eitaa logo
گلچین شعر
13.8هزار دنبال‌کننده
750 عکس
260 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
یار جستم که غم از خاطر غمگین بِبرد نه که جان کاهد و دل خون کُند و دین بِبرد @golchine_sher
چه کسی خواسته تا کار به اینجا برسد عشق و دیوانگی ما به مدارا برسد قسمت دشمن انسان نشود روزی که "دوستت دارم" معشوق به "اما" برسد سد بر این رود کشیدند به دریا نرسیم قزل آلا که نمی خواست به دریا برسد !! "عشق آتش به همه عالم و آدم زد" و رفت غم کمین کرد که در روز مبادا برسد به خدا با  زدن حرف دل انصاف نبود تاج به یوسف و ماتم به زلیخا برسد بین جمعی که نشستند قضاوت بکنند کاش می شد که کمی هم به خدا جا برسد @golchine_sher
در خانه مانده عطر خوش ربنای تو امروز زنده‌ام به هوایِ دعای تو همسایه‌ها به مجلس ختمت نیامدند من بودم و همین دو سه تا بچه‌های تو خیلی به مجتبایِ تو برخورد فاطمه! فامیل کم گذاشت برایِ عزای تو جایِ تمام شهر، خودم گریه می‌کنم از بسکه خالی است در این خانه جای تو زهرا مرا ببخش که نگذاشت غربتم یک ختم باشکوه بگیرم برای تو دیگر به تیغِ فتنه‌ی کوفه نیاز نیست خونِ مرا نوشته مدینه به پای تو @golchine_sher
به تو می‌اندیشم ای سراپا همه خوبی تک و تنها به تو می‌اندیشم همه وقت همه جا من به هر حال که باشم به تو می‌اندیشم تو بدان این را،  تنها تو بدان تو بیا تو بمان با من،  تنها تو بمان جای مهتاب به تاریکی شب‌ها تو بتاب من فدای تو به جای همه گل‌ها تو بخند. @golchine_sher
تو را به جان من، ای جان من به قربانت! بگیر دست مرا ، دست من به دامانت! میان موج بال زنده مانده ام ، اما شکسته کشتی بغضم به دست طوفانت چه شد که وقت سفر قلبت از تپش افتاد؟ چرا ندید مرا دیده ی هراسانت؟ تو انتظار فراموشی از کسی داری ُکه در جواب تو زُل می‌زند به چشمانت؟ چقدر دوری از این خسته ، از خیابان ها چقدر فاصله مانده ست تا خیابانت؟ بگو چرا گِرِهی را که دست وا میکرد گذاشتی که کنون وا کنی به دندانت؟! مرا دوبار به هم ریخت دلربایی تو هجوم آمدنت ، رفتن شتابانت ... @golchine_sher
برو ای جان که توفان خانه یِ دل، جایِ ماندن نیست در این دریا نخواهی دید هرگز ، رویِ آرامش @golchine_sher
کاش می شد خودم را در فال حافظ تو جای می دادم! @golchine_sher
با همین چشم های خود دیدم، زیر باران بی امان بانو! درحرم قطره قطره می افتاد آسمان روی آسمان بانو صورتم قطره قطره حس کرده ست چادرت خیس می شود اما به خدا گریه های من گاهی دست من نیست مهربان بانو گم شده خاطرات کودکی ام گریه گریه در ازدحام حرم باز هم آمدم که گم بشوم من همان کودکم همان،بانو باز هم مثل کودکی هر سو می دَوم در رواق تو در تو دفترم دشت و واژه ها آهو...گفتم آهو و ناگهان بانو... شاعری در قطار قم - مشهد چای می خوردو زیر لب می گفت: شک ندارم که زندگی یعنی، طعم سوهان و زعفران بانو شعر از دست واژه ها خسته است بغض راه گلوم را بسته است بغض یعنی که حرف هایم را از نگاهم خودت بخوان بانو این غزل گریه ها که می بینی آنِ شعر است، شعر آیینی زنده ام با همین جهان بینی، ای جهان من ای جهان بانو! کوچه در کوچه قم دیار من است شهر ایل من و تبار من است زادگاه من و مزار من است ،مرگ یک روز بی گمان ... @golchine_sher
هدایت شده از رباعیات نوروز
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨ Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
من با تو چقدر ساده رفتم بر باد تو نام مرا چه زود بردی از یاد من حبه ی قند کوچکی بودم که از دست تو در پیاله ی چای افتاد @robaiiyat_takbait
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
💠 سومین کنگره‌ی ملی شعر گرامیداشت بسیجی شهید مدافع امنیت، مصطفی نوروزی 💠 موضوعات: ◾بخش ویژه: شهید مصطفی نوروزی ◾بخش عمومی: اشعار پیرامون فلسطین و عملیات طوفان الاقصی، شهدای مدافع امنیت استان مازندران 💠 شرایط ارسال آثار: ◾محدودیتی جهت تعداد و قالب آثار ارسالی برای شاعران وجود ندارد ◾اشعار ارسال شده چنانچه برگزیده‌‌ی کنگره‌های دیگر باشند و در مجموعه های شعری چاپ شده باشند از دور رقابت ها حذف خواهند شد ◾گزیده‌ی آثار ارسالی در قالب مجموعه ای به صورت کتاب چاپ و منتشر خواهد شد 💠 شیوه ارسال آثار: ◾ متن شعر را با مشخصات فردی، کد ملی، شهر محل سکونت و شماره تماس به شماره همراه ۰۹۱۱۹۵۵۰۹۵۴ در پیام رسان ایتا ارسال نمائید 💠 تقویم اجرایی: ◾اعلام فراخوان: ۱ آذر ۱۴۰۲ ◾آخرین مهلت ارسال آثار: ۳۰ دی ۱۴۰۲ ◾اختتامیه: ۲۵ بهمن ۱۴۰۲ 💠 جوایز: ◾۵۰ میلیون ریال کمک هزینه سفر به مشهد مقدس برای برگزیدگان بخش ویژه (شهید مصطفی نوروزی) به همراه تندیس و لوح تقدیر ◾۲۰ میلیون ریال به همراه تندیس و لوح تقدیر برای نفرات برتر بخش عمومی (برای شاعران شایسته تقدیر هدایای نقدی درنظر گرفته خواهد شد) ◾️حضور شاعران برگزیده برای دریافت جوایز در اختتامیه کنگره الزامی می‌باشد. برای آشنایی با حیات طیبه‌ی شهید مصطفی نوروزی، عضو کانال "ماجرای مصطفی" شوید https://eitaa.com/majaryemostafa کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا👇 https://eitaa.com/ahmadiraninasab کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام👇 https://t.me/ahmadiraninasab
ای سروِ فتادهِ پایِ اسلام سلام اُسطوره ی بی پلاک و بی نام سلام گمگشته ی پیدا شده از سینه ی خاک آلاله ی ما شهیدِ گمنام سلام @golchine_sher
اما تو بگو «دوستی» ما به چه قیمت؟ امروز به این قیمت، فردا به چه قیمت؟ ای خیره به دلتنگی محبوس در این تنگ این حسرت دریاست تماشا به چه قیمت؟ یك عمر جدایی به هوای نفسی وصل گیرم كه جوان گشت زلیخا، به چه قیمت؟ از مضحكه ی دشمن تا سرزنش دوست تاوان تو را می‌دهم اما به چه قیمت؟ مقصود اگر از دیدن دنیا فقط این بود دیدیم، ولی دیدن دنیا به چه قیمت؟ @golchine_sher
دلت گرفته... الهی که غم نداشته‌ باشی فدای چشمت اگر دوستم نداشته‌ باشی دم غروب مرا در خودت ببار که چیزی در آن هوای غریبانه کم نداشته باشی عجیب نیست... من آن‌قدر خُرد‌ و خسته‌ام از خود که حال و حوصله‌ام را تو هم نداشته باشی «دچار آبی دریای بیکرانم و تنها» اگر هوای مرا دم‌ به دم نداشته باشی به جرم کشتن این خنده‌ها در آینه... سخت‌است کسی به غیر خودت متهم نداشته باشی غمم تو هستی و شادم اگر به سر نمی‌آیی منم غم تو… الهی که غم نداشته باشی @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اختتاميه اولين كنگره نوحه مازندران زمان : چهارشنبه ٢٩ آذر ماه بعد از نماز مغرب و عشا محل برگزارى مراسم ؛ سارى ، سالن همايش حوزه هنرى استان مازندران دعوت براى عموم آزاد ميباشد مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران ‏https://eitaa.com/masham14
چروک پیرهن من اتو نمی خواهد کمی پیاده روی عطر و بو نمی خواهد نگو چرا و کجا و چگونه خواهم رفت نسیم در سفرش سمت و سو نمی خواهد برای بدرقه ام ظرف آب لازم نیست نماز بر جسد آخر وضو نمی خواهد منم کسی که پر از بغض بود و گریه نکرد چه باک؟ سوخته دل آبرو نمی خواهد چه مشکل است بجنگی مقابل دنیا سر کسی و ببینی که او نمی خواهد از این به بعد اگر بحث آرزو افتاد به من رسید به جایم بگو نمی خواهد @golchine_sher
مثل رودم که به هر سنگ سری می کوبم شوق دریا شدنم هست اگر بگذارند @golchine_sher
چون دل ناقابل من نیست جای مادرم کاش جانم را می‌آوردم برای مادرم خاک پای او اگر باشم بهشتی می‌شوم چون بهشت افتاده عمری زیرپای مادرم سال‌های‌سال عطر عشق را حس کرده‌ام در فضای خانه از بوی غذای مادرم در تمام زندگی هر آرزویی داشتم شد برآورده به لطف یک دعای مادرم جز دعای خیر در حق همه؛ الّا خودش جا ندارد در قنوت ربنّای مادرم شک ندارم که هزاران‌بار کم می‌آورد کوه اگر در زندگی باشد به‌جای مادرم جیب‌های خالی بابای من پر می‌شود پیش مردم لابه‌لای حرف‌های مادرم تا ابد از دست او بوسه تقاضا می‌کنم پادشاه دَهر اگر باشم گدای مادرم @golchine_sher
ای کاش که نوبت به دل ما برسد یک روز قشنگ صبح فردا برسد تا مرز جنون اگر رسیدیم ای عشق آوازهٔ آن به گوش دنیا برسد @golchine_sher
دیگر چه بلایی‌ست غم انگیزتر از این من، بار سفر بستم و یک شهر نفهمید... @golchine_sher
دوستت می‌دارم و بیهوده پنهان می‌کنم خلق می‌دانند و من انکار ایشان می‌کنم عشق بی‌هنگام من تا از گریبان سرکشید از غم رسوا شدن سر درگریبان می‌کنم دست عشقت بند زرین زد به پایم این زمان کاین سیه‌کاری به موی نقره افشان می‌کنم سینه پر حسرت و سیمای خندانم ببین زیر چتر نسترن آتش فروزان می‌کنم دیده بر هم می‌نهم تا بسته ماند سر عشق این حباب ساده را سرپوش طوفان می‌کنم @golchine_sher
کی می‌رسم به لذت در خواب دیدنت؟ سخت است سخت، از لب مردم شنیدنت هر کس که این ستاره‌ی دنباله‌دار را یک قرن پیش دیده زمان دمیدنت از مثل سیل آمدنت حرف می‌زند از قطره‌ قطره بر دل خارا چکیدنت پروانه‌ها به سوختنت فکر می‌کنند تک‌شاخ‌ها به در دل توفان دویدنت من... من ولی به سادگی‌ات، مهربانی‌ات گه‌گاه هم به عادت ناخن جویدنت ! آخر انارِ کوچکِ هم‌بازی نسیم! ـ دیگر رسیده است زمان رسیدنت پایین بیا که کاسه‌ی دریوزگی شده‌ست زنبیل من به خاطر از شاخه چیدنت یا زودتر به این زن تنها سری بزن ـ یا دست کم اجازه بده من به دیدنت... @golchine_sher
مستی نه از پیاله،نه از خُم شروع شد از جاده‌ی سه‌شنبه شب قم شروع شد... آیینه خیره شد به من و من به آینه آن‌قدر«خیره» شد که‌تبسم شروع شد... خورشید ذره‌بین به‌تماشای من گرفت آنگاه آتش از دل هیزم شروع شد... وقتی نسیم آهِ من از شیشه‌ها گذشت بی تابی مزارع گندم شروع شد... موج عذاب یا شب گرداب؟! هیچ‌یک دریا دلش گرفت و تلاطم شروع شد... از فال دست خود چه بگویم که‌ماجرا از ربنای رکعت دوم شروع شد... در سجده توبه کردم و پایان گرفت کار تا گفتم السلام علیکم... شروع شد... @golchine_sher