هوالخَلق
بگو کیست محمد هوالاحمد و محمود
هوالعبد هوالحمد هوالشاهد و مشهود
هوالنور هوالطور هوالصادر و مصدور
هوالحقّ هوالحیّ هوالشاکر و مشکور
هوالخَلق هوالخُلق هوالرازق و مرزوق
هوالحِلم هوالعِلم هوالخالق و مخلوقهوالکَهف هوالحِصن هوالظاهر و باطن
هوالعَدل هوالقِسط هوالآمِن و مؤمن
هوالفضل هوالبَذل هوالعالِم و حاکم
هوالعهد هوالشهد هوالقائم و دائم
به اخلاق رحیم است علیم است و حکیم است
به رفتار کریم است عظیم است و قدیم است
خدا راست مباهات بر آن خُلقِ عظیمش
گواراست به آیات ز کِردارِ کریمش
ستوده ست صفاتش به اوصافِ الهی
خدا گونۀ ذاتش همه لایتناهی
سترگ است مقامش که او بابِ نجات است
سرودیست بنامش سلام و صلوات است
مَجلّیست به قرآن مُهَیمِن به رسولان
مجلّاست به سبحان مبَیِّن به امامان
به موساست مؤیِد به عیساست معرِّف
به تورات مقیَد به انجیل معارِف
توَلّاست تبَراست همه دینِ مبینش
چه زیباست که هر جاست علی نقشِ نگينش
نبی اوست علی اوست شفیعِ دو سرا اوست
جلی اوست ولی اوست اَنیسُ الفقرا اوست
نذیر است بشیر است به عالَم همه میر است
مجیر است منیر است علمدارِ غدیر است
رسولیست معظَّم قرارِ همه عالَم
به مولاست معلِم به یکتاست معلَم
به اوصاف مبارک وجودش متبرک
به الطاف تبارک سجودش متبرک
مصلّاش به کعبه به زایشگهِ حیدر
تماشاش به قبله به زهرائیِ کوثر
حسین است چو جانش حسن جانِ جهانش
و زهراست جنانش علی شاهِ شَهانش
حیات است ممات است غمش فُلکِ نجات است
صراط است نشاط است لبش حَبِّ نبات است
مگر مدح توان گفت از آن لعلِ گهربار
مگر شرح توان کرد از آن چشمۀ سرشار
چه خوب است شود یاد از این پرتوِ میلاد
که صد سال پس از اوست از او میکده آباد
دوتا نور دمیدَست در این ماهِ پر از شور
دوتا ماه دوتا مهر دوتا نورٌ علی نور
دوتا شوق دوتا عشق دوتا رهبرِ عاشق
یکی نام محمد یکی جعفرِ صادق
از او حلم از این علم به عالَم شده معلوم
از او اصل از این فرع بنازم به دو معصوم
چه بسیار که دیدند در این عرصه بلایا
چه بسیار نمودند تحمل به رزایا
رساندند علَم را اگر دستِ علمدار
بیا قدر بدانیم به رفتار و به گفتار
به هر قوم به هر رنگ همه گِردِ ولایت
بگیریم ز هر کوی همه راهِ هدایت
بمانیم در این راه چنان حجِّ تمتُّع
بسازیم به وحدت تسنُّن و تشیُّع
...
#شعر_ولادت_پیامبر_اکرم #شعر_ولادت_حضرت_رسول_اکرم #شعر_ولادت_خاتم_النبیین_شعر #شعر_ولادت_رئیس_مکتب_شیعه #شعر_ولادت_رسول_الله
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یک جهان عشق
به جای تیغ خون آلود، تیغی جوهری داری
نه از مردان جنگ، از اهل دانش لشکری داری
کلاس درس نه، دکان عشق است این که می بینم
چه آوردی که از هفتاد ملت مشتری داری؟
زمان خطبه ات چرخِ فلک از کار می افتد
نه تنها از زمین از عرش هم پامنبری داری
به ظن دوستان گویی غریب افتاده ای هرچند
به زعم دشمنان آوازه ای سرتاسری داری
غلام ات مثل ابراهیم آتش را گلستان کرد
و این تازه غلام ات بود و بر او برتری داری
به هارون فکر می کردم، نوشتم که خدا را شکر
کنار دست خود مانند حیدر قنبری داری
دمیدی در تن اسلام جان تازه ای دیگر
به باغ آفت زدند اما برایش نوبری داری
سید جعفر حیدری
#سید_جعفر_حیدری #شعر_ولادت_پیامبر_اکرم #شعر_ولادت_حضرت_رسول_اکرم #شعر_ولادت_خاتم_النبیین #شعر_ولادت_رسول_الله
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
رسول مهربان عالم
دارد سرِ تعظیم سرِ ما به نجف
خیلی شده ایم عاشق و بیتابه نجف
مقصود اگر کعبه و بُتخانه نبود
مایل بشود قبله ی ماها به نجف
از خاک اضافی شما خلق شدیم
مادر به مدینه رفت و بابا به نجف
دل را به کسی ندادم اِلا به علی
لا حول و لا قوه اِلا به نجف
دل پر زده و کبوتر بام شماست
پرمی کشد از گنبدِخضرا به نجف
دیوانه ی ایوان طلایی هستم
مجنون علی و مرتضایی هستم
ما قبل تر از سرزدنِ نورِ نبی
نور علی اُفتاده به منشورِ نبی
آدم شده آنکه شد کلیمش حیدر
با مهر علی آمده در طور نبی
در آخر عمر لَیَهجُرَش میخواندند
جان ها به فدای دل رنجور نبی
هرجا به میان نام علی می آید
خوشحال شده فاطمه، مسرورِ نبی
در میکده ی محمدی باده بزن
سرمستِ علی ، خورده از انگور نبی
بیرون نشد از لبش به جز حرف علی
شد شصت و سه سال زندگی صرف علی
بگذار اویس و مبتلایت باشیم
ما معتکفان در حرایت باشیم
آقا و رسول مهربان عالم
ما نوکر و سائل و گدایت باشیم
ایکاش که عماری و مقدادی یا
سلمان و ابوذری برایت باشیم
هم اهل برائت و تبری باشیم
هم اهل تولّا و ولایت باشیم
ایکاش که قسمت بشود یک بارم
ما مسافر صحن و سرایت باشیم
فریاد زنان علی علی می خوانیم
روزی که به مسجدالنبی می آییم
مهدی شریف زاده
#شعر_ولادت_پیامبر_اکرم #شعر_ولادت_حضرت_رسول_اکرم #شعر_ولادت_خاتم_النبیین #شعر_ولادت_رسول_الله #مهدی_شریف_زاده
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
نگارِ ما
وقتی که میلادت مُقارِن با پیمبر شد
یعنی که بخت و طالع ات زیبا مقدر شد
خوش آمدی ای گلشنِ زیبا نگارِ ما
دنیا ز نورِ تو وُ جَدِ تو منوّر شد
با دسته گلهای پُرِ از نیلوفر و یاسی
میلادِ مسعودِ تو با خاتم برابر شد
امشب که بزمِ عاشقان در اوج شادی است
آری که غرقِ شور و شادی قلبِ کوثر شد
دل میشود شیدا به عشق فجرت ای صادق
آن روز که زیباییِ حسنت مُصوّر شد
آیینه ی چشمانِ تو از جنسِ باران است
امشب میِ میخانه ها لبریزِ ساغر شد
رازِ فلق در آسمانِ روشنت جاریست
بستانِ زهرا (س) از گُلِ جانت معطّر شد
قلبِ جهان امشب چه زیبا می تراود در
صبحی که از شوقِ سرشکِ مژه ات تر شد
جانِ زمین و آسمان لبریزِ احسانت
خاکِ قدومت سرمه ی چشمانِ مادر شد
شوریست در لبخندِ تو از جنسِ آیینه
در خانه ی باقر(ع) پُرِ از عود و عنبر شد
دشت و بیابانها و دریاها به شوقِ تو
لبریزِ شور و شادیِ جانانه یکسر شد!
هستی محرابی
#شعر_ولادت_امام_ششم #شعر_ولادت_امام_صادق #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_رئیس_مکتب_تشیع #هستی_محرابی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا نبی الله
کار کسادِ من به دعای تو پا گرفت
معراج چشمهای تو دست مرا گرفت
قبل از رسیدن تو بُت قلب من شکست
تو آمدی و کعبه ی ما را خدا گرفت
عطرت اویس شهر قَرَن ساخت از من و
جان مریضم از نفَس تو شفا گرفت
جبریل در جوار نگاهت، امین شده
از بس به عشق تو دم یا مصطفا گرفت
پیغمبر حرا شده ای از همین شروع
زهرا شبی به مصحف جان تو جا گرفت
باید خدا جهان مجدّد بیاورد
تا که دوباره حضرت احمد بیاورد
دیدیم تخت و تاج سلیمانی تو را
خواندیم آیه های مسلمانی تو را
قرآن نوشت موقع واللیّل و والضحّی
تفسیر های سجده ی طولانی تو را
حاتم گدای خانه ی سلمان شده است چون
دارد به دست، قیچی سلمانی تو را
هم می کِشیم صورت خود را به خاک پات
هم می چِشیم مزّه ی دربانی تو را
ای سفره ات وسیع تر از کُلّ کائنات
دادند دست فاطمه مهمانی تو را
حبل المتین ما کنفی از عبای توست
باغ بهشت، گوشه ای از آیه های توست
عرض دعا به محضرتان می برم زیاد
وقت دعایتان شده بال و پرم زیاد
ای لعل آن لب شکرین، جام ناب من
بوی شراب می وزد از ساغرم زیاد
خال سیاهتان حجر الاسود من است
دارم به عشقتان تب و شوق حرم زیاد
من دست و پا شکسته شدم سائل شما
همچون بلال هم بخرید از سرم زیاد
گوشه کنار گنبد خضرا چه سرّی است
مستم، هوایی نجف و حیدرم زیاد
اصحاب کهف هم سگ دربار حیدرند
بی حبّ مرتضای تو ما را نمی خرند
حرف گدای پشت در تو علی علی
حرز و دعای هر سفر تو علی علی
اسفند را به مجمر آتش که ریختیم
هی گفته ایم دور سر تو علی علی
بین قنوت بودی و گفتی خدا خدا
دیدم پُر است دور و بر تو علی علی
روزی برای خیبر علی از تو ذکر خواست
آمد سریع در نظر تو علی علی
وقت خوش و بِش تو و زهرا رسید و شد
راز و نیاز مختصر تو علی علی
در گوش من اذان علی و اذان توست
هرخیر و خوبی از نظر مهربان توست
رضا دین پرور
#رضا_دین_پرور #شعر_ولادت_پیامبر_اکرم #شعر_ولادت_حضرت_رسول_اکرم #شعر_ولادت_خاتم_النبیین #شعر_ولادت_رسول_الله
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
نبی اعظم
به بهار گفتم ثمرت مبارک
به بهشت گفتم شجرت مبارک
به سپهر گفتم قمرت مبارک
به وصال گفتم سحرت مبارک
به وجود گفتم گهرت مبارک
به شکیب گفتم ظفرت مبارک
به کلیم گفتم شب احمد آمد
به مسیح گفتم که محمّد آمد
چه خوش است امشب شب عیش و نوشم
چو ملک ز گردون گذرد سروشم
چو شراب کوثر ز درون بجوشم
به وصال ساقی ز شعف بکوشم
من و های وهوی و دولب خموشم
که هماره جانم دهد و ستاند
ز نبـی بگویـد، ز علی بخواند
ز خدا بوَد پر همهجای مکه
شده غرق، عالم به فضای مکه
زده پر وجودم به هوای مکه
به زمین مکه، به سمای مکه
به مقام کعبه، به صفای مکه
به رسول اکرم، به خدای مکه
به شکوه کعبـه، به جلال احمد
که خداست پیدا به جمال احمد
شب شام روشن ز فروغ رویش
رهِ «ایمن» ایمن، به پناه کویش
یم بینهایت نمی از سبویش
قد خضر سروی به کنار جویش
دل خلق بسته به کمند مویش
به بهار خلقش، به بهشت خویش
به کـدام دم، دم زنـم از ثنایش
به کدام سر، سر فکنم به پایش
نفسش روایت، سخنش درایت
هدفش نبوت، کنفش ولایت
جلوات رویش، همه را هدایت
اثرات دستش، همهجا عنایت
منم و عطایش، دو خجسته آیت
نه در آن حدود و نه بر این نهایت
به خدا به قرآن، به رسول و آلش
که بـس اسـت فردا نگه بلالش
به خداست عبد و به دلش خدایی
به ثناس بسته دهن سنایی
همه خسروان را به درش گدایی
همه دلبران در قدمش فدایی
قد و قامتش را همه کبرایی
دمد از وجودم دم نارسایی
نـه توان ثنایش به زبان بیارم
نه توان قلم را به زمین گذارم
به تمام قرآن، به رسول داور
به جلال زهرا، به مقام حیدر
به صفا، به مروه، به منابه مشعر
به دو دخت زهرا به شبیر و شبر
به مقام سلمان، به قیام بوذر
به کمال میثم، به خلوص قنبر
که خدا ندارد بشری چو احمد
که بشر ندارد پدری چو احمد
هله ای دو عالم همه دم به کامت
ز فلک گذشته اثر کلامت
تو بگو که گویم سخن مقامت
تو بخوان که عالم شنود پیامت
ز بشر درودت ز خدا سلامت
همه جا قیامت شده با قیامت
چه شود بخوانی به نوای دیگر
چه شود برآیـی ز حرای دیگر
تو پیمبر استی به همه زمانها
تو خدایگانی به خدایگانها
کمی از زمینت همه آسمانها
...
#شعر_ولادت_پیامبر_اکرم #شعر_ولادت_حضرت_رسول_اکرم #شعر_ولادت_خاتم_النبیین #شعر_ولادت_رسول_الله #غلامرضا_سازگار
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
اهل ایمان
از قضا ما را خدا از اهل ایمان می نویسد
ما أطیعوالله می دانیم ، قرآن می نویسد
قُل تَعالَو نَدعُ می خوانیم ، ثابت می کند ما
مومنِ عشقیم ، آری آلِ عمران می نویسد
در مسلمانی قدم برداشتیم آنجا که حیدر
ما مسلمانِ علی هستیم ، سلمان می نویسد
سختی از دین نیست -لا اِکراهَ فِی الدّین- شیعه هستیم
مذهبِ ما را امامِ صادق آسان می نویسد
صادقُ الوَعدیم ، ما را عشق اینسان می پسندد
صادقُ القَولیم اگر از راستگویان می نویسد
حرف از ابراهیم از آتش می شود ، کو یارِ صادق؟
از تنورِ خانه می پرسم ، گلستان می نویسد
سرّ تبیاناً لِکلِّ شیء یعنی او که حتی
طفلِ مکتب خانه اش تفسیر تبیان می نویسد
آفرینش در نگاهش شرحِ توحیدِ مُفضَّل
علم یعنی قالَ صادق ، اِبنِ حیّان می نویسد
خیل عشاقش فراوانند شاهد دارم از عشق
عاقبت ما را هم از خیل شهیدان می نویسد
محسن ناصحی
#شعر_ولادت_امام_ششم #شعر_ولادت_امام_صادق #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_رئیس_مکتب_تشیع #محسن_ناصحی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
آقای من
به جای تیغ خون آلود، تیغی جوهری داری
نه از مردان جنگ، از اهل دانش لشکری داری
کلاس درس نه، دکان عشق است این که می بینم
چه آوردی که از هفتاد ملت مشتری داری؟
زمان خطبه ات چرخِ فلک از کار می افتد
نه تنها از زمین از عرش هم پامنبری داری
به ظن دوستان گویی غریب افتاده ای هرچند
به زعم دشمنان آوازه ای سرتاسری داری
غلام ات مثل ابراهیم آتش را گلستان کرد
و این تازه غلامت بود و بر او سروری داری
چه توصیفش کنم هارون مکی را؟ خدا را شکر
کنار دست خود مانند حیدر قنبری داری
دمیدی در تن اسلام جان تازه ای دیگر
به باغ آفت زدند اما برایش نوبری داری
سید جعفر حیدری
#سید_جعفر_حیدری #شعر_ولادت_امام_ششم #شعر_ولادت_امام_صادق #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_رئیس_مکتب_تشیع
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
حضرت عشق
عرش را در زیر پا داری و بالا می روی
صبح و ظهر و شب که تا آغوش زهرا می روی
گفتی از مسجد دری را رو به زهرا وا کنند
این چنین از منبر ساحل به دریا می روی
ابروان مرتضی را کرده ای محراب و بعد
با همین نقش کج آخر تا ثریا می روی
غزوه یا شعب ابی طالب چه فرقی می کند؟
خاطرت آسوده با حیدر به هر جا می روی
اول از آتش پرستان بنده می سازی و بعد
پای این دل بردن از سلمان، به `منّا” می روی
درد ما را گوشه ی چشم تو درمان می کند
قلب سلمان را نگاه تو مسلمان می کند...
حسین قربانچه
#حسین_قربانچه #شعر_ولادت_پیامبر_اکرم #شعر_ولادت_حضرت_رسول_اکرم #شعر_ولادت_خاتم_النبیین #شعر_ولادت_رسول_الله
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا اهل بیت النبوه
گرچه خالیست دستهای گدا
لنگ مدح شماست پای گدا
رونقی نیست در سرای گدا
مانده جانی ولی برای گدا
تا که آن را فدای یارکند.
و ازآن کسب اعتبار کند
آمدیم آفتابمان بکنید
شد اگر انتخابمان بکنید
از گدایان حسابمان بکنید
سائل بوترابمان بکنید
دخترت میزبان ما شده است
خانه لبریز از گدا شده است
امشب از شوق بال و پر داریم
تا سحر چشمهای تر داریم
دل بی تاب و دربه در داریم
دست بر دامنت اگر داریم
رحمت واسعه تویی آقا
بابی انت یا اباالزهرا..
باحضورت بهشت معنا شد
خاک خشک کویر دریا شد
مکه دارالعباد دنیا شد
بت و بتخانه ریخت امحا شد
تو رسیدی و باز شد گره ها
جلوه کردی شکست کنگره ها
یک اشاره به ماه تا کردی
ماه را از کمر دوتا کردی
تو دراین سالها چه ها کردی
امت خویش را دعا کردی
تا که درگیر فتنه ها نشوند
از علی لحظه ای جدا نشوند
همه دیدند اهتمامت را
رسم هرروزه ی مدامت را
دست بر سینه احترامت را
به درخانه اش سلامت را
تا بدانند گلشنت زهراست
نفست پاره ی تنت زهراست
شکر هستیم سائل در تو
ریزه خواران لطف حیدر تو
نه که حیدر که روح پیکر تو
نفس تو جان تو برادر تو
از تو باید ولای حیدر خواست
چند خط مدح شیر خیبر خواست
دل و دلبر علی نگار علی
سرعلی صاحب اختیار علی
فاتح محض کارزار علی
مالک تیغ ذوالفقار علی
تکیه گاه نبوت است علی
به قیامت قیامت است علی
با شما اهل آسمان شده ایم
شهره عشق در جهان شده ایم
عبد پابست آستان شده ایم
شیعه چشمهایتان شده ایم
شکر پامنبری شدیم همه
شیعه جعفری شدیم همه
همه عمر مبتلا بودی
هم نشین غم و بکا بودی
بانی اشک و روضه ها بودی.
مرثیه خوان کربلا بودی
روضه ی هفتگی بپا کردی
گریه بر شاه سرجدا کردی
سید پوریا هاشمی
#سید_پوریا_هاشمی #شعر_ولادت_امام_ششم #شعر_ولادت_امام_صادق #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_پیامبر_اکرم
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
دلم مست و گرفتار محمد
دلم مست و گرفتار محمد
سرم سرگرم بازار محمد
ندارم سایه ای بر سر به غیر از
صفای مهر سرشار محمد
تمام هستی عالم خدا گفت
بود رهن و بدهکار محمد
به محشر میرود با توشه ای پر
کسی که شد خریدار محمد
امیرالمومنین مشکل گشا شد
ز سوداهای بازار محمد
یداللهی به حیدر داد الله
که شد دست علی یار محمد
اگر چه گشت زهرا کوثر ناب
شد از احسان سرشار محمد
نشد سلمان مسلمان تا زمانی
که از جان شد خریدار محمد
علی فرمود منّا را به سلمان
که باشد گنج اسرار محمد
نه هر میثم که اشهد گفت بر لب
رود با سر سرِ دار محمد
محمد گفت از فرمایش رب
علی گفتا ز گفتار محمد
سلامت بگذرد از راه محشر
هر آنکس گشت بیمار محمد
صراط مستقیم اهل تقوی
نباشد غیر افکار محمد
خدا قرآن شریعت دین و مذهب
همه پندار و کردار محمد
به روز حشر خالی نیست دستی
که زد دستی به دستار محمد
داریوش جعفری
#داریوش_جعفری #شعر_ولادت_پیامبر_اکرم #شعر_ولادت_حضرت_رسول_اکرم #شعر_ولادت_خاتم_النبیین #شعر_ولادت_رسول_الله
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
وصل یار
وقتی بیانجامد به وصل یار مقصد دیدنی ست
در محضر محبوب دیدار مجدد دیدنی ست
هر شب تمام عرشیان او را زیارت می کنند
هفت آسمان حور و ملک در رفت و آمد دیدنی ست
در جسم و جان او خدا بهتر مجسم میشود
در او تجلی صفات حی سرمد دیدنی ست
با حسن روی یوسفی از یوسفان فاطمه
خال سیاه ابروی خم زلف مجعد دیدنی ست
با مطلع الفجر رخش جبرییل حیرت میکند
بسکه ظهور صادق ال محمد دیدنی ست
هر کس که از ذریه ی زهراست اقای من است
تنها به زیر پای این اولاد مسند دیدنی ست
با چشم دل باید مزار ساده اش را بنگریم
قطعا بقیع خاکی اش مانند مشهد دیدنی ست
فردا که ایوان و شبستان و رواقی ساختیم
طوف کبوترهای عاشق دور گنبد دیدنی ست
قصد زیارت می کنیم از دور قطعا زائریم
از عاشقان بی قرار صادق بن باقریم
خورشید دارد ارتزاق از فیض نور خانه اش
موسا اقامت کرده در وادی طور خانه اش
پیر و مراد انبیاست سرچشمه ی آب بقاست
خضر نبی نوشیده از جام طهور خانه اش
اهل زمین شایسته ی خدمت به او هم نیستند
بر عهده ی کروبیان باشد امور خانه اش
از برکت اعجازش ابراهیم بیرون می زند
با شوق هر کس پا گذارد در تنور خانه اش
جای غرور افتادگی جای تجمل سادگی
شب تا سحر میبارد از سقف نمور خانه اش
طیّ طریقم بی گمان اغاز معراج من است
نزدیک عرشم میبرد این راه دور خانه اش
بار سرم را میکشد بر روی شانه شب به شب
خیلی بدهکارم به دیوار صبور خانه اش
موسی بن جعفر نه دمش عیسی بن جعفر پرور است
دستم به دامان مسیح نوظهور خانه اش
در مشهد و در کاظمین از عمق جان سر میدهم
اولاد من قربان اولاد ذکور خانه اش
آئینه دار پنج تن بر خلق عالم حاکم است
جانم فدایش پنجمین جد امام قائم است
عرض ارادت میکنم اما به شکل دیگری
تقدیم حضرت میکنم با جان و دل شعر تری
جمع نبوت با امامت میشود کنه امام
آئین او پیغمبری سیر و سلوکش حیدری
در ما رایت افقه من جعفر نعمان ببین
حتی ندارد دشمنش از او فقیه بهتری
کار کسی جز او نباشد ابن حیان ساختن
از غیر آقا بر نمی آید زُراره پروری
از برکت انفاس او کرسی درس خاص او
پیچیده ست آوازه ی فقه و کلام جعفری
بر صدق گفتارم شهادت میدهد اِبنِ حَکَم
در گفتگوهایش نمایان است فتح خیبری
ممنون قال الباقر و مدیون قال الصادق اند
از مرجع و از سینه زن تا روضه خوان و منبری
دیدند با چشمان خود هم شافعی هم مالکی
...
#شعر_مذهبی #شعر_ولادت_امام_صادق #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_رئیس_مذهب_تشیع #علیرضا_خاکساری
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹