#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
پر میکشد مرغ دلم سمت حرم بانو
دیر آمدم، دیر آمدم، دیر آمدم بانو
آرامم و با هر قدم گم میشود انگار
در من هیاهوی خیابان ارم بانو
سیراب شد دشت کویر از بس که میبارد
ابر نگاه زائرانت دم به دم بانو
صحن تو را علامهها با اشک میشویند
آلودهام، در صحن بگذارم قدم بانو؟!
از صحن آیینه به آزادی مسیری نیست
تا پلکها را میگذارم روی هم بانو!
از راه مشهد آمدم پابوس و میدانم
روی سر من میکشی دست کَرَم بانو
دست پُر از این شهر خواهد رفت هر کس به-
-جان برادر داده نامت را قسم بانو
✍ #میترا_سادات_دهقانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات؛ #جمکران
دلم ميخواست يك شب را ميان آسمان باشم
به جاي ماه بنشينم چراغ كهكشان باشم
دلم ميخواست وقتي كه درون حوض ميافتم
ميان دستهاي كودكاني مهربان باشم
دلم ميخواست جانم را ميان آتش اندازند
خمير كورههاي روشن آهنگران باشم
ز من آويزهاي سازند بر بالاي مأذنها
نشان روشن گلدستههايي بينشان باشم
بيابان در بيابان كاش جسمم خاك ره ميشد
به امّيدي كه گرد ردّ پاي زائران باشم
چه ميشد هيچ باشم يا... چه ميشد جنسم از كاغذ
بليط جادههاي اصفهان قم جمكران باشم
✍ #محسن_ناصحی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
از آسمان که آمده بودی، لبخند میزدی به «رضا»یت
اشکی نشست گوشهی چشمش، تا «فاطمه» زدند صدایت
رنج سفر برای تو آسان، شب از قبیلهی تو هراسان
شد قبلهی دل تو خراسان، ای عطر دوست، قبلهنمایت!
من تشنهای رسیده به دریا، با حسرت زیارت زهرا
دربان! بگو ملیکهی قم را: از راه آمدهست گدایت
پای ضریح سر بگذارم، بال و پری اگر چه ندارم
خود را به دست تو بسپارم، تا پر کشم به سوی خدایت
لبخندِ شهر تو نمکین است، «قم»، قلب مهربان زمین است
ما هر چه داشتیم همین است: جانهای ما، کریمه! فدایت
ای دختر یگانهی مادر! میراث جاودانهی کوثر!
مثل علی نیامده دیگر، کو همسری به شأن سرایت؟
میبارد از ضریح تو رحمت، از آسمان اسم تو عصمت،
از «اشفعی لنا»ی تو «جنت»، وا شد به روی ما، به دعایت
این شاعرت دلش شده آهو، آهو اسیر شهر و هیاهو
اذن زیارتی بده بانو! این شعر را نخوانده برایت
✍ #قاسم_صرافان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_ولادت
هدایت میوزد از مکتب توحید چشمانت
خدا را شکر بانو! گشتهام امشب مسلمانت
بشارت میرسد بر من، طلوعی میکند روشن
سحر از مشرق آیینهها، خورشید چشمانت
ترنم میکنم امشب، تبسمهای نورت را
به شوق وصف نور تو، شدم بانو غزلخوانت
تو نور عصمت هفتم، گواه هشتمین مهری
زمین آیینهی عشقت، فلک آیینه گردانت
اگر معصومهی مهرت بخندد بر شب هستی
چو قلب قم شود بانو، دل خلقت چراغانت
تبسم کن به زیبایی، که مهری، عالم آرایی
بُود نورت اهورایی، دل آیینه حیرانت
نسیم کوثر فطرت، سحاب رحمت عصمت!
مرا خیس کرامت کن شبی در زیر بارانت
قسم بر لیلة القدری که قرآن تو نازل شد
تو نوری از خدا هستی، خدا باشد ثناخوانت
شمیم جلوه زار «هو»، تو هستی از خدا گلبو
شبی میآیم ای بانو! به گلگشت گلستانت
زیارت میکنم عاشق کرامات نگاهت را
دو رکعت نور میخوانم سحر در صحن چشمانت
ز دنیا من نمیخواهم به جز سرمایهی مهرت
نظر هرگز نمیدوزم مگر بر دست احسانت
نخواهم کرد من بیعت مگر با ضامن نورت
مُرید کس نخواهم شد مگر پیر خراسانت
طلوع نو بهار تو مبارک باد بر هستی
تو ای معصومهی زهرا ! جهان بادا گل افشانت
✍ #رضا_اسماعیلی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_ولادت
رضا نشست و به معصومهاش نگاه انداخت
چنان که چشمهی ذوقِ مرا به راه انداخت
خدا چه خوب ادا کرده حق مطلب را
به نام فاطمه آورده است زینب را
و ماه اول ذی القعده تا که پیدا شد
دخیلهای ضریح برادری وا شد
ببین که حضرت نجمه چه کوکبی آوَرد
برای شاه خراسان چه زینبی آوَرد
مقامش آینهای از مدارج پدر است
عجیب نیست که باب الحوائج پدر است
برای تشنهلبان باده را به خُم آورد
مزار مادر خود را به شهر قم آورد
عجیب نیست که قم طعنه بر مدینه زده
که سنگ مادر سادات را به سینه زده
چه باشکوه به دستان خود علم دارد
از این به بعد بگو فاطمه حرم دارد
من فراریِ از این و آن بریده کجا!
پناهِ چادرِ سر تا فلککشیده کجا!
تویی تو فاطمه، مدح تو نیز قرآن است
برادرت به حقیقت علیِ ایران است
✍ #مجید_تال
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_ولادت
چه افتخاری از این خوبتر که دختر شد
به نام فاطمه پیوند خورد و محشر شد
که آمد و به پدر شادیِ دوچندان داد
رسید و مایهی آرامش برادر شد
سرودن از حرمش لذتی مضاعف داد
چه لذتی که نوشتیم و صدبرابر شد
به لطف آنکه به طوف حریم او رفتیم
زیارت حرم طوس هم میسر شد
حرم نه جای کسی مثل من، که این درگاه
محل آمد و رفت دوصد پیمبر شد
به ذرّهپروریاش بس همینکه جبرائیل
در آسمان کریمانهاش کبوتر شد
مدینه فاطمهاش را شبی به ایران داد
و قم برای ابد با مدینه خواهر شد
✍ #محسن_ناصحی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_مدح
قبلهی هفتم ما قبلهی هشتم دارد
تا خراسانِ رضا، آینه در قم دارد
توبه شد عاقبت گریهی هر زائر مست
بر زمین ریخته هر باده که در خم دارد
((بُعد منزل نبود در سفر روحانی))
هر سلامی بفرستیم، علیکم دارد
میروم در حرم از صحن به صحنی دیگر
موج تا در دل دریاست تلاطم دارد
عکسم افتاد در آیینهی صحن و دیدم
شیشه این مرتبه با سنگ تفاهم دارد
هم کریمهست و هم از نسل کریمان بانو
پس گدا در حرمش حق تقدم دارد
لطف بیبیست که در جمعیت شاعرها
شاطر عباس قمی فیض تکلم دارد
مرغ دل گرچه سیاه است ولی از سر لطف
از سر گنبد او حسرت گندم دارد
✍ #مجتبی_خرسندی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
هر کس به احترام مقام تو خم نشد
آقا نشد، بزرگ نشد، محترم نشد
دل خسته بود و راهی این آستانه شد
دل خسته بود و راهی باغ ارم نشد
گفتند مرقدت حرم آل فاطمه است
با این حساب هیچ کسی بی حرم نشد
این حاجت من است الهی قلم شود
دستم اگر برای تو بانو قلم نشد
باز این چه لطفی است که در حق ما شده
ما شاعرت شدیم ولی محتشم نشد
میخواستم برای تو بهتر از این غزل
من را ببخش آنچه که میخواستم نشد
✍ #مجید_تال
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
سلام ای مرقدت از صبح بیت النور زیباتر
سکوتت از صدای خندههای حور زیباتر
همیشه دوست دارم بیشتر نزدیکتان باشم
اگرچه هست گاهی گنبدت از دور زیباتر
به چشم ما سر ظهر خیابان ارم در قم
همیشه بوده از شبهای نیشابور زیباتر
میان گریههای شوق از سمت ضریح تو
صدایی میرسد از نغمهی ماهور زیبا تر
به سویت آمدند از راههایی دور این مردم
به شوق خندهای از "سعیکم مشکور" زیباتر
عجیب این است بین این همه دلداده میبینم
مدارا کرده با این وصلهی ناجور زیباتر
بسوزان دختر موسای عاشقها گناهم را
میان شعلههای آتشی از طور زیباتر
✍ #عاطفه_سادات_موسوی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_ولادت
#حضرت_معصومه_س_ورود_به_شهر_قم
آنان که عاشقند، به دنبال دلبرند
هر جا که میروند، تعلق نمیبرند
از آنچه که وبال ببینند خالیاند
عشاق روزگار، سبکبال میپرند
پرواز میکنند به هر جا که جلوهایست
گاهی ملائکند و گاهی کبوترند
دل را به دست هرکس و ناکس نمیدهند
دل دادهی قدیمی آل پیمبرند
آنان که عاشق علی و فاطمه شدند
مدیون خانوادهی موسی بن جعفرند
ما عاشقیم! شیعهی زهرا و حیدریم
ما شیعیان کشور موسی بن جعفریم
ری زادهایم و مزرعهی سبز گندمیم
هر صبح با حسین شما در تکلمیم
ما شیعهی ولایت مولا، نسب نسب
سلمان پا برهنهای از نسل چندمیم
گاهی میان خندهی خورشید گریهایم
گاهی میان گریهی زهرا تبسمیم
همسایهی حریم تو همسایهی خداست
پس صد هزار شکر که همسایهی قمیم
آنقدر عاشقان و بزرگان و عالمان
دل دادهی توأند که ما بین آن گمیم
ای دستگیر صبحِ قیامت! سرم فدات
هم خانواده، هم پدر و مادرم فدات
بالاتر از پریدن پرهاست بام تو
قطعاً نمیرسیم به شأن مقام تو
خم میشود تمامی دنیا برابرت
ای احترام آل عبا احترام تو
باید هزار بار نشست و بلند شد
وقتی که میرسند بزرگان به نام تو
آباد گشت قلب زمین زیر پای تو
آباد گشت مسجد دین با کلام تو
یعنی تمام هستیِ دین مال فاطمهست
یعنی تمام مُلک زمین مال فاطمهست
تو آمدی که رحمت دنیای ما شوی
منجی تا قیامت کبرای ما شوی
ما مردهایم و تو نَفَسَت مُرده زندهکن
پس واجب است این که مسیحای ما شوی
تو خانمی و جلوهی بالای هر سری
اصلاً عجیب نیست که آقای ما شوی
تو آمدی که با برکات نسیمیات
روزیِ یا امام رضاهای ما شوی
اصلاً قرار بود در ایرانْزمین ما
چون فاطمه بیایی و زهرای ما شوی
مهمان چند روزهی ایران! خوش آمدی
همشیرهی امام خراسان! خوش آمدی
شهر تو آشیانهی امن امامهاست
گلدستهات مطاف شب و روز انبیاست
بانو! قسم به پنجرههای ضریح تو
این آستانهایست که باب الرضای ماست
روی درِ حریم تو زیبا نوشتهاند
اینجا حریم دختر پیغمبر خداست
اینجا به احترام قدم نه، که از شرف
گیسوی حور و بال ملک، فرش زیر پاست
اینجا مس تو را به نگاهی طلا کنند
تا اسم اعظم است، چه حاجت به کیمیاست!
اینجا مدینهٔ دگر آل فاطمهست
اینجا دل شکسته به دنبال فاطمهست
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
#زائرانه #زمزمه #سرود
میون شلوغی شهر
تا دلی دوباره گم شد
یادش افتاد که تو هستی
پا شد و راهی قم شد
رو به روی گنبد تو
قلبامون میشن کبوتر
تشنهی یه جرعه نوریم
فاطمه! دختر کوثر
سلام ای خواهر خورشید
سلام ای حضرت بارون
به شوق مهربونیهات
دوباره اومده مهمون
گنبد طلایی تو
به دل همه نشسته
با چه امیدی رسیدن
زائرای دلشکسته
چه غریبونه یه زائر
پیش تو رضا، رضا کرد
گرههاشو دستای تو
چقد عاشقونه وا کرد
سلام ای خواهر خورشید
سلام ای حضرت بارون
به شوق مهربونیهات
دوباره اومده مهمون
حالا که مدینه دوره
تو بیا و مادری کن
با نگات، ملیکهی قم!
این دلا رو کوثری کن
از حرم تا جمکرانم
جادهای چشم انتظاره
تا همین روزا رو خاکش
آقامون قدم بذاره
✍ #قاسم_صرافان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_ولادت
ای روزهای تار! ای شبهای دور از ماه
ای بیقراریهای دائم با دلم همراه
ای بغضهایی که میآیید از سفر ناگاه
باری اگر شوق سفر دارید بسم الله
ای بغضهای بیقرار روز و شبهایم
من نیز مانند شما دلتنگ زهرایم
هرچند گریانم تبسم میکنم امشب
بیتاب، رو بر جانب قم میکنم امشب
در کوچههایش خویش را گم میکنم امشب
انگار با زهرا تکلم میکنم امشب
در قاب عکسی خالی از قبری که ناپیداست
با قم، نمایی دیگر از آن آشنا پیداست
ای آشنای بیقراریهای این مردم
با تو رسیده تا مدینه پای این مردم
رنگ حقیقت یافته رؤیای این مردم
یا فاطمه! یا حضرت زهرای این مردم
ای حامی امروز من، فردا مرا دریاب
یا فاطمه! در حشر، چون دنیا مرا دریاب
اما جدا کن شاعر از غم حال دفتر را
بشنو صدای خندهی موسی بن جعفر را
دریاب شور اشکهای شوق مادر را
حالا بیا و ثبت کن ذوق برادر را
معصومه خانم چشم تا وا میکند امشب
دیده به رخسار رضا وا میکند امشب
آن شب مدینه شاهد زهرای دیگر شد
از عطر یاس فاطمه دنیا معطر شد
شأن نزولش آیههای سبز کوثر شد
آنروز در تقویمِ شیعه روز دختر شد
بانوی عالم! حفظ کن دنیا و دینم را
دریاب خانم! دختران سرزمینم را
در خاک مرده بذرهای علم میکاری
فیض حضورت در تمام حوزهها جاری
در سایهات دفنند عالِمهای بسیاری
گلپایگانی، حائری، علامه، خوانساری
شاگردهای مکتبت استاد افلاکند
صدها چو بهجت در جوار تربتت خاکند
آه ای کریمه! ای ملیکه! عمهی سادات!
با کولهباری آمدم لبریز از حاجات
برگشتن از پیش تو با دست تهی هیهات
پس باز قسمت کن که مثلِ اغلبِ اوقات
تا که به زودی زائر صحن رضا باشم
آقا بخواهد اربعین را کربلا باشم
✍ #محمدعلی_بیابانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شعرخوانی آقای #حسین_رستمی در حضور رهبرمعظم انقلاب:
من برايش مصرعی میگویم و رد میشوم
لطف باباهاست معمولاً به دختر بيشتر
↳ @hosseinieh_net
اشعار آیینی حسینیه
🌷شعرخوانی آقای #حسین_رستمی در حضور رهبرمعظم انقلاب: من برايش مصرعی میگویم و رد میشوم لطف باباها
#دهه_کرامت
#حضرت_معصومه_س_مدح
#امام_رضا_ع_مدح
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر
عرض حاجت میکنم آنجا که صاحبخانهاش
پاسخ یک میدهد با ده برابر بیشتر
گاهگاهی که به درگاه کریمی میروم
راه میپویم نه با پا، بلکه با سر، بیشتر
زیر دِین چارده معصومم اما گردنم
زیر دِین حضرت موسَیبنجعفر بیشتر
گردنم در زیر دیِن آن امامی هست که
داده در ایرانِ ما طوبای او بَر، بیشتر
آن امامی که «فداکِ» گفتنش رو به قم است
با سلامش میکند قم را معطر بیشتر
قم همان شهری که هم یک ماه دارد بر زمین
همچنین از آسمان دارد چل اختر بیشتر
قصد این بار قصیده از برادر گفتن است
ورنه میگفتم از این معصومه خواهر بیشتر
من برایش مصرعی میگویم و رد میشوم
لطف باباهاست معمولاً به دختر بیشتر
عازم مشهد شدم تا با تو درد دل کنم
بودنم را میکنم اینگونه باور بیشتر
مرقدت ضربالمثلهای مرا تغییر داد
هرکه بامش بیش، برفش... نه! کبوتر، بیشتر
چار فصل مشهد از عطر گلاب آکنده است
این چنین یعنی سه فصل از شهر قمصر بیشتر
پیش تو شاه و گدا یکسانترند از هر کجا
این حرم دیگر ندارد حرف کمتر، بیشتر
ای که راه انداختی امروز و فردای مرا!
چشم بر راه تو هستم روز آخر بیشتر
از غلامان شما هم میشود دنیا گرفت
من نیازت دارم آقا روز محشر بیشتر
بر تمام اهل بیت خویش حسّاسی ولی
جان زهرا چون شنیدم که به مادر بیشتر...
بیشترهایی که گفتم از تو خیلی کمترند...
✍ #حسین_رستمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_ولادت
#حضرت_معصومه_س_ورود_به_شهر_قم
شجر نور، نوبر آورده
بحر توحید، گوهر آورده
آسمان ولایت و عصمت
بهر خورشید، اختر آورده
لالهای سرزده که از فیضش
صد بهار معطر آورده
دختر آورده بانوی اسلام
یا که بر خلق مادر آورده
نجمه، خورشید عالم افروزی
بهر موسی بن جعفر آورده
یا مگر دختر رسولالله
زینب از بهر حیدر آورده
پدر و مادرم فدایش باد
که چو معصومه دختر آورده
حبّذا حبّذا که بر سه امام
عمّه و دخت و خواهر آورده
اوّل صبح ماه ذیقعده
آفتابی منّور آورده
آفتابی که ماه و خورشیدش
بوسه از آستان برآورده
جبرئیل از خدا بر این دختر
صلوات مکرر آورده
صدق و اخلاص و صبر زینب را
با جلال برادر آورده
فاطمه عصمت خدای غفور
که به معصومه آمده مشهور
عصمت داور است این دختر
گل پیغمبر است این دختر
بعد زهرا و عمهاش زینب
بهترین دختر است این دختر
ز آنچه گفتند در فضایل او
بهتر و برتر است این دختر
در جلال و کمال و قدر و شرف
تالی مادر است این دختر
لیلةالقدر موسِیِ جعفر
سورۀ کوثر است این دختر
پای تا سر رضا و سر تا پا
موسِیِ جعفر است این دختر
دستگیر همه گنهکاران
در صف محشر است این دختر
نخل سرسبز گلبن قرآن
شهر دین را "در" است این دختر
آفتاب دل امام جواد
بر رضا خواهر است این دختر
مادرش پارۀ تن احمد
بضعۀ حیدر است این دختر
در دو عالم چو مادرش زهرا
بر زنان سرور است این دختر
ماه رخسار آن بتول مقام
نقش گلبوسه دارد از سه امام
عصمت کبریاست معصومه
قبلۀ اولیاست معصوم
بضعۀ پاک موسیجعفر
جسم و جان رضاست معصومه
پای تا سر چو عمهاش زینب
دخت زهرانماست معصومه
همه خلقند زیر سایۀ او
آفتاب خداست معصومه
درّ تقوی و گوهر عصمت
یم حلم و حیاست معصومه
زخم دل را ز مرحمت مرهم
درد جان را دواست معصومه
بوی عطر بهشت در نفسش
همچو خیر النساست معصومه
این ندا سر دهند، قمّیون
روز محشر، کجاست معصومه
اهل قم! خلق را پناه دهید
که پناه شماست معصومه
روضهاش جان فزاتر از کعبه
قبلۀ جان ماست معصومه
بین صحن طلا و آینهاش
جای سعی و صفاست معصومه
پایتخت حکومتش در قم
به جهان مقتداست معصومه
این جهان جسم و او بُوَد جانش
پدر و مادرم به قربانش
دخت موسی که طور دل حرمش
جان کند زندگی ز فیض دمش
چشم ما و غبار زائر او
دست ما و عنایت و کرمش
از صفّائیهاش، صفا خیزد
ارم ماست شارع ارمش
در خیابان آستانۀ او
لرزه افتد فرشته بر قدمش
جنب صَحنینِ او بُوَد رودی
که به هر قطره هست فیض یمش
سالها روز و شب به فیضیّه
نور دانش دمیده از حرمش
من و مدح کریمۀ عترت؟
به خدا مدح عالم است کمش
هر که در قم زیارتش نکند
بوده بر جان خویشتن ستمش
همه چون اهل قم گدای ویاند
از عرب بر گرفته تا عجمش
هر که بر خاک او نکرد سجود
هست یکسان وجود با عدمش
نه عجب گر فرشتگان آیند
در پی خاکبوسی خدمش
تا بگیری مراد خویش ز وی
به جواد و رضا بده قسمش
فیض عالم از این درت بخشند
آنچه خواهی فزونترت بخشند
عرض حاجت به دخت موسی کن
هر چه خواهی از او تمنّا کن
دست خود زن گره به غرفۀ او
گره از کار عالمی وا کن
از نسیم درش ببر فیضی
بعد از آن معجز مسیحا کن
خیز! برگِرد این مزار بگرد!
کعبۀ روح را تماشا کن
تربت بینشان فاطمه را
در دل این مزار، پیدا کن
چون نگاهت به قبر او افتاد
گفتگو با مزار زهرا کن
با چراغ کریمۀ عترت
خویش را غرق در تجلّی کن
به مزارش بگیر دست دعا
در حریمش نماز برپا کن
عقدۀ دل به مهر او بگشا
دیده از اشک شوق دریا کن
حجّت بن الحسن در این حرم است
سِیر ماه جمال مولا کن
ذرّه شو پیش آفتابِ رخش
ناز بر مهر عالمآرا کن
دیدۀ دل در این حرم بگشا
سِیر دیدار حقتعالی کن
بضعۀ پاک مرتضی اینجاست
خواهر حضرت رضا اینجاست
ادامه این شعر در پست بعدی👇
ادامه شعر قبل👆
ای قم از مقدمت بهشت برین
حرمت رشک باغ علیّین
دختر دین و خواهر قرآن
جان طاها، سلالۀ یاسین
قهر تو نار و مهر تو جنت
بغض تو تلخ و حبّ تو شیرین
بندۀ آسمان تو غلمان
خادم درگه تو حورالعین
خاکبوس تو فوج فوج ملک
پرده دار تو جبرئیل امین
دانه چین تو طایران سما
سائلان تو ساکنان زمین
خلعت عصمتت برازنده
نام معصومه حق توست یقین
با ولایت سبک روم ز صراط
گرچه بارم بسی بُوَد سنگین
تو و زهرا و عمهات زینب
آفتاب و مه و ستارۀ دین
نه عجب گر به احترام، پدر
بوسدت همچنان کتاب مبین
حبّ من، بغض من، برای شماست
دین همین است، نیست نیست جز این
دین من حبّ دوستان شماست
مذهبم بغض دشمنان شماست
ای تو در دل، مزار تو در قم
وی حریم تو قبلۀ مردم
قرص نانی ز مطبخت خورشید
دانههای کبوترت انجم
باغ خلقت ز عطر تو خرم
ملک هستی به بحر جودت گم
تا تو از نسل او ظهور کنی
میل حوّا کشید بر گندم
هم تو آباء سبعه را بانو
هم تو بر امّهات اربعه، امّ
گریه و عجز و ناله، عادتُنا
عفو و جود کرم، سجّیتکم
از حریم تو میرسد شب و روز
نور بر هشت خلد و نه طارم
نه عجب گر کند به مدح تو صدق
هل اتی، قدر، یُذْهِبَ عنکم
میوۀ قلب موسِیِ جعفر
مونس جان حجت هشتم
بود آیینۀ دلت را نقش
از کلام خوش امام ششم
که تجلّی گه قیام، قم است
حرم یازده امام، قم است
ای تجلّیگه خدا دل تو
گل توحید رُسته از گِل تو
نخل طوبای موسِیِ جعفر
علم و فضل و کمال حاصل تو
همه اسرار این جهانِ وجود
مثل آیینه در مقابل تو
نه همین اهل قم گدای توأند
که همه عالمند سائل تو
بوده از کودکی عیان به همه
علم تو، فقه تو، مسائل تو
علمای بزرگ فقه و اصول
همه زانو زده به محفل تو
اهل قم سر بر آسمان بردند
به عنایات و لطف کامل تو
شهر قم کوچه کوچه از در و بام
غرق گل شد به خاطر دل تو
گل چه باشد! قسم به حق خدا
جان ما هم نبود قابل تو
سر و پای برهنه، جان بر کف
اشعریّون به گرد محمل تو
دوستان را چراغ دل روشن
کور شد چشم خصم غافل تو
با ورود تو در مدینۀ قم
تافت نور خدا به سینۀ قم
رفت از قم به بانگ: قم شیطان
تا تو باشی چراغ محفل آن
قم مدینه شد و تو فاطمهاش
خانهات بیت قادر منّان
خاک قم گشته بود کُحل بصر
سنگ آن درّ و گوهر و مرجان
بیت موسی بن خزرج از تو گرفت
آبرو همچو روضۀ رضوان
مادرت آنچه در مدینه کشید
همه را کرد شهر قم جبران
گر عدو سوخت بیت زهرا را
شد درِ خانۀ تو گلباران
هفده روز بیشتر نگذشت
مرغ جانت پرید سوی جنان
داغ زهرا دوباره شد تازه
تا تو جان دادی ای فدایت جان
همه عمر شریف تو بگذشت
با غم و درد و گریه و هجران
سالها میگریستی که به ظلم،
پدرت بود گوشۀ زندان
سالها در غم برادر بود
همچو زینب دو دیدهات گریان
داشتی درد و رنج و غم، دائم
دیدی از کودکی ستم، دائم
اهل قم سوخت پای تا سرشان
در غم بضعۀ پیمبرشان
خون دل در وجودشان جوشید
اشک، جاری ز دیدۀ ترشان
اشعریّون به گرد تابوتت
دست غم میزدند بر سرشان
گویی از ماتم تو جان همه
شد به سختی جدا ز پیکرشان
ارتحال تو در بهار شباب
مردم قم نبود باورشان
صبح روز عزای تو گردید
تیرهتر از غروب محشرشان
خاک، گِل شد ز اشک مردم قم
بر، گل در بهار پرپرشان
گویی از دست رفته بود همه
پدر و مادر و برادرشان
چشم مردان ز اشکِ خونین سرخ
همه زنها سیاه معجرشان
همه یاقوت اشک باریدند
شد نهان تا به خاک گوهرشان
روز دفن جنازهات، سادات
گریه کردند بهر مادرشان
داغ بابت نرفته بود از یاد
ماند بر سینه داغ دیگرشان
گر چه جانت ز غم رسید به لب
بدنت، روز دفن گشت، نه شب
بی تو طوطیّ جان ترانه نداشت
دانه جز اشک دانه دانه نداشت
دل نورانی تو در همه عمر
جز غم و غصّۀ زمانه نداشت
پدرت در خزانه بعد رضا
چون تو دردانهای یگانه نداشت
داشت غیر از تو دختران دگر
مثل تو دختری به خانه نداشت
غم هجران تو را به هر سو برد
همچو مرغی که آشیانه نداشت
مثل تو، ای کشیده کوه فراق
هیچکس بار غم به شانه نداشت
جغد غم، ای بهشت خوبیها
به جز از سینۀ تو لانه نداشت
وای در روز حشر بر چشمی
کز غمت خون دل روانه نداشت
گر چه در موج غصّه جان دادی
بدنت جای تازیانه نداشت
حرم تو نشان شهر قم است
حرم مادرت نشانه نداشت
آتش خانهاش بدان وسعت
چون شرار دلش زبانه نداشت
آنکه سیلی به روی زهرا زد
غیر بغض علی بهانه نداشت
میسزد خون چکد ز دیدۀ تو
در غم مادر شهیدۀ تو
اهل قم، سرفراز و مفتخرند
پیرو عترت پیامبرند
اهل قم، گر ز جان خود گذرند
از شما خاندان نمیگذرند
اهل قم، در کلاس مکتب عشق
از همه خلق سرفرازترند
اهل قم، در حمایت از عترت
همه همدست و یار یکدگرند
اهل قم، در ریاض مهر علی
همگان برگهای یک شجرند
اهل قم، روز میهمانداری
میهمان را چو جان خود شمرند
اهل قم، کی چو اهل شام به ظلم
میهمان را سوی خرابه برند
اهل قم، کی چو کوفه مهمان را
با لب تشنه سر ز تن ببرند
اهل قم، گر یتیم را بینند
تا ابد اشک ریز و نوحه گرند
اهل قم، فخر عالمند همه
شعلۀ شعرِ «میثمند» همه
✍ #غلامرضا_سازگار
↳ @hosseinieh_net
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
بانو دلم کبوتر صحن و سرای توست
یعنی که زائر حرم باصفای توست
گویی به سمت کعبۀ مقصود میرود
هرکس مسافر حرم دلگشای توست
آن در که بر بهشت برین باز میشود
از گلشن مقدسۀ دلربای توست
ای داستان هجرت تو عزت آفرین
ورد زبان ما همه جا ماجرای توست
تو خواهر امام رئوفی، رئوفهای
معصومهای و اُسوهی زنها حیای توست
ما را دعای خیر شما میدهد نجات
چشمم به استجابت و حال دعای توست
فردای رستخیز شفاعت کنی از او
امروز هرکسی که به زیر لوای توست
بر محمل نیاز رسیدم حضورتان
بانو قبول کن که «وفایی» گدای توست
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
من به پابوسی تو آمدهام
شهر گلدستههای رنگارنگ
شهر قم، آشیان آل الله
شهر علم و دیانت و فرهنگ
گنبد دلگشای تو از دور
در میان منارهها پیداست
امتداد حضور آینهها
در نگاه ستارهها پیداست
آه بانو، بگیر دست مرا
که به جز تو مرا پناهی نیست
میتوان با تو تا خدا کوچید
کز حرم تا بهشت راهی نیست
در پگاهی که با دو دست نیاز
به ضریحت دخیل میبندم
پر و بال دعای خود را من
به پر جبرئیل میبندم
بس که شبها ستاره میشمرم
آسمانی شدهست دامن من
گر گناه است عاشقی کردن
گنه عالمی به گردن من
قطعهای از بهشت خوب خدا
آشکارا به منظر حرم است
طائر پرشکستۀ دل ما
تا همیشه کبوتر حرم است
✍ #محمدعلی_مجاهدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
شبیه ذره از خورشید میگیرم صفاتم را
و قطرهقطره از حوض حرم آب حیاتم را
گذشتم از خیابان ارم تا صحن آیینه
که من در آستانش دیدهام راه نجاتم را
و دارم یادگاری از رواق هر شبستانش
کمیل و آل یاسین، ندبه و عهد و سماتم را
همینکه باز بالاسر زیارتنامه میخواندم
ورق میزد زمان در من کتاب خاطراتم را
محرمها حرم با دستهها «چل اختران» بود و
زنی با اشکهایش باز میآورد ماتم را
::
طواف آخرم دور ضریحش بود و بعد از آن...
چه پایانی خوشی، در این حرم دیدم وفاتم را
✍ #محمد_غفاری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
بر درگهی سلام که ذلت ندیده است
آن را خدا چو عرش عزیز آفریده است
بر حضرتی سلام که از حُسنِ تربیت
در روزگار از عظمت یک پدیده است
بر نخلهای سلام که در لالهزار علم
از شاخه شاخهاش گل عرفان دمیده است
بر هاجری سلام که در کعبۀ عفاف
اوصاف او ز قبلۀ هفتم رسیده است
بر مریمی سلام که موسای اهل بیت
او را به نور عشق و دعا پروریده است
بر دختری سلام که چون جدهاش بتول
او را خدا ز رجس و پلیدی بریده است
معصومهای که پاس حریمش دهد فلک
معصوم نیست لیک به عصمت رسیده است
بر ماه آسمان امامت ستاره است
بر نور دیدگان علی نور دیده است
در اهل بیت فاطمۀ دیگر است او
او را خدا ز خیل زنان برگزیده است
خورشید تابناک خراسان عشق را
این ماه قم به چرخ وجاهت سپیده است...
بر خواهری سلام که گردون مثال او
جز زینبش به عاطفه دیگر ندیده است
زینب قدش ز داغ برادر شکسته شد
او هم قدش ز هجر برادر خمیده است
بر هجرتش سلام که هجر برادرش
او را ز شهر وحی به ایران کشیده است
آمد برای دیدن روی رضا ولی
او را ندید و بر لب او جان رسیده است
ای در حجاب نور خود از دیدهها نهان!
کو دیدهای که روی تو بیپرده دیده است؟
دامان سبز هر ملکی باغ گل شده است
از چشم زائرت چو گل اشک چیده است
امشب به شوق بوسه به درگاه عزتت
مرغ دلم به سوی حریمت پریده است
خوانم تو را به زمزمۀ «إشفعی لنا»
لطفی که بر ولای تو ما را عقیده است
بر درگهت نهاده «مؤید» سر نیاز
جایی ز درگه تو که بهتر ندیده است
✍مرحوم #سیدرضا_مؤید
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_ولادت
امشب از آسمان مه انور رسیده است
آئینهای ز نور پیمبر رسیده است
این جلوه و جلال کدامین ستاره است
کز آسمان به جلوهی دیگر رسیده است؟!
کم کم طلوع صبح وفا دیدنی شود
گوئی شب فراق به آخر رسیده است
یک گل به نام حضرت معصومه از خدا
امشب به دست موسِیِ جعفر رسیده است
هفت آسمان نظارهگرِ او بُوَد که او
با شوکت و جلالت و با فر رسیده است
آئینهدار زُهرهی زهرا رسید و باز
گفتند نور زُهرهی ازهر رسیده است
این است گوهری که ز دریای علم و دین
بر ساحل حقیقتِ باور رسیده است
این است آن کریمه که از جود و مکرمت
فیضش به ناتوان و توانگر رسیده است
این است آن شفیعه که از قدر و منزلت
آوازهاش به عرصهی محشر رسیده است
کم گفتهام اگر که بگویم برای او
همچون مقام ساره و هاجر رسیده است
از داستان غُربت درد آشنای او
موجی ز درد بر مژهی تر رسیده است
کی نا امید میرود ازدرگهش برون
هرکس که با امید به این در رسیده است
بر زائر بهشتی کویش ندا دهند
لب تشنهای به چشمهی کوثر رسیده است
با التفات اوست «وفایی» اگر تو را
از کردگار رزق مقدّر رسیده است
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
نگاهم مملو از آیینه شد، لبریز باور شد
دو چشم محو در آیینههایت، ناگهان تر شد
سقوط اشکهایم بار بغضم را سبکتر کرد
دلم بر سنگفرش صحن تو افتاد و پرپر شد
درخشیدی تو در آیینۀ اشکم، دلم لرزید
نگاهم کردی و روح زمینگیرم کبوتر شد
به یُمن چند قطره اشک عشقت در دلم گل کرد
مشامم پر شد از بویت، نفسهایم معطر شد
دلم بی نور تو تاریک، چون زندان هارون بود
ولی حالا حریم دختر موسی بن جعفر شد
مجال خواستن را هم گرفته لطفت از سائل
زبان شکوه را نگشوده حالم با تو بهتر شد
چه از شأن تو گویم ای که سر تا پای تو زهراست
همانا وصف تو تفسیری از آیات کوثر شد
به اشک چشم تو این خاک شوریده نمکگیر است
و از شبزندهداریهای تو قم بندهپرور شد
به اعجاز نگاهت از محبانت بلا برگشت
به دستان کریمت روزی عالم مُقَدّر شد
ضریحت التیام زخم بیتسکین هر شیعهست
پناهش میشوی هر عاشقی دلتنگ مادر شد
چه رؤیاییست طوف آخرم دور ضریح تو
خدا را شکر عمرم در صفای این حرم سر شد
✍ #حسین_عباس_پور
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
همسایه، سایهات به سرم مستدام باد
لطفت همیشه زخم مرا التیام داد
وقتی انیس لحظۀ تنهاییام تویی
تنها دلیل اینکه من اینجاییام، تویی
هر شب دلم قدم به قدم میکشد مرا
بیاختیار سمت حرم میکشد مرا
با شور شهر فاصله دارم کنار تو
احساس وصل میکند آدم کنار تو
حالی نگفتنی به دلم دست میدهد
در هر نماز مسجد اعظم کنار تو
تا آسمان خویش مرا با خودت ببر
از آفتاب رد شده شبنم کنار تو
با زمزم نگاه، دمادم هزار شمع
روشن کنند هاجر و مریم کنار تو
در این حریم، سینه زدن چیز دیگریست
خونینتر است ماه محرم کنار تو
ما با تو در پناه تو آرام میشویم
وقتی که با ملائکه همگام میشویم
ما در کنار صحن شما تربیت شدیم
داریم افتخار که همشهریات شدیم
زیباترین خاطرههامان نگفتنیست
تصویر صحن خلوت و باران نگفتنیست
باران میان مرمر آیینه دیدنیست
این صحنه در برابر آیینه دیدنیست
مرغ خیال سمت حریمت پریده است
یعنی به اوج عشق همین جا رسیده است
خوشبخت قوم و طایفه، ما مردم قمیم
جاروکشان خواهر خورشید هشتمیم
اعجاز این ضریح که همواره بیحد است
چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است
من روی حرفهای خود اصرار میکنم
در مثنوی و در غزل اقرار میکنم
ما در کنار دختر موسی نشستهایم
آیینهایم و محو تماشا نشستهایم
اینجا کویر داغ و نمک زار شور نیست
ما رو به روی پهنۀ دریا نشستهایم
قم سالهاست با نفسش زنده مانده است
باور کنید پیش مسیحا نشستهایم
بوی مدینه میوزد از شهر ما، بیا
ما در جوار حضرت زهرا نشستهایم
از ما به جز بدی که ندیدی ببخشمان
از دست ما چهها که کشیدی ببخشمان
من هم دلیل حسرت افلاک میشوم
روزی که زیر پای شما خاک میشوم
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
سلام ای ماه؛ ماهِ بیشتر از ماه، نورانی
سلام ای خواهرِ خورشید، ای «خورشیدپیشانی»
سلام ای رود؛ ای سرچشمهات دریای پاکیها
درود ای امتدادِ وحی، روحِ کوثر ثانی
تو را میخوانم ای شعرِ پر از تشبیهِ زهرایی
زیارتنامهات را حفظ کردم با غزلخوانی
کنار روضهی تو حوزهی علمیّه میروید
غبارت نیز عالِمپرور است از نوع ربّانی
گدایی هستم از خاکی که خورشیدش خراسان است
سلام ای هموطن با ما تهیدستان ایرانی
کریمه بودنت مثل گدایی کردنم ذاتیست
من از نسل گدایانم؛ تو از نسلِ کریمانی
اگر میخواهی از نابودیِ من پرده برداری
نخی از چادرت را پس بگیر از دست این فانی
مریض از خشکسالیهای چشمم هستم ای باران!
دلم را پاک از زنگار کن با «اشکدرمانی»
✍ #رضا_قاسمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
هر کس که نهادهست به این خانه قدم را
از خاطر خود برده همان ثانیه غم را
انگار که بر بال ملائک شده زائر
هر کس که گذر کرده خیابان ارم را
هر قدر حرم آمدم از یاد نبردم
آنبار که با مادر خود آمدهام را
آباد شد از پا قدم ابر، بیابان
بخشیده وجود از نظر لطف، عدم را
در آینه کاریِ حرم فلسفه این است
بسیار کنند از کَرَم این طائفه کم را
در جمع گدایانم و تفسیر نمودهست
با یک نظر لطف خود آیات کرم را
میخواست که وصفش کند اما نتوانست
شاعر خجل از کار خود انداخت قلم را
✍ #عباس_جواهری_رفیع
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e