#نکتههای_دستوری
✍ پسوند – گی
اگر واژهای به «های ناملفوظ» (واکهٔ e) ختم شود در هنگام افزودن پسوند «– ی» به آن، از آنجا که دو واکه در کنار هم قرار میگیرند، بین آنها یک همخوان که به آن همخوان میانجی میگویند میآید. این همخوان ممکن است «گ» یا همزه باشد: خانه ← خانگی؛ پنبه ← پنبهای.
بنابراین، «– گی» پسوند «– ی» است که پیش از آن همخوان میانجی «گ» قرار گرفته است.
◻️پسوند «– ی» اگر به اسم افزوده شود صفت میسازد (هفته ← هفتگی) و اگر به صفت افزوده شود اسم میسازد ( خسته ← خستگی).
◻️هر چند شمار اسمهای مختوم به «های ناملفوظ» زیاد است، در فارسی امروز تنها چند صفت وجود دارد که با افزودن پسوند «– گی» به اسم ساخته شده است: خانگی، هفتگی، خانوادگی.
◻️دیگر اسمهایی که به «های ناملفوظ» ختم میشوند در هنگام ساخته شدن صفت، همخوان همزه یا «ی» (= y)، بهعنوان همخوان میانجی به کار رفته است، مانند مثالهای زیر:
✅ پنبه ← پنبهای: پارچهٔ پنبهای
✅ پسته ← پستهای: گز پستهای
✅ قهوه ← قهوهای: موی قهوهای
✅ تخته ← تختهای: جعبهٔ تختهای
✅ روزنامه ← روزنامهای: نثر روزنامهای
◻️میتوان گفت که در فارسی امروز دیگر در هنگام افزودن پسوند «– ی» به اسم همخوان میانجی «گ» به کار نمیرود.
◻️ اما دربارهٔ صفتهایی که به «های ناملفوظ» ختم میشوند چنین وضعیتی وجود ندارد و «گ» بهعنوان همخوان میانجی به کار میرود و واژهٔ حاصل آمده، همان طور که انتظار میرود. اسم است:
✅ خسته ← خستگی
✅ کوفته ← کوفتگی
✅ تشنه ← تشنگی
✅ تیره ← تیرگی
✅ ساییده ← ساییدگی
✅ دلمرده ← دلمردگی
◻️شمار چنین واژههایی بسیار زیاد است. این اسمها غالباً اسم حالت هستند، مثلاً «خستگی» بهمعنی خسته بودن است و «تشنگی» بهمعنی تشنه بودن.
یاد آوری
◻️ در فارسی قدیم چند صفت دیگر هم با پسوند «– گی» به کار میرفته است:
✅ پردگی (پرده نشین)
✅ قلعگی (ساکن قلعه)
◻️صفت «ساختگی» خلاف قاعدهٔ غالب است زیرا «ساخته» خود صفت است و ساختگی باید اسم باشد، چنانکه در قدیم چنین بوده است (بهمعنی آمادگی و ساخته و پرداخته بودن) ساختگی بهمعنی تصنعی قدمت چندانی ندارد.
◻️«همیشگی» صفتی استثنایی است زیرا از قید (همیشه) مشتق شده است.
◻️در مواردی پسوند «– گی) به اسم افزوده شده و اسم حالت ساخته است:
✅ دخترگی
✅دوشیزگی
✅ علاءالدین طباطبایی، فرهنگ توصیفی دستور زبان فارسی، چاپ اول، تهران: ۱۳۹۵، فرهنگ معاصر، ص ۱۰۱ – ۱۰۲.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#اشتباه_نوشتاری_در_فضای_مجازی
✅ لطفا (خواهشمند است، خواهش می کنم)
✅ مستقیما (به صورت مستقیم)
❌ خواهشا مطالب و فیلمها و.... رو مستقیم کپی نکنید
* خواهش، واژه ای فارسی است و بنابراین، افزودن تنوین به آن درست نیست.
* مستقیم، صفت است و در جمله مذکور باید به صورت قید به کار برود، بنابراین می توان با افزودن تنوین به آن، قید ساخت (چون "مستقیم" واژه ای عربی است، افزودن تنوین به آن ایرادی ندارد.) و یا از عبارت "به طور مستقیم" استفاده نمود.
#غلط_ننویسیم
#درست_بنویسیم
🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "ســاده و روان"
📚 باب هشتم : در آداب صحبت
🌺 آداب ۷
💫 در دنیا سه چیز وجود دارد که بدون علت و سبب ممکن نمی شود و در صورت امکان پایدار نمی ماند.
۱_ مال بدون کار کردن
۲_ علم بدون گفتمان و بحث بین انسان ها
۳_ حکومت کردن بر مردم بدون در نظر گرفتن علم سیاست بر مردم
#غلط_ننویسیم
#حکایات_سعدی
🖊@ghalatnanevisim
گذار/ گزار
بخش نخست
چرا گاهی در تشخیص این دو فعل از یکدیگر و نوشتن آنها دچار اشتباه میشویم؟ ابوالحسن نجفی در کتاب «غلط ننویسیم» دربارۀ تفاوت «گذاشتن/ گزاردن» مینویسد: «عدهای گمان میکنند که اگر گذاشتن دلالت بر عملی عینی و ملموس نکند یا، به بیان دیگر، اگر مفعول آن جسم نباشد، باید با حرف «ز» نوشته شود. مثلا قانون یا بدعت یا بنیان چون جسم عینی و ملموسی نیست در ترکیب با این فعل لابد میشود قانونگزار یا بدعتگزار یا بنیانگزار. این تصور نادرست در وهلۀ نخست ناشی از خلطِ معنای حقیقی و معنای مجازی گذاشتن و در وهلۀ بعد ناشی از خلط معنای این فعل با معنای فعل گزاردن است.»
ادامه دارد...
#غلط_ننویسیم
#نکته_ویرایشی
🖊@ghalatnanevisim
#توضیحات
-ببسیچ کار و بپیمای راه: مقدماتِ کار را مهیا کن و به راه بیفت.
-بهزودی بساز و سخن را مَهایست: زود آماده شو و در کار درنگ نکن.
-خواسته: گنج، هدیه
-بیاراسته: زینتدادهشده
-ستام: زینویراق و افسارِ اسب
-نیام: غلافِ شمشیر
-شاهوار: شاهانه، درخورِ شاه
-ز گستردنی سد شتروار بار: از فرش و پارچه بهاندازهی صد بارِ شتر
-پرسیدن: احوالپرسی کردن
-ما سوی ایران نکردیم روی...: (افراسیاب کرسیوز را روانه کرده که به سیاوش بگوید:) ما میلِ حمله و گرفتنِ ایران نکردیم. تا لبِ رودِ جیحون ازآنِ ماست و ما [در پایتختِ آن] سُغد هستیم و پادشاهیمان جدا از شماست. فقط این که زیرِ جهان توسطِ سلم و تور زبر شد [جهان آشفته شد]؛ ایرج بهبیگناهی کشته شد و خرد از سرِ بزرگان دور شد. [وگرنه که] ایران و توران جدا نبودند و جنگ و کین در میان نبود. حالا امیدوارم که خدا روزِ خوشی و مژده دادن را رسانده؛ تو را از کشور ایران فرستاده که در میانِ دلیران پرمهر هستی. با تو جهان آرام خواهد گرفت و جنگ و بدمهری پنهان و دور خواهد شد.
کرسیوز که پیشِ تو رسید و نظر و تصمیمِ دقیقِ تو را گردن نهاد، چون دورهی فریدون که دنیا را بین پسرانش تقسیم کرد، دنیا را تقسیم خواهیم کرد و دوباره به همان تقسیم/تدبیرِ او برخواهیم گشت و از جنگ و کین دست خواهیم کشید. تو [سیاوش] هم این را با کاوس بگو و او را نرم و راضی کن به این صلح.
بههمینترتیب این پیام را به رستم هم برسان و با کنیز و غلام و اسبِ افسارطلا و حرفهای چرب او را نرم کن؛ همینطور گنج و مال بسیار، تا کار بهسامان شود. اما برای او تختِ طلای شاهی مبر زیرا او شاه نیست و پهلوانان شایستهی تختِ شاهی نیستند.
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim
خار و میخك - قسمت ۱۲.mp3
9.9M
🎙#روایت_شب| بذرهای بیداری
🔸در دل اردوگاه، نسلی جدید درحال شکلگیری است....
🖼 قسمت دوازدهم کتاب خار و میخک، نوشتۀ شهید یحیی سنوار
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#معرفی_کتاب
📚عنوان: تاوان کلمات
✍نویسنده: عبدالجبار کاکایی
ناشر: انتشارات نیستان
کتاب تاوان کلمات نوشتهی عبدالجبار کاکایی، یک مجموعهی شعر خواندنی برای علاقهمندان به شعر و ادب است. اشعار این کتاب بنمایهای اجتماعی دارند و لطافت و بیپیرایگی آنها به دل مخاطب مینشیند و صمیمیت میان کلمات آن احساس میشود.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
هدایت شده از جارچی 🇮🇷
🔴 اهل کدام استان هستید ❓
✅ استان و کانال اختصاصی خودتو انتخاب کن تا ببینی چه خبره👇😍
🔺۱- خراسانرضوی
🔺۲- قم
🔺۳- فارس
🔺۴- کرمان
🔺۵- تهران
🔺۶- گیلان
🔺۷- خراسان جنوبی
🔺۸- اردبیل
🔺۹- یزد
🔺۱۰- اصفهان
🔺۱۱- مازندران
🔺۱۲- کهگیلویه و بویراحمد
🔺۱۳- گلستان
🔺۱۴- آذربایجان شرقی
🔺۱۵- آذربایجان غربی
🔺۱۶- چهارمحالوبختیاری
🔺۱۷- کردستان
🔺۱۸- خراسان شمالی
🔺۱۹- قزوین
🔺۲۰- خوزستان
🔺۲۱- سمنان
🔺۲۲- هرمزگان
🔺۲۳- البرز
🔺٢۴- مرکزی
🔺۲۵- زنجان
🔺۲۶- همدان
🔺۲۷- ایلام
🔺۲۸- لرستان
🔺۲۹- کرمانشاه
🔺۳۰- بوشهر
🔺۳۱- سیستان و بلوچستان
🔺٣٢_جارچی ایران و جهان در ایتا 🇮🇷
🔺٣٣_ جارچی عراق 🇮🇶
🔺٣۴_ جارچی افغانستان 🇦🇫
🏁 ٣۵_ شبکه جارچی در ویراستی✍
🔺۳۶_جارچی بانوان 🧕
🔺۳۷_جارچی جوانان🧔🏻
🔺 ۳۸_جارچی نوجوانان🧑🏻🦱
https://eitaa.com/joinchat/820051968C2b85dac984
📣گسترده ترین شبکه خبریِ مردمیِ ایتا👆
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
📝مال مایافارقین است، سپس به شهر ارزان رفتیم که شهری است شلوغ و زیبا با رودخانههای روان و باغها و درختان و بازارهای زیبا و دسمبر و این انگورها را برنج می گویند ما به شهر مایافارقین که بیست و هشت فرسنگ از اهلت جدا می شود و از بلخ به آن راه رفتیم پنجاه و دو و پانصد فرسخ است روز جمعه بیست و ششم وارد آن شدیم جمادی الاول 338 (23 نوامبر 1036) و برگهای درختان در آن زمان هنوز سبز بود و مایافارقین را دیوار بزرگی از سنگ سفید احاطه کرده بود که سنگ آن پانصد پوند وزن داشت و به فاصله هر پنجاه ذراع از این دیوار، برج بزرگی از همان سنگ بود و در بالای آن بالکن هایی قرار داشت که به قدری دقیق بود که می گویند امروز دست سازنده ای ماهر آن را تکمیل کرده است آستانه ای با حاشیه سنگی و دری از آهن و بدون چوب بر آن نصب شده است، اگر آن را ذکر کنم، شرح مسجد جمعه در آن طولانی است، هر چند نویسنده کتاب آن را توضیح دهد. همه چیز به طور کامل توضیح داده شد و گفت: توالتی که در این مسجد کار می کرد چهل سرویس بهداشتی داشت که از جلوی آن دو مجرای بزرگ عبور می کرد که اولی برای استفاده از آب آن قابل رویت بود و دومی که زیرزمینی بود برای حمل زباله. و برای زهکشی و خارج از اینها.
شهر در شهر کمربندها و قصرها و بازارها و حمامها و مسجد و مسجد دیگری دارد که در آن نماز جمعه می خوانند و در شمال آن وادی دیگری به نام حدیث است که بازار و مسجد دارد.
مسجد و حمام و همه چیزهای مهمی که یک شهر باید داشته باشد، در خطبه نام سلطان مملکت ذکر شده است. شرف جماعت ابونصر احمد به صد سالگي رسيده است و مي گويند يك مثقال در آنجا چهارصد و هشتاد درهم است مایافارقین را ناصریه نامید و از آمد تا مایافارقین نه فرسخ در ششم دی ماه قدیم (22 دسامبر 1036) به آمد رسیدیم. بر روی یک صخره ساخته شده است که طول آن دو هزار پا و همچنین با دیواری از سنگ سیاه احاطه شده است که وزن هر سنگ بین صد تا هزار است و بیشتر این سنگ ها به یکدیگر چسبیده اند. بدون خشت یا گچ بلندی آن بیست ذراع است و بعد از هر صد ذراع برجی که نیم دایره آن بوده و پلکان آن از سنگ ساخته شده است در چندین مکان در داخل شهر برای تسهیل بالا رفتن از دیوار، قلعه ای برای این منظور در بالای هر برج ساخته شد. این شهر دارای چهار دروازه است که همگی از آهن و بدون چوب ساخته شده اند که هر کدام مشرف به یکی از اضلاع اصلی است. و دروازه جنوبی را دروازه تپه می گویند بیرون از این دیوار دیواری دیگر از همان سنگ به ارتفاع ده ذراع است و بالای آن بالکن هایی با راهرویی است که امکان حرکت را می دهد تا بتواند در آن بایستد و این دیوار بیرونی دارای درهای آهنی است که برخلاف درها ساخته شده است
دیوار داخلی به گونه ای است که اگر راهپیمایی از دروازه های دیوار اول بگذرد باید از فاصله ای عبور کند تا به دروازه های دیوار دوم برسد و این فاصله پانزده ذراع است در وسط شهر چشمه ای است که آب آن فوران می کند این آب از سنگ جامد آنقدر زیاد است که برای دویدن پنج آسیاب کافی است و بی نهایت شیرین است و هیچ کس نمی داند که از کجا می آید و شهر درختان و باغ هایی دارد که آن را از این آب حفظ می کند. امیر و حاکم شهر ابن نصر است
کشوری که در بالا ذکر شد و من شهرها و قلعه های بسیاری را در حومه جهان در کشورهای عرب و فارس و هند و ترک دیده ام اما در هیچ کجای کره زمین چیزی شبیه شهر آمد ندیده ام. و از کسى نشنیده ام که مانند آن جاى دیگر دیده باشد و مسجد آن از سنگ سیاه به اندازه آن محکم و فشرده نباشد و در وسط آن هر ستون یکى دیگر ساخته شده باشد بر فراز این ستونها طاقهایی کوتاهتر از آنها نصب شده بود و تمام سقفهای مسجد بهصورت شیروانی بود. حکاکی و نقاشی کردند و در حیاط آن صخره ای بزرگ بود که بر روی آن طشتی بزرگ و مدور قرار داشت که ارتفاع آن به اندازه یک مرد بود و دور دایره آن دو ذراع بود لوله مسی که از آن آب زلال بیرون میریخت، مسجد حوض زیبایی داشت، به گونهای که هیچ چیز بهتر از آن نیست مایافارقین، بناهای آن از سنگ سفید ساخته شده است، نزدیک مسجد کلیسایی بزرگ با تزئینات فراوان قرار دارد که کف آن با سنگ مرمر ساخته شده است علی الطریم که عبادتگاه مسیحیان است در آهنی مشبکی دارد که مانند آن را در هیچ کجا ندیده ام.
از آمد به حران دو راه است که یکی آباد است و چهل فرسخ است و دومی دارای اماکن آباد و روستاهای بسیار است که اهالی آن اکثراً مسیحی هستند و شصت است.
#غلط_ننویسیم
#سفر_نامه
🖊@ghalatnanevisim
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
هدایت شده از قاصدک
🔴 فروشِ ملزومات حجاب ب قیمت عمده😍
🧕تا کی میخوای از این مغازه به اون مغازه
دنبال عباهایِ قیمت مناسبُ شیک بگردی!🤩
💁♀یکی از پرطرفدارترین فروشگاههایِ حجاب
اینجاس خیلی از خانومای محجبه قبولش دارن
تموم جنساشون زیر قیمت بازاره 👇😎
https://eitaa.com/joinchat/223346877C929d3d2345
🌀عبا و مانتوهایِ پاییزیش محشره ☝️💁♀
🌀دو شعبه حضوری در کرج 🛍
دل دل نکن بزن لینکو تخفیف ویژه برا تازه ورودیا🥳
دل من، چون به عشق مایل شد
عشق در گردنش حمایل شد
چون دل و عشق متفق گشتند
دل من عشق گشت و او دل شد
گاه بر رست چون نبات از گل
از دلم عشق و گاه نازل شد
روی بنمود و دل ببرد و نشست
کار من در فراق مشکل شد
من نمیدانم این بلا، دل را
از چه افتاده وز چه حاصل شد؟
ای عراقی، مکن شکایت دل
این بس او را که عشق منزل شد
#شعر #عراقی
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
گذار/ گزار
بخش دوم
«گذاشتن» در معنای حقیقی کلمه، «قرار دادن به طور عینی و مشهود» است، مثلا: «لیوان را روی میز میگذارم» یا «کتاب را در قفسه گذاشت»؛ اما «گذاشتن» مجازا بهمعنای «قرارداد، وضع کردن، تأسیس کردن» است. ازاینرو، چون بهطور مثال، مقصود از قانونگذار کسی است که قانون را وضع و بنا میکند (و نه فرضا کسی که قانون را اجرا میکند)، باید با حرف «ذ» نوشته شود. همچنین است قانونگذاری بهمعنای «وضع قوانین»، چنانکه میگویند: «مجلس قانونگذاری».
بنابراین، نوشتن این دو کلمه بهصورت قانونگزار و قانونگزاری غلط است. و نیز بدعتگذار کسی است که بدعت را وضع و تأسیس میکند (و نه کسی که بدعت را اجرا میکند). بنابراین، با حرف «ذ» نوشته میشود. نیز بنیانگذار، بهمعنای «مؤسس» کسی است که بنای کاری یا مؤسسهای را میگذارد و نوشتن آن با «ز» غلط است.
ادامه دارد...
#غلط_ننویسیم
#نکته_ویرایشی
🖊@ghalatnanevisim
#نکتههای_دستوری
✍ پسوند – گان
این پسوند در اصل همان «–ان»، پسوند تصریفی جمع است که به واژههای مختوم به «–ه» افزوده میشود. اما گاهی به واژههای مختوم به همخوان نیز بهجای «–ان» همین پسوند افزوده میشود چنانکه برخی فرزند را به فرزندگان جمع بستهاند.
◻️در دهههای اخیر واژههای آحاد و عشرات و مآت را به یگان و دهگان و صدگان ترجمه کردهاند که اکنون کاملاً جای واژههای عربی را گرفتهاند.
◻️امروز در واژهسازی عالمانه این پسوند را برای ساختن «اسم مجموعه» به کار میبرند (← اسم مجموعه). واژههای زیر از این جملهاند:
✅ نشانگان: بهجای سندرم در پزشکی.
✅ واژگان: مجموعهٔ واژههای یک زبان در مفهوم عام یا در یک رشتهٔ خاص.
✅ صیغگان: در اصطلاح زبانشناسان، مجموعهٔ صیغههای یک مجموعهٔ زبانی، مانند دستگاه فعل.
✅ رمزگان: مجموع کدها.
✅ هرمزگان: نام استانی که بندرعباس مرکز آن است، ظاهراً بهمعنی تنگهٔ هرمز و مجموعهٔ مناطقی که در حولوحوش آن است. دیگر مثالها: جنوبگان، شمالگان، آرامگان.
✅ یادآوری: در قدیم در چند واژه «گان» معنای نسبت را میرساند: خدایگان، گروگان، رایگان (رای: احتمالاً صورت تغییریافته راد = بخشنده)، راهگان (آنچه در راه یابند).
✅ علاءالدین طباطبایی، فرهنگ توصیفی دستور زبان فارسی، چاپ اول، تهران: ۱۳۹۵، فرهنگ معاصر، ص ۹۸ – ۹۹.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#اشتباه_نوشتاری_در_فضای_حقیقی
✅ ... فرآیند صدور کارت هوشمند ملی
❌ ... فرآیند کارت هوشمند ملی
#غلط_ننویسیم
#درست_بنویسیم
🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "ســاده و روان"
📚 باب هشتم : در آداب صحبت
🌺 آداب ۸
💫 رحم کردن و چشم پوشی از اشتباه انسان های ناپاک و بد، ظلمی است که به انسانهای خوب می شود. همچنین بخشیدن انسان های ظالم و عدم مجازات آن ها نیز خیانتی است که در حق انسان های مظلوم می شود.
🔸خبیث را چو تعهد كنی و بنوازی
🔹به دولت تو گنه می كند به انبازی (۱)
۱_ خبیث: پلید، ناپاک _ انبازی: شریک و همدست بودن در کاری
#غلط_ننویسیم
#حکایات_سعدی
🖊@ghalatnanevisim
چند جایگزین فارسی
استنباط برداشت
استهلاک فرسایش
استیجاری کرایهای
استیضاح بازخواست
استیلا چیرگی
اسرار رازها
اسراف ریختوپاش، زیادهروی
از قدیم از دیرباز
اساس بنیاد
اساسی بنیادین
اسبق پیشین
استحصال برداشت
استحضار آگاهی
#غلط_ننویسیم
#جایگزینی
🖊@ghalatnanevisim
#توضیحات
-بیاورد کرسیوز آن خواسته / که روی زمین زو شد آراسته: کرسیوز چنان هدیههایی برای سیاوش آورد که چهرهی زمین از آنها زینت گرفت.
-دمان: شتابان
-بدان: برای این منظور
-فرهی: شکوه
-آب گذاشتن: رد شدن از آب
-بر: نزدیک
-پرشتاب: نگران
-زان داستان چند گونه براند: (سیاوش) از آن ماجرا (آمدنِ کرسیوز) (با رستم) حرفها زد.
-راه برگشادن: اجازهی ورود دادن
-سیاوش ورا دید، بر پای خواست / بخندید بسیار و پوزش بخواست: سیاوش با دیدنِ او (کرسیوز) با خوشرویی از او استقبال کرد و بهخاطرِ این جنگ از او پوزش خواست.
در شاهنامه با مغلوبشدگانِ جنگ بهخوبی رفتار میشود. سیاوش از حدِ معمول هم فراتر میرود و این بخشی از شخصیتِ او در این داستان است.
-خاک بوسیدن: کنایه از احترام کردن
-باک: ترس و هراس
-سیاوخش بنشاندش زیرِ تخت / و ز افراسیابش بپرسید سخت: سیاوش کرسیوز را روی تختی کوتاهتر از تختِ خود نشاند و بسیار (گرم) از او از حالِ افراسیاب پرسید.
-گاه: تختِ شاهی
-افسر: تاج
-اندرشتاب: بهسرعت، شتابان یا در اینجا: در وقتِ کم
-به چشمِ سیاوخش بگذاشتند: (هدیهها را) نشانِ سیاوش دادند.
-درم: درهم؛ سکهی نقره
-دینار: سکهی طلا
-بلند: پرشکوه
-پرستنده: خدمتگزار
-یاره: بازوبند، دستبند
-طوق: گردنبند
-سخت: بسیار زیاد
-رو گشادن: شکفتنِ چهره و تروتازه و خوشرو شدن
-نگه کردن: توجه کردن
-چو بگزارد کرسیوزِ پیشبین، / زمین را ببوسید و کرد آفرین: وقتی کرسیوزِ محتاط کارِ نشان دادنِ هدیهها به سیاوش را تمام کرد زمین بوسید و سیاوش را ستایش کرد.
-بدین خواهش اندیشه باید بسی / همان نیز پرسیدن از هر کسی: دربارهی این پیشنهاد بسیار باید اندیشید و از صاحبنظران نظر خواست.
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim
D1739070T13566993(Web).mp3
6.74M
🎙#روایت_شب| طنین آزادی
🔸در دل دانشگاه اردن، جوانان فلسطینی درگیر مبارزات سیاسی و اجتماعی میشوند...
🖼 قسمت سیزدهم کتاب خار و میخک، نوشتۀ شهید یحیی سنوار
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#معرفی_کتاب
📚عنوان: تک بیتی های فرید
✍نویسنده: فرید فدایی فرد
ناشر: نشر مانیان
کتاب تک بیتیهای فرید مجموعهای از تکبیتیهای فرید فداییفرد است که در مضامین متعالی و در وصف نیکوهایی اخلاقی سروده شده است. علاقهمندان به شعر میتوانند از این کتاب بهرهمند شوند.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
هدایت شده از حاج ابوذر بیوکافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #نماوا
🔉 #واحد | مادر داره خونه رو جارو میزنه
🎙 با نوای #حاج_ابوذر_بیوکافی
♾ مشاهده و دریافت با کیفیتهای مخلتف
🎵 فایل صوتی قطعه
🖌 متن شعر
🔰 شب شهادت حضرت فاطمه (س)
📆 شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۲
🕌 آستان مقدس حضرت فاطمه اُخریٰ (س)
🏴 هیأت ثاراللّٰه (ع) رشت
✨ #حضرت_فاطمه_س
🇮🇷 کانالرسمیحاجابوذربیوکافی
▫️ AbozarBiukafi_ir
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
📝فارسان، و ما با کاروان در این راه رفتیم، صحرا بسیار هموار بود، به طوری که حیوانات حتی یک قدم هم نمی توانستند از روی سنگی بردارند، روز جمعه به حران رسیدیم -پنجم جمادی الاخر سال 338 (28 دسامبر 1046) مطابق با روز دوشنبه بیستم دی ماه قدیم و هوای آن در آن زمان مانند هوای خراسان در ایام نوروز بود. از آنجا به راه افتادیم و به شهری به نام قارول رسیدیم که مردی سخاوتمند ما را در خانه اش پذیرایی کرد و در آنجا وارد شدیم. بادیه نشینی شصت ساله است، پس نزد من آمد و گفت قرآن را حفظ کرده است، پس به او یاد دادم * (قُلْ أَسْتَبُوا بِرَبِّ النَّاسِ) * و او با من می خواند، پس وقتی به آیه ای رسید * (از بهشت و انس) * گفت من هم سوره را دیدی گفتم این سوره قبل از آن سوره چیست؟ الحطاب؟» معلوم نبود که در سوره * (توبه می کنم) * هیزم حامل، نه برانکارد هیزم، و این بادیه نشین که آن شب شصت ساله می شد، نمی توانست بگوید. سوره * (بگو پناه می برم)* را حفظ کرد و در روز شنبه دوم رجب سال 338 (دوم ژانویه 1047) به شهر سوروچ رسیدیم و فردای آن روز از فرات گذشتیم و در آن اردو زدیم.
منبج که اولین شهر شام است و این اول بهمن باستان و بهمن ماه بود و هوای آن بسیار معتدل بود و من اصلاً از آن شهر بیرون نبودم حلب و از مایافارقین تا حلب صد فرسخ و شهر حلب را دیدم.
دیوار بزرگی دارد که قدش را اندازه گرفتم و یک قلعه بزرگ دارد که تماماً از صخره ساخته شده است در آنجا مالیات بر آنچه از شام، رومیان، دیاربکر، مصر و عراق می گذرد جمع آوری می شود.
بازرگانان از همه این کشورها به آن می روند و دارای چهار دروازه است: دروازه یهود، دروازه خدا، دروازه بهشت و دروازه انطاکیه وزن آن در بازار ظاهری است که چهارصد و هشتاد درهم است. حماه در جنوب حلب بیست فرسخ واقع است و بعد از آن حمص است و از حلب تا دمشق پنجاه فرسخ و تا انطاکیه دوازده فرسخ و تا طرابلس نیز گویند از حلب تا قسطنطنیه دویست فرسخ است و در یازدهم رجب در سال 438 (11 ژانویه 1047) از حلب خارج شدیم و در فاصله سه فرسخ از آن روستایی بود به نام جند قینهسرین شش فرسخ دیگر به معرات النعمان رسیدیم که شهری پرجمعیت است و در آن دیواری ساخته شده است. و گفته شد که طلسم عقرب است که هرگز در این شهر عقربی نباشد و به آن نیاید و اگر از بیرون بیاورند و رها کنند. با آن می گریزد و داخل آن نمی شود من این ستون را اندازه گرفتم، پس بازارهای معارة النعمان را دیدم که بسیار ساخته شده بود و مسجد جمعه در مکانی بلند ساخته شد. شهر، تا از هر طرف که می خواستند به آن بالا بروند و آن سیزده پله بود کشاورزی ساکنان همه گندم است که فراوان و در آن است.
درختان انجیر و زیتون و پسته و انگور فراوان بود و آب شهر از باران و چاه می آمد در این شهر مردی نابینا بود به نام ابوالعلاء المعاری بسیار ثروتمند بود و بردگان زیادی داشت و مردم شهر به او خدمت می کردند.
#غلط_ننویسیم
#سفر_نامه
🖊@ghalatnanevisim
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️