eitaa logo
گلچین شعر
14.4هزار دنبال‌کننده
824 عکس
282 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
اگرچه شمعم و اندک زبانه ای دارم هنوز سوز و گداز شبانه ای دارم خوشا به من که در این روزگار تیره و تار کنار خانه ی خورشید خانه ای دارم دلم که می شکند می روم به سمت حرم برای گریه در آنجا بهانه ای دارم درخت خشکم و هر گاه در حرم هستم به دستهای دعایم جوانه ای دارم کبوترانه دلم را سپرده ام به شما خوشم که پیش شما آب و دانه ای دارم به یاد کودکی و بوسه بر ضریح زدن هنوز حس خوش کودکانه ای دارم قسم به گنبد و گل دسته ات که در این شهر من از بهشت دلیل و نشانه ای دارم مرا رها نکنی بین این هیاهوها مرا رها نکنی ای پناه آهو ها @golchine_sher
خوشا عاشقی خاصه وقت جوانی خوشا با پریچهرگان زندگانی به وقت جوانی بکن عیش؛ زیرا که هنگام پیری بُوَد ناتوانی جوانی و از عشق پرهیز کردن چه باشد ندانی، به جز جان گرانی جوانی که پیوسته عاشق نباشد دریغ است ازو روزگار جوانی @golchine_sher
خمیده پشت از آن گشتند پیران جهاندیده که اندر خاک می‌جویند ایام جوانی را... @golchine_sher
رخ نازنین مپوشان همه زیر زلف مشکین بگذار روز و شب را ز هم امتیاز باشد... @golchine_sher
کنار شعر تلخم قهوه ی شیرین نمیچسبد تو تلخی شعر هم تلخ است و سر سنگین نمیچسبد دمادم از نگاهت شعر میگفتم ولی حالا تمام شعرهایم میشود غمگین نمیچسبد به آهنگ تو رقصیدم٬ شدم آنکس که میخواهی ولی اینگونه باشم وصله ای ننگین نمیچسبد قلم درگیر دفتر شد حواسم پرت تو گشته به چشمم زل زدی من هم سرم پایین نمیچسبد از اول در هیاهوی شکست قلب من بودی کنار اخم تو دنیا شود رنگین نمیچسبد نشستم شعر گفتم قهوه نوشیدم ولی بی تو کنارشعر تلخم قهوه ی شیرین نمیچسبد! @golchine_sher
حرف زیاد داریم اما ما همه کارگریم از کوره اگر در برویم آجر می شود نانمان @golchine_sher
مردم بالادست، چه صفایی دارند! بی‌ گمان آنجا آبی، آبی است غنچه ای می‌شکفد، اهل ده با خبرند چه دهی باید باشد، کوچه باغش پر موسیقی باد! @golchine_sher
چه باید کرد با چشمت که در تکرار این لذت جدایى مى شود افسوس و ماندن مى شود عادت بیا عهدی کنیم امروز، روز اول دیدار اگر رفتیم بی برگشت، اگر ماندیم بی منت تو باید سهم من باشی اگر معیار دل باشد ولی دق داد تا دادت به من تقدیر بی دقّت جوانی رفت و در آغوش تو من تازه فهمیدم چه می گویند وقتی می کنند از زندگی صحبت خودت شاید نمی دانی چه کردی با دلم امّا دل یک آدم سرسخت را بردی ، خداقوّت! @golchine_sher
حتی اگر خيالِ منی، دوست دارمت ای آن‌كه دوست دارمت امّا ندارمت @golchine_sher
همیشه در دل تاریخ این گواهی ماند؛ برای دشمن تو تا ابد تباهی ماند گذشت فصل زمستان، ولی برای زغال هنوزهم که هنوز است روسیاهی ماند هزار تاج به تاراج برده شد، اما همیشه بر سر تو تاج پادشاهی ماند چه خواب‌ها که یکایک شدند نقش‌برآب چه نقشه‌ها که سر برگه‌های کاهی ماند کسی که خواست سر ما کلاه بگذارد برای او نه سری ماند و نه کلاهی ماند شکوه نام تو مانند صخره پابرجاست نه مثل موج، که گاهی نماند و گاهی ماند به رغم مدعیان! ای خلیج میهن من تو فارس بودی و هستی و فارس خواهی ماند @golchine_sher
ارباب فقط فکرِ خوشی_ عیاشی بر روی رعیّت است غم، نقاشی... با کارگری بمیر و در هجمه ی ظلم باید کر وکور وبی تفاوت باشی...!!! @golchine_sher
من دلم پیش کسی نیست خیالت راحت منم و یک دل دیوانه ی خاطر خواهت @golchine_sher
....دوباره می نویسمت ..کنارِ بیت آخرم وچکه چکه می چکم...به سطر های دفترم تو تازیانه می زنی به زخمه ی خیال من من آب و دانه می دهم به خوش خیالِ باورم تو مثل ماهِ برکه ای ...و من غریق مست شب دوباره تو ..دوباره من..شناوری ..شناورم شنیده ام زپنجره سراغ من گرفته ای؟ هنوز مثل قاصدک ..میانِ کوچه پرپرم گلایه از قفس کمی...کمی عجیب میرسد خودم قفس خریده ام ...برای این کبوترم شبی بخواب دیدمت...میانِ تنگِ کوچه ها قدم زنان ..قدم زنان..تو را به خانه می برم غزل بخواب می رود...به انتها رسیده ام تمام من چکیده شد..کنارِ بیت آخرم ... @golchine_sher
به دیده غیرِ تو را، راه کی توانم داد؟ خیالِ تو چو شب و روز، دیده‌بانِ من است! @golchine_sher
ای دوست! بیا فاصله‌ها را کم کن دمنوش غزل برای روحم دم کن ای واژه به واژه‌ات همه نور امید! لب باز کن و دل مرا خرّم کن @golchine_sher
از عشق تو لبريزم از مهر تو سرشارم هم با تو و هم بي تو آيينه‌ی ديدارم تو نقطه و من پرگار تو يكیّ و من بسيار همواره طواف توست هر گام كه بردارم عمری طپش قلبم بی بوی تو يعنی هيچ لبريز وجود توست گنجينه‌ی اسرارم دنیا پر تنهایی‌ست هرچند تماشایی‌ست اما پرم از شادی وقتی که تو را دارم نام تو شكرخندی ست بر تلخی لب‌هايم ياد تو چنان قابی پيوسته به ديوارم دیوانه‌تر از من کیست دلبسته به کوی تو آخر سر و جانم را در پای تو بگذارم خورشید نگاهت را بر غربت من بگشا من سایه‌ی بی‌رنگی افتاده به دیوارم بی مهر تو بی‌تابم نه خواب و نه بيدارم تا مست توام اما بيدارم و هشيارم @golchine_sher
دوستت دارم ولی دیگر نخواهم گفت چون ''دوستت دارم'' شده قربانی تکرار ها...! @golchine_sher
ای عشق چه در شرح تو جز عشق بگویم ؟ در ساده ترین شکلی و پیچیده ترینی @golchine_sher
بگو دوستم‌ داری تا زیباتر شوم! بگو دوستم‌داری تا انگشتانم طلا گردند و پیشانی‌ام ماه.. بگو دوستم‌ داری تا بتوانم دگرگون شوم، بدل به خوشه‌ی گندم شوم یا درخت نخل، هم‌ اکنون بگو، درنگ نکن... @golchine_sher
کوهی‌ست غم عشق تو؛ مویی‌ست تن من هرگز نتوان کوه به یک موی کشیدن... @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعری زیبا برای ۱۲ امام معصوم علیه السلام که بعد از سروته شدن شعر یک اتفاق نادر ولی شگفت انگیز می افتد ببینید @golchine_sher
بس که از روی ماسه ها شستی، نقشه های سیاه دشمن را نقش پیشانی زمین کردی، مرز ساحل نشان میهن را سالها زیر دشنه ی دزدان، پاره های تنت به یغما رفت ولی از اصل خود نیفتادی، که همین نقشه ی مدون را بر بلندای کوهسارانت، مد کشیدی و قد کشید آنجا پدر از امتداد تیر و کمان، پسری مثل آریو برزن را وقتی امشب از آسمان افتاد، ماه در چشم آبیت زیبا دلبری کن که می کشی هر دم، صد هزار از قبیله ی من را دلبری کن مگر به پا خیزد، شاعری از تبار فردوسی تا جهان از دوباره بشناسد، نسل تهمینه و تهمتن را پهلوانت میان بزم نبرد، مثنوی مثنوی رجز میخواند شاعرت با حماسه خم می کرد، در کف مشت کاوه آهن را مادرت نام پارس بر تو نهاد، ای خلیج همیشه ایرانی مثل مادر همیشه باید شست، از لقب های زشت دامن را @golchine_sher
از عطر تو سرمستم و از طعم تو دل‌خون ای کفر شکوفا شده در بوته‌‌ی ایمان ای سبزترین دانه‌ی این دام قدیمی ای شرم تو دل برده از این تازه‌مسلمان سنگینی یک لحظه نگاه تو چه کرده‌ست با سست‌ترین پایه‌ی این خانه‌ی ویران ای کاش تو را تنگ در آغوش بگیرم! چون پیچک پیچیده به اندام درختان @golchine_sher
تو بدادم برس ای عشق! که با این ‌همه شوق چاره جز آن‌که به آغوش تو بگریزم نیست... @golchine_sher
شبی خمار غزل گرم گفتگو بودیم به وجد و شور و نشاط و به های و هو بودیم مدام در طلب باده و سبو بودیم تمام مستی شب را به جستجو بودیم ندا رسید که امشب طلوع خواهد شد کسی می آید و فردا شروع خواهد شد شکوفه زد غزل و روی لب هجا گل کرد ردیف و قافیه در صورت دعا گل کرد سحر رسید و اذان آمد و خدا گل کرد بهار فاطمه در صبح سامرا گل کرد ((رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند)) امین وحی خدا با خودش خبر آورد خبر برای وصی پیامبر آورد که نخل عسکری از فیض حق ثمر آورد عروس فاطمه و مرتضی پسر آورد جمال مهدویش آنچنان که پیغمبر ز هیبتش چه بگوییم ، وارث حیدر زمان به قدرت او اعتراف خواهد کرد و زیر سایه ی او اعتکاف خواهد کرد و تیغ دشمن او را غلاف خواهد کرد و کعبه دور قد او طواف خواهد کرد بخوان که حضرت صاحب به راه می افتد که حق می آید و باطل به چاه می افتد ببخش کوچه ی ما را که مثل میکده است گلوی شاعرت آقا اسیر عربده است ز ما هرآنچه نباید اگر چه سر زده است تمام حسرت ما جمعه ی نیامده است دخیل بسته ی این نیمه های شعبانیم به جان فاطمه سوگند که پشیمانیم @golchine_sher
صبح آمده و ترانه‌خوان شد بلبل «با غنچهٔ تازه همزبان شد بلبل» تا غنچهٔ گل شکُفت در اول صبح انگار که صد سال جوان شد بلبل ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @golchine_sher
خوش است حال من و شاعران مثلِ منی منی که سر نسپردم به هیچ انجمنی دلی اگر چه به شعرم نمی‌دهند؛ ولی خوشم که محض رضای تو رانده‌ام سخنی قسم به جاه و جلالی که عاشقی دارد که از تو دل نکنم من ولو تو دل بکنی همین که مست همیم از موفقیت ماست که پشت مرد موفق همیشه هست زنی ستیز با تو زیاد است بر سر هنرت تو گوش جان نسپاری به هر دروغ‌زنی مخالفان تو فرصت، موافقان تو دام شبیه یوسف ِ از پشت پاره پیرهنی کسی اگر به تفحص نیامده‌است چه غم؟ شهید زندهٔ بی افتخار ِ بی وطنی @golchine_sher
آدم باید جوری، دوستت دارم بگوید... که گره‌یِ ماندنش با دندانِ هیچ رفتنی باز نشود... @golchine_sher
ای دلارام تـریـن غنچـه ی گلزار، سلام ای طلـوعِ نفـسِ صبـحِ چمنزار ، سلام ای فرحبخش ترین رایحه ی عاطفه ها مـژده ی پـرتـوِ خورشیدِ پدیدار، سلام رد پـاهای تـو ابـرازِ صمیمانه ی عشق کوچه های غزل ازعطرِ تو سرشار، سلام بـوی عطـرِ خنکِ کوچه ی  نارنجستان خنده ی شاخه ی سرسبزِ سپیدار سلام آمـدی پنجره ها بـاز شده  سوی چمن ای شمیمِ خـوشِ هرلحظهٔ دیدار سلام عشق ازگردشِ مستانهٔ چشمت پیداست پاسخِ پـرسـشِ آیینـه ی تکرار ، سلام عطرِ یاسِ تـو که درصبحِ خیالم پیچید بـه خـدا مستِ نگاهِ تـوأم انگار، سلام @golchine_sher
صبحی که تو باشی و غزل باشد و آغوش یک صبح پر از خاطره و نیک سرشت است گویی که در آغوش خودت معجزه داری آغوش تو چون تکه ای از باغ بهشت است @golchine_sher