از آتشی که شعله های فتنه بر در زد
برخاست دودی که به چادرهای لشکر زد
در گودی داغ بیابان، قتلگاه خون
شاه دو عالم دست بر دامان مادر زد
مادر که رفت و بعد از آن ویرانه شد خانه
افتاد داغی که سنان بر دوش خواهر زد
گفتند این کینه همان درد حسادت بود
درد عظیمی که علی بر جان خیبر زد
خیبر کجا؟ برگ گلی حساس پشت در
پژمرده شد پروانهای ناگاه پر پر زد
بردند گل را در دل شب بر سر شانه
غربت دوید و ضربهای بر قلب حیدر زد
همراه باران آسمانی کوبه بر در زد
آهسته آمد داخل و غم تکیه بر در زد
یک آسمان تنهایی و یک آسمان غربت
همراه حیدر شد، در و دیوار بر سر زد
#زینب_عدالتیان
#عضوکانال
#یا_فاطمه_س
@golchine_sher
چگونه شد به زمین سایه ی سرم افتاد
کسی به در لگدی زد که مادرم افتاد
مگر که شدت آن ضربه تا چه حدی بود
که در شکست و کنارش کبوترم افتاد
هنوز فاصله ای داشت تا در و دیوار
که داد زد ، علی : چادر از سرم افتاد
صدای نعره ی قنفذ چقدر مهلک بود
چقدر لرزه بر این قلب مضطرم افتاد
نوشته اند ندید آن سخیف مادر را
همین که مادرم افتاد آن درم افتاد
همینکه خورد نگاهم به چادر خاکیش
دلم به یاد غریبی معجرم افتاد
چنان به تنگ بلورش هجوم سنگ رسید
که تکه تکه شد و در برابرم افتاد
دو دست بسته ی بابا نشد که باز شود
چو داد می زد و می گفت کوثرم افتاد
#حسین_جعفری
#عضوکانال
#یا_فاطمه_س
@golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😱😭 مکاشفه شیخ جعفر مجتهدی ( ره ) و دیدن صحنه آتش زدن درب خانه و به زور بردن حضرت علی (علیه السلام) به مسجد !
↩️ ( لطفاً هر مقدار به امیرالمومنین علی علیه السلام عشق دارید ، این پست را برای دوستان و گروه هایی که عضو هستید ارسال بفرمایید ، اجرتان با امیرالمومنین علی علیه السلام )
#جهاد_تبیین
@golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
با سلام خدمت اعضای محترم کانال به احترام ایام فاطمیه دوم و شهادت حضرت فاطمه س تا پایان روز یکشنبه
فقط اشعار مناسبتی بارگزاری خواهد شد
از صبوری شما سپاسگزاریم 🌷🌷🌷
@golchine_sher
به لحظه لحظۀ دوری، به هجر یار قسم،
به دیر پایی شبهای انتظار قسم،
به باغ سبز شهادت، به خون سرخ شهید
به روشنای سپیده، به نوبهار قسم،
به آشنایی غم با دل صبور علی
به روشنایی قلب امیدوار قسم،
به بیصفایی صبح مدینه بیزهرا
به بیوفایی دنیا، به شام تار قسم...
به آتش دل مسکین، به آه سرد اسیر
به اشک چشم یتیم و به چشمهسار قسم
اگر چه قلب جهان غرق در جراحت شد
شبی که فاطمه در خاک خفت، راحت شد
#محمدجواد_غفورزاده
#یا_فاطمه_س
@golchine_sher
مادر بابا بمان پیش علی پر پر مشو
در حریم شهر غم تو ناله حیدر مشو
شانه زد احساس غم زلف پریشان مرا
در هوای غربتم توشعله دیگر مشو
باغروبت فاطمه آتش گرفته قلب من
کَلِّمینی ماه من غم نامه همسر مشو
بیقراری می کنم بی تو کنار کودکان
بهر گلهای معطر حسرت آخر مشو
کی زند شانه به گیسوی خیال خسته ام
بی علی هم در خیالت ساقی کوثر مشو
زینب درد آشنا سوزد به پای هجر تو
در گلستان بهارش لاله اصفر مشو
خم نموده رنج غم پشت حسین وهم حسن
جامه غم لحظهای تو برتن مادر مشو
با ولایت شو همیشه آیت دلدادگی
در حریم معرفت آنی تو بی باور مشو
حرف آخررا ولی گوید به صوت منجلی
مادر بابا بمان پیش علی پرپرمشو
#مهدی_منتظری
#عضوکانال
@golchine_sher
هرچند پر از امید رفتم حیدر!
با منزِلَتِ شهید رفتم حیدر!
با رَخت سفید خانه ات آمدم و
با یک کفن سفید رفتم حیدر!
#میثم_رنجبر
#عضوکانال
#یافااطمه_الزهرا
@golchine_sher
یادش بخیر همنفس من بهار بود
امید بود، زندگیم برقرار بود
پهلو نمیگرفت اگر کشتی ام ،هنوز
طوفان مشکلات برایم غبار بود
در میزدم که فاطمه در وا کند،فقط
این صبر بی بدلیل ترین انتظار بود
بانوی خون جگر شده ام در تمام عمر
از من تمام خواسته اش یک انار بود
خاکستری شدست جهان بی حضور او
زهرا دلیل روشنی روزگار بود
در بین کوچه آینه ام را زمین زدند
کی چشم های فاطمه اینگونه تار بود
حالا برای فاطمه تابوت میشود
چوبی که گاهواره محسن قرار بود...
#محمدحسین_امیری
#عضوکانال
#یا_فاطمه_س
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
@golchine_sher
دوستان عزیز لطفا این چهره های معروف رو پخش کنید .👆👆
که تلنگری باشه برای بعضی از جوانها اون آدم های که با چهار تا شعار زن، زندگی آزادی حجابشون رفت ....
#جهاد_تبیین
@golchine_sher
ما کجا و گریه کردن در عزای فاطمه ( س )
گر نبود از جانب بالا نظر این روزها
#محمد_درّودی
#عضوکانال
@golchine_sher
بعدازرسول آنچه که باور نبود شد
آتش گرفت هستی او سوخت دود شد
پهنای آسمان به خودش رنگ غم گرفت
وقتی که یاس خانه ی حیدر کبود شد
دست پلید شب زد وآیینه راشکست
نسبت به جایگاه علی تا حسود شد
درپیش چشم کودک خود بضعه النبی
افتاد بر زمین و قیامش قعود شد
زهرا میان کوچه علی را رها نکرد
قنفذ رسید و آنچه که باور نبود شد
#محسن_درویش
#عضوکانال
#حضرت_زهرا
@golchine_sher
در کوچه آوردند موجی از هیاهو را
ازسالهای دور بال یک پرستو را
بوی گلاب و عطر اسپند آمده انگار
انگار پاشیدند عطر یاس وشب بو را
شاعر میان ازدحام کوچه ها حیران
خیره به کوچه رفت وآمدهای هرسو را ...
آنسوتر ازشاعر نشسته یک پدر حالا
محکم گرفته توی دستش هردو زانو را
هربار ازخانه به سمتی می رود ، اما
می آورد هربار تا خانه کسی او را
امشب چرا هی بی قراری می کند مادر؟
چسبیده یک دختر کنارش سفت بازو را
با تکه ای ازاستخوان و چفیه انگاری
توی جنون در رقص آوردند بانو را
بغضی گلوی آسمان را می درد اکنون
باران غزل خوان می کند برشانه گیسو را
دیر آمدی اما خیالت جمع ، شاعرها
صد آسمان بغضند باران غزل گو را
#فریده_خسروی
#عضوکانال
#شهید_گمنام
@golchine_sher
مانند تو نشناخت علی(ع) را احدی
دادند جواب خوبـی ات را بـه بدی
در سـایه ی تو بهشـت می شد دنیا
ملعونی اگـر بـه در نمی زد لگدی
#محمدجواد_منوچهری
#عضوکانال
#یافاطمهاشفعیلناعندالله
#یا_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها
@golchine_sher
آسمان شهر خون باریده از چشم فلک
در عزای دخت طه ،فاطمه نور ملک
آیه آیه ریخت کوثر در میان التهاب
تیره شد رخسار مه بانوی شهر آفتاب
بوی عطر یاس میپیچد به زیر آسمان
آینه در آینه مات رخش در کهکشان
برگ برگ غنچه پر پر می شد از باد خزان
شاخه شاخه یاس نیلی از جفای دشمنان
خیس خون شد چشمهای بی قرار مرتضی
تا که عطر فاطمه برچیده شد از آن فضا
مهر و سجاده زداغ پهلوی زهرا گریست
خشت خشت خانه از تنهایی مولا گریست
پر نمیگیرد از این پس کفتر نور و دعا
از زمین بی وفا تا عرش اعلای خدا
نیست گوشی محرم ناگفته های حیدری
جرعه جرعه ریخت از جام جهان بین کوثری
صفدر خیبر شکن پشتش شکست از بار غم
پیش چشمش شاخه زیبای طوبی گشته خم
رفت تنها تکیه گاه و یار و همتای علی
خوشه خوشه اشک شد یار و تسلای علی
آسمان تن پوش مشکی کرد از هجرش به تن
همدم مولا دگر با او نمی گوید سخن
غربتی بی انتها پیچیده در جان علی
آسمان ها می رود هستی و جانان علی
از غم نا مردمی ها کرده او قصد سفر
یک فرشته می برد او را به آغوش پدر
قصه پرواز گل بود از گلستان رسول
شوق دیدار پدر کرده است زهرای بتول
یک شب خاموش و تابوت و ملائک نوحه خوان
اشکها آرام و بیپروا ز داغش شد روان
لشکر غم بود و درد و طفلکانی بی صدا
یک مدینه دشمن و با بی وفایی آشنا
بدرقه کردند مادر را به روی دوش عشق
عرشیان زار و پریشانند دوشادوش عشق
خاک بی مقدار اما کلبه عطار شد
گوهری را در دلش جا داد و پر مقدارشد
بانوی آیینه ها آیینه دار کوثر است
بی نشان اما وجودش از همه دنیا سر است
#ک_قالینی_نژاد_افروز
#عضوکانال
@golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌تعریف جالب از با حجاب و بی حجاب!
می خواهید زغال سنگ باشید یا الماس !
انتخاب با شماست!
✖️شنیدنی است،برای دیگران هم ارسال کنید!
دکتر_فرهنگ
نه_به_اصولگرا_اصلاحطلب_بهاری
نه_به_دوقطبیدروغین_انتخاباتی
نظمنوینصهیونیستی_باپوششانقلابی
اجرای_سند_۲۰۳۰_باپوشش_انقلابی
#فاطمیه #طوفان_الاقصی #حجاب
#جهاد_تبیین
@golchine_sher
رنجآور و دلگیر و پر از واهمه است
آمادهی روز محشر و خاتمه است
دیگر به چه درد میخورَد این دنیا
وقتی که بدونِ نفَسِ فاطمه است
#مهرآفرین
#فاطمیه
#عضوکانال
@golchine_sher
record_۲۰۲۳-۱۲-۱۶_۲۱-۳۰-۳۶.wav
10.57M
بانوی گلاب و آب و آیینه و ماه
شأن تو بلند بود و عمرت کوتاه
در مزرعه ی سبز دعا می خوانم
یا فاطمه اِشفعی لنا عندالله
در گوشه ی یک اتاق مِنبر دارم
تصویر به آتش زدن در دارم
هر سال به یاد فاطمه در خانه
مرثیه ی جمع و جور مادر دارم
آنها که به مرتضی اهانت کردند
از وسوسهی مقام اطاعت کردند
آن مردم بی مرام در خانهی وحی
بر ساحتِ فاطمه جسارت کردند
در پای سکوت حاضرین افتادهست
فریاد زد و برای دین افتادهست
تاریخ گواه ست که آن سرو رسول
در اوج شکوه بر زمین افتادهست
نزدیک شده وقت سحر می آییم
خیریم ،به نابودی شر می آییم
یکروز به انتقام بازوی کبود
با سیصد و سیزده نفر می آییم
#شاعر_نوروز_رمضانی
#شعرخوانی_حلیمه_شاعری_راد
#رباعی
#فاطمیه
@golchine_sher
تَورُّق میکنم، یک قتل را که در همه دنیا
اگر قتلی شده حداقل پروندهای دارد
گزارش مینویسد: کودتا چیها رسیدند و
هزاران پشته هیزم به پشت در چیدند و
سپس با نعرههاشان پردهی حرمت دریدند و
کنار در هر آنچه بود را آتش کشیدند و
زبانههای آتش، گوشهی معجر رسیدند و
تمام این دقایق بچههایِ مرد، دیدند و
بمیرم این گزارش، خط به خط خون است و خاکستر
بمیرم لحظهی دندان بههم ساییدن حیدر"
گزارش مینویسد: قتل با جسمی گران بوده
و مقتوله، زنی که ظاهراً خیلی جوان بوده
گزارش مینویسد: با لگد در را شکستند و
و مقتوله همان دم اتفاقا پشت آن بوده
گزارش مینویسد: بار شیشه داشته آن زن
گزارش مینویسد: زخم و تاول توامان بوده
دری بودست با گلمیخهایی، جای جای آن
گزارش مینویسد: میخ در هم خونچکان بوده
گزارش گریه کرده خط به خط از غربت شویش
گزارش شرم دارد که بگوید میخ و پهلویش
گزارش مینویسد: "زن که دست از در رها کرده
گزارش مینویسد؛ زن کنیزش را صدا کرده"
مرورش میکنم هربار، با اندوه از اول
نمیدانم چه بود اینها؟ گزارش بود یا مقتل؟!؟
بمیرم این خطش که سالها اندوه جان بوده
جوان بوده، جوان بوده؛ چرا پس قامتش همچون کمان بوده؟
چگونه زندهام، از خواندن این روضههای تو
چگونه من نمردم، از غم واغربتای تو
تو برگشتی به آنجایی که اهلش بودهای خانم
و حیدر یکه و تنهاست بین بچههای تو
کسی نگذاشت "جانم" پشت اسمش بعد پروازت
دلیل گریههای او، مرور خندههای تو
اذان گفتند؛ پس این بیتها ختم بخیر اند و
خوشم با چند رکعت نوکریم در عزای تو
همه عمرم اگر پرسید هرکس کار و بارم چیست
سرم بالاست مادر که گدای تو، گدای تو...
#حامدعسکری
#مادر
@golchine_sher