eitaa logo
رهروان شهدا زمینه سازان ظهور
130 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
49 فایل
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹کانال شهدا و علما شروع به کار کرد برای اینکه با محتوا قابل عمل کردن سخنان و شیوه زندگانی معصومین علیهم السلام ، علما و شهدا بتوانیم زمینه ساز ظهور باشیم و بتوانیم دیگران را هم مشتاق به ظهور بابا جانمان بکنیم @asemon_1311
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
💌نامه به امام رضا(ع): ✍بسم الله النور، النور به: انیس‌النفوس، شمس‌الشموس، (ع) از: غلام رو سیاه، گنهکار😔 سلام آقای خوبم✋ 🔰از آخرین باری که به آمدم تاکنون چندسالی می‌گذرد و حال که در صحن و سرایت هستم سر تا پا شوق و شعف😍 دارم. 🔰یادم هست دفعه قبل خواسته‌های زیادی از شما داشتم؛ الآن که خوب فکر می‌کنم💭 به همه خواسته‌هایم رسیده‌ام؛ شغل سپاه، عروسی، جور شدن زندگی و... ممنونم ، ممنون❤️. 🔰دو روز پیش که با لباس سبز به حرمت قدم گذاشتم چقدر لذت بردم☺️؛ باورم نمی‌شود؛ همه این‌ها را از کرم و بزرگی می‌دانم. 🔰 ، با ورود به سپاه دریچه‌ای جدید ✨از زندگی به روی من باز شد؛ اگر روزی هزار بار را بگویم باز هم کم است؛ ارباب من، از لذت‌های هر آنچه که باید می‌چشیدم را چشیدم. 🔰حال، بی‌صبرانه مشتاق😃 چشیدن لذتی هستم، لذتی که نهایتش . 🔰یا رضا، تو را به پدر بزرگوارت موسی‌بن جعفر(ع) ، تو را به فرزند عزیزت جوادالائمه قسم، تو را به خواهر گرامی‌ات فاطمه معصومه قسم، من شوید🙏. 🔰آقا جان دوست دارم همانند👥 علی اکبر(ع) در جوانی شهادت 🌷را بنوشم و جان ناقابلم را فدای شما اهل بیت کنم. 🔰 ⚡️فقط یک خواسته شخصی دیگر دارم؛ مولای من، بر من بگذار و جواز را امضا کن📝. 🔰امشب شام است؛ می‌گویند دوشنبه‌ها و پنج‌شنبه‌ها پرونده اعمال 📜ما می‌رود دست صاحبمان (ع). 🔰آقای من، تو را به مادرت زهرا(س) قسم، را با امضای خودت✍ مزین کن. 🔰آرزو دارم امشب🌙 پرونده‌ام به همراه به دست امام زمان(ع) برسد📩؛ بدون شک با دیدن امضای شما، ولی عصر(ع) هم امضا می‌کند🙂. 🍂گرچه سرتا پا گناهم، رو سیاهم😔 🍂ضامنم باش ای رضا 🍂مانند آهو دِه پناهم 🌸 🍂مرا از درگاهت ناامید نکن 🍂الهی رضاً به رضاک 🍂لامعبود سواک 🗓دوشنبه/ سه شنبه 94/5/6 حرم امام رضا(ع)/ رواق الاجابر 🕰01:34 بامداد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
📜 ✍اولین شرط لازم برای از اسلام، اعتقاد داشتن به (ع) است. ♨️هیچ کس نمی‌تواند پاسداری از اسلام کند در حالی که ایمان و به اباعبدالله‌الحسین(ع) نداشته باشد🚫 ✍ اگر امروز ما در صحنه‌های پیکار می‌رزمیم و اگر امروز ما پاسدار هستیم✊ و اگر امروز پاسدار هستیم و اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران🇮🇷، اسلام در جهان پیاده شود و زمینه ظهور حضرت (عج) فراهم گردد، به واسطه عشق، علاقه و محبت به امام حسین(ع) است👌. ✍من تکلیف می‌کنم شما «رزمندگان» را به وظیفه عمل کردن و زندگی کردن.در زمان غیبت کبری به کسی «منتظر» گفته می‌شود و کسی می‌تواند زندگی کند که منتظر باشد، ، منتظر ظهور امام زمان(عج). خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادت‌طلبی می‌خواهد✔️. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
5⃣9⃣9⃣ 🌷 🔰حسین از بقیه پسرهایم شیطون‌تر بود☺️ یعنی بود. وقتی حسین آقا در خانه بود اگر در بدترین حالت‌ روحی😞 هم قرار داشتیم را روی لبمان می‌آورد. 🔰یک روز بزرگ‌ترش با دوستش👥 آمدند در خانه و گفتند: مامان سر من و دوستم را با آجر شکست💔 من با تعجب پرسیدم: چطور😟 حسین که از شما کوچکتر است دو نفر شما را با هم شکست⁉️ 🔰حسین گفت: می‌خواستم بکشم، آجر را به دیوار زدم، دو قسمت شد و سر هردو نفرشان شکست. حسین در عین شیطنتی که داشت خیلی مظلوم بود🙂 بدون نمی‌خوابید❌ دبستان بود اما صبح عهدش ترک نمی‌شد. هیچ وقت بدون زیارت عاشورا📖 نمی‌خوابید، من که هستم این کارها را نمی‌کردم. 🔰سال ۸۸ که از ماموریت برگشته بود به حسین آقا گفتم می‌خواهم برایت زن بگیرم💍 گفت: شما هر کسی را انتخاب کردی من قبول دارم 💥ولی باید باشد و با شرایط من کنار بیاید. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔸 عمليات «نصر 7 » آغاز شد ⬅️ فرمانده تيپ 18 الغدير يزد شهيد بزرگوار ، حاج اكبر آقا بابایی بود، قبل از عمليات ايشان در سنگر فرماندهي نقشه عملياتي📈 را در حضور فرماندهان توجيه كردند؛ خوب يادم هست شب قبل از عمليات منصور با التهابي همراه با شوق ديدار دست بردعا برداشته بود، در سنگر پر از صفا خوانده شد👌. سنگري كه ميعاد كبوتران🕊 عاشق بود و صفايي داشت كه از قلبهاي 💞پاك نشأت ميگرفت . 🔹خدايا چقدر عاشقانه ميگريست در آن لحظه من گريه يك عاشق را با تماام وجود درک كردم😢. اونقدر عاشق جبهه و و خدمت به اسلام عزيز بود كه گاهي اوقان شش ماه يكبار به ديدار خانواده و پسر شيرين👼 زبانش محمد ميرفت. عمليات نصر 7 آغاز شد. بچه هاي رزمنده نجيبانه از جان ميگذشتند و آن را دودستي پيش كش دوست ميكردند . 🔸منصور بالاي یكي از تپه هاي مشرف بر منطقه عملياتي، بر اثر تركش خمپاره 💣 زخمي شد. بچه ها اورا سريعاً به اورژانس🚑 منتقل كردند. اما بعد از لحظاتي همچون كبوتري🕊 در افق روشن عشق پركشيد و از جام الست به حقيقت نور پيوست😔 . 🔹او در غروب آفتاب به قبله ايستاد و 📖 را از عمق جان تلاوت ميكرد و شبهايي كه در جبهه اهواز بوديم، نيمه هاي شب به اتفاق نيروهايش در گلزار شهدا ❣️ با سوز واشك ميخواندند و به ياد امام حسين و يارانش اشك ميريختند و بر سينه ميزدند😭. آري منصور با كوله باري از رزم جاده هاي خاكي بي وفايي را طي كرد و راهي سرزمين نور شد تا جامي از شراب از دست ساقي عشق بنوشد. 🔸بعد از شهادتش شبي در خواب ديدم منصور با لباس سبز ومقدس اش در آن جاي سبز و خرم در كنار سروي بود كه از همه اي سروها بلندتر بود. آقا انگار مشغول نوشيدن شراب 🍹بود. تعجب كردم و گفتم : «آقاي عابدي شما و شراب ».😱 لبخندي زد و نگاه به پياله در دستش كرد وگفت شرابي كه من ميخورم با شرابي كه شما فكر ميكنيد تفاوت دارد اين شراب است 👌. 🔹ناگهان از خواب بيدار شدم اشك💧در چشمهايم جمع شده بود و ذهنم به سوي خاطرات شيرين يك هم سفر مهربان ♥️و شجاع كشيده شد به راستي كه دلش به اندازه درياها وسعت داشت. به ياد صفاي قبل از افتادم و راز ونيازهايش كه عاشقانه در فراق دوست ميسوخت و ميگريست، اشكهاي صادقانه اش را دخيل كوي يار ساخته بود .😔 🌷 http://eitaa.com/joinchat/2590638082Cd5b472439f