eitaa logo
گلچین شعر
13.9هزار دنبال‌کننده
749 عکس
260 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
مادرم بوی مریم می‌داد عطرِ حوّا مادرم بوی گندم می‌داد عطرِ سیب مادرم رفت که برگردد مادرم یک دنیا صداقت داشت مادرم برمی‌گردد. مادرم قبلِ رفتن؛ در باغچهٔ کوچکِ خانهٔ ما عطوفت کاشت مهربانی نشا کرد دانه‌های عشق پاشید. مادرم از گونهٔ دیگر بود. مادرم وقتی لب می‌گشود باد می‌خندید آب بی‌تاب می‌گشت مینا همه گوش می‌شد نسرین می‌رقصید و وقتی به نماز می‌ایستاد ستاره ، سجده می‌کرد با او سادگی را نجابت ، نجوا می‌کرد پاکی را و پرستو، پرواز را از او می‌آموخت. مادرم باران بود بارشِ ملایمِ شفقت؛ طراوت داشت از کلامش عشق می‌بارید جاری بود در چشمه سارِ جان غم را از سینه می‌شست دل را شکوفا می‌کرد و ریشه‌های تشنه را سیراب. مادرم ماه را به بازی می‌گرفت آفتاب را نوازش می‌نمود شب را به مهمانی نور می‌برد و شکوفه را پُر از شبنمِ شوق می‌کرد. مادرم رفت که برگردد مادرم جز راست نگفت مادرم برمی‌گردد. من اینجا ایستاده‌ام تا فردا ، تا همیشه می‌آید می‌دانم مادرم صداقت داشت مادرم جز راست نگفت مادرم رفت که برگردد مادرم برمی‌گردد. @golchine_sher
برعکسِ روزگارِ من، احوالِ من خوش‌است وقتی دلم به بختِ «تو را داشتن» خوش‌است شادم به شادی تو، چه کارم به روزگار؟ هر چند روزگار به آزار من خوش‌است در من _دریغ_ هیچ به جز درد و داغ نیست با تو همین که غافلم از خویشتن، خوش‌است تنها نه من به سِحرِ سلام تو سرخوشم حالِ هر آن‌که با تو شود هم‌سخن، خوش‌است این چار حرفِ ساده، همین نامِ کوچکم وقتی شنیده می‌شود از آن دهن، خوش‌است باری، نشسته‌ام به مرورِ خیالِ تو آری! دلِ غریب، به یادِ وطن خوش‌است! @golchine_sher
درمیان سایه ها تنهای تنها با خودش... هی قدم زد زیر باران نیمه شبها با خودش مثل طفل بی کس و کاری که بازی میکند در میان بچه های کوچه اما با خودش کنج کافه روی میزش باز فنجان ها دوتاست درد را سر میکشد هر روز اینجا با خودش هیچ کس هم صحبت تنهایی دریا نشد موج مُرد و ابر رفت و ماند دریا باخودش...!! . رفته اما خانه هر لحظه مرورش میکند برده حتی خاطر آیینه ها را با خودش!! @golchine_sher
چیزی که از من خواستی، جز دل بریدن نیست چیزی مخواه از من که در اندازه‌ی من نیست… دنبال آرامش مگرد ای رود سرگردان چیزی که در دریا نباشد در تو قطعا نیست گاهی برای گریه کردن بس که تنهایی جایی برایت بهتر از آغوش دشمن نیست… پیراهنم روزی گواهی می‌دهد پاکم ای عشق! خیلی وقت‌ها پاکی به دامن نیست در عشق باید پر تحمل بود و دوراندیش پروانه گشتن چاره‌اش جز پیله کردن نیست @golchine_sher
تا ابرهای ناگهانی قسمت من شد توفانِ بی نام و نشانی قسمت من شد یادم نرفته ابرها رنگ محبت داشت در عمق جانم مهربانی قسمت من شد خواب و خیال دردهای فصل تنهایی مثل شهابی هر زمانی قسمت من شد شب هایمان در حسرت و افسوس و ماتم ماند اینگونه اندوه جهانی قسمت من شد چشمم دوباره در شلوغی های شب جا ماند آن وقت باران نهانی قسمت من شد تنهاییت دل می رباید از خدا حتی دیدم که رویا ناگهانی قسمت من شد یعنی کنار این همه تنهایی بسیار دلتنگی صاحب زمانی قسمت من شد @golchine_sher
مامور هوافضای چشمت هستم درگیر برو بیای چشمت هستم برگشتم اگر به زندگی دیگر بار مدیون اَبَر دوای چشمت هستم @golchine_sher
امشب غزل! مرا به هوایی دگر ببر تا هر کجا که می‌بردت بال و پر ببر تا ناکجا ببر که هنوزم نبرده‌ای این بارم از زمین و زمان دورتر ببر اینجا برای گم شدن از خویش کوچک است جایی که گم شوم دگر از هر نظر ببر آرامشی دوباره مرا رنج می‌دهد مگذار در عذابم و سوی خطر ببر دارد دهان زخم دلم بسته می‌شود بازش به میهمانی آن نیشتر ببر خود را غزل، به بال تو دیگر سپرده‌ام هرجا که دوست داری‌ام امشب ببر ببر @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨ Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
▫️ رباعی صبح آمده اسباب نشاط آورده یک عالمه خیر و برکات آورده تا زنده کند روح درختان ، باران از ابر کَرم آب حیات آورده @golchine_sher
دل به آنکس که تو را آینه بشکست مده چون بزرگت شِمُرَد، قافیه از دست مده تو که از ساغر و از ساقی  و مِی بی خبری اختیارت به کف ساقیِ سرمست مده عاشقی، درسفر عشق اگر با تو نشست باده برعاشق آواره گناهست مده یار هرچند که دلداده  و مجذوب تو شد دست دل را به کف دلبر تردست مده تا که ثابت نشود بر تو وفاداری یار بوسه یِ خویش به پیغام و به پیوست مده ریشه  و اصل  و نسب حاصل ارزشمندیست مفت این گوهر نایاب خود از دست مده چون شکفته ،گلی از گلشن رخسار تو چید غنچه درباغ تو یعنی که گران است مده @golchine_sher
دیوانه نبودی، نه به اندازه‌ی کافی! هر شب ننشستی که خیالات ببافی بی‌حدّیِ غم، شوق رسیدن به تو را برد هرگز نشود اشک به دیدار تلافی بعد از تو نفهمید کسی عمق غمم را من ماندم و یک سینه پر از حرف اضافی من ماندم و یک حسرت و یک قصّه‌ی کوتاه من ماندم و یک خنده و یک گریه و یک آه فرق است میان من و تو، ساده بگویم من بنده‌ی مضمونم و تو بند قوافی... @golchine_sher
دو تن همیشه بیشتر از بانکها هوای پدرم را داشتند جوراب مادرم ... فرش اتاقمان ... @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چشمش سکوت بود و خودش راز اسکلت انگار خسته بود از آغاز اسکلت پر بود ازصدا و دهن قصه ای نداشت میخواست تا کمی بزند ساز اسکلت زندان تنگ بودن خود را شکسته بود اما نداشت فرصت پرواز اسکلت دو تیله بود چشم- بهار آبی اش فقط مثل دو رود سبزپر اعجاز اسکلت دستش به روی زانوی خود خشک مانده بود گفتم چقدر خسته شده باز اسکلت شطرنج را به بازی خود خیره کرد و شاه شد مات خیره مانده به سرباز اسکلت چشمش رسید سمت من و گفت شعر را در قلک تو کرده پس انداز سکلت خندید و باز مثل مترسک غروب شد من ماندم و خیال غزلساز اسکلت @golchine_sher
تا امروز از تو نوشتم امشب از عشقت انصراف می‌دهم سخت است دوست داشتن تو خسته‌ام... می‌خواهم کمی استراحت کنم شاید فردا دوباره عاشقت شدم! @golchine_sher
دلا ز معرکه ی محنت و بلا مگریز چو گردباد به هم پیچ و چون صبا مگریز توراست معجزه در کف ز ساحران مهراس عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز تو موج غیرت و عزمی ز بحر بیم مدار حذر ز غرش طوفان مکن زجا مگریز ز سست عهدی ایام دلشکسته مشو نشانه باش چو پرچم ز بادها مگریز چو صخره باش و مکن تکیه جز به دامن کوه به حق سپار دل خویش و از دعا مگریز تو از تبار دلیران خیبر و بدری چو ذوالفقار و چو حیدر بزن صلا مگریز به نوشخند منافق ز ره کناره مگیر به زهرخند معاند به انزوا مگریز چو ره به قبله ی امن است پایمردی کن خطا مکن، ز توهم به ناکجا مگریزخ چو تیر راه هدف گیر و بر هدف بنشین ز کجروی به حذر باش و از خدا مگریز «امین» خلق و امانتگزار یزدان باش به صدق کوش و خطر کن ز مدعا مگریز @golchine_sher
به نام جلوه‌ی لطف خدا، به نام پدر که نیست غیر خدا برتر از مقام پدر اگر به دیده‌ی اهل نظر نگاه کنی هزار پند هویداست در کلام پدر نگاه کن که به دنبال کسب رزق حلال همیشه شادی دنیا شده حرام پدر محبت همه روزی تمام خواهد شد به غیر چشمه‌ی جوشان ناتمام پدر به هوش باش همای سعادت پسران نشسته است همیشه به روی بام پدر به پادشاهی عالم اگر رسید، ولی چه سود اگر که نباشد کسی غلام پدر؟ تو خاکی و پدر خاک این‌چنین فرمود؛ بکوش در پی کسب رضای تام پدر به احترام دوتن واجب است برخیزی؛ به احترام معلم، به احترام پدر تمام عمر جهان را به کام ما خوش کرد ولی نبود شبی زندگی به کام پدر... @golchine_sher
تو را شنیدم از زبانِ جویبار از دهانِ کوه از نوای نی تو همان هی هی چوپانی همان ترانهٔ تنهایی دهقان همان درختِ باور، در مزرعهٔ جان تو آشناترین واژهٖٔ شعرِ منی همان مثنوی بلندی که در باغِ رباعی گِرد آمده‌ای @golchine_sher
این چیست که چون دلهره افتاده به جانم حال همه خوب است، من اما نگرانم در فکر تو بستم چمدان را و همین فکر مثل خوره افتاده به جانم که بمانم چیزی که میان من و تو نیست غریبی‌ست صد بار تو را دیده‌ام ای غم به گمانم انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت این‌قدر که خالی شده بعد از تو جهانم از سایه سنگین تو من کمترم آیا  بگذار به دنبال تو خود را بکشانم ای عشق مرا بیشتر از پیش بمیران آن‌قدر که تا دیدن او زنده بمانم @golchine_sher
از من گرفتی خلوت بکر جهانت را می خواستم مهتاب باشم آسمانت را می شد اگر می خواستی مانند تن پوشی دور تن ام محکم بپیچی بازوانت را هم دوست دارم غرق عشقی آتشین باشی هم تشنه ام نفرین کنم همبسترانت را تنها شرابت را بنوش و دلربایی کن بی من ننوش اما تو جام شوکرانت را بوسیدن تو آرزویی غیر ممکن نیست من می رسانم بر لبم یک روز جانت را @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨ Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
مانند گلی،سرخ و سفید و زردی دنیای مرا غرقِ تماشاکــــردی صدشکر که هر کجای دنیا باشی با رویشِ صبحِ تازه بر میگردی! @golchine_sher
نمی گیرد به جز چشم تو محبوبی نگاهم را مجزّا کرده ای با چشمت از بیراهه راهم را در این سرداب تنهایی،کُمِیتم بی تو می لنگد بکن با جلوه ای روشن فضای خانقاهم را نمی خواهم ببینم لحظه ای حال پریشانت نمی خواهم برنجاند نگاهی قرص ماهم را تو صبح صادقی برشام یلدای من عاشق منور کن به نور مقدمت شام سیاهم را   خطا کردم به درگاه خدا و از تو می خواهم وساطت کن که محض خاطرت بخشد گناهم را من این را خوب میدانم که قلبی مهربان داری  کمی فرصت دهی جبران نمایم اشتباهم را به خلوتها همیشه از خدای خویش می خواهم نگیرد از من آواره این تنها پناهم را شکفته خرمنی از گل اسیر دامنت داری  معطر کن به آن گلشن نسیم صبحگاهم را @golchine_sher
عاشقت شدم و خنده‌ی کودکان جهان دلنشین‌تر طعمِ نان شیرین‌تر و بارشِ برف زیباتر شد... @golchine_sher
از زندگی، از این همه تکرار خسته‌ام از های و هوی کوچه و بازار خسته‌ام دلگیرم از ستاره و آزرده‌ام زِ ماه امشب دگر زِ هر که و هر کار خسته‌ام دل خسته سوی خانه تن خسته می‌کشم آخ ... کزین حصار دل آزار خسته‌ام بیزارم از خموشی تقویم روی میز وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته‌ام از او که گفت یار تو هستم ولی نبود... از خود که بی‌شکیبم و بی‌یار خسته‌ام تنها و دل گرفته و بیزار و بی‌امید... از حال من مپرس که بسیار خسته‌ام @golchine_sher