میرزای_نائینی
✅ #محقق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۳۳۶) در ادامهی توضیح استدلال به #صحیحه_اوّل_زراره میآورد: با توضیحاتی که بیان شد روشن میشود استدلال به #صحیحه_اول_زراره متوقّف بر تعیینِ جزاء (جوابِ شرط در صحیحه) نیست؛ از این رو، نیازی نیست مانند #شیخ_انصاری در #رسائل (ج۳/ص۵۶ و ۵۷) وجوهی برای جوابِ شرط ذکر کنیم، آن گونه که ایشان خود را به سختی انداخته است؛ یعنی جوابِ شرط هر چه که باشد استدلال به #صحیحه_اول_زراره تنها و تنها منوط به آن است که مراد از "الیقین" جنس (مطلقِ یقین) باشد.
🔸️ اما در هر حال، هیچ اشکالی ندارد که جوابِ شرط را خودِ فقرهی "فإنه على يقينٍ من وضوئه" -که یک جملهی خبریه است- بدانیم و آن را تاویل به جملهی انشائیه کنیم؛ بر این اساس، معنای این فقره میشود: "واجب است آن شخص از لحاظ عملی بنای خود را بر همان یقینِ به وضوئش بگذارد".
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقق_میرزای_نائینی
✅ #محقق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۳۳۶) در ادامهی توضیح استدلال به #صحیحه_اوّل_زراره دربارهی احتمالاتی که #شیخ_انصاری مطرح کرده است مینویسد:
🔶️🔹️ این احتمال -که فقرهی "فإنه على يقين من وضوءه" علّتِ براى جوابِ شرطی است که حذف شده و آن فقره به جایش نشسته است؛ جوابی مانند "فلا یجب علیه الوضوء"- بسيار ضعيف است، با این که #شیخ_انصاری همین احتمال را تقویت میکند.
🔹️ ایشان در ادامهی سخن خود میآورد: اگر جوابِ شرط را "فلا یجب عليه الوضوء" بدانیم و علّتش را نیز همان فقرهی "فإنه على يقين من وضوءه" بدانیم مستلزم آن است که امام (علیه السلام) بدون هیچ مُبرِّر و فایدهای "عدم وجوب وضو" را در کلام اخیر خود تکرار کرده باشد، زیرا امام (علیه السلام) عدم وجوب وضو را با "لا... " بيان فرموده است، و هیچ دلیلی ندارد که دوباره تکرار کند.
🔷️🔸️ و از آن احتمال ضعیفتر آن است که جوابِ شرط را "و لا ینقض الیقین بالشکّ" قرار دهیم، زیرا چنین احتمالی از سیاق کلام بسیار بعید است.
🔸️همچنین این احتمال مستلزم این است که این فقره اختصاص به باب وضو پیدا کرده و از کلّیت بیفتد، و "ال" در الیقین را ناگزیر باید حمل بر عهْد کنیم.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقق_میرزای_نائینی
✅ #محقق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۳۳۶) در ادامهی توضیح استدلال به #صحیحه_اوّل_زراره مینویسد:
🔶️ شکّی نیست که اضافه و تعلّقِ یقین به وضوء هیچ خصوصیّتی در حکم (عدم نقض یقین به شکّ) ندارد، زیرا یقین از اوصافِ اضافی است؛ از این رو، به ناچار باید مُتیقَّنی در میان باشد که یقین به آن تعلّق بگیرد.
🔹️ بنا بر این، تعلّقِ یقین به وضو در #صحیحه_اوّل_زراره به این خاطر است که سوال زراره در مورد وضو است؛ پس، موضوع حکم (عدم نقض یقین به شکّ) بیشکّ مطلقِ یقین است و "ال" نیز به معنای جنس است، همان طور که اصلِ ادبی در "ال" نیز به طور کلی، جنس است.
🔸️ علاوه بر این که مناسبت عرفی بین حکم و موضوع نیز اقتضا میکند مطلقِ یقین، موضوعِ حکم باشد، زیرا معنای "نقض" به خودی خود اقتضا دارد هر آن چه قابلیت نقضشدن دارد داخل در حکم است.
🔹️ همچنین از سویی دگر، ظاهرِ این روایت نیز این را میرساند که امام (علیه السلام) "و لا ینقض الیقین بالشکّ" را بیان فرموده است تا همان سیرهی ارتکازیِ بین عقلاء را -که پیش از این گذشت- تقریر، تثبیت و یادآوری کند.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
✅ ادامهی شرح و تبیین #فوائد_الأصول مرحوم #محقق_میرزای_نائینی 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇🖕🖕
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقق_میرزای_نائینی
✅ #محقق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۳۳۶) در ادامهی توضیح استدلال به #صحیحه_اوّل_زراره -در مورد آخرین اشکالی که #شیخ_انصاری به این روایت نقل میکند- مینویسد:
🔵 وهم: #صحیحه_اول_زراره دلالت بر #سلب_عموم میکند، نه #عموم_سلب.
🔴 دفع: این که از روایت #سلب_عموم برداشت کنیم متوقّف بر این است که عمومِ در روایت یک معنای اسمی باشد تا نتیجهی نفیکردنِ آن عمومِ اسمی، سلبِ عموم شود، اما در #صحیحه_اوّل_زراره عموم -نه از یک اسم و معنای اسمیاش مانند لفظ "کلّ"- بلکه از معنای ربطی و حرفی مانند "نکرهی در سیاق نهی و نفی" یا از حرف ال در "جمع محلَّی به ال" استفاده میشود که در مجموعِ کلام اصل طبیعت شیء را برداشته، و دلالتی بر #سلب_عموم ندارند، بلکه دلالت بر #عموم_سلب میکنند.
🔶️🔹️ ایشان در ادامه در مورد عدمِ دلالتِ نفیِ "مفردِ محلَّی به ال" بر #سلب_عموم مینویسد: عموم در این سیاق، متاخّر از تعلّقِ حکم در جمله و کلام است؛ به این توضیح که قبل از تعلّقِ حکم به مثلاً کلمهی "الیقین" در جمله ک کلام، این کلمه هیچ دلالت وضعی بر عموم و شمول ندارد، و تنها با توجّه به #مقدّمات_حکمت در #اطلاق است که دلالت بر عموم و شمول دارد.
بنا بر این، #صحیحه_اوّل_زراره حتماً دلالت بر عموم دارد.
✴️@fegh_osoul_rafiee
۳-تدریسفشردهحلقتین-رفیعی-ازص۱۵تاص۲۲-۱۴۰۳۰۸۰۹.mp3
14.34M
🎙 #تدریس_فشرده_حلقَتَیْن
🔸️#الحلقة_الثالثة
🔹️#الحلقة_الثانية
#جلسه_سوم_حلقتین
#الحکم_الظاهري_و_الواقعي
#شبهة_التضاد
#شبهة_نقض_الغرض
📌 بيان اعتراضات نسبت به جعل #حکم_ظاهری و کیفیت آن
📌 تبیین نظریهی #محقق_میرزای_نائینی در مورد معنای #حجّیّت
✅ جلسه ٣
⏰ ۹ آذر ۱۴۰۳
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقق_میرزای_نائینی
#اصالت_عدم_تذکیه
✅ #محقق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۴۳۰) در مورد #اصالت_عدم_تذکیه و کلام #فاضل_تونی -که #شیخ_انصاری در تنبیه اول #استصحاب مطرح میکند- مینویسد:
مشهور در هنگام شکِّ در نجاستِ حیوانی که زنده نیست و حرمتِ اکل لحمِ آن به #اصالت_عدم_تذکیه رجوع کردهاند؛ #فاضل_تونی در اعتراض به این مبنای مشهور دو وجه را بیان میکنند:
🔶️🔷️🔹️ ۱- وجه اول (#فاضل_تونی):
🔸️ موضوع #حرمت و #طهارت در آیات قرآن #مَیته (مُردار) است؛ #مَیته یعنی حیوانی که به مرگ طبیعی (موت حَتف اَنف) مُرده است.
🔹️ و موضوعِ #حلّیّت و #طهارت نیز #مُذکَّی است؛ #مُذکَّی حیوانی است که ذبح و تذکیه شده است.
🔶️ به دیگر بیان، موضوعِ هر چهار حکم، امر وجودی است؛ هم #موت_حَتف_اَنف (مرگ طبیعی) یک امر وجودی است و باید در خارج اتفاق بیفتد و اثبات شود، و هم #تذکیه این گونه است.
🔷️ اما نکته این است که #اصالت_عدم_تذکیه -که در حقیقت #استصحاب است- نمیتواند #موت_حَتف_اَنف (مرگ طبیعی) را اثبات کند، زیرا #استصحاب اصل عملی است و نمیتواند مُثبَتات و لوازم عادی و عقلیِ مستصحب را اثبات کند؛ از این رو، نفیِ هر کدام از #موت_حَتف_اَنف یا #تذکیه به واسطهی #استصحاب نمیتواند تحقّقِ دیگری را اثبات کند، زیرا #اصل_مُثبِت حجّت نیست.
🔸️ در این حال، که از سویی #اصالت_عدم_تذکیه داریم و از سویی دیگر #اصالت_عدم_موت_حَتف_اَنف داریم هر دوی این دو استصحاب، تعارض و در نتیجه تساقط میکنند و بعد از ساقطشدنِ هر دو باید به #اصالت_حلّیّت و #اصالت_طهارت رجوع کرد.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقق_میرزای_نائینی
#اصالت_عدم_تذکیه
✅ #محقق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۴۳۰) در مورد #اصالت_عدم_تذکیه و کلام #فاضل_تونی -که #شیخ_انصاری در تنبیه اول #استصحاب مطرح میکند- مینویسد:
🔶️🔷️🔹️ ۲- وجه دوم (#فاضل_تونی):
🔸️اگر -بر خلاف وجه اول- موضوعِ #حرمت و #نجاست را نه #مَیته (مُردار؛ که امر وجودی است)، بلکه خودِ #عدم_تذکیه (امر عَدَمی) بدانیم نیز تذکیهنبودنِ در حالِ خروج روح، مُراد است، نه تذکیهنبودنِ در حال حیات.
🔹️ ایشان در ادامه میفرماید: #عدم_تذکیه در حال حیاتِ حیوان موضوعِ #حرمت و #نجاست نیست، بلکه مُتیقَّنی است که با مشکوک (تذکیهنبودنِ در حال خروج روح) هیچ نسبتی ندارد؛ اولی مربوط به حال حیات حیوان، و دومی مربوط به حال مردهبودن حیوان است.
🔸️🔹️ به بیان دیگر، #عدم_تذکیه اعمّ از تذکیهنبودنِ حال حیات، و تذکیهنبودنِ حال خروج روح است؛ این، مانند آن است که بخواهیم به واسطهی استصحابِ کلّیِ ضاحک (#عدم_تذکیه) که در ضمن زید (عدم تذکیهی در حال حیات) در خانه متحقّق بوده، و الان یقین داریم زید خانه را ترک کرده است (تذکیهنبودنِ در حال حیات، با مُردنِ حیوان از بین رفته است)، بخواهیم به واسطهی چنین استصحابی وجودِ عمرو (تذکیهنبودنِ در حال خروج روح) در خانه را اثبات کنیم؛ پس بیشکّ چنین عدمِ تذکیهای که مخصوص حال حیات بوده است مرتفع شده است و جایی برای این استصحاب وجود ندارد.
📌 #فاضل_تونی بر اساس این دو وجه به فتوای مشهور اعتراض میکند که چنین استصحابی صحیح نیست.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقق_میرزای_نائینی
#اصالت_عدم_تذکیه
✅ #محقق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۴۳۱) در ردِّ وجهِ اول که در کلامِ #فاضل_تونی بیان شد میآورد:
🔶️🔷️🔹️ ۱- ردّ وجه اول: موضوعِ #حرمت و #نجاست
🔶️ #موت_حَتف_اَنف موضوعِ #حرمت و #نجاست نیست، بلکه از مصادیقِ موضوع آن دو است، زیرا آن چه در آیات و روایات موضوعِ حرمت و نجاست قرار داده شده است #مَیته (مُردار) است، که یکی از مصادیقش #موت_حَتف_اَنف است.
🔹️ نشانهی این سخن نیز آن است که اگر شرایطِ ذبحِ اسلامی رعایت نشود حیوان، #مَیته و مُردار محسوب میشود، اگر چه که روحش به حَتفِ انف از بدنش خارج نشده است؛ بنا بر این، #مَیته (مُردار) به معنای #موت_حَتف_اَنف نیست، بلکه به معنای #غیرِ_مُذکَّی است.
🔸️ از این رو، #استصحاب_عدم_تذکیه موضوعِ حرمت و نجاستِ جلدِ مطروح را اثبات میکند، و چنین استصحابِ عدمی، مُعارضی هم ندارد، زیرا آن چه از آیات و روایات فهمیده میشود مجرَّدِ #عدم_تذکیه است.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقق_میرزای_نائینی
#اصالت_عدم_تذکیه
✅ #محقق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۴۳۲) در ردِّ وجهِ اول که در کلامِ #فاضل_تونی بیان شد میآورد:
🔶️🔷️🔹️ ۲- ردّ وجه دوم: استصحابِ #عدم_اَزَلی
🔶️ اصلِ این سخن که #فاضل_تونی بین #عدم_تذکیه در حال حیات و #عدم_تذکیه در حالِ خروجِ روح فرق میگذارد سخنِ نادرستی است، زیرا هیچ کدام قیدِ عدم نیستند.
🔹️ توضیح این است که #تذکیه از اموری است که مسبوق به #عدم_اَزَلی است؛ یعنی عدمی که از اَزَل آغاز شده است و تا زمانِ تذکیه، عدم است و خواهد بود.
🔸️#عدم_ازلی قبل از بهوجودآمدنِ حیوان، مفاد #لیس_تامّه است و بعد از آن، مفاد #لیس_ناقصه است.
🔹️ البته آن چه میتواند موضوعِ حکم باشد مفاد #لیس_ناقصه است، زیرا حکم شرعی قبل از بهوجودآمدنِ حیوان معنا ندارد؛ از این رو، باید گفت #عدم_اَزَلی قبل از بهوجودآمدنِ حیوان، موضوعِ حکم نیست و استصحابِ آن، اثری ندارد؛ تنها اثرِ استصحابِ #عدم_اَزَلی از اَزَل تا وجودِ حیوان این است که عدمی که محمولِ حیوان و مفادِ #لیس_تامه بود تبدیل به نعتِ حیوان و مفادِ #لیس_ناقصه میشود.
📌 این سخن پایانیِ #محقق_میرزای_نائینی به این معناست که #عدم_اَزَلی عدم است، و در هیچ حالی عدم تفاوتی نمیکند، اما موضوعِ عدم، گاه عدمِ وجودِ حیوان است و گاه حیوانِ موجود است.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقق_میرزای_نائینی
#زمان
#زمانیّات
✅ #محقق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۴۳۴) در تنبیه چهارمِ #استصحاب در مورد استصحابِ #زمان (شب و روز) و #زمانیّات (تکلّم و تلاوت قرآن) مینویسد: برخی توهّم کردهاند که #زمان و #زمانیّات چون مبنیّ بر تقضّی و تصرّماند و آن به آن وجود مییابند قابلیت استمرار و بقاء ندارند و استصحابشان ممکن نیست.
ایشان در ادامه مینویسد: تحقیق این است که استصحابِ #زمان نیز صحیح است چه برسد به استصحابِ #زمانیّات.
در ادامه در دو مقام کلامشان را توضیح میدهند:
🔵🔶️🔹️ مقام اول: استصحابِ #زمان
شکّ در بقای زمان به دو صورت قابل فرض است:
🔹️ ١- صورت اول: شکّ در اصلِ حدوث یا بقای روز و شب؛ (#کان_تامّه و #لیس_تامّه):
استصحاب در این صورت جاری است. (توضیح دارد که خواهد آمد)
🔹️ ٢- صورت دوم: شکّ در این که زمان فعلی و حال، جزئی از روز است یا جزئی از شب است؛ (#کان_ناقصه و #لیس_ناقصه):
استصحاب در این صورت جاری نیست، زیرا زمانِ حال (یعنی همان جزئی از زمان که شک داریم جزئی از روز است یا شب) یک امرِ حادث است که حالت سابقهای ندارد که ما روزبودن یا شببودنش را استصحاب کنیم.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
۴--تدریسفشردهحلقتین-رفیعی-ازص۲۲تاص۲۵-۱۴۰۳۰۹۳۰.mp3
16.17M
🎙 #تدریس_فشرده_حلقَتَیْن
🔸️#الحلقة_الثالثة
🔹️#الحلقة_الثانية
#جلسه_چهارم_حلقتین
🔴 بر محور کتاب #الحلقة_الثالثة
🔺️#شبهة_تنجّز_الواقع_المشكوك
🔺️#الأمارات_و_الأصول
📌 بيان اعتراضِ #شهید_صدر نسبت به جعلِ #حکم_ظاهری با توجه به قاعدهی #برائت_عقلی
📌 تبیین و توضیح کامل نظریهی #محقق_میرزای_نائینی و #شهید_صدر در مورد معنای #حجّیّت در #اماره و #اصل_عملی_تنزیلی و #اصل_عملی_غیرتنزیلی
✅ جلسه ۴
⏰ ۳۰ آذر ۱۴۰۳
✴️@fegh_osoul_rafiee