بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#سیدهاشم_وفایی
▶️
ای که در چرخ وجودی آفتابم یاحسین
آتش داغ تو کرد آخر کبابم یاحسین
ای بهار معرفت ای آفتاب زندگی
روز و شب از داغ تو در التهابم یاحسین
@hosenih
ای شهید شاهد ای سردار و ای سالار عشق
بعد تو من پاسدار انقلابم یاحسین
آسمان گرجه به سوی تو سبو بگرفته است
میدهد داغ لب خشکت عذابم یاحسین
من گرفتم از عدو پیراهنت را عطر آن
برده از جان و دل من صبر و تابم یاحسین
گرچه مشکل بود داغ یک گلستان گل ولی
صبر خدمت کرد هرجا در رکابم یاحسین
من به چشمم دیدهام جان دادن پروانه را
از غم پروانهات شمعی مذابم یاحسین
@hosenih
بس که گلریزی نموده غنچهات قبر تو را
من ز حال دخترت در اضطرابم یاحسین
بر «وفایی» التفاتی کن که میگوید مدام
خاکبوس آستانت کن خطابم یاحسین
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#ولی_الله_کلامی_زنجانی
▶️
اربعین آمد دلا امروز زینب خسته است
آمده بر کربلا امروز زینب خسته است
در کنار مرقد ششگوشه بنت المرتضی
گویی افتاده ز پا امروز زینب خسته است
@hosenih
این همان بنیان کنِ کاخ ستم باشد ولی
دارد آهنگ عزا امروز زینب خسته است
ای شهیدان بهر استقبال او کاری کنید
بوده حامیِ شما امروز زینب خسته است
ای برادر حال خواهر را نمیپرسی چرا
همچو نی دارد نوا امروز زینب خسته است
@hosenih
خیز ای عباس پرچم را از او تحویل گیر
قامتش گشته دو تا امروز زینب خسته است
ای علی اکبر قطار عمهات برگشته است
گوید ای مشکلگشا امروز زینب خسته است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#علی_زمانیان
▶️
براى عرض ارادت به يار راه افتاد
درست چنددقيقه به چار راه افتاد
در ازدحام خيابان به راهبندان خورد
وَ قبل از اينكه بيايد،قطار راه افتاد
@hosenih
دويد خيس عرق سمت پنجره فولاد
رسيد،گريه بى اختيار راه افتاد
همين كه گفت به پهلوى مادرت حس كرد
كنار پنجره فولاد كار راه افتاد
@hosenih
تمام راه دو چشمم دو ابر باران بود
خلاصه چشم كه وا كرد مرز مهران بود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_اربعین
#یوسف_رحیمی
▶️
از هر چه به غير تو رها، میآييم
با عشق تو در شور و نوا میآييم
@hosenih
میآیی و پشت سرت انشاءالله
از صحن نجف به کربلا میآییم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#برای_جامانده_ها
#میلاد_حسنی
▶️
گاه باید شام را با دیدهی تر سر کند
گاه باید روزها را دیده بر در سر کند
حالتِ از کربلا جا مانده گاه اینگونه است
کودکی که دور از دامان مادر سر کند
@hosenih
دسته ها رفتند و کوچیدند، قسمت را ببین
خیره بر عکس حرم باید کبوتر سر کند
فرصت شبهای گرم عاشقی از دست رفت
با چنین داغی چگونه باید آخر سر کند
چارهای کو عاشق از کاروان جا مانده را؟
جز همینکه خاک صحرا گیرد و بر سر کند
@hosenih
رنگی از معشوق خود نگرفته بگذارید پس
با همین ننگی که دارد بر تنش سر، سر کند
باز هم از قافله جا مانده گویا دختری
در خرابه باید اون اینبار دیگر سر کند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#مهدی_رحیمی
▶️
اولین مرحله این است فقط رو بزنی
پی یک مهر به این سو و به آن سو بزنی
دومین مرحله این است که خود را بِبَری
مُهر با اصل برابر شده بر او بزنی
@hosenih
سومین مرحله سخت است که در طیِّ طریق
با خودت مو نزنی دست چو بر مو بزنی
چارمین مرحله خوب است که از تاول پات؛
در تنت باغچه ای از گُل شب بو بزنی
پنجمین مرحله باید بشوی خود، جاده
کَف پای همه را با مُژه جارو بزنی
@hosenih
ششمین مرحله باید بروی قبل حسین
حرم حضرت عباس دو زانو بزنی
هفتمین مرحله چون اول راهت باید؛
به ضریح و به حریم و به حرم رو بزنی
هشتمین مرحله عشق است که پیش ارباب
در حرم نعره ی یا ضامن آهو بزنی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#ولی_الله_کلامی_زنجانی
▶️
اربعین آمد دلا امروز زینب خسته است
آمده بر کربلا امروز زینب خسته است
در کنار مرقد شش گوشه بنت المرتضی
گویی افتاده ز پا امروز زینب خسته است
@hosenih
این همان بنیان کنِ کاخ ستم باشد ولی
دارد آهنگ عزا امروز زینب خسته است
ای شهیدان بهر استقبال او کاری کنید
بوده حامیِ شما امروز زینب خسته است
ای برادر حال خواهر را نمی پرسی چرا
هم چو نی دارد نوا امروز زینب خسته است
@hosenih
خیز ای عباس پرچم را از او تحویل گیر
قامتش گشته دو تا امروز زینب خسته است
ای علی اکبر قطار عمه ات برگشته است
گوید ای مشکل گشا امروز زینب خسته است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#مهدی_محمدی
▶️
اربعین آمد، دلم را غم گرفت
بهر زینب عالمی ماتم گرفت
سوز اهل آسمان آید بهگوش
نالهی صاحبزمان آید بهگوش
@hosenih
جان اهل بیت عصمت بر لب است
كاروانسالار آنها زینب است
جملهمستان سوی ساقی آمدند
مستِ مست از جام باقی آمدند
سینه ها آماج رگبار بلا
جای زخم ریسمان بر دستها
هوش از سر رفته و دل باخته
جسم خود را بر زمین انداخته
هر یكی در جستجوی تربتی
بر لب هر یک كلامی صحبتی
قلبها پر شِكوه از بیداد بود
آشنای قبرها سجاد بود
@hosenih
رهبر زینب امام راستین
حجت حق بود زینالعابدین
با كلامش عمه را مغموم كرد
تا كه قبر یار را معلوم كرد
آمده همراه دخت بوتراب
بر سر آن قبر كلثوم و رباب
زخمهای این سفر سر باز كرد
هر كسی درد دلی آغاز كرد
زینب از مژگان خود یاقوت سفت
داستان این سفر را باز گفت
گفت ای سالار زینب السلام
ماه شام تار زینب السلام
@hosenih
بر تو پیغام سفر آوردهام
از فتوحاتم خبر آوردهام
كرد با من این مسیرِ عشق طی
راس تو منزل به منزل روی نی
معجرم نیلی شد و مویم سپید
از غم دوری تو قدم خمید
گر كه دست رحمت و صبرت نبود
زینبت در راه كوفه مرده بود
ظلم دشمن تا كه بیاندازه شد
ماجراهای سقیفه تازه شد
ریسمان بر گردن سجاد بود
غربت بابا مرا در یاد بود
دیدی از نی دست خواهر بسته بود
گویی دستان حیدر بسته بود
@hosenih
یاسها را جوهر نیلی زدند
بر رخ آن اختران سیلی زدند
از شماتتكردن دشمن مپرس
از سهساله دخترت از من مپرس
سرِ تو یک نیمهشب مهمان او
با وصالت بر لب آمد جان او
مرد در ویرانه و من زندهام
بیرقیه آمدم شرمندهام
بارها از دوریات جان باختم
بین مقتل من تو را نشناختم
@hosenih
گر تو ای لبتشنه برداری سرت
حال نشناسی دگر این خواهرت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#محمدجواد_الهی_پور
▶️
هر قدم یک پنجره از شوق واکردی به سویم
میتوانم از همین جا عطر صحنت را ببویم
قطرهام اما سرِ دریا شدن دارم دوباره
می روم خود را در اقیانوس نور تو بشویم
@hosenih
حُرّم و دارم به سمت شاه برمیگردم ای کاش
گرچه دستم خالی است اما نریزد آبرویم
لطف تو حتی مجال شرم را از من گرفته
مرحمت کردی نیاوردی بدیها را به رویم
پابرهنه میدوم سوی تو مست از جام عشقم
قطره قطره چای شیرین عراقیها سبویم
@hosenih
آن قدَر مستم که گاهی از خودم میپرسم اصلا
من به سوی تو میآیم یا تو میآیی به سویم؟
بیتو سر شد در میان حیرت و غفلت، جوانی
با تو اما آب رفته باز میگردد به جویم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#حسن_لطفی
▶️
دلخون تر از ابر و طوفان، غمگین تر از باد و باران
مانده به راهِ برادر، تنهاترین چشمِ گریان
در موجِ خون نیمه باز است، چشمی که جانی ندارد
پیراهنی غرقِ خون را، بر سینه اش می فشارد
@hosenih
ای رفتنت قاتلِ من، باز آ و بنگر دوباره
این مرگِ تدریجی ام را، جان دادنِ بی شماره
یادم نرفته برادر، عهدی که من با تو بستم
اما تو رفتی و ماتم، بی تو چِسان زنده هستم
یادم نرفته چگونه، تا قتلگاهت دویدم
آری برادر شکستم،آری برادر بُریدم
@hosenih
رفتی ندیدی زِ داغت، با دودمانم چه کردی
با آتشت کُن تماشا،با استخوانم چه کردی
رفتی ندیدی لوایت، دل از من و نیزه ها بُرد
اُفتاد و در پیشِ طفلت، سنگی که کُنج لبت خورد
رفتی ندیدی که زینب، در کوچه ها دربه در شد
منزل به منزل پیاده، با قاتلت همسفر شد
@hosenih
یادم نرفته که عباس، در اضطرابم نیامد
من بودم و نا قه ی غم، اما رکابم نیامد
دیدم رُبابت که می گفت، ای نیزه بر من توان ده
طفلم علی آرمیده، کمتر سرت را تکان ده
آه ای تنِ بوریایی، آه ای لبِ خیزرانی
مثل رقیه برادر، من رابِبَر...می توانی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#محسن_رضوانی
▶️
چتر را می بندم و روی زمین می ایستم
زیر باران امام اولین می ایستم
اذن می خواهد به ایوان نجف داخل شدن
بین صف پشت سر روح الامین می ایستم
@hosenih
تا مگر من را ببیند شمس چشمان علی
کاهم و تا مرگ زیر ذره بین می ایستم
جسم و جانم جملگی قربانی دست خدا
تا ابد پای امیرالمومنین می ایستم
سرزنش عزم مرا چندین برابر می کند
میخم و سرشار عزمی آهنین می ایستم
@hosenih
می روم پای پیاده از نجف تا کربلا
من برای مِی شدن تا اربعین می ایستم
هر که پامالم کند مرگش فراخواهد رسید
مثل مین با مسلمین من پای دین می ایستم
إنّ فی حَبل الوَتین نبضٌ أُسَمّیهِ الحسین
تا قیامت با همین حبل المتین می ایستم
@hosenih
هرکجا نام حسین آید وسط خواهم گریست
هرکجا نام یل ام البنین می ایستم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#بشرى_صاحبي
#زهرا_عليشاهي
#عادله_ابراهيمي
#منصوره_محبي
▶️
سهم من از تقدير شد چشمان تر آقا
جامانده ام يك بار ديگر از سفر آقا
جا مانده ام اینبار هم از خیل زوارت
شاید ندارد آه من دیگر اثر آقا
@hosenih
هر شب به یاد کربلا می خوابم و در خواب...
چشمان اشک آلود دارم تا سحر آقا
گفتند راه کربلا خیلی خطر دارد
اما ندیدم از حریمت امن تر آقا
میخواستم مثل کبوترها رها باشم
در آستان تو بگیرم بال و پر آقا
@hosenih
هرچند راهي سخت دارد اربعين اما،
لطف تو كرده اين سفر را بي خطر آقا
بی شک هوای هر مسافر را خودت داری
از حال ما جاماندگان داری خبر آقا؟
می بینی ام وقتی برایت اشک میریزم
میخوانمت هربار با سوز جگر آقا
@hosenih
هر وقت كه حال و هواي چشم من ابريست،
داري هوايم را تو قدري بيشتر آقا...
عمري اسير نفسم و دربند اين دنيا...
من را بخر من را بخر من را بخر آقا...
از کربلایت تا مدینه راه کوتاه است
می بینمت در روضه های پشت در آقا
@hosenih
گاهی میان مسجد کوفه در آن محراب
در اضطراب روضه شق القمر آقا،
گاهي كنار تشت پر خون جگر هستی
در روضه های آخر ماه صفر آقا
در اين مصائب خم به ابرويت نياوردي
در علقمه اما شكستي از كمر آقا...
@hosenih
ما را به حق آبروي كاشف الكربت
يك بار ديگر تا حريم خود ببر آقا...
از پنجره فولاد آخر اذن ميگيرم
من زائرت خواهم شد از اين رهگذر آقا...
همواره در مهمانسرای حضرتت داری
بين شلوغی جا برای یک نفر، آقا...
@hosenih
من حتم دارم ميرسد آن اربعيني كه
با منتقم خواهيم شد ما همسفر آقا
این آخرین دیدار ما قطعا نخواهد بود
امیدوارم من به فردایی دگر آقا
پايان قصه ظهر عاشورا نبود، آري...
با انتقامت ميرسد قصه به سر آقا...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#رضا_اسماعیلی
▶️
ای امام خجستۀ پیروز، سورۀ خــون ، حقیقت زیبا !
از قیام تو میتوان گفتن، تـا هنوز و همیشۀ دنیا
از قیام تو میتوان گفتن، نامکرر به هر زبان امروز
ترجمان فصیح خون تـو، ترجمان تمام خوبیها
@hosenih
میشود تا ابد روایت کرد، کـربلای رشید خونت را
ریشه در جاودانگی دارد، کهنه هرگز نمیشود مولا
مانده دریا قسـم به آیینه، در تمنای بـوسه بر لبهات
روح دریـا و رود ! پیش تو، تشنگی واژهای است بی معنا
تشنۀ خواندن شما هستم، مُصحف نور توست در دستم
السـلام علیک یا باران، السـلام علیک یا دریا !
@hosenih
جمع مستان ز جان نمی ترسند ، از شب امتحان نمی ترسند
مشق خون می کنند و می رقصند ، زیر باران نیزهها حتا
اربعین بلوغ خون توست ، رو سیه دشمن زبون توست
خون تو کرده شورشی بر پا ، در زمین و زمانه ، مولانا
کربلا را پیاده می آیم ، دل به مهرت نهاده می آیم
کربلا قبله گاه عشاق است ، السلام علیک عاشورا !
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_اربعین
#زیارت_اربعین
#سجاد_احمدلو
▶️
گفته بودی که حرم میبرمت ممنونم
از پذیرایی و لطف و کرمت ممنونم
@hosenih
خواب خوش بود که آخر تو محقق کردیش
اربعین پای پیاده حرمت ممنونم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#سیدهاشم_وفایی
▶️
ز داغت ای هلالم چون ننالم
ملول و خستهحالم چون ننالم
به روی نیزه دیدم غرق در خون
سرت را ای هلالم چون ننالم
@hosenih
نهال عمر من، از ظلم گلچین
شکسته این نهالم چون ننالم
به پیش دیدهام پرپر شدی تو
گل من، بیمثالم چون ننالم
به یاد کام عطشانت کنار ِ
چنین آب زلالم چون ننالم
میان قتلگه دشمن نمیداد
کنار تو مجالم چون ننالم
@hosenih
"موکه افسرده حالم چون ننالم
شکسته پر و بالم چون ننالم
همه گویند «زینب» گریه کم کن
تو آیی درخیالم چون ننالم"
***
وصال تو خدایی باورم کرد
فراقت خون دل در ساغرم کرد
گل آتش، وجودم سوخت از غم
شرار هجر تو خاکسترم کرد
گر از روز ازل دل بر تو بستم
خدا مهر تو را در جوهرم کرد
اگرچه از نگاهت جان گرفتم
وداع آخر تو پرپرم کرد
غم آن پیکر صد چاک و بیسر
روان خون دل از چشم ترم کرد
گهی از روی نی دادی امیدم
گهی دلجویی از تو مادرم کرد
@hosenih
پس از تو ظلم گلچین ستمگر
چنان گلهای تو نیلوفرم کرد
اگر خواهی بدانی هجر رویت
چها با سینهی شعلهورم کرد
"غم عشقت بیابون پرورم کرد
هوای بخت بیبال و پرم کرد
به مو گفتی صبوری کن صبوری
صبوری طرفهخاکی بر سرم کرد"
***
الا ای کعبهی دل کربلایت
بود دلهای عاشق مبتلایت
ندارد کار با بیگانهی تو
هرآن کس از ازل شد آشنایت
ز خون سرخ تو شد باغ دین سبز
از آن رو شد خدا خود خونبهایت
صدای ناله میآید ز نیها
بهگوش جان هنوز از نینوایت
@hosenih
نظر کن خواهرت را بار دیگر
به قربان تو و مهر و وفایت
تو گفتی در مصلا یاد من باش
نمودم در نماز خود دعایت
بخوان قرآن دوباره ای برادر
که دل را میبرد صوت صدایت
دمی دیگر بیا با من به سر کن
که تا سازم دل و جان را فدایت
"عزیزا کاسهی چشمم سرایت
میان هر دو چشمم جای پایت
از آن ترسم که غافل پا نهی باز
نشیند خار مژگانم بهپایت"
***
پس از داغت وجودم شعلهور بود
دلم خونین به هر شام و سحر بود
چو شمعی سوختم هرگاه دیدم
دل پروانههایت پر شرر بود
@hosenih
تنت گرچه به صحرا بیکفن ماند
سرت بالای نی پیش نظر بود
بپرس احوال ما را خود ز مادر
که زهرا همره ما در سفر بود
گهی خواندم نمازم را نشسته
گهی دستم ز داغت بر کمر بود
مکن عیبم اگر از چوب محمل
روان بر خاک تیره خون سر بود
تو خود دیدی که ناموس خداوند
تماشایی به هر کوی و گذر بود
اگر چه حاصل رنج اسارت
به هر جا پا نهادم من ظفر بود
"به دریای غمت دل شعلهور بود
مرا داغ فراقت بر جگر بود
@hosenih
به چشمم قطرههای اشک خونین
تو گویی لالهی باغ نظر بود"
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#سیدهاشم_وفایی
▶️
پیغامبران آشنا برگشتند
از کوفه و از شام بلا برگشتند
@hosenih
با پرچم پیروزی و آزادی و عشق
یکبار دگر به کربلا برگشتند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#وحید_دکامین
▶️
بیرون دویدم من ز خیمه، گریه کردم
رأس تو را دیدم به نیزه، گریه کردم
من در پی هر کودک تنها دویدم
بعد از تو یک روز خوش از دنیا ندیدم
@hosenih
آتشْ پرستار تن سجاد بود و ...
کار همه اهل حرم فریاد بود و ...
آتش به گیسوی یکی افتاد و میسوخت
دربین آتش طفل تو جان داد و میسوخت
از دردِ کعب نی، یکی فریاد میزد
او سوی مقتل میدوید و داد میزد
دستی به رخسار سهساله قاب گردید
سیلی به گوش کودکانت باب گردید
دیدم سکینه رو به سوی علقمه داشت
"بنگر عموجان حال ما را" زمزمه داشت
@hosenih
آقا به تو گفتم "دعا کن من بمیرم"
تا که نباشم بعد تو ماتم بگیرم
بار غمت بر شانهها تا شام بردم
سنگ از عدوی مرتضی، از بام خوردم
بزم شراب و خیزران و رأس در طشت
طفل سهساله و خرابه، یادِ آن دشت
ما را مدینه برنگرداندی... بماند
جاخوش به نوک نیزهای کردی... بماند
تا که سرِ تو نوک نی آقا نشسته
زینب سرش با چوبهی محمل شکسته
@hosenih
یک یادگارت در خرابه ماندْ، بی من
اما به زودی در کنارش میرسم من
درکوفه هم برحال ما رحمی نکردند
بر آل پاک مصطفی رحمی نکردند
محزون شدم اما اسیر غم نگشتم
غم روی غم دیدم ولیکن خم نگشتم
@hosenih
من هرچه دیدم غیر زیبایی ندیدم
از قتلگاه تو به عرش حقّ رسیدم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#شهاب_الدین_خالقی
#مهدی_رحیمی
▶️
از اول این مرثیه تا آخر افتادن
زائر شدن در راه مثل خواهر افتادن
زینب زیارتنامهاش را خوانده در این راه
مثل روایات صحیحه با سر افتادن
@hosenih
از كودكان كاروان آموختم این را
از ناقهها در مقدم یكدیگر افتادن
تا مرز تاول زخم پا را میبرم در راه
خوب است در این راه با این باور افتادن
هر خط شبیه نامه و هر جمله یک كودک
با تازیانه آخرش از دفتر افتادن
كل زیارتنامهی عباس یک حرف است
كاری نمیشد كرد وقت معجر افتادن
@hosenih
كل زیارتنامهی حیدر ولی این بود
وقتی كه در افتاد با آتش در افتادن
در این مسیر این داستان برعكس شد اما...
زینب علی میگشت در وقت سر افتادن
افتادن اصلآ معنیاش پرواز خواهد شد
در آخر این راه مثل خواهر افتادن
زهرا حسینش را امانت داد به زینب
ربط است بین زیور و انگشتر افتادن
اصغر شدن اما علی اكبری رفتن
اكبر شدن اما علی اصغر افتادن
رونق گرفته كسب و كار مردم بازار
كار سرت تا هست در تشت زر افتادن
@hosenih
پیشی گرفته حرمله با تیر معروفش
شمر است و در اینجا به فكر خنجر افتادن
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#حبیب_باقرزاده
▶️
اول شعر تبرک شده با بسم الله
ابتدای همهی مرثیهها بسم الله
هرکه دارد به سرش شور و نوا بسم الله
هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله
دل ما را به سوی کرببلایت بکشان
بوی سیب حرمت را به مشامم برسان
@hosenih
اربعین آمده و گریه فراوان دارم
بعد چل روز ببین حال پریشان دارم
به لبم زمزمه و ذکر حسین جان دارم
چشم امید به دستان کریمان دارم
روزی اشک مرا در همهی سال دهید
پر پرواز ندارم به منم بال دهید
@hosenih
گریه بر مرثیهی زینب کبری خوب است
گریه بر ذریهی حضرت زهرا خوب است
گریه بر تشنگی کودک و بابا خوب است
گریه بر فاجعهی نیزه و سرها خوب است
باز هم گریهکن زینب کبری شدهام
اربعین آمده و عاشق و شیدا شدهام
@hosenih
کاروان اسراء سوی حرم آمده است
حضرت عالمه بانوی کرم آمده است
با تنی زخمی و لبریز ورم آمده است
با دلی پر زغم و دیدهی نم آمده است
کاروان آمده افسوس که آبآور نیست
قاسم و اصغر و شهزاده علیاکبر نیست
@hosenih
وادی کرببلا حال و هوایی شده است
بر سر قبر حسین شور و نوایی شده است
کار زینب به خدا نوحهسرایی شده است
خاطرات سفرش باز تداعی شده است
ای برادر به خدا بعد تو غوغایی بود
بر سر راس تو ای شاه چه دعوایی بود
@hosenih
دیدم از دور همه بال و پرت را بردند
دیدم از دور چگونه سپرت را بردند
شال بستهشده دور کمرت را بردند
ناگهان در دل گودال سرت را بردند
اشک میریزم و یاد غم عاشورایم
یاد غارت شدن روسری زنهایم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#محمود_ژولیده
▶️
با خود اینگونه بهیاد آورم اینک سخنت
چارهای نیست بهجز سوختن و ساختنت
گفتی آنروز: خدا کشته مرا خواسته است
دیدم از عهد و وفایت که بهخون خفته تنت
@hosenih
گفتی آنروز: خدا خواست اسیرت بیند
دیدم ایام اسارت، سرِ دور از بدنت
گفتی آنروز: کمی صبر و مصیبت باید
قتلِ صبر است نصیب تو و ما و حسنت
قامتِ خمشده و موی سپید آوردم
همهسوغات من از این سفرم، پیرهنت
همه را از سفر آوردم و شرمنده شدم
کنج ویرانه بهجا ماند کمی پارهتنت
حاصلم قافلهای هست به تنهای کبود
قاتلم در دل این خاک، تن بیکفنت
@hosenih
یاد گودال تو هرگز نرود از یادم
دیدم آن نیزه چه بد بوسه گرفت از دهنت
ریشریش است هنوز این دلم از ریش خضاب
آن زمان که سرت افتاد ز نِی پیش مَنَت
از تنور آمدی آنروز و رُخت سوخته بود
سوختم جان برادر من از این سوختنت
بهتر آنروز نبودم که به دفنت بینم
بوریا پاره شد و چاره شد از قبر کَنَت
چونکه ما را به دف و هلهله بردند به شام
در عزا عید گرفتند ز کشتهشدنت
چشم بیگانه و ناموس خدا در اَنظار
بعد عباس فراوان شد از این غم، محنت
گرچه دستانِ جسارت به اسارت دیدم
یاورِ اهلِ حرم شد مددِ مؤتمنت
@hosenih
چوب میخوردی و آیات لبت قطع نشد
مجلسِ کفر ز اعجاز تو شد انجمنت
حنجر پارهی تو کار خودش را میکرد
و سپس خطبهی سجاد که شد، همسخنت
این چهلمنزلِ ما هدیهی ناقابلِ ما
به شهیدان تو و این تنِ بیپیرهنت
@hosenih
میروم نوحهکنان باز از اینجا اما
تا قیامت حَرَمت پر شود از سینهزنت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#مسعود_اصلانی
▶️
اربعین غمت مرا انداخت
بیتو بودن مرا از پا انداخت
بعد یک اربعین هوای غمت
راه ما را به کربلا انداخت
@hosenih
اف بر این روزگار که من را
اربعین ز تو جدا انداخت
این چهلروز بیتو هر چه نداشت
خواهرت را که از صدا انداخت
یاد دارم که ظهر روز دهم
شعله بر جان خیمهها انداخت
یا نوک نیزه ظالمانه تو را
از روی اسب بیهوا انداخت
از کجای سفر بگویم که
به دلم آتش بلا افتاد
نیزهدار تو از سر کینه
از روی عمد نیزه را انداخت
زخمی اربعینی از دردم
ماندنم را گمان نمیکردم
شعله بر جان تشگان افتاد
و به دل زخم بیامان افتاد
از همان روز که زمین خوردی
بر سرم طاق آسمان افتاد
@hosenih
غنچهی خشک تا که پر پر شد
به روی خاک باغبان افتاد
معجر من به دست شعله ولی
سر تو دست این و آن افتاد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#حسن_لطفی
▶️
اگرچه شعله کشیدی تمامِ هستم را
دوباره لطفِ نگاهت گرفت دستم را
دلم گرفته برایت چرا نمی خیزی
رسیده ام به کنارت به پا نمی خیزی؟
@hosenih
کنارِ سنگِ مزارت غریب برگشتم
در آرزویِ همین بویِ سیب برگشتم
نفس بده که بگویم بر آتشِ جگرم
توان بده که بگویم چه آمده به سرم
جدا زِ مونس یار و شفیق آمده ام
برای بوسه به زخمی عمیق آمده ام
@hosenih
مَنیکه شامِ غمت را به اشک سر کردم
سوارِ ناقه یِ نامحرمان سفر کردم
به رویِ دست رسیدم که تار می بینم
هنوز دور و برم را غبار می بینم
هنوز در نظرم مانده شیبِ آن گودال
هنوز زخمِ تو را بی شُمار می بینم
@hosenih
در ازدحامِ حرامی و سنگ و سرنیزه
سری بُریده در آن گیر و دار می بینم
برای فاتحه خواندن به جسمِ بی جانت
به گرد گرد تو صد نیزه دار می بینم
تو رفتی و زِ غمت قامتِ کمانم سوخت
فراق شعله شد و بی تو دودمانم سوخت
@hosenih
رسیدم از سفری که مرا زِ پا انداخت
مرا به حلقه یِ لبخند و ناسزا انداخت
رسیدم از سفری که یتیم را کشتند
از آن سفر که به زلفش چه شانه ها انداخت
از آن سفر که یهودی به حالِ ما خندید
به طعنه تکه ی نانی به پیشِ ما انداخت
@hosenih
از آن سفر که پس از کوچه دخترانت را
میانِ مجلس چشمانِ بی حیا انداخت
از آن سفر که به سنگی شکست دندانت
لبانِ سرخِ تو را آخر از صدا انداخت
چقدر پیش نگاهم اصابتِ یک سنگ
به رویِ خاک سرت را زِ نیزه ها انداخت
@hosenih
تمام اهل و عیالت به کُنجِ ویران و
سرِ تو را به رویِ طشتی از طلا انداخت
فقط نه حلقه ی زنجیر و خیزران دیدیم
که رویِ چهره ی ما تازیانه جا انداخت
نبود باورم انگار خواب می دیدم
بنای خانه ی خود را خراب می دیدم
@hosenih
چگونه با تو بگویم چگونه خواهر رفت
تمام سویِ دو چشمم پس از برادر رفت
به جای آن همه تیری که بر تنت آمد
لباس کهنه و انگشتری مطهر رفت
صدای حرمله می آمد و نوایِ طفلِ رباب
کنار نیزه ی طفلش زِ هوش مادر رفت
@hosenih
حرم در آتش و طفلی نفس نفس می زد
نگاهها پِیِ غارت به سمتِ دختر رفت
برای غارت یک گوشواره ی کوچک
دو چشم رفت، گُلِ سر شکست، معجر رفت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#حسین_محسنات
▶️
جهان محو تماشای قیام اربعینی هاست
نجف تا کربلا عرش معلای زمینی هاست
نجف تا کربلا ، تعریف راه عاشقی این است
عبای سبز عاشق انتهای راه خونین است
@hosenih
نجف تا کربلا یعنی برای جنگ قبراقیم
ولی فرمان دهد بهر شهادت سخت مشتاقیم
نجف تا کربلا یعنی بشر دنبال مقصود است
جهان در انتظار رویت مهدی موعود است
در این جاده نشانی از شکوه برج و بارو نیست
و این یعنی زمین لبریز از شوق دگرگونیست
@hosenih
همه با هر نژادی خادم سلطان خوبانند
نجف تا کربلا مستضعف و اشراف یکسانند
همه مانند هم ، پای پیاده ، روزها شب ها
توانی تازه میبخشد به زایر چای موکب ها
تمام خلق در این جاده حسی مشترک دارند
به روی لب دم یا لیتنا کنا معک دارند
@hosenih
در اینجا میشود تنهایی و احساس غربت ، گم
میان داد و فریاد ،هلبیکم ... هلبیکم
چه زیبا لحظه لحظه جان تشنه میشود سیراب
به لطف سادگیه بی ریایه ظرفهای آب
در اینجا بیت الاحزان جماعت کنج تنهاییست
هزاران گریه دنبال علمداری و سقاییست
@hosenih
هزاران گریه بی تاب لب خندان دخترهاست
هزاران گریه مخفی در نگاه پشت معجرهاست
برای خوردن نانی هزاران عجز خواهش هست
در این جاده برای پیکر خسته نوازش هست
در اینجا از کسی جز حضرت ارباب نامی نیست
در اینجا خارجی می آید و بی احترامی نیست
@hosenih
به آن اندازه که فرق میان اوست با زینب
نجف تا کربلا میگوید عاشق آه یا زینب
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#یوسف_رحیمی
▶️
عمریست که دلتنگ توأم میآیم
مولا! به غریبیات قسم میآیم
@hosenih
از صحن نجف دوباره انشاءالله
با پای پیاده تا حرم میآیم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#محمد_غفاری
▶️
دوباره شهر پر از شور و شوق و شیداییست
دوباره حال همه عاشقان تماشاییست
که فصل پر زدن از انزوای تنهاییست
سفر، حکایت یک اتفاق رؤیاییست
ببند بار سفر را که یار نزدیک است
طلوع صبح شب انتظار نزدیک است
@hosenih
ببین که قفل قفس را شکسته، میآیند
کبوتران حرم دسته دسته میآیند
چو موج از همه سو دلشکسته میآیند
غریب، از نفس افتاده، خسته، میآیند
که باز بعد چهل شب، کنار او باشند
شبیه حضرت زینب کنار او باشند
@hosenih
تمام پشت سر جابر بن عبدلله
چه عاشقانه قدم میزنند در این راه
از اشتیاق حرم راه میشود کوتاه
هر آنکه خواهد از این جام عشق، بسم الله
که این پیادهروی برترین عزاداریست
قسم به نور، که این ابتدای بیداریست
@hosenih
دوباره حال من و شعر میشود مبهم
دلی که دست خودم نیست میشود کمکم
در آرزوی حرم غرق در غم و ماتم
اگر اجازه دهد زائرش شوم، من هم
«غروب در نفس تنگ جاده خواهم رفت
پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت»
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih