eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.9هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
348 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
قلمم روی ورق باز زمین گیر شده ضعف از بال و پر شعر سرازیر شده به بلندی فلک باید عصا بردارم تا کمی گام زند طبع زمین گیر شده از لغت نامه خورشید اگر واژه دهند مینویسم که چرا عشق فراگیرشده واژه از بیت فراری شده از هیبت تو لالی طبع من و وصف تو تقدیر شده چه بگویم که قلم باز زجا برخیزد مددی فاطمه این طبع به زنجیر شده نام زهرا به لبم آمده، ای نور دو عین اذن دادند بگویم غزلی از تو حسین از همان مهد نگاهت نمک دیگر داشت آسمان میل به پابوسی تو در سر داشت گوئیا رفت ملاقات خدا و برگشت هر که ازسجده به گهوار تو سر برداشت مکتب دلبری ازچشم ترت شد آغاز دل سپردن به تو رازیست که هر دلبر داشت روی دستان پدربودی و دشمن ترسید حیدر انگار در آغوش خودش حیدر داشت زینت دوش نبی و علی و فاطمه ای مثل آن تاج سری که سه نفر بر سر داشت گشته ام وصف تو را نیست جزاین نور دو عین تو حسینی، تو حسینی، تو حسینی، تو حسین آسمان زیر قدم هات اقامت دارد به غبار ره تو عرض ارادت دارد هر کسی چشم تورا دید به پا کرد نماز بس که محراب دو ابروت عبادت دارد دید کافر قد و بالای تو اسلام آورد بسکه این قامت اشاره به قیامت دارد من از آن چهره زیبای تو فهمیدم که این همان وعده حقی است که جنت دارد عادت ما شده آقا که گدایت باشیم بس که بر جود و کرم دست تو عادت دارد فاش میگویم وازگفته خود شاد حسین بنده عشق توأم خانه ات آباد حسین بنویسد مرا ریزه خور خان حسین بنویسید مرا دست به دامان حسین سرمن روی قدم هات به سامان برسد بنویسید مرا بی سرو سامان حسین بنویسید که ای کاش شوم مثل زهیر قاری آیه ای از مصحف چشمان حسین هر که از راه و طریقی به هدایت برسد بنویسید مرا عبد مسلمان حسین در قیامت که خداوند بخواند حکمم روی پرونده نوشته است که مهمان حسین شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
های و ✔️ با سلام خدمت زائرین محترم حسینیه 📢 با توجه به حجم بالای مطالب و ضرورت دسترسی آسان تر به اشعار، پیشنهاد می کنیم مورد نظر خود را لمس نمایید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ✅حلول ماه شعبان : ✅سوم شعبان : ✅چهارم شعبان : ✅پنجم شعبان : ✅یازدهم شعبان : ✅پانزدهم شعبان : ✅پانزدهم شعبان(شب احیا) : ✅هفدهم تا بیست و سوم شعبان : ✅پایان ماه شعبان: مناسبت اسفند ماه ✅ پایان اسفند: موضوعات پُر بازدید ✅ اشعار اول مجلسی: ✅ دودمه مخصوص میاندارها: ✅دیگر موضوعات: 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 های و © آدرس کانال اشعار آیینی حسینیه در پیام‌رسان 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://rubika.ir/hosenih © آدرس کانال اشعار آیینی حسینیه در پیام‌رسان 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://splus.ir/hosenih
🌷 و فرخنده ایام شعبانیه بر محبین و ارادتمندان امیرالمؤمنین(ع) مبارک باد. شعبان شد و ما اگر چه عصیان داریم بر لطفِ حق امید فراوان داریم از زمره ی این الرجبیون ماندیم امید به وعده های شعبان داریم شاعر: مرحوم استاد @dobeity_robaey
9.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐در آستانه‌ی با سعادت (ع)، خادمان حرم (ع) ضریح شش‌گوشه‌ی کربلا را گُل‌‎آرایی کردند.🌺🌸🌼 گفتم حسین و ولوله افتاد در جهان گفتم حسین و فاطمه با خنده گفت: جان... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
💠به مناسبت فرارسیدن 💠 💎 دلیل نامگذاری ماه شعبان 🔻پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله: إنَّما سُمِّيَ شَعبانُ لأِنَّهُ يَتَشَعَّبُ فيهِ أرزاقُ المُؤمِنينَ 🌒 ماه ، «شعبان» ناميده شد؛ زيرا رزق‌های مؤمنان در اين ماه تقسیم می‌شود. 📚 ثواب الأعمال، ص ۶۲ ↳ @hosenih
معروف به عباس و مسمّی به ابالفضل عالم به علی نازد و مولا به ابالفضل هر دفعه که هر مشکل و هر مسئله ای بود بردیم پناه از همه دنیا به ابالفضل بعد از "به خدا" و "به علی " بی برو برگشت در کشور ما هست قسم ها "به ابالفضل" صد حاجت اگر داشته هرکس طی یکسال ده تا به "رضا" گفته نود تا به "ابالفضل" القاب زيادند ، ولي عالم و آدم گویند فقط خوش قد و بالا به ابالفضل پرسید کسی وزن غزل چیست ? بگویید "لا حول و لا قوة الا به ابالفضل" شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چه ماهِ پُر بَرَکاتی...... چه ماورایِ صفات.... چه سروقامت رعنا، چه نوری از وَجَنات.... و جبرئیل ز حیرت؛ به عَجّلو بِصلات..... وَ عِندَهُ حَسَناتٌ...... وَ عِندَهُ بَرَکات..... خدا سپُرد به دستش کلیدِ بابِ نجات، جمالِ چهره یِ فرزندِ مرتضی صلوات اَللّــهُمَّ صَــلِّ عَلــی مُحَمَّـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُــم گشوده است به جنّت، خدا، عجب دربی..... چه آفتابِ بلندی......... ز پرتویِ غربی...... چه جنگجویِ دلیری..... چه فارِسُ الحَربی..... چه ذکرِ لعلِ حسینی.... چه کاشِفَ الکَربی..... ببین چه آب حیاتی..... چه دجله ای..... چه فرات.... به ذکر گفتنِ در بینِ شعرها صلوات اَللّــهُمَّ صَــلِّ عَلــی مُحَمَّـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُــم به جانِ حضرتِ جانان، نه حضرت عبّاسی...... ز باغِ پُر گُلِ حیدر دمید عجب یاسی...... درونِ خانه ی مولا......چه شور و احساسی...... خِجِل شدند همه لاله های عباسی....... شکوهِ قبله یِ جانی و جان ما بفدات به تابِ گیسویِ عباسِ باوفا صلوات اَللّــهُمَّ صَــلِّ عَلــی مُحَمَّـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُــم اگر که حضرتِ سقّا به ما دعا نکند سعادتِ ابدی رو به سوی ما نکند اگر چه واقف آنم دلم وفا نکند، من و جدایی از این بارِگَه،؟؟؟!!!! خدانکند..... به بارگاهِ پر از شورِ کاشِفَ الکرَبات.... به تکسوارِ میادینِ جنگها صلوات اَللّــهُمَّ صَــلِّ عَلــی مُحَمَّـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُــم ملائک از سرِ شکرِ خدا ، وضو کردند...... دهانِ خویش معطّر به ذکر هو کردند..... به وصفِ حضرتِ سقّا بگومگو کردند..... چه طفل ها که ندیده عموعمو کردند..... مرا اگر که ببخشند جمله ی سادات؛ به تشنه بودنِ سقّایِ کربلا صلوات اَللّــهُمَّ صَــلِّ عَلــی مُحَمَّـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُــم به قلبِ عالمیان خانه ای بنا کرده..... یکی یکی ز میانِ همه سوا کرده..... و عازمِ سفری سویِ کربلا کرده...... چقدر حاجتِ ناگفته را روا کرده...... دمیده بر سرِ دنیا چه ماهِ پُربَرَکات نثارِ گُل پسرِ مرتضی علی صلوات اَللّــهُمَّ صَــلِّ عَلــی مُحَمَّـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُــم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مشک تو اقیانوس را سیراب خواهد کرد هُرم نفس هایت زمین را آب خواهد کرد دریا برای دیدنت آغوش وا کرده ست دیوانه ات، مرز جنون را جا به جا کرده ست خورشیدی و سیاره ها دور تو می گردند سلطانی و شاه و گدا دور تو می گردند افلاک را گشتم ، نداری هیچ مانندی یعنی تماشایی ترین خلق خداوندی در آسمان کربلا زیباترین ماهی مصداق عبد الصالحی، فانیّ فی اللهی ای تکیه گاه آسمان، ای حافظ پرچم بالاتر از دست تو دستی نیست در عالم "حُر" را نگاه لطف تو مانند عابس کرد در چشم تو نور علی را می توان حس کرد با دیدنت دنیا زبانش بند می آید روی لب ارباب مان لبخند می آید پای تو می ریزد خدا دار و ندارش را حیدر به دستت می سپارد ذوالفقارش را نبض زمین و آسمان در دست های توست بی شک تمام کهکشان ها زیر پای توست باران عشقی! قبله ی امواج دریایی هر جا که حرفی از جوانمردی ست آنجایی در آسمان علقمه پرواز خواهی کرد با دست های خود گره ها باز خواهی کرد با دست هایی که برآنها بوسه زد حیدر با دست هایی که شود گهواره اصغر . .. قبل از ازل بودی... شبیه حیدر و زهرا پلکی زدی و بعد از آن آغاز شد دنیا با یک نگاهت آسمان را آفریدی، بعد از روح خود در جسم این دنیا دمیدی، بعد مشکی به دوش انداختی، سقا شدی... سقا زانو زدی در پیشگاه زینب کبری ای آنکه میگردی به گِرد محمل زینب با دیدنت آرام می گیرد دل زینب از پیشگاهت قطره، اقیانوس برگشته کی سائلی از کوی تو مایوس برگشته دست کریمت عالمی را بنده ی خود کرد لبهای خشکت آب را شرمنده ی خود کرد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با دَم و بازدمِ نوحه بسوزان جگر از ما آنچنان شعله بزن تا که نماند اثر از ما قدمی رنجه کن و گنجِ غبارِ قدمت را بده بر باد، که شاید برساند خبر از ما تهِ بازار نشستیم، که ما را نپسندند حرفِ سود و ضررش نیست، تو ما را بخر از ما «دل» حسینیّه‌ی سیّارِ تو و وقفِ غم توست بیرقِ سرخِ سیاهی‌زده‌ات را ببر از ما گنبدت آخرِ دنیاست، ته قصه‌ی پرواز امر کن تا که رسیدیم، بچینند پَر از ما سرِ دنیای پس از مرگ، قرار است بیایی روح‌مان بسته به امّیدِ تو بارِ سفر از ما خاکِ بی‌آبِ کویریم، ولی کاش به اذنت ظرفِ آبی برساند به لبت کوزه‌گر از ما کاش می‌شد نفسِ ما برود تا تو بمانی جای هر زخمِ تو می‌مرد هزاران نفر از ما زیرِ تیغ آمده بودیم برای تو بمیریم دستِ ما را که گرفتی نگرفتند سر از ما خاکِ عالم به سرِ ما که به گودالِ منایت گشته خنجر به طوافِ سرِ تو بیشتر از ما شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باد در عرش که پیچید خبر شکل گرفت از پر و بال ملک فرش گذر شکل گرفت نور خورشید به شب خورد..،سحر شکل گرفت آسمان پرده برانداخت..،قمر شکل گرفت ماه از جلوه ی گیراش چه حظی می برد علی از فرط تماشاش چه حظی می بُرد نخل پر برکت توحید ثمردار شده نسل تابنده ی خورشید،قمردار شده کهکشان های خداوند خبردارشده پدر خاکیِ افلاک پسردار شده صورتش هودج نور است..،پدر می بوسد دست آب‌ور خود را چِقَدَر می بوسد ابرویش جلوه‌ی ربّ است اُبُهَت دارد زلف او آیه ی نوری است که حرمت دارد چشم او ابر بهاری است که رحمت دارد نام او جامِ طهوری است که شربت دارد صاحب شهد شکرریزِ سبو می آید چِقَدَر نام اباالفضل به او می آید گونه ی آینه بر دوده ی آهش خیره چشم فانوس به پیچ و خم راهش خیره برکه ی آب به رخساره ی ماهش خیره پلک باران به تماشای نگاهش خیره آسمان خیره به چشمان تر این ماه است چشم او چشمه ی توحیدی آل الله است رشته‌ ی وصلت عُشاق،نخ دامن او رختی از جنس پر و بال ملک بر تن او دَرِ جنّات عَدَن،دُکمه ی پیراهن او ساقه ی طاقِ فلک بازوی شیر افکن او غرشش غرش طوفانیِ شاه عرب است پسر شیر خدا،شیر نباشد عجب است هرکه در زندگی اش غصه ی بسیاری داشت اگر از خانه ی مولا طلب یاری داشت بی گمان با پسرش نیز سر و کاری داشت سیزده ساله چه رزم علوی واری داشت سیزده ساله یلِ با جَنَم حیدر شد وارث بر حق تیغ دو دم حیدر شد دست عباس به دامان امام حسن است سند قلب اباالفضل به نام حسن است سالیانی است که درگیر مرام حسن است گرچه ساقی است ولی تشنه ی جام حسن است چِقَدَر خصلت دلدار به دلبر رفته کرم حضرت ساقی به برادر رفته ساحل امن یقین بود که دریا را ساخت شانه اش بود که زُلف شب یلدا را ساخت کوهی از غیرتِ حساس به زهرا را ساخت دامن اُمِّ بَنین حضرت سقا را ساخت گیسویش را به سر زلفِ حسینِ خود دوخت کاشف الکرب شدن را به اباالفضل آموخت آفریده شده عباس برای زینب سینه ی او سپر دفع بلای زینب جان عشاق اباالفضل،فدای زینب ما گدایانِ حسینیم،گدای زینب همگی بنده ی عشقیم به عباس قسم پاسبانان دمشقیم به عباس قسم سیل اشکیم به دنبال نمِ دریایش دست ما را برسانید به اعطینایش این که خوانده است حسین بن علی آقایش ارمنی های محلّه اند علم‌کِش هایش هرکه را جَذبه ی این عشق به زنجیرش کرد نمک سفره ی عباس نمک گیرش کرد کاش ما را به ردای کرمش وصل کنند مثل وصله به نخِ شال غمش وصل کنند مثل پَر،کنج ستون علمش وصل کنند دست ما را به ضریح حرمش وصل کنند تا که آب و گِلمان خرج عزایش باشد تنمان تکه ای از صحن و سرایش باشد آبرو داده به سرچشمه،به دریا،دستش از زمین پُل زده تا عرش مُعَلّی،دستش مرده را زنده کند همچو مسیحا،دستش چقدر مُعجزه ها خلق شده با دستش آن که از خاک درش کور شفا می گیرد با همان دستِ قلم دست مرا می گیرد سرو سبز علویّات برومند شده شانه ی او به بلندای دماوند شده چهره اش بانی پیدایش لبخند شده خطبه خوان حرم امن خداوند شده مکه را شیفته ی عشقِ امام خود کرد کعبه را بنده ی اعجاز کلام خود کرد آیه ی نور به پیشانی او مکتوب است با وجودش بخدا وضع حرم مطلوب است بین اطفال حسین بن علی،محبوب است سر دوشش چقدر حال رقیه خوب است طفل از ذوق تماشای عمو پر می زد هر زمان بوسه به دست علی اصغر می زد آه!از لحظه ی شومی که بلا نازل شد بین مهتاب و حرم ظلمت شب حائل شد اشک افلاک فرو ریخت زمین ها گِل شد کار برگشتن سقا به حرم مشکل شد دامن شیر به سرپنجه ی کفتار گرفت ناگهان تیغ به بازوی علمدار گرفت رود فریاد زد ای اهل حرم..،دریا سوخت مطمئناً جگر تشنه ی دخترها سوخت وسط معرکه ی جنگ دل بابا سوخت آخرین مشک که افتاد زمین..،سقّا سوخت چقدر بعد علمدارِ حرم هق هق کرد بنویسید رباب از غم اصغر دق کرد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مدیح گفتنت از هر دهان بزرگ‌تر است و نامت از همه‌ی آسمان بزرگ‌تر است پیاله‌ایم و به دریا نمی‌رسد این درک که شرح حال تو از هر زبان بزرگتر است مساحتی‌ست کران تا کران شش گوشه بهشت ما اگر از دیگران بزرگتر است تو سینه سینه رسیدی به قلبمان یعنی حدود سروری ات از زمان بزرگ تر است چه ابتلای عزیزیست عاشقت بودن چه شور عشق تو از شوق جان بزرگ‌تر است نماز و نیت ما بوده بر خدای حسین خدای توست که در هر اذان بزرگتر است و قائلیم به الله اکبر ، اما باز علی اصغر تو از جهان بزرگ‌تر است تو کهکشانی و شش ماهه ات به ما فهماند که راه شیری این کهکشان بزرگتر است نمانده تاب جدایی ، حرم ببر مارا غم فراق تو از قلبمان بزرگ تر است برای هرکه چشیده ست چای موکب را همیشه تشنگی از استکان بزرگ‌تر است اگر که شعر به پایان رسید لکنت ماست وگرنه مدح تو از هر بیان بزرگتر است ببخش لکنت مارا عزیز آل عبا همیشه بخشش این خاندان بزرگتر است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e