eitaa logo
غلط ننویسیم
16.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
185 ویدیو
3 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/v257.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
چند جایگزین فارسی در حوزۀ دانش رایانه Address نشانی code رمز، شناسه، کد command فرمان Configuration پیکربندی Cracker قفل‌شکن       cut     برش، بریدن delete پاک کرده، حذف design pattern الگوی طراحی domain name نام دامنه edit ویرایش کردن 🖊@ghalatnanevisim
✅ خرده می گیرند. ❌ شاگردان ما هم روزی خاطرات تلخشان را برای همگروهی هايشان تعریف میکنند و بر ما خورده میگیرند. 🖊@ghalatnanevisim
✍ بیناوند وندی است که بین دو عنصر قرار می‌گیرد و آن‌ها را به هم پیوند می‌دهد. بیناوندها نوعاً معنای مشخصی ندارند و می‌توان آن‌ها را در زمرهٔ واژهای تهی طبقه‌بندی کرد. برخی دستورپژوهان عناصری مانند – ا – در واژه‌های دمادم، سراسر و تکاپو را بیناوند به شمار می‌آورند. شمار دیگری از دستور‌پژوهان چنین عناصری را صورت‌ساز و حرف وقایه می‌نامند. ◻️یای وقایه برخی دستورپژوهان به آوای «ی» (= y) که در صورت وجود شرایط آوایی خاصی در هنگام ترکیب دو تکواژ در بینابین آن‌ها واقع می‌شود یای وقایه می‌گویند، مانند «ی» در «ترسایان» و «دانشجویان». این «ی» به اصطلاح زبان‌شناسان نوعی هم‌خوان میانجی است که در بین دو واکه قرار گرفته است. ◻️صورت‌ساز صورت‌ساز عنصری است که در واژه‌های پیچیده (غیربسیط) در بین دو تکواژ قرار می‌گیرد و ترکیب آن‌ها را تسهیل می‌کند. این عنصر ممکن است جانشین یک تکواژ دستوری شود، مانند «ا» در بناگوش که جانشین نشانهٔ اضافه شده است یا همین آوا در زناشویی (به‌معنی زن و شوهری) که جانشین حرف عطف «و» شده است. ◻️صورت‌ساز همچنین ممکن است معنایی نداشته باشد و فقط برای سهولت تلفظ به کار رود. چنان‌که واژهٔ «پیشاصنعتی» را می‌توان به‌صورت «پیش‌صنعتی» نیز به کار برد. بی‌آنکه معنایی از آن فوت شود. در واژه‌های «فناوری» و «دلاور» نیز «ا» صورت‌سازی فاقد معنی است. «ال» در واژه‌هایی مانند حق‌القدم و دارالترجمه نیز صورت‌ساز به شمار می‌آید. ✅ علاءالدین طباطبایی، فرهنگ توصیفی دستور زبان فارسی، چ ۱، تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۹۵، ص ۶۷ و ۳۳۲ و ۵۹۹. 🖊@ghalatnanevisim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعری که رهبر انقلاب را به گریه انداخت دیرآمدم در داشت می سوخت... یافاطمةالزهراء 🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "ســاده و روان" 📚 باب هفتم : در تاثیر تربیت 🌺 حکایت ۱۱ 💫 در دوران كودكى از دانشمند بزرگى پرسيدم كه بلوغ واقعی انسان چه موقع تکمیل می گردد؟ در پاسخ گفت: در کتب قدیم سه نشانه برای بلوغ نوشته شده است : ۱ - زمانی که پانزده ساله می شوی ۲ - محتلم شدن ۳ - روييدن موى زير ناف. ولى بلوغ حقيقی انسان زمانی است که كسب رضاى خدا بيش از كسب لذب هواى نفس باشد. كسى كه چنين نيست محققان او را به عنوان بالغ نمى شناسند. 🔸به صورت آدمى شد قطره ای آب 🔹كه چل روزش قرار اندر رحم ماند 🔸وگر چل ساله را عقل و ادب نيست 🔹به تحقيقش نشايد آدمى خواند 🔸جوانمردى و لطفست آدميت 🔹همين نقش هيولايى مپندار 🔸هنر بايد که صورت مى توان كرد 🔹به ايوانها در از شنگرف و زنگار 🔸چو انسان را نباشد فضل و احسان 🔹چه فرق از آدمى با نقش ديوار 🔸بدست آوردن دنيا هنر نيست 🔹يكى را گر توانى دل به دست آر 🖊@ghalatnanevisim
شاهنامه خوانی 👇👇👇قسمت دویست و پانزدهم👇👇👇 🖊@ghalatnanevisim
داستانِ سیاوش را می‌خوانیم. شنیدیم که طوس و گیو وقتِ شکار در بیشه‌ای نزدیکِ توران دختری را پیدا کردند که از خانه گریخته بود. او را پیشِ کاوس بردند که تعیین کند دختر ازآنِ کدام‌شان باشد اما کاوس او را زنِ خود کرد و از او پدرِ سیاوش شد. سیاوش در زاولستان تحتِ آموزش و پرورشِ رستم جوانی زیبا و دلیر شد. وقتی به کاخ برگشت سودابه، زنِ کاوس، عاشقِ او شد. به کاوس گفت چرا سیاوش به اندرونیِ کاخ به دیدنِ خواهرانِ خود نمی‌آید، و کاوس از سیاوش خواست این کار را بکند و سیاوش با این که از منظورِ سودابه خبر داشت، ناگزیر به اندرونی رفت. آن‌جا سودابه میانِ زنان او را تنگ در آغوش گرفت. سیاوش از این عشقِ او مطمئن شد و خود را از آغوشِ او بیرون کشید و پیشِ خواهرانش رفت. سودابه به کاوس گفت بهتر است سیاوش را زن بدهی. دخترانِ اندرونی را آراست و با آمدنِ سیاوش به اندرونی آن‌ها را از برابرِ او گذراند اما سیاوش نظری نداد. پس سودابه پرده از رخ برگرفت و گفت من با این‌همه زیبایی ازآنِ توام. دختری نابالغ را به‌زنیِ تو می‌دهم تا پرستارِ تو باشد تا پس از مُردنِ کاوس من زنِ تو شوم؛ و بوسه‌ای از سیاوش گرفت. سیاوش با خود گفت نباید به پدر خیانت کنم اما بهتر است با سودابه هم تندی نکنم تا این ماجرا به‌آرامی تمام شود. پس به سودابه گفت تو آن‌قدر زیبایی که من لایقِ تو نیستم و تو فقط لایقِ شاه هستی. برای من هم یکی از دخترانِ تو بس است و با او وفادار خواهم بود. تو جای مادرِ منی. 🖊@ghalatnanevisim
-رمه کردن: جمع کردن -گفتی همی‌بارد از ماه٘ مهر: (همه جا از روی تابانِ خوب‌رویان چنان روشن بود که) گویی در شب از ماه هزار خورشید سرزده! -ماه در کنار آمدن: از شادی خود را در آسمان کنارِ ماه دیدن -چه: همچنین -همان: همان‌طور -یاره: دست‌بند، بازوبند -گندآوری: پهلوانی -بداندیشه افسون فراوان بخواند: خیالِ نیرنگ‌های گوناگون از سرش گذشت. -گسلیدن: جدا شدن -فغان: دادوفریاد -بر سرِ انجمن: در میانِ جمع -نگار: نقش -ز هر گونه با او سخن‌ها براند: با او از هر دری حرف زد. -اگر برنهی پیل، باید دویست: اگر (هدیه‌های شاه را بخواهی) بار کُنی، دویست فیل نیاز است. -پیچیدن: روی برگرداندن -همی روز٘ روشن نبینم ز درد / بر آنم که خورشید شد لاژورد: از دردِ عشق روزم چنان تیره شده که گویی خورشید در تیرگیِ ابدی رفته. -ببخشای روزِ جوانی مرا: به من جوانی بده. -شود تیره روی تو بر چشمِ شاه: (کاری می‌کنم که) در چشمِ شاه روسیاه شوی؛ از چشمِ شاه بیفتی. 🖊@ghalatnanevisim
FarsCast3.mp3
7.71M
🎙قصه‌‌ آفرینش دنیا برگرفته از تفسیر روض‌الجنان قرآن با صدای بهروز رضوی 🖊@ghalatnanevisim
📚عنوان: رباعیات خیام نیشابوری ✍نویسنده: عمر خیام نیشابوری ناشر: انتشارات آریا گهر با خواندن کتاب رباعیات خیام نیشابوری سفر ویژه‌ای را به عالم شعر و معنا رقم بزنید. سروده‌های سراسر عشق و شور این دانشمند بزرگ، هم مسرت‌بخشِ اوقات خوش شما خواهد بود و هم یاور و دوست روز‌های تنهاییتان. عمر خیام نیشابوری، این شاعر تکرارناشدنی دیار کهن پارسی، با زبان اسرارآمیز خود، حکمت‌های زیادی از هستی و آفرینش را برای مخاطبان امروز آشکار خواهد کرد. 🖊@ghalatnanevisim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قلم مى رقصد از تكرار یک انشاى تنهایی شبيه بچه‌_آهويى كه در صحراى تنهایی شبيه دختر تنها و زيباى سمرقندى خريدارى ندارد جز خودش سوداى تنهايى من از اين شهر دلگیر دریغ و درد ، بيزارم به فريادم برس اكنون، كجايى؟ هاى! تنهايى! اگر آغوش تنهايى تعارف مى‌كند لبخند چرا مى‌ترسى از امروز و از فرداى تنهايى "دمى صحبت غنيمت دان كه بعد از روزگار ما" قلم بر دفتر شعر است رد پاى تنهايى 🖊@ghalatnanevisim
✍ اضافهٔ تبعیضی اضافهٔ تبعیضی نوعی اضافه است که در آن کسره به‌‌معنی «از» است: دو نفرِ آن‌ها، کدامِشان، هر کدامِ آن‌ها. صفت برترین (عالی) اگر به‌جای موصوف بنشیند و به اسم اضافه شود با اضافهٔ تبعیضی سروکار داریم: بهترینِ مردان (= بهترین نوع از مردان)، بزرگترینِ دانشمندان (= بزرگترین از میان دانشمندان). ✅ علاءالدین طباطبایی، فرهنگ توصیفی دستور زبان فارسی، چ ۱، تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۹۵، ص ۴۸. 🖊@ghalatnanevisim
چند جایگزین فارسی فرار        👈 گریز قادر           توانا قبل                  پیش قبیح              زشت فتنه               آشوب فعلی                  کنونی فقیر                 تهیدست لذا                    بنابر‌این 🖊@ghalatnanevisim
✅ ... این هست که ❌ کاری که باید بکنند این هستش که 🖊@ghalatnanevisim
خوب‌ام ❌ خوبم ✅ 🔸نکته صورت متصلِ فعلِ بودن» به‌معنی «هستم»، مانند «خوبم»، پیوسته نوشته می‌شود. 🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "ســاده و روان" 📚 باب هفتم : در تاثیر تربیت 🌺 حکایت ۱۲ 💫 سالی، با گروهى از حاجیان به سوى مكه حرکت می کردیم که بین پیادگان درگیری صورت گرفت، داعی(۱) هم جزو پیادگان بود. به سر و صورت هم افتادیم و دعوا بالا گرفت. يكى از کجاوه نشینان(۲) به همتای خود گفت: عجبا! پياده سرباز هنگامی که خود را به آخر خط می رساند به مقام وزيری نایل می شود، ولى پيادگان راه حج كه بيابان را به پايان مى رسانند حالشان بدتر از قبل مى شود. 🔸از من بگوى حاجى مردم گزاى را (۳) 🔹كو پوستين خلق به آزار مى درد. 🔸حاجى تو نيستى شتر است از براى آنک 🔹بيچاره خار مى خورد و بار مى برد ۱_داعی: کسی که مردم را به دین خود دعوت می کند ۲_کجاوه: نشيمنی روپوش دار که از چوب می سازند و يک جفت آن را به يکديگر بسته بر شتر بار می کنند و در هر يک از آن دو کسی می نشيند. عدیل: دو کس که هر دو جانب یک کجاوه نشینند هر کدام از آنها عدیل یکدیگرند. ۳_از قول من به حاجی مردم آزاری که باعث آزار دیگران می شود بگو ای بیچاره، تو حاجی نیستی بلکه حاجی، آن شتری است که خار می خورد و تو را با خود تا خانه خدا حمل می کند(کنایه از این است که او هم این راه را با تو طی می کند اما تفاوت این است که شتر فقط خار می خورد و آزاری نمی رساند. 🖊@ghalatnanevisim
شاهنامه خوانی 👇👇👇قسمت دویست و شانزدهم👇👇👇 🖊@ghalatnanevisim
-سیاوش بگفت آن کجا رفته بود / و زان در که سوداوه آشفته بود: سیاوش آن چه اتفاق افتاده بود و دلیلِ خشمگین شدنِ سودابه را گفت -اظهارِ عشقِ سودابه به او، و خشمِ سودابه از پس زده شدنِ این عشق توسطِ او. -بتان: زیبارویان -بگفتم: "همه هر چه شاهِ جهان...: (سودابه می‌گوید که به سیاوش) گفتم: شاه همه‌گونه چیزی به تو می‌دهد. من هم افزون بر آن، چیزهای بیشتری می‌دهم و همین‌طور چیزهای زیادی هم به‌عنوانِ جهیز به دخترم می‌دهم که به خانه‌ی تو بیاورد. اما او گفت که مال‌ومنال به‌کارِ من نمی‌آید و میلی به دیدنِ دخترِ تو ندارم. من فقط تو را می‌خواهم، که بی تو نه گنج به‌کارم می‌آید و نه کسی دیگر. -راهِ دیدار: میلِ ملاقات -دو دست اندرآورد چون سنگ٘ تنگ: دو دستش را محکم و تنگ چون سنگ دورِ من حلقه کرد. -فرمان نکردن: فرمان نبردن، سرپیچی کردن -همه: اصلاً -نهان: درون، شکم -ز بس رنج، کشتنش نزدیک بود: دراثرِ ضرباتِ سیاوش نزدیک بود بچه‌ی در شکمم کشته شود. -به‌کار نیامدن: بی‌فایده بودن -تنگی‌دل آرد خِرد را به خواب: خشمگین شدن خرد را از کار می‌اندازد. -نگه کرد باید بدین‌بر نخست / گوایی دهد دل چو گردد درست: این کار را باید خوب پژوهید تا دل گواهی دهد راهِ حل آن چگونه است (اگر راهِ‌حلِ آن با منطق جور درآمد، عقل آن را تٲیید می‌کند). -پادافره: مجازات -بدان بازجستن همی چاره جُست: برای آن بررسی راه و تدبیری پیدا کرد. -می: شراب جز کاربردِ اصلی‌اش، کاربردِ درمانی و خوش‌بوکنندگی نیز داشته؛ در این‌جا خوش‌بوکنندگیِ آن مدِنظر است. -پسودن: لمس کردن -غمی گشت و سوداوه را خوار کرد / دل خویش را زو پرآزار کرد: (کاوس) از سودابه اندوهگین شد و سودابه در نظرش پَست شد و دلِ کاوس از او پردرد. -ز هاماوران زان پس اندیشه کرد...: (کاوس پس از آن که دید بوی عطرِ سودابه در سیاوش نبود، پس سیاوش دست به سودابه دراز نکرده و سودابه مقصر است، خواست او را بکُشد اما) نگران شد که مبادا از سرزمینِ پدریِ سودابه آسیبی به ایران برسد؛ جز این، در زمانِ زندانی بودنِ کاوس در هاماوران سودابه بود که به دادِ او رسیده بود و پرستارش بود و از درد و اندوهِ کاوس به خود پیچیده بود و هیچ نگفته بود؛ سوم این که کاوس هنوز عاشقِ او بود و از بدی‌اش می‌توانست چشم‌پوشی کند؛ چهارم، از سودابه فرزندانی کوچک داشت؛ پس، از کشتنِ سودابه منصرف شد. و به سیاوش گفت که نگرانِ این ماجرا نباش و همیشه هشیاری و آیینِ نیک و دانش را پیشه‌ی خود کن. این ماجرا را دیگر فراموش کن و به کسی نگو، تا مردم آن را جدی نگیرند و نقلِ مجالس نشود. 🖊@ghalatnanevisim
✅ رسم کتابخوانی، انس با کتاب 🔹 مسئله‌ی مطالعه و کتابخوانی مهم است. در جامعه‌ی ما بی‌اعتنائی به کتاب وجود دارد. 🔸 گاهی آدم می‌بیند در تلویزیون از این و آن سؤال می‌کنند: آقا شما چند ساعت در شبانه‌روز مطالعه می‌کنید، یا چقدر وقت کتابخوانی دارید؟ یکی می‌گوید پنج دقیقه، یکی میگوید نیم ساعت! انسان تعجب می‌کند. ما باید جوانان را به کتابخوانی عادت دهیم، کودکان را به کتابخوانی عادت دهیم؛ که این تا آخر عمر همراهشان خواهد بود. 🔹کتابخوانی در سنین بنده - که البته بنده چندین برابر جوان‌ها کتاب میخوانم - غالباً تأثیرش بمراتب کمتر است از کتابخوانی در سنین جوانها و شما عزیزانی که اینجا حضور دارید. آنچه که همیشه برای انسان می‌ماند، کتابخوانی در سنین پائین است. جوانان شما، کودکان شما هرچه می‌توانند، کتاب بخوانند؛ در فنون مختلف، در راههای مختلف، مطلبی یاد بگیرند. 🔸 البته از هرزه‌گردی در محیط کتاب هم باید پرهیز کرد، منتها این مسئله‌ی بعدی است؛ مسئله‌ی اول این است که یاد بگیرند، عادت کنند به این که اصلاً به کتاب مراجعه کنند، کتاب نگاه کنند. البته باید دستگاهها مراقب باشند، اشخاص مواظب باشند، هدایت کنند به کتاب خوب؛ که با کتاب بد، عمر ضایع نشود. ✍️ بیانات مقام معظم رهبری در موضوع کتابخوانی ۱۳۹۱/۰۷/۲۰ 🖊@ghalatnanevisim
📚عنوان: زیباترین داستان های سعدی ✍نویسنده: علیرضا تنهائی ناشر: انتشارات متخصصان کتاب زیباترین داستان‌های سعدی را علیرضا تنهائی با هدف معرفی شخصیت، زندگی و همینطور حکایت‌های زیبا و اشعار هنرمندانه‌ی سعدی شیرازی، استاد بی‌بدیل شعر و نثر فارسی تالیف کرده‌ است. این کتاب اثری خوش‌خوان، جذاب و گیرا برای همه‌ی دوستداران شعر و ادبیات و به‌ویژه طرفداران سعدی به‌شمار می‌رود. 🖊@ghalatnanevisim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دل عشاق روا نیست که دلبر شکند گوهری کس نشنیده است که گوهر شکند بر نمی‌دارم از این در سر خویش ای دربان صد ره از سنگ جفای تو گرم سر شکند 🖊@ghalatnanevisim
چند جایگزین فارسی محتوا           👈 درون‌مایه کلمه عبور            گذرواژه مبتلا                   دچار ماحصل               دستاورد بی‌تردید               بی‌گمان مسلما                  بی‌گمان مجرب                 کارآزموده مرور                    بازبینی 🖊@ghalatnanevisim
✍ ملاک‌های تشخیص جملهٔ پایه و جملهٔ پیرو 1⃣ پیوندهای وابستگی بر سر جملهٔ پیرو می‌آیند و در مواردی هم که در آغاز آن واقع نشوند در هر حال قبل از فعل آن قرار می‌گیرند: به مسافرت نمی‌روم مگر اینکه سعید هم بیاید. درسم وقتی‌که تمام شد به شهرمان برمی‌گردم. ◻️یاد‌آوری: پیوندهای گسسته در آغاز و در پایان جملهٔ پیرو قرار می‌گیرند: وقتی به خانه رسیدم که دیگر شب شده بود. 2⃣ اگر جملهٔ مرکبی فاقد پیوند باشد می‌توان با توجه به وجه فعل‌های آن پی برد که کدام‌ یک پایه است و کدام یک پیرو. اگر در یک جملهٔ مرکب وجه یکی از افعال اخباری و وجه دیگری التزامی باشد جمله‌ای که وجه فعل آن اخباری است جملهٔ پایه است و جمله‌ای که وجه فعل آن التزامی است جملهٔ پیرو است: می‌خواهم به سفر بروم. در این جمله «می‌خواهم» پایه است و «به مسافرت بروم» به اعتبار وجه التزامی فعل آن پیرو به شمار می‌آید. 3⃣ در جمله‌های مرکبی که پیوند ندارند و به اعتبار وجه آن‌ها نیز نمی‌توان جملهٔ پایه و پیرو آن‌ها را تشخیص داد، باید به‌معنی جمله‌ها توجه کرد. برای مثال، در جملهٔ «کوشش کنید، موفق شوید»، جملهٔ «موفق شوید» پیرو است، زیرا از معنی آن چنین برمی‌آید که یک پیوند در آغاز آن مستتر است: کوشش کنید تا موفق شوید/ برای اینکه موفق شوید کوشش کنید. 4⃣ آهنگ کلام در جمله‌های پایه و پیرو متفاوت است. این نکته باید در کتاب‌های آواشناسی شرح شود. در اینجا به ذکر همین نکته بسنده می‌کنیم که جملهٔ پیرو اگر پیش از جملهٔ پایه بیاید (که در غالب جمله‌های مرکب چنین است) آهنگی دارد که نشان می‌دهد جمله تمام نشده است. ✅ علاءالدین طباطبایی، فرهنگ توصیفی دستور زبان فارسی، چ ۱، تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۹۵، ص ۱۹۹ تا ۲۰۰. 🖊@ghalatnanevisim