eitaa logo
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
326 دنبال‌کننده
351 عکس
78 ویدیو
218 فایل
این کانال به منظور ارائه‌ی مطالب مهمّ فقهی، اصولی و طلبگی، و بارگذاری صوت تدریس فقه و اصول است.
مشاهده در ایتا
دانلود
مرحوم دکتر ابوالقاسم گرجی (رضوان الله علیه) از شاگردان مُبرَّز مرحوم آیت الله العظمی خویی (رضوان الله علیه) می‌فرمودند: "می‌پنداشتم در دنیا هیچ چیز جز تحصیل، تدریس و تحقیق وجود ندارد؛ شب تا به صبح می‌خواندم و می‌نوشتم؛ آخرین چراغی که خاموش می‌شد چراغ اُتاق این جانب بود، و بدون مبالغه نزدیک بود خواب را فراموش کنم؛ از این رو، مرحوم استاد شدیداً نسبت به این جانب لطف و محبّت می‌کردند. روزی از این جانب تقریر درس خود را برای ملاحظه خواستند چون مطالعه کردند فرمودند: 'فیه الکفایة و به الکفایه'؛ پس از بازگشت به تهران اینجانب را به گواهی اجتهادِ بی‌شائبه‌ای مفتخر داشتند." ✴️@fegh_osoul_rafiee
اگر در هر سال تنها ۳ ماه را تعطیل کنیم یعنی در بهترین دَه‌سالِ زندگیمان ۲ سال و نیم را به راحتی از دست داده‌ایم! 🚫 سه‌ماه‌تعطیلی برای بچه‌هاست...
استفاده از فرصت‌‌ها نیاز به برنامه‌ریزی‌های زمان‌مند دارد. ⛔ با شلخته‌کاری راه به جایی نمی‌توان برد...
حکیم فرزانه مرحوم شیخ محمدحسین فاضل تونی (رضوان الله علیه) از اساتیدِ مرحوم علامه حسن‌زاده آملی و حضرت آیت الله جوادی آملی در ابتدای کتاب الهیاتِ خود می‌نویسد: "بسیار خوشبخت و سرافرازم که در سراسر عُمرِ طولانیِ خود جز در راه تحصیل یا تعلیم و مطالعه یا تالیف قدمی ننهاده، و مُلکِ آزادگی و قناعت را بر هر چیز ترجیح داده‌ام." ✴️@fegh_osoul_rafiee
🔵🔹️ "شکّ" در نگاه مرحوم و در تقسیم‌بندیِ ایشان چه معنا و چه چارچوبی دارد؟ 🔵🔹️ سلسله نوشته‌جاتِ " در نگاهِ اصولیِ مرحوم " به زودی نوشته به نوشته تقدیم دوستان خواهد شد...
🔵🔸️🔵 در نگاه‌ِ اصولیِ مرحوم (نوشته‌ی اول) 🔵🔸️🔵 🔶️🔸️ ١- جایگاهِ حالاتِ نفسانیِ مکلّف در نگاهِ کلانِ مرحوم 🔸️🔶️ 🔸️ یکی از اساسی‌ترین و زیربنایی‌ترین مبانیِ فکریِ اصولیان -مخصوصاً اصولیانِ بعد از مرحوم - تقسیم‌بندیِ ثُلاثیِ مباحثِ "حجج و امارات" بر طبق حالات روانی و نفسانیِ مکلّف است که خود ایشان از آن تعبیر به "مقاصد ثلاثه" می‌کند؛ و و . همان طور که ایشان در دیباجه‌ی کتاب (ج۱/ص۲۵) می‌فرماید: "اعلم أن المكلَّف إذا التفَتَ إلى حكم شرعي فإما أن يحصل له فيه، أو ، أو ". و همچنین در ابتدای بحث (ج۲/ص۹) می‌فرماید: "قد قسَّمْنا في صدر هذا الكتاب المكلّفَ المُلتفِتَ إلى الحكم الشرعي العملي على ثلاثة أقسام... . و قد عرفتَ أن حجّة في نفسه لا بجعل جاعل، و أن يمكن أن يُعتبر في متعلّقه... و أما فلما لم يكن فيه كشفٌ أصلاً لم يُعقل أن يُعتبر فلو ورد في مورده حكمٌ شرعيٌ... كان حكماً ظاهرياً". 🔸️ این تقسیم‌بندی نه تنها یک فنّ و شکل ظاهری و روبنایی برای دسته‌بندی مباحث در ساحت تالیف و تصنیف، بلکه به مثابه‌ی یک زیربنای اساسی برای و همه‌ی حجّت‌ها و لاحجّت‌ها در نگاه اصولیِ مرحوم است؛ زیربنایی که تبدیل به روح و جسمِ علم شده است، تا آن جا که مرحوم و همه‌ی اصولیان، اول و آخر و ظاهر و باطنِ حجّت‌ها و حجّیّت‌ها را بر دوش همین سه حالت گذاشته‌اند. 🔸️ شاگرد بزرگ ایشان، مرحوم اگر چه در و سعى کرده است که روبنای تقسیمِ ثُلاثیِ ایشان را بر هم بزند، اما بدون شکّ و شبهه راهی که در محتوای مباحثش در هر دو کتاب مذکور پیموده است همان راهِ مرحوم است و هیچ‌گاه از این چارچوبِ فکریِ زیربناییِ ایشان پا را فراتر نگذاشته است. 🔸️ مرحوم نیز در (ج۳/ص۴) -بعد از پاسخ به انتقادات مرحوم - خود را کاملاً پیروِ مرحوم نشان داده می‌فرماید: "لا وجه للإشكال على تثليث الأقسام...". ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
مجتهد و ادیب بزرگوار، استاد جلال الدین همائی (رضوان الله علیه) در شرح زندگانی خود می‌نویسد: "در مدرسەی نیماورد حجره داشتم. ... بیست سال من در این مدرسه بودم و در این حجره زندگی کردم؛ حجره‌ای که وقتی چراغ در آن روشن می‌کردی اگر یک ساعت می‌مانْد از دودِ چراغ دیگر من نمی‌توانستم آن حجره را تحمّل کنم؛ در این مدّت سودایی جز علم و کمال در سر نپروراندم؛ به هیچ چیز جز علم نیندیشیدم؛ در این مدّت هیچ شب رختخواب نینداختم؛ چه بسا اصلاً تا بامداد بیدار می‌ماندم و گاه سید محمدباقر دُرچه‌ای من را از این ریاضت منع می‌کرد؛ شبِ عیدِ غدیری شد، طلبه‌ها هر کدام دنبال بساط سُروری برای خودشان بودند؛ من آن شب تنها وسیلە‌ی عیش و سُرور خود را این قرار دادم که بستر بگُسترانم و در آن آسوده تا صبح بخوابم." ✴️@fegh_osoul_rafiee
آیت الله العظمی شهید سید محمدباقر صدر (رضوان الله علیه) در شرح زحمت‌های دوران تحصیلش می‌گوید: "إنني في الأيام التي كنتُ أطلب العلم، كنتُ أعمل في طلب العلم كل يوم بقدر عمل خمسة أشخاص مُجدّين كنت أذهب صباحاً إلى غرفة صغيرة في الطابق الأعلى من البيت، و أنكبّ على المطالعة و التحقيق، و لا أنتبه إلى الوقت إلا عندما تناديني أمّي لتناول طعام الغداء؛ من در روزهایی که در حال تحصیل علم بودم در هر روز به اندازه‌ی پنج طلبه‌ی کوشا کار علمی می‌کردم. صبح به اتاق کوچکی در طبقه‌ی فوقانی خانه می‌رفتم و مشغول مطالعه و تحقیق می‌شدم و اصلاً متوجّه زمان نبودم مگر زمانی که مادرم برای خوردن غذا من را صدا می‌زد." ✴️@fegh_osoul_rafiee
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ با استعانت از خداوند تعالی و با توسّل به حضرت امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) به قصد استفاده‌ی بیشتر و درست‌تر از تعطیلات تابستانی، سلسله‌مباحثاتی کارگاهی را با سه چهار نفر از رفقای علاقمند به و بر محور یکی دو مساله‌ی فقه عبادی از کتاب الفقه الاستدلالی استاد محمدباقر ایروانی برگزار خواهیم کرد. 🔴 شکل مباحثه به صورت کارگاهی است، و البته بر محور مباحث روش‌شناسی فقهی، و به صورت تطبیق مباحث و قواعد اصولی و رجالی و همچنین تفسیری و لغوی؛ با نیم‌نگاهی به انظار فقیهان برجسته و همچنین آشنایی با متون مهمّ فقهی. 🔸️ بر خود لازم دانستم به رسم ادب و معرفت از همه‌ی رفقای علاقمندی که در مشهد مقدس ساکن هستند برای این مباحثه دعوت کنم. 📣 شروع مباحثه: از ابتدای تیرماه (دو روز در هفته) ⏰ زمان مباحثه: به صورت توافقی با رفقا انشالله تعیین خواهد شد. 🕌 مکان مباحثه: متعاقباً اعلام خواهد شد. 📱 برای اطلاع‌رسانی به آیدی بنده در ایتا @Rafiee_kh پیام بدید. ✴️@fegh_osoul_rafiee
🔵🔸️🔵 در نگاه‌ِ اصولیِ مرحوم (نوشته‌ی دوم) 🔵🔸️🔵 🔶️🔸️ ۲- معنای و و در نگاهِ مرحوم 🔸️🔶️ مرحوم این سه واژه و مصطلح را در کنار و قسیم یکدیگر قرار داده است و این یعنی معنایی که ایشان از این سه اراده کرده است همان معنای منطقیِ این سه واژه است. 🔸️ از این رو، مرحوم آشتیانی در (ص٢/مخطوط) در معنای این سه می‌نویسد: "أن المراد من و في المقام فإن المراد من الأول هو الاعتقاد الراجح الغير المانع من النقيض و إن أطلِق على غيره أيضاً، و من الثاني تسوية الاحتمالين و إن أطلق على غيره أيضاً، و أما القطع فالمراد منه هو مطلق الاعتقاد الجازم الأعمّ من المطابق للواقع و المخالف له فيشمل الجهل المركب أيضاً و إن كان داخلاً في الغافل و غير الملتفت من جهة". 🔸️ و همچنین مرحوم تبریزی در (ج١/ص١١) نيز آورده است: "المراد بالشكّ هو بمعنى تساوى الطرفين". 🔹️ این سه واژه مخصوصاً اصطلاح در کلام‌ عالمان منطقی نیز به همین شرح است؛ مرحوم علامه‌ی حلّی نیز (ص۱۶۷) می‌فرماید: "المظنونات فهي قضايا يحكم بها العقا حكماً غير جازم، بل مع تجويز المخالف". 🔹️ مرحوم حاجی سبزواری در (ج١/ص۱۲۹) در توضیح ظنّیّات نیز می‌آورد: "الظّنّیات قد تُطلق و يراد بها المعنى الأعمّ فيشمل المقبولات و كثيرا من المشهورات، و قد تُطلق و يراد بها المعنى الأخصّ أي ما عدا المقبولات و كثير من المشهورات، كراجِحٍ لا جَزمَ به". 🔶️🔸️ بنا بر این، معنایی که مرحوم از این سه اصطلاح اراده کرده است به شرح ذیل است: 🔴 به معنای مطلقِ اعتقادِ جازم (حالت روانی ۱۰۰ درصد). 🔴 به معنای اعتقاد راجح (حالت روانی بین ۵۰ تا ۱۰۰ درصد). 🔴 به معنای تساوی دو احتمال (حالت روانی ۵۰ ۵۰). 🔸️ این، ظاهرِ مرحوم در است؛ این حاصلِ قسیم‌قراردادنِ و و ، و تصویر مقاصد ثلاثه برای مباحث حجج و امارات است. ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
مجتهد و اندیشمند بزرگ علوم اسلامی، دکتر مهدی مُحقِّق در مورد ارتباط استاد و شاگرد در حوزه‌های علمیه می‌آورد: "من خودم در حوزه‌ی علمیه‌ی مشهد بودم؛ در مدرسه‌ی نوّاب بودیم؛ هر روز چشممان به اساتیدمان می‌افتاد و ارتباط بین ما ارتباط پدر و فرزند بود، ولی در نظام جدید، شاگرد یک سوال می‌خواهد از اُستاد بکند استاد می‌گوید: 'وقت ندارم'؛ علم در چنین شرایطی زایندگی پیدا نمی‌کند." ✴️@fegh_osoul_rafiee
🔵🔸️🔵 در نگاه‌ِ اصولیِ مرحوم (نوشته‌ی سوم) 🔵🔸️🔵 🔶️🔸️ ۳- معنای در لغت و معاجمِ لغویِ عربی 🔸️🔶️ در نوشته‌ی دوم معنایی که مرحوم از به عنوان یکی از مقاصد سه‌گانه‌ی کتاب و یکی از حالات روانیِ مکلّف اراده کرده‌ بودند به خوبی روشن شد، اما سزاوار است معنای لغوی نیز مورد دقّت قرار گیرد. 🔹️ ابن فارس (م٣٩۵) در (ج٣/ص١۷۳)، و ابن درید (م۳۲۱) در (ج١/ص۱۳۹)، و ازهری (م۳۷۰) در (ج۹/ص۳۱۶)، و جوهرى (م۴۰۰) در (ج۴/ص۱۵۹۴)، و صاحب بن عَبّاد (م٣٨۵) در (ج۶/ص۱۲۱) و... جملگی را "نقیضِ یقین"، "خلافِ یقین" و "ضدِّ یقین" می‌دانند که همان معنای است که گاه در کتب اصولی نیز ذکر می‌شود. 🔹️ در کتاب لغوی معاصر (ص۴۹۰) نیز و و را به یک معنا گرفته، هر کدام را با دیگری توضیح داده است. 🔷️ بنا بر این، واژه‌ی در لغتِ عربی معنایی غیر از به معنایی است که مرحوم در به عنوان یکی از مقاصد سه‌گانه‌ی کتاب در نظر گرفته است. 🔹️ خودِ مرحوم و دیگران نیز در میان کلمات و عبارات خود جایی که در موردی می‌گوید: "لا شکّ فی کذا و کذا" نیز مرادشان بی‌تردید همان معنای لغوی است؛ یعنی: "ریب و تردیدی در قضیه نبوده، بلکه روشن و معلوم است"، نه آن که مطلب ۵۰ ۵۰ نیست و ممکن است به صورت یقینی یا ظنّی باشد؛ حتماً این، مراد نیست. ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee