eitaa logo
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
326 دنبال‌کننده
332 عکس
76 ویدیو
218 فایل
این کانال به منظور بارگذاری صوت تدریس، و مطالب مهم علم "فقه" و "اصول" است.
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۲- در (ج۴/ص۳۰۶) -بعد از بیان عدم دلالت تعریف (إبقاء ما کان) بر ارکان و حقیقت - می‌فرماید: یعنی «عدم نقض‌ِ یقینِ سابق»؛ البته ایشان دو مطلب را در داخل تعریف خود می‌آورد: ۱ـ "یقین سابق" گاه به حکم تعلّق می‌گیرد و گاه به موضوعی که دارای حکم است. ۲ـ "عدم نقض" در در حقیقت یعنی ترتیب‌ندادنِ آثار شکّ و عمل‌نکردن بر طبق آن. 🔶️🔸️ ایشان در ادامه سه نکته در مورد تعریف بیان می‌کنند: 🔸️این تعریف منطبق بر مفاد اخبار "لا تنقض" است؛ ایرادی نیز در این نیست، زیرا حقیقت همان چیزی است که در اخبار "لا تنقض" آمده است. 🔸️قیودی که در تعریف ذکر می‌شود به خاطر خارج‌کردن و است. 🔸️قیودی که در این تعریف ذکر شده است حتی صورت را نیز خارج می‌کند، زیرا ما مانند شیخ انصاری معتقدیم در جاری نیست. ✴️@fegh_osoul_rafiee
۱۵- در (ج۴/ص۳۱۳) درباره‌ی فرق و () و قاعده_مقتضی_و_مانع می‌فرماید: این سه عنوان با یکدیگر متباین‌اند و مفهومی که جامع بین این سه باشد وجود ندارد. 🔶️🔹️ در متعلّق یقین و شکّ دو چیز است؛ یقین به وجود مقتضی و شکّ به وجود مانع متعلّق است؛ و این، به نحوی است که زمان شکّ و یقین و مشکوک و متیقّن یکی است. در حالی که متعلّق شکّ و یقین در و یک چیز است. 🔶️🔹️ در زمانِ پیداشدنِ شکّ و یقین، مختلف و زمانِ خودِ مشکوک و متیقّن یکی است، مانند یقین به عدالت زید در روز جمعه، و شکّ در روز شنبه نسبت به همان عدالت روز جمعه‌ی او. 🔶️🔹️ در نیز زمانِ متیقّن و مشکوک مختلف است، اما نسبت به خود یقین و شکّ تفاوتی نمی‌کند که زمانِ پیداشدنِ شکّ و یقین در نفس مکلّف یکی باشد یا مختلف باشد؛ این، عکسِ است. 🔹️ از این رو، اگر اخبار "لا تنقض" دالّ بر اعتبار استصحاب باشند به هیچ عنوان دلالتی بر دو قاعده‌ی دیگر نخواهند داشت. ✴️@fegh_osoul_rafiee
۱۳- در (ج۴/ص۳۱۶ تا ۳۱۹) به تبع سه شرط را در معتبر دانسته و می‌فرماید: 🔷️🔸️ شرط اول: اجتماع زمانِ یقین‌ و شکّ‌ مکلّف تفاوتی نمی‌کند که هر کدام از یقین و شکّ زودتر از دیگری در ذهن مکلف ایجاد شود یا دیرتر و یا هم‌زمان. این در حالی است که در () حتماً زمان شکّ باید متاخّر از زمان یقین باشد. 🔷️🔸️ شرط دوم: تقدّم زمان متیقّن بر زمان مشکوک 🔷️🔸️ شرط سوم: فعلیّت‌داشتنِ شکّ و یقین در توضیح این شرط سوم، دو نکته‌ی دقیق و فنّی را یادآور می‌شود: 🔸️ نکته‌ی اول: همه‌ی الفاظ و عناوین موجود در کتاب و سنّت ظهور در فعلیّت دارد؛ یعنی دلالت بر اوصاف و عناوین تقدیری و فرضی و اگری نمی‌کند. 🔸️ نکته‌ی دوم: منجِّزیت و معذِّریتِ -چه در و چه در - تنها در صورتی مترتّب می‌شود که مکلّف به حکم ظاهری و موضوعش علم و توجّه داشته باشد؛ از این رو، و بدون علم و آگاهی نسبت به حجّیتِ آن‌ها نه منجزِّیتی دارند و نه معذِّریتی؛ زیرا روشن است که تا مکلّف علم به حجّیّت یا حجّیّت نداشته باشد منجِّزیت و معذِّریتی برای آن قابل تصویر نیست. بر خلاف که فعلیّتِ آن منوط به وجود خارجی موضوعش بوده و جهل و علم مکلّف هیچ شانی در فعلیّت آن ندارد؛ زیرا گاه مجرّدِ فعلیّتِ حکمِ واقعی دارای آثاری است، اگر چه روشن است حکم واقعی‌ای که به مکلف نرسیده است هیچ بعث و تحریکی نداشته و مکلف به خاطر مخالفتِ با آن، عقوبت و عذاب نمی‌شود. ✴️@fegh_osoul_rafiee