eitaa logo
گلچین شعر
13.7هزار دنبال‌کننده
709 عکس
254 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
از حادثه لرزند به خود قصرنشینان ما خانه‌به‌دوشان غم سیلاب نداریم @golchine_sher
حک نموده یا حسن بر روی شمشیرش حسین یعنی ای مردم،حسن آقای اهل عالم است @golchine_sher
ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند از گوشهٔ بامی که پریدیم ، پریدیم رم دادن صید خود از آغاز غلط بود حالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم کوی تو که باغ ارم روضهٔ خلد است انگار که دیدیم ندیدیم، ندیدیم سد باغ بهار است و صلای گل و گلشن گر میوهٔ یک باغ نچیدیم ، نچیدیم سرتا به قدم تیغ دعاییم و تو غافل هان واقف دم باش رسیدیم، رسیدیم وحشی سبب دوری و این قسم سخنها آن نیست که ما هم نشنیدیم ، شنیدیم @golchine_sher
..آنقدر درگیرِ آدمهایی که       دوستمان ندارند میشویم .... ..که یادِمان میرود آنهایی  که دوستمان دارند را دریابیم @golchine_sher
قدِ قلم ز غصه و غم چون کمان شده‌ست دفتر به اسم اعظم او خونفشان شده‌ست آن میوه‌ی رسیده‌ی آل نبی، چنین درگیر کوچه کوچه‌ی فصل خزان شده‌ست اینجا برای غربتِ آن آیه‌ی کریم عرش خدای عزوجل نوحه خوان شده‌ست از شرمِ بی وفاییِ دنیا پرست ها خورشید پشت ابر پریشان نهان شده‌ست مهتاب امشب از غم مولای بی کسان در آسمان بی کسی‌اش بی نشان شده‌ست گفتم غریب و آه کشید آسمان شب شد شعله خیز هر نفس بیکران شب گفتم حسن (ع) غبار غمی در دلم نشست شیرازه‌ی زمین و زمان یک به یک گسست گفتم غریب بود چُنان دختر نبی قلب کبوترانِ رها در دلم شکست تنها گذاشتند کسی را که نور بود نفرین به اهل ظلم و چنین مردمان پست می‌گویم از یگانه‌ی میدان، همان که آه ناحق نگفت هیچ و به باطل نداد دست شیری که پا به پای پدر راه فتنه را بر دشمنان‌ و کفر سراسر چو کوه بست دریای جود بود و صفاتش پیمبری در رزمگاه و وقت سخن، چهره حیدری امشب هوای کوچه ما رنگ ماتم است دلهای شیعیان همگی خانه‌ی غم است امشب برای گریه بهانه‌ست دست دل بر پلک هر فرشته‌‌ی سرگشته شبنم است امشب علی (ع) و فاطمه (س) غرقند در عزا یک کهکشان غم است که در جان عالم است رفتی و خاک بعد تو گلگون شده‌ست آه زخمی برای قلب برادر فراهم است از این غم و مصیبت و این دردِ شعله خیز خون هم ببارد اگر این آسمان کم است میبینمش به خانه‌ی خود هم غریب بود همخانه اش حقیر_زنی نانجیب بود میبینمش که مثل علی(ع) سر به چاه داشت هر لحظه از غم دگران بر لب آه داشت قد قامتش شبیه پیمبر شکیل بود در سجده و قنوت، دعا تا پگاه داشت شب زنده دار بود و نجیبانه تا سحر راز و نیاز با شب و با قرص ماه داشت در سایبانِ لطفِ سراسر صفای او مهمان حبیب بود و به آن خانه راه داشت بی خانمان به دست کریمش امید بست آواره زیر سایه‌ی مهرش پناه داشت دنیا که دل به برقِ زر و سکه داده است فردا به احترام حسن (ع) ایستاده است حیران ترین منم که دلم داغدار توست کتمان نمیکنم که دلم بی قرار توست در خواب دیده‌ام که زیارت کنم تو را این گریه های من همگی یادگار توست با هر تپش صدا کنمت ای امام مهر این دل، دل غریبِ من آقا دچار توست دستم نمیرسد به بقیع و کبوتران دستم بگیر شاعره‌ای سخت زار توست تنهاترین منم که غریبم به کوی دوست تنها تو نیستی که جهان دوست دارِ توست روشن ترین ستاره‌ی در آسمان تویی شعرم به نام توست که جان جهان تویی @golchine_sher
مدیونِ همه دار و ندار حسنیم بر سفره ی رزق جیره خوار حسنیم در سینه ی ما سوختگان روز جزا غم نیست چو زیر سایه سار حسنیم @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
تو شاه بیت شعر ناب اهل بیتی در روشنی چون آفتاب اهل بیتی در بیت بیت دفتر شعر خداوند تنها ترین شعر کتاب اهل بیتی ......... خوشبوترین عطر شمیم اهل بیتی بوی دل آرای نسیم اهل بیتی نامت حسن ،حُسنت حسن ،خُلقت حسینی در بین عاشق ها کریم اهل بیتی (ع) @golchine_sher
شأن دعا به واسطه ربنای اوست معراج چشمه ای است که رودش حرای اوست عالم دخیل بند عبای یمانی اش وقتی حسینِ فاطمه تحت كَساى اوست خاك قدوم عرشى او توتياى چشم شرط عروج ، سُرمه گرفتن ز پاى اوست جان نبى عليست ، از اين رو كه مرتضى شرح زلال اَنْفُسَناى دعاى اوست نور اذان ز اشهد نام محمد است شور اذان ز اشهدِ بر مرتضاى اوست ما از الَست تابع اين خانواده ايم عهدى كه بسته ايم ز لطف و عطاى اوست شق القمر تجلى پيغمبرانه بود اين گوشه اى ز معجزه دست هاى اوست جنت همان نگاه محمد به قلب ماست او باب رحمت است كه عالم گداى اوست @golchine_sher
شرح غم جاودانه اش جانکاه است شب های مدینه بعد او بی ماه است این پاره جگر کریم اهل البیت است این کشته حسن غریب آل الله است (ع) @golchine_sher
در خانه ات غریبه و در کوچه ها غریب هرگز نبوده هیچ کسی در دو جا غریب   نامرد بود و شیشه ی عمر تورا شکست در خانه ات گذاشت تو را آشنا غریب  می خواستم که نام تو را بر لب آورم دستی ولی گذاشت ردیف مرا: غریب از تو گدا رسید به دولت ولی دریغ در ملک خویشتن، شدی ای پیشوا غریب بودند آشنا همه در کوچه با شما ماندی کنار مادر خود، پس چرا غریب؟   دستان سنگ خورد به آیینه، خرد شد افتاد مادرت به زمین بی هوا ، غریب   دیدم مدینه را شدم از اشک،آبشار ریحانه بود پیش رسول خدا غریب در باغ مصطفی،گل تو خاک می خورد پیچیده است عطر تو در این فضا غریب  پرپر شدی و تشت،تو را در بغل گرفت مادر به گریه گفت عزیزم: بیا غریب! نه گنبدی، نه صحن و سرایی، نه زائری مثل بقیع هست مگر کربلا غریب؟ صبح دوشنبه، قبل سلام علی الحسین گویم تو را به گریه، سلام علی غریب  (ع) @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای کریمی که گُل سرسبد مولایی در کرامت چقَدَر مثل خود زهرایی سرفرازم به گدایی ز درت شاه کریم  چون تو در بخشش بی منت خود دریایی هر زمان دست تمنا ونیاز آوردم دست خالی که نرفتم ، بخدا آقائی نشد اینجا که شوم زائر کویت اما تو پناهم بده در برزخ و آن تنهایی نام نیکوی تو با وصفِ جمیل آمده است تو  شه ِ حُسن و سخایی و  چه بی همتایی @golchine_sher
اگر می‌آمدی ایران تو مرقد داشتی حتماً به جز گلدسته و نقاره گنبد داشتی حتماً شمال شرق ایران یا جنوب غرب یا مرکز تو هم در بخشی از این خاک، مشهد داشتی حتماً کنار مضجعت در آخرش با شوق با فریاد پس از صل علیٰ،آل محمد داشتی حتماً کسی با کفشهایش در حریم تو نمی‌آمد به دور مرقدت از صحن‌ها حد داشتی حتماً «مُؤَیِّد» داشتی در مشهدت با شعرهای ناب و در کل زمین کلی مُؤَیَّد داشتی حتماً اگر می‌آمدی ایران شبیه حیدر کرار تو هم بین اذان یک جفت اَشْهَد داشتی حتماً همیشه سمت بابُ الْقاسمت غوغای زائر بود خودت هم از همانجا رفت و آمد داشتی حتماً @golchine_sher
کاش می شد آدمی راه ولا را می شناخت پیش از آن که فرق بین دست و پا را می شناخت مانده ام حتی من از شکل تجسم کردنش وضع دنیا را اگر ، اسلام ما را می شناخت گر نبودی مانده ام که عاجزی مانند من با کدامین معجزه باید خدا را می شناخت هم نشینی با شما عزت به خاک و سنگ داد ور نه دنیا از کجا غار حرا را می شناخت سجده می کرد از ادب بر هر چه آدم زاده ای روز آغازین اگر شیطان شما را می شناخت حال مردم را که می بینم به لب دارم سخن کاش دنیا دین پاک مصطفی (ص) را می شناخت پی به مظلومیّت آل عبا می برد خلق گر به قدر جرعه ای کربُ بلا را می شناخت @golchine_sher
آسمان غرق تمناست خدا می داند گنبدش گنبد خضراست خدا می داند گفت پیغمبر اسلام(ص) رضا(ع) مثل من است خواهرش ثانی زهر است خدا می داند حوض فیروزه ای و آبی سقا خانه کوثر حضرت زهر است خدا می داند برطرف می شود اینجا غم تو ای سائل این سخن گفته موسی ست خدا می داند دست بر گیر به دامان کریمانه‌ی او لطف او شاخه طوبی ست خدا می داند کودک و پیر و جوان، عاشق و دلداده او کرمش شامل دنیاست خدا می داند هر که در طوس زیارت کند این آقا را جای او جنت اعلا ست خدا می داند @golchine_sher
فدای جود کسی که هرآنچه را بخشید فقط به خاطر خشنودی خدا بخشید از ابتدا پدرش فکر ما گداها بود که سفره‌ی کرمش را به مجتبی بخشید غریب بود اگرچه گدا فراوان داشت کریم بود، بدون سر و صدا بخشید کریم کار ندارد به اسم و رسم کسی غریبه را چه بسا بیش از آشنا بخشید ملامتش نکنید آنکه را مدینه نرفت مدینه زائر خود را به کربلا بخشید گمان کنم که دگر مادری زمین نخورد خدا فقط به حسن اینچنین بلا بخشید گمان دیگرم این است لحظه‌ی آخر به غیر قاتل مادر بقیه را بخشید... @golchine_sher
طشتی ازخون شده لبریز و جگر می سوزد نالہ ها دارد و از زهــر و شرر می سوزد دلش ازغربت این خانہ بہ تنگ آمده است حسن عمریست کہ از"دیدن در" می سوزد @golchine_sher
پدر حیران شد از بُهت دو چشم بی گناه تو چو زخم کوچه پیدا شد در اندوه نگاه تو و خاک چادر مادر تکاندی و به او گفتی پدر ویران شود بیند  چنین چادر سیاه تو چه دیدی در خم کوچه؟چه در سینه نهان کردی که چون تیری شد آن صحنه و کوچه قتلگاه تو به کوچه راه تو بسته فرار از کوچه ناممکن به جز دیوار آن کوچه نبوده تکیه گاه تو نه قدی و نه بازویی که گیری دست نامردش یکی ای کاش می آمد و میشد جان پناه تو و دنیا طور دیگر شد برای روزگار تو خسوف غربتی دارد همیشه روی ماه تو به خون دل سپاهی را فراهم کردی و اما به هم پاشید با  دِرهم  تمامیِّ سپاه تو ‌ غریبانِ همه عالم به خانه مأمنی دارند غریب ابن الغریبی که نشد خانه پناه تو و آخر آید از ره او و طرح بارگاه از او که شیعه آرزو دارد بسازد بارگاه تو ع @golchine_sher
مگـذار کـه آلوده ی دنیـا بشویم کوریـم مدد نمـا کـه بینا بشویم در گوشه ی صحن انقلابت ای کاش ما گـم شده هـا دوباره پیدا بشویم @golchine_sher
بهشتِ عَدْن که غرقِ عبادتش شده است عبایِ سبزِ بلندِ سیادتش شده است جهان به گفته‌ی لولاک اگر که خلق شده فقط به یُمن شکوهِ ولادتش شده است به غیر معجزه از او نمی‌توان دیدن که خرقِ عادت، عمری‌ست عادتش شده است درون کوزه مگر جمع می‌شود دریا؟! عجیب نیست که دنیا زیادتش شده است کسی به فکر گل آلود کردن آب است به بی کرانی کوثر، حسادتش شده است فرشته از دم در، صف کشیده تا ملکوت رسول عشق، زمان عیادتش شده است صدای خنده‌ی مکر از سقیفه می‌آید بسوز دل! که زمان شهادتش شده است... @golchine_sher
تو را در بین خود دیدند و رو به غیر آوردند ببین در مردم دنیا کمال بی نصیبی را @golchine_sher
جَعده با سَم کُشت آقا را ولی باور کنید قبل تر جان حسن در بین کوچه رفته بود @golchine_sher
غریبی آشناتر از حسن نیست ز پا افتاده چون او در وطن نیست! ز بسکه جسمِ او شد ، شرحه شرحه گمان می رفت شاید در کفن نیست! عجین با غم شده نامِ عزیزش از او شادی میانِ انجمن نیست به گلزار شهادت ، بهتر از او گلی روییده در باغِ عدن نیست فغان از مردمِ بیگانه با حق که در دلهایشان جز اهرِمن نیست مدینه شهر پیغمبر پس از او دریغا که به جز بیتُ الحَزن نیست چنان از هر طرف شد تیر باران برای تیر جایی در بدن نیست! خوشم در زندگی مانند ( شایق) مرا در دل به جز عشقِ حسن نیست @golchine_sher
اگرچه گرد نشسته به دامن حرمش ستاره می‌شکفد از غبار هر قدمش نسیم می‌رود از صحن او به سوی بهشت که عطر فاطمه دارد نسیم صبح‌دمش "حسن" کلام بزرگی‌ست، فهم ناقص ما_ چه درک می‌کند از جایگاه محترمش! کسی که دامن او را گرفته می‌داند امید می‌چکد از دست‌های با کرمش به نام فاطمه پیوند خورده نام حسن به داغ فاطمه پیوند خورده است غمش خیال کرده حرم را خراب کرده، بگو: بیا ببین که دل شیعیان شده حرمش... @golchine_sher