eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ یک کوزه ی بی آب، از دریا چه میداند یک مشت خاک ، از غربت صحرا چه میداند یک سائل بیچاره از آقا چه میداند از چهارده خورشید عقل ما چه میداند ما دور از "قدریم" "إنا" را نمیفهمیم "الحق که پایینیم و بالا را نمیفهمیم" @hosenih هر کس که در این خانه قنبر شد پشیمان نیست کارگر اولاد حیدر شد پشیمان نیست از خاک بود عاقبت زر شد پشیمان نیست جاروکش صحنی مطهر شد پشیمان نیست این روزها باید رضا آباد ساکن بود یعنی میان صحن گوهرشاد ساکن بود @hosenih نُه بار میگیریم ذکر یا رضا و بعد نُه بار میچرخیم در صحن و سرا و بعد نُه بار میسازیم راهی تا شما و بعد نُه بار می آییم تا عرش خدا و بعد شاید سحر باب الجوادت روی ما وا شد اولادنا اکبادنا امروز معنا شد @hosenih گفتم جواد،از بند بند شعر رحمت ریخت از چشم های سائلم اشک خجالت ریخت گفتم جواد و بر دعاهایم اجابت ریخت آقا به این سفره نگاهی کرد و برکت ریخت گفتم جواد و باز هم لکنت شکستم داد بی معرفت بودن دوباره کار دستم داد @hosenih ای حسرت سجاده ها ، یا ربنای تو رفته ست تا به عرش اعلی ربنای تو بوی علی دارد سحرها ربنای تو توحید میگیریم ما ، با ربنای تو آقا بیا و نذر جدت با گدا تا کن یک کاظمیه در دل هر شیعه بر پا کن @hosenih یک "اتق الله" از تو ، ایمان داشتن با من ابر کرامت از تو ، باران داشتن با من شانه ز تو، زلف پریشان داشتن با من چه کرده این عشق کریمان داشتن با من که در خیالم کاظمینی میشوم هر روز در کاظمین تو حسینی میشوم هر روز @hosenih دل دست تو دادیم پس دل برنمیگردد ناقص نباشد تا که کامل برنمیگردد بی جیره از این خانه سائل برنمیگردد یعنی از اینجا بی فضائل برنمیگردد این دفعه را آقا بیا سائل نوازی کن ویرانه ی قلب مرا آباد سازی کن @hosenih همراه ماه امشب ستاره میرسد از راه و یک علی دارد دوباره میرسد از راه بر گنبدی سوم مناره میرسد از راه شیری به شکل شیرخواره میرسد از راه این شاخه طوبی ثمر دارست از امشب بی بی رباب ما پسردارست از امشب @hosenih این طفل کوچک میشود حیدر زمان جنگ شمشیر خود میسازد از حنجر زمان جنگ اصغر شد اما میشود اکبر زمان جنگ مانند مردان میسپارد سر زمان جنگ گهواره را معراج خواهد کرد این آقا دین را به خود محتاج خواهد کرد این آقا @hosenih بر روی دستی خوش زبانی میکند روزی با گریه هایش خطبه خوانی میکند روزی قد سپاهی را کمانی میکند روزی از سنگر دین پاسبانی میکند روزی شش ماهه است اما سوی پیکار خواهد رفت تا حد جان پای دفاع از یار خواهد رفت @hosenih تیری به سرعت حنجرش را میزند بر هم یکجور می آید سرش را میزند بر هم اصلا تمام پیکرش را میزند بر هم در خیمه قلب مادرش را میزند بر هم از گوش تا گوش سرش با تیر میپاشد لب با سه شعبه تا شود درگیر، میپاشد @hosenih رازی ز مدفون بودنش بیرون نمی آید کوری چشم دشمنش بیرون نمی آید یک نخ هم از پیراهنش بیرون نمی آید صد نیزه هم باشد تنش بیرون نمی آید دست امامی هست ، پس دستی برابر نیست یعنی که نبش قبر شش ماهه میسر نیست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ باز هم شهر نبی معدن اسرار شده غنچه ای با برکت هدیه به گلزار شده باز هم نام علی بر لب آقا گل کرد باز هم حضرت ارباب پسر دار شده روزۀ ماه رجب به که به آقا چسبید تا سحر مست از این لحظۀ دیدار شده غنچۀ ناز رباب است به قدری زیباست چقدر گل که به پاس قدمش خار شده بسکه نورانیت از چهره او می بارد بی سبب نیست که هر آینه ای تار شده سفرۀ حیدریونِ رجب امشب پهن است در دهش سیزده انگار که تکرار شده پسر حیدری یوسف زهرا آمد آخرین حیدر ارباب به دنیا آمد @hosenih این قبیله همه شان لایق پیغمبری اند همه مستند ولی مست می کوثری اند اسمشان مثل علی صولتشان مثل علی فرصت جنگ بیافتد همه شان حیدری اند غیرت الله جهانند علی های حسین مثل بابا همه جا پیش همه مادری اند سن مهم نیست دراین قوم همه میدانند در روایتگری دین همه شان منبری اند علیِ اکبر و اوسط خودشان محشری اند ولی انگار که مست علی آخری اند علی اصغر دل این چند علی را برده روی پیشانی او بوسۀ زینب خورده @hosenih هیبت چهره اش ازبس که به مولا رفته با نگاهش غم و درد از دل بابا رفته بی سبب نیست رقیه علمی آورده چونکه بی واسطه بازوش به سقا رفته نوه حیدر و زهراست در این شکی نیست در ملاحت به علی اکبر لیلا رفته اختر و ماه در آغوش هم اند آنجا که از سردوش شه علقمه بالا رفته چقدر پاقدم این پسر با برکت نامۀ شخص گرفتار به امضا رفته عمه اسفند میارد نخورد چشم علی فکر زینب طرف محسن زهرا رفته دل بی بی طرف باغ جنان پر می زد جای محسن چقدر بوسه به اصغر می زد @hosenih این دو شش ماهه یکی باده یکی ساغر شد علت مستی شیعه ز می کوثر شد یکی از عشق فدای حرم حیدر شد یکی از عشق فدای پدر بی سر شد یکی از بغض و عداوت به علی٬خونین شد یکی از بغض حسین ابن علی پر پر شد یکی از ضربه مسمار به جانان پیوست یکی از تیر سه پر کشته بی حنجر شد آن یکی آیه مظلومیت زهرا شد این یکی سوره مظلومیت حیدر شد آن یکی آبروی دشمن حیدر را برد این یکی کشته بی غیرتی لشگر شد این دو شش ماهه شفیعان قیامت هستند این دو شش ماهه دو اسباب شفاعت هستند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ چشم يعقوب مسيل نيل است کودکي در بغل راحيل است مي توان خواند ز پيشاني طفل چون مسيحا نفس انجيل است @hosenih آيه ها مي چکد از لعل لبش گريه اش لحن خوش ترتيل است بال فطرس شده گهواره ي او سايه بانش پر جبرائيل است علوي زاده اي از نسل خليل اين پسر کنيه اش اسماعيل است خنده اش روح غزل هاي بهار خنده اش شعر پر از تمثيل است @hosenih عرشيان سر خوش آهنگ و طرب تار و دف در کف اسرافيل است ريسه آويخته از عرش به فرش اين هنرمندي ميکائيل است مات و مبهوت ملائک ديدند خنده اي بر لب عزرائيل است رونقي داده به بازار شعف حجره ي غصه و غم تعطيل است صدقه مي دهد امشب آقا دست هر حور و ملک زنبيل است چه صف طول و درازي دارند! آخرين کس ته صف هابيل است @hosenih هاتفي گفت به ارباب بهشت پسرت مايه ي فخر ايل است وقت کوچ است، برو قافله دار نفرات سفرت تکميل است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ در ساحل جود خدا باران گرفته باران نور و رحمت و احسان گرفته مي‌بارد انوار کرم از هر کرانه شب‌هاي دلگير زمين پايان گرفته از سوی جنت سوره‌ی ياسين رسيده خاک مدينه عطر الرّحمان گرفته داده خدا ماهي به خورشيد رئوفش آري دعاي حضرت جانان گرفته نسل امامت مي‌شود پاينده با او از برکتش دل‌هاي شيعه جان گرفته او می رسد جود و سخا معنا بگیرد در قلب عالم نور و رحمت پا بگیرد @hosenih عالم همه قطره اگر دريا تو هستي کل خلائق عبد اگر مولا تو هستي فيض وجود توست رزق اهل دنيا باران جود عالم بالا تو هستي مانده‌ست ابتر کيدِ بدخواهان شيعه روشن‌ترين تفسير أعطيناهستی مانند کوثر چشمه‌ی جاري نوري با اين حساب آئينه‌ی زهرا تو هستي ای که دل از بابا ربوده خنده‌هایت آرامش هر لحظه‌ی بابا تو هستي ابن الرضایی، تو کريم بن کريمي ما چون گدایی یا اسیری یا یتیمی @hosenih چشمان تو خورشيد هر اهل يقيني‌ست چشمان تو جنت! نه جنت‌آفريني‌ست با عشق تو قلبي نمي‌سوزد در آتش در هر نگاه روشنت خلدبريني‌ست گويا گره خورده دلم با عرش اعلي هر رشته از مهر شما حبل‌المتيني‌ست من روزي هر ساله‌ام را از تو دارم چشمان من بر دست‌هاي نازنيني‌ست جود تو دارد جلوه‌های هل اَتایی مولا! شفيع ما به درگاه خدايي @hosenih هر شب دل من سائل باب المراد است آنجا که حاجتمند درگاهش زياد است آنجا که اميد و پناه آخر ماست آنجا که اوج هر توسل «يا جواد» است جز آستان تو پناهي که نداريم اين استغاثه با تمام اعتقاد است بي لطف تو از دست خواهد رفت عبدت يک گوشه‌چشمي، سائل تو خانه‌زاد است در مشهد خورشيد ايران هم که هستيم دل‌هاي ما پروانه‌ی باب الجواد است هر شب دل من در هواي کاظمين است در حسرت يک بوسه بر قبر حسين است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ در ساحل جود خدا باران گرفته باران نور و رحمت و احسان گرفته در هر نگاه اين قبيله هل أتايي ست چشم تهيدستان عالم جان گرفته مي بارد انوار کرم از هر کرانه شبهاي دلگير زمين پايان گرفته داده خدا ماهي به خورشيد رئوفش آري دعاي حضرت جانان گرفته از عرش جنت سوره‌ی ياسين رسيده خاک مدينه عطر الرّحمان گرفته نسل امامت مي شود پاينده با او از برکتش دلهاي شيعه جان گرفته او می رسد جود و سخا معنا بگیرد در قلب عالم نور رحمت پا بگیرد @hosenih عالم همه قطره اگر دريا تو هستي کل خلائق عبد اگر مولا تو هستي فيض وجود توست رزق اهل دنيا باران جود عالم بالا تو هستي اي آسمان لطف غير از آستانت سائل کدامین سو نهد رو، تا تو هستي مانده ست ابتر کيدِ بدخواهان شيعه روشن ترين تفسير اعطينا تو هستي مانند کوثر چشمه‌ی جاري نوري با اين حساب آئينه‌ی زهرا تو هستي بابات بوده پاره‌ی قلب پيمبر آرامش هر لحظه‌ی بابا تو هستي ابن الرضایی تو کريم بن کريمي ما چون گدایی یا اسیری یا یتیمی @hosenih چشمان تو جنت! نه جنت آفريني ست در هر نگاه روشنت خلد بريني ست هر واژه‌ی تو عطر و بوي وحي دارد وقتي که خلق و خوي تو روح الاميني ست با عشق تو قلبي نمي سوزد در آتش آقا ولاي تو عجب حصن حصيني ست گويا گره خورده دلم با عرش اعلي هر رشته از مهر شما حبل المتيني ست اذن حضور اينجا فقط اخلاص و تقواست چشمان تو خورشيد هر اهل يقيني ست کي لايق وصف شکوه بي حد تو اين شعرها اين واژه هاي اينچيني ست اي آسمان! اي بي کران! اي بي نهايت! من را ببخش آقا اگر شعرم زميني ست من روزي هر ساله ام را از تو دارم چشمان من بر دستهاي نازنيني ست عمريست که ريزه خور اين آستانم در وصف جود بي کرانت ناتوانم @hosenih هر شب دل من سائل باب المراد است آنجا که حاجتمند درگاهش زياد است آنجا که اميد و پناه آخر ماست آنجا که اوج هر توسل يا جواد است جز آستان تو پناهي که نداريم اين استغاثه با تمام اعتقاد است بي لطف تو از دست خواهد رفت عبدت يک گوشه چشمي سائل تو خانه زاد است ماها کجا و سائلي آستانت بر خاک راهت آسمان هم سر نهاده ست آقا شفيع ما به درگاه خدايي وقتي که جودش را به چشمان تو داده ست مداح چشمانت کسي غير از خدا نيست بر ما مگيري خرده، واژه کم سواد است در مشهد سلطان ايران هم که هستيم دلهاي ما پروانه‌ی باب الجواد است آقا دل من در هواي کاظمين است در حسرت يک بوسه بر قبر حسين است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ روشن تر از روز است خیلی بامرامند وقتی کریمان با گدایان هم کلامند الحق که آقازاده ها یک یک امیرند الحق که نوکرزاده ها یک یک غلامند در فقرِ محضِ خود غنیِّ محض هستم وقتی گدای این درم، مردم گدامند عین عدم هستیم و با آنان وجودیم پس ما همان هاییم که آن ها بنامند سنّ زیاد و سنّ کم، فرقی ندارد این خانواده از طفولیت امامند چیزی ندارم جز «سلام الله علیهم» فرزندهای فاطمه با احترامند هر صبح خورشیدند و در هر شام ماهند این چهارده تا روشنی صبح و شامند این چهارده آیینه از بس که شبیه اند وقتی ببینی شان نمی دانی کدامند ××× @hosenih و الله این پروانگی ما می ارزد هر چند خاکستر شدیم اما می ارزد معشوق عالم می شود یک روز، عاشق مجنون ما اندازه لیلا می ارزد قلاده ما را همین گوشه ببندید سگ هم کنار خانه این ها می ارزد سر می نهم بر پای تو قیمت بگیرم هر جا نمی ارزد سرم این جا می ارزد یک جان ناقابل به پایت ذبح کردیم حالا که شد مال تو از حالا می ارزد این گریه ها را آیه تطهیر گفتند یک قطرهٔ آن بیش از دریا می ارزد با کاظمین تو بهشتی دارم این جا پس زندگی در عالمِ دنیا می ارزد پس ارزش گهواره ات کعبه است حتماً وقتی عصای حضرت موسی می ارزد! دستی بکش بینا کنی این چشم ها را با معجزات تو چه نابینا می ارزد! کافی ست ما را این که بابای تو خندید لبخند بابای تو یک دنیا می ارزد ××× @hosenih آن که «کم»ش را نیمه شب آورد، دادت دارد زیادش می کند لطف زیادت آقا منم... آن رختْ پاره... پا برهنه... آن شب –شب جمعه- مرا که هست یادت! تو کیستی؟ تو از کریمان بلادم من کیستم؟ من از گدایان بلادت من از در این خانه ات جایی نرفتم پس رو مگردان از گدای خانه زادت آن که مرا حالا مُرید تو نوشته حتماً تو را هم می نویسد «یا مراد»ت تو جان مایی، پس بگیر این حق خود را نفرین بر آن که جان گرفتی جان ندادت تو هر کجا پا می نهی هر صبح خورشید عرض ارادت می کند بر بامدادت بابای تو با دیدن تو گریه می کرد با گریه لطف دیگری دارد عبادت آباء و اجدادت همه یک یک جوادند پس می نویسیمت جواد بن الجوادت ××× @hosenih بر روی پایت می گذارد کعبه سر هم جبریل حتی می گذارد بال و پر هم به خاک پایت احتیاجی نیست اصلاً وقتی دوا می سازم از این خاک در هم تو کعبه ای! آن کعبه ای که در طوافت بال و پر ما سوخته حتی جگر هم با آبروی تو تهجّد آبرو یافت فیض از مناجات تو می گیرد سحر هم با این جمالی که تو را دادند، باید... بین خریداران تو باشد پدر هم نام مرا هم بین این عشاق بنویس بگذار تا جا خوش کند این یک نفر هم ای جان به قربان تو و دورِ شلوغت یوسف شدن بازار دارد، دردسر هم در کوچه جانِ ما نقابت را بیانداز! این گونه چشمت می زنند این ها، نظر هم هستند یک یک شیرها دنبال دامت چشمان آهوی خراسانِ پدر هم فهم من از لطف جوادی تو این است: که آن چه را گفتیم دادی، بیشتر هم ما را ببر تا کاظمین این بار با هم ما را بخر در کاظمین این بار درهم ××× @hosenih جز عجز، سائل چاره ای دیگر ندارد وقتی کریمیِ‌ خدا آخر ندارد ما را برای در زدن معطل نکردند اصلاً ‌بیوت این کریمان در ندارد این خانواده کودکش ذاتاً بزرگ است نام علی که اصغر و اکبر ندارد طفل رباب ست و ولیکن عادتش بود از شانهٔ عمه سرش را بر ندارد بین مقامات رباب این شان کافی ست که هیچ کس جز او علی اصغر ندارد وقتی که آمد لشگر کوفه به هم ریخت میدان علمداری ازین بهتر ندارد وقتی که آمد لشگر از دور پدر رفت آخر گمان کردند که لشگر ندارد طفل است و بابای بلاتکلیف مانده حیرانی است و کودکی که سر ندارد گیرم که از فردا دوباره آب وا شد چه فایده، شش ماهه که دیگر ندارد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ غم مخور ای دِلَک غمگینم دل غربت زدۀ مسکینم تا به پرواز درآئی امشب! سفرۀ ذکر علی می چینم تکیه برخانه ارباب بزن کن خطابش پسر یاسینم! نظری کن به دل منتظرم دین من مذهب من آئینم به اباالفضل خلاص خود را دست شش ماهۀ تو می بینم شاد باش قدمش شادم کن از همه غیر خود آزادم کن @hosenih ای نسیم نفست معجزه ساز! مترادف لقبت با اعجاز مهد تو کعبۀ عباس علی لب خشکیدۀ تو زمزم ناز باب حاجات خلائق اصغر می کنی رو به گدایت در باز؟ ای بزرگان همگی آورده جانب دست تو دستان نیاز هیچکس چون تو ز دستان حسین سوی زهرا ننموده پرواز ای به ظاهر تو صغیرالشهدا وی چو عباس امیر الشهدا @hosenih من و فیض نظرت طفل رباب! رحمت چشم ترت طفل رباب! علما و عرفا عارف بر... روضۀ پر اثرت طفل رباب کفر اشعار مرا می بخشند انبیاء پشت درت طفل رباب مات چشمان پریشان تو شد چشم خون پدرت طفل رباب کاش یک لحظه دلم می گردید روی نی همسفرت طفل رباب کشته ی مهر تو بودن عشق است تا خدا بال گشودن عشق است @hosenih گرچه از یمن قدومت شادم لیک در روضۀ حلقت! دادم حنجرت را سحری زار زدم در غم تو ز نفس افتادم گر نگاهی به دلم اندازی به خدا تا به ابد آبادم آتشم کردی، خاکستر کن پس... بده با نفسی بر بادم آرزوی دل غمگین من است که به آهی بکنی بنیادم پسر آخر ارباب علی دل سودا زده... دریاب علی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ گرفته‌اند ز روی تو انشعاب زیاد که ماه بودن تو داشت بازتاب زیاد اگر به سن اباالفضل می‌رسیدی تو یقین به سینه نمی زد دگر رباب زیاد همینکه شیر به او می‌دهی بس است رباب نده به کودک خود بعد شیر آب زیاد برای خاطر شش ماه بعد سر ظهر ببر علیِ خودت را به آفتاب زیاد بگیر سخت‌تر آماده‌ی نبردش کن مده علی خودت را به سینه تاب زیاد خلاصه اینکه به شش‌ماه دل بِکَن از او خلاصه اینکه نکن روی او حساب زیاد @hosenih شبیه حرف بدی کز دهن در آمده است دریغ و درد که تیر از کمان در آمده است برای اهل حرم حاوی پیام بدی است که گاهواره‌ی تو از تکان در آمده است یقین به علت زیر گلوی چون ماهت هزار حرمله هم از گمان در آمده است سرت به واسطۀ تکیۀ سه شعبه تیر چه سربلند از این امتحان در آمده است چنان رها شده که غیر بچه های حرم صدای همهمه ی دشمنان در آمده است سه شعبه چیست سه شعبه سه خنجر تیز است که زهر خورده سپس از دکان در آمده است سه شعبه...آه...نه بذار تا خیال کنم ز حنجر تو سه تا استخوان در آمده است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ همین که حاصل یک عمر لبخند رضا هستی محمد هم که باشی باز دلبند رضا هستی میان بهترین هایی چه تفضیلی از این برتر که بابای علی هستی و فرزند رضا هستی به مشهد که به جای خود دلم در کاظمینت هم بگوید یا رضا از بس همانند رضا هستی قسم خوردن به نامت می دهد حاجت به قدری که به محشر هم گمانم ذکر سربند رضا هستی @hosenih خدا می خواست تا معنای بخشیدن عیان گردد جواد آمد که این معنا برای ما روان گردد رضا که صاحب فرزند میشد آخرش ، اما ؛ خدا می خواست تا این فیض ، سهم خیزران گردد پسر گشتن از این سو و امام شیعه از آن سو جواد آمد که این گردد جواد آمد که آن گردد حکایت ها فراوان است از هر لحظه ی این طفل چنان که صد گلستان ضرب در صد بوستان گردد علی هر چند فرزند محمد بود ، این دفعه محمد از علی آمد که فخر شیعیان گردد دراین وادی اگر سودی ست با درویش خرسند است تجارت جز درِ این خانه سودش هم زیان گردد پدر با داغ فرزندش ، پدر با داغ دلبندش ولی اینجا پسر با داغ بابا امتحان گردد شب میلاد فرزندش همین که تشنه لب باشد گمانم "خیزران" هم اشک ریز خیزران گردد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ تبریک که از بحر ولایت گهر آمد طوبای بهشت شهدا را ثمر آمد خون شهدا را سند معتبر آمد در مکتب ایثار، حسین دگر آمد از بیت حسین بن علی این خبر آمد ریحانه ی ریحانه ی خیر البشر آمد در دامن خورشید مه تام خوش آمد رزمنده شش ماهه ی اسلام خوش آمد @hosenih این است که در گلبن ایثار گلاب است از شوق شهادت همه شب در تب و تاب است این است که در بحر ولایت دُرِ ناب است در مکتب سرخ شهدا ختم کتاب است این است که لب تشنه ی لعل لبش آب است این غنچه نه، یک باغ گلِ سرخ رباب است این عاشق و دلداده و پا بست حسین است یا سوره کوثر به سر دست حسین است @hosenih این حُسن خدائی ست خدائی ست خدائی ست لب تشنه فدائی ست فدائی ست فدائی ست مولود مدینه است ولی کرب و بلائی ست این شعله ی هفتاد و دو فریاد رهائی ست در رزمِ حسین بن علی فتح نهائی ست هر چند که در ارض کند جلوه، سمائی ست این غنچه ی زهراست به گلزار شهادت این مُهر حسین است به طومار شهادت @hosenih از لحظه ی میلاد به باباست نگاهش از صبح ازل تیر بلا چشم به راهش بنیاد ستم سوخته از شعله ی آهش صد قافله ی دل پنهان در زلف سیاهش الله که یک کودک و یک خلق سپاهش لبخند شهادت به گُل روی چو ماهش دل برده زخورشید ولایت مه رویش جای لب بابا به سفیدیّ گلویش @hosenih در مهد، به عشق پدر افراشته قامت در عهد به هر زمزمه اش کرده قیامت تعظیم، به گهواره ی او برده کرامت از دوش پدر بر همه دلهاش اقامت ناخورده لبن بر دل خلقیش امامت از زخم گلو داده به اسلام سلامت تا پای به عالم زده، تا چشم گشوده راهیّ سفر با پسر فاطمه بوده @hosenih این ست که از لحظه ی زیبای ولادت هم گام پدر بوده تا مرز شهادت بر شانه ی بابا همه دم داشته عادت خندیدن و جان باختنش بود عبادت پیوسته به سجّاده ی خون داشت ارادت از حنجر خشکیده به خون داد سعادت لبخند شهادت به لب از روز الستش دادند همه هاشمیان دست به دستش @hosenih ناخورده لبن آمده لبریز سبویش قرآنِ سر دست پدر مصحف رویش لب بسته، به دل موج زند سرِّ مگویش بر دوش پدر دیده ی عبّاس به سویش گاهی نگه یوسف زهرا به گلویش گه شانه کشد زینب بر طرّه ی مویش گه در بغل لاله ی لیلاست مقامش تا حشر زخون شهدا باد سلامش @hosenih ای باب مراد همه عالم علی اصغر ای جسم تو توحیدِ مجسّم علی اصغر ای شمعِ دلِ عالم و آدم علی اصغر ای فتح حسین از تو مسلّم علی اصغر ای خون خدا را همه دم، دم علی اصغر از توست همین حاجت «میثم» علی اصغر کز لطف و کرم دیده به سویش بگشایی بر او حرم گم شده ات را بنمایی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ وقتی بساط عشق بازی چیده می شد سجادۀ سبزی کنارش دیده می شد یک پیرِ عاشق با دعای مستجابش در امتحانِ عاشقی سنجیده می شد صبرش اگر چه شهرۀ هفت آسمان بود گه گاهی از زخم زبان رنجیده می شد گویا دوباره کوثری در بین راه است کم کم سحر شام دل غمدیده می شد از نور زهراییِ این فرزند خورشید طومار غربت در جهان برچیده می شد دانید این اسطورۀ دلدادگی کیست؟ در آسمان ها این چنین نامیده می شد او کیست؟ آقازادۀ شمس الشموس است آرامش جان و دلِ سلطان طوس است @hosenih او مثل نوری جلوه کرد و بهترین شد همچون رسول الله پیغمبر ترین شد از آسمان ها آمد و جاری تر از اشک مانند زهرا مادرش کوثرترین شد سر تا به پایش بود توحید مجسم بر بادۀ رب الکرم ساغر ترین شد او چندسالی گر چه مهمان بود ما را اما تجلی کرد و نام آور ترین شد بر تار گیسویش گره خورده دل ما این شاه زاده، تک پسر، دلبرترین شد شد زنده یاد یوسف لیلا دوباره ابن الرضا بود و علی اکبر ترین شد در چند جایی که عیان شد غیرت او با نام زهرا مادرش حیدر ترین شد فرمود بابایش از او بهتر نباشد مولودی از او با برکت تر نباشد @hosenih او آمد و ابن الرضایی کرد ما را از برکت نامش خدایی کرد ما را مشتی ز خاکیم و قدم بر ما نهاد و تا عرش برد و کبریایی کرد ما را دست کریمِ این امامِ ذره پرور یک عمر مشغول گدایی کرد ما را صوت دل آرای مناجاتش سحر ها سر مست جانان و هوایی کرد ما را بوسیدن خال رطب دارش در این ماه مهمان بزم با صفایی کرد ما را یک قطرۀ اشک از کنار سفرۀ او هر نیمۀ شب مردی بکایی کرد ما را از گوشۀ صحن و سرای کاظمینش مست حسین و کربلایی کرد ما را نیمه نگاه اوست تسکین الفؤادم کلب امیر کاظمین، عبدالجوادم @hosenih لبخند او آرامش جان رضا شد یوسف شد و مهمان کنعان رضا شد سجادۀ بابا شده گهوارۀ او لالایی اش آهنگ قرآن رضا شد آمد که باقی ماندۀ توحید باشد با نام او شیعه مسلمان رضا شد هر کس که از باب الجواد آمد زیارت با دست پُر، مشمول احسان رضا شد امشب دلم جایی دگر هم پر گشوده ارباب ما آغوش بر اصغر گشوده @hosenih امشب نمی دانم چرا در پیچ و تابم اشک دو چشمانم کند نقش بر آبم می جوشم و می جوشم و لبریزم از اشک چله نشینی پای خَم کرده شرابم امشب دخیل گوشۀ گهواره هستم دلگرمم و ایمن قیامت از عذابم عشاق را گویم ازین پس تا قیامت با نام اصلی ام کنید اینسان خطابم عالم همه دانند در کوی محبت من ریزه خوار سفرۀ طفل ربابم با اذن سقا در حرم سرباز عشقِ شش ماه سردار خیام بوترابم ای کاش همچون حق شناس پاک طینت عبد علی اصغر کند زهرا حسابم حالا که غم آلود گشته ناله هایم انگار باب القبله ی کرب و بلایم @hosenih او را خدا می خواست مه پاره ببیند مسند نشین کنج گهواره ببیند بر روی دستان پدر با کام عطشان با روی خونین، حنجری پاره ببیند یک عمر با زخمی که مانده روی سینه دور حرم بانویی آواره ببیند اما در آخر چون عموجانش ابالفضل او را صفِ محشر همه کاره ببیند لب تشنگان اشک را این طفل ساقیست شش ماه تا قربانی شش ماه باقیست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ بنویسید از او از همۀ زاویه ها تیترها پاورقی ها متن ها حاشیه ها همه جمعند سر سفرهء ارباب حسین رنگ و بوی علوی دارد اگر قافیه ها جای دارد که بیایند دوباره همگی به کمک ، مریم ها ، هاجرها ،آسیه ها همۀ هاشمیون منتظر یک خبرند حبس گردیده نفسهای همه در ریه ها قلب ها می تپد و ثانیه ها حساس است می شمارند همه تک تکِ این ثانیه ها نوهء ماهرخِ حضرت زهرا آمد علیِ سوم ارباب به دنیا آمد @hosenih خانۀ حضرت ارباب معطر شده است رونق خانۀ اوچند برابر شده است خانه ای با سه برادر ، سه قمر ، سه خورشید پدری محو رخِ این سه برادر شده است روی یک دوش ، رقیه ، علی اصغر حالا جاش دوشِ دگرِ ساقی لشگر شده است ز دو چشمش همه آثار بزرگی پیداست چقَدَر زود شبیه علی اکبر شده است همه تبریک بگوئید به ارباب و ربا ب راحت جان پدر ، هستی مادر شده است پدرش هرچه که خواهیم به ما می بخشد حتماً این بار به ما کرببلا می بخشد @hosenih مثل خورشید به دل سرزد و تابید علی صورتش مثل قمر بود و درخشید علی آمد وآمدنش خنده به لبها آورد آمد و بر پدرش روحیه بخشید علی زیر و رو شد دل ارباب چو خندید رباب عمه خندید ، لبش وا شد وخندید علی رحمتی بود که بر اهل زمین نازل شد به کویرِ دلِ خشکِ همه بارید علی عاشق نام علی بود حسین ابن علی پسرش را به همین قاعده نامید علی آمد ونامِ علی شایع و رایج شده است مثل عباسِ علی باب حوائج شده است @hosenih پاکی ات رفته به زهرا و شمایل به علی رنگ و بوی تو چو زهراست و مایل به علی خلق وخویت چو حسین است وابالفضل ، ولی رفته جذابیت چشم تو کامل به علی دلِ خود را به پدر باختی و دل به پدر پدرت باخته که باخته ای دل به علی محفل ذکر علی عادت دیرینۀ ماست هست اصلاً همۀ عشقِ محافل به علی هر که بر دامن تو دست توسل زد ، شد بی کم وکاست دل او متمایل به علی به علی رفته تماماً وجنات و سکنات به علی شیر خدا و نوهء او صلوات ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ شبی که از برکت، جلوه ای دگر دارد یقین که هر دلِ آگاه از آن خبر دارد شبی که مَرحَمت لطف دوست افزون است دعا و ذکر و توسل، بدان ثمر دارد @hosenih قلم به دست من اعجاز میکند امشب حلاوتِ سخنم طعمِ چون شکر دارد دوباره طایر اندیشه می پَرَد در اوج وَ مرغ فکر من از عشق، بال و پر دارد که گفته شامِ غم عاشقان ندارد روز شبِ فراق و غم ما دگر سحر دارد @hosenih رسانده پیک خدا، این نوید درعالم حسین در بغلش باز هم، پسر دارد علیّ اصغر ارباب آمده امشب بیا که باب الحوائج به ما نظر دارد *** بدون روضه چگونه کنم من از او یاد به آن غزل که بَرَم نام او اثر دارد @hosenih دوباره هفتم ماه محرّم است انگار درونِ سینه ام از ماتمش شرر دارد چو دید ناله ی"هَلْ مِنْ مُعیٖنِ" بابا را به عزمِ مقتل خونین خود خطر دارد مبین به چشمِ سر او را،تو شیرخواره و بس که سهمِ تیر سه شعبه چونان قمر دارد @hosenih به روی دست پدر می رود سوی معراج رقیّه از غم او دیدگانِ تَر دارد ز داغ اصغر و گهواره ای که غارت شد رباب، زخم عمیقی روی جگر دارد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ امشب نمی دانم چرا در پیچ و تابم اشک دو چشمانم کند نقش بر آبم امشب دخیل گوشه ی گهواره هستم دلگرمم و ایمن قیامت از عذابم عشاق را گویم ازین پس تا قیامت با نام اصلی ام کنید اینسان خطابم عالم همه دانند در کوی محبت من ریزه خوار سفره ی طفل ربابم با اذن سقا در حرم سرباز عشق ِ ششماه سردار خیام بوترابم ای کاش همچون حق شناسِ پاک طینت عبد علی اصغر کند زهرا حسابم حالا که غم آلود گشته ناله هایم انگار باب القبله ی کرب و بلایم @hosenih او را خدا می خواست مه پاره ببیند مسند نشین کنج گهواره ببیند بر روی دستان پدر با کام عطشان با روی خونین ، حنجری پاره ببیند وقتیکه جسمش روی دستان پدر بود آقای عالم را چه بیچاره ببیند یک عمر با زخمی که مانده روی سینه دور حرم بانویی آواره ببیند اما در آخر چون عموجانش ابالفضل او را صف محشر همه کاره ببیند لب تشنگان اشک را این طفل ساقیست شش ماه تا قربانی ششماهه باقیست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ امشب دلم لبریز احساسی جدید است آقا غلامت در دو عالم روسفید است ذکر قنوتم «یا جواد ٱلاجودین» شد دادی مرادم را اگر این دل مرید است انداختم حرز تو را بر گردن خود عشق تو در نزدیکی ِ حبلُ ٱلورید است @hosenih نقش نگینت بود "نِعمَ ٱلقادرَ ٱللّه" این افتخار ِ سنگ زیبای حدید است دستان پر مهرت مرا محتاج کرده با دست خالی رد کنی؟! از تو بعید است ذریّهٔ دردانهٔ سلطان طوسی گفتیم در وصفت: شهید إبن شهید است @hosenih باب ٱلجواد مشهدم را دوست دارم آنجا برای قفل حاجاتم کلید است مولای گندمگون؛ نقاب از چهره بردار نه! برنداری! چشم بعضی ها پلید است از علم بی حدّ تو مأمون غرق حیرت در محضرت علّامه از خود ناامید است @hosenih جانم فدای جای جای کاظمینت نذر تو چندین آیه قرآن مجید است- یاسین و ٱلرحمن و حمد و قل هوَ ٱللّه می آیم و هنگامهٔ وعده وعید است إذن از تو میخواهم مدد از مادر تو پابوسی ات وٱلله که عید سعید است @hosenih خادم فراوان داری اما چند سالی ست ذکر لبم؛ -ایکاش ما را می خرید- است تفسیر حُسن عاقبت یعنی همین که؛ پایینِ پایت مرقد شیخ مفید است! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ خانه وحی شده جنت اعلا امشب کرده مه در کف خورشید تجلا امشب از زمین یکسره بر عرش معلا امشب این بود ذکر خوش اهل تولا امشب که رباب امشب، قرص قمری آورده پدر پیر خرد را پسری آورده @hosenih غم گنه، خنده ثواب است ثواب است امشب بخت اندوه بخواب است بخواب است امشب در گُل دیده گلاب است امشب غرق در وجد رباب است رباب است امشب روح از شادی و از شوق نگنجد به تنش بوسه گیرد زلب اصغر شیرین دهنش @hosenih اهل دل جلوه جان از نظرش بستانید داروی درد خود از خاک درش بستانید بوسه از روی ز مه خوبترش بستانید عیدی از فاطمه و از پدرش بستانید عالم از وجد و صفا جنت دیگر آمد گل بیارید که امشب علی اصغر آمد @hosenih مهد او کعبه و چشم همگان زمزم اوست زندگی بخش دو صد عیسی مریم دم اوست ماه من مدح و ثنای همه عالم کم اوست آشنای دل خوبان دو عالم غم اوست گر به لب خنده و گر اشک فشانی دارد با حسین بن علی راز نهانی دارد @hosenih عطر گل از نفس او به چمن می آید بوی خون از دهنش جای لبن می آید گه پدر را زدمش روح به تن می آید گاه لب بسته و چشمش به سخن می‌آید بر لبش جام بلا خوب تر از شیر آید نگران است که کی حرمله با تیر آید @hosenih مفتخر می کند این طفل بنی الزّهرا را نه بنی الزّهرا بلکه همه دنیا را می برد خنده اش از شوق دل بابا را آورد یاد پدر قصّه عاشورا را آیه عشق به خال و خط و رویش پیداست مرگ خونین ز سپیدی گلویش پیداست @hosenih ماه رخسار نکوتر زمهش را نگرید بر رخ یوسف زهرا نگهش را نگرید شرف قرب وی و بُعد رهش را نگرید بسر دوش پدر قتلگش را نگرید طفل را دامن مادر همه دم جا باشد او زند بال که بر شانۀ بابا باشد @hosenih گُل رخساره او لاله علیّین است بند قنداقه او طُره حورالعین است پدرش بوسه زند بر لبُ ذکرش این است: «دهنت باز ببوسم که لبت شیرین است» خاندان نبوی دست بدستش دادند بوسه ها بود که بر نرگس مستش دادند @hosenih کیست این طفل که توحید بود مرهونش عشق، دلداده و ایثار و وفا ممنونش می دهد نور به خورشید رخ گلگونش سرخ رو وجه خداوند بود از خونش این همان است که در قلزم خون خنده کند خنده اش حجّت حق را کُشد و زنده کند @hosenih این چه ماهی است که خورشید سرافکنده اوست این چه طفلی است که استاد خِرد بنده اوست این چه کشته است که جان دو جهان زنده اوست این چه ذبحی است که خون را شرف از خنده اوست «میثم» این کودک شیریست که پیرش گویند پیشتازان صف عشق امیرش گویند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ خوشحال ازین غلامی و عرض ارادتم همراه با ملائکه مشغول خدمتم این لطف فاطمه است که داده لیاقتم عبد علی و آل علی تا قیامتم من نوکر و محب و فدائی اهل بیت بیچاره ام بدون گدایی اهل بیت @hosenih دارم به سر هوای جگر گوشه رضا افتاده ام به پای جگر گوشه رضا ممنونم از عطای جگر گوشه رضا ای جان من فدای جگر گوشه رضا عمریست زیر دین جواد الائمه ام محتاج کاظمین جواد الائمه ام @hosenih ای نایب امام رضا ، حضرت جواد یابن الرئوف ! شاه وفا ! حضرت جواد پروردگار جود و عطا ، حضرت جواد دریاب روزگار مرا ، حضرت جواد آقا به مهربانی تو دارم اعتقاد هستی جواد و ابن جواد و ابالجواد @hosenih ای سومین محمد این خانه، السلام ای سائل تو عاقل و دیوانه السلام ای صاحب کرامت جانانه السلام عیسی مسیحِ حضرت ریحانه السلام تو آمدی و دشمن دین نا امید شد بار دگر امام رضا رو سفید شد @hosenih با بودنِ تو عهد وفا سر نیامده چیزی به جز کرم که به این در نیامده وصفت به جز رضا ز کسی بر نیامده مولود از تو با برکت تر نیامده تنها امام لایق فرزندی رضا ! وصفت کجا و ذهن گنهکار من کجا @hosenih در کودکیت پیر زمین و زمان شدی آقا نهم ستاره این آسمان شدی امّید آخر همه بیچارگان شدی بالاتر از توقع ما مهربان شدی آنانکه خاک بوسی ابن الرضا کنند باید که خاک را به نظر کیمیا کنند @hosenih ای عادت همیشه ی تو ذره پروری خوب و بدند بر سر کوی تو مشتری دادی به یاد سائل خود کیمیاگری حقا که یادگاری موسی بن جعفری هر کس که برد نام تو حاجت روا شده درد نگفته در حرم تو دوا شده @hosenih ای انتقام کوچه همه آرزوی تو دل برده از امام رضا خلق و خوی تو باید گرفت درس برائت ز کوی تو ای غصه های فاطمه بغض گلوی تو تو مادری تر از همه ای بعد مجتبی خیلی عذاب داده تو را داغ کوچه ها ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ زِ فهمم فراتر جوادالائمه هزاران برابر جوادالائمه زِ هر خوب ، بهتر جوادالائمه زِ هر بهتری ، سر ، جوادالائمه شَهِ ذره پرور جوادالائمه همه دُرّ و گوهر جوادالائمه هم اول هم آخر جوادالائمه سلام خدا بر جوادالائمه @hosenih خبر دار سازید هر چه گدا را که باید ببینند آقای ما را ببینند در چهره اش مصطفی را جمالِ علی ابن موسی الرضا را ببینند اعجاز دست خدا را ببینند سیمای مشکل گشا را به دامانِ مادر ، جوادالائمه سلام خدا بر جوادالائمه @hosenih ارادت چه خوب است ابراز گردد ببر نام او تا که اعجاز گردد خوشا نوکری هایمان ساز گردد هُویّت به این شکل احراز گردد به نامش اگر صبح آغاز گردد زِ کارم هزاران گره باز گردد دعایی کند گر جوادالائمه سلام خدا بر جوادالائمه @hosenih تو آن رنگ و بوی بهاری که مانده ... زِ شمس الشموس آن نگاری که مانده من و سینۀ بی قراری که مانده تو و بخششِ بی شماری که مانده به جز نوکری چیست کاری که مانده؟ به قربان این یادگاری که مانده... زِ زهرا و حیدر ، جوادالائمه سلام خدا بر جوادالائمه @hosenih جز این خانواده به کس دل ندادم که این خانه بوده است باب المرادم مرا مادرم نوکری داد یادم برای غلامیِّ این خانه زادم به فکر زیارت اگر اوفتادم مقیّد به رفتن زِ باب الجوادم شفیع است محشر جوادالائمه سلام خدا بر جوادالائمه @hosenih زِ ماهِ رخش نور تابیده می شد طراوت به آفاق پاشیده می شد اگر شاخصِ جود سنجیده می شد شهِ کشور جود نامیده می شد گر از بخشش و جود پرسیده می شد همه در امامانِ ما دیده می شد ولی بیشتر در جوادالائمه سلام خدا بر جوادالائمه @hosenih ازل تا ابد از خدایش سلامش یَمِ علم ، می بارد از هر کلامش زِ دست رضا ریخته مِی به جامش صفاتش هویداست از رویِ نامش کند ماه سجده به هر صبح و شامش نگنجد فقط ذره ای از مقامش به هفتاد منبر جوادالائمه سلام خدا بر جوادالائمه @hosenih دگر روز آمد شبِ تار رفته دگر خواب از چشم بیدار رفته دلم هر کجا در پِیِ یار رفته نه یک بار و ده بار ، صد بار رفته جمالش گمانم به کرار رفته و در زُهد و تقواش انگار رفته به موسی ابن جعفر جوادالائمه سلام خدا بر جوادالائمه ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ رسیدی بین آغوش رقیه در شعف باشی رسیدی تا برای بوسه ی عمه هدف باشی علی اکبر رسید و چون عقیق دست بابا شد ولی تو آمدی در دست او دُرِّ نجف باشی گرفتی خو تو با بوی عبای حضرت ساقی تو باید مثل مروارید در قلب صدف باشی علی حق است و حق هم باعلی من خوب می دانم که تو معیار حق هستی اگر در هر طرف باشی تویی که از پر جبریل پیراهن به تن داری بنازم هیبتی مثل عمو جانت حسن داری @hosenih نوشته بر سر هر طاق و هر منبر، علی اصغر تو هستی ساقی و خم و می و ساغر، علی اصغر رقیه گوشه ای او را به روی پاش می گیرد و می خواند که ای همبازی خواهر، علی اصغر تویی که با نوازشهای پیغمبر صفا کردی شدی در بند آغوش علی اکبر، علی اصغر ربابه بوسه های پشت هم می زد به لبهایت تو هستی آشنا با بوسه ی مادر، علی اصغر ز رویت موج می زد هیبت مردانه ی حیدر چه غوغا می کنی ای بچه شیر خانه ی حیدر @hosenih برای دیدنت چشم همه غرق تماشا شد زمین از قطره های اشک مشتاقانه دریا شد چه رویی دلربا داری، چه گیسویی رها داری قیامت زودتر از موعدش انگار بر پا شد چنان باب الحوائج می شوی کز مهر و احسانت غلامی بر در این خانه از لطف تو آقا شد خدا را شکر ما هم نوکر این آستان هستیم که آقا شد هر آنکس نوکر فرزند زهرا شد تویی که پیش پاهایت پر پروانه می ریزد کسی بی بردن نامت ز جایش بر نمی خیزد @hosenih زمین دور سرم چرخید و شعرم را رها کردم برای مادرت نذر عجیبی ادعا کردم که شاید عاقبت روزی کنار این حسینیه مکانی را به عنوان "ربابیه" بنا کردم دلم می خواست روزی خادم صحن شما باشم نمی دانم چرا اینگونه نذرم را ادا کردم تویی باب الحوائج، استجابت می کنی ما را فقط با چشم بارانی دعا کردم دعا کردم شب عید است و ما هم نوکر آل عبا هستیم کرامت کن که ما چشم انتظار کربلا هستیم... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم تقدیم به ▶️ پسرم وقت درد و دل داری؟ که هوایم دوباره بارانی است حال و روز تو را نمی دانم حال و روزم همانکه می دانی است @hosenih چقدر طول می کشد امشب به گمانم سحر نخواهد شد شرح موی سپید مادر تو به همین مختصر نخواهد شد @hosenih بگذار پیش از اینکه با دل تو حرفی از غصه ها بگویم من با کمی اشک و گوشهء چادر روی ماه تو را بشویم من @hosenih با همین بوسه از روی عکست کام خود را عسل کنم مادر در خیالم همیشه می خواهم که خودت را بغل کنم مادر @hosenih خاطرت هست لحظهء رفتن آمدی مهربان در آغوشم عطر پیراهنت به یادم هست خنده ات کی شود فراموشم @hosenih چند سال است که رفته ای و هنوز چشم در راهم ای گل پرپر هر کسی زنگ خانه را بزند به گمانم تو آمدی دیگر... @hosenih تو کجایی که از تنت حتی یک نشانی و یک پلاکی نیست استخوانی ؟ چفیه ای ؟ عکسی ردپا یا که مشت خاکی نیست @hosenih تو کجایی که هر شب جمعه من نگردم بهشت زهرا را تو کدامین شهید گمنامی تو بگو پاسخ معما را @hosenih تو کجایی عصای پیری من باری از دوش خسته ام کم کن خبری از شهادتت برسان پسرم مادر شهیدم کن @hosenih راستی کسی به توگفته مادرت بسکه خون دلها خورد کم کم از دوری تو دق کرد و گل چادر نماز او پژمرد @hosenih پدرت را خدا بیامرزد مثل یعقوب ماجرایی داشت گریه می کرد در غمت اما در دل خویش کربلایی داشت @hosenih گریه می کرد قد رعنا را گریه می کرد آه بابا را لحظه ای بی قرار می شد و بعد گریه می کرد ارباًاربا را ... @hosenih بی سبب نیست هر زمان هرجا خوانده اند روضه ی جوانش را با تمام وجود حس کردم تو علی اکبری و من لیلا @hosenih لحظه های نماز صبح است و جا نمازم به دست لرزانم رو به قبله سلام خواهم داد به امام غریب و عطشانم ... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ؛ ▶️ دلدادگان این جا زیارت گاه عشق است ای راهیان نور این جا راه عشق است این جا همان بیت الحرام بندگی هاست اینجا محل پشت پا بر زندگی هاست @hosenih این جا سر تعظیم دارد ماه و خورشید نور خدا را می توان با چشم دل دید این جا همان میعاد گاه عاشقان است راه عبور مهدی صاحب زمان است این جا سحر هایش صدای آه دارد گویا علی سر در میان چاه دارد @hosenih این جا پر از عشاق سرگردان صحراست این جا صفای صبح گاهش نام زهراست این جا قنوت هر شبش مهتاب دارد دیدم هزاران زمزم پر آب دارد این جا لباس خاکی، احرام طواف است سرهای خونین روی دست، جای کلاف است @hosenih این جا خریداران یوسف سر جدایند حجاج این صحرا به دنبال منایند اینجا زیارت ها دهد بوی شهادت اصلی ترین نامش بود کوی شهادت این جا همه با غیرتان یک حرف دارند از ماجرای کوچه عمری بی قرارند @hosenih این جا همه تنها به فکر انتقامند در فکر آن فریادهای ناتمامند این جا همه از داغ سیلی ناله دارند بر سینه داغ یار هجده ساله دارند این جا همه سربند یا زهرا ببندند نگذاشتند دست امامی را ببندند @hosenih اما خدا را می دهم سوگند این جا بر چادر خاکی و بر پهلوی زهرا ما را شبیه گل ازین عالم بچیند پای رکاب مهدی اش خونین ببیند ای کاش من هم در هوایش پر بگیرم بوسه ز دستش با تن بی سر بگیرم @hosenih گر چه گنه کارم به پایش خار هستم من هم خریدار نگاه یار هستم آقا بزرگی کن دگر ما را سوا کن ای جبهه ما را راهی کرب و بلا کن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ؛ ▶️ جنگ یک جدول تناسب بود، تا جوابش همیشه این باشد پدرم ضربدر چهل درصد، حاصلش بخش بر زمین باشد عده‌ای را ضریب منفی داد، عده‌ای را به هیچ قسمت کرد تا هر آن کس که سوء نیت داشت، تا ابد زیر ذره‌بین باشد @hosenih یک نفر فکر آب و خاک که نه، در پی نان و آب بود از جنگ خطر جبهه را خرید به جان، تا پس از جنگ خوش‌نشین باشد یک نفر پشت خاکریز خودی، لشکرش را که در محاصره دید سر خود را گذاشت روی زمین، تا دعاگوی سرزمین باشد یک نفر فارغ از معادله‌ها، بی‌خیال تمام مشغله‌ها روی میدان مین قدم زد تا، ته این سطر نقطه‌چین باشد @hosenih در جواب کسی که می‌گوید، پدر از جنگ دست پر برگشت هر دو تا آستین او خالی‌ست، تا جوابش در آستین باشد هم‌قطار پدر که عکاس است، گفت در هشت سال جبهه و جنگ حسرتش ماند بر دلم یک بار، پدرت رو به دوربین باشد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ بين ملکوتيان چه نامش نامی‌ست می‌آيد و با آمدنش پيغامی‌ست @hosenih اين گونه غريب و بی‌نشان می‌آيد تا گويد هر چه هست در گمنامی‌ست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ؛ ▶️ دل دوباره عشق قسمت کرده است یاد کاوه، یاد همّت کرده است یاد سرداران بی سر کرده است یاد بدر و یاد خیبر کرده است @hosenih یاد مجنون و شلـمچه کرده است یاد غوغای حلبچه کرده است یاد فکّه، یاد مهران کرده است یاد نجوا‌های چمران کرده است یاد سربندهای یا زهرا(س) بخیر یاد آن دل‌های چون دریا بخیر @hosenih یاد آن نام آوران بی‌ریا یاد آن جان بر کفان جبهه‌ها یاد سنگرهای توأم با صفا نیمه شبها ذکر حقّ، یاد خدا یاد سرباز شهید بی‌پلاک یاد آن تن‌های افتاده به خاک ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ؛ ▶️ مسافران طلاییه جاده بی خطر است نیاز راهنما نیست، عشق راهبر است مسافران طلاییه سعیکم مشکور در این مسیر شما را شهید همسفر است @hosenih مسافران طلاییه ای بلاجویان سفر بخیر که اینجا کرانۀ ظفر است کنید از عملیات بدر و خیبر یاد که ذکر اهل ادب یادوارۀ هنر است اگر چه شد سپری بیست سال از آن دوران ولی هنوز شکوه حماسه در نظر است @hosenih سلام باد به ایثار کشتگان وطن که کارنامۀ آنان همیشه معتبر است موحدان به حرم بی وضو نمی آیند همین مکان حرم محرمان مفتخر است مسافری که سفیر سفارت عشق است به هر کجا که رسد طنینش پی خبر است @hosenih خبرنگار محبت شوید ای یاران که جبهه سنگر قربانیان نامور است زلال، خاک طلاییه همچو آب طلاست نه بلکه ارزش این خاک بیشتر ز زر است به وعده گاه شهیدانتان خوش آمده اید که میزبان شما خود امام منتظر است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih