#توضیحات
-به مُهر اندرآوردن: مهروموم کردن
-بهزودی: بهسرعت، فوراً
-ستام: زینویراق و افسارِ اسب
-دمان: نفسنفسزنان، شتابان
-به یک روی: از یک طرف
-بادِ سرد بردمیدن از آتش: کنایه از کارِ نشدنی
-در به در: نکته به نکته
-من با جوانی خرد یافتم / به هر نیک و بد تیز بشتافتم: من با وجودِ جوانیام خردمند شدم و برای هر کار لازم بهسرعت دست به اقدامِ لازم زدم.
-آتشِ مغز: کنایه از افکارِ تندِ در سرِ کاوس
-خرامان: گردشکنان. کنایه از داوطلبانه و بهمیلِخود.
-نهنگ: استعاره از دشمن و افراسیاب
-تیغِ پولاد: کنایه از سختی (برای دلِ سنگِ کاوس)
-گشادن همان و همان بود بند: برای شاه باز کردنِ گرهی مشکلات با باز نکردنِ آن یکی بود (کاوس پیِ حلِ مسأله نبود).
-دیدار: در شاهنامه در سه معنیِ دیدن، چشم و رخسار آمده و اینجا هم هر سه معنی را میتوان گرفت.
-برِ سیربوده نباشیم دیر: چه نیازیست به بودن در کنارِ کسی که از ما سیر گشته.
-ز شادی مبادا دلِ او رها / شدم من ز غم در دمِ اژدها: من که به دهانِ اژدها رفتم بهاستقبالِ مشکلات؛ دلِ شاه کاوس شادمان باشد.
این دعای سیاوش برای کاوس میتواند طعنه باشد اما حتی درصورتِ خشم از شاه هم همیشه از تهِ دل برای او آرزوی شادکامی و بیمرگی میکردهاند.
-ندانم کز این کار گردانسپهر / چه دارد به رازاندر از کین و مهر: نمیدانم تقدیرِ آسمانی چیست، نیک یا بد.
-نام تازه کردن: شهرتِ دوباره پیدا کردن
-همان: همچنین
-آگنده: انباشته، انبوه
-ایدر: اینجا
-چنین هم پذیرفته او را سپار: همینطور تحویلگرفته به او تحویل بده.
-بهروزگار: بهروز
-به کار بودن: نیاز بودن
-شاهوار: شاهانه
-شمردن: صورت برداشتن
-گرانمایگان: بزرگان
-بایسته: لازم
-بدین روی آب: این سوی جیحون، که مرزِ ایران و توران بوده.
-یکی رازپیغام دارد به من / که ایمن بدویست از آن انجمن: (سیاوش به بزرگانِ لشگر میگوید که پیران) پیغامِ محرمانهای برای من دارد که امینِ آن فقط خودش است (و باید خودش مستقیماً به من بگوید).
-پذیره شدن: به استقبال رفتن
-شما را هم ایدر بباید بُدن: شما باید همینجا بمانید.
-روی سوی کسی داشتن: از او فرمان بردن
-دل پیچیدن: نافرمانی کردن
-زمین بوسه دادن: احترام کردن (با به خاک افتادن)
-باآفرین: شایسته
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim
خار و میخك - قسمت ۲۲.mp3
12.03M
🎙#روایت_شب| از سنگ تا گلوله
🔸با تشدید ظلم و ستم رژیم اشغالگر، جوانان فلسطینی دست به اسلحه میبرند...
🖼قسمت بیستودوم کتاب خار و میخک، نوشتۀ شهید یحیی سنوار
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#واژهشناسی
✍ همشاگرد یا همشاگردی
همشاگرد بهمعنای «همدرس، همکلاس» غلط است، زیرا «هم» پیشوند اشتراک، چون بر سر اسم درآید بر شخصی دلالت میکند که در مفهوم آن اسم با دیگری شریک است، چنانکه همکار یعنی «شریک در کار» یا «کسی که دارای کار مشترک با دیگری است» و هموطن یعنی «کسی که دارای وطن مشترک با دیگری است» و جز اینها. بر این قیاس، همشاگرد یعنی «کسی که دارای شاگرد مشترک با دیگری است» و بنابراین نه بهمعنای «شاگرد» بلکه به معنای «معلم» است! بهجای آن با اندکی تسامح، میتوان گفت همشاگردی، یعنی «کسی که در شاگردی با دیگری مشارکت دارد».
✅ نجفی، ابوالحسن، غلط ننویسیم فرهنگ دشواریهای زبان فارسی، چاپ هجدهم، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۹۲، ص ۴۱۸.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
📝هنگامی که زمین را می پوشاند برای جمع آوری آب باران ساخته شده است و در دیوار جنوبی دری است که به مستراحی می رود که هرکس باید وضو بگیرد به آنجا می رود و آن را تجدید می کند از مسجد خارج می شود تا وضو بگیرد، زیرا بزرگ ترین مسجد در صورت گذراندن نماز از دست می دهد و تمام سقف ها با سرب پوشانده شده و در آن سوراخ شده است. زمین مسجد حوض ها و آب انبارهای زیادی دارد یک سنگ هر چقدر هم که ببارد بیرون از حوضچه ها نمی رود و هدر نمی رود. مردم و ناودان های سربی وجود دارد که آب از زیر آن به داخل طشت های سنگی فرو می رود، به طوری که آب از آن ها بیرون می آید و بدون آلودگی و کپک زدن در بین آنها می ریزد .
از شهر یک آب انبار بزرگ وجود دارد که آب از کوه پایین می آید و در آن جمع می شود و با کانالی آن را به مسجد شهر وصل می کنند که در آن همه خانه ها حوض هایی برای جمع آوری آب باران وجود دارد چون آب دیگری در آنجا نیست و هر کس آب را روی پشت بام خانه خود جمع می کند، آب باران همان چیزی است که در حمام و جاهای دیگر استفاده می شود و حوض های مسجد اصلاً نیازی به ساخت و ساز ندارند. اگر شکاف یا سوراخی در آنها ایجاد شود، باید محکم ترمیم شوند تا خراب نشوند. قسمت فوقانی آنها به صورت تنور ساخته شده بود و روی هر طشتی روکشی سنگی قرار داشت تا چیزی در آن نیفتد، آب این شهر از هر آب شیرین تر و پاکیزه تر است و ناودان ها ادامه دارد دو سه روز آب بریزیم، حتی اگر کم باشد، تا هوا صاف شود و آثار بد آن از بین برود، و سپس باران شروع شود، من گفتم که شهر اورشلیم بر فراز کوهی واقع شده است زمین مسطح نیست، بیرون از مسجد، دیوارش هموار است و هر جا که زمین باشد بالا دیوار کوتاه شده و در قسمتهای پایین محلههای شهر درهای مسجد را چنان باز میکردند که گویی طاقی است که به صحن آن منتهی میشود و از جمله این درها دری به نام دروازه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است. بر او و در کنار قبله است، یعنی در جنوب آن چنان ساخته شده است که عرض آن ده ذراع است و ارتفاع آن بر حسب مکان، چنانکه در جای پنج است. ذراع یعنی سقف این راهرو و جاهای دیگر بیست متر ارتفاع دارد و قسمت مسقف مسجد الاقصی ساخته شده است.
بالای این راهرو ایمن است به طوری که امکان دارد ساختمانی به این عظمت بالای آن ساخته شود در ساخت آن اصلاً از سنگ هایی استفاده شده است و از آنها استفاده کن سلیمان بن داوود علیه السلام آن را بنا کرد و پیامبر ما صلی الله علیه و آله در آن شب وارد مسجد شد معراج این در کنار جاده مکه است که بر دیوار نزدیک این در نقش بسته است آنجا نشسته و سپر را روی شانه اش قرار داده و پشتش را تکیه داده است. به دیوار و این کتیبه سپر است و در دروازه مسجد راهروی جدید است که دارای دری با دو برگ است ارتفاع دیوار از بیرون تقریباً پنجاه ذراع بوده است برای اینکه ساکنان منطقه مجاور این طرف مسجد از آن وارد شوند تا وقتی می خواهند وارد آن شوند به منطقه دیگری مراجعه نکنند سنگی به ارتفاع پانزده ذراع و عرض آن چهار ذراع در مسجد سنگی بزرگتر از آن نیست و در ارتفاع سی یا چهل ذراع از زمین سنگهای زیادی وجود دارد که اندازه آن به چهار ذراع می رسد. و یا در عرض مسجد یک در شرقی است به نام باب العین وقتی از سراشیبی فرود آمدند که در آن چشمه سیلوان بود می گویند دری است که خداوند متعال به بنی اسرائیل دستور داد که از آن وارد مسجد شوند، چنانکه خداوند متعال می فرماید: گناهان شما را می بخشیم و نیکوکاران را زیاد می کنیم.
#غلط_ننویسیم
#سفر_نامه
🖊@ghalatnanevisim
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
آنها که بی تو در دل و جان سقیم ماست
از درد خود بپرس که یار قدیم ماست
باغ بهشت بی سر کویت جهنم است
دیدار حور بی تو عذاب الیم ماست
گردن ز تیغ حکم تو پیچیدمی ولی
ترک رضای دوست خطای عظیم ماست
گفتم یکی ز حلقه به گوشان تُست دُر
خندان شد و نمود که آری یتیم ماست
قانع شدن به سرو خیالی ز قامتش
کجبینیِ طبیعتِ نامستقیم ماست
#خیالی_بخارایی #شعر
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
هر روز یک نکتۀ ویرایشی
ناویراسته👇
رئیس دانشگاه نقش بسیار فعالی در فرایند ایفا میکند و مرکز علوم را به عنوان یک فرصت مهم برای توسعه دانشگاه، تقویت تجاریسازی پژوهش و ایجاد ارتباط با مراکز گوناگون علمیتلقی میکند.
ویراسته👇
رئیس دانشگاه نقش بسیار فعالی در فرایند ایفا میکند و مرکز علوم را فرصتی مهم برای توسعۀ دانشگاه، تقویت تجاریسازی پژوهش و ایجاد ارتباط با مراکز گوناگون علمی تلقی میکند.
🔹 نکته
به همین راحتی میتوان ترکیب نامبارک «به عنوان» را حذف کرد.
#غلط_ننویسیم
#نکته_ویرایشی
🖊@ghalatnanevisim
#نکتههای_دستوری
✍ ترخیم
ترخیم در لغت بهمعنی نرم و آسان کردن است و در دستور زبان عبارت است از انداختن حرف یا حروفی از آخر یک وازه، مثلاً «گفت» به جای «گفتن» در این مصرع: شد پشیمان خواجه از گفت خبر.
◻️ اما برخی دستورپژوهان امروز این واژه را در معنایی گستردهتر بهکار میبرند، چنانکه در جزوهٔ واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در تعریف ترخیم آمده است: «در این نوع اختصاریسازی دو یا چند حرف از آخر یا اول یا بخشی از آخر یک واژه یا عبارت حذف میشود، مانند «نک» بهجای «نگاه کنید» و «قه» بهجای «دقیقه» و «آز» بهجای «آزمایشگاه» و «صح» بهجای «صحیح».
✅ طباطبایی، علاءالدین، فرهنگ توصیفی دستور زبان فارسی، چاپ اوّل، تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۹۵، ص ۱۶۱.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
چند جایگزین فارسی
●مداومت ☜پیوستگی
●مداهنه ☜چاپلوسی، چربزبانی
●معلم ☜آموزگار
●مرشد ☜راهنما
●مراسم ☜آیینها
●مطهر ☜پاک
●مطلوب ☜دلخواه، خواسته
#غلط_ننویسیم
#جایگزینی
🖊@ghalatnanevisim
#اشتباه_گفتاری_در_فضای_حقیقی
✅ شما از یه صحنه وارد می شی
❌ شما از یه صحنه ای ورود می کنی
شنیده شده در تلویزیون
#غلط_ننویسیم
#درست_بنویسیم
🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "ســاده و روان"
📚 باب هشتم : در آداب صحبت
🌺 آداب ۲۲
💫 اگر در میان دسته دشمنان تفرقه و جدایی افتاد سعی کنید همچنان متحد باقی بمانید زیرا ممکن است دوباره با یکدیگر پیمان ببندند و اگر زمانی این اتفاق افتاد باید نگران شوید و به دنبال راه مقابله و رویایی باشید.
🔸برو با دوستان آسوده بنشين
🔹چو بينی در ميانِ دشمنان جنگ
🔸وگر بينی که باهم يک زباناند
🔹کمان را زه کن و بر باره بَر سنگ (۱)
۱_ کمان را زه کن و بر باره بر سنگ: کنايه از اتحاد و همدلی و آماده جنگ و دفاع شدن
باره: دیوار قلعه، حصار
#غلط_ننویسیم
#حکایات_سعدی
🖊@ghalatnanevisim
#توضیحات
-چو خورشیدِ تابنده بنمود پشت / هوا شد سیاه و زمین شد درشت: با برگشتنِ خورشید و غروب کردنش هوا تاریک شد و بهدلیلِ تاریکی ناهمواریِ زمین زیرِ پا حس میشد.
-سیاوخش لشکر به جیحون کشید / از آبِ دو دیده رُخش ناپدید: فردوسی بهزیبایی در تکمصراعی حالِ روحی سیاوش را تصویر کرده: او با چند سپاهیِ گُزیدهاش بهسوی جیحون میرود تا به توران برود در حالی که صورتش از اشک خیس است.
-رنگ و بوی: جلوه و عطر؛ تروتازگی
-چنین: همچنین، بههمینترتیب
-طوق: گردنبند
-ساخته: آماده کرده
-گستردنی: مَجاز از قالی
-سرکش: گردنکش، پهلوان
-تبیره: سازِ جنگی کوبهای
-نثار: هدیه
-درفشان: درخشان، تابان
-به زر بافته پرنیانِ درفش /سرش ماهِ زرین و بومش بنفش: (پارچهی) ابریشمِ پرچم زریدوزی شده بود، بر سرِ آن ماهی طلایی بود و زمینهی آن بنفشرنگ.
-سربهسر: کاملاً
-اندر کنار گرفتن: در آغوش گرفتن
-گردشِ روزگار: کنایه از اوضاع و احوال
-روان: در اینجا بهمعنیِ جان. روان و جان گاهی بهجای هم بهکار میروند.
-همه بر دل اندیشه این بُد نخست /که بیند دو چشمم تو را تندرست: بزرگترین فکروخیال و نگرانیِ من این بود که تو را تندرست ببینم.
-مرا گر به خواب این نمودی روان، / همانا سرِ پیر گشتی جوان: (پیران با خدا میگوید که) اگر روان/جانِ سیاوش را به من داده بودی این جانِ پیرِ من جوان میشد.
-از این روی آب: این سوی جیحون، که کشورِ توران است.
-پیوسته: خویشاوند
-گوشوار: گوشواره، یا گوشبهفرمان
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim
خار و میخك - قسمت ۲۳.mp3
10.73M
🎙#روایت_شب|جرقۀ مقاومت
🔸با تشدید ظلم و ستم رژیم اشغالگر، جوانان فلسطینی دست به اسلحه میبرند...
🖼قسمت بیستوسوم کتاب خار و میخک، نوشتۀ شهید یحیی سنوار
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#معرفی_کتاب
📚عنوان: اصول دستور زبان
✍نویسنده: ارسلان گلفام
ناشر: سازمان سمت
زبان به عنوان بخشی از ساختار ذهنی و روان شناختی انسان که برای او امکان مقوله بندی جهان و موجودات آن را فراهم می سازد و همچنین به عنوان ابزاری کارامد برای ایجاد ارتباط با انسانهای دیگر، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
درواقع سخن گفتن یکی از فعالیتهای طبیعی همه انسانهاست. از آنجا که انجام دادن این فعالیت مبتنی بر پیروی از الگوها و ساختارهای مشخص هر زبان است، می توان از اصولی سخن به میان آورد که در زبان جاری اند و از کنار هم قرار گرفتن این الگوها و ساختارها نظامی شکل می گیرد که دستور زبان نامیده می شود. در این کتاب نگارنده تلاش خواهد کرد تصویری از اصول حاکم بر دستور زبان را به خواننده عرضه کند.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
📝هنگامی که زمین را می پوشاند برای جمع آوری آب باران ساخته شده است و در دیوار جنوبی دری است که به مستراحی می رود که هرکس باید وضو بگیرد به آنجا می رود و آن را تجدید می کند از مسجد خارج می شود تا وضو بگیرد، زیرا بزرگ ترین مسجد در صورت گذراندن نماز از دست می دهد و تمام سقف ها با سرب پوشانده شده و در آن سوراخ شده است. زمین مسجد حوض ها و آب انبارهای زیادی دارد یک سنگ هر چقدر هم که ببارد بیرون از حوضچه ها نمی رود و هدر نمی رود. مردم و ناودان های سربی وجود دارد که آب از زیر آن به داخل طشت های سنگی فرو می رود، به طوری که آب از آن ها بیرون می آید و بدون آلودگی و کپک زدن در بین آنها می ریزد .
از شهر یک آب انبار بزرگ وجود دارد که آب از کوه پایین می آید و در آن جمع می شود و با کانالی آن را به مسجد شهر وصل می کنند که در آن همه خانه ها حوض هایی برای جمع آوری آب باران وجود دارد چون آب دیگری در آنجا نیست و هر کس آب را روی پشت بام خانه خود جمع می کند، آب باران همان چیزی است که در حمام و جاهای دیگر استفاده می شود و حوض های مسجد اصلاً نیازی به ساخت و ساز ندارند. اگر شکاف یا سوراخی در آنها ایجاد شود، باید محکم ترمیم شوند تا خراب نشوند. قسمت فوقانی آنها به صورت تنور ساخته شده بود و روی هر طشتی روکشی سنگی قرار داشت تا چیزی در آن نیفتد، آب این شهر از هر آب شیرین تر و پاکیزه تر است و ناودان ها ادامه دارد دو سه روز آب بریزیم، حتی اگر کم باشد، تا هوا صاف شود و آثار بد آن از بین برود، و سپس باران شروع شود، من گفتم که شهر اورشلیم بر فراز کوهی واقع شده است زمین مسطح نیست، بیرون از مسجد، دیوارش هموار است و هر جا که زمین باشد بالا دیوار کوتاه شده و در قسمتهای پایین محلههای شهر درهای مسجد را چنان باز میکردند که گویی طاقی است که به صحن آن منتهی میشود و از جمله این درها دری به نام دروازه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است. بر او و در کنار قبله است، یعنی در جنوب آن چنان ساخته شده است که عرض آن ده ذراع است و ارتفاع آن بر حسب مکان، چنانکه در جای پنج است. ذراع یعنی سقف این راهرو و جاهای دیگر بیست متر ارتفاع دارد و قسمت مسقف مسجد الاقصی ساخته شده است.
بالای این راهرو ایمن است به طوری که امکان دارد ساختمانی به این عظمت بالای آن ساخته شود در ساخت آن اصلاً از سنگ هایی استفاده شده است و از آنها استفاده کن سلیمان بن داوود علیه السلام آن را بنا کرد و پیامبر ما صلی الله علیه و آله در آن شب وارد مسجد شد معراج این در کنار جاده مکه است که بر دیوار نزدیک این در نقش بسته است آنجا نشسته و سپر را روی شانه اش قرار داده و پشتش را تکیه داده است. به دیوار و این کتیبه سپر است و در دروازه مسجد راهروی جدید است که دارای دری با دو برگ است ارتفاع دیوار از بیرون تقریباً پنجاه ذراع بوده است برای اینکه ساکنان منطقه مجاور این طرف مسجد از آن وارد شوند تا وقتی می خواهند وارد آن شوند به منطقه دیگری مراجعه نکنند سنگی به ارتفاع پانزده ذراع و عرض آن چهار ذراع در مسجد سنگی بزرگتر از آن نیست و در ارتفاع سی یا چهل ذراع از زمین سنگهای زیادی وجود دارد که اندازه آن به چهار ذراع می رسد. و یا در عرض مسجد یک در شرقی است به نام باب العین وقتی از سراشیبی فرود آمدند که در آن چشمه سیلوان بود می گویند دری است که خداوند متعال به بنی اسرائیل دستور داد که از آن وارد مسجد شوند، چنانکه خداوند متعال می فرماید: گناهان شما را می بخشیم و نیکوکاران را زیاد می کنیم.
#غلط_ننویسیم
#سفر_نامه
🖊@ghalatnanevisim
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
هر که شد بنده عشق تو ز خلق آزاد است
جانم آن لحظه که غمگین تو باشد شاد است
الم و درد تو سرمایه روح و راحت
ستم عشق تو پیرایه عدل و داد است
عشق تو شاه سراپرده ملک ازل است
کانچه فرمود بجان کیش و بجان منقاد است
ز آتش عشق بسوز ای دل و خاک ره شو
زانکه جز شیوه عشق آنچه شنیدی باد است
عمر باقی طلب از عشق که این چند نفس
که بر آنست حیات همه بی بنیاد است
قدر خود را بشناس ای دل و ارزان مفروش
که وجودت شرف کارگه ایجاد است
خسروان خاک رهش تاج سر خود سازند
هر که شیرین مرا شیفته چون فرهاد است
رسم جانبازی عشاق بیاموز حسین
که در این شیوه ترا حسن رخش استاد است
#شعر #حسین_خوارزمی
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
هرروز یک نکتۀ ویرایشی
گاهی برای غیرجاندار فعل جمع میآوریم؛ یعنی زمانیکه به نهاد غیرجاندار، شخصیت انسانی یا حرکت و رفتار انسانی داده شود. به تعبیر دیگر اگر فعل یا صفت جاندار را به غیرجاندار نسبت بدهیم و به غیرجاندار شخصیت بدهیم، در چنین حالتی، برای جمعِ غیرجاندار نیز فعل جمع میآوریم.
🔹ستارهها چشمک میزنند.
🔹برفها در آسمان میرقصند.
#غلط_ننویسیم
#نکته_ویرایشی
🖊@ghalatnanevisim
#نکتههای_دستوری
✍مبتداسازی
مبتداسازی عبارت است از انتقال یکی از اجزای کلام (که در جملههای بینشان جایگاه معمولش در آغاز جمله نیست) به آغاز جمله. مبتداسازی عموماً برای برجسته کردن سازهای بهکار میرود که موضوع اصلی گفتگو است:
◻️«شام را» شما اینجا بمانید.
◻️«گوشت را» بهتره بگویی نخورد.
◻️«امشب را» اینجا باش.
◻️ «علی را» من باعث شدم که خانهاش را نفروشد.
«همسایهٔ ما»، مهمان برایش آمده.
🔴 گاهی در مبتداسازی «را» با فعلی میآید که گذرا نیست. در چنین صورتی «را» نشانهٔ مبتداسازی بهشمار میآید.
✅ طباطبایی، علاءالدین، فرهنگ توصیفی دستور زبان فارسی، چاپ اوّل، تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۹۵، ص ۴۶۷ تا ۴۶۸.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim