محمد علی رفیعی | فقه و اصول
#رسائل_شیخ_انصاری #فوائد_الأصول #محقق_میرزای_نائينى #فیما_یعتبر_في_العمل_بالاحتياط ✅ ۲- مرحوم #محقق
✅ در این جا یکی از اختلافات مرحوم #محقق_ميرزاى_نائينى با مرحوم #شیخ_انصاری تبیین شده است که قابل توجّه است.
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#حقيقة_البيع
📚 ٧- قوله (ج۳، ص١١): فالأولى تعريفه بأنه إنشاء تمليك عين بمال... .
(مرحوم #شیخ_انصاری بعد از آن که سه تعریف از تعاریف بيع را از كلام فقهاء ذکر میکند تعریف خود را ارائه میکند: "إنشاء تمليك عين بمال")
✅ مرحوم #آخوند_خراسانى در نقد تعریف مرحوم #شیخ_انصاری میفرماید: چگونه ممکن است تعریف بیع چنین چیزی باشد؟! در حالی که قصد ایشان از تعریف بیع و خصوص تعریفی که ارائه کرده است ارائهی معنای مادّه و ریشهای است که در صیغهی "بعتُ" و مشتقّاتِ دیگر این مادّه استعمال میشود، همان طور که خودِ ایشان در صفحهی ۱۶ تصریح میکند: "ثم إن ما ذكرنا تعريفٌ للبيع المأخوذ في صيغة بعتُ و غيره من المشتقّات"؛ همچنین مراد از مادّه و ریشهی بیع در مشتقّات اِخباریای مانند "بَاعَ" و "یَبِیعُ" خودِ بیع است، نه اِنشای بیع.
🔶️ در ادامه ایشان تعریف خود را نیز ارائه کرده و میفرماید: تعریف صحیح این است: "تملیک العین بالعوض"؛ و باید توجّه داشت که "اِنشاءِ تمليک"، نه بیع است و نه خصوص تملیک؛ البته تملیک، جزءِ سبب برای ایجاد بیع است.
🔶️ اشکال دیگر تعریف مرحوم #شیخ_انصاری این است که "اِنشاءِ تمليك" قابل اِنشاء نیست.
بنا بر این، هر چیزی که میتواند با اِنشاء به وجود آید و میتواند دارای حالات و اطْوار گوناگونی باشد خودِ "تملیک" است؛ گاه به خودیِ خود تصوّر میشود، و گاه اِنشاء میشود، و گاه در عالَم خارج به وجود میآید، و هر کدام از این حالات نیز اثرِ خاصِّ خود را دارد.
✴️@fegh_osoul_rafiee
✅ نسخهای که حقیر بر طبق آن، شرح و تبیین #حاشیة_المكاسب مرحوم #آخوند_خراسانى را تقدیم دوستان میکنم نسخهی چاپشدهی وزارت ارشاد اسلامی است که -بنا بر اطلاعاتِ روی جلد- به دست آقای سید مهدی شمس الدین تصحیح و تعلیق شده است، و در نرمافزار جامع فقه اهل بیت (علیهم السلام) نیز همین نسخه وجود دارد.
🔶️🔸️🔸️ این نسخه -به رغم زحماتی که حتماً جناب مصحِّح محترم متحمّل شده است- دارای اَغلاط فراوانی است؛ از این رو، میتوان چندین نقد جدّی را به آن وارد دانست:
🔸️ اَغلاط در ضبط کلمات؛ به طوری که گاه این اطمینان را در ذهن خواننده میآورد که مُصحِّح محترم مطلب مرحوم #آخوند_خراسانى را یا به صورت کلّی و یا به دُرُستی درنیافته است.
🔸️ علامت ویرگولهای فراوانی که کاملاً بیضابطه به فاصلهی هر چند کلمه یک بار ثبت شده است.
🔸️ عاریبودن این نسخه از هر گونه "تعلیق"، در حالی که روی جلد، تعلیق هم ذکر شده است. و... .
✅ از این رو، این نسخه حتماً خود، نیاز به تصحیح جدّی دارد که حقیر -در کنار شرح و تبیین- مشغول تصحیح نیز هستم.
✴️@fegh_osoul_rafiee
مرحوم آقانجفی قوچانی (رضوان الله علیه) در سیاحت شرق (ص۱۵۴) در شرح سختیهای دوران تحصیلش در نجف اشرف مینویسد:
"ماه مبارک رمضان رسید و هوا به شدّت سرد شد. افطار و سَحَرم نان و تُرُب بود، و بالاپوشم عبا.
در حجره هیچ چیز پُختنی نداشتم و از نظر خورد و خوراک بسیار به من سخت میگذشت... .
بیشترِ وقتها در حرم میماندم، چرا که هوای حرم گرمتر از بیرون بود. چلّهی زمستان رسید و هوا سردتر شد.
شبها با عبا طاقت نمیآوردم، وقت خواب نَمَد را پهن میکردم. روی عَرْضِ نَمَد دراز میکشیدم طوری که سر و پاهایم از نَمَد بیرون میماند، دو سه غَلْت میزدم و نمد به دورم میپیچید، عبا را روی خودم میکشیدم، و بعد دستها را زیر نمد میگذاشتم. با سختی پاهایم را جمع میکردم و میخوابیدم..."
✴️@fegh_osoul_rafiee
عجب و هزاران عجب از کسی که طلبه شده است و بهانه میآورد: "من علاقهای به درس و بحث ندارم!"
تو خود حدیث مفصَّل بخوان از این مُجمَل...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این، تصویر پیرِ سالخوردهای است که در دنیایش نه سیاستزدهها او را فریب داده، و نه نادانان او را به طمع افکندهاند، و نه مجامله و تعارف او را از وظیفهاش بازداشته است...
این، تصویر مرجع بلندمرتبهای است که اسلام را شناخته و مسلمانی را زیسته است...
این، تصویرِ مردی است که عمر خویش را در نوکری حضرت ولیّ عصر ارواحنا فداه گذرانده است که این گونه در هنگام رأىدادن بسمله میگوید و نام مولایش را به زبان میآورد و بعد از آن، دست خود را میبوسد...
🔸️ مرحوم حضرت آیت الله العظمی شیخ لطفالله صافی گلپایگانی (رضوان الله علیه)
✴️@fegh_osoul_rafiee
دوستان بزرگوار!
⛔ ما طلبه نشدیم که آبرو و احترام از این و آن بخریم... ⛔ ما طلبه نشدیم که به آلاف و الوف برسیم... ⛔ ما طلبه نشدیم که طلبگی را سکّوی پرتاب کنیم و دل را در گرو حقوق و مزایای بالاتر و بهتر بسپاریم... ⛔ ما طلبه نشدیم که در ادارهجاتِ حوزوی یا دولتی یا غیر دولتی کارمند و پشتِ میزنشین باشیم...
✴️@fegh_osoul_rafiee
🔳 پاسخ به پرسش و انتقاد بسیار مهمّ یکی از دوستان عزیز و دغدغهمند 🔳
❓❔❓❔❓ عذر میخوام مطلبی بود میخواستم خدمتتون عرض کنم راجع به مباحثی که تو کانال مطرح میکنید.
اولاً: مطالبی هستن بسیار مفید و مهم که دائما نیاز به گوشزد هست، اما اینکه نوک پیکان انتقاداتتون تو مباحث دائماً به سمتِ طلّاب باشه کمی موجب دلگیری هست.
شما شرایط جامعهی فعلی، اوضاع معیشتی طلّاب، اعتبار مدرک حوزوی در جامعهی علمی، سیاستهای ناصواب علمی حوزه و هزااااااار مطلب دیگه که بهتر از حقیر در جریان هستید را هم بیان کنید به نظر خیلی خوب میشه.
اگر قرار بر تبیین باشد از هر جهت تبیین بشود قابلِ قبولتر میشود.
📚 پاسخ:
حرفِ حساب، جواب ندارد...
با تشکّر از دوست عزیز و گرامی که دغدغهمندانه و منصفانه نکاتشان را بیان کردند.
🔷️ اما آن نکتهای که باید مورد نظر تصمیمسازان و تصمیمگیرانِ حوزوی باشد این است که فعالیّتهایِ معهود، کارآمد و مشخّصِ علمی و تبلیغیِ طلبه در حوزه و جامعه باید مُعتبَر شناخته شود، و همچنین نظامِ حوزه نیز باید بر اساس همان شاخصها و فعّالیّتها شهریه و حقوق مُکفِی -که هم شأن اجتماعی طلبه را حفظ کند و هم دستِ نیازِ طلبه را از مردم و هیات امنای این مسجد و آن مسجد قطع کند- به طلبه پرداخت شود تا قدری دغدغههای اقتصادی و مالی فکر و ذهن طلبه را رها کند.
🔹️ البته در حال حاضر نیز کارهای بسیار ارزشمندی در عرصهی امور معیشتی در حال انجامشدن است که قطعاً بیش از اینها نیاز است تا زندگی طلبگی -بر اساس شایستگیها و فعالیّتها- به حدّ متوسّط برسد، اما انجام چنین کارهایی به سادگیِ بیانِ مشکلات نیست و قطعاً زمانبَر است.
🔶️ امروزه آنگونه که بندهی حقیر نیز -که هیچ کسْوت و شُغلی جز طلبگی در حوزه ندارم و به لطف خداوند سبحان نخواهم داشت- مانند هر طلبهای با مشکلات گوناگون طلبگی زندگی میکنم، اما پیشِ رویِ ما وظیفه و رسالتی بس گران و ارزشمند وجود دارد و آن #تفقّه_در_دین و #انذار_قوم است که بر زمان و زمین مانده است، و سوگمندانه ظاهراً قرار بر این نیست که غیر ما طلبهها کسی این بار را بر دوش بکشد...
🔶️ حال، سزاست که ما نیز به خاطر مشکلات مالی و معیشتی این بار گران را بر زمین بگذاریم؟!؟!
✴️@fegh_osoul_rafiee
مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی (رضوان الله علیه) در شرح سختیها و رنجهای دوران تحصیلشان در نجف اشرف میفرمودند:
"تابستانها طلبههای ایرانی که در نجف بودند به خاطر گرمای نجف دو سه ماه به ایران میرفتند و درسها همه تعطیل بود ولی ما درسمان را داشتیم و جایی نمیرفتیم. امکانات هم در آن زمان نبود.
گاهی شبها گرم میشد و دَم میکرد که واقعاً طاقتْفرسا بود. من و همْحُجرهام مرحوم آیت الله سید ابوالقاسم ارسنجانی که از علمای فارس بود از شدت گرما لُنگ میبستیم و لباسهایمان را در میآوردیم و در حوض وسط مدرسه میایستادیم و تا سینه در آب حوض فرو میرفتیم و کتاب را میگرفتیم و در آنجا مباحثه میکردیم."
(صراط عمل و اندیشه؛ ص۴۰۹)
✴️@fegh_osoul_rafiee
🔳 پاسخ به پرسش یکی از دانشجویان عزیز دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 🔳
❓❔❓❔❓یک سؤالی داشتم مبنی بر اینکه آیا میان جعل اعتباری و تنزیلی تفاوتی هست؟ اگر هست این تفاوت در چیست؟
اجمالاً گفته شده است که جعل اعتباری "تحقیق موضوع الأثر" است و جعل تنزیلی "جعل الاثر بلسان تنزیل" است.
📚 پاسخ:
جعل دو گونه است:
#جعل_تکوینی (حقیقی)، و #جعل_غیر_تکوینی (اعتباری).
#اعتبار -که مراد ما همان مُعتبَر و قانون است- یعنی آن چه در عالَم خارج نه عینیّت خارجی دارد و نه حتی منشأِ انتزاعی در خارج دارد؛ تمام بایدها و نبایدهای قانونی -چه عُرفی و چه شرعی- اعتباریاند.
در عالَمِ قانونگذاریِ شرعی و عرفی آن چیزی که مرتبط با عالَم حقایق است مصالح و مفاسد واقعی اشیاء و افعال است که قانونگذار نیز بر اساس همان ملاکها در قالب بایدها و نبایدها و قوانین جعل و وضع میکند.
🔷️🔹️🔹️ اما در عالَم تشریعات و قانونگذاری گاه جعل اعتباری در مقابل تنزیلی قرار میگیرد که هر دو -چنانچه ذکر شد- غیر تکوینیاند:
🔹️ ۱- قانونگذار در جعلِ غیرِ تکوینیِ اعتباری قانونی را بدون لسان تنزیل و مستقیماً با نگاه به مصالح و مفاسد واقعی جعل و تشریع میکند، مانند وجوب صلات و حرمت شرب خمر و زوجیّت و ملکیّت و اعتبار مرکّب اعتباری صلات، که موضوع ترتّب اثر محسوب میشود.
📌 از این رو، گفته شده است جعل اعتباری یعنی ایجاد موضوع برای آثار واقعی؛ مثلاً تشریع وجوب یعنی ایجاد موضوع برای آثار و مصالح واقعی.
🔹️ ۲- قانونگذار در جعلِ غیرِ تکوینیِ تنزیلی امری را تنزیل بر دیگری میکند، مانند قراردادن ظنّ به منزلهی قطع و قراردادن طواف به منزلهی صلات، که شارع -در واقع- اثر را به لسانِ تنزیل بر مُنزَّل جعل و مترتّب میکند؛ در هر حال، تنزیل برای ترتّب اثر است.
✴️@fegh_osoul_rafiee
تبریک و آرزوی موفقیّت روزافزون برای دوستان عزیز و گرامی بندهی حقیر که در المپیاد رشتهی حقوق حائز رتبههای برتر شدند:
🔹️آقای محمد مهدی عامری
🔹️آقای محمد جواد پولادین
🔹️آقای علی اکبریمقدم
🔹️آقای ابوالفضل صوفی
✴️@fegh_osoul_rafiee
🔳 پرسش دوست عزیز و گرامی آقای مهدی صالحی از دانشجویان دانشگاه رضوی 🔳
❓❔❓❔❓ "قصد امر" را نمیتوان در متعلّق امر شرط کرد یعنی چه؟ اگر میشد چه اثری داشت؟ "قصد وجه" یعنی چه؟ "قصد امر" یعنی چه؟
📚 پاسخ:
🔶️🔸️🔸️ شروط و قیودی که در یک واجب میتواند در نظر گرفته شود دو گونه است:
🔸️ قیود اولیه: قیودی که -با قطع نظر از این که شارع به آن واجب امر کرده یا نکرده- قابل تصوّر است و آن واجب میتواند مشروط و مقید به آن یا غیر مشروط به آن تصور شود، مانند طهارت و ستر و استقبال که قبل از این که امر شارع به آن تعلق بگیرد قابل تصور است.
🔸️ قیود ثانویه: قیودی که تنها با توجه به این که آن واجب مامورٌبهِ مولاست قابل تصوّر است، مانند #قصد_امر و #قصد_وجه که تا امر به صلات تعلّق گیرد قصد امر بیمعنا و محال است.
🔷️🔹️🔹️ صدور حکم از ناحیهی مولا مراحلی دارد:
🔹️ اول: شارع واجب را با تمام اجزاء و شروطش تصور میکند.
🔹️ دوم: به همان واجب (با اجراء و شروطش) امر میکند.
✅ بنا بر این، قیود اولیه قبل از صدورِ امرِ شارع میتواند در لحاظِ شارع به عنوان قید و شرط واجب در نظر گرفته شود، اما قیود ثانویه قبل از امر شارع نمیتواند به عنوان شرط و قید در نظر گرفته شود، پس شارع نمیتواند در مقام اِصدارِ امر، #قصد_امر را نیز از شروط و قیود آن قرار دهد، زیرا قبل از امر اگر بخواهد آن واجب را تصور کند هنوز امر نکرده تا قصد همان امر را به عنوان شرط لحاظ کند.
🔸️ اگر مانند آن چه گفته شود کسی اخذ قصد امر و قصد وجه را قبل از امر در متعلَّق امر مُحال بدانیم در صورت شکّ در شرطیّتِ قصد امر و قصد وجه نمیتوان به اطلاق دلیل (أقم الصلاة) تمسّک کرد، زیرا اطلاقی ندارد. (زیرا اطلاق یعنی عدم تقیید، و اطلاق و تقیید عدم و ملکه است؛ وقتی تقیید ممکن نیست اطلاق هم ممکن نخواهد بود)
🔸️ و اگر معتقد به امکان باشیم اطلاق به دلیل برای حکم به عدم شرطیّت شروط ثانویه ممکن است.
✴️@fegh_osoul_raafiee