eitaa logo
رهروان شهدا زمینه سازان ظهور
135 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
49 فایل
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹کانال شهدا و علما شروع به کار کرد برای اینکه با محتوا قابل عمل کردن سخنان و شیوه زندگانی معصومین علیهم السلام ، علما و شهدا بتوانیم زمینه ساز ظهور باشیم و بتوانیم دیگران را هم مشتاق به ظهور بابا جانمان بکنیم @asemon_1311
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
به همه دوستاش نفری یک #جزءقرآن داده گفت تا ۲۱ فروردین باید یه #قرآن رو ختم کنیم و دقیقا روز۲۱فروردین۹۵ به #شهادت رسید #شهیدمحمدتقۍسالخورده🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
#هادی_دلها ❤️🍃 #حضرت_علی علیه السلام در بيان احوالات يكی از دوستانشان كه او را #برادر خود خطاب می كردند فرمودند: 💠 او پرفايده و كم هزينه بود اين عبارت #مصداق كاملی از روحيات #هادی به حساب می آمد.💗 هادی در هرجا وارد می شد 🔸پرفايده بود. 🔹اهل #كار بود. 🔸به كسی #دستور نمی داد. 🔹تا متوجه می شد كاری بر زمين مانده، سريع وارد گود میشـد. #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #یاد_یاران5⃣8⃣ 💠 پیشنهاد ویژه 📌خاطره ای از #شهید_حسن_تهرانی_مقدم🌷 👆عکس باز شود 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
6⃣3⃣4⃣ 🌷 💠یکی از همرزمان شهید حججی 🔰من 4 سالی بود که را می‌شناختم و ایشان از همکاران ما بودند. تربیت دینی و بصیرت بیش‌ازحد بود✔️. شهید حججی کارهایی را انجام می‌داد که بیش از بود و همواره با عمل خود دیگران را هدایت می‌کرد😊. 🔰شهید "محسن حججی" بود، ایشان همواره در حال خواندن قرآن بود و ♨️هیچ‌گاه نماز اول وقتش ترک نمی‌شد و می‌شدند زیرا آداب و قرائت🎤 را به‌درستی بلد بودند. 🔰شهید حججی در کار و تخصص و تعهد نیستند🚫. شهید حججی همواره جسارت خاصی را برای انجام کارها داشتند. 🔰شهید حججی همواره در راه روشنگری و هدایت 💫جامعه قدم برمی‌داشت. بصیرت شهید حججی بیش از همه بود و او درست در زمانی⌛️ که جامعه نیاز داشت، را انتخاب کرد و خداوند نیز این شهید را انتخاب کرد👌 و برای ما غیر از اندوه و حسرت و بهت‌زدگی از چیزی نماند😔. 🔰شهید حججی مبدع بسیاری از حرکت‌های آتش🔥 به اختیار فرهنگی بود. " " کارهایی را در موسسه فرهنگی انجام می‌داد و کمک به و کمک به تحقیقات علمی📚 و فناوری🌡 همواره دغدغه ایشان بود. 🔰شهید حججی همواره نسبت به تدابیر صاحب‌فکر بودند و صحبت‌های حضرت آقا را دنبال می‌کردند👌. او با منابع مالی کم مبدع حرکت‌های فرهنگی و پیشتاز در همه عرصه‌ها بودند که توزیع کتاب📔 در از جمله ابتکارات این شهید بود. 🔰ما هر زمان که به اصفهان می‌رفتیم، شهید حججی بر سر مزار بود. شهید حججی به‌عنوان یک شخصیت متعهد✊ و متخصص تأثیر عجیبی روی همکاران داشت و ما امیدواریم که بتوانیم ابعاد شخصیتی ایشان را به‌عنوان به جوانان معرفی کنیم و راه این شهید بزرگوار را ادامه دهیم✅. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
9⃣3⃣4⃣ 🌷 🔰یک دوستی داشت که به واسطه با او آشنا شده بود. همین بنده خدا تعریف می‌کرد: با شهید دهقان امیری در گلزار شهدا🌷بهشت زهرا(س) قرار داشتیم وقتی رسید، حدود دو ساعت⌚️ سر حرف زدیم. 🔰بعد سر خاک بقیه رفتیم و هر شهیدی را که می‌شناخت سر خاکش می‌ایستاد و حدود یک ربع راجع به شهید🕊 صحبت می‌کرد🗣، جوری حرف می‌زد و خاطره تعریف می‌کرد که انگار سال ها با آن شهید بوده است. 🔰گرمای ☀️طاقت فرسایی بود اما چنان غرق مطالب و حرف بودیم که گرما را نمی کردیم🚫. سپس برگشتیم بر سر مزار رسول خلیلی و صحبت‌هایمان را ادامه دادیم. موقع خداحافظی گفت: روضه بزار گوش کنیم و این جمله شهید خلیلی را یادآوری می‌کرد که: «ای که بر تربت من می‌گذری، روضه بخوان/نام (س) شنوم زیر لحد گریه کنم😭» 🔰گفتم: بابا لازم نیست اما اصرار کرد و خلاصه یک گوش کردیم. وقتی تمام شد با آهی سوزناک😞 سکوت را شکست، حسرت داشت، . 🔰بوی عطر پیراهنش😌 را هیچ وقت فراموش نمی‌کنم. خداحافظی👋 کردیم و این# آخرین خداحافظی من و بود. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
🏳الگو برداری ‌از شهدا 🌷 #مسعود خیلی مهربان و خوشرو و #دلسوز بود. در خانواده اگه میخواست کاری انجام بشه به دست مسعود انجام میشد و هیچ کاری رو #سرسری انجام نمیداد. #شهید_مسعود_عسگری🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #یاد_یاران6⃣8⃣ 💠 باید معارف اسلام را با تمام وجود شناخت 📌خاطره ای از #شهید_محمدجواد_تندگویان🌷 👆عکس باز شود 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
حاج #قاسم_سلیمانی هم خبر نداشت. وقتی بهش گفتیم به فکر فرو رفت. #آقا_مرتضی تو منطقه معمولاً سوار #موتور می شد و ازش تو ماموریت ها استفاده می کرد. آقا مرتضی با پول #شخصی خودش یک موتور خریده بود و میگفت نمیخوام اگر اتفاقی برام بیفته موتورِ #بیت_المال آسیب ببینه. راوی:پدرشهید #شهید_مرتضی_حسین_پور🌷 #نابغه_جنگ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
#امام_خامنہ_ای: ✳️ فرزندان شــهدا بدانند ڪہ پدرانشان موجب #ابـهت اسـلام، در چشم #شیطانهای عالـم شدند ... شهید مدافع حرم #یدالله_قاسم_زاده به یاد فرزندان دلتنگ شهدا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
خداوند از مومن #ادای_تکلیف را می خواهد نه نوع کار و بزرگی و کوچکی آن را. فقط #اخلاص، و با دید تکلیفی به وظیفه توجه کردن⚠️. #شهید_حمید_باکری 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
#سہ_بـرادر سه #برادر با هم هماهنگ بودند داخل خونه بیرون از خونه با هم سر کار میرفتند، بعد هم تظاهرات و فعالیت ها سیاسی آخر هم جبهه و #شـهــــادت... #ابراهیم شهید شد #عبدالله مفقود الاثر شد #حبیب رو هم پس از نه سال تکه اے از استخونهاشو به همراه پلاک براے خانواده اش آوردند #برادران_شهید_جعفرزاده🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از مدافعان حرم 🇮🇷
تقریبا شانزده ساله بود. ما آن موقع کرج بودیم. اعلام شده بود که می‌خواهند تشریف بیاورند کرج. مردم هم در حال آماده شدن برای استقبال از ایشان بودند. شهر را چراغانی کرده بودند و شیرینی پخش می‌کردند☺️ و خلاصه مهیا بودند که از ایشان استقبال کنند😍. آن روز شهید خلیلی در کلاس درس بود که معلمش قبل از اینکه شروع به درس کند، بنا می‌کند به انتقاد از حکومت و جامعه😤. می‌گوید که اصلا حرفهای اینها حساب و کتاب ندارد! آدم نمی‌داند کدام حرف اینها را باور کند. از یک طرف می‌گویند اسراف نکنید. از آن طرف شما بروید ببینید در این خیابانها چقدر چراغ روشن کردند! اینها اسراف است و حرام است! بعد رسول بلند می‌شود و به اعتراض می‌گوید آقا اینها اسراف نیست! حرام هم نیست! بلکه حسنه است و ثواب هم دارد👌! ما تازه با بچه‌ها داریم پول جمع می‌کنیم که به‌خاطر ورود در مدرسه قربانی بکشیم. 👌 معلمش هم عصبانی می‌شود😡 و می‌گوید خلیلی! باز دوباره شما در این مدرسه، روی حرف من حرف زدی؟😤 این مدرسه یا جای من است یا جای شما😡😤! چون مثل اینکه قبلا هم بین اینها راجع به ولایت و این مسائل بحث شده بود. شهید خلیلی  می‌گوید من باید بروم! چون شما استاد ما هستید و احترامتان واجب است، من از این مدرسه می‌روم.🚶🚶 به‌خاطر دفاع از ولایت، مدرسه را ترک کرد....
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
9⃣4⃣4⃣ 🌷 🔹علاقه ی خاصی به (سلام الله علیها) و حضرت زینب(سلام الله علیها) داشت. ی اول فاطمیه هرسال صبح بعد از نماز📿، منزل پدرشهید ی حضرت زهرا(علیهاالسلام) و مراسم عزاداری 🏴حضرت برپاست. 🔸سال 92 که سال حضور ابوالفضل در مراسم بود، و روزهای آخر زمستان، و روز آخر مراسم، خیلی هوا بارانی🌧 بود، به این صورت که تمام فرشهای کف حیاط را برداشتیم و از باران و خیسی کف حیاط و سقف پارچه ای ،نمیشد🚫 فرشها را بچینیم. 🔹نیمه شب🌒 بود که دیدم سر سجاده نشسته و داره گریه میکنه😭.رفتم کنارشو 👥گفتم تا دیر وقت که بیدار بودی ، پاشو بخواب که برای مراسم فردا ،که روز هست، آماده باشی. 🔸گفت: چطور میخوای خوابم ببره وقتی که ی حضرت زهرا رو آب گرفته و جا برای عزادارای 🏴خانم کمه...(چون داخل حیاط و ایوان ،قسمت مردانه بود و داخل اتاق هم زنانه) 🔹گفتم: کاری که از دستت برنمیاد چون اخبار هواشناسی⛈ گفته این باران تا روز ادامه داره .گفت: میتونم که خدا رو به آبروی حضرت زهرا بدم که آبروی هیئت حضرت رو نگه داره😭، چون روز خیلی اینجا شلوغ میشه و ما شرمنده ی عزادارا میشیم😞. 🔸داشت گریه میکرد 😭و خدا رو قسم میداد و بلند شد دو رکعت نماز به حضرت زهرا(علیهالسلام)خوند و آروم شد و گفت دیگه سپردم به و خوابید😴.موقع اذان که بیدار شدم دیدم باران بند اومده☁️ 🔹ابوالفضل تمام فرشها رو پهن کرده و داره زیر خیمه ی بی بی میخونه و گفت دیشب از خدا خواستم بعد از روضه ی حضرت زهرا باران رحمتت 🌧رو برامون بفرست، و فعلا بارانی در کار نیست.❌ 🔸همه باریدن باران و خیس شدن خیمه بودند و ابوالفضل آرامِ آرام.مراسم که تموم شد و عزادار خداحافظی کرد👋 و رفت، ابوالفضل گفت زود باشید که از خدا تا آخر مراسم قول گرفتم و الان بارون ⛈شروع میشه. 🔹هنوز چند ثانیه ای⏱ از حرفش نگذشته بود که باریدن گرفت و تا سه روز ادامه داشت... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #یاد_یاران8⃣8⃣ 💠 الان جواب سلام حرام است! 📌خاطره ای از #شهید_سیدعلی_اندرزگو🌷 👆عکس باز شود 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
1⃣5⃣4⃣ 🌷 💠 خاطره‌ای از شهید محمود کاوه 🍃یک‌بار از آقای مرادی که از گردان لشکر ویژه شهدا بود جریان که در پادگان بود و بچه‌ها می‌گفتند که هست را پرسیدم. 🍃او گفت: یکی از سران نامش بود که با آقا محمود کل کل داشت. یک‌بار تک و تنها میاد تو پادگان لشکر می‌زنه دم در به سرباز می‌گه به کاوه بگو حسن سر سفید اومد تو پادگان لشکرت بنزین زد و رفت اگر هستی تو هم تنها بیا. 🍃 از همه جا بی‌خبر هم می‌ره جریان رو به آقا محمود می‌گه. ایشون هم هیچی نمی‌گه، اما یک روز تنها با ، بلند میشه میره تو یکی از ساختمان‌های ضدانقلاب 🍃همون اول کار چندتا ضد انقلاب که تو حیاط نشسته بودن رو می‌کنه. سریع وارد اتاق مالی می‌شه حزب رو هم می‌کشه و مقادیری رو به همراه یک خودرو سیمرغ که تو پارک بوده به غنیمت میاره و جواب یک باک بنزین حسن خان رو با کلی کشته و پول و ماشین می‌ده. 🍃بعدها همین حسن خان طبق ذکر کتاب در اعماق جنگل الواتان توسط شهید کاوه و بچه‌های لشکر شهدا به سپرده می‌شه. 🍃البته ضد انقلاب به تلافی این کار اومدن نزدیک درب پادگان لشکر هنگام تردد شهید کاوه کار گذاشتن که شکر خدا ناموفق بودن. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
می گفت: صیاد در هیـــچ چیزی برای خودش نمی خواست، بارها می شنیدم که می گفت: " اللهم احفظ قائدنا الخامنه ای " بلند هم می گفت، از . 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
#تلنگر ای #بندگان خــدا… ! خود را #بسنجيد قبل از آنڪہ مورد سنجش قرار گيريد؛ و بہ #حساب خود رسيدگے ڪنيد پيش از آنڪہ بہ #حسابتان رسيدگے ڪنند ! #امام_علے_علیہ_‌السلام 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
با #خنده میگفت: الان انگار یه عالمه چیز خوردم، دلم پر از غذاست #غذای_روح که آماده باشه غذای جسمم #تأمینه... 🌷شهید ابوالفضل شیروانیان 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
🕊 به‌مناسبت سالگردشهدای یگان صابرین ۱۳ شهریور سال ۹۰ ۱۳ تن از رزمندگان یگان ویژه #صابرین درحین مبارزه با تروریست های #پژاک در #شمال‌غرب کشور به فیض #شهادت نائل آمدند. 🌷| شادی روح شهدای یگان صابرین صلواتی نثار کنید |🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰 به مناسبت سالگرد شهدای یگان صابرین 🌷قله «جاسوسان» در ارتفاعات مرزی بین جمهوری اسلامی ایران و عراق قرار دارد که مدت‌ها به محل گروهک‌های و خصوصاً گروهک تروریستی تبدیل شده بود. در سال 90 جمهوری اسلامی ایران تصمیم بر این ارتفاعات گرفت که این مأموریت به‌عهده نیروی زمین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که اکنون به تیپ ویژه صابرین تبدیل شده، گذاشته شد. 🌷طی این  که در شهریور سال 90 انجام شد، دلاورمردان این یگان در اوج و و تحمل سخت‌ترین شرایط اقلیمی و جوی، موفق به رسیدن به سنگر این عناصر تروریستی شده و در 13 شهریور سال 90، 13 نفر از نیروهای این یگان طی درگیری با عناصر پژاک ضمن از بین بردن بقایای این گروهک تروریستی به درجه رفیع نائل شدند. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
محسن روی #حجاب خیلی تأکید داشت، به حدی که خیلی ناراحت می‌شد اگر جایی در بین دوستان می‌دید که حجاب رعایت نمی‌شود🚫و به صراحت اعلام می‌کرد که حجاب را #رعایت_کنید، در حالت کلی می‌توان گفت بسیار روی مسئله حجاب ‌حساس بود👌. #شهید_محسن_حججی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
8⃣5⃣4⃣ 🌷 💠"محسن" یک آتش به‌اختیار تام بود 🔰همسر شهید حججی درباره که از اسارت او منتشر شد، گفت: این عکس نشان‌دهنده حق و باطل بود↔️، من بعد از نگاه کردن با دقت به عکس یک لحظه حس نکردم 🚫 که محسن است، را در وجود او دیدم حس کردم که ملعون اسیر دست آقامحسن است. قطعاً از بغض و کینه است که چاقو🔪 کنار او گذاشته‌اند. 🔰 من همه چیز در چهره او دیدم جز اما خستگی😪 را حس کردم، مشخص بود ایشان تا لحظه‌ای که به اسارت درآمده از خودش دفاع می‌کرده است👊 چون او خشک بود، اما استوار بودن هم در نگاه او بود، کم نیاورده بود. 🔰محسن یک آتش به‌اختیار تام بود👌، این آتش به‌اختیار را سال‌ها قبل در مؤسسه نشان داد، اگر همه این‌گونه باشیم همه چیز خیلی قشنگ پیش می‌رود و همه ، یکی یکی ساخته می‌شوند✅. 🔰«همسرم رفت که بگه تنها نیست❌؛ رفت که بگه هنوزم مردان خدایی هستند؛ اگه کسی خواست اشکی😢 واسه همسرم بریزه به اشکش بده‌؛ واسه ✓حضرت زینب (س) و ✓امام حسین (ع) گریه کنه... همه زیر لب فقط بگید امان از (س) راهشو ادامه بدید؛ دعا کنید خدا به منم صبر بده؛ التماس دعا🙏 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
من و تو نسبت اونای که برای ما ارزشمندترین چیزشونو فدا کردن #مدیونیم. اونا لایق اون هستن که فراموششون نکنیم🚫! اونا به گردن ما حق بزرگی دارن. سروقامتانی که حماسه #طلائیــه رو خلق کردند. سروقامتانی که خیلی هاشون هیچ وقت #برنگشتند. مثل: #شهید_مهدی_باکری 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
یکی از دوستان نزدیک سردار شهید همدانی می‌گفت: #حضرت_آقا بعد از ماموریت‌ها به سردار همدانی می‌گفتند: برای حفظ شما دعا می کنم، #سردار هم گفته بود #توجه شما خستگی را از تن ما در می‌آورد☺️. #سردارشهید_حاج_حسین_همدانی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰بنده حقیر شاگرد تنبل دفاع مقدس اعتراف می کنم که وظایف خودم رابه خوبی انجام ندادم🚫 🔰و بعضی مواقع این سراغم می آمد😔، وسوسه می شدم و نق میزدم 🔰اما خدا من را متوجه می کرد💥 وپشیمان می شدم 😞و از خدا طلب و بخشش می کردم و این اواخر هم دلم خیلی کرده بود🕊… 🔰از آقا می طلبم که نتوانستم سرباز خوبی باشم .عشق به ولایت و تبعیت از ایشان، را به همراه دارد. ♨️ گذشته بدهکار انقلابیم نه طلبکار 🔸امروز پاس صحبت یار قدیم دار 🔹فردا چه سود که بگویند “حبیب” رفت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 ⃣9⃣ 💠موشک جواب موشک😂 🔸مثل این که اولین بارش بود پا به منطقه می گذاشت. از آن آدم هایی بود که فکر می کرد شده است که انسان های گناهکار، به خصوص عراقی های فریب خورده را به هدایت کرده، کلید را دستشان بدهد. 🔹شده بود مسؤول تبلیغات . دیگر از دستش شده بودیم. وقت و بی وقت بلندگوهای خط اول را به کار می انداخت و صدای و مارش عملیات تو آسمان پخش می شد و عراقی ها می شدند و هر چی مهمات داشتند سر مای خالی می کردند. 🔸از رو هم نمی رفت.تا این که انگار طرف مقابل، یعنی عراقی ها هم دست به زدند و آنها هم بلندگو آوردند و نمایش شد. مسؤول برای اینکه روی آنها را کم کند، نوار «کربلا، کربلا، ما داریم می آییم» را گذاشت. 🔹لحظه ای بعد صدای از بلندگوی عراقی ها پخش شد که: «آمدی، آمدی، خوش آمدی جانم به قربان شما. قدمت روی چشام. صفا آوردی تو برام!» تمام بچه ها از ریسه رفتند و مسؤول تبلیغات رویش کم شد و کاسه کوزه اش را جمع کرد و رفت.😂😂 منبع: کتاب رفاقت به سبک تانک 😁 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
روز سوم عمليات بود. آن روز،‌ نماز ظهر را به او اقتدا كرديم. سر نماز عصر،‌ يك حاج آقاي روحاني آمد.نماز عصرراايشان خواند.مسئله‌ي دوم حاج آقا تمام نشده،‌ حاجي #غش كردو افتاد. ضعف كرده بود و نمي‌توانست روي پا بايستد🚫.سرُم به دستش بود وگوشه‌ي سنگر نشسته بود.بادست ديگر بي‌سيم📞 را گرفته بود و با بچه‌ها صحبت مي‌كرد؛‌خبر مي‌گرفت و راهنمائي مي‌كرد.اين‌جا هم ول كن نبود. #شهید_ابراهیم_همت @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
1⃣6⃣4⃣ 🌷 💠سردار خيبر 🌷اسفند ۱۳۶۲، تخت فلزی را از دل کشوی بیرون کشیدند. تو با لب هایی که نداشتی لبخند زدی😊 و نور چراغهای 💡سردخانه، هایی را که نداشتی،‌ اذیت کرد و بعد رو برگرداندی که همسرت را ببینی👀، با که نداشتی و خواستی با دستت، دست سرد همسرت را بگیرى، با که نداشتی و اسمت را که فریاد می زد🗣؛ شنیدی، با گوش هایی که نداشتی😭 🌷و بعد زمزمه کردی «گریه نکن🚫 ....» اما او صدایت را نشنید🔇. از پا افتاد، ضجه زد😭 و با چادرش، چهره غمگینش را پوشاند تا ها اشک هایش را نبینند. ! سرت را گذاشتی، مجنون بماند که دلـ❤️ ما، تا ابد، در حسرت دوباره دیدن هایت بسوزد؟ که هی فرود آمدن گلوله توپ💥 را کنار موتوری🏍 که ترکش نشسته بودی در ذهنمان مرور کنیم 🌷و داغ مان هزار هزار بار تازه شود؟ که هی یادمان بیاید جای خالی را و دستت را و بادگیر سبز و عرقگیر عنابی ات را که و خاکستر داشت؛ اما هنوز ته مانده ای از عطرت😌 به آن وفادار بود و نمی رفت🚫. 🌷آنها که از برگشتند، گفتند: تو سفارش کرده بودی «یا همه، اینجا می شویم🕊 یا را نگه می داریم.» و این جمله ات جان کلام عملیات خیبر بود👌 از زبان که سردارش بودی، فرمانده لشکر ، نور✨ چشم همه هایی که همشهری ات🏙 بودند. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
2⃣6⃣4⃣ 🌷 🔰حدود ساعت سه و بعد از ظهر دود و مه غلیظی🌫 همه جا را گرفته بود. نم نم باران🌧 سرما را چندین برابر می کرد. و خاک کم کم به مشام می رسید. سنگر های کوچک یک متری که با تکه های سنگ درست شده و پای هر کدام را بیست سی متر گود🕳 بود. 🔰مجید بر روی نزدیک یکی از سنگرها آرام و بی حرکت خواب بود😴. ❌نه خواب نبود. چیزی خواب بود. در تمامی روز های قد کشیدنش اولین مرتبه که آرام و و بدون جنب و جوش شده بود. 🔰دستها و صورتش گلی بود☺️. انگشتری 💍که شب قبل از گرفته هنوز در انگشتش بود. صدای تیر ها و نارنجنک ها💥 همچنان فضای را پر کرده بود. از صدای تیرها گوش شنونده ها 👂عجیب تیر می کشید. 🔰صدا به صدا نمی رسید. صدای بیسیم های📞 بی صاحب در جای جای می آمد. بچه ها عقب نشینی کنید.کسی نمی توانست را حرکت بدهد. 🔰درخت های سبز کاج و خشک زیتون 🌳در دشت کم کم خیس باران🌧 شده بودند. تا از بچه ها شهید🌷 و چند نفری هم شده بودند. 🔰بدن اربا اربای خودش عاشورایی به پا کرده بود. برای خیلی ها روشن بود که و خیلی دیگر از بچه های شهید شده🕊 فردایی نخواهند داشت. همه را از چهره و آرامش می گویند. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh