داستان صورتی.pdf
3.04M
داستان: صورتی
نویسنده: هما ایرانپور
گروه ادبی حرفهداستان
@herfeyedastan
✴️ این اثر برای چالش حرفهداستان نوشته شده
✳️ این اثر در کانال بانوان حرفهداستان نقد شده
❎️ کپی و تقلید جایز نیست
#داستان_نوجوان #شهر_روستای_من
💠 هشتگهای کاربردی حرفهداستان،
جهت سهولت مخاطبان گرامی
#متن_ویژه
#متن_تولدانه
#متن_مشق
#داستان_حجاب
#ادبیات_مقاومت
#سرزمین_نور
( داستان برگزیدگان جشنواره رهآورد راهیان سرزمین نور )
#داستان_یوسف (داستان برگزیدگان جشنواره ادبی یوسف )
#داستان_محرم ( سری اول و دوم)
#قالب_نامه
#نامه
#معرفی_نویسنده
#موفقیت_اعضا ( گروه حرفهداستان)
#داستان_کوتاه
#داستان_صوتی
#نامه_ازدواج
#جنبش_داستان_ضعیف
#نمونه_قلم
#نکته_آموزشی
#تحلیل_داستان ( داش آکل )
#متن_حرف_من
#مصاحبه
#هشتگ
🌹🌹🌹🌹🌹
گروه ادبی حرفهداستان
@herfeyedastan
📚 جلسه نقد و رونمایی کتاب تا عطر بودنت، به نویسندگی زهرا غفاری از اعضای گروه ادبی حرفهداستان
لینک قسمتی از این کتاب جهت مطالعه و آشنایی با نمونه قلم نویسنده 👇👇
https://eitaa.com/herfeyedastan/1062
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
گروه ادبی حرفهداستان
@herfeyedastan
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#رونمایی_کتاب
4_5945075206929256211.pdf
3.9M
📚 معرفی کتاب:
آدم نباتی تیپ الف ( ایرانی)
معرفی کننده: عفت زینلی
#نوجوان #معرفی_کتاب
📚📚📚📚📚📚
گرو ادبی حرفهداستان
@herfeyedastan
بازتاب نظر یکی از مخاطبان
سلام
خسته نباشید
تبریک می گم به خاطر گروه(آرشیو کتاب و
داستان) بسیار کار خوب و پسندیده ای است.
ای کاش چند نفری از اعضای گروه خواهران
ویا دیگر دوستان تشکیل می دادید.داستان
وکتاب ها را می خواند.وخلاصه ای به همراه
کتاب در گروه می گذاشتید و یا مقدمه را
کوتاه کرده و برای معرفی کتاب می گذاشتید.
💠💠💠💠💠💠
این هم لینک کانال آرشیو کتاب و داستان👇
@herfeyedastangroup
💠💠💠💠💠💠
- اللّٰهُمَّ الرْزُقْنا اخلاص...
«اخلاص، سِرّی از اَسرارِ من است که در
دلِ بندگانِ محبوبم به اَمانت نهادهام.»
خداوند | حدیث قدسی
@herfeyedastan
کلاه حصیری_بازنویسی۱.pdf
3.11M
داستان: کلاه حصیری
نویسنده: زهرا ملکثابت
گروه ادبی حرفهداستان
@herfeyedastan
✴️ این اثر برای چالش حرفهداستان نوشته شده
✳️ این اثر در کانال بانوان حرفهداستان نقد شده و توسط نویسنده بازنویسی شده
❎️ کپی و تقلید جایز نیست
#داستان_نوجوان
#شهر_روستای_من
#داستان_جمعیت
#فرزندآوری
سری سوم
تاکنون سه داستان با موضوع ( شهر و روستای من در کودکی) در راستای چالش حرفهداستان نوشتهشده است:
https://eitaa.com/herfeyedastan/1184
۸ . داستان از ما بهترون/ طاهره علمچی
📚📚📚📚
https://eitaa.com/herfeyedastan/1192
۹ . داستان صورتی/ هما ایرانپور
📚📚📚📚
https://eitaa.com/herfeyedastan/1199
۱۰. داستان کلاه حصیری/ زهرا ملکثابت
💠💠💠💠💠
لطفا نقد و نظرها را به این نام کاربری ارسال کنید👇
@zisabet
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
گروه ادبی حرفهداستان
@herfeyedastan
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#چالش_تابستانه
#داستان_کوتاه
#شهر_روستای_ من
نظر آقای امین امینی به داستان کلاه حصیری
سلام
خانم ملک ثابت داستان کلاه حصیری را خواندم در وهله اول باید بگویم سوژهی
بسیار خوب و نابی را انتخاب کرده اید و
اما متاسفانه خودِداستان نشان می دهد
که خیلی شتاب زده شروع و خیلی شتاب
زده هم پایان گرفته و این بخاطرسوژه
می باشد. چون سوژه کار بیشتری را می
طلبیده و در حال گسترش بوده اما نویسنده
به آن اجازه نداده و خیلی از مسائل
را بیان نکرده...
۱-مثلا این اتفاق در کجا رخ داده؟
۲-امامزاده نصر کجای ایران قراردارد؟
۳-داستان کلمات اضافه زیادی دارد!
مثل جایی که::( پدرم فقط پارچه مشکی مستطیل شکل رابالای منبر را نصب
می کرد...) را، دوم اضافه است.سطر۱۶
یا سطر ۱۹ راوی می گوید:(بزرگترکه شدم
فرستادنم ملا)درصورتی که بهتراست نوشته
شود.(بزرگترکه شدم فرستادنم ملایی؛
ملا به کسی می گویند که درس می دهد.
وبه مکان درس می گویند.ملایی ویا مکتب...)
۴-ازنظر دستور زبان بین فاطمه و حسن
واو نمی گذارند.
الله، محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین
وقتی هم بخواهند هر دو را یک جا نام
ببرند...می گویند: حسنیین؛ چون امام
حسن بزرگتراست. اول حسن می گویند.
۵-کاش در پایان داستان معنی انا فدیناه
به ذبح عظیم رو می نوشتی
۶-از نظر نوشتاری بیافتد اشتباهه و بهتر
اینگونه نوشته شود:(بیفتد)سطر۳۷
۷-ای کاش مراسم عزاداری را هم شرح
می دادید به هرحال همه این کارها برای
همین مراسم صورت می گرفت.واین
بزنگاه خوبی بود...
۸-یکی از گره افکنی هایی که برای گسترش
داستان خوب صورت گرفته بود ریختن
سبدهای خرما بود که متاسفانه راوی زود
از آن گذر کرده بود. و سروته قضیه را
هم آورده است.
به هرحال دست شما درد نکند...
ان شاالله هرچه بیشتر بر موفقیت های شما
افزوده شود.
حِرفِهی هُنَر/ زهرا ملکثابت
نظر آقای امین امینی به داستان کلاه حصیری سلام خانم ملک ثابت داستان کلاه حصیری را خواندم در وهله اول
زهرا ملک ثابت:
سپاس فراوان از شما که داستان را خواندید و نظر دادید.
از آنجا که ما داستان مینویسم، نه خاطره پس خلق مکانهای تخیلی که وجود خارجی ندارند عیب کار محسوب نمیشود
در مورد اینکه کاش به مراسم محرم میپرداختم، اتفاقاً نظر یکی دیگر از مخاطبان همین بود. ولی داستان کوتاه اقتضائات خودش را دارد.
گاهی در مورد داستانهای کوتاه دیگرم با این نقد از مخاطبان گرامی رو به رو میشوم که چرا کم نوشتید خانم ملکثابت؟
یا چرا ادامه ندادید خانم ملکثابت؟
شوق مخاطبان گرامی به من احساس وجد میدهد. این سوالات نشان میدهد که از داستان لذت بردهاند ولی قالب داستان کوتاه، اگر مسئله تعداد واژه را کنار بگذاریم که حتی داستانهای سی تا پنجاه صفحهای را هم امروزه شامل میشود، بحثهای فنی و تکنیکی وجود دارد.
فرم و محتوا باید تناسب داشته باشد.
در مورد سایر نکات، تامل و تفکر میکنم
موفق باشید انشاالله
زهرا ملکثابت
نظر خانم هما ایرانپور به داستان کلاه حصیری:
داستان خانم ملک ثابت با پایانی زود هنگام تمام شد.
من مخاطب منتظر ادامه داستان بودم