eitaa logo
گلچین شعر
13.7هزار دنبال‌کننده
707 عکس
254 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
اول خدا قضا و قَدَر را درست کرد دریا و دشت و کوه و کمر را درست کرد دنیا بدون عشق به گوری شبیه بود خالق دلش گرفت و بشر را درست کرد می خواست عشق را به ملائک نشان دهد اینگونه شد که ما دو نفر را درست کرد آن لحظه که لب تو به گفتار باز شد پروردگار قند و شکر را درست کرد موی تو ریخت روی تنت، بعد از آن خدا بر آن اساس شام و سحر را درست کرد یک قطره ریخت در صدف چشم های تو آن گوهرِ دوگانه یِ شَر را درست کرد وقتی که شکل روی تو تکمیل شد از آن الگو گرفت و قرص قمر را درست کرد @golchine_sher
جنگ یک جدول تناسب بود، تا جوابش همیشه این باشد پدرم ضربدر چهل درصد، حاصلش بخش بر زمین باشد عده‌ای را ضریب منفی داد، عده‌ای را به هیچ قسمت کرد تا هر آن کس که سوء نیت داشت، تا ابد زیر ذره‌بین باشد یک نفر فکر آب و خاک که نه، در پی نان و آب بود از جنگ   خطر جبهه را خرید به جان، تا پس از جنگ خوش‌نشین باشد یک نفر پشت خاکریز خودی، لشکرش را که در محاصره دید سر خود را گذاشت روی زمین، تا دعاگوی سرزمین باشد یک نفر فارغ از معادله‌ها، بی‌خیال تمام مشغله‌ها روی میدان مین قدم زد تا، ته این سطر نقطه‌چین باشد در جواب کسی که می‌گوید، پدر از جنگ دست پر برگشت هر دو تا آستین او خالی‌ست، تا جوابش در آستین باشد هم‌قطار پدر که عکاس است، گفت در هشت سال جبهه و جنگ حسرتش ماند بر دلم یک بار، پدرت رو به دوربین باشد @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
عطر صبح از شیشه هستی پراکنده شده بلبل از شادی پراز سرمستی و خنده شده گل لبانش تر شده از شبنم عشق پگاه آسمان از صورت خورشید زیبنده شده @golchine_sher
در هر نهادِ شهر قوم و خویش دارد ده خانه‌ی ناچیز در تجریش دارد ‌ با زهد و تقوا ارتباطش، ای بدک نیست! یک خانه هم در انزوای کیش دارد ‌ هر جا که برجی می‌شود آماده‌ی ساخت او نیز ده واحد خرید از پیش دارد ‌ نزدیک منبر می‌نشیند در مساجد مغزی پر از افکار دوراندیش دارد ‌‌ تا ملک هایش آسمانی‌تر بمانند از شش جهت بر بام آنها دیش دارد ‌‌ این گرگ را از بنده بهتر می‌شناسید هر چند یک عالم لباس میش دارد ‌‌‌ با ما ندارد هیچ توفیری به ظاهر جز آن‌که قدری اختلاف ریش دارد @golchine_sher
با هر بهانه و هوسی عاشقت شده‌است فرقی نمی کند چه کسی عاشقت شده‌است ‌ چیزی ز ماه بودن تو کم نمی‌شود گیرم که برکه‌ای نفسی عاشقت شده‌است ‌ ای سیب سرخ غلت زنان در مسیر رود! یک شهر تا به من برسی عاشقت شده‌است ‌ پر می‌کشی و وای به حال پرنده‌ای کز پشت میلۀ قفسی عاشقت شده‌است آیینه‌ای و آه که هرگز برای تو فرقی نمی‌کند چه کسی عاشقت شده‌است ‌ @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایران قوی وطن قد کشید از شکوه دماوند مبادا دهد هرزه بادی تکانش @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بی من خوشی، وگرنه از آنِ تو می‌شدم جان می‌سپردم آخر و جانِ تو می‌شدم ‌ گفتم که مُردَم از غم و گفتی به حرف نیست! ای کاش من حریف زبان تو می‌شدم... ‌ معشوق روزگار غزل‌های ناب! کاش هم‌عصر شاعران زمانِ تو می‌شدم ‌ ای عمر چندروزه‌ی دنیا! بدون عشق تا کی اسیر سود و زیانِ تو می‌شدم؟ ‌ پا بر سرم گذاشتی اکنون که آمدی ای مرگ داشتم نگرانِ تو می‌شدم ‌ @golchine_sher
تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب بدین سان خواب ها را با تو زیبا می کنم هر شب مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست چگونه با جنون خود مدارا می کنم هر شب چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو که این یخ کرده را از بی کسی، ها می کنم هر شب دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش چه بی آزار بادیوار نجوا می کنم هر شب کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب @golchine_sher
با استكان قهوه عوض كن دوات را بنويس توی دفتر من چشمهات را بر روزهای مرده تقويم خط بزن واكن تمام پنجره های حيات را خواننده ی كتيبه ی چشم و لبت منم پــر رنگ كن بـــه خاطر من اين نكات را ما را فقط به خاطر هـم آفريده اند آنگونه كه خواجه و شاخه نبات را نام تو با نسيم نشابور می رود تا از غبــار غــم بتكاند هرات را یک لحظه رو به معبد بودائیان بایست! از نو بدل بــه بتکده کـن سومنـــات را حالا بایست! دور و برت را نگاه کن تسخیــــر کرده ای همه کائنات را تا پلک می زنی همه گمراه می شوند بـــر  روی  مـــا  مبند  كتاب  نجات  را @golchine_sher
آئینه ایم و جبهه شدیم انعکاس را افکنده ایم در دل ظلمت هراس را ما پیروان نور امیدیم و عهد ماست یاری دهیم در شب ظلمت حماس را از چشم دیو عربده کش خوانده یک جهان این روزهای غرش یوز التماس را با کارزار وعده ی صادق گرفته ایم از پیروان ابرهه هوش و‌حواس را راهی نمی برند اگر شش بیاورند سفیانیان معرکه هر جفت تاس را عمری جگر گرفت به دندان سپاه نور تا رو‌ کند به وقت خودش برگ آس را مردی که با قدوم خودش می پراکند در لحظه های یأس زمین عطر یاس را با ذوالفقار می رسد از راه و از یهود می گیرد آن سلاله ی زهرا(س) تقاص را @golchine_sher
برگرد ای آیینه ی خوش رنگ و بوی ما تکثیر کن می را به مینا و سبوی ما گم گشتگانیم و در این ظلمت سرا حیران پس کی می آیی ماه من در جستجوی ما تا خواب بی خواب تو باشد شب پریشان است دریای گیسو را مشوران بهر قوی ما قیقاج دارد می کشد در خونِ شب شیهه هی کن به چوگانِ سپیده اسبِ گوی ما با یک کلاف دل اسیر کوچه بازاریم یوسف کجا دل می کَند از آرزوی ما؟ از برکه ی چشمانمان سر می رود مهتاب ای کاش تاریکی نیاید سمت و سوی ما از آسمانِ شانه هایت ماه می بارد کمتر بلرزان سینه ات را پیش روی ما مجنون لیلایی؛ سکوتِ سر به مُهر عشق ما مرغ سر کنده؛ بیا یکدم به‌ کوی ما جاری شدی و می روی دریا نشین باشی برگرد ماه مولیان امشب به جوی ما @golchine_sher
وای از آن شب که تو مهمان شده باشی جایی چشمِ بد دور! غزل‌خوان شده باشی جایی بله! یک روز تو هم حال مرا می‌فهمی چون‌که در آینه حیران شده باشی جایی بی‌گناهی‌ست که تهمت زده باشند به او باد، وقتی‌که پریشان شده باشی جایی ماهِ من! طایفه‌ی روزه‌بگیران چه‌کنند؟ شب عیدی که تو پنهان شده باشی جایی صورت پنجره در پرده نباشد از شرم کاش! وقتی‌که تو عریان شده باشی جایی من نشستم بروی مِی بخری برگردی ترسم این است مسلمان شده باشی جایی! @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
در جستجوی فال خودم می گردم دنبال پر و بال خودم می گردم از بس که گُمم درون تنهایی خویش در آینه دنبال خودم می گردم @robaiiyat_takbait
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خورشید‌ و ستاره، ماهِ دلبند سلام کارون و تِجن، اَترک و اَروند سلام ای مظهر آیات خداوند بزرگ کَهنو، سبلان، دِنا، دماوند سلام @golchine_sher
چنان به گوش من از عشق بی‌ملاحظه خواندی که رفته‌رفته مرا هم به دام عشق کشاندی چقدر غنچه حسرت، چقدر خواب تمنا که از لبت نربودم، که از سرم نپراندی بدون آنکه بخواهی، خدای من شده بودی بدون آنکه بدانی، مرا به شکر نشاندی صدای دلهره بودم، چرا مرا نشنیدی؟ غبار خاطره بودم، مرا ز شانه تکاندی مگر نگفتی از اول که پای عهد بمانیم؟ چه گویمت که بریدی! چه گویمت که نماندی! @golchine_sher
تو می توانی شوق سفر نداشته باشی دوباره حوصله ی دردسر نداشته باشی تو می توانی میل سفر اگر که بیاید به آسمان بزنی، همسفر نداشته باشی و یا عجیب تر از این، تو می توانی حتی به آسمان بپری، بال و پر نداشته باشی تو می توانی یک کوچه ی غریب بمانی که در تمامی شب رهگذر نداشته باشی تو می توانی هرسو که خواستی بگریزی و یک قدم طرف خانه بر نداشته باشی نمی توانی هرجا که خواستی بگریزی دعای خیر مرا پشت سر نداشته باشی نمی توانی اما به خود دروغ بگویی نمی توانی از من خبر نداشته باشی @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تا زمانی که جهان را قفسی می‌دانم هر کجا پر بزنم طوطی بازرگانم گریه‌ام باعث خرسندی دنیاست چو ابر همه خندان‌لب از اینند که من گریانم حاضرم در عوض دست کشیدن ز بهشت، بوی پیراهن یوسف بدهد دستانم دوستان هیچ نکردند و رسیدند به تو من به دنبال تو می‌گردم و سرگردانم زهد ورزیدم و غافل که عوض خواهم کرد تاری از موی تو را با همۀ ایمانم @golchine_sher
تا کی‌ دل‌ من‌ چشم‌ به‌ در داشته‌ باشد؟ ای‌ کاش‌ کسی‌ از تو خبر داشته‌ باشد آن‌ باد که‌ آغشته‌ به‌ بوی‌ نفس‌ توست‌ از کوچه‌ ما کاش‌ گذر داشته‌ باشد هر هفته سر خاک تو می‌آیم، اما این خاک اگر قرص ِقمر داشته باشد این کیست که خوابیده به جای تو در این خاک؟ از تو خبری چند مگر داشته باشد خاکستری از آن همه آتش، دل این خاک از سینه من سوخته‌تر داشته باشد .... ‌ برگرد، سفر طول‌ کشید ای‌ نفس‌ سبز تا کی‌ دل‌ من‌ چشم‌ به‌ در داشته‌ باشد؟!» ‌‌ @golchine_sher
اگرچه در نظرت چون غبار ناچیزم به احترام تو باید ز جای برخیزم چو آفتاب به چشم کرَم نگاهم کن که پیشِ پایِ تو چون کوه یخ فرو ریزم چقدر خرد کنم زیرِ پا غرورم را به این امید که رحمِ تو را برانگیزم؟ هزار شکر که استاد عشق یادم داد که از مباحثه با عاقلان بپرهیزم مگیر خرده به من! راه عقل و عشق جداست مخواه شک و یقین را به هم بیامیزم چو رود هرچه بکوشم اسیر خویشتنم چگونه می‌شود از چنگِ «خویش» بگریزم؟ @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
کانال رباعی و تک بیت ما @robaiiyat_takbait