#امام_زمان_عج_مناجات_سال_جدید
عید آمده از راه؟! چه عیدی؟! چه بهاری؟!
وقتی خبر از باغ و گل و سبزه نداری
تا دیده شکوه دل دریایی ما را،
غم آمده تا ساحل ما موج سواری
تقدیر بر این است که در گوشهای آرام
غم از پی غم هی بشماری بشماری
این سیل اثر گریه ی ماتمزدگان است
ای ابر بهاری! چه بباری چه نباری..
تقویم ورق خورد و تو را برگ و بری نیست
ای دل به همان زردی پاییز دچاری
ای کاش بیایی و در این وسعت تاریک
ای سال نو آیینه در آیینه بکاری
در راه سواری است؛ خوشا آینهی ما
برخیزد اگر از دل این جاده غباری..
#سیدعلیرضا_شفیعی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_سال_جدید
خالق مرا از اول، کِی آفرید بی تو
عالم به عالم ذر، من را ندید بی تو
با اولین گناهم، دستم رها شد از بس
شیطان مرا به سویش، دائم کشید بی تو
یک سال آب و جارو، کردم مگر بیایی
یک بار دیگر آمد، #سال_جدید بی تو
من خسته از زمستان، چشمم به سال نو بود
دیدی؟ بهار آمد، اما رسید بی تو
مردم تمام خوشحال، از دیدن شب عید
من که بدم میآید، از روز عید بی تو
ابر بهار هر سال، با چشم تر میآید
از چشمهای من هم، باران چکید بی تو
پا در رکاب کردم، تا در رهت بمیرم
دیدم نمیتوانم، باشم شهید بی تو
عید است و کعبه دارد، رخت سیاه بر تن
می شد مگر بپوشد؟ رخت سفید بی تو
دل بود و عقل بود و، اُمّید بود و شادی
این ماند غرق اندوه، آن نا امید بی تو
«یابن الحسن کجایی؟ مُردم از این جدایی»
آخر نیامدی و، قدّم خمید بی تو
✍ #محسن_ناصحی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_سال_جدید
تا نام تو به رویِ لبِ سررسیدِ ماست
هر لحظهای که میرسد از راه، #عید ماست
پلکی بزن که معجزهی چشم سبز تو
آغاز پُر شکوفهی فصل جدید ماست
ای روشن از نگاه تو دلهای شبزده
یاد توأم به سینه فروغ امید ماست
جز نام تو نمیشکفد بر لبان ما
نامت به تنگنای گرهها کلید ماست
در ما امید نیست به خورشید بیرمق
پیشانی بلند تو صبح سپید ماست
فصل بهار فصل تماشای روی توست
فصلی که لالههاش به یاد شهید ماست
سرسبز و سربلند گذشتهست از خزان
در عشق، این حکایت سروِ رشید ماست
مهتابِ این شبی که جهان را گرفته است
در انتظار سبز تو روی سفید ماست
✍ #حسن_زرنقی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#امام_زمان_عج_مناجات_سال_جدید
عید ما دلشدگان، لحظهی دیدار شماست
سال ما ساعت تحویل خودش را دارد
✍ #محمدعلی_مجاهدی
↳ @dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#امام_زمان_عج_مناجات_سال_جدید
دراین هوای بهاری، شدم دوباره هوایی
بهار میرسد، اما... بهارِ من! تو کجایی؟
✍ #قاسم_صرافان
↳ @dobeity_robaey
#امام_زمان_عج_مناجات_سال_جدید
ای چشمهایت جاری از آیات فروردین
سرشارتر از شاخههای روشنِ «والتّین»
لبخندهایت مهربانتر از نسیم صبح
پیشانیات سرمشق سبز سورهی یاسین
ای با تو صبح و عصر و شب «فی أحسَنِ التقویم»
ای بی تو صبح و عصر و شب، دلمرده و غمگین
ای وعدهی حتمی! بگو کی میرسی از راه
کی میشکوفد شاخههای آبی آمین؟
رأس کدامین ساعت از خورشید میآیی؟
صبح کدامین جمعهها با عطر فروردین؟
✍ #مریم_سقلاطونی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_سال_جدید
در این هوای بهاری، شدم دوباره هوایی
بهار میرسد اما، بهار من! تو کجایی؟
چه برکتی، چه نویدی، چه سبزهای و چه عیدی؟
به سال نو چه امیدی؟ اگر دوباره نیایی
مقلّبانه به قلبم، هوای تازه بنوشان
محوّلانه به حالم، اشاره کن به دعایی
مقدرست به فالم مدبّرانه بتابی
خوش است لیل و نهارم، اگر نظر بنمایی
اگر قرار چنین شد، تو را بهار نبیند
چنین نکو ز چه رویی؟ چنین خجسته چرایی؟
اگر چه حُسن فروشان، به جلوه آمده باشند
تو آبروی جهانی، تو روی ماه خدایی
دل از امیر سواران، گرفته است بشارت
از آسمان خراسان، شنیده است ندایی
خودت مگر که به زهرا توسلی کنی امشب
نمیرسد گل نرگس! دعای ما که به جایی
✍ #قاسم_صرافان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
بهمناسبت تقارن #سال_جدید و #ماه_مبارک_رمضان
در کاسهی ما شیر و عسل ریخته شد
انگیزهی بندگی برانگیخته شد
یکسو رمضان و یکطرف فروردین
یعنی دو بهار با هم آمیخته شد
✍ #ابراهیم_سنائی
↳ @hosseinieh_net
↳ @dobeity_robaey
حسین جان...
سر سال است، مرد مسکینم
مکش از دست خالیام دامن...
تو بر این خاکها بکش دستی
اگر این خاک زر نشد با من...
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
↳ @hosseinieh_net
#امام_زمان_عج_مناجات_پایان_سال
#امام_زمان_عج_مناجات_سال_جدید
یک سال دیگر باز از تو شرمگینم
قسمت نبود امسال رویت را ببینیم
چون طفلِ سردرگم به بازار شب عید
میگیرم اشک دیده را با آستینم
امسال را با حسرت از بس دوره کردم
تقویم را سوزاند آهِ آتشینم
در روضهات حالا که مهمانیم بگذار
در محضر تو پهن باشد هفت سینم
توفیق از این بهتر که وقت سالِ تحویل
دارم سر یک سفره با تو مینشینم
::
چشمم به سیب افتاد، از حالا بگویم
چشم انتظار کربلای اربعینم
✍ #محمدعلی_بیابانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌱سال نو بر شما و خانواده گرامیتان «حُسینی» باد🌱
نوروز وصالتان حُسینی بادا
نیکوییِ حالتان حُسینی بادا
در وسعت کُلُ خَیر فی بابِ حُسین
سرتاسر سالتان حُسینی بادا
شاعر: #محمدجواد_پرچمی
~.~.~.~«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»~.~.~.~
↳ @hosseinieh_net
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح
تویی که همزبان و همسر نجم امین بودی
چه در سختی، چه آسایش، برایش همنشین بودی
که رو کردی به دین وقتی تمام شهر کافر بود
نخستین بانوی اسلام در آن سرزمین بودی
تو را هم طاهره خواندند و هم شهبانوی بطحاء
ولی در وصفت این کافیست: کوثرآفرین بودی
اگر نامیده عامالحزن پیغمبر وفاتت را
تو بیش از آنچه میدانیم با احمد عجین بودی
برایت جبرئیل از جنت اعلی کفن آورد
یقیناً لایق این هدیه از عرش برین بودی
گواهی میدهد قرآن، شهادت میدهد تاریخ:
نه تنها مادر زهرا، که امالمؤمنین بودی
✍ #نفيسه_سادات_موسوى
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
زنی فراتر از ادراک و برتر از اوهام
که جلوه کرده در او شأنِ زن به معنیِ تام
زنی چنان که خدا هم به او رسانده سلام
که بوده است "مسلمان" جلوتر از اسلام
کسی به درک مقامش نمیرسد هرگز
به درکِ معنی نامش نمیرسد هرگز
"فَأيَنَ مِثلُ خَدیجَه؟" نبود در عالم
خدیجه کیست؟ بپرس از پیمبر خاتم
گدای سفرهی اکرام اوست صَد حاتم
از او اگرچه نوشتند عالم و آدم
ولی مدارج شأنش هنوز ناپیداست
همین مقام، بس او را، که "مادرِ زهراست"
امینه بوده اگر همسر امین شده است
تمام ثروت او خرج راه دین شده است
که جزء چار زنِ برتر زمین شده است
به امر حضرت حق، "اُمِّ مؤمنین" شده است
تمام ثروت اسلام در خزانهی اوست
چرا که عرشِ خداوند فرش خانهی اوست
کسی که در عرب و در عجم مثال نداشت
فضائلش همه رو بود، پس سؤال نداشت
که درک نور نیازی به قیل و قال نداشت
"خدیجه بیشتر از بیستوهشت سال نداشت"
به جهل و کینه از او خط به خط غلط گفتند
"صحیح"های دروغین، فقط غلط گفتند
کنار نام رسول خدا و شیر خدا
نوشته است خدا نام نامی او را
چنان که بین رجزهای ظهر عاشورا
حسین گفت: "أناابْنُ خَدیجَةَ الغَرّاء"
چرا که قبل همه بوده از غدیر آگاه
و گفته: "أَشْهَدُ أَنَّ عَلی وَلیُ الله"
::
رسید روحالامین در دقایق آخر
گرفته بود ولی پنجتا کفن در بر
یکی برای خدیجه، یکی به پیغمبر...
به گریه گفت: قرار است این سهتای دگر
برای فاطمه و حیدر و حسن باشد
ولی حسین قرار است بیکفن باشد...
✍ #مجتبی_خرسندی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
دور شدم از این و آن، با خودم آشنا شدم
آینه در حجاز بود، عاشق مصطفی شدم
سرمه نمیبرم به چین، قند و شکر نمیخرم
نقره و زر نخواستم، صاحب کیمیا شدم
بار شتر گذاشتم، وقف تو هرچه داشتم
دانهی عشق کاشتم، در قفست رها شدم
با تو جرس به هر نفس، مصرع عاشقانهای است
با تو پر از قصیدهام، با تو غزلسرا شدم
ای که ملول میشوی، از نفس فرشتهها
باور من نمیشود، همنفس شما شدم
سفرهی دل برای من، باز کن آیهای بخوان
حرف بزن که مَحرمِ زمزمهی حرا شدم
قطرهی من فرات شد، ذرّهام آفتاب شد
پیش تو سیّدالبشر، سیّدة النّسا شدم
پشت سرت من و علی، قامت عشق بستهایم
تو همه مقتدا شدی، من همه اقتدا شدم
من به تو دست یاعلی دادهام از صمیم دل
مرگ جدام کرده است، از تو اگر جدا شدم
لحظهی آخرین غزل، ترس ندارم از اجل
پیرهن تو در بغل، با تو دوباره «ما» شدم
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
ای بر تو سلام آمده از داور هستی
بگذشته در آئین نبی از سر هستی
دل داده و دل برده ز پیغمبر هستی
زیبد که بخوانند تو را مادر هستی
الحق که خدا، هستی خود را به تو داده
ام الّنجبا، فاطمه، زهرا به تو داده
اسلام ز اموال تو سرمایه گرفته
دین در کنف عزّت تو سایه گرفته
توحید ز اخلاص تو پیرایه گرفته
اخلاص ز حُسن عملت پایه گرفته
همّت سر تسلیم به دیوار تو سوده
پیش از تو زنی لب به شهادت نگشوده
تو در دل سختی به پیمبر گرویدی
هر بار بلا را به سر دوش کشیدی
بر یاری اسلام به هر سوی دویدی
بس زخم زبانها که ز کفّار شنیدی
ای قامت مردان جهان خم به سجودت
ای تکیهگه ختم رسل نخل وجودت
ای مکّه ز خاک قدمت خُلد مخلّد
ای عصمت معبود و امید دل احمد
اسلام به پا خاست و گردید مؤید
از ثروت تو، تیغ علی، خُلق محمّد
تا حشر، خلایق که خدا را بپرستند
مرهون فداکاری و ایثار تو هستند...
تنها نشدی همسر و دلدار محمّد
در سختترین روز شدی یار محمّد
در شدت غم گشتی غمخوار محمّد
پیوسته دلت بود گرفتار محمّد
در پیش رویش گشت وجودت سپر سنگ
باشد که کنی در ره او چهره ز خون رنگ
آنروز که افتاد خزان در چمن تو
پَر زد به جنان طوطی روح از بدن تو
تا بوی گل احمدی آید ز تن تو
شد جامهی پیغمبر اکرم کفن تو
با مرگ تو آغاز شد ای عصمت سرمد
بیمادری فاطمه، تنهائی احمد
بردار سر از خاک و ببین همسر خود را
بنگر هدف سنگ، سر شوهر خود را
بازآ و ببین اشکفشان دختر خود را
برگیر به بر دختر بیمادر خود را
بی روی تو گردون به نظر تیره چو دود است
برخیز که بیمادری فاطمه زود است
برخیز که بر ختم رسل فخر زمانه
خانه شده غمخانه، ای بانوی خانه
بر گیسوی زهرا که زند بعد تو شانه؟
بیتو شده از هر مژهاش سیل روانه
پیغمبر اکرم ز غمت زار بگرید
خون است دل فاطمه، مگذار بگرید
ای جامهی احمد کفنت بر بدن پاک
کن بهر حسینت به جنان جامه ز غم پاک
تو بر سر دست نبی و او به سر خاک
سر تا به قدم چون گل پرپر شده صد چاک
«میثم» ز غم نور دو عین تو بگوید
تا صبح قیامت ز حسین تو بگوید
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
به زبانبریده کجا رسد، صفتی به مدح و ثنای او
که خداش هرچه طلب کند، به کمال داده برای او
ز زبان خاتم مرسلین، همه وقت کرده دعای او
صلوات آدم و خاتم آمده است جمله صلای او
چه زنیست او که به مدحتش فلک آفریده خدای او
شده است جاذب لطف حق، چو به مهر ذرّهی لاحقه
نرسد به جلوهی نوریاش، رشحات ظلمت زاهقه
چه کلیمهای که دهد بیان، ز عدم در انفس ناطقه
چه زجاجهایست کز خودش، بدمد لوامع مُشرقه
ملکوت و ملک خدای را، به عیان رسانده ضیای او
سخن از کسی شده در میان، که نبیست گرم ستودنش
مَلِکست قاری فضل او، مَلَکست محو سرودنش
عدمست زادهی بود او و وجود طفل نبودنش
که شدهست بسته به نور حق، همه صبح دیده گشودنش
حسنست شمس مضیّ او و حسین بدر دجای او
به خدا که دار و ندار او، بدهد نشان ز عدالتش
احدی نبوده ز مکّیان، به نجابتش، به اصالتش
احدی نجسته مشابهش، احدی ندیده جلالتش
چو گشود خاتم مرسلین، دو لب از برای رسالتش
چه زنی به غیر خدیجه گفت، بلی به دین و ندای او
چه زنیست مادر فاطمه، چه زنیست همسر مصطفی
که به همرهی، که به همسری، شده نیم دیگر مصطفی
نه به مال بلکه به جان خود، شده یار و یاور مصطفی
که مناقبش شده بازگو، ز لب پیمبر مصطفی
متراکم آمده خیرها، به چهارگوش سرای او
به گرهگشایی لطف او، نه مقیَّدی، نه مقیِّدی
شده لحظهلحظهی بودنش، جلوات عزّ مُمَجِّدی
نرود مواصف جود او، به خفا ز جور معاندی
چو نباشد آیهی سلم او، چه مطهَّری چه موحِّدی؟
مگر اینکه خلق دعا کند، به طراز قبلهنمای او
به ازل چو آینهی «ألَستُ بِرَبّکم» شده صیقلی
به مطاوعت ز مقام او، چو رسول گفتهام از بلی
چو گشود احمد مصطفی، در سرّ مصحف منجلی
به خدا که غير خدیجهاش، به خدا قسم به جز از علی
نشدهست مطلع آدمی، ز رموز غار حرای او
صفت کمال خدیجه را، چه به شعر ناقص همچو من
که چهارده دمِ کبریا، به مدیحه اش شده در سخن
ظُهِرَت یَنابِعُهَا العُلاةِ مِنَ الخَفاءِ إلَی العَلَن
به کدام زن به جز از خدیجه رسول حضرت ذوالمنن
همه ساله کرده ز تعزیت به برش لباس عزای او؟
✍ #مجید_لشکری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
حسود حُسن تو برگ گل است، شبنم هم
اسیر عصمت تو آسیهست، مریم هم
زِ هر دمت همه سر میرود عصارهٔ وحی
که با رسول خدا همسری و همدم هم
تو کیستی؟ جبل النور خانهٔ احمد
چو نور، روشنی و مثل کوه، محکم هم
همین بس است ز شأنت که دخترت زهراست
فدای دختر تو عالَم است و آدم هم
قسم به آب! که تو خاستگاه تطهیری
گواه پاکی تو کوثر است، زمزم هم
دمید در برهوت حجاز، یاس از تو
بهشت میشود از مقدمت جهنم هم
تویی تو سنگ صبور رسول آینهها
برای درد دلش محرمی و مرهم هم
تو لایق لقب اُمّ مؤمنین هستی
رکاب دین نبی را نگین خاتم هم
کلید قلب نبی دست توست، با این گنج
دگر نیاز نداری به اسم اعظم هم
فقط نه گرد بیابان سِتُردی از رخ یار
که پاک کردهای از روی مصطفی غم هم..
برای یاری دین مال دادی و جان نیز
به محضر کرم تو گداست حاتم هم
به شرح حال رسول و بتول بعد از تو
فغان کم است، تأسف کم است، ماتم هم
پس از تو فاطمه دیگر غریب ماند غریب
فقط نه فاطمه، بلکه نبی اکرم هم
✍ #محمود_حبیبی_کسبی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_وفات
از غصههای تو نَفَس آسمان گرفت
در ماتم تو حال دل عاشقان گرفت
ای باغ و بوستان پیمبر! نگاه کن
رو به خزان شدی و دل باغبان گرفت
بانو! بمان که پشت و پناه نبوتی
تو سوختی که شمع رسالت توان گرفت
آنقدر گریه کردهای از ترس قبر که
جسم تو را عبای نبی در میان گرفت
::
گفتم عبا چرا غزلم روضه خوان شده؟
زهرا رسید و با غزل من زبان گرفت،
ای تشنه لب حسین من! ای بی کفن حسین!
ای وای بی عبایی و بی پیرهن حسین
شکر خدا که قسمت تو یک عبا شده
مادر! حسین من کفنش بوریا شده
::
میسوخت در حرارت دستان فاطمه
گفت ای رسول! جان تو و جان فاطمه
میترسم ابر تیره بیفتد به روی ماه
زهرای من تحمل سیلی ندارد آه
برگ گل است، مثل نسیم است دخترم
نگذار حس کند که یتیم است دخترم
چون چاره نیست میروم و میگذارمش
بعد خدا و تو، به علی میسپارمش
✍ #داود_رحیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_وفات
امشب فضایِ دل ملالانگيز باشد
پيمانهی جانم ز غم لبريز باشد
گر آسمان از دودِ آهم تيره گرديد
غم آمد و بر جسم و جانم چيره گرديد
اكنون كه مرغِ غم سرودِ غم سُرايد
چشم انتظارم تا اجل كي از در آيد
أسما! بيا همراز و همدرد دلم باش
هنگام مُردن باخبر از مشكلم باش
زهرای من از كودكی در موج غمهاست
من میروم؛ امّا دلم در پيش زهراست
هر مادری را شيرهی جانست دختر
هر دختری را مَحرم رازست مادر
أسما! پس از من دخترم ياور ندارد
شام عروسی فاطمه مادر ندارد
ترسم ازاين غم بر دلش اندوه آيد
بر جان او بارِ غمی چون كوه آيد
او را به جای من تو أسما ياوری كن
در حق زهرايم پس از من، مادری كن
اين قول را بگرفت از أسما و آنگاه
آهي برآورد و بگفت الحمدلله
اين بانويی كه در ره اسلام كوشيد
چشم ازجهان با یک جهان اندوه پوشيد
كی باورش میشد گلش پژمرده گردد
بعد از پدر، او ياس سيلی خورده گردد
كی باورش میشد ز گلچين زمانه
بر دست و بازويش نشيند تازيانه
كی باورش میشد كه دربين هياهو
فرياد «يا فضه خُذينی» سردهد او
كی باورش میشد كه غمپرور شود او
در سن هجده سالگی پَرپَر شود او
كی باورش میشد شبانه دفن گردد
در ظلمت شب، مخفيانه دفن گردد
بس كن «وفایی» از غمِ سوزان مادر
ديگر مگو از تربت پنهانِ مادر
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
او مادر زهراست، پس طُهر طهوراست
او ترجمان نور، بین اهل معناست
سوغاتی معراج سهم دامن اوست
آغوش او گهوارهی عرش معلاست
عنقای مغرب عاجز از درک عفافش
قاف مقاماتش ز بس عالی و والاست
قَدرش نهان باشد شبیه لیلهی قدر
در چشمهایش عالَم لاهوت پیداست
او مادر انسیهی حوری سرشتست
او مادر آیات نور و قدر و طاهاست
حُسن تمامی که سراپایش حَسن بود
آیینهای که مادر اسماء حُسنا است
آن مریم مکه که بانوی عفافست
فخر تمام دختران نسل حواست
الله اکبر از جلال و از وقارش
او باطناً اذکار تسبیحات زهراست
او تاجر عشق است بعد بذل مالش
هر چه بلا آید سرش با جان پذیراست
آنکس بهواقع شخص اُم المؤمنینست،
که در حقیقت مادر ام ابیهاست
او از ازل دلدادهی شهر نجف بود
او از ازل سرمست صهبای تولاست
هر روز را دلواپس "در" بود و "کوچه"
آری بساط گریهاش هرشب مهیاست
شد سوگوار رفتنش چشمان زهرا
پس سوگوارش از ثری تا به ثریاست
بین مزارش روضهدار کربلا شد
بین عبا گریان جسمی ارباً ارباست
مرثیهخوانِ یک کفن از خاک و خون شد
مرثیهخوانِ پیکری در زیر گرماست
مادربزرگ ماههای روی نیزه
دلواپس حوریههای بین صحراست
✍ #محسن_حنیفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
یار نامآشنایِ پیغمبر
ذوق و شوقِ صدای پیغمبر
حضرت نور، حضرت پاکی
مَحرم رازهای افلاکی
رب سبحان تو را رسانده سلام
مادر یازده امام هُمام
در نجابت، زبان زدی بانو
گل سرخِ محمدی بانو
بی تو اسلام، بی ظفر میمانْد
نخل توحید، بی ثمر میمانْد
بعثت مصطفی نتیجه نداشت
در کنارش اگر خدیجه نداشت
سیرهی تو روایت عشق است
سندی از قداست عشق است
واژههایت نسیم رحمت بود
تاجر گوهر محبت بود
دست بخشندهی تو حاتم ساز
عصمت چادر تو مریم ساز
از شُکوهت، وقار جاری بود
جوهر ذوالفقار جاری بود
صبح امید، عاقبت شب شد
نفس خستهات معذب شد
گریهات روضهی بهار گرفت
دلت از دستِ روزگار گرفت
دلت از رنجها لبالب شد
صبر تو، سهم الارث زینب شد
رفتی و داغها عظیم شدند
پدر و دختری یتیم شدند
دخترت ماند و چشمهای ترش
گریههای شبانهی پدرش
دخترت ماند و بی تسلایی
غم بی مادری و تنهایی
بی تو روز خطر، چه کار کند!؟
بین دیوار و در، چه کار کند!؟
بی تو با آن بلا، چه کار کند!؟
وسط شعلهها، چه کار کند!؟
✍ #وحید_قاسمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
بزرگِ مادران، مادربزرگِ نسلِ زهرا تو
و ام المؤمنینِ واقعیِ هر دو دنیا تو
تمام شیرمردانِ جهان قربان این رتبه
نخستین زن که ایمان بر نَبی آورد تنها تو
همین کافیست در شأنِ رفیعت تا خودِ محشر
که گشتی مادر انسیهای مافوق حورا، تو
تو بخشیدی، خداوندت به تو بخشید زهرا را
ندارد تا ابد اسلام ثروتمند إلّا تو
خدا سنگ صبوری مثل زهرا بر تو بخشیده
چه غم قهرند اگر بانو، در و همسایهها با تو
خدا را شکر من زهراییام، پس نیست ایمانم،
بدهکارِ کسی غیر از رسول الله، مولا، تو
خدا را شکر در دنیا نمک پروردهات هستم
بیا فردای محشر هم شفیعه باش من را تو
دو عالم آهْ زهرا، آهْ زهرا داشت روی لب
همان لحظه که میکردی وصیتها به أسما تو
همان بهتر که رفتی و ندیدی یاس شد لاله
نبودی شکر حق مادر، زمان غسلِ زهرا تو
✍ #محمدحسین_رحیمیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح
دلش را بردهای، هر وقت صحبت کردهای بانو!
محمد را چنین غرقِ محبت کردهای بانو!
تو پیش از وحی، ایمان داشتی، اعجاز عشق این است
به قلبت اقتدا، پیش از نبوت کردهای بانو!
به محراب دو ابرویش، تماشا کردهای حق را
میان مَعبَد چشمش، عبادت کردهای بانو!
اگر زر باختی، بردی دل محبوب عالم را
چه سودی در میان این تجارت کردهای بانو!
تو امّالمومنینی! چون به جای کینه، مالت را
میان مؤمنین، با مهر قسمت کردهای بانو!
تمام هستیِ حق: کوثرش، سهم تو شد، زیرا
تمام هستیات را، نذرِ امت کردهای بانو!
برای مادر عالم، چه زیبا مادری کردی
دلت را، محمل آیات عصمت کردهای بانو!
رخ راضیه را بوسیدی و روحالامین شد مست
چنین شیرین، که کوثر را تلاوت کردهای بانو!
چه دُرّی در دل دلدادگی دیدی که از دنیا
به یک پیراهن کهنه، قناعت کردهای بانو!
به دستان کریمت، دارم امیدی که در محشر
ببینم شاعرت را هم شفاعت کردهای بانو!
✍ #قاسم_صرافان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
به سیم و زر چه حاجت بود؟! از اینها فراتر داشت
پُر از خورشید بود! آری نگاهی کیمیاگر داشت
بزرگان عرب را یکبهیک دیروز پس میزد
که این دوشیزه فکر خواستگاری از پیمبر داشت
زمانی که همه خورشید را تکذیب میکردند
خدیجه چشمهای مصطفی را خوب باور داشت
میان قوم خود، شأن و مقام او فراوان بود
ولیکن با پیمبر عزتی چندین برابر داشت
نبی افلاک را میدید از غار حرا اما
جهان مصطفی در چشم او تصویر بهتر داشت
نماز اولش را با علی پشت پیمبر خواند
شکوه این سه تن باهم هزار الله اکبر داشت
کنار مرتضی دین خدا را حفظ میکرده
که مالش نسبت همشیرگی با تیغ حیدر داشت
دو بازوی پیمبر بی گمان از جنس هم بودند
خدیجه چون علی را داشت، درواقع برادر داشت
لبالب بود از قرآن و آنروزی که مادر شد
به جای طفل در آغوشِ خود، آیات کوثر داشت
همینجا میشود بر پاکیِ دامان او پی بُرد
فقط این زن وجودی لایق زهرای اطهر داشت
علی داماد او شد، کاش بود آنروز را میدید
که زهرا در نبود مادر خود، دیدهای تر داشت
خدیجه در مسیر دین، شترها داد بی منت
زنی روی شتر اما هوای فتنه در سر داشت
حسن روز جمل بی شک به یاد مادرش افتاد
به یاد خاطراتی که مروری زجرآور داشت
کمک میخواست پشت در صدا زد خادم خود را
فدای فضه اما فاطمه، ای کاش مادر داشت...
✍ #مجید_تال
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح
همینکه حرف مادر میشود، یاد تو میافتم
تو بی مانندی! این را از زبان مادرم گفتم
یکی مادر شدن را در غم دلبند میبیند
یکی در زادن و پروردن فرزند میبیند
یکی در لقمهای که از دهان خویش میگیرد
یکی در اینکه طفلش تب کند، صدبار میمیرد
یکی در چین پیشانی و گیسوی سفید خود
یکی... اصلاً چه فرقی میکند، هرکس به دید خود
::
من اما مادری را در تو دیدم، در مقام تو
سزاوار است روز مادری باشد به نام تو
مقامت را خدا قبل از محمد خوب سنجیده
به دنیا مادری مانند تو مادر نزاییده
که دیده مادری یک مادر از خود ارث بگذارد؟
بشارت میدهد کوثر، خدیجه دختری دارد
تو در دل مادری چون فاطمه پروردهای، آری
تو بر هفتاد نسلِ بعد، حق مادری داری
بزرگی، مادری، مادربزرگ عالم پیری
فقط از ما که نه، از کل عالَم دست میگیری
برای چارده معصوم، جا در کنج دل داری
تو در قلب رسول الله حق آب و گل داری
مگر سادهست؟ تو قلب محمد را وطن کردی
یکی بودید با هم که عبایش را کفن کردی
زنی مانند تو دیگر نخواهد دید این هستی
گواهی میدهد تاریخ، ام المومنین هستی
✍ #محمدحسین_ملکیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e