السلام ای ابوالحسن هادی
وارث غصه و محن هادی
السلام ای امام مظلومان
تا ابد هم کلام مظلومان
حرمت بوده حسرت شیعه
ای چراغ هدایت شیعه
باز کن از کرامتت گره ای
تو امام غریب سامره ای
تو به درد همه دوا هستی
نوه ی حضرت رضا هستی
بوده است حافظ تو با اولاد
بین گهواره ی تو حرز جواد
ذولفقاری سینجلی داری
تا نشانی تو از علی داری
گرچه مظلومی و غریبی تو
گرچه بی یار و بی حبیبی تو
گرچه بزم شراب را دیدی
آن همه اضطراب را دیدی
شمر و زجر و سنان ندیدی که
چکمه روی دهان ندیدی که
پیرمردی عصا زنان نرسید
به تنت نیزه و کمان نرسید
گرچه بسیار درد و غم داری
باز هم شکر که حرم داری
#شعر_شهادت_امام_هادی_ع
#امیر_فرخنده
@hadithashk
بعید بود به دل اعتنا نمی کردم
غمی برای خودم دست و پا نمی کردم
کسی شکستن قلب مرا نمی فهمید
اگرچه آینه بودم ، صدا نمی کردم
به انتظار نشستن ، عجب مکافاتیست
گُمانِ این همه تأخیر را نمی کردم
من خراب کجا وُ خرابِ یار شدن...
زمان عقب برود ، ادّعا نمی کردم
گناهکاری من مایه ی عذاب تو شد
وفا که هیچ...،نمی شد جفا نمی کردم؟!
هزار مرتبه کج رفتم و تو بخشیدی
ولی چه فایده ، من که حیا نمی کردم
همیشه رِخوَتِ من دور کرد از تو ، مرا
همیشه تنبلی ام را بهانه می کردم!
اگر وصال تو یکبار سهم من بشود
تو را دقیقه ای از خود جدا نمی کردم
برای کُشتن من یک اشارهات بس بود
قسم به جدّ تو ، چون و چرا نمی کردم
هنوز هم که هنوز است ، دوستت دارم
وگرنه این همه " آقا ! بیا "...، نمی کردم
خوش است اگر برسد دست من به خاک نجف...
غبار صحن علی را رها نمی کردم
تمام لذت من بوسه بر ضریح علیست
فقط به دیدن آن اکتفا نمی کردم
دلم گرفته ، علاجش کجاست؟! نزدِ حسین...
چگونه آرزوی کربلا نمی کردم !
مگر تنش چِقَدَر زیر نیزهها ، پاشید...
خیال آمدن بوریا نمی کردم
#شعر_مناجات_امام_زمان_عج
#شعر_روضه
#بردیا_محمدی
@hadithashk
هر دم به وفا یاد تو دارم به بَر خویش
شب تا به سحر ، تا که زند باز سپیده
هر صبح به ره دیده که شاید تو بیائی
مرهم بشوی بر دل این زجر کشیده
از شوق، نگارا ؛ سر هر کوچه نشستم
چون واله ی دل مرده ی دشنام شنیده
از دوریت ای جان ، شدم از خلق فراری
چون بره ی بیچاره ی از گرگ رمیده
شاید که مرا دیده و نشناخته باشی
آری من آفت زده ی رنگ پریده
حق دارم اگر رنگ به رخسار ندارم
بیمار شده عاشق معشوق ندیده
#شعر_مناجات_امام_زمان_عج
#اصغر_مومنی
@hadithashk
ما با گناه بر دل تو غم گذاشتیم
کِی روی زخمهای تو مرهم گذاشتیم؟
هر بار با گناه دلت را شکستهایم
تازه به خویش، نام ز مَحرم گذاشتیم
گفتیم از سپاه تو باشیم، لاجرم
پیری ولی رسید و قدی خم گذاشتیم
آمد ندا که وقت ظهورش فرا رسد
در پشت سر، چو عیسیِ مریم گذاشتیم
هرچند ما بدیم ولی هر شهادتی
سر دربِ خانهها همه پرچم گذاشتیم
آقا قسم به سینهی مرضوض جدتان
الحق که ما برای فرج کم گذاشتیم
گفتند ده نفر همه با اسبهایمان
ما پا به روی پیکر دَرهم گذاشتیم
#شعر_مناجات_امام_زمان_عج
#محمود_اسدی
@hadithashk
یا جواد الائمه
ته این کوچه هرکه پشت در است..
به گدایی خویش معتبر است
نه پی نان نه فکر سیم و زر است
او نیازش به یار بیشتر است
امشب اینجا کرم فراوان است
نام این کوچه هم خراسان است
سالها شبهه بود در سرها
امتحان شد تمام باورها
تا که آمد امید نوکرها
کوری چشمهای ابترها
بعد پنجاه سال سر زد ماه..
جلوه گر شد جواد ال الله
این پسر آمده ولی باشد
شرف الشمس صیقلی باشد
احمد خانه ی علی باشد
کرمش بی معطلی باشد
هرچه میخواهی از کریم بخواه
سائلین جواد بسم الله!
اهل تقوا مرید تقوایش
جلد قرآن کجاست؟لبهایش
ملکوت است قد و بالایش
نذر کرده براش بابایش
در جلال و جمال محشری است
بیشتر از بقیه مادری است
رضوی بود جلوه ذاتش
همه جا ریخته ست آیاتش
بین سجده شدست میقاتش
خود حق میرود ملاقاتش..
روی فیروزه نام او حک شد
رجب از مقدمش مبارک شد
ما مریدیم و او همیشه مراد
او جواد و بقیه عبدجواد
بارها پشت پنجره فولاد
به جوادش رضا براتم داد
اوست دلگرمی حسینی ها
قبله ی اصل کاظمینی ها
ساقیا می بده شراب آمد
از پس پرده آفتاب امد
جان ارباب رب آب آمد
نفس حضرت رباب آمد
کیست این مه نواده حیدر
پیر میخانه بلا اصغر
هیبتش هیبت پیمبرهاست
گریه اش تار و مار لشگرهاست
کی حریفش سنان و خنجرهاست
فتح کردن مرام حیدرهاست
تا زگهواره رو به میدان کرد
لشگر کوفه را هراسان کرد..
حیف باب و پر کبوتر سوخت
حنجرش پاره پاره شد سر سوخت
پدرش پیش روی لشگر سوخت
همه ی آرزوی مادر سوخت
نه سری مانده نه بدن دارد
شیرخواره مگر زدن دارد؟!
موسی علیمرادی
#شعر_ولادت_ابن_الرضا #شعر_ولادت_امام_جواد_الائمه #شعر_ولادت_امام_نهم #شعر_ولادت_حضرت_علی_اصغر #شعر_ولادت_رضیع_الحسین
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا ولی الله
پس کجایند اهل ماه رجب؟
روزه داران جبهه ی تقوا
چاکران قبیله ی ایمان
سینه چاکان مخلص مولا
یا من ارجوه های پی در پی
گریه ی سجده های طولانی
یا رب العفو های نیمه ی شب
ناله ی از سر پشیمانی
مژده آورده جبرییل از عرش
خوش به حال سبوکشان علی
شده روشن حریم میخانه
به جمال نوادگان علی
پسران امام های رئوف
برسانید رزق کرب و بلا
یا علی اصغر امام حسین
یا علی اکبر امام رضا
شاه شمشاد قامت دیگر
مظهر جود و معدن رحمت
حسنی دیگر است وقت کرم
صاحب فضل و صاحب شوکت
میوه ی قلب ضامن آهوست
مهربان مثل حضرت باباست
اول صحن جامع رضوی
اسم زیبای اطهرش پیداست
این ورودی حکایتی دارد
سالیانی ست گونه میسایم
روزی ام صحن کاظمین نشد
پس به باب الجواد می آیم
یارضا! یارضا! مبارک باد
این پسر نیست... پاره ی ماه است
این پسر امتداد نور شماست
حیف عمر جواد کوتاه است
عمر کوتاه ارثی است آقا
مادرت هم جوان جوان جان داد
او نود روز درد کشید
تا که بر عمر خویش پایان داد
دختری هم سه ساله جان داده
مرگ ، اصلا به او نمی آمد
دختری که حدود چل منزل
زجر با تازیانه او را زد
بیشتر از همه دلم خون
روضه ای سخت تر ز گودال است
روی دست پدر ، دم خیمه
پسری شیرخواره بی حال است
ضارب چشم حضرت سقا
لعنتی باز آمد و شر کرد
پسری را لطیف تر از گل
حرمله با سه شعبه پرپر کرد
گوش تا گوش سر بریده شده
ولی اصغر هنوز می خندد
پدرش خم شد و کمی با مکث
چشم بازش به بوسه میبندد
علیرضا وفایی خیال
#شعر_ولادت_ابن_الرضا #شعر_ولادت_امام_جواد_الائمه #شعر_ولادت_امام_نهم #شعر_ولادت_حضرت_علی_اصغر #شعر_ولادت_رضیع_الحسین
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
نوری ز عرش آمد
نوری ز عرش آمد و وقتِ سپیده شد
مابِین شهر صوت اذانی شنیده شد
در صور جسم،نفخه ی روحی دمیده شد
آئینه ی جمال نبی آفریده شد
خورشیدِ روی بام رضاجان ما..،سلام
ای سومین محمد ایمان ما..،سلام
لبخند تو به خوشهی گندم سلام کرد
بامِ عروج ، بالِ تو را احترام کرد
شُرب نگاهِ تو چه شرابی به جام کرد
چِل سال انتظار پدر را تمام کرد
از قعرِ چاهِ طعنه ی مَردُم..،رها شدی
تو یوسف مدینه ی یعقوب ما شدی
جود تو شیعه را ز گدایی مُعاف کرد
باید به دور دست کریمات طواف کرد
حُبِّ تو ریسمان دلم را کلاف کرد
حتّی عصا به مرتبه ات اعتراف کرد
عشق تو حُکم قطعیِ حفظ شعائر است
هرکس که بی ولای تو مُردهاست..،کافر است
در فصلفصلِ کوچ،شبیه کبوتریم
از کاظمین تا حرم طوس می پریم
جیرهبگیرِ گندم خواهر_برادریم
ما ریزخوار سفره ی موسیبن جعفریم
این کاسهها رسیده به خوان سِتُرگ تو
قربان سفرهداری بابابزرگ تو
در خاک ما نسیم دلانگیز یاسهاست
ایران؛پناهگاهِ ولایتشناسهاست
روی ضریحها گرهِ التماسهاست
این عمه جانِ تو بخدا جانِ فارس هاست
مانند موجِ عاطفه ها در تلاطمیم
خدمتگزار حضرت معصومه ی قمیم
نقش تو طرح نقشه ی آب و گل من است
حِرزَت امید آخر هر مشکل من است
پشت در حریم شما..،منزل من است
بابالجواد؛باب مراد دل من است
دروازه ی رسیدن شیعه به جنتی
تو آن جواز آخر قبل از زیارتی
در دشت خشک لذت باران تویی تویی
تلفیقی از کرامت و احسان تویی تویی
روز جوانِ مردم ایران تویی تویی
اصلاً علیِّ اکبر سلطان تویی تویی
هرچند مَشهَدی شده ام..،کربلاییام
من بی قرار بوسهی پائینِ پاییام
زلف تو جز نوازش باد سحر ندید
ششماهگیِّ عاطفه ی تو خطر ندید
گهواره ات لطیف تر از جنس پر ندید
شکر خدا که تشنگیات را.،پدر ندید
آه از دل حسین..،سهشعبه بلند شد
اصغر سرش به تکّه ای از پوست بند شد
اشک پدر به گونهی اصغر چکید..،آه
با چه مشقتی به خیامش رسید..،آه
این صحنه را سکینه دم خیمه دید..،آه
ارباب از رباب خجالت کشید..،آه!...
ولله قلبِ اَخنَس و خولی رقیق نیست
قبری که کنده اید برایش..،عمیق نیست
بردیا محمدی
#بردیا_محمدی #شعر_ولادت_ابن_الرضا #شعر_ولادت_امام_جواد_الائمه #شعر_ولادت_امام_نهم #کاظمین
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا رضیع الحسین
تو انتخاب خدایی برای فرداها
ضمانت تو امید حسینیِ ماها
اگر چه کودکی اما بزرگ دنیایی
ندیده اند شبیه تو چشم دنیاها
چه معجزیست به چشمان فاطمی ات که
مسیح چشم تو جان میدهد به عیسی ها
من از قبیله دردم،غلام زاده ی تان
تو از قبیله عشقی ز نسل آقاها
چه آهوانه مرا تا جنون کشاندی و
نوشته ایم یکی از تمام لیلا ها
هنوز زمزمه مادرم به گوشم هست
که می سرود شما را به جای لالا ها
قسم به لحظهء بالا نشینی ات تا عرش
مرا ببر به حریمت در اوج بالا ها
ببر به سمت جنونم به عشق محرم کن
تمام سال مرا هفتم محرًم کن
حسن کردی
#حسن_کردی #شعر_ولادت_ابن_الحسین #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_حضرت_علی_اصغر
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
آقای مهربانی
خوشحال ازین غلامی و عرض ارادتم
همراه با ملائکه مشغول خدمتم
این لطف فاطمه است که داده لیاقتم
عبد علی و آل علی تا قیامتم
من نوکر و محب و فدائی اهل بیت
بیچاره ام بدون گدایی اهل بیت
دارم به سر هوای جگر گوشه رضا
افتاده ام به پای جگر گوشه رضا
ممنونم از عطای جگر گوشه رضا
ای جان من فدای جگر گوشه رضا
عمریست زیر دین جواد الائمه ام
محتاج کاظمین جواد الائمه ام
ای نایب امام رضا ، حضرت جواد
یابن الرئوف ! شاه وفا ! حضرت جواد
پروردگار جود و عطا ، حضرت جواد
دریاب روزگار مرا ، حضرت جواد
آقا به مهربانی تو دارم اعتقاد
هستی جواد و ابن جواد و ابالجواد
ای سومین محمد این خانه، السلام
ای سائل تو عاقل و دیوانه السلام
ای صاحب کرامت جانانه السلام
عیسی مسیحِ حضرت ریحانه السلام
تو آمدی و دشمن دین نا امید شد
بار دگر امام رضا رو سفید شد
با بودنِ تو عهد وفا سر نیامده
چیزی به جز کرم که به این در نیامده
وصفت به جز رضا ز کسی بر نیامده
مولود از تو با برکت تر نیامده
تنها امام لایق فرزندی رضا !
وصفت کجا و ذهن گنهکار من کجا
در کودکیت پیر زمین و زمان شدی
آقا نهم ستاره این آسمان شدی
امّید آخر همه بیچارگان شدی
بالاتر از توقع ما مهربان شدی
آنانکه خاک بوسی ابن الرضا کنند
باید که خاک را به نظر کیمیا کنند
ای عادت همیشه ی تو ذره پروری
خوب و بدند بر سر کوی تو مشتری
دادی به یاد سائل خود کیمیاگری
حقا که یادگاری موسی بن جعفری
هر کس که برد نام تو حاجت روا شده
درد نگفته در حرم تو دوا شده
ای انتقام کوچه همه آرزوی تو
دل برده از امام رضا خلق و خوی تو
باید گرفت درس برائت ز کوی تو
ای غصه های فاطمه بغض گلوی تو
تو مادری تر از همه ای بعد مجتبی
خیلی عذاب داده تو را داغ کوچه ها
محمد حسین رحیمیان
#اشعار_هیبیت #شعر_جشن_هییت #شعر_مداحی #شعر_مدح_و_ولادت_امام_جواد #شعر_هییت
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یابن الرضا(ع)
یا به این کوچه معروف گدارا نکشید..
یا کشیدید ز ما دست عطارا نکشید
رزق ما دیدنتان بود..غذا را نکشید!
ما گداییم،شما منت مارا نکشید!
منت از ماست که که بر دیدنمان آمده اید!
به گدایان گرفتار،بفرما زده اید
قصه ی لطف شما قصه ی اقیانوس است
حکم ما شب زده ی دربدر فانوس است
برسانید به هرکس ز خودش مایوس است
غصه ای هست اگر!چاره ی آن در طوس است
عاقبت کلبه ی احزان رضا گلشن شد
با جواد ابن رضا چشم همه روشن شد.
آسمان خنده به لب میل به باران دارد
ماه از شوق به کف آینه قرآن دارد
شاه ما گرچه حسودان فراوان دارد..
چشمشان کور که خورشید به دامان دارد!
عجب است این پسر امروز پیمبر نشده
هیچ مولودی از او با برکت تر نشده!
وجناتش سکناتش شرف مصطفوی
ریخته در نظرش معجزه های نبوی
خنده اش فاطمی و جذبه چشمش علوی
چه بگوییم به او؟؟قندو نبات رضوی!
قل هو الله احد ریخته بر لبهایش
ای به قربان صدای خودش و بابایش
سیر کردیم به قرآن خدا خط به خطش
خیره ماندیم به تفسیر و کلام و لغتش
با خداوند یکی بوده دقیقا صفتش
جان به این خالق و این دیکته بی غلطش!
`چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی”
سجده کردیم بر آن خال سیاه عربی!
ای دل از سنگشدن دل بکن و گوهر باش
آب هر چشمه نشو قطره ای از کوثر باش
سلطنت خواهی اگر در دوجهان نوکر باش
کاظمینی شده دست علی اصغر باش
که خدا عیدی مارا دو برابر داده
رزق ما میرسد امشب ز دو آقا زاده
این پسر کیست که منظومه ی عرفان شده است
شیرخواره ست ولی پیر بزرگان شده است
ششمین جلوه ی سی جزء ز قرآن شده است
علی دیگری از عرش نمایان شده است
شیر شیر است دلیر است چه کوچک چه بزرگ
برمیاید ز علی ابن حسین کار سترگ
نخل اگر نخل رباب است ثمردار تر است
دست اگر دست حسین است گهردار تر است
این پسر از همه در معرکه سردار تر است
از دوصد مرد به پیکار جگردار تر است
تیغ شمشیر خود از پیچش مو ساخته است
جوشن جنگی خود را ز گلو ساخته است
حیفِ این گل..قدم آخر این راه شد و
چشم برهم زدنی امد و شش ماه شد و
نفسش تنگ شد و بسته و کوتاه شد و..
دیر از آمدن حرمله آگاه شد و..
همه گفتند که این بار نباید بزند
هیچکس فکر نمیکرد چنین چنین بد بزند!
حنجر سرخ و سفیدش که به یک سو خم شد
بین خون آینه ی صورت او مبهم شد
گلوی نازک و آن تیرِ سه لب توام شد
بدن و صورت ...
#سید_پوریا_هاشمی #شعر_ولادت_ابن_الرضا #شعر_ولادت_امام_جواد_الائمه #شعر_ولادت_امام_نهم #کاظمین
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
نوري ديگر
آمد از راه علّیِ دگری مثلِ علی
گوهرِ نازتر از هر گُهَری مثلِ علی
نوری از حضرت ارباب نمایان شده است
به گُمانم که رسیده قمری مثلِ علی
نامش «اصغر» ولی انگار بزرگ ست به خلق
ها علیٌ بَشَرٌ چه بشری مثل ِ علی
آخرین عشق ِ حسین ست در این چرخ وفلک
از لبش ریخته شهدِ شکری مثلِ علی
به یدک می کِشد او بابُ الحوائج شدنش
کیست این طفل؟که دارد هنری مثل ِ علی
پدرش سیّد و سالار ِ شهیدانِ غریب
وَ حسین داشته جانم پدری مثل ِ علی
چه مبارک سحری آمده از نسلِ کَرَم
نَمک آلِ عبا را پسری مثل ِ علی
می خرد نازِ گلو را دولبِ اُمّ رُباب
این گلِ فاطمه دارد جگری مثل ِ علی
محسن راحت حق
#اشعار_ولادت_حضرت_علی_اصغرچ #شعر_مدح_باب_الحوائج #شعر_مدح_حضرت_علی_اصغر #شعر_ولادت_باب_الحوائج #محسن_راحت_حق
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا جوادالائمه(ع)
امشب از بیت رضا نور به دامان داریم
موج شادی به دل و روح و تن و جان داریم
چه مبارک سحری از دم سلطان داریم
هر چه داریم هم از شاه خراسان داریم
حیدری زاده گلی نیک نهاد آمده است
از عنایات خداوند جواد آمده است
خبر آورده که شب را سحری پیدا شد
قمر برج ولا را قمری پیدا شد
به نهال رضوی برگ و بری پیدا شد
ثمر آل علی را ثمری پیدا شد
گوش کن زمزمه ی دادرس از عرش رسید
مژده ای دل که مسیحا نفس از عرش رسید
شیعهء ناب ز بود تو شد اثنی عشری
روز چون شمسی و شب برج ولا را قمری
وقت میلاد تو سر داد خروس سحری
(چه مبارک پدری و چه مبارک پسری)
جود و احسان تو از شاه خراسان داریم
قدم خیر تو از حضرت سلطان داریم
ساقی و باده و جام و می و پیمانه تویی
به گل روی رضا شمعی و پروانه تویی
جسمی و جانی و هم حضرت جانانه تویی
خانه را نوری اگر هست در آن خانه تویی
باید این پای بر این خوان و بر این خانه کشید
دست سوی تو و دست از می و پیمانه کشید
قدمت معنی جود است همین را عشق است
به رضا بود و نبود است همین را عشق است
هم قیام است و قعود است همین را عشق است
بعد حقّ حقِّ سجود است همین را عشق است
بر ملامتگر کج فکر جواب آمده است
هم جواد آمده هم ابن رباب آمده است
خیز و تبریک بگو هم به رضا هم به حسین
هم به ما رحمت حق گشته عطا هم به حسین
فخر دارد پدرت بر تو خدا هم به حسین
هدیه ی حضرت حقی تو به ما هم به حسین
پسر شیر خدا شیر به دامان دارد
ثمر از باغ جنان نخل خراسان دارد
مژده ای دل که عروس علوی مادرشد
پسر آورده و ششماهه علی مظهرشد
با که گویم که گل از باد خزان پرپر شد
اصغری بود و به نی رفت و علی اکبر شد
پای نی باقی باغ و به سر نی سر او
لاله سان سوخت ز داغ رخ او مادر او
داریوش جعفری
#داریوش_جعفری #شعر_ولادت_ابن_الرضا #شعر_ولادت_امام_جواد_الائمه #شعر_ولادت_امام_نهم #کاظمین
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹