eitaa logo
غلط ننویسیم
16.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
173 ویدیو
3 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/v257.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
شاهنامه خوانی 👇👇👇قسمت دویست و سی و چهارم👇👇👇 🖊@ghalatnanevisim
-برافگندن: فرستادن -اندرزمان: در همان زمان، درجا -به‌کردارِ: مانندِ -دمان: شتابنده، نفس‌نفس‌زننده -خیره: به‌بیهوده -تازنان: تازان، شتابان -تیز: تند، به‌سرعت -سراسر: کاملاً (در این‌جا با جزئیات) -فراوان بپیچید و گم کرد راه: (افراسیاب با شنیدنِ پیشنهادِ سیاوش) از درد و غم به خود پیچید و از راهِ درست (پذیرفتنِ آن پیشنهاد) بیرون رفت (که البته بعد به راه می‌آید). -انجمن: سران، بزرگان -سربه‌سر: کاملاً، پاک -خلعت: جامه‌ی پیشکش از سویِ شاه یا بزرگان. در اصل از خلع می‌آید که یعنی لباسِ کهنه از تنِ کسی بیرون کردن و لباسِ تازه‌ی فاخر بر تنِ او کردن -فروهشتن: پایین کشیدن -روان از اندیشه کوتاه شدن: نگرانی از دل رفتن، آسودن -چو گَرد: شتابان -یاد کردن: گفتن -راست شدن: به‌سامان شدن -سیمین: نقره‌ای -چو کرسیوز آن خلعتِ شاه دید / تو گفتی مگر بر زمین ماه دید: کرسیوز خلعتِ شاه را به‌اندازه‌ی ماه پرارج و زیبا دید، یا: از خوشحالی ماه را کنارِ خود بر زمین دید. -آفرین: ستایش -زمین برنَوَردیدن: زمین را چنان به‌شتاب طی کردن که گویی زمین زیرِ پا در هم می‌پیچد. -بیاویخته از برِ عاج٘ تاج: بالای تختِ ساخته از عاج، تاجِ سیاوش آویخته بود. به‌دلیلِ سنگینیِ تاج، شاه آن را بر سر نمی‌گذاشته، بل‌که تاج از سقف آویخته بوده و وقتی شاه می‌نشسته با سرِ او مماس می‌شده و به‌این‌ترتیب وزنِ تاج بر سرِ شاه نبوده. -چرب‌گوی: خوش‌سخن، چرب‌زبان -رنگ‌وبوی: جلوه، آب‌ورنگ -ز لشکر همی‌جُست گُردی سوار / که با او بسازد دَمِ شهریار: از میانِ لشگریان پیِ پیدا کردنِ سواری تیزپا بود که زبانِ صحبت با کاوس را بلد باشد. -کزین در که یارد گشادن دهن؟: چه کسی می‌تواند در این‌باره با کاوس صحبت کند؟ -ز تیزی نه کاهد، نه هرگز فزود: خشمِ (کاوس) کم‌وزیاد نمی‌شود و همیشگی‌ست. -زمین بُریدن: طیِّ راه کردن (به‌شتاب) -حدیثِ فرستادگان باد گشت: نگرانیِ (سیاوش و رستم) درباره‌ی این که چه کسی را به‌عنوانِ پیک پیشِ کاوس بفرستند، برطرف شد. یا: صحبتِ (سیاوش با رستم) درباره‌ی موضوعِ صلح و فرستادنِ گروگان‌ها، تمام شد. 🖊@ghalatnanevisim
خار و میخك - قسمت ۱۴.mp3
9.95M
🎙| از اردوگاه تا دانشگاه 🖼قسمت چهاردهم کتاب خار و میخک، نوشتۀ شهید یحیی سنوار 🖊@ghalatnanevisim
خار و میخك - قسمت ۱۴.mp3
9.95M
🎙| از اردوگاه تا دانشگاه 🖼قسمت چهاردهم کتاب خار و میخک، نوشتۀ شهید یحیی سنوار 🖊@ghalatnanevisim
📚عنوان: فرهنگ توصیفی دستور زبان فارسی ✍نویسنده: علاءالدین طباطبایی ناشر: مجموعه فرهنگ های فارسی موضوع این فرهنگ دستور زبان فارسی است. دستور زبان در اصطلاح زبان شناسان شامل ساخت واژه و نحو و واج شناسی و معنی شناسی می شود. اما از دیدگاه سنتی تر  دستور تنها شامل ساخت واژه و نحو است (نک. روبینز، 1991، ص 771) و ما در این فرهنگ همین معنا را مد نظر بر واج شناسی، و در موارد بسیار اندکی معنی شناسی، را تنها تا حدی آورده ایم که در ساخت واژه و نحو به کار می آیند. 🖊@ghalatnanevisim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏▪️ اگر دلمان گرفت ....!!! 🔸 برگرفته از جلسه "پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) مجرای رحمتِ دنیا و آخرت" حجت‌الاسلام حامد کاشانی 🖊@ghalatnanevisim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نه فقط عرش حصیر قدم فاطمه است علت خلق دوعالم علم فاطمه است ما به اعمال کم خویش به جایی نرسیم هرچه دادند به ما از کرم فاطمه است ذکر یافاطمه نقش است به سربند علی یاعلی ذکر دم‌وبازدم فاطمه است به دفاع از ولی و شان ولایت برخاست خطبه‌ی فاطمه تیغ دودم فاطمه است روی این نام همه اهل‌کرم حساسند استجابت به خدا در قسم فاطمه است دیگر از آتش دوزخ چه هراسی داریم؟ تا امان‌نامه‌ی ما با قلم فاطمه است ظاهرا خلوت‌وخاکی‌ست، ولی در باطن دل هرشیعه ضریح حرم فاطمه است پسر فاطمه یک‌روز می‌آید از راه ای خوش آن روز که پایان غم فاطمه است 🖊@ghalatnanevisim
شکّرشکن شوند همه طوطیان هند «زین قند پارسی» که به بنگاله می‌رود حافظ گذار/ گزار بخش چهارم ۱) یکی به‌معنای «به‌جا آوردن» یا «ادا کردن» یا بر طبق کاربست معاصران، «اجرا کردن» و «انجام دادن». مثلا نماز گزاردن یعنی «ادا کردن نماز». بنابراین، باید نوشت: نمازگزار و نه نمازگذار؛ یا وام گزاردن یعنی «ادا کردن وام». بنابراین، وام‌گزار صحیح است و نه وام‌گذار و نیز حج‌گزار صحیح است؛ یعنی «انجام‌دهنده مناسک حج» و نه حج‌گذار. همچنین باید نوشت: خراج‌گزار، سپاس‌گزار، خدمت‌گزار، حق‌گزار، پاسخ‌گزار، مدح‌گزار، سنت‌گزار (به‌معنای «به‌جای‌آورندۀ سنت» و مقصود از آن «به‌جا آورندۀ نماز نافله» است) و جز این‌ها. از همین معناست که ترکیب کارگزار، یعنی «انجام‌دهنده و اجراکنندۀ کار» ساخته شده است. ترکیب پیغام‌گزار را می‌توان دو گونه تفسیر کرد: «کسی که پیغام را ادا می‌کند» یا «کسی که پیغام را بازگو می‌کند» (در صورت اخیر، معنای دوم گزاردن منظور است) ادامه دارد... 🖊@ghalatnanevisim
✍ ابهام‌زدایی یکی از اشکالات مهم، ابهام‌هایی است که در زبان طبیعی وجود دارد. ما معمولاً این ابهام‌ها را با توجه به سیاق عبارت یا فحوای کلام و با استفاده از اطلاعات خودمان از موضوع مورد بحث و شناخت جهان خارج برطرف می‌کنیم. ◻️ابهام‌ها در همهٔ سطوح زبان ظاهر می‌شوند. در زیر به موارد مهم اشاره می‌کنیم. 1⃣ ابهام ساختاری 2⃣ ابهام واژگانی 3⃣ ابهام در مرجع ضمیر 4⃣ ابهام‌زدایی از خط ◽️ابهام واژگانی ابهام واژگانی از معانی متفاوت یک کلمه ناشی می‌شود. مثلاً عبارت اسمی «زن خیاط» مبهم است و ابهام آن از دو معنی مختلف کلمهٔ «زن» سرچشمه می‌گیرد. یک تعبیر جمله عبارت است از «زنی که شوهر او خیاط است» و تعبیر دیگر آن «زنی که شغل او خیاطی است». ✅ محمدرضا باطنی، پیرامون زبان و زبان‌شناسی، چاپ چهارم، تهران: آگه، ۱۳۹۳، ص ۲۹ – ۳۰. 🖊@ghalatnanevisim
Gizmiz.mp3
2.9M
مداحی و مرثیه شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) 🎤حاج محمود کریمی 🖊@ghalatnanevisim
   🔸 پرسش هنوز گاهی برای جای استفاده از «برایند» و «فرایند» شک می‌کنم. اگر ممکنه توضیحی بدهید. 🔹 پاسخ «برآیند» به‌معنای «نتیجه» است و زمانی به‌کار می‌رود که می‌خواهیم از نتیجه یک کار حرف بزنیم: 👈موفقیت امروز شما برآیند تلاش‌ و برنامه‌ریزی شماست. «فرایند» مجموعه‌ای از  تلاش و فعالیتی است که به نتیجه و دستاوردی منجر می‌شود.: 👈 فرایند تهیه این محصول، می‌تواند الگویی برای دیگر تولیدات باشد. نکته👇 به تفاوت نگارش «برآیند» با «فرایند» دقت کنیم. علیرضا حیدری 🖊@ghalatnanevisim
📌شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها ▪️ حضرت فاطمه (علیها السلام) دختر پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) و همسر امام علی (علیه السلام) به فرموده پدر بزرگوارش برترین زنان عالم و یکی از افراد مورد نظر آیه تطهیر است. ایشان در سال پنجم بعثت، در مكه ديده به جهان گشود و بعد از هجرت به مدینه با پسر عمويش امام علی (ع) ازدواج کرد. ▪️ فاطمه(ع) بزرگترین پشتیبان ولایت بود و لحظه‌ای از دفاع از حق امامت و جانشینی حضرت علی(ع)، از پای ننشست. غاصبان ولایت، به خوبی متوجه جایگاه او بودند و بارها از زبان پیامبر توصیه به تکریم بانوی دو عالم را شنیده بودند، اما با این حال عدالتخواهی او را هیچ‌‌گاه نپذیرفتند و درب منزل او را به آتش کشیدند. ▪️درباره تاريخ شهادت وی، برخی مورخان معتقدند كه ۷۵ روز پس از شهادت پيامبر(ص) و برخی ديگر معتقدند ۹۵ روز بعد، به وقوع پیوسته است. لذا شیعیان، ۱۳ جمادی الاول و ۳جمادی الثانی را به عزاداری می‌پردازند. ▪️بر اثر صدمات وارده توسط مشاور خلیفه وقت و نیروهای تحت امر او که در حین حادثه خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها اتفاق افتاد، و موجب شکستگی پهلو و سقط جنین ایشان شد، دخت گرامی رسول مکرم اسلام بنا به روایات ۹۵ روز در سوم جمادی الثانی سال ۱۱ ه.ق در مدینه به شهادت رسیدند. ▪️منابع تاریخی اولیه، خاکسپاری حضرت صدیقه طاهره سلام‌الله‌علیها را بنا بر وصیت خود ایشان، شبانه، مخفیانه و بدون حضور رؤسای وقت جامعه می‌دانند که این موضوع علاوه بر جنبه اعتراضی، در تمام طول تاریخ، محل تاملی برای همگان نسبت به این واقعه بوده است. 🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "ســاده و روان" 📚 باب هشتم : در آداب صحبت 🌺 آداب ۱۱ 💫 دشمن ضعیفی که در مقام دوست نمایان می شود نیتی جز ضربه زدن در زمان مناسب را در سر ندارد. همچنان که عده ای بر این باورند که به صداقت دوستان هم نمی توان اعتماد کرد چه برسد به چاپلوسی دشمنان و هر کس دشمنی ضعیف را حقیر تصور کند مثل این است که بگوید آتش کوچک هیچ اثر و قدرتی ندارد. 🔸امروز بکش چو می‌توان کشت 🔹کاتش چو بلند شد جهان سوخت 🔸مگذار که زه کند کمان را 🔹دشمن که به تیر می‌توان دوخت (۱) ۱_ اکنون که آتش بسیار اندک و ناچیز است آن را خاموش کن، چون زمانی که شعله ور گردد دیگر توان مهار کردن آن را نداری و باعث ویرانی می شود. پس دشمن را قبل از آنکه فرصت مبارزه کردن پیدا کند، با توانی که داری از صحنه بیرون کن. 🖊@ghalatnanevisim
✅ ... چه زمانی آغاز می شه؟ ❌ عذرمیخوام بحث درباره ازمون عملکردی چ زمانی اغاز میشه 🖊@ghalatnanevisim
شاهنامه خوانی 👇👇👇قسمت دویست و سی و پنجم👇👇👇 🖊@ghalatnanevisim
دیدیم که پس از ماجراهایی که بینِ سیاوش و سودابه پیش آمد، سیاوش برای اثباتِ بی‌گناهیِ خود در آتش رفت و به‌سلامت از آن درآمد و به‌این‌ترتیب کاوس دانست سودابه مقصر بوده و خواست او را بکُشد اما با وساطتِ سیاوش از گناهِ او درگذشت و دوباره با او به مهر آمد. در این اوضاع افراسیاب به جنگِ ایرانیان آمد و سیاوش داوطلب شد که به جنگِ او برود تا از حرف‌وحدیثِ سودابه دور شود و نیز پهلوانی‌اش را اثبات کند. کاوس رستم را همراهِ او کرد. در جنگ ایرانیان برتر بودند و کرسیوز برادرِ افراسیاب که در جبهه‌ی مُقدم بود نامه‌ای به افراسیاب نوشت و درخواستِ کمک کرد. سیاوش هم از بلخ نامه‌ای به کاوس نوشت که تا مرزِ جیحون را پس گرفته‌ است و اگر شاه دستور دهد به خاکِ توران وارد شود. کاوس گفت که او کاری نکند و منتظر بماند که افراسیاب حمله کند. در اردوگاهِ توران کرسیوز خود پیشِ افراسیاب رسید و از دلیریِ ایرانیان گفت. افراسیاب بر او خشم گرفت و دلِ ایرانیان را دوباره به جنگ گرم کرد اما شب خود در خواب دید که سپاهش شکست خورده، سراپرده‌ا‌ش سرنگون شده و خودش را دست‌بسته پیشِ کاوس برده‌اند و کاوس او را با شمشیر به دو نیم کرده. خوابگزاران با ترس گفتند سپاهِ ایران به‌سرداریِ شاهزاده‌ای جوان حمله خواهد کرد و تورانیان را نابود خواهد کرد. حتی اگر خودِ آن شاهزاده هم کشته شود، کین‌خواهانش افراسیاب را خواهند کشت. افراسیاب ناراحت شد و تصمیم به صلح گرفت. کرسیوز را با هدایای بسیار به اردوگاهِ ایرانیان فرستاد و پیشنهادِ صلح داد. سیاوش با رستم مشورت کرد و تصمیمش قطعی شد که برای این که افراسیاب بعد از صلح پیمان‌شکنی نکند، صد گروگان از خویشاوندانِ او را گروگان پیشِ خود نگه دارند. افراسیاب هم ناچار پذیرفت و گروگان‌ها را طبقِ سیاهه‌ی ارسالیِ رستم با هدیه‌های بیشتر پیشِ سیاوش فرستاد و سپاهِ باقی‌مانده‌اش را نیز از ایران بیرون کشید. سیاوش نامه‌ای به پدر نوشت و گزارشِ ماجرا کرد اما از خشمِ کاوس دیدند کسی جز رستم نمی‌تواند نامه‌بر باشد. در ادامه می‌شنویم که سیاوش به پدر چه می‌نویسد و کاوسِ همیشه‌خشمگین چه خواهد گفت. 🖊@ghalatnanevisim
4_5987603749755945762.mp3
957.5K
(بخش ۱۱۶) (بخش ۳۲) گفتار اندر نامه نبشتنِ سیاوخش به نزدیکِ کَی‌کاوس 🖊@ghalatnanevisim
📚عنوان: فعل و گروه فعلی و تحول آن در زبان فارسی ✍نویسنده: خسرو فرشیدورد ناشر: انتشارات سروش کتاب حاضر مجموعۀ مقالات چاپ شده و چاپ نشده ای از مرحوم دکتر فرشیدورد دربارۀ «فعل» است که اکنون به صورت کتابی مستقل چاپ می شود. کلیاتی دربارۀ زبان، زبان شناسی و دستور زبان؛ کلیاتی دربارۀ دستور زبان فارسی؛ گفتارهایی دربارۀ فعل و گروه فعلی؛ کلیاتی دربارۀ تحوّل فعل در فارسی دری؛ گفتارهایی دربارۀ فعل و تحول آن؛ و کلیاتی دربارۀ فعل های مرکب و گروه های فعلی ترجمه ای معاصر، از جمله فصول این کتاب اند. فرشیدورد راه رهایی از معضلات زبان فارسی و رفع موانع پیشرفت این زبان را پخش و رواج خط صحیح و زبان و شعر فصیح امروز از راه کتاب های درسی و سپس بالا بردن سطح نگارش دانش آموزان و روزنامه نویسان و گویندگان صداوسیما و مردم به طور عام، می دانست و در کتاب هایش، و از جمله در این کتاب به این هدف توجه داده است. 🖊@ghalatnanevisim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دل خیمه غم بر آتش تاب زده ست خونابه ز دیدگان ره خواب زده ست این تعبیه بین که دل برون آورده ست وین رنگ نگر که دیده بر آب زده ست 🖊@ghalatnanevisim
گذار/ گزار بخش پایانی ۲) معنای دوم گزاردن «برگرداندن از زبانی به زبان دیگر یا از بیانی به بیان دیگر یا، به تعبیر این زمان، از نظامی (سیستمی) به نظام دیگر» است. بنابراین، مترادف است با «ترجمه‌کردن» (گزارنده و گزارش به معنای «مترجم» و «ترجمه» بوده است) یا «تعبیر کردن» و «شرح دادن» (خواب‌گزاری یعنی «تعبیر خواب» و خواب‌گزار). 🖊@ghalatnanevisim
✍ اقسام و معانی «را» در دستور زبان فارسی خطیب رهبر (کتاب حروف اضافه و ربط) 1⃣ اختصاص: منت خدای را عزوجل 2⃣ استعانت و واسطه: عشق را گاهی نوازش باشد 3⃣ تعلیل: چو جان را بکوشیم و جنگ آوریم. 4⃣ توضیح: چیره‌دستی را عطارد و تیزپایی را قمر 5⃣ مترادف از: قاضی همدان را حکایت کنند که 6⃣ مترادف به: مدت حبس او... سبب قربت ابونصر پارسی را هشت سال بود. 7⃣ مترادف بای قسم: خدا را در دل اندازش که بر مجنون گذار آرد 8⃣ مترادف با: میان طشت پر آتش شکنجه را خوش باش 9⃣ مترادف بر: چو بنهاد دل کینه و جنگ را 0⃣1⃣ مترادف تا: یک ماه را به صلاح آمد و صحت یافت 1⃣1⃣ مترادف در: مرگ را سر همه فرو کردند 2⃣1⃣ مترادف درباره: فرمان چنان بود علی را که باید که اولیاء و حشم... را گسیل کند 3⃣1⃣ مترادف در برابر: محنت را هیچ چیزی چون صبر نیست 4⃣1⃣ مترادف نزد، پیش: گفت ما را معهود نبوده است 5⃣1⃣ موافقت و مطابقت: پس هر چه پیشت آید گردن بنه قضا را 6⃣1⃣ نشان مضاف‌الیهی: کان سوخته را جان شد و آواز نیامد 7⃣1⃣ نشان مفعولی (صریح و غیرصریح): به چشم نهان بین نهان جهان را، آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد ✅ زهره مشاوری، «یک قسم «را» در جمله‌های مرکّب»، فنون ادبی، سال دوم، شماره ۱، (پیاپی ۲)، بهار و تابستان، ۱۳۸۹، ص ۱۱۱ – ۱۱۸. 🖊@ghalatnanevisim