یار جستم که غم از خاطر غمگین بِبرد
نه که جان کاهد و دل خون کُند و دین بِبرد
#جسمی_همدانی
@golchine_sher
چه کسی خواسته تا کار به اینجا برسد
عشق و دیوانگی ما به مدارا برسد
قسمت دشمن انسان نشود روزی که
"دوستت دارم" معشوق به "اما" برسد
سد بر این رود کشیدند به دریا نرسیم
قزل آلا که نمی خواست به دریا برسد !!
"عشق آتش به همه عالم و آدم زد" و رفت
غم کمین کرد که در روز مبادا برسد
به خدا با زدن حرف دل انصاف نبود
تاج به یوسف و ماتم به زلیخا برسد
بین جمعی که نشستند قضاوت بکنند
کاش می شد که کمی هم به خدا جا برسد
#علی_صفری
@golchine_sher
در خانه مانده عطر خوش ربنای تو
امروز زندهام به هوایِ دعای تو
همسایهها به مجلس ختمت نیامدند
من بودم و همین دو سه تا بچههای تو
خیلی به مجتبایِ تو برخورد فاطمه!
فامیل کم گذاشت برایِ عزای تو
جایِ تمام شهر، خودم گریه میکنم
از بسکه خالی است در این خانه جای تو
زهرا مرا ببخش که نگذاشت غربتم
یک ختم باشکوه بگیرم برای تو
دیگر به تیغِ فتنهی کوفه نیاز نیست
خونِ مرا نوشته مدینه به پای تو
#وحید_قاسمی
#حضرت_زهرا_س_بعد_از_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
@golchine_sher
به تو میاندیشم
ای سراپا همه خوبی
تک و تنها به تو میاندیشم
همه وقت
همه جا
من به هر حال که باشم به تو میاندیشم
تو بدان این را، تنها تو بدان
تو بیا
تو بمان با من، تنها تو بمان
جای مهتاب به تاریکی شبها تو بتاب
من فدای تو به جای همه گلها تو بخند.
#فریدون_مشیری
@golchine_sher
تو را به جان من، ای جان من به قربانت!
بگیر دست مرا ، دست من به دامانت!
میان موج بال زنده مانده ام ، اما
شکسته کشتی بغضم به دست طوفانت
چه شد که وقت سفر قلبت از تپش افتاد؟
چرا ندید مرا دیده ی هراسانت؟
تو انتظار فراموشی از کسی داری
ُکه در جواب تو زُل میزند به چشمانت؟
چقدر دوری از این خسته ، از خیابان ها
چقدر فاصله مانده ست تا خیابانت؟
بگو چرا گِرِهی را که دست وا میکرد
گذاشتی که کنون وا کنی به دندانت؟!
مرا دوبار به هم ریخت دلربایی تو
هجوم آمدنت ، رفتن شتابانت ...
#پوریا_شیرانی
@golchine_sher
برو ای جان که توفان خانه یِ دل، جایِ ماندن نیست
در این دریا نخواهی دید هرگز ، رویِ آرامش
#علیرضا_شیدا
#عضوکانال
@golchine_sher
با همین چشم های خود دیدم، زیر باران بی امان بانو!
درحرم قطره قطره می افتاد آسمان روی آسمان بانو
صورتم قطره قطره حس کرده ست چادرت خیس می شود اما
به خدا گریه های من گاهی دست من نیست مهربان بانو
گم شده خاطرات کودکی ام گریه گریه در ازدحام حرم
باز هم آمدم که گم بشوم من همان کودکم همان،بانو
باز هم مثل کودکی هر سو می دَوم در رواق تو در تو
دفترم دشت و واژه ها آهو...گفتم آهو و ناگهان بانو...
شاعری در قطار قم - مشهد چای می خوردو زیر لب می گفت:
شک ندارم که زندگی یعنی، طعم سوهان و زعفران بانو
شعر از دست واژه ها خسته است بغض راه گلوم را بسته است
بغض یعنی که حرف هایم را از نگاهم خودت بخوان بانو
این غزل گریه ها که می بینی آنِ شعر است، شعر آیینی
زنده ام با همین جهان بینی، ای جهان من ای جهان بانو!
کوچه در کوچه قم دیار من است شهر ایل من و تبار من است
زادگاه من و مزار من است ،مرگ یک روز بی گمان ...
#سیدحمیدرضا_برقعی
@golchine_sher
هدایت شده از رباعیات نوروز
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨
Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
من با تو چقدر ساده رفتم بر باد
تو نام مرا چه زود بردی از یاد
من حبه ی قند کوچکی بودم که
از دست تو در پیاله ی چای افتاد
#جلیل_صفربیگی
@robaiiyat_takbait
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
💠 سومین کنگرهی ملی شعر #مروارید_عمان
گرامیداشت بسیجی شهید مدافع امنیت، مصطفی نوروزی
💠 موضوعات:
◾بخش ویژه: شهید مصطفی نوروزی
◾بخش عمومی: اشعار پیرامون فلسطین و عملیات طوفان الاقصی، شهدای مدافع امنیت استان مازندران
💠 شرایط ارسال آثار:
◾محدودیتی جهت تعداد و قالب آثار ارسالی برای شاعران وجود ندارد
◾اشعار ارسال شده چنانچه برگزیدهی کنگرههای دیگر باشند و در مجموعه های شعری چاپ شده باشند از دور رقابت ها حذف خواهند شد
◾گزیدهی آثار ارسالی در قالب مجموعه ای به صورت کتاب چاپ و منتشر خواهد شد
💠 شیوه ارسال آثار:
◾ متن شعر را با مشخصات فردی، کد ملی، شهر محل سکونت و شماره تماس به شماره همراه ۰۹۱۱۹۵۵۰۹۵۴ در پیام رسان ایتا ارسال نمائید
💠 تقویم اجرایی:
◾اعلام فراخوان: ۱ آذر ۱۴۰۲
◾آخرین مهلت ارسال آثار: ۳۰ دی ۱۴۰۲
◾اختتامیه: ۲۵ بهمن ۱۴۰۲
💠 جوایز:
◾۵۰ میلیون ریال کمک هزینه سفر به مشهد مقدس برای برگزیدگان بخش ویژه (شهید مصطفی نوروزی) به همراه تندیس و لوح تقدیر
◾۲۰ میلیون ریال به همراه تندیس و لوح تقدیر برای نفرات برتر بخش عمومی
(برای شاعران شایسته تقدیر هدایای نقدی درنظر گرفته خواهد شد)
◾️حضور شاعران برگزیده برای دریافت جوایز در اختتامیه کنگره الزامی میباشد.
#لطفا_استوری_کنید
#لطفا_رسانه_شهدا_باشید
برای آشنایی با حیات طیبهی شهید مصطفی نوروزی، عضو کانال "ماجرای مصطفی" شوید
https://eitaa.com/majaryemostafa
کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا👇
https://eitaa.com/ahmadiraninasab
کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام👇
https://t.me/ahmadiraninasab
ای سروِ فتادهِ پایِ اسلام سلام
اُسطوره ی بی پلاک و بی نام سلام
گمگشته ی پیدا شده از سینه ی خاک
آلاله ی ما شهیدِ گمنام سلام
#نوروزرمضانی
#شهیدگمنام
@golchine_sher
اما تو بگو «دوستی» ما به چه قیمت؟
امروز به این قیمت، فردا به چه قیمت؟
ای خیره به دلتنگی محبوس در این تنگ
این حسرت دریاست تماشا به چه قیمت؟
یك عمر جدایی به هوای نفسی وصل
گیرم كه جوان گشت زلیخا، به چه قیمت؟
از مضحكه ی دشمن تا سرزنش دوست
تاوان تو را میدهم اما به چه قیمت؟
مقصود اگر از دیدن دنیا فقط این بود
دیدیم، ولی دیدن دنیا به چه قیمت؟
#فاضل_نظری
@golchine_sher
دلت گرفته... الهی که غم نداشته باشی
فدای چشمت اگر دوستم نداشته باشی
دم غروب مرا در خودت ببار که چیزی
در آن هوای غریبانه کم نداشته باشی
عجیب نیست... من آنقدر خُرد و خستهام از خود
که حال و حوصلهام را تو هم نداشته باشی
«دچار آبی دریای بیکرانم و تنها»
اگر هوای مرا دم به دم نداشته باشی
به جرم کشتن این خندهها در آینه... سختاست
کسی به غیر خودت متهم نداشته باشی
غمم تو هستی و شادم اگر به سر نمیآیی
منم غم تو… الهی که غم نداشته باشی
#اصغر_معاذی
@golchine_sher
اختتاميه اولين كنگره نوحه مازندران
زمان : چهارشنبه ٢٩ آذر ماه بعد از نماز مغرب و عشا
محل برگزارى مراسم ؛ سارى ، سالن همايش حوزه هنرى استان مازندران
دعوت براى عموم آزاد ميباشد
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
چروک پیرهن من اتو نمی خواهد
کمی پیاده روی عطر و بو نمی خواهد
نگو چرا و کجا و چگونه خواهم رفت
نسیم در سفرش سمت و سو نمی خواهد
برای بدرقه ام ظرف آب لازم نیست
نماز بر جسد آخر وضو نمی خواهد
منم کسی که پر از بغض بود و گریه نکرد
چه باک؟ سوخته دل آبرو نمی خواهد
چه مشکل است بجنگی مقابل دنیا
سر کسی و ببینی که او نمی خواهد
از این به بعد اگر بحث آرزو افتاد
به من رسید به جایم بگو نمی خواهد
#سیدسعید_صاحب_علم
@golchine_sher
مثل رودم که به هر سنگ سری می کوبم
شوق دریا شدنم هست اگر بگذارند
#صادق_نیک_نفس
#عضوکانال
@golchine_sher
چون دل ناقابل من نیست جای مادرم
کاش جانم را میآوردم برای مادرم
خاک پای او اگر باشم بهشتی میشوم
چون بهشت افتاده عمری زیرپای مادرم
سالهایسال عطر عشق را حس کردهام
در فضای خانه از بوی غذای مادرم
در تمام زندگی هر آرزویی داشتم
شد برآورده به لطف یک دعای مادرم
جز دعای خیر در حق همه؛ الّا خودش
جا ندارد در قنوت ربنّای مادرم
شک ندارم که هزارانبار کم میآورد
کوه اگر در زندگی باشد بهجای مادرم
جیبهای خالی بابای من پر میشود
پیش مردم لابهلای حرفهای مادرم
تا ابد از دست او بوسه تقاضا میکنم
پادشاه دَهر اگر باشم گدای مادرم
#مجتبی_خرسندی
#عضوکانال
#مادر
@golchine_sher
ای کاش که نوبت به دل ما برسد
یک روز قشنگ صبح فردا برسد
تا مرز جنون اگر رسیدیم ای عشق
آوازهٔ آن به گوش دنیا برسد
#محمد_صادق_بخشی
#عضو_کانال
@golchine_sher
دیگر چه بلاییست غم انگیزتر از این
من، بار سفر بستم و یک شهر نفهمید...
#فرامرز_عرب_عامری
@golchine_sher
دوستت میدارم و بیهوده پنهان میکنم
خلق میدانند و من انکار ایشان میکنم
عشق بیهنگام من تا از گریبان سرکشید
از غم رسوا شدن سر درگریبان میکنم
دست عشقت بند زرین زد به پایم این زمان
کاین سیهکاری به موی نقره افشان میکنم
سینه پر حسرت و سیمای خندانم ببین
زیر چتر نسترن آتش فروزان میکنم
دیده بر هم مینهم تا بسته ماند سر عشق
این حباب ساده را سرپوش طوفان میکنم
#سیمین_بهبهانی
@golchine_sher
کی میرسم به لذت در خواب دیدنت؟
سخت است سخت، از لب مردم شنیدنت
هر کس که این ستارهی دنبالهدار را
یک قرن پیش دیده زمان دمیدنت
از مثل سیل آمدنت حرف میزند
از قطره قطره بر دل خارا چکیدنت
پروانهها به سوختنت فکر میکنند
تکشاخها به در دل توفان دویدنت
من... من ولی به سادگیات، مهربانیات
گهگاه هم به عادت ناخن جویدنت !
آخر انارِ کوچکِ همبازی نسیم! ـ
دیگر رسیده است زمان رسیدنت
پایین بیا که کاسهی دریوزگی شدهست
زنبیل من به خاطر از شاخه چیدنت
یا زودتر به این زن تنها سری بزن ـ
یا دست کم اجازه بده من به دیدنت...
#پانتهآ_صفایی
@golchine_sher
مستی نه از پیاله،نه از خُم شروع شد
از جادهی سهشنبه شب قم شروع شد...
آیینه خیره شد به من و من به آینه
آنقدر«خیره» شد کهتبسم شروع شد...
خورشید ذرهبین بهتماشای من گرفت
آنگاه آتش از دل هیزم شروع شد...
وقتی نسیم آهِ من از شیشهها گذشت
بی تابی مزارع گندم شروع شد...
موج عذاب یا شب گرداب؟! هیچیک
دریا دلش گرفت و تلاطم شروع شد...
از فال دست خود چه بگویم کهماجرا
از ربنای رکعت دوم شروع شد...
در سجده توبه کردم و پایان گرفت کار
تا گفتم السلام علیکم... شروع شد...
#فاضل_نظری
@golchine_sher