eitaa logo
حدیث اشک
6.9هزار دنبال‌کننده
44 عکس
85 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
یا حسین(ع) اگر بناست همه زیر این علم باشیم خدا نیاورد آن روز را که کم باشیم خدا کند که همین دسته جمع بین حرم کنار حضرت ارباب دور هم باشیم خدا کند که یکی هم ز جمع کم نشود دعا کنید همه اربعین حرم باشیم دمی نشد که ز خون حسین دم نزنیم شریک درد و غم اولیای دم باشیم سلامتی مریدان او به بیماری‌ست سلامتیم اگر مبتلا به غم باشیم به جرم عشق و جنون نام ما شده مجرم به وهن مذهب و افراط متهم باشیم چه چیز بهتر ازین است؟ با گدایی هم حسین روزی‌مان کرده محترم باشیم اگر نشد بشوم شاعرش گدا که شدم نمی‌شود همه عمّان و محتشم باشیم چه عیب این که امیری عرب‌نسب داریم مقدّر است که ما ارتش عجم باشیم ز پیش لرزه غم شهر شعر ما لرزید به زیر زلزله‌اش تار و پود بم باشیم  عماد بهرامی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
من اویسم من اویسم قرن ندارم که دوره گردم وطن ندارم که آرزویم فقط غلامی توست طلبی از تو من ندارم که هی تو را می زنم صدا عشق است غیر یابن الحسن ندارم که مرگ من،جان من، بیا برگرد بی تو جانی به تن ندارم که بده خاکستر مرا بر باد حاجتی بر کفن ندارم که خود به سر می زنم ز دست فراق من که دیگر زدن ندارم که جان عالم بیا بیا کافی است ای عزیزم بیا بیا کافی است یا ابانا رهایمان نکنید درهمیم و سوایمان نکنید ما دعا می کنیم، ممکن نیست که شما هم دعایمان نکنید مردن بی تو مرگ جاهلی است وای اگر اعتنایمان نکنید ترسمان است وقت آمدنت زیر تربت صدایمان نکنید بی تو بی ارزش است این دنیا بیش از این بی بهایمان نکنید اربعین آمده خدا نکند راهی کربلایمان نکنید ذکر یا فارس الحجاز منی ایها العشق چاره ساز منی نفس عالم از غم تو برید یا ابانا به داد ما برسید بی تو ما دور هم خوشیم آقا من بمیرم تویی فرید و وحید رفتم از دست بر نمی گردی؟ زنده ام با هزار عشق و امید همه را دیده ام به غیر شما جلوه ای هم نشان من بدهید شدی آواره بیابان ها ارث عمه تو را به دشت کشید چقدر عمه بین صحرا رفت خسته شد بس که روی خاک دوید آرزوی همه پیمبرها العجل العجل بیا مولا اسماعیل روستائی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
عزیزم حسین(ع) در عراقی، جهت قبله ی ایران منی از تولد سبب گریه ی چشمان منی من اگر اشک نریزم نفسم می گیرد تو بهشت وسط سینه ی سوزان منی آمدم خوب نگاهم کنی و جان بدهم ببری یا نبری اَم به حرم، جان منی خستگی، تاول پاها... همه اش می ارزد بهترین خاطره در سختی دوران منی روضه تعطیل نشد، خرج گدای تو رسید متوجه شده ام برکت دُکّان منی از همان قبل محرم که تو آواره شدی نگران سفر و حال پریشان منی پای من درد گرفت و نظرت راهم بُرد بسکه تو فکر من و بُردن عصیان منی لب تو خشک شد و خشک نشد آب فرات با همان تشنگی ات، چشمه ی جوشان منی درد خود را به اباالفضل نگفتم به کسی جز تو که معتقدم عشق نیاکان منی ای همه زندگی ام! قبر مرا روشن کن وقت تلقین سبب خنده ی پایان منی ای شه بی سر من، بی سر و سامان تواَم با همین بی سری اَت هم سر و سامان منی زنده زنده جلوی خیمه شهیدت کردند مقتل مستدل شاه خراسان منی روی نیزه بروی یا نروی بالایی ای که سی جزء شدی، مصحف قرآن منی موکبم را زده ام گوشه ی ویرانه حسین! باخبر از غم و آه دل ویران منی دخترت گفت حسین آب شدم، آب بخور تشت زر دور و برت نیست... تو مهمان منی ای که هم بازی اطفال شدی پای درخت خاک و خونی شدی اما روی دامان منی رضا دین پرور لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
حسین جانم از شوق، قلبم می‌تپد هر دم برای تو می‌بارد ابرِ چشم‌هایم در هوای تو عطر غمِ شیرین تو در جان که می‌پیچد گُل می‌کند بر سینه‌ام شور عزای تو از کودکی ای دوست خیلی دوستت دارم ای کاش باشم تا همیشه مبتلای تو خوشبخت؛ آنکه پای عشق توست تا آخر بدبخت؛ آنکه دور شد از خیمه‌های تو من رفته‌ام از دست، مولا! بارها...، اما برگشته‌ام هر بار تنها با دعای تو این اربعین باید به آغوش تو برگردم من خسته‌ام از غربتِ دنیا... فدای تو! راه پس و پیشِ مرا بسته گناهانم کو جاده‌ای که می‌رود تا کربلای تو؟...  سراج الدین سرایانی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
واویلا دور مزار شاهی برپاست سوگواره یک قافله شکسته با قلب پاره پاره یک قبر با سه تا شمع، یک قبر دسته جمعی جمعند دور یک ماه، هفتاد و دو ستاره سوغاتی سفر را آورده کاروانی ... گودال زنده شد با پیراهنی دوباره سوزاند کربلا را ، یک یادگار دیگر چوبی که بود قبلا بخشی ز گاهواره یک بانوی خمیده فریاد زد که برخیز آورده ام برایت یک جفت گوشواره ... زخمی شده وجودش ،به بازوی کبودش چرخاند چشم خود را ، شد روضه با اشاره ناصر دودانگه لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا زینب(س) باری چهل منزل خودم ، بُردم به روی شانه ها دیدم میانِ شعله ها، بال و پرِ پروانه ها هر جای این پیکر ردِ ، شلاق جا انداخته زینب فراوان سنگ خورد ، از پشت بام خانه هازینب کجا و بزمِ می، هم صحبتی با مست ها منزل به منزل بعدِ تو، من دیده ام میخانه ها دیدم لبانِ خشکِ تو، می خورد چوبِ خیزران دیدم که می ریزد سرت ، پیمانه در پیمانه ها بعدِ ابالفضل باز شد ، پای عدو تا خیمه ها دیدم پس از عباس من ، جان دادنِ ریحانه ها نه اکبری نه اصغری ، نه قاسم و عبداللهی دیدم به چشمِ خویشتن ، ویرانی گلخانه ها دیدم سرِ بازار را ، دروازه ی ساعات را دیدم به چشمم هلهله ، رقصیدنِ فتّآنه ها زینب کجا و حلقه ی انظار و چشمان حرام زینب کجا و حرمله، شمر و سنان ، بیگانه ها یادم نرفته شمر با ، آن خنجر کُندش چه کرد شد پاره پاره حنجرت، دندانه در دندانه ها یک بار جان دادم همان ، دم که رسیدم قتلگاه یک بارِ دیگر هم مرا ، کشته غمِ ویرانه ها با هر بهانه می زد و جایی ندیدم من حسین سیلی زدن باشد جوابِ پرسشِ دردانه ها مهدی شریف زاده لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
داداش حسین(ع) از الان بگم که چن تا دخترت دیگه نیستن توی جمعمون داداش دوتاشون تو بیابونا جون دادن یکی تو خرابه با سر باباش دیگه ماموریتم تموم شده حالا بعد از این باید گریه کنم یاد حرفایی که تو بزم شراب به تو و بابام میزد گریه کنم کی میدونه چی کشیدم این روزا من عزیزه بودم و خوار شدم قبل تو صدامم هیچ کس نشنید بعد تو راهی بازار شدم تازه داغت تو دلم تازه شده بشینم باید برات گریه کنم بعد تو یاد بلایی که اومد به سر مخدرات گریه کنم یه سری دردامونو که بدجوری داغ اون به دل میشینه نمیگم دیگه اون یهودی تو بزم شراب چیا گفتش به سکینه نمیگم سپر بلای بچه هات شدم هیشکیو به قدر زینب نزدن تو که از تنور خولی اومدی دیگه بچه هات به نون لب نزدن منی که تو کوچه های مدینه میگرفتن دورمو برادرام روزگار کشید منو تو ازدحام توی کوچه‌ های تنگ شهر شام برا کندن یه قبر کوچولو تو خرابه خیلی زحمت کشیدم راستی تو خرابه هنده رم دیدم خلاصه خیلی خجالت کشیدم میبینی من که سر مزار تو شبیه برگای پاییز شدم روز عاشورا تو قتلگاه تو حتی با شمر گلاویز شدم زخمایی که من دیدم روی تنت به خدا هیچ جوره مرهم نمیشد کل فرشای دهاتم میومد تن تو روو همه‌شون جمع نمیشد آخه نیزه ها چجوری در اومد کجا جمع شد تن نامرتبت دیگه دیدن جا روی تن تو نیست دوسه تا به جاش زدن به زینبت کاشکی نامحرمی اینجاها نبود تا میگفتم کی واست شهید شده روسریمو برمیداشتم ببینی که چقد موی سرم سفید شده بعد از این روزا برات زار میزنم شبا هم براتو هق هق میکنم من تو رو نبینم آروم ندارم میدونم آخر سر دق میکنم علی اصغرت کجاست که مادرش اومده از غم و غصه آب بشه پاشو که جز تو کسی نمیتونه حریف گریه های رباب بشه بعد ما میخواد بمونه کربلا روضه خون تو ربابه به خدا میکه اینجا زیر آفتاب بسوزم بهتر از بزم شرابه به خدا همه رو آوردم از سفر داداش حتی پس گرفتم آخر سرتو ولی شرمنده ام از این که میگم جا گذاشتم توی شام دخترتو از خود کربلا تا کوفه و شام این سه ساله نیمه جونو میزدن نانجیبا دعواشون باهم میشد ولی میرفتن و ا ... لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
سالار زینب(س) بیابانی که خون بر قلب زینب شد همینجا بود همانجا که تن تو نامرتب شد همینجا بود تنت پامال سم چند مرکب شد همینجا بود اسیر مردمان نامؤدب شد همینجا بود همینجا بود افتادی و من هم با تو افتادم تو در گودال جان دادی و من صدبار جان دادم صدایت قطع شد بین حرم واویلتاه افتاد نگاهت قطع شد از ما به سمت ما نگاه افتاد سرت را میبرید و سمت ما لشکر به راه افتاد سرت با شمر بیرون رفت تن در قتلگاه افتاد تنور و دامن شمر و درخت و بر سنان رفتی مگر خواهر نداری روی دست این و آن رفتی به دنبال سرت غم بی قرین خوردم چهل منزل چه طعنه ها که از شمر لعین خوردم چهل منزل به پایت سنگها از آن و این خوردم چهل منزل تو از نیزه زمین خوردی زمین خوردم چهل منزل چهل منزل به هر سنگی که خوردی سنگ هی خوردم سرت را که بغل کردم ببوسم کعب نی خوردم الا یا ایهاالساقی ادرکاسا و ناولها شترها بی جهاز آمد فراوان گشت مشکلها بگویم دختران رفتند بی محرم به محملها چه ها بر ما گذشت آه ای برادر بین محفلها عزیزم روضه ها باز است دل را آب و آتش کرد فقط سربسته میگویم سکینه چند جا غش کرد تو را از من گرفتند و عزا کردند عیدم را بگویم چه کشیده ها که خوردم چه کشیدم را نمیدیدند اگر نامحرمان شمع چکیده‌م را نشان میدادمت یک لاخه از موی سفیدم را جوانی هام قربان سر تو که مقدس بود همان بزم شراب شام بهر پیری ام بس بود  وحید عظیم پور لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
عزیزم حسین(ع) بیا اجازه بده میهمان تو باشم تمام آرزویم هست از آن تو باشم منی که بنجلم و کس پی خریدم نیست به چشم آیم اگر در دکان تو باشم حسینِ فاطمه از هر که جز تو سیرم تا فقط گرسنه ی یک لقمه نان تو باشم گناه های من آن قدْر بر زمینم زد پری نمانْد که در آسمان تو باشم جهان بدون حرم جای ماندن من نیست بیا نخواه ز جاماندگان تو باشم من خراب کجا ؟ زائرت کجا؟ بگذار زباله جمع کنِ آستان تو باشم زیارت حرمت کار انبیا باشد به کربلا ببرم در امان تو باشم ببین در اوج جوانی خود عزیز دلم چگونه پیر عزای جوان تو باشم  شهریار سنجری لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
ساقی عطشان سلامی از سر اخلاص با صمیمیت به تو که معنی نامت ورای از غیرت سلام ساقی عطشان بچه های حسین سلام بر دل دریایی ات بر آن شوکت اگر چه تشنه ام اما سراب میخواهم که هر چه می کشدم سوی تو بود نعمت پس از تو بود که کاری مهم تلقی شد گرفت منصب سقایی از تو شخصیت میان های و هوی زائران تفضل کن چه می‌شود که تو با من کنی کمی صحبت همیشه وقت مصیبت تو را صدا زده ام سپاس گوی خدایم برای این عادت چقدر بر روی دوشت رقیه می‌خندید نمی گذاشت به طفلی دگر رسد نوبت همیشه بوسه تو دادی به دست او اما رسید بر لب او پیش علقمه فرصت کنار علقمه حق داشت بشکند کمرش نداشت خیمه زنها پس از تو امنیت بهمن ترکمانی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹