🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "ســاده و روان"
📚 باب دوم : در اخلاق درویشان
🌺 حکایت ۴۴
💫 از دانشمند بزرگى پرسيدم: نشانه اخلاق برادران باصفا چيست؟ در پاسخ گفت: كمترين نشانه برادران باصفا آن است كه مراد خاطر ياران را بر مصالح خود مقدم دارد، كه فرزانگان گفته اند: برادرى كه تنها در بند خويش است و از تو غافل مى باشد، او را برادر نخوان بلكه او بيگانه است.
🔸همراه اگر شتاب كند در سفر تو بِایست
🔹دل بركسى مبند كه دل بسته تو نيست
🔸چو نبوَد خويش را ديانت و تقوا
🔹قطع رَحم بهتر از مودت قربى
ياد دارم در مورد اين شعر، شخصى مدعى من شد و به من اعتراض كرد و گفت: خداوند در قرآن از قطع رحم نهى كرده و به دوستى خويشان امر فرموده است و آنچه را كه تو در اين شعر گفته اى، برخلاف قرآن است
گفتم: اشتباه مى كنى، بلكه موافق با قرآن است مگر نشنيده اى كه خداوند در قرآن مى فرمايد:
و اِن جاهَداکَ عَلی اَن تُشْرِکَ بی ما لَیْسَ لَکَ به عِلمٌ فلا تطِعْهما/عنکبوت_آیه ۸
(به پدر و مادر خود نیکی کنید و اگر آنها تلاش كنند كه براى من همتايى قرار دهى كه به آن علم ندارى، از آنها پيروى نكن.)
🔸هزار خويش كه بيگانه از خدا باشد
🔹فداى يک تن بيگانه كاشنا باشد
#غلط_ننویسیم
#حکایات_سعدی
🖊@ghalatnanevisim
#توضیحات
-تیغ: قُله
-ستوه آمدن: ملول و دلتنگ شدن
-سِتُردن: مالیدن و قشو کردن
-خیرهخیر: بااکراه
-زوپین: نیزهی کوتاه
-شیوان: آشفته و پریشان
-بهکردارِ مست: تلوتلوخوران (در اینجا بهدلیلِ تشنگی)
-آگنده: لبریز
-گنج: کنایه از ثواب و پاداش
-پوییدن: راه رفتن، دویدن و کنایه از سعی کردن
-زینهار: امان
-افکنده: راندهشده، رهاشده
-پیلوار: مانند پیل
-کَفته: شکافته
-غُرم: قوچ یا میش کوهی. در شاهنامه غرم از نشانههای فَرّه است.
-فربیسُرین: کپل٘پهن
-اندازه خاستن: به فکر افتادن، استدلال کردن
-فراز آمدن: نزدیک شدن، رسیدن
-پالهنگ: ریسمان یا تسمهی افسارِ حیوانات
-سُرووَر: شاخدار
-هر آن کس که از دادگر یکخدای / بپیچید، ندارد خرد را به جای: هر کس از راهِ خدای عادلِ یگانه برگردد، عقلش زوال گرفته.
-دشتی: وحشی، کوهی
-سخن تنگ آمدن: شدت گرفتنِ کار
-یازیدن: آهنگِ چیزی کردن
-تو را هر که یازد به تیر و کمان، / شکستهکمان باد و تیرهگمان: (رستم به غرم که مایهی نجات او از تشنگی شده میگوید:) هر کس میلِ کشتن تو را کُند، کمانش شکسته باد و خودش اندوهگین. و بعد: زیرا زندهماندنِ رستم از تو بود وگرنه که او نگرانِ مرگ بود. او که از بزرگی در سینهی اژدها هم نمیگنجید، شکارِ گرگها میشد و پارهپاره به هر سو کشیده؛ و از این حالِ او دشمن خبر میشد. پهلوانِ بزرگ حتی از مردنِ خود نیز نگران است که مبادا دشمن از اینگونه مردنِ او، که درواقع نشانِ خواری است، باخبر شود.
-پردخته شدن: فارغ شدن
-آفرین: ستایش
-نخچیر: شکار
-دیدن: توجه کردن، اهمیت دادن؛ در اینجا در عمل یعنی برداشتنِ (کمان)
-ترکش: تیرکش، تیردان
-جدا کردش از چرم، تن تا میان: پوستِ گور را تا کمر کَند.
-برآورد از آب و، بر آتش بسوخت: گوشت را که برای شستن و فاسد نشدن در آبِ چشمه نگه داشته بود، از آب درآورد و کباب کرد.
-بپرداخت، آنگه به خوردن گرفت: از کباب کردنِ گوشت فارغ شد و شروع به خوردنِ آن کرد.
-سراینده: شیههکشنده یا بهاحتمالِبیشتر فرمانبَر
-کوشیدن: جنگیدن
-جفت شدن: یار و همنشین شدن
-چمان: خرامان
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim
4_5821280015936913899.mp3
1.36M
#کیان #کیکاوس (بخش ۱۱)
گفتار اندر خان دیم رستم
#هفت_خان_رستم
#داستان_جنگ_مازندران
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim
نوشتن در مورد شادیها میتواند تأثیرات مثبتی بر روح و روان مردم داشته باشد:
۱. تسلط بر احساسات: نوشتن درباره شادیها به افراد کمک میکند تا احساسات مثبت خود را به خوبی بیان کنند و از تجربههای شاد یاد کنند.
۲. افزایش انرژی مثبت: ثبت لحظات شاد و خوشحالی در نوشتهها میتواند انرژی مثبتی به فرد بدهد و او را به ادامه روزگاری خوشبخت و پرانرژی تشویق کند.
۳. ایجاد خاطرات ماندگار: با نوشتن درباره شادیها، افراد میتوانند خاطرات خوش زندگی خود را ثبت کنند که در آینده به آنها خاطرههای دلپذیری بخاطر بیاورند.
۴. کاهش استرس: فعالیت نوشتاری و ثبت احساسات مثبت میتواند به کاهش استرس و اضطراب کمک کند و روحیه فرد را بهبود بخشد.
۵. افزایش خلاقیت: نوشتن در مورد شادیها و لحظات خوشایند میتواند خلاقیت فرد را تقویت کند و او را به ایدههای جدید و نوآورانه ترغیب کند.
به طور کلی، نوشتن در مورد شادیها میتواند به تقویت روحیه و بهبود روح و روان افراد کمک کند و احساسات مثبتی را در زندگی آنها ایجاد کند.
#غلط_ننویسیم
#نویسندگی
🖊@ghalatnanevisim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼ســــلام
💓صبح پنج شنبه تون بخیر
🌼الهـی امـروزتـون رو
💓با دنیا عشق و محبت
🌼با یک لبخـنـد قـشنگ
💓با یک دل پاک و بی کینه
🌼با یک ذهـن آرام
💓و انـرژی مثبت شـروع کنید
پنج شنبه تون شاد و پراز موفقیت🌼
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
ما را گر کشی بیجرم از ما بگذرد
اما به پیش دادگر مشکل که فردا بگذرد
زینگونه غافل نگذری از حال زار ما اگر
گاهی که بر ما بگذری دانی چه بر ما بگذرد
ناصح ز روی او مکن منعم که نتواند کسی
آن روی زیبا بیند و زان روی زیبا بگذرد
از بس چو تنها بیندم از شرم گردد مضطرب
میمیرم از شرمندگی بر من چو تنها بگذرد
در راه عشق آن صنم هر کس که بگذارد قدم
باید که چون هاتف نخست از دین و دنیا بگذرد
#هاتف_اصفهانی #شعر
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#دستور خط صورتهای شکسته
✍ «صورتهای شکسته را میتوان در دو طبقۀ کلی قرار داد: یکی صورتهای شکستهای که براساس قاعدهای کلی از روی صورت سالمشان مشتق میشوند، شامل «صیغههای شکستۀ فعلی» و «صورتهای کوتاهشدۀ پیبستی» و دیگری صورتهای شکستهای که لزوماً با قاعدهای کلی از روی صورت سالمشان مشتق نمیشوند، شامل «گونههای آزاد سبکی»» (طبیبزاده، ۱۳۹۸: ۳۷).
🔴 تناوبهای سبکی شناسههای فعل در بنماضی
1⃣ اول شخص مفرد: –َم
(نوشتاری و گفتاری): خوابیدم
2⃣ دوم شخص مفرد –ی
(گفتاری و نوشتاری): خوابیدی
3⃣ سوم شخص مفرد: –
(گفتاری و نوشتاری): خوابید
4⃣ اول شخص جمع: –یم
(نوشتاری و گفتاری): خوابیدیم
5⃣ دوم شخص جمع: –ید
(نوشتاری): خوابیدید
(گفتاری): –ین: خوابیدین
6⃣ سوم شخص جمع: –َند
(نوشتاری): خوابیدند
(گفتاری): –َن: خوابیدن
🟢 «تمام صیغههای افعال فارسی را میتوان با استفاده از شناسههای سبکی مبدل بهصورتی گفتاری کرد، اما عملاً فقط افعالی که خاص گفتار باشند با این شناسهها به کار میرود. افعال خاص نوشتار یا افعال ادبی و کهن مثلاً (سپوختن، ستوهیدن، گردیدن و نگاشتن) معمولاً با این شناسهها به کار نمیروند.»
✅ امید طبیبزاده، فارسی شکسته: دستور خط و فرهنگ املایی، چ۱، تهران: کتاب بهار، ۱۳۹۸، ص۳۸ و ۳۹.
✍فریده آرامیده
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
🔔
بلیت/بلیط
این واژه فرانسوی است و بهتر است به صورت "بلیت" نوشته شود.
........................
بهرمند/ بهرهمند
املای این واژه به صورت "بهرهمند" درست است.
.......................
بهرور/بهرهور
املای این کلمه به صورت "بهرهور" درست است.
.......................
بیافتد/بیفتد
افعالی که با الف و همزه آغاز میشوند وقتی پیشوند "ب" و "ن" به آنها افزوده شود "الف" آغازین افعال در املا میافتد:
افتاد⬅️ بیفتاد
افکن⬅️ بیفکن
اندیش⬅️ بیندیش
💯فرهنگ درست نویسی سخن، دکتر حسن انوری، انتشارات سخن، صص ۵٩_۶۴
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#اشتباه_نوشتاری_در_فضای_مجازی
✅ اعتماد به نفس
❌ اعتماد بنفس
#غلط_ننویسیم
#درست_بنویسیم
🖊@ghalatnanevisim
پرسش👇
«اساسکشی یا اثاثکشی»
پاسخ👇
☜ «اثاث» بهمعنای لوازم خانه است و «اساس» به معنای پایه و بنیاد. زندهیاد ابوالحسن نجفی در «غلط ننویسیم» مینویسد: «اسباب و اثاث باید نوشت و نه اسباب و اساس که اخیرأ در پارهای از نوشتهها به چشم میخورد.»
#غلط_ننویسیم
#علیرضا_حیدری
🖊@ghalatnanevisim
تصویرهای متنوع و دقیق ایجاد کنید .... رعد و برق را مانند چخوف به تصویر بکشید: انگار کسی با پای برهنه روی پشت بام راه می رود. داشتن دیدی کامل و روان خیلی مهم است.
الکساندر کوپرین
#غلط_ننویسیم
#نویسندگی
🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "ســاده و روان"
📚 باب دوم : در اخلاق درویشان
🌺 حکایت ۴۵
💫 پیرمردی نیکوسرشت دختر خود را به عقد مردی کفشدوز در آورد. همان شب مرد کفشدوز در بستر خود با چنان آتشی از بوسه لب های دخترک را گزید که از شدت آسیب زخمی شد و خونریزی کرد.
فردای آن شب وقتی پیرمرد، صورت دخترش را دید به سراغ داماد رفت و گفت: ای نادان این چه رفتاری است که از خود نشان داده ای. مگر تصور کرده ای قرار است با دندان هایت نخ های کفش ها را بجَوی. گفته هایم را شوخی تصور نکن و دست از این رفتارت بردار.
"خوی پلید اگر در وجود انسانی قرار گرفت هرگز از او جدا نمی شود مگر به وقت مرگ."
#غلط_ننویسیم
#حکایات_سعدی
🖊@ghalatnanevisim
#توضیحات
-راه کردن بر کسی: بر او گذشتن
-آشفته: بیقرار، نفسنفسزنان (بهخاطرِ هیجانِ رخش در مٲموریتِ نگهبانیاش از رستم)
-رخشنده: درخشنده
-دیهیمجوی: صفتِ رستم است، بهدلیل جانشینی حکومتِ سیستان بعد از زال.
-سر پرخرد پُر ز پیکار دید: خود را آمادهی جنگ یافت.
-ابا رخش برخیره پیکار کرد / بدان کو سر خفته بیدار کرد: رستم با رخش مشاجره کرد که چرا بیدلیل او را بیدار کرده است.
-تگ آوردن: تاختن
-بخش: پخش؛ پراکنده. معانی دیگر "بخش" (از فعلِ بخشاییدن): تقسیم، بهره، سرنوشت.
-رخساره زرد کردن: کنایه از خشمگین شدن
-سربهسر: سراسر، کاملاً
-تاریکی شب بخواهی نهفت؟: رستم به رخش میگوید: (چیزی جز تاریکی شب نیست که از آن بترسی؛) آن را هم نمیشود کاری کرد.
-به بیداری من گرفتی شتاب: قصدت این است که مرا از خواب بازداری.
-رستخیز: غوغا
-پَی بریدن: زدنِ رگِ پشتِ پای اسب
-خشت: نیزهی کوتاه
-گران: سنگین
-سِیُمره: بارِ سوم
-برگستَوان: جنگجامهی اسب و فیل
-دَم: نفس
-روان: در اینجا که صفتِ رخش است یعنی رها. در ادامه، دو معنی دیگرِ روان را هم داریم: روان درمقابلِ تن، و روان یعنی روانه و جاری.
-دلش زان شگفتی به دو نیم بود / کش از رستم و اژدها بیم بود: رخش از آن پیشامدِ شگفت دودِل بود که چه کند. چون هم از اژدها و کشته شدنِ رستم و خودش میترسید و هم از بیدار کردنِ رستم.
-هم: بااینوجود
-نآرمید: آرام نگرفت.
-بارهی دستکش: اسبِ دستآموز
-سبک: درجا، بیدرنگ
-سَداندرسَد: سد فرسنگ در سد فرسنگ
-نیارد به سربر پریدن عقاب / ستاره نبیند زمینش به خواب: عقاب جرٲتِ پریدن فرازِ قلمرو من ندارد و ستاره هم از ترس بالای این زمین ظاهر نمیشود.
-گوش مالیدن: گوش تیز کردن
-کفت: کتف
-چرم: پوست
-فروریخت چون رود زهر از برش: رودی از زهر از سینهاش جاری شد. تصویرهای پرمبالغه ی بعد از کشته شدنِ اژدها بسیار جذاب است. در بیتِ بعد هم میگوید زمین زیرِ تن او ناپدید شد (از بزرگی اندامِ او) و چشمهای از خون از تن او جوشید!
-تیزدم: آه، ناشی از حیرت
-پاک: سرتاسر
-نامِ یزدان خواندن: خدا را یاد کردن و به او پناه بردن
-جهان جز به زور جهانبان نجُست: جهان را برپا تنها بهخواستِ خدا دید.
-توش: تابوتوان
-هنر: در شاهنامه در بیشتر جاها هنرِ جنگ است.
-ساخته: آماده، زینکرده
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim
4_5827792328818950647.mp3
1.81M
#کیان #کیکاوس (بخش ۱۲)
گفتار اندر خان سیم رستم
#هفت_خان_رستم
#داستان_جنگ_مازندران
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim
#معرفی_کتاب
📚عنوان: نمایشنامه نویسی چگونه آغاز کنیم
✍نویسنده: عبدالحی شماسی
ناشر: انتشارات آریا گهر
ناشر: انتشارات سوره مهر
کتاب نمایشنامه نویسی: جلد اول نوشتهی عبدالحی شماسی، به شما کمک میکند تا فنون و مهارتهای نوشتن نمایشنامه را یاد بگیرید.
کتاب نمایشنامهنویسی به دو بخش «ساختار نمایشنامه» و «ساختمان نمایشنامه» تقسیم شده است. در بخش اول تمام عناصر نمایشنامه مثل «گفتوگو»، «اشخاص»، «زمان و مکان» و «زبان» توضیح داده شده و در پایان هر بخش نیز تمرینهایی برای درک دقیق مطالب آورده شده است.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸صبح آغاز حیات است و امید
🌿دستهایتان پرگل
🌸شادیتان پاینده
🌿خنده ارزانی چشمانتان
🌸سلام صبحتون بخیر
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
ابروی کجت که دل برو مشتاقست
محراب شهان و قبلهٔ آفاقست
طاقست ولی به دلنشینی جفتست
جفتست ولی ز بیقرینی طاقست
#شعر #قاآنی
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#دستور
✍ اِتباع
«اتباع در لغت بهمعنی «پیرویکردن» است؛ اما در اصطلاح دستورپژوهان فرایندی است که از طریق آن نوعی واژۀ مرکب ساخته میشود، شامل دو جزء که یکی را متبوع میگویند و دیگری را تابع مانند ترکیب «کتابمتاب» که در آن «کتاب» متبوع است و «مِتاب» تابع.
تابع برای تأکید و استواری متبوع میآید و متبوع است که معنی کل واژۀ مرکب و نیز مقولۀ نحوی آن را تعیین میکند؛ برای مثال، ترکیب «رَخْتپَخْت»، معنایش از جزء اول، یعنی «رخت» گرفته میشود و مقولۀ نحوی، یعنی اسمبودن، آن نیز از همین جزء اول حاصل میآید. اتباع به گفتۀ ادوار ساپیر (ص۱۱۹)، در همۀ زبانها وجود دارد؛ اما بسامد کاربرد آن و نیز نقشی که ایفا میکند در زبانهای مختلف تا حدی متفاوت است.»
«در زبان فارسی اتباع بهصورت اسم و صفت و قید و عمدتاً در زبان گفتاری به کار میرود؛ ولی گاهی در متون ادبی نیز دیده میشود، چنانکه در بیت زیر میبینیم:
آن یکی میگفت دنبالش کژ است
و آن یکی میگفت پشتش کژمژ است (مولوی)».
✅ علاءالدین طباطبایی، ۱۳۹۵ش، فرهنگ توصیفی دستور زبان فارسی، چ۱، تهران: فرهنگ معاصر، ص۸.
✅ فریده آرامیده
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
چند ترکیبِ ساختهشده با Persian «ایرانی» در انگلیسی:
Persian blinds: کرکرۀ پشت پنجره
Persian blue: آبی فیروزهای
Persian carpet / rug: فرش ایرانی
Persian cat: گربۀ ایرانی
Persian greyhound: سگ تازی ایرانی
Persian lamb: برۀ قرهکُل
Persian lilac: یاسمن
Persian melon: طالبی، گرمک
Persian red: قرمز لاکی
Persian walnut: گردو
Persian violet: بنفشه
Persian wheel: چرخ چاه
فرهاد قربانزاده
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim