eitaa logo
حلقۀ رندان
337 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
731 ویدیو
35 فایل
تجربۀ زندگی در باغ معارف آل الله علیهم صلوات الله أجمعین از دریچۀ هنر و ادب درگاه دریافت پیشنهادات و انتقادات شما: @halghe_rendan_admin جهت مشارکت بیشتر در گروه «حلقۀ رندان» عضو شوید: https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از فطرس مدیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوحه‌های ماندگار فاطمیه @fotrosmediatv مرحوم شیخ احمد کافی، مرحوم سلیم موذن‌زاده، مرحوم یونس حبیبی بخشی از خاطرات بچه‌های شیعه در نواهای قدیمی روح‌بخش هیئات قدیم ماندگار شده، اصواتی که آغشته با احساس و هنر و اخلاص بود و غم جانسوز بی‌مادری را تا مغز استخوان به ما فهماند. و هر دفعه که شنیده می‌شوند به ناگاه این فکر در درون ما تداعی می‌شود که: کافی‌ها و حاج‌سلیم‌ها و‌... کجایند؟ @fotrosmediatv
موضوع: گونه: / قالب: وزن: شاعر: ______________ تا آمدی کمی بنشینی کنارمان تقدیر اشاره کرد به کم بودن زمان از روی خاک تیره سحرگاه پا شدی رفتی وضو گرفتی از اشراق و بعد از آن هجده نفس کشیدی و رکعت به رکعتش نزدیک‌تر شدی به خودت، ذات بی‌نشان می‌خواستی که جلوه کنی بر زمین ولی توحید نردبان شد و بردت به آسمان از عصر جاهلیت آن‌ها تو را گرفت دادت به درک ناقص این آخرالزمان حالا هزار سال پس از تو رسیده‌اند اهل زمین به قسمت جذاب داستان جایی که آسمان به زمین رزق می‌دهد از سفرۀ نگاه تو بانوی مهربان در کوچه‌های ساکت و مرطوب شهر ما حس می‌شود حضور شما موقع اذان... این شعر را بگیر و برای فرشته‌ها با لهجۀ خدا و صدای خودت بخوان 🆔 @halghe_rendan
موضوع: / گونه: / / قالب: وزن: شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مُردم به بوی رُؤیت گمگشته تُربتی کو شُد به شهر خویش به دهلیز غربتی یک زن کجا و خُطبۀ غَرّا به پیش خصم بر او خدای جَلّ و عَلا داد نُصرتی اصرار زآن نداشت به تشییع بعد مرگ کز هیچکس ندید به خوبی مُحبّتی در دل نَکاشت قدر جوی تخم کینه ای در سینه اش نبود به جز مهر و شفقتی بازو شکسته ،سقط جنین ،چهره نیلگون دل پُر ز خون ز خُدعه گری بی مُروّتی دردا که بعد ختم رُسل هادی سُبل یکدم ندید روی نشاط و مَسرّتی تنها نه اسوه بود به خوشخویی و وِداد بالنده بود و صاحب پاکی و عصمتی بخشنده بود و از کرمش بود بهره مند بود آنکه غرق مَسکنَت و فقر و عُسرتی زهرا که خواند اُمّ اَبیها پیمبرش از او نگه نداشت عدو پاس و حُرمتی گویاست چرخ پیر که چون خصم فاطمه دیده ندید پرده دری پَست فطرتی دریای رحمتِ نبوی بود حضرتش بوده چُنو نشانگر جُود و فُتوّتی در بود مصطفی و به تنهائی علی از بهر او نبود به جز رنج و زحمتی شب را سحر نکرد مگر با نیایشش روزش به سر نیامده بی شوق خدمتی دانندۀ تمام کمالات معنوی دارندۀ بزرگی و اِجلال و حشمتی منّت پذیر بود خدا را که از اَزل شامل عنایتش شده بی هیچ منّتی جز چار تن،علی،حسنین بود و زینبین دیگر کسی به کار نبرد است همّتی در حیرتم که چرخ نپاشد ز هم چرا ؟ ای وای من علی و چنین درد و محنتی هر جا عرب زبان زد ناموس و ننگ بود اکنون ز چیست یافت در او نیست غیرتی مولا کجا و رشتۀ در دست و گردنش در این زمینه مکن هیچ صحبتی داری به یاد گر سخنی ماندگار گوی کز بعد شصت سال کجا هست فرصتی گفتی سخن به چاه و به مسجد کشاندنش بود آن یکی به خلوت و آن یک به جلوتی او را به انزوای کشاندند ای دریغ غرقاب خون دلش شده از دست اُمّتی هر کس دلش ز تیغ جفا خَست بود و هست مادون دون و دون صفت و دیو سیرتی 🆔 @halghe_rendan
📜مردم به بوی رُؤیت گمگشته تُربتی کو شُد به شهر خویش به دهلیز غربتی ...در حیرتم که چرخ نپاشد ز هم چرا ؟ ای وای من علی و چنین درد و محنتی هر جا عرب زبان زد ناموس و ننگ بود اکنون ز چیست یافت در او نیست غیرتی مولا کجا و رشتۀ در دست و گردنش در این زمینه مکن هیچ صحبتی... 🔖شعر مذکور گوشه‌ای از قصیدۀ در ذکر مدح و مصیبت حضرت فاطمۀ زهرا سلام الله علیها سروده شده است. ⚠️جهت دسترسی به متن کامل این لینک زیر را لمس نمائید:👇🏻 https://eitaa.com/halghe_rendan/2002 🆔 @halghe_rendan
هدایت شده از عقیق شعر
🟢 بیان مضمون‌محور اصولاً شاعران واکنش‌های عاطفی خود را به دو شکل انتقال می‌دهند: الف) بیان شاعرانه و هنری ب) بیان غیرمستقیم در حالت نخست، نحوه بیان مهم است نه موضوع و در حالت دوم، اندیشه شاعرانه (چه گفتن) بیشتر تجلی دارد تا بیان شاعرانه (چگونه گفتن). این نوع بیان - که در ادب سنتی و معاصر رواج بسیار دارد- اگر به‌درستی به‌کار گرفته شود، به‌راحتی می‌تواند مخاطب را اقناع کند. ‌با نگاهی واقع‌گرایانه می‌توان گفت: تعهد شاعرانه و دغدغه تعامل شاعر با مخاطب عام، در انتخاب این شیوه بیان تأثیرگذار است. این نوع شیوه شعری را می‌توان بیان «مضمون‌محور» دانست. 🔸«مضمون» همان مقصود و مفاد سخن است که در لایه درونی کلام پنهان است و به شکل تفسیر یا تأویل، ارائه می‌شود. در سلوک ادبی، شاعر سعی دارد با بلاغت کلام و استفاده از شگردهای بیانی (که معمولاً تخیل در آن نقشی ندارد) محتوایی را با بیانی جذاب و نکته‌سنجانه مطرح ساخته، خلأ خیال و اغراق شاعرانه را به نوعی جبران کند. اگر اساس شعر «مضمون‌محور» را گره‌خوردگی احساس با ادراک بدانیم، مهم‌ترین نشانه آن «ادراک شاعرانه» خواهد بود که بر پایه واکنش عاطفی شاعر در شعر برجستگی یافته است. به عبارت دیگر، ادراک شاعرانه، حاصل شعور شاعر است که در قالب «واکنش عاطفی» شاعر نمایان می‌شود. 🔹بیان «مضمون‌محور» از دیرباز در شعر بسیاری از شاعران گذشته تا امروز پرکاربرد بوده است؛ به ویژه شاعرانی که به مخاطب عام گرایش داشته‌اند و مفاهیم و مضامین اجتماعی در شعرشان پربسامد بوده است. درباره این نوع گرایش، شواهد بسیاری در شعر شاعران از گذشته تا امروز می‌توانیم بیابیم و مثال بزنیم. به این نمونه‌ها در شعر حافظ بنگرید: تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش لطف خدا بیشتر از جرم ماست نکته سربسته چه دانی خموش! خواهی که سخت و سست جهان بر تو بگذرد بگذر ز عهد سست و سخن‌های سخت خویش تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که خواجه خود روش بنده‌پروری داند! ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست در حضرت کریم تمنا چه حاجت است؟ وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافری‌ست رنجیدن و... ابیات فوق، هرچند برجستگی «خیال» ندارد؛ اما از شعریت بی‌بهره نیست. به‌راستی چه رازی در ابیات فوق وجود دارد که با وجود کم‌رنگ بودن عنصر خیال، آن را شعر می‌دانیم؟ می‌توان گفت تمام آن ابیات «مضمون‌محور» بر پایه نکته‌سنجی‌های ذوقی و محوریت ادراک و شعور شاعرانه سروده شده است. 🔸در شعر ولایی نیز یکی از پرکاربردترین شیوه‌های بیان، همین بیان مضمون‌محور است. انتخاب این نوع شیوه بیان در شعر ولایی و استقبال بیش از حد معمول از آن، احتمالاً به یکی از جهات زیر بستگی دارد: ۱. گرایش شعر ولایی به هیأت و تأثیرگذاری بر مخاطبان عام ۲. کم‌تجربگی برخی شاعران و عدم انس با تجربه‌های شاعرانه شاعران برتر ۳. موضوع ادب ولایی، مدح و رثای اهل‌بیت است و گرایش به این موضوع، به طور طبیعی شاعر را به سمت تفسیر و تحلیل تاریخ، به جای گزارش یا وصف شاعرانه و نیز بازسازی‌های تاریخی سوق می‌دهد. در برخی از ابیات این غزل نیز، گرایش شاعر به دو نوع بیان «شاعرانه» و «مضمون‌محور» مشهود است؛ مقایسه این دو بیت با دیگر بیت‌ها تفاوت این دو نوع شیوه بیان را آشکار می‌سازد: جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد پشت در آمد بگوید، گوش عالم بشنود: «ارث دریا بود آنچه قسمت مرداب شد»... و: گریه‌ها می‌کرد تا اُمّت شود بیدار... حیف از صدای گریه‌اش اُمّت فقط بی‌خواب شد بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشاند باب را آتش کشید، آتش کشیدن باب شد حضرت صدّیقه از گستاخی مسمار نه از طناب دور دستان علی بی‌تاب شد ما نمی‌دانیم، «نَعلُ السیف» می‌داند چرا «مرتضایم را نبر...»، «فضه مرا دریاب» شد... 🔹بنابراین حضور شعر «مضمون‌محور» را باید جدی گرفت و اگر قرار است این شیوه بیان را به‌کار بریم، بهتر است بر اساس شیوه قدما در آن مسیر، سلوک شعری داشته باشیم. حاصل سخن اینکه، شاعران می‌توانند با محوریت لطف طبع و سحر کلام آثاری بیافرینند که با وجود عدم کاربرد خیال، باز هم نشانه‌های قوی و تأثیرگذار از شعریت داشته باشد. نکته ناگفته اینکه، مرز بین «نظم» و شعر «مضمون‌محور» بسیار باریک است! اگر شاعر پیوند سه عنصر «احساس شاعرانه»، «ادراک و نکته‌سنجی‌های شاعرانه» و «بلاغت سخن» را نادیده بگیرد، اثر خود را به ورطه نظم کشانده است. (دفتر سوم، ص۷۰) به قلم 🌐 shereheyat.ir/node/4906 🔹عقیق شعر @aghighpoem
هدایت شده از خبرگزاری فارس
📸 شعارنویسی ایرانی‌ها روی دیوار اسرائیل 🔹مسعود نجابتی، استاد هنرهای تجسمی ایرانی، دیروز روی دیوار مرز سرزمین‌های اشغال‌شده توسط رژیم موقت صهیونیستی شعار «سَنُصَلّی فی القدس - در قدس نماز خواهیم خواند» را خطاطی کرد. 🔹او می‌گوید این جمله را برای نوشتن انتخاب کردم چون هم وعده الهی است و هم وعده بنده‌ای الهی یعنی رهبرم آیت‌الله خامنه‌ای. @Farsna
نگارخانه رضوان، میزبان آثار نقاشی‌خط در یادبود شهدای شاهچراغ 🔺 به مناسبت چهلم شهدای شاهچراغ، نمایشگاهی از آثار نقاشی‌خط محسن توسلی هنرمند برجسته مشهدی با عنوان «شاهچراغ» در نگارخانه رضوان این شهر مقدس افتتاح شد. 🔺 ۲۶ تابلوی نقاشی‌خط با مضامین شهید و شهادت در ابعاد مختلف با همکاری مؤسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی در این نمایشگاه در معرض دید علاقه‌مندان گذاشته است. 🔺 ۵ تابلوی نمایشگاه با هدف بزرگداشت چهلم شهدای شاهچراغ به تازگی خلق شده و بخش اعظم سایر آثار نیز با محوریت شهید و شهادت برای نخستین بار به نمایش عموم درآمده است. 👇🏻 متن کامل خبر: yun.ir/t53nm9 @aqr_ir
🟢 بیان عامیانه‌محور ⚪گرایش به زبان و شیوه بیان مردم و تلاش برای بازسازی نحوه گفتار آنان، بی‌گمان یکی از هنرهای شعری است. این شیوه در شعر مذهبی و ولایی هم کاربرد بسیاری دارد و نشانه‌هایی از رویکرد شاعران به این نوع شیوه بیان در اشعار دیده می‌شود. ادبیات عامیانه که یکی از شاخه‌های آن، بازسازی نحوه گفتار مردم است از دیرباز مورد توجه شاعران و محققان ادبی بوده است. بسیاری از شاعران برای ملموس کردن زبان، آشناسازی مخاطب و آشتی او با شعر، به زبان مردم روی آورده‌اند. تجربه سخن گفتن به زبان مردم حتی در شعر بزرگان ادب پارسی دیده می‌شود که سعی داشته‌اند از نشانه‌های زبان مردم (واژگان خاص و کنایات عامیانه و لحن زبان) در هنگام بروز واکنش‌های عاطفی بهره گیرند؛ از جمله حافظ: ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق گفتم ای خواجه عاقل! هنری بهتر از این؟ ⚪️در شعر مورد بحث نیز بی‌گمان، «آن» شاعرانه، گرایش شاعر به زبان مردم(۱) است که به جهت شناخت او از «سهل ممتنع سرایی» توانسته است واکنش‌های عاطفی خود را به زبانی ساده و مردمی اما شاعرانه بازآفرینی کند. شعر با محوریت چند اصل مهم شکل یافته است: ۱. بروز واکنش‌های عاطفی شاعر ۲. بهره‌گیری از زبان عامیانه ۳. تنوع لحن عامیانه ۴. شیوه بیان متنوع و شاعرانه ۵. محتوای مدح و مرثیه بر اساس این ۵ محور، مراحل آفرینش شعر به قرار زیر است: ـ شاعر در مواجهه با موضوع مدح و مرثیه حضرت زهرای مرضیه (س) ابتدا واکنش‌های عاطفی را در خود تجربه می‌کند؛ ـ ظهور و بروز واکنش‌ها شاعر را به روایت و گزارش شاعرانه و سپس روشنگری با محوریت اعتراض و حماسه وادار می‌کند؛ ـ بهره‌گیری از لحن‌های متفاوت و متناسب با حس و حال عاطفی، این واکنش‌ها را به شیوه‌ای عمیق‌تر انعکاس می‌دهد. ⚪️شیوه‌های متنوع بیانی و بهره‌گیری از لحن‌های مختلف از نکات برجسته این اثر والای فاطمی است. مرور برخی از ابیات و تحلیل اجزای آن می‌تواند تأکیدی باشد بر آنچه گفته شد: نمونه‌های مدح: عقیق سرخ از آتش نداشت واهمه‌ای کسی که کفو علی می‌شود جگر دارد و: کسی که شهر سر سفرۀ قنوتش بود چگونه دست به نفرین قوم بردارد؟ نمونه روایت: گرفت راه زنی را به کوچه راهزنی در آن محله که بسیار رهگذر دارد... و: شبانه گشت به دست ستاره‌ها تشییع که ماه، الفت دیرینه با سحر دارد میان شعله دعایش ظهور مهدی بود که آه سوختگان بیشتر اثر دارد نمونه اعتراض: صدا زد: «اشهد ان علی ولی‌الله» ولی دریغ که این شهر، گوشِ کر دارد... نمونه‌های لحن: خطاب و هشدار: بگو به شعله: چه وقت دخیل بستن بود؟ هنوز چادر او کار با بشر دارد تعریض: کنیز بیت علی خاک را طلا می‌کرد سقیفه را بنگر فکر سیم و زر دارد حماسه: یکی برای علی ماند و آن یکی همه بود اگر چه لشکر دشمن چهل نفر دارد عاطفی: فدای محسن شش ماهه‌اش که زد فریاد سپر ندارد اگر مادرم پسر دارد سؤالی: بگو به شعله: چه وقت دخیل بستن بود؟ هنوز چادر او کار با بشر دارد و: کسی که شهر سر سفرۀ قنوتش بود چگونه دست به نفرین قوم بردارد؟ تعجب و شگفتی: دهان تیغ دو دم را عجیب می‌بندد وصیتی که علی از پیامبر دارد ⚪️روشنگری‌ها و جذابیت بیان و تنوع آن، هنر شاعر این شعر است، اما نباید از بهره‌گیری‌های هوشیارانه او از زبان عامیانه غفلت کرد و به خصوص پرهیزش از عوامانه شدن آن. به این نمونه‌ها از عناصر زبان عامیانه دقت کنید: کمر به یاری تنهایی علی بسته میان کوچه اگر دست بر کمر دارد (استفاده از کنایه کمر به یاری بستن و نیز دست بر کمر داشتن) سر علی به سلامت چه باک از این سردرد محبت ولی‌الله دردسر دارد (کنایه‌های سر به سلامت بودن، دردسر داشتن در کنار بازی زبانی با عبارت سردرد و دردسر داشتن) بگو به دشمن مولا، مرام ما این نیست زمان جنگ بیاید اگر هنر دارد (استفاده از واژه عامیانه «مرام» که از کلیدواژه‌های زبان عامیانه است) با این نمونه‌هاست که شاعر، شناخت و تسلط خود بر زبان عامیانه را به رخ کشیده است. ⚪️نکته پایانی، جلوه بازسازی «لحن گفتار» عامیانه است که از همان دو بیت آغازین، گرایش به این نوع بهره‌گیری از زبان مردم، ظهور و بروز یافته است: از آنچه در دو جهان هست بیشتر دارد فقط خداست که از کار او خبر دارد یکی برای علی ماند و آن یکی همه بود اگر چه لشکر دشمن چهل نفر دارد همچنین این بیت: بگو به دشمن مولا، مرام ما این نیست زمان جنگ بیاید اگر هنر دارد همچنین بازسازی «نحو زبان مردم» که در این بیت‌ها با برجسته‌سازی لحن تأکیدی، جلوه یافته است: فدای محسن شش ماهه‌اش که زد فریاد سپر ندارد اگر مادرم، پسر دارد! و: به شعله سوخت پر و بال مادر، اما نه حسین هست، حسن هست، بال و پر دارد! 🔹عقیق شعر @aghighpoem
هدایت شده از حلقۀ رندان
⚪با وجود تلاش بسیاری از شاعران ولایی‌سرا برای پرداختن به این نوع زبان و بیان، فقط برخی از آن‌ها توانسته‌اند در این عرصه موفق باشند. برای موفقیت در هنر بازسازی زبان، باید ابتدا میان زبان عامیانه و عوامانه مرزبندی کرد و مفهوم «ابتذال» را شناخت و سپس عناصر زبان مردم را شناسایی و بررسی نمود و سپس آن را به‌کار برد. شیوه‌ای که شاعر این شعر بدان توجه داشته و در کاربرد آن موفق بوده است. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱. گفتار مردم با ظرفیت‌های «موسیقایی»، «واژگانی»، «نحو» و «لحن» خاص همراه است؛ به این پدیده، با آن‌که در شعر عامیانه بسیار کاربرد دارد، در نقد و تحلیل‌های ادبی کمتر پرداخته شده است. الف) موسیقی زبان مردم در گفتار مردم، هندسه موسیقایی خاصی وجود دارد؛ مثلاً کلمه «نشست و برخاست» هیچ وقت به‌شکل «برخاست و نشست» به‌کار نمی‌رود! یا «ما و شما»، «خار و خاشاک» و... ب) واژگان و عبارات مردمی محتسب نمی‌داند این‌قَدَر که صوفی را «جنس» خانگی باشد همچو لعل رُمّانی حافظ در این بیت معنای ثانویه شراب را از فرهنگ عام گرفته است. یا این بیت مولوی که در نوع خود بی‌نظیر است: «لنگ و لوک» و خفته‌شکل و بی‌ادب سوی او «می‌غیژ» او را می‌طلب! کنایات و عبارات عامیانه مثل رخت و پخت، سیه کاسه، چشم دریده و لخلخه‌سای، که در شعر حافظ به‌کار رفته است، از دیگر شواهد گرایش شاعران به عامیانه‌سرایی است. ج) لحن یکی از بی‌نظیرترین نمونه‌های آن، تکرارهای هدفمند حاوی لحن خاص است: قیامت است قیامت، شبی که بی‌تو نشستم دمی که بی‌تو برآرم غرامت است غرامت! د) نحو بیان مردمی (جابجایی ارکان به جهت انتقال حس لحن خاص) از حُر مجال شرم گرفته‌ست خنده‌ات یعنی که از تو شکوه ندارم بیا فقط! (محمدعلی مجاهدی) بی‌شک «بیا فقط» با «فقط بیا» از نظر حس کلام کاملاً متفاوت است و دو نوع واکنش عاطفی متفاوت را بیان می‌کند. این همان راز نهفته در نحوه بیان مردم است. شاعران برتر به این ظرفیت‌های زبان و بیان مردم توجه دارند و سعی دارند کلام خود را به فطرت زبان مردم نزدیک کنند، یعنی شعرشان مطابق شیوه بلاغی عام شود. 📗 (دفتر سوم، ص۹۳) ✍🏻 به قلم استاد 🌐 shereheyat.ir/node/4907 🔹عقیق شعر @aghighpoem
تصنیف هم خوانی «فلک نجات» - شیخ مرتضی آشیان.mp3
1.84M
🗞 «فلک نجات» 🔖 پیش زمینۀ فاطمیّۀ سال ۱۴۴۴ ه.ق 🖋 کاری از: حلقۀ رندان 🏷 / / / 🆔@halghe_rendan
حلقۀ رندان
🗞 «فلک نجات» 🔖 پیش زمینۀ فاطمیّۀ سال ۱۴۴۴ ه.ق 🖋 کاری از: حلقۀ رندان 🏷 #فلک_نجات / #فاطمیه / #حضرت
✨بســــمِ اللـهِ النُّور✨ 🗞 «فلک نجات» 🔖 پیش زمینۀ فاطمیّۀ سال ۱۴۴۴ ه.ق ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شکسته این پر و بالم دعای آخر مضطر پناه عالم امکان شفیعهٔ روز محشر لطفی بنما محبوب خدا من در دو سرا محتاج شما.... فلک نجات راغیبنی دلیل راه عاشقینی من را عاشق خدا کن یا فاطمه یا انسیه یا زهرا اغیثینی فریادرس بیچاره ها دریاب من بیچاره را 🖋 کاری از: حلقۀ رندان 🏷 / / / 🆔@halghe_rendan
بِسمِ اللـه الرَّحمن الرَّحِیم 💌ای تو هر بلا ما همه در تو جان همه خوش است در سایه لطف جان تو ( ) 📜امان . [ اَ ] (ع مص ) ایمن شدن . (مصادر زوزنی ). بی ترس و بیم گردیدن . بی بیمی . (از منتهی الارب ) (از متن اللغة) (ناظم الاطباء). زنهاری . (منتهی الارب ) (بهار عجم ). بی خوف بودن و ایمنی . (آنندراج ). آرامش و اطمینان . (از اقرب الموارد) () 🗒 ؛ هنرِ دیدن و خوب دیدن را در آیینۀ «» ، «» و «» به ارمغان آورده است. 🎧 بزودی را از صفحۀ « کَست باکس» حلقۀ رندان می‌شنوید. 🆔@halghe_rendan
موضوع: / گونه: / قالب: وزن: شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عاشق شده است دانه به دانه هزار بار دل خون و سینه چاک و برافروخته انار فریاد بی صداست ترک های پیکرش از بس که خورده خونِ دل از دست روزگار پاشیده رنگ سرخ به پیراهنِ خزان بسته حنا به پینهء دستان شاخسار در سرزمین گرم،انار آتشین شود یاقوت را می آورد آتشفشان به بار با دست خود به حوصله پنهان نموده است یک دانه از بهشت در او آفریدگار آن میوه ای که ساخته تسبیحی از خودش شُکر است بر زبانش، فی الیل و النهار آن میوه ای که فاطمه آن را طلب نمود چون باب میل اوست شد این میوه تاجدار آن بانویی که نام خودش شعر مطلق است در وصفش استعاره نیاید به هیچ کار نامی که داده است به زن قیمتی دگر نامی که داده است به مردان هم اعتبار آن نام را می آورم ،اما نه بی وضو دل را به آب میزنم ،اما نه بی گدار جبر آن زمان که پشت در خانه اش نشست برخاست آن قیامت عظمی به اختیار رفت آنچنان که از نفس افتاد جبرئیل گویی محمد است به معراج رهسپار شد عرصه گاه تنگ ،ولی ماند پشت در چون ماندن علی به اُحد ماند، استوار برگشت زخم خورده ،ولی فاتح نبرد چون بازگشت حمزه از آشوب کارزار در خون خضاب شد تن یاران بعد از او آنها که نام "فاطمه" را میزنند جار من از کدام یک بنویسم که بوده اند حجاج ها به ورطه ء تاریخ بی شمار آنها که با غرور نوشتند ساختیم دریاچه های احمری از خونِ این تبار از کربلا به واقعه فَخ رسیده ایم از عمق ناگوار ترین ها به ناگوار محمود غزنوی به عداوت مگر نساخت از استخوان فاطمیان چوبه های دار بوسهل زوزنی به شرارت هنوز هم محکوم می کند حسنک را به سنگسار در لمعه الدمشقیه جاریست همچنان خون شهید اول و ثانی چون آبشار عثمانیان به مذهب ما بس که تاختند در سبزه زار چالدران سرخ شد غبار اما هنوز هم به تأسیِ فاطمه نام علیست روی لبِ شیعه آشکار بیت از هلالی جُغتایی نشسته است از آن شهید شیعه به ذهنم به یادگار "جان خواهم از خدا نه یکی،بلکه صد هزار تا صد هزار بار بمیرم برای یار" فرق است ،فرق فاحشی از حرف تا عمل راه است ،راه بی حدی از شعر تا شعار اینک مدافعان حرم شعله پرورند تا در بیاورند از آن دودمان دمار با تیغ آبدیده ای از نوع اعتقاد با اعتقاد محکمی از جنس ذوالفقار زهراست مادر من و من بی قرار او آن نام را می آورم آری به افتخار آن بانویی که وقت تشرف به رستخیز پیغمبران پیاده می آیند و او سوار فریاد می زنند که سر خم کنید ،هان تا از صراط بگذرد آیات سجده دار هرجا نگاه میکنم آنجا مزار اوست پنهان و آشکار چنان ذات کردگار‌ اینها که گفته ایم یکی بود از هزار اما هنوز شیعه مصمم،امیدوار... سیّد حمیدرضا برقعی 🆔@halghe_rendan
آن میوه‌ای که فاطمه آن را طلب نمود چون باب میل اوست، شد این میوه تاجدار ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔖شعر مذکور گوشه‌ای از قصیدۀ در ذکر مدح و منقبت حضرت فاطمۀ زهرا سلام الله علیها سروده شده است. ⚠️جهت دسترسی به متن کامل این لینک زیر را لمس نمائید:👇🏻 https://eitaa.com/halghe_rendan/2020 🆔@halghe_rendan