هدایت شده از حاج ابوذر بیوکافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ریل
🍃 رجزخوانی حضرت زینب (س) در شام؛
به خدا سوگند یاد ما محو شدنی نیست
🔉 #نوحه | فَواللهِ لا تَمْحُو ذِکرَنا
🎙 با نوای #حاج_ابوذر_بیوکافی
♾ مشاهده و دریافت با کیفیتهای مختلف
🎵 فایل صوتی قطعه
🖌 متن شعر
📆 سهشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۲
🕌 آستان مقدس حضرت فاطمه اُخریٰ (س)
🏴 هیأت ثاراللّٰه (ع) رشت
✨ #حضرت_زینب_س
#مقاومت #سوریه
🇮🇷 کانالرسمیحاجابوذربیوکافی
▫️ AbozarBiukafi_ir
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
📝روز جمعه در حاشیه شهر از سمت شرق و یکی از دیوارهای مسجد در لبه دره جهنم است. ذراع سنگ بزرگی که با ساروج یا گچ از یکدیگر جدا نمی شود. دیوارهای داخل مسجد به دلیل وجود صخره ای است که در این مکان ساخته شده است به موسی (علیه السلام) دستور داد که قبله خود را بگیرد، وقتی این امر محقق شد و موسی آن را قبله گرفت، او این کار را نکرد عمر درازی کرد و حتّی هنگام مرگش تعجیل شد، حتّی آنگاه که ایام سلیمان علیه السلام بود و صخره قبله بود، اطراف آن مسجدی ساخته شد که در وسط آن قرار گرفت. و صخره تا زمان پیامبر برگزیده ما صلی الله علیه و آله و سلم قبله بود، پس نمازگزاران رو به آن می کردند تا اینکه خداوند متعال به آنان دستور داد که روی خود را به سوی کعبه برگردانند و شرحی خواهد آمد. این در جای خود است
می خواستم این مسجد را اندازه بگیرم، اما ترجیح دادم ابتدا بر ساختار و موقعیت آن مسلط شوم، مدتی در آن ماندم و با دقت نگاه کردم و دیدم در ضلع شمالی، در کنار گنبد یعقوب، سلام الله علیها. بر او علامتی بر سنگی نوشته شده است: طول این مسجد پنجاه و چهار و هفتصد ذراع و عرض آن چهارصد و پنجاه و پنج ذراع است و آن پادشاه در خراسان نامیده شده است قازایکان کمی کمتر از یک بازو و نیم طول دارد و کف مسجد با سنگ هایی پوشیده شده که با سرب به هم چسبیده اند. مسجد در شرق شهر و بازار است، اگر از بازار وارد شود، رواقی بزرگ و زیبا به ارتفاع سی ذراع و عرض آن دو بال می بیند نماها و ایوانهای آنها همگی با موزاییکهایی که در کنارهها با گچ ثابت شدهاند، حکاکی شده است.
تصویری که می خواهند به قدری دقیق است که روی این رواق کتیبه ای حک شده است که بر روی این کتیبه ها تابش خورشید نقش بسته است بر فراز رواق، گنبدی بزرگ از سنگ جلا داده شده است و نمای آن از مس دمشقی ساخته شده است طول هر یک از آنها پانزده ذراع و عرض آن هشت است و به آنها گفته می شود دروازه داوود علیه السلام هنگامی که شخص از این دروازه می گذرد، در سمت راست دو راهرو بزرگ می بیند که هر کدام دارای بیست و نه ستون مرمری است که سرستون ها و پایه های آنها با سنگ مرمر تزئین شده است.
رنگین ها و اتصالات آنها با سرب تثبیت شده اند و روی سرستون ها بدون ملات و گچ بر روی هم ساخته شده اند و تعداد سنگ های درپوش از چهار یا پنج قطعه بیشتر نیست دو رواق تا مقصوره امتداد دارد سپس در سمت چپ که به سمت شمال است، رواقی طولانی با شصت و چهار طاقچه که همگی روی سرستون های مرمری قرار دارند، و روی همین دیوار در دیگری به نام باب آل وجود دارد. -طول مسجد از شمال به جنوب است و اگر مقصره از آن بریده شود، در سمت جنوب و در سمت شمال است. دو در مجاور دیگر که عرض هر کدام هفت ذراع و ارتفاع آن دوازده ذراع است، دروازه شیرها نامیده می شود، اگر راهرو از آن بگذرد و از عرض مسجد که به طرف مشرق است برود، بزرگ و بزرگ دیگری می یابد. راهرویی با سه در مجاور به اندازه دروازه شیرها که همگی با تزئینات آهنی و مسی تزیین شده اند سه، و بین این دو راهرو واقع در ضلع شمالی در راهرو قرار دارد
آن طاقهایی که ستونهای مرمری آن را تکیه دادهاند، گنبدی است که بر روی تکیهگاههای مرتفع و با چراغها و چراغها تزیین شده است، زیرا آن حضرت در عرض مسجد است گالری در دیوار دری که بیرون آن دو آرامگاه صوفیان است، نمازخانهها و طاقچههای زیبایی وجود دارد که گروهی از آنان در آن ساکن شده و نماز میخوانند و جز در روز جمعه به مسجد نمیروند. تکبیری را که در آن ساکن هستند بشنوند و در گوشه شمالی مسجد، گالری زیبا و گنبدی زیبا و لطیف وجود دارد که بر آن نوشته شده است: این طاقچه زکریا رسول الله صلی الله علیه وسلم است و می گویند: او همیشه در آنجا نماز می خواند و در دیوار شرقی وسط مسجد، گالری بسیار تزئین شده از سنگ صیقل داده شده بود، آنقدر که فکر می کنید از یک تکه به ارتفاع پنجاه ذراع تراشیده شده است.
#غلط_ننویسیم
#سفر_نامه
🖊@ghalatnanevisim
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
تا کی گویی که: اهل گیتی
در هستی و نیستی لئیمند؟
چون تو طمع از جهان بریدی
دانی که همه جهان کریمند
#شعر #رودکی
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
📝 چند جایگزینِ فارسی
● وضوح ☜ روشنی
● نادر ☜ کمیاب
● وخیم ☜ ناگوار
● هیچوقت ☜ هیچگاه
● مهیا ☜ آماده
● موجه ☜ پذیرفتنی
● مؤثر ☜ کارساز
#غلط_ننویسیم
#جایگزینی
🖊@ghalatnanevisim
هر روز یک نکتۀ ویرایشی
جمعهای مکسر عربی را با نشانۀ جمع فارسی جمع ببندیم، حتی بهتر است برای رعایت فارسینویسی، برابر فارسی آن را بنویسیم.
ننویسیم بنویسیم
بهایم چهارپایان/چارپایان
نتایج دستاوردها
موانع بازدارندهها
مناقب نیکیها
معایب . زشتیها، بدیها
ابنیه خانهها
احباب دوستان
بلاد شهرها
#غلط_ننویسیم
#نکته_ویرایشی
🖊@ghalatnanevisim
📝 چند جایگزینِ فارسی
● وضوح ☜ روشنی
● نادر ☜ کمیاب
● وخیم ☜ ناگوار
● هیچوقت ☜ هیچگاه
● مهیا ☜ آماده
● موجه ☜ پذیرفتنی
● مؤثر ☜ کارساز
#غلط_ننویسیم
#جایگزینی
🖊@ghalatnanevisim
#نکتههای_دستوری
✍ ترا
◻️ این تکواژ امروز در چندین واژه در مقام پیشوند بهکار رفته است و در مجموع بر «حرکت از سویی به سوی دیگر» دلالت دارد.
◻️ استفاده از این تکواژ از چند دههٔ پیش در واژهسازی علمی و عالمانه رواج یافته است.
◻️ واژهٔ «ترابری» مرکب از پیشوند «ترا –» و اسم مصدر «بری–» که از فعل «بُردن» مشتق شده است، بهمعنی «حملونقل کالا یا مسافر از جایی به جای دیگر»، در نام «وزارت راهوترابری» بهکار رفت و تداول یافت.
◻️ در واژهنامهٔ زیستشناسی، در دهها واژه این پیشوند بهکار رفته است:
ترابُرش، تراجهش، تراریخت، ترارسانی.
◻️در علوم انسانی، داریوش آشوری چندین واژه با «ترا –» ساختهاند، از جمله:
تراقارهای، ترانویسی، ترافرهنگی، تراشد، تراشخصی، ترانهاد.
◻️ در واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، «ترا –» در چندین واژه بهکار رفته است:
ترابرد، ترادمش، تراکنش، تراگسیل، ترانوشت، ترازهش، تراپیرایش، تراشنوی.
◻️«ترا –» عموماً بر سر واژههایی میآید که یا اسم مصدرند (مانند کنش و دمش) و یا معنای اسم مصدری دارند (مانند گسیل و برد).
✅ طباطبایی، علاءالدین، فرهنگ توصیفی دستور زبان فارسی، چاپ اول، تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۹۵، ص ۱۳۷ – ۱۳۹.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#جهاد_روایت_نویسندگان 1⃣
................................................
💠 وقت نوشتن؛ وقت زندگی
✍ نجمه صالحی، دانشجوی دکتری تاریخ اسلام
وقتی میتوان از کلمات، برای نشان دادن سلامتی، خوبی، فراوانی و مهربانی استفاده کرد.
وقتی میتوان از كلمات، برای اعلام موجودیت و پویا بودن فکر و اندیشه بهره برد.
وقتی میتوان از كلمات، نه برای توصيف موقعيت، بلكه برای تغيير آن استفاده کرد.
وقتی میتوان از کلمات، بذر امید را در جان دیگران کاشت یعنی تأثیر کلمات شگفتانگیز است.
وقتی نوشتن، نوعی تفکر و استخدام واژهها برای آرایش کلام است و کلام، تنها رسانهی فکر.
وقتی نوشتن، نوعی از برقراری ارتباط با انسانها و جهان پیرامون است با بهرهگیری از واژههایی که حاکی از تجربهها، حقایق و ایدهها است.
وقتی نوشتن، بهترین مونس در امواج دریای متلاطم زندگی میشود و میتوان با آن به دل دریا زد و از امواج نترسید.
مینویسم تا یادم نرود که این تلاطمها همیشگی نیست و آرامش پس از آن شیرینتر است.
مینویسم تا نوشتن جزئی از من شود و به زندگیام طرح تازهای بزند، مینویسم و کلمات را با خود تکرار میکنم تا بدانم که سرنوشت را میشود از سر نوشت.
♡نوشتن را دوست دارم.
امام صادق علیه السّلام: اُکتُبُوا، فأِنَّکُم لا تَحفَظُونَ حَتّی تَکتُبوا؛ بنویسید، چرا که شما هرگز (علوم خود را) حفظ نمیکنید، مگر آن که بنویسید.
*کافی، ج2، ص۵۲
#مهارت_نویسندگی
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
❤️ نکاتِستان
✅ چرا «برّه»
تشدید دارد؛
اما «بررسی»
تشدید ندارد؟
🟨 نشانهٔ تشدید در مواردی به کار میرود که دو حرف شبیه به هم در «یک کلمه» وجود داشته باشند و حرف اول، ساکن و حرف دوم، حرکتدار باشد؛ همچون:
قلّه، پلّه و قصّه
🟦 با توجه به آن چه گفته شد، «برّه» تشدید میگیرد؛ زیرا دو حرف «راء» در یک کلمه (برّه) قرار گرفته است، بر خلاف «بررسی» که حرف «راء» در دو کلمه (بر+رسی) قرار گرفته است که یکی در پایان کلمهٔ «بر» و دیگری در آغاز کلمهٔ «رسی» است:
بر+رسیدن=
بررسیدن
سپس دو حرف «دال» و «نون» از آخر ترکیبِ دو کلمهای «بررسیدن» حذف شده و «بررسی» مانده است.
🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "ســاده و روان"
📚 باب هشتم : در آداب صحبت
🌺 آداب ۲۰
💫 پادشاهان در برخورد با دشمنان نباید به گونه ای رفتار کنند که این رفتار از روی خشم و خشونت باشد . اگر قضاوت آنها بر اساس رفتار و حالات شخصی باشد باعث می شود که نزدیکان و همراهانش او را لایق قضاوت ندانند و نسبت به او بی اعتماد شوند.
قضاوت و تصمیم نهایی بر اساس خشم و خشونت فردی قبل از هر چیز ابتدا گریبان گیر خود شخص می گردد پس از آن این خشم یا مشمول دیگران می شود یا نمی شود.
🔸نشايد بنی آدمِ خاکزاد
🔹که در سرکُنَد کبر و تندی و باد
🔸تو را با چنين گرمی و سرکشی
🔹نپندارم از خاکی از آتشی
#غلط_ننویسیم
#حکایات_سعدی
🖊@ghalatnanevisim
#خلاصه
شنیدیم که پس از پیشنهادِ صلحِ افراسیاب سیاوش نامهای به کاوس نوشت و قصه را گفت و گفت که افراسیاب برای تضمینِ صلح صد گروگان از خویشانش را نیز به ما سپرده. نامه را رستم برای کاوس برد. کاوس خشمگین شد و گفت اگر سیاوش جوان و بیتجربه است و فریب خورده تو که نباید فریب میخوردی. بدیهای افراسیاب یادت رفته بود؟ مگر جانِ گروگانها برای افراسیاب مهم است؟ پیکی بهسوی سیاوش میفرستم که جنگ را شروع کند. رستم گفت صلح بهتر از جنگ است و سیاوش هم پیمانِ صلح را نخواهد شکست. کاوس خشمگینتر شد و گفت تو هم همینجا بمان تا طوس جای تو برود بهسپهداری. رستم عصبانی شد و از دربار رفت. کاوس هم پیکی سوی سیاوش فرستاد و طوس را هم جداگانه روانه کرد. سیاوش با شنیدنِ جوابِ پدر غمگین شد و دانست اگر گروگانها را پیشِ پدر بفرستد کاوس همه را خواهد کُشت. دو یارِ نزدیکش، بهرام و زنگهی شاوران، را پیشِ خود خواند و ماجرا را گفت و گفت: من نمیتوانم پیمانِ صلح را بشکنم. جنگنکرده هم پیشِ پدر نمیتوانم برگردم؛ پس، از اینجا به کشوری دیگر میروم. تو ای بهرام سپاه و اموال را از من تحویل بگیر و با رسیدنِ طوس به او بسپر. تو هم ای زنگه گروگانها و هدیههای افراسیاب را برای او پس ببَر. آنها گفتند: دوباره به کاوس نامه بنویس و رستم را بخواه و جنگ را شروع کن؛ گروگانها هم همینجا بمانند. سیاوش نپذیرفت، پس زنگه را پیشِ افراسیاب فرستاد تا گروگانها را ببرد و بگوید سیاوش میخواهد از مرزِ توران بگذرد و از اینجا به کشوری دیگر برود...
داستانِ رفتنِ زنگه و استقبال از او را امشب میشنویم.
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim
#توضیحات
-در: دربار، بارگاه
-پیشگاه: تخت، یا بالای مجلس
-نواختن: مهربانی کردن
-نِشاختن: نشاندن
-پیچیدن: از ناراحتی یا خشم به خود پیچیدن
-تاب: پیچش، نگرانی و اندوه
-جای تهی کردن: مجلس را از اغیار خالی کردن
-کدخدای: وزیر، که در اینجا پیران است.
-خامگفتار: گفتارِ نسنجیده
-رایِ پیکار: تصمیمِ جنگ
-دژم: دَرهم (از غم یا خشم)
-از کران تا کران: از اول تا آخر، کاملاً
-زین راه جستن چه پیمان کنیم؟: برای این (درخواستِ سیاوش برای) گشوده شدنِ راهِ گذری از اینجا چه کنیم و چه شرطوشروطی بگذاریم؟
-انوشه بَدی: بیمرگ و جاوید بادی.
-تو از ما به هر کار داناتری...: در شاهنامه حتی وقتی از بزرگان و فرزانگان نظر خواسته میشود آنها نخست بهادب شاه را بر هر کار داناترین میخوانند و سپس نظرِ خاضعانهی خود را بیان میکنند. اثراتِ این کار، تا زمانِ ما باقیست -مثبت و منفی.
-بایستها: ضروریات
-گمان و دل و دانش و رایِ من / چنین آمد اندیشهآرای من...: گمان و دل و دانش و هر چه نظرِ مرا میسازد به من میگویند که هر کس در جهان بر نیکی کردن واقعاً تواناست هر چه از گنج [بهراحتی] یا با کوشش به دست آورده باشد را از این شاهزاده دریغ نمیکند.
-بالا: بلندی، اندام
-دیدار: چهره
-آهستگی: وقار، متانت
-فرهنگ: دانش و ادب و آیین
-رای: تدبیر
-شایستگی: صلاحیت و لیاقت
-هنر با خِرد نیز بیش از نژاد: هنر و خردِ او بیشتر و پرمایهتر از اصالتش است. در گذشته اصالت بسیار بسیار مهمتر از حالا بوده و در اینجا پیران برای اغراق در تعریف از هنر و خِردِ سیاوش آنها را از اصالتش نیز بیشتر میداند. در چند جای دیگرِ شاهنامه نیز این را داریم.
-به دیدن کنون از شنیدن بِه است: اکنون (میبینم) که او از وصفی که از او کردهاند نیز بهتر است.
-مه: بزرگ، عالیمقام
-اگر خود جز اینش نبودی هنر...: حتی اگر تنهاهنرِ او [سیاوش] همین بود که بهخاطرِ جانِ آن صد گروگان بر پدر سرکشی کرد و از پادشاهی چشم پوشید و حالا از تو راهِ عبور میخواهد که از توران بگذرد و به کشوری دیگر برود. او اکنون در شهرِ خودش [بلخ که فعلاً سیاوش در آن است] گرانمایه است و پهلوانان در سایهی اویند ولی بهخاطرِ تو تاجوتخت و بزرگیاش را به زیردستان [بهرام] سپرده و خود به اینسو آمده.
-سر گران شدن: سرسنگین شدن، دلخور شدن
-دیدن: صلاح دیدن
-رایِ بلند: اندیشهی عمیق
-بهتری: بهروزی
-سپاسی: منتگذار، یا سپاس
-آرامگاه: جای آسایش و زندگی
-بدین آورید ایدرش دادگر: خدا او (سیاوش) را برای همین کار اینجا آورده [برای برآسودنِ دو کشور از جنگ].
-ز دادِ جهانآفرین این سزاست / که گردد زمانه بدین کار راست: شایستهی عدلِ خدا این است که بهوسیلهی این جنگ (که قصدِ آن داشتیم و نشد) دنیا بهسامان شود.
-بودنیها: در اینجا حقایق، شواهد و قرائن
-یک زمان: مدتی
-گمان گاشتن بر نیک و بد: جوانبِ کار را پایینوبالا کردن
-دلپذیر: نیکو، موافقِ طبع و خِرد
-کارآزموده: باتجربه
-همداستان: موافق
-کیفر: مکافات، جزا
-چو بازور و باچنگ برخیزد اوی / به پروردگار اندرآویزد اوی: وقتی (بچهشیر) بزرگ و نیرومند شود به پرورشدهندهی خود حمله میکند.
-کسی کز پدر کژّی و خوی بد / نگیرد، از او بدخوی کی سزد: کسی که خوی بدِ بدخویی چون پدرش [کاوس] در او تاثیری نداشته که نمیتواند بدخو باشد.
-دیرینه: سالخورده
-گذشتن: مردن
-خود: واقعاً
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim
4_6041750673039557422.mp3
1.55M
#کیان #کیکاوس (بخش ۱۲۴)
#داستان_سیاوخش (بخش ۴۰)
گفتار اندر فرستادنِ سیاوخش زِنگهی شاوران را به نزدیکِ افراسیاب
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim
خار و میخك - قسمت ۲۰.mp3
12.31M
🎙#روایت_شب| آتش انتفاضه
🔸در خیابانهای غزه، جرقهای کوچک به آتش بزرگی تبدیل میشود. جوانانی که از زندان گریختهاند، با عملیاتهای شجاعانه اشغالگران را غافلگیر میکنند...
🖼قسمت بیستم کتاب خار و میخک، نوشتۀ شهید یحیی سنوار
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
ای عکس رخ جان دهد آیینه دل را
چون معجز عیسی!
طوطی شده حیران سخنهای تو جانا
با آن لب گویا!
تا با قد شمشاد گذشتی سوی گلشن
قمری به فغان شد
نرگس پی نظاره شود دیده سراپا
از بهر تماشا
از شرم جمال تو شده یوسف مصری
در زاویه چاه
سودای تو دارد به سر وامق و عذرا
تنها نه زلیخا!
پیراهن گل در چمن از شوق تو چاک است
از فرقت رویت
خون بسته دل غنچه ز لعل تو همانا
چون باده به مینا!
باد سحر از نکهت زلفت به گلستان
آورد نسیمی
سوسن به زبان طعنه زد آهوی خطا را
زان رفت به صحرا
خضر خط تو داده به ریحان ادب ناز
از قاعده بو
در کشور خوبی نبود لالهعذارا
چون تو شه والا!
تا لشکر حسن تو به تاراج ز هر سو
آورد شبیخون
چشم از پی جان بردن و رخ از پی یغما
در ملک دل ما!
طغرل به خیال سر زلف تو اسیر است
رستن نتواند
زنجیر بود هر سر مو پای جنون را
زان زلف مطرا
#شعر #طغرل_احراری
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
هر روز یک نکتۀ ویرایشی
«هر چه قدر» از جمله عبارتهای نادرستی است که در رسانهها کمابیش به کار میرود. درحالیکه، جایگزین درست آن «هرچه» و «هرقدر» است.
👈 هرچهقدر این موضوع را به او یادآوری کردم، توجهی نکرد. ❌
👈 هرقدر این موضوع را به او یادآوری کردم، توجهی نکرد.. ✅
👈 هرچه این موضوع را به او یادآوری کردم، توجهی نکرد. ✅
#غلط_ننویسیم
#نکته_ویرایشی
🖊@ghalatnanevisim
#نکتههای_دستوری
✍ گشتن (یا: گردیدن)
این فعل دو کاربرد مختلف دارد:
◻️نخست بهصورت فعل خاص عمل میکند بهمعنای «چرخیدن» و نیز «گردش کردن»:
چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک (حافظ)
میگشتم اندر آن چمن و باغ دمبدم
میکردم اندر آن گل و بلبل تأمّلی (حافظ)
◻️گشتن (یا گردیدن) فعل عام (یا فعل اسنادی) نیز هست، یعنی همراه صفت میآید و معنای آن را کامل میکند و از این لحاظ معادل شدن است.
🔴 بعضی از فضلا برای گشتن حصر معنایی قایل شدهاند و آن را در همهٔ موارد همانند «شدن» نمیدانند. ولی در متون معتبر فارسی چنین حصری دیده نمیشود و شواهد فراوانی هست حاکی از اینکه «گشتن» و «شدن» کاملاً همپایهٔ یکدیگرند. امروزه در فارسی فصیح میتوان آنها را بهجای هم بهکار برد: «دشمن به ملاطفت دوست نگردد بلکه طمع زیادت کند» (گلستان سعدی، ۱۸۵)
به زرق تو این بار غرّه نگردم
گر انجیل و تورات پیشم بخوانی (منوچهری)
آشنایان ره عشق درین بحر عمیق
غرقه گشتند و نگشتند به آبْ آلوده
◻️ گشتن و صفت همراه آن مجموعاً یک عبارت فعلی تشکیل میدهد که بهصورت فعل «لازم» عمل میکند. فعل متعدی آن «گرداندن» است.
✅ نجفی، ابوالحسن، غلط ننویسیم فرهنگ دشواریهای زبان فارسی، چاپ هجدهم، تهران: مرکز نشر دانشگاهی. ۱۳۹۲، ص ۳۲۴ — ۳۲۵.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
هدایت شده از قاصدک
اگه بچه ی زیر ۱۱ ساله دارید و نمیدونین باهاش چی بازی کنید، و چطوری سرگرمش کنید، حتما عضو این کانال بشین.
🎈 بزرگترین کانال ایده های بازی و کاردستی در ایتا با بیش از ۱۰۱ هزار عضو😍
🦋 انواع بازی و سرگرمی خلاق
🦋 کاردستی های جذاب و نقاشی
🦋 شعر و قصه
🦋 کاربرگ هوش و خلاقیت
و کلی ایده ی جذاب برای سرگرم کردن بچه ها
+ ایده های کاردستی و نقاشی #یلدا🍉
اینجاست🥰👇
http://eitaa.com/joinchat/993853440C44cdd49eab
لطفا جهت عضویت، بعد از ورود به کانال روی گزینه پیوستن بزنید.👆
❌کپی بنر حرام ❌
چند جایگزین فارسی
●واله ☜شیدا
●وساطت ☜میانجیگری
●واضح ☜آشکار
●وصی ☜جانشین
●وطن ☜میهن، زادگاه
●وقفه ☜درنگ
●هدایت ☜راهنمایی
#غلط_ننویسیم
#جایگزینی
🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "ســاده و روان"
📚 باب هشتم : در آداب صحبت
🌺 آداب ۱۸
💫 خشونت در رفتار اگر از حد بگذرد باعث رعب و وحشت دیگران می شود و محبت بیش از اندازه و بی وقت نیز باعث از بین رفتن جذبه می شود. نه آنقدر خشونت نشان بده که از تو زده شوند و نه آنقدر مهربانی کن که بر تو سروری کنند.
🔸درشتی و نرمی به هم در بِهْ است
🔹چو رگ زن که جرّاح و مرهمنِهْ است(۱)
🔸درشتی نگیرد خردمند پیش
🔹نه سستی که نازل کند قدر خویش
🔸نه مر خویشتن را فزونی نهد
🔹نه یکباره تن در مذلت دهد
🔸شبانی با پدر گفت ای خردمند(۲)
🔹مرا تعلیم ده پیرانه یک پند
🔸بگفتا نیکمردی کن نه چندان
🔹که گرددخیره گرگِ تیز دندان
۱_ جدی برخورد کردن و رفتار نرم نشان دادن باید در کنار یکدیگر باشند مانند جراحی که هم پوست را می شکافد و هم آن را مداوا می کند.
۲_ چوپانی از پدرش خواست تا او را پندی بزرگ و کهن دهد. به او گفت: در رفتارت مهربانی و بزرگی نشان بده اما نه آنقدری که گرگ ها (افراد سودجو) بر تو چیره شوند.
#غلط_ننویسیم
#حکایات_سعدی
🖊@ghalatnanevisim