eitaa logo
قلمزن
478 دنبال‌کننده
713 عکس
122 ویدیو
2 فایل
هوالمحیی قلم زدن امر پیچیده ای نیست فاعلی میخواهد و ابزاری، و اتفاقی که باید در تو رقم بخورد... و خدایی که دستگیری کند و خشنود باشد همین! http://payamenashenas.ir/Ghalamzann پیام ناشناس ادمین @fs_hajivosugh بله و تلگرام : @ghalamzann
مشاهده در ایتا
دانلود
بازی که تمام می‌شود مربی روسری رنگ روشن را تا می‌کند و داخل کیف می‌گذارد و روسری رنگ تیره را می‌پوشد، یکی که زبل‌تر است می‌آید و می‌پرسد چرا عوض کردید؟ مربی می‌گوید روسری خوشگل برای شماست نه برای نامحرم... دخترک سرش را با تردید تکان می‌دهد، یعنی فهمیدم، بقیه هم در سکوت نگاه می‌کنند، و در این مرحله همین کفایت است اگر متوجه اهمیت الگوگیری باشیم. ف. حاجی وثوق @ghalamzann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹(لطفا ویدئو را تا پایان بشنوید)🔹 تریبون محل خیلی حرفهاست محل خیلی از مطالبه‌گری‌ها محل خیلی از فریادزدن‌ها اما خوب‌تر این است که فریادها اولویت‌بندی شوند یعنی سر مسئول سر مسئول سر مسئول و فریادها زده شوند و احساس و انزجار نسبت به بی‌عدالتی در مردم ایجاد شود و مردم ترغیب شوند که ظلم را نپذیرند آن وقت فریادهای بعدی خرج شود برای جمع‌کردن سیاه وسفید وخاکستریِ این‌مردم زیر لوای جامعه عدل و قسط و برابری، برای نشان دادن چراغ و راه و مسیر و تبیین فرهنگ و و معاشرت، تا برادری را برای سهل کردن زندگی مردم ثابت نکنیم دین و آیین و سبک زندگی را نمی‌پذیرند متولی محترم والله تریبون نماز جمعه محل ایجاد نسبت به افراد جامعه نیست که آبشخور معرفتی این از سرچشمه‌ایست که سیاه و سفید و خاکستری را خودش می‌داند و برای "از خود" کردن‌شان هر کاری می‌کند، شمارا به جان مقدسات‌تان این ریسمان به نخ رسیده را پاره نکنید. ف. حاجی وثوق @ghalamzann
مدیران فرهنگی! دوستان این‌طرفی و آن‌طرفی! دود این دوقطبی به وجود آمده برای 21 تیر در چشم آرمان‌هایی خواهد رفت که همین مردم برایش خون و جان و مال و آبرو دادند، حواستان هست دارید چه می‌کنید؟ حجاب و عفاف قرار است کدام وجه و ، این ارزشمندترین نعمات "جمالی" خداوند را تأمین کند؟! راه افتادن بانوان محجبه در خیابان و شعاردادن‌هایی که فقط شکاف را بیشتر می‌کند، مطابق کدام بخش از سلوک دینمدارانه است؟ و آن طرف هم دوستان مثلا روشنفکر که عزمشان را جزم کرده‌اند تا پویش مقابل و مخالف را راه بیندازند! ازین بهتر نمی‌شود مقدس را تبدیل به تفرقه‌ کرد و مردمِ برادر را به دو لشگرمقابل هم مبدل... دست هردوطرف مریزاد و قبول حق! @ghalamzann
کارهای خوب و تاثیرگذار حال آدم‌ها را خوب می‌کند و گفتنش هم تکلیف است همانقدر که خطاها باید تذکر داده شوند. نمایشگاه بین‌المللی مشهد این روزها با تولیت ستاد و ، ذیل عنوان نمایشگاه خانواده‌‌محور حامل اتفاقات خوبی است که شب گذشته شاهد چندتایشان بودم، در بدو ورود میزی گذاشته بودند و به خانم‌هایی که مناسب نداشتند، ساق دست و جوراب و گیره روسری هدیه می‌دادند، چندلحظه‌ای ایستادم و تماشا کردم، این رفتار آنقدر مهربانانه بود که فقط یک مورد عکس‌العمل منفی دیدم که قهر کرد و برگشت، اما سایر خانمها همانجا هدیه را می‌گرفتند و به دست یا پا می‌کشیدند و حجابشان را مرتب می‌کردند، در گرادیان نمایشگاه، ترانه ها و سرودهای مختلف پخش می‌شد، عده ای می‌نشستند و گوش می‌کردند و بقیه هم گذری می‌شنیدند که ناگاه موسیقی سرود پخش شد، جمعیت به شکل خودجوش در مرکز گرادیان جمع شدند، تعداد بچه ها زیاد بود، خانواده‌های محجبه و غیر محجبه تقریبا مساوی بودند، همه با هم با سرود همراه شدند، شور عجیبی ایجاد شده بود و باز خیلی‌ها گریه کردند! مجری برنامه برای بچه‌ها از امر به معروف و راه‌های درست آن می‌گفت و روی در و دیوار هم پیام‌های محتوایی مناسب پیرامون مصادیق مختلف این دو امر واجب نصب شده بود که احساس خوبی به مخاطب می‌داد. (اگرچه برخی رفتارها و برخوردهای ناپخته و سلیقه‌ای هم با رویکرد پلیسی و ناظم مدرسه‌ای! دیده شده بود که امید است اصلاح شود، اما کلیت کار قابل تقدیر بود) کار خوب فرهنگی ارزشمند است و کیمیا، امید که با همین فرمان، گسترش یابد. ف. حاجی وثوق @ghalamzann
(این تجربه‌نویسی ابدا قصد قضاوت افراد را با نوع پوششی که دارند، ندارد و صرفا ثبت تجربه است، چه بسیار دوستانی دارم که پوشش اسلامی اما بدون چادر دارند و اتفاقا بیش از منِ چادری، معتقد به مبانی، اهل عمل، اهل خلوص نیت و توفیقات دیگر هستند، نوشته زیر یک رفتارشناسی مصداقی از دوره کودکی و نوجوانی در رابطه با حجاب است) : مربی جدید حجاب اسلامی دارد، می‌گویم حجاب اسلامی چون به این نام رایج است، یعنی مانتوی بلند عبایی و روسری بزرگ... وقتی دیدم ایشان مربی شده اولین گزاره‌ای که به ذهنم رسید الگوبرداری دخترها بود، نه دخترهای بدحجاب، چون آنها از این شکل و شمایل غالبا الگوبرداری نمی‌کنند، ذهنم رفت سراغ دخترهای چادری مجموعه و این فقط یک گمانه‌زنی ذهنی بود. اما مدتی بعد وقتی محجبه‌ترین دختر چادری مجموعه را دیدم که مشکی پوشیده با روسری بزرگ و البته کاملا باحجاب، حدسم به یقین تبدیل شد که این اتفاق غالبا می‌افتد، چون خود مربی هم قبل‌ترها می‌پوشید و بعد از آشناشدن با یک مجموعه طراحی این پوشش را انتخاب کرد. علی‌ایحال مانتوی عبایی و روسری بزرگ هم یک حجاب کافی است اما حرفم این است که هرگز تصور نکنید با جذاب کردن می‌شود کودک و نوجوان بی‌حجاب یا بدحجاب را محجبه کرد که اتفاقا تجربه نشان داده ماجرا خلاف تصور اتفاق می‌افتد، ضمن آنکه جذاب نشان دادن حجاب یک مسیر کاملا انحرافی است که به سرانجام نمی‌رسد و اصل و هویت و معنای حجاب به مفهوم هیچ ربط ماهوی و معنایی ندارد. ف. حاجی وثوق @ghalamzann
من و دخترم، او و دخترش نشسته‌ایم و منتظریم کارمان راه بیفتد، دخترش موهای اش را دور شانه‌اش ریخته و یک کوچک روی موهایش طوری نشانده که از پشت و جلو کاملا بیرون باشند. مادر اما پوشیده و با حجاب کامل نشسته است. طبق ناخودآگاه عاشقم که و را از هر نوعش می‌پرستد، با دخترک حرف میزنم. می‌گوید تولد 20 سالگی‌اش شده و می‌خواهد مژه بکارد و عکس بگیرد تا یادگاری بماند. می‌گویم چقدر نوجوان‌طور است چهره‌ات، از آنها که اصلا پیر نمی‌شوند. محجوبانه می‌خندد و به واقع حجب و حیای دخترانه دارد و چهره‌ای که از همان نگاه اول دوستش دارم. مادرش وارد صحبت می‌شود با لحنی که ارتعاش دارد و هنوز نمی‌دانم چرا... می‌گوید قرار بود به مناسبت تولدش کلیپ درست کند و در اینستاگرام بگذارد اما دسترسی نداریم و مجبور است فقط عکس بگیرد. به شکل و شمایل محجبه این حرفها نمی‌خورد اما چیزی نمی‌گویم و دوباره با جوان مشغول صحبت می‌شوم. حتی خندیدن‌هایش محجوبانه است. می‌گویم وارد بهترین دهه زندگی داری میشوی خوش به حالت... می‌گوید برای همین میخواهم تولد متفاوتی بگیرم. داریم با هم حرف می‌زنیم که مادر با صدایی که همان ارتعاش عجیب را دارد می‌آید وسط کلام‌مان و می‌پرسد دختر شماست؟! می‌گویم بله... می‌پرسد چه رشته‌ای می‌خواند و بعد ابراز حیرت می‌کند از پاسخی که می‌شنود و هنوز نمی‌دانم چرا... بعدتر با صدایی که حالا دیگر کاملا مرتعش است و چشمانی که حتی مردمکش دارد تکان می‌خورد، می‌گوید به زودی سرنگون میکنیم اینهارا و از شرشان راحت می‌شویم. برای لحظاتی می‌مانم و بعد خیلی عادی می‌گویم هرچه خدا بخواهد و خیر باشد! با عصبانیتی که ربطی به آن جمع و فضا و دوستی چنددقیقه‌ای من و دخترش ندارد، صدایش را بلند می‌کند و می‌گوید من آدم معتقدی هستم اما از دخترم خواسته‌ام حجابش را بردارد و به خیابان برود تا اینها سرنگون بشوند. با لبخند میپرسم چطور معتقد هستید اما از دخترتان این را خواسته‌اید؟! می‌گوید بخاطر گرانی‌ها، اختلاس‌ها، دروغگویی‌ها... میگویم اینها که گفتید قبول اما چرا دخترتان باید حجابش را بردارد؟... می‌گوید به نشانه اعتراض... می‌گویم حکم خدا چه ربطی به خطای مسئولین دارد؟ میگوید جواب خدا را خودم میدهم مشکلی نیست اما اینها باید ادب شوند. میپرسم با برداشتن دختر شما اینها ادب می‌شوند؟ صدایش را بلندتر می‌کند و می‌گوید بله هرکاری میکنم که اینها ادب ‌شوند و بعد حرفهایی می‌زند که نوشتنش را هم دوست ندارم و عجیب است که دخترک 20 ساله در تمام این مدت محجوبانه نگاهش به پایین است. بغضم می‌گیرد برای دختری که هنوز دارد هنوز است و هنوز یاد نگرفته صدایش را بلند کند. دوباره سر صحبت را با دخترک باز میکنم و می‌گویم ان شاء الله جشن بعدی جشن دوتاشدنت باشد خانوم... لبخند محجوبانه‌ای می‌زند و مادرش غرش‌وار میان کلامم می‌آید و می‌گوید عروسش نمیکنم تا وقتی که از این کشور بفرستمش برود و آنجا هرکاری که خواست بکند...دخترک همچنان در سکوت است و مادر دارد با صدای بلند به بدوبیراه می‌گوید و من این میان دلم میخواهد دخترک زیبا را در بر بگیرم و از چنگال مادری که عقده‌های فروخفته‌اش را دارد سر دخترک جوانش جبران می‌کند و اصلا نمی‌دانم چگونه مادر شده است، بیرون بیاورم... ف. حاجی وثوق @ghalamzann