مینویسم از زینب...
🔸این روزا صحبتهای زیادی در مورد سگگردانی میشه و کلیپهای مختلفی هم پخش میشه،اما هیچکس مثل مادرزینب نمیتونه اهمیت برخورد با سگگردانی رو درک کنه😔، چرا⁉️
گوش کن بگم بهت....
🔸ماجرا از اینجا شروع شد.
زینبِ ۲ سال و نیمه ما که تازه یه ماه بود از پوشک گرفته بودنش ، تابستون سه سال پیش برای گردش با مامانش میرن بیرون.به سر کوچه که رسیدن، سگی که صاحبش قلادهاش رو باز کرده بود و آزادانه راه میرفت به زینب(دو سال و نیمه)حمله میکنه.😱
با صدای جیغ زینب و مامانش، سگش رو برمیداره و میره.
🔸اون میره ...
اما حالا زهرا(مادر زينب)میمونه و دختر بچهای که تازه مشکلاتش شروع شده.
زینب از ترس دچار بیماری خود ایمنی میشه.😰 همه موهای نازدونه میریزه و دوباره به پوشک بر میگرده. 😥
😔حالا این مادر بجای شونه کردن موهای دخترش و بافتنش،از آخرین مژههای نازدونهاش عکس میگیره، حتی اگه دو تا مونده باشه. بجای گرفتن مو از روی برس از روی بالشت سرش جمع میکنه. گذر از این روزای سخت، سختتر از تعاریف با واژه بوده... خیلی سختتر...
🔸هر تغییری در زندگی، اگر با فرهنگ همراه نباشه زیانهای جبرانناپذیری میتونه داشته باشه. مثل همین پدیده سگگردانی❗️
#نه_به_سگ_گردانی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
May 11
💕•°
کلامی از حضرت عشق:
اگر طلب کنی، می یابی...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#تولیدی
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
#داستانک 📝خاورمیانه جای عجیبیاست. 🔰قسمت اول در یک سال و نیم گذشته، از وقتی که موهایش را با نمرهی
#داستانک
📝خاورمیانه جای عجیبیاست.
🔰قسمت دوم
لب پایین را زیر ردیف دندانها گذاشت و با هر خطی که روی لب انداخت، سوزشی احساس کرد اما دست بردار نبود.
پل گالاتا یک لحظه هم از دست عابرانش، آسایش نداشت. صدای بوق بلندی سمیه را به خود آورد.
عدنان لیوان پر از بوزار را مقابل او گذاشت.
-نمیخوام نمک به زخمت بپاشم، اما چرا خودت رو آواره کردی؟ هیچوقت برای هم تعریف نکردیم. میخوای اول من بگم؟ بعد تو؟
مردم از کنار صندلی رستوران که در گوشه پیاده رو چیده بود، عبور میکردند.
پیرمردی به گلهای شمعدانی چیده شده پشت پنجره رستوران، آب داد. پیش هر گلی که رسید، ایستاد. قربان و صدقهشان رفت و بعد رفت سراغ گل دیگر. گلدان ها پر از آب شدند و آب مثل ناودان پر شده از باران روی سنگفرش خیابان فرو ریخت
-تو وضعیت ایران رو نمیدونی. اصلا آزادی نداریم میفهمی؟!. مدام بگیرو ببند... برای هر کاری اذیت میکنند، آرامش نداریم. همهی استعدادها اونجا حروم میشه.🤬
لبخند عدنان کمکم کش آمد و به قهقه تبدیل شد. دندانهای زردش نمایان شد. همانطور که خم شد،از فرط خنده دست راستش را محکم روی میز کوبید.
پیرزن میز کناری، بهشان لبخند زد.
-خفهشو عدنان😡. منظورت اینه که من هیچ استعدادی ندارم؟
عدنان خندهاش را جمع کرد. با پشت دست سبزهاش به مژههای فر شدهاش دست کشید و اشکش را پاک کرد.
-ببخشید. قصدم توهین نبود. ولی یه دفعه یاد کارت افتادم. واقعا استعداد تو، کار کردن تو خانه سالمندانه؟ تو ایران خانه سالمندان نیست بری کار کنی؟
-گفتم دهنت رو ببند. تو از هیچی خبر نداری. من اگه میخواستمم اونجا چیزی نمیشدم.
عدنان نفس عمیقی کشید. با حرکت دست، پیشخدمت را فراخواند.
-قهوه یا چای؟
-هیچی. هنوز بوزار رو نخوردم.
-پس یه چای لطفا.
-حالا ولش کن. دوست داری داستان من رو بشنوی؟ هان؟سمیه، با توام؟
سمیه سرش را پایین و شانههایش را بالا انداخت.
-قهر نکن حالا. ببخشید. گفتم که منظور بدی نداشتم. گوش بده. دوست دارم با یکی حرف بزنم. سمیه؟
سمیه سرش را بالا آورد. گوشوارهی آویزان شده از لالهی گوش راستش در غضروف فرو رفته بود. با یک حرکت سریع بیرون کشیدش. صورتش از درد جمع شد. گوشهایش به سرخی سیب دماوند شد.🍎
-خیلی خوب. بگو...
⬅️ادامہ دارد ...
✍ نویسنده : مریم حقگو
#تولیدی_کامل #داستان_کوتاه
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
🛑به روز باشیم 🎥 آیا آنگونه که مسیح علینژاد دم از اف بی آی میزند، پلیس آمریکا مهربان است و پلیس ایرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑به روز باشیم
1⃣ لندن یک شهر باران خیز و قاعدتا بعد از گذشت ۷۰ سال از جنگ دوم جهانی باید برای بارندگی در این شهر فکری می شد چون بدیهی است که بخواهد چند ساعت باران بیاید. 😔
2⃣ شهرداری #لندن و دولت #انگلیس دست شان در جیب مردم است و درآمد مالیاتی آنها چند برابر #پول_نفت ایران است.
3⃣ به راحتی باران خانه های مردم را نابود می کند و هرگز نمی بینید که از صبح تا شب روزی هفت مرتبه !! بیایند گزارش بگیرند از بدبختی مردم. اصلا #مثل_ایران نیست. یا مردم در شبکه های اجتماعی مثل این خانم در کلیپ آخر از بدبختی خودش فیلم می گیرد یا چند خبر کوتاه محترمانه و نایس فقط خواهیم داشت. همان طور که صدا و سیما ایران هم رعایت حال ... می کند فقط چند ثانیه در خبر اشاره می کند که تکلیف ش را ادا کرده باشد👏👏👏
4⃣ خبرنگاران عزیز #ایرانی هم که حتما وسط صحنه آنجا هستند. 😔 دقیقا مثل آنها که در حوادث ما راه می افتند و می گردند که یک نارسایی پیدا کنند و مخابره کنند.
@kharej2025
🌸@hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
#گزارش
#بینالملل
⛔️ممنوعیت حجاب برای بانوان شاغل در اروپا
⚖دادگاه عالی اتحادیه اروپا حکم کرده کارفرمایان میتوانند، کارکنان زن مسلمان را از پوشیدن حجاب اسلامی منع کنند.
🔻در حکم دادگاه چنین آمده است: «ممنوعیت پوشیدن هر گونه لباس برای ابراز باورهای سیاسی، فلسفی یا مذهبی در محل کار، میتواند با توجه به نیاز کارفرما برای ارائه تصویری بی طرف در برابر مشتری یا جلوگیری از شکلگیری مناقشههای اجتماعی موجه باشد.»
🔻رأی این دادگاه بعد از شکایت ۲ زن مسلمان در آلمان که گفته بودند به دلیل پوشیدن حجاب اسلامی از کار اخراج شدهاند صادر شده است. یکی از این زنها، سرپرست کودکان دارای نیازهای ویژه در مرکزی در هامبورگ بود، زن دیگر، به عنوان حسابدار در یک داروخانه زنجیرهای فعالیت میکرد.
🔻دیوان دادگستری اروپا سه سال پیش هم با صدور حکم مشابهی گفته بود شرکتها میتوانند در شرایط خاص استفاده از حجاب اسلامی را منع کنند. این درحالیست که در آلمان بالغ بر ۵ میلیون مسلمان زندگی میکند و آنها بزرگترین اقلیت مذهبی به شمار میروند.
⁉️تعریف دقیق آزادی چی میشه از نظر اونها؟عقاید هرکس محترمه به جز مسلمونها؟از همجنس بازها حمایت می کنن باوجود مشکلاتی که بوجود آوردن و نارضایتی عده زیادی از مردم خودشون ولی روز به روز علیه مسلمون ها قانون وضع می کنن
🌐منبع:https://www.theguardian.com/world/2021/jul/15/eu-companies-can-ban-employees-wearing-headscarves-religious-symbols
#تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
May 11
دانشگاه حجاب
#رمان_راز_درخت_کاج...🌲🍃 #قسمت_بیست_و_پنج در همسایگی ما در آبادان خانواده ی کریمی زندگی میکردند. آن
#رمان_راز_درخت_کاج...🌲🍃
#قسمت_بیست_و_شش
زینب خیلی از روزهای گرم تابستان پیش مادرم می رفت و خانه مادرم میماند. مادرم همیشه مشکل گشا نذر میکرد. یک #کتاب داستان قدیمی داشت که ماجرای عبدالله خارکن بود؛ مرد فقیری که از راه خارکنی زندگی میکرد. عبدالله خواب میبیند که اگر چهل روز در خانه اش را آب و جارو کند و مشکل گشا نذر کند، وضع زندگی اش تغییر میکند. عبدالله بعد از چهل روز مقداری سنگ قیمتی پیدا میکند و از آن به بعد ثروتمند میشود.
مادرم کتاب را دست دخترها میداد و موقع پاک کردن مشکل گشا همه کتاب را میخواندند. مادرم داستان حضرت #خضر (ع) و امام علی (ع) را هم تعریف میکرد و دخترها مخصوصا زینب با علاقه گوش میکردند و آخر سر هم پوست آجیل مشکل کشا را توی رودخانه میریختند.
وقتی بچه ها به سن #نماز خواندن می رسیدند مادرم آنها را به خانه اش میبرد و نماز یادشان میداد. وقتی بچه ها نماز خواندن را یاد میگرفتند مادرم به آنها جایزه میداد .
زینب سوالهای زیادی از مادرم میپرسید او خیلی #کتاب میخواند و خیلی هم #سوال میکرد.
ولی در کنار فهم و آگاهی اش دل بزرگی هم داشت. وقتی خواهرش شهلا مریض میشد خیلی بی قراری میکرد. برخلاف زینب که #صبور بود شهلا تحمل درد و مریضی را نداشت. زینب به او میگفت: چرا بیقراری میکنی، از خدا #شفا بخواه ، حتما خوب میشوی.
شهلا میفهمید که زینب الکی نمیگوید و حرفش را از ته دلش میزند.
زینب کلاس چهارم دبستان #با_حجاب شد. مادرم سه تا #روسری برایش گرفت. #زینب روسری سر میکرد و به مدرسه میرفت. بچه ها خیلی مسخره اش میکردند و امل صدایش میزدند. بعضی روزها ناراحت به خانه می آمد. معلوم بود که گریه کرده است. میگفت: مامان ، همه ی بچه ها به من امل میگویند.
یک روز به زینب گفتم:تو برای خدا#حجاب زدی یا برای مردم؟
زینب گفت: معلوم است، برای خدا.
گفتم: پس بگذار بچه ها هر چی دلشان میخواهد بگویند.
همان سال که #با_حجاب شد #روزه هایش را شروع کرد. خیلی لاغر و نحیف بود. استخوان های بدنش از شدت لاغری بیرون زده بود. گاهی که با شهلا حرفشان میشد با پاهایش که خیلی لاغر بود به شهلا میزد. شهلا حسابی دردش میگرفت. برای اینکه کسی در خانه به #حجاب و #روزه گرفتنش ایراد نگیرد ازده روز قبل از ماه #رمضان به خانه ی مادرم می رفت.
#ادامه_دارد....
#نویسنده_معصومه_رامهرمزی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
i203.mp3
3.37M
سلام.دختری ۲۴ ساله و مجرد هستم.خیلی سعی میکنم رفتارم با نامحرم طوری باشه که خداوند میخواد.تلاش هم میکنم...
ولی خیلی از اوقات نمیتونم کنترل کنم ذهنم رو و دائم بهشون فکر میکنم. از این حالت ناراحتم و خیلی عذابم میده.😔
لطفا راهنمایی کنید چطور کنترل ذهن داشته باشم⁉️
🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#فکربهنامحرم 😣
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
💠حجاب در قرآن💠
💠يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللهُ غَفُوراً رَحِيماً
💠اى پيامبر! به همسران و دخترانت و به همسران مؤمنان بگو
✔️روسرىهاى بلند (چادرهاى) خود را بر خويش فرو افكنند....
#عکس_تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
💠حجاب در قرآن💠 💠يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْن
💠حجاب در قرآن 💠
🌸در سوره احزاب آيه ۵٩، خداوند به پيامبرش چنين دستور مى دهد:
💠يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللهُ غَفُوراً رَحِيماً
💠اى پيامبر! به همسران و دخترانت و به همسران مؤمنان بگو
✔️روسرى هاى بلند (چادرهاى) خود را بر خويش فرو افكنند.
✔️اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند، بهتر است🦋
[و اگر تاكنون، خطا و كوتاهى از آنان سر زده، توبه كنند كه] خداوند همواره آمرزنده و رحيم است.
📚داستان شأن نزول آيه👇
در «تفسير على بن ابراهيم قمى» آمده است: زنان مسلمان، مثل مردان، در پنج وقت نماز به مسجد مى رفتند و نمازهاى شان را با پيامبر به جماعت مى خواندند.
وقتی كه آنها براى خواندن نماز صبح يا مغرب و عشا از خانه بيرون مى رفتند،
جوان هاى لاابالى👨🎤🕺 كه در حال پرسه زدن در كوچهها بودند، در مسير مسجد مى نشستند ومزاحم زن ها می شدند
زنان از اين ناامنى😞، به رسول خدا (صلى الله عليه و آله) شكايت كردند.
💫 در اين هنگام آيه ۵٩ سوره احزاب نازل شد.
در اين آيه بر پوشش كامل زنان (استفاده از چادر بلند) به عنوان حفاظ در برابر آزار و اذيت افراد فرصت طلب، سفارش و تأكيد شده است. [۱]
🌼با توجه به اين آيه شريفه، 👇👇
✔️حجاب و پوشش موجب میشود مردان، مخصوصا بيماردلان و اسيران خواستههاى نفسانى، براى زنان باحجاب و پوشيده، مزاحمتى ايجاد نكنند و امنيت انها را بهم نزنند.
در واقع، حجاب چون قلعه ای محكم است كه زن را از هرگونه آسيبى حفظ مى كند.
----------
[۱]: تفسير القمي، علي بن ابراهيم قمي، ج۴، ص١٩۶.
📖برگرفته ازکتاب راه های تقویت فرهنگ حجاب
✍باز نویسی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
اگر درگیر یه رابطه #عاطفی گناه هستی❌
همین الان تصمیم بگیر
#ترک_گناه نذر لبخند #رضایت
خـــ💙ـــداست...
سرتو بالا بگیر نگاه #عـــاشقانه
و نگــران خدا رو ببین
💙منتظرته که برگردی...
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
#داستانک 📝خاورمیانه جای عجیبیاست. 🔰قسمت دوم لب پایین را زیر ردیف دندانها گذاشت و با هر خطی که رو
#داستانک
📝خاورمیانه جای عجیبیاست.
🔰قسمت سوم(پایان)
دست برد به لالهی گوش سمت چپ.
پیشخدمت چای را روی میز گذاشت.
-امنیت سمیه خانم.
سمیه گوشواره را در کیفش انداخت. با دست گوشهایش را ماساژ داد.
-خیلی مسخرهاس عدنان. تو اصلا تا حالا ایران بودی؟ چی از امنیت ایران میدونی؟
-نه. به ایران سفر نکردم.
-پس حرف کلیشهای نزن. شعار نده.
-چیزیه که برای شما کلیشهای شده اما برای من آرزوئه. بابام مخالف حزب بعث بود اما تو جنگ ایران و عراق کشته شد. اونم در سال آخرش.سال هزارو نهصدو هشتادوهفت. من هنوز دوسالم بود. با شش تا خواهر و برادر دیگه. بزرگترین بچه سیزده ساله و کوچکترین سه ماهه بود. فکر کن مادرم چی کشید.😭
عموم سرپرستی ما رو به عهده گرفت. تا اینکه پای امریکا به عراق باز شد. درست تو بیست مارس دو هزار و سه، یعنی، یعنی فکر کنم سال هشتاد و یک شما. امریکاییها به بهانههای مختلف وارد عراق شدن. مهمترینش مثلا ایجاد امنیت بود. اما نتیجهاش چیشد. هزاران کشته، هزاران آواره. تخریب تمام زیربناها و ساختمانها و از همه بدتر، اونا باعث شدن، سرو کلهی القاعده هم پیدا بشه.
چشمان سمیه گرد شده بود. آب دهانش را قورت داد.
-این جنگ هم خانوادهی من رو کوچیکتر کرد. برادربزرگم و عموم هر دو کشته شدند.
سمیه با شوک عجیبی مدام تکرار میکرد:
-متاسفم عدنان. واقعا متاسفم.😔
-نه هنوز تموم نشده❗️میدونی ما چرا اینجاییم❓ نه جنگ با ایران، نه وجود آمریکاییها، داعش❗️
داعش سمیه‼️ اونها به پشت در خونههای ما رسیده بودند. دخترامون رو به کنیزی میبردند.
تو بازار میفروختن.میفهمی اینا رو⁉️
عدنان مشتش را روی میز کوبید. استکان کمر باریک چای بالا پرید.
-من! من خیلی خیلی متاسفم عدنان.
-ما با خانواده به ترکیه فرار کردیم. معنی فرار رو میفهمی؟
میبینی؟ ما از چی فرار کردیم تو از چی؟ الانم مردهای کشور تو، دارن مردم کشور من رو نجات میدن.
لعنت به من. لعنت!
خاورمیانه جای عجیبیه...جای غریبیه.
🌤خورشید بر ایاصوفیه میتابید. دریا آرام بود. عدنان و سمیه جایی وسط هیاهوی مردم نشسته بودند که زلزله بار دیگر استانبول را لرزاند.
🔚 پایان
✍ نویسنده : مریم حقگو
#تولیدی_کامل #داستان_کوتاه
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
#پرسش_پاسخ
#حجاب_برای_همه_زمانها
❓در قرنی که شاهد #رشد_تکنولوژی هستیم چرا باید از قوانینی مثل حجاب پیروی کنیم که به #قرنها_قبل برمیگردد؟
#پاسخ
1⃣اولا اگر ملاک قدمت تاریخی باشد بی حجابی و تبرج به زمان قبل از ظهور اسلام برمی گردد همانطور که در قرآن زنان را از تبرّج مانند تبرّج در دوران جاهلیت اولی باز می دارد.*وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولی*(۱)
پس بی حجابی قدیمی تر هست و باید کنار گذاشته شود.
2⃣دوماً برخلاف تصور بعضیها، انسان امروز با انسان ۱۴ قرن قبل هیچ تفاوتی نکرده؛👇
• ما #شهوت داریم، همانطور که آنها داشتند.
• ما همگی #جنس_مخالف داریم، همانطور که آنها هم داشتند.
• ما دو جنس مخالف در جامعه با هم #ارتبـاط داریم و نمیتوان جلوی خیلی از این روابط را گرفت، دقیقا مثل آنها...
3⃣سوما حتی اگر حجاب اختراع انسان های گذشته و قدیمی هم باشد باز هم دلیلی بر کنار گذاشتن آن وجود ندارد چراکه امروزه بشر به این نتیجه رسیده دوباره به سنت های گذشته مراجعه کند.مردم دوران های گذشته بسیار باهوش و ذکاوت بودند و در زمینه علوم و فنون سرآمد بودند.پیشرفت تکنولوژی منافاتی با پوشش زنان ندارد و زنان تحصیلکرده و نخبه زیادی داریم که حجاب کاملی دارند.
✅بنابراین حجاب که یکی از قوانین مهم در روابط بین زن و مرد هست تا زمانی که انسانها هستند معتبر خواهد ماند.
چه ۱۴ قرن .. چه ۱۴۰۰۰ قرن .. 💠🍃
📚سوره احزاب،آیه۳۳
#تولیدی_کامل
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
#گزارش
#بینالملل
😳رونمایی از ایموجی #مرد_باردار به مناسبت روز جهانی ایموجی
🔻به مناسبت روز جهانی ایموجی "ایموجی پدیا" یکسری ایموجی جدید اضافه کرده تا با تبعیض ها مقابله کنه
🔻در این ایموجی ها ایموجی مرد باردار مشاهده می شه که هدف اون به دست آوردن دل ترانس ها و بارداری بدون وجود شریک زندگی هست
📌خودتون ببینید نتیجه اصرار بر برابری زن و مرد به کجا رسیده.یعنی مردها هم باید در رقابت با زن ها باردار بشن تا مساوی بشن با هم
🌐منبع:https://www.theguardian.com/technology/2021/jul/16/pregnant-man-and-multiracial-handshake-emojis-approved-for-launch
#تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
#رمان_راز_درخت_کاج...🌲🍃 #قسمت_بیست_و_شش زینب خیلی از روزهای گرم تابستان پیش مادرم می رفت و خانه ماد
#رمان_راز_درخت_کاج...🌲🍃
#قسمت_بیست_و_هفت
با اینکه میدانستم از نظر جثه و بنیه خیلی ضعیف است، جلویش را نمیگرفتم.
خانه مادرم آن زمان هنوز کولر نداشت و شب ها روی پشت بام کاهگلی می خوابید. مادرم هر سال ده یا پانزده روز جلوتر از ماه #رمضان به پیشواز میرفت.
شب اولی که #زینب به آنجا رفت به مادرم سفارش کرد که برای سحری بیدارش کند تا زینب هم به پیشواز برود مادرم دلش نیامد که زینب را صدا کند.
نصف شب آرام و بیصدا از روی پشت بام پایین رفت و به خیال خودش فکر می کرد که زینب خواب است.
زینب از لبه ی پشت بام خودش را آویزان کرد و مادرم را صدا زد و گفت: مادربزرگ، چرا برای سحری صدایم نکردی؟ فکر میکنی سحری نخورم #روزه نمیگیرم؟ مادربزرگ به خدا من بی سحری روزه میگیرم. اشکالی ندارد؛ بی سحری روزه میگیرم.
مادرم از خودش خجالت کشید برگشت به پشت بام و زینب را بوسید و خواهش کرد که با او به پایین برود و سحری بخورد.
مادرم به زینب گفت: به خدا هر شب صدایت میکنم ولی جان مادربزرگ بی سحری روزه نگیر.
آن سال زینب همه ماه رمضان را روزه گرفت و ده روز هم پیشواز رفت.
من در آن سالها به خاطر هوای شرجی آبادان دچار آسم شده بودم. مدتی بود که مرتب مریض میشدم
زینب خیلی غصه من را میخورد .آرزوی زینب این بود که برای من تخت بخرد و پرستار بگیرد.
میگفت: بزرگ که بشوم نمیگذارم تو زحمت بکشی، یک نفر را می آورم تا کارهایت را انجام دهد.
مهرداد مدتی با رادیو نفت آبادان کار میکرد و مرتب توی خانه #نمایش تمرین میکرد .
در یکی از نمایشها "پهلوان اکبر" ی هست که میمیرد
زینب نقش مادر پهلوان اکبر را بازی میکرد. در نمایش "سربداران" هم نقش "مورخ" را با مهرداد بازی کرد.
آنها در خانه لباس نمایش تنشان می کردند و با هم تمرین میکردند. من هم مینشستم و نمایش آنها را نگاه میکردم.
زینب و مهرداد به #شعر هم علاقه داشتند. مهرداد شعر میگفت و زینب با لذت به شعرهای مهرداد گوش میداد.
مهران و مهرداد همیشه حواسشان به خواهرهایشان بود.
مهران از زنهای لاابالی و سبک بدش می آمد و همیشه به دخترها برای رفتارشان تذکر میداد . اگر دخترها با دامن یا پیراهن بیرون می رفتند حتما جوراب های ضخیم پایشان میکردند وگرنه مهران آنها را بیرون نمی برد
زینب به برادرها و خواهرهایش علاقه داشت. گاهی با آن دست های لاغر و کوچکش، لباسهای مهران را میشست.
جوراب های مهرداد را میشست. دلش میخواست به یک شکلی #محبت خودش را به همه نشان دهد.
#ادامه_دارد....
#نویسنده_معصومه_رامهرمزی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
ShahadatImamBagher1398[02].mp3
13.49M
▪️بگو که برام گریه کنن توی منا (زمینه)
🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی
🏴 ویژهشهادت امـام باقـر (ع)
🏴@hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
به سبک فرشته ها☺️ بخش اول: آشنایی با مدل های چادر 🔹قسمت پنجم،چادر لبنانی واماراتی🔹 9⃣چادرلبنانی چا
🔰آشنایی با مدلهای چادر
🔹قسمت ششم،چادر جلابیب وشالدار🔹
👇👇👇
🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
🔰آشنایی با مدلهای چادر 🔹قسمت ششم،چادر جلابیب وشالدار🔹 👇👇👇 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
به سبک فرشته ها☺️
بخش اول:
آشنایی با مدل های چادر
🔹قسمت ششم،چادر جلابیب وشالدار🔹
1⃣1⃣چادر جلابیب
چادر جلابیب ویژگی های منحصر به فردی داره و البته ناگفته نمونه این طرح توسط خانم معصومه کریمی طراحی و ابداع شده ،
نمای این چادر شبیه چادر ایرانیه و به خاطر داشتنِ شبه مقنعه، بدون روسری یا مقنعه هم میشه از این چادر استفاد کرد...
برای دوخت جلابیب از پارچه هایی استفاده شده که بدن نما نیستن و خب این امکان رو فراهم میکنن که حتی با لباس راحتی منزل و بدون پوشش مانتو از این چادر استفاده کنین!
زیپ مخفی جهت شیردهی نوزاد و جیب مخفی برای موبایل و کیف پول هم یه قابلیت استثنایی برای این چادره!
آستین این چادر به نحوی طراحی شده که دیگه نیازی به ساق دست ندارید😊
البته این آستین یک زیپ مخفی هم داره که در مواقع وضوگیری میتونین آن را باز کنین، باید بگم این چادر اندامی نیسته ،جلوبسته است و باید آن را از سر بپوشین!
شاید یکی از نقطه ضعف های بزرگ جلابیب هم همینه که از جلو دوخته شده و از جهاتی شما را محدود میکنه!
روی هم رفته پیشنهاد میکنم قبل از
خرید جلابیب، حتما آن را پرو کنید.⚠️
جلابیب بیشتر برای مادران شیرده و برای پیاده روی و ورزش پیشنهاد میشه😇
البته ممکنه در موارد دیگه هم با آن احساس راحتی کنید!
2⃣1⃣چادر شالدار
"چادر شالی یا شالدار، بیشترین شباهت را به مانتو داره و نسبت به مدل های قبلی اندامی تره! البته در برخی موارد هم به صورت گشاد دوخته میشه به هر حال در خریدتون دقت کنید🤨
این مدل از جلو زیپ داره و یک شال نسبتا بلند که به چادر وصل شده و زیپ را مخفی میکنه، چادر شالدار دو نوعه یه مدل شال بند داره و مدل دیگه شال کوتاه که بستگی داره به سلیقه تون😋
در مدل شال بلند، بلندی شال تا مچ پا میرسه و در مدل شال کوتاه بلندی شال تا ارنج دسته
پس با دقت بیشتری اقدام به خرید این چادر کنید😉
خب خب خب🔊🔊🔊
باید بگم هنوز بخش جذاب داستان مونده🤩
پس با ما همراه باشید
#تولیدی_کامل
#مدلهای_چادر
🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓