زائرین محترم #حسینیه
✔️برای دسترسی بهتر به اشعار شهادت رسول گرامی اسلام و امام مجتبی (علیهماالسلام)، #هشتگ های زیر را لمس نمایید.
🔸#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
🔸#پیامبر_اعظم_ص_مدح
🔸#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_شهادت
🔹#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
🔹#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
🔹#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
🔹#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_مناجات
لازم به ذکر است: ان شاءالله اشعار شهادت امام رضا(ع)، امشب منتشر خواهد شد.
التماس دعا
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
ما شیعـهی آل مـرتضـائیم هـمـه
از خـاک بقـیـع و کـربـلائیم هـمـه
یک عمـر اگر شور حسینی داریم
مـدیـون امـام مجـتبـائیم هـمـه
شاعر: #مصطفی_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
•┈┈••✾••┈┈•
کانال تک بیتی، دوبیتی و رباعی های حسینیه
👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#روح_الله_قناعتیان
▶️
بلــند مـرتبه کرده خـدا ، مـقام حسن
رسیده بر همه ی عاشقان سلام حسن
به غربت و غم مولا قسم که قبل حسین
خدا زده دل و جان مرا ، به نام حسن
@hosenih
به خانه ای که درش سوخته دری بزنید
که باز می کند این در فقط امام حسن
خـدا از اول خـلقت ، در اوج زیبایی
کشیده ماه جهان را به احترام حسن
چـه انبیاء عـظامی بـزرگ سـاداتی
نشسته اند سر سفره ی طعام حسن
مرام چشم کریمان به غیر بخشش نیست
خدا کند که به ما هم ، رسد مرام حسن
سر است از همه نسخه های انسان ساز
صحیفه ای که نوشته بر آن پیام حسن
هزار کرب و بلا خون ِ ظهر عاشورا است
حماسه ای که نهفته است ، در نیام حسن
چقدر ، مزه ی «اَحـلٰی مـن اَلـعسل» دارد
به زلف ِ حضرت قاسم قسم قیام حسن
که داده بر همه ی عـاشقان ، غـم زهرا ؟
که ریخت در نفس شاعران کلام حسن؟
گذشته سالهای زیادی از آن زمان اما
گرفته بوی غم کوچه را ، مشام حسن
چه دیده در وسط کوچه ها مگر آن روز
که آب های گوارا ، شده حرام حسن
@hosenih
خوشا به حال کسی که گدای او باشد
همه غلام حسینند و او غلام حسن
برای آنکه تلافی شود غم سیلی
خدای من برسان روز انتقام حسن
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#احسان_نرگسی
▶️
نامت شفا بخش است ، بر هر درد تسکین است
یادت مسِّرَت بخشِ دلهایی که غمگین است
@hosenih
دنیا و اهلش روز و شب روزی خورت هستند
یعنی همیشه سفره ی لطفِ تو رنگین است
کافر اگر دلبسته ات شد جای حیرت نیست
عشق تو چیزی ماورای دین و آیین است
ما را بخواهی یا نخواهی ، نوکرت هستیم
جای تعجب نیست...رسم نوکری این است
با گریه از روی ضریحت بوسه می چینم
افسوس در خواب است...اما باز شیرین است
@hosenih
روضه نمی خوانم... فقط یک جمله می گویم
زهرا کجا و دستِ نامردی که سنگین است
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#احسان_نرگسی
▶️
پادشاه است هر آن کس که گدای حسن است
کار جبریل امین گریه برای حسن است
@hosenih
چای می خورد دم هیئت و با خود می گفت
شک ندارم که شفا در ته چای حسن است
چه خداوند کریمی همه را می بخشد
این خداوند به هر حال خدای حسن است
همهمه بین گداها به وجود آمده است
به گمانم که دگر دقت عطای حسن است
هر چه داریم و نداریم خودش داده به ما
هر چه داریم و نداریم فدای حسن است
کربلا قاسم او تا که به میدان آمد
همه گفتند که این شیر به جای حسن است
@hosenih
بعد نابودی حکام سعودی دیگر
نوبت ساختن صحن و سرای حسن است
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#ناصر_شهریاری
▶️
خدا نوشته به لوح و قلم ز روز نخست
تویی که عزت محضی ، تویی مسیر درست
@hosenih
چه غم نباشد اگر روی تربتت سایه
که آفتابی و عالم به زیر سایه توست
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_رضا_ع_شهادت
#امام_رضا_ع_مناجات
#قاسم_صرافان
▶️
نفسهای آخر، عطش، روضهخوان شد
که لبهای تشنه، به یادم بیاید
اباصلت! آبی بزن کوچهها را
قرار است امشب، جوادم بیاید
قرار است امشب، شود طوس، مشهد
شود قبلهگاه غریبان، مزارم
اگر چه غریبی، شبیه حسینم
ولی خواهری نیست اینجا کنارم
@hosenih
به دِعبِل بگو: شعر کامل شد اکنون
«و قبرٍ بطوس»ی که خواندم برایش
بگو: این نفسهای آخر هم، اشکم
روان است، از ابیات کرببلایش
از آن زهر بیرحم، پیچیدهام من
به خود، مثل زهرای پشت در، از درد
شفابخش هر دردم، از بس که خواندم
در آن لحظهها، روضهی مادر از درد
بلا نیست جز عافیت، عاشقان را
تسلای دردم، نگاه طبیب است
من آن ناخدایم، که غرق خدایم
«رضا»یم، رضایم، رضای حبیب است
رئوفم، شهیدم، امامم، امیدم
من آن شمس عشقم که بخشیدهام نور
شود هر کسی، هر کجا، بیقرارم
دلش را در آغوش میگیرم از دور
@hosenih
شدم آسمان، تا کبوتر شوی تو
رسیدم که آهویی آزاد باشی
بیاور غمت را، بیا زائر من!
که مهمان صحن گهرشاد باشی
اباصلت! آبی بزن کوچهها را
به یادِ سواری که با ذوالفقارش
بیاید سحر، تا بگردند دورش
خراسان و یاران چشم انتظارش
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_رضا_ع_مناجات
#محسن_ناصحی
▶️
به مشهد آمده بودم دلم حرم می خواست
دلم هوای حرم داشت ، روضه هم می خواست
@hosenih
چقدر دور تو ابنُ الشبیب می دیدم
برای روضه شدن شاعرت قلم می خواست
چه شد چه دید که در حس و حال گوهرشاد
هوای کرببلا کرده بود و غم می خواست
چه شورش است که در جان واژه افتاده است
یکی دو بیت دلم شعر محتشم می خواست
درست مثل نوای حزین نقاره
صدای گریه ی من نیز زیر و بم می خواست
@hosenih
میان بازدم و دم لبم سرود ؛ حسین
نفس کم آمده بود از تو باز ، دم می خواست
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_رضا_ع_شهادت
#قاسم_نعمتی
▶️
زانویِ خسته اش تکان میخورد
پیکرش را کشان کشان میبُرد
چند باری میانِ راه، افتاد
گفت یا فاطمه به راه افتاد
@hosenih
هردو دستش به پهلویش دارد
عرقِ سرد بر رویش دارد
تا که لرزه به پیکرش افتاد
وای،عمامه از سرش افتاد
تار می دید دیدگان ترش
گوئیا ریخته بهم جگرش
با لبِ آستین چنان زهرا
پاک می کرد خونِ لبها را
بر زمین میکشید پایش را
جمع میکرد هِی عبایش را
یک نگاهی به دور وبر انداخت
اشکی از دیدگانِ تر انداخت
تا که بر آستانِ حجره رسید
جگرش پاره بود ناله کشید
کاسه ی صبرِ عالمین شکست
همه درهایِ حجره را تا بست
زیر لب گفت : آه «أین جواد»
سرِ پا بود یک دفه افتاد
فرش ها را یکی یکی تا زد
تا گلویش لباس بالا زد
سینه اش را به خاکِ سرد گذاشت
یک مزاحم به رویِ سینه نداشت
گرد و خاکی بپاست در حجره
صحنه ی کربلاست در حجره
دست و پا می زد وکنارِ تنش
نیزه جا وانکرد در دهنش
کربلا جَدِ او چه بد جان داد
وسط نیزه دارها افتاد
یک نفر زد لگد به پهلویش
یک نفر پا گذاشت بر رویش
یک نفر آستین خود تا زد
گوشه هایِ رداش بالا زد
رویِ کُرسیِ عرش زانو زد
پنجه اول میانِ گیسو زد
@hosenih
خنجرش را گذاشت زیرِ گلو
وحده لااله الاهو
این گلو جایِ بوسة نبی است
حرز آن اشکهایِ زینبی است
هرچه خنجر کشید و باز کشید
جایِ لب هایِ خواهرش نبُرید
روضه را تا کنار عرش کشاند
وای ،جسمِ حسین برگرداند
گیسویِ مادری بهم می ریخت
حالتِ حنجری بهم می ریخت
کار بالا گرفت ای مردم
وای از ضربه ی دوازدهم
@hosenih
شکل رگ ها که نامرتب شد
این سخن دلخوریِ زینب شد
کاش در بین تان مسلمان بود
ذبحِ از پشتِ سر حلال نبود
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#عادل_حسین_قربان
▶️
هرآنچه غم به دلم بود، رفته است از یاد
که زل زدم به تو از بینِ صحنِ گوهرشاد
چه حس و حالِ عجیبی، چه شوقِ زیبایی
دوباره باز، گذارم به مشهدت افتاد
@hosenih
دوباره مرغِ دلم پر زدهست سوی بهشت
به یک نگاهِ تو، ویرانیام شود آباد
اگرچه غرقِ گناهم، به سویت آمدهام
در این حرم متجلیست جمعی از اضداد
گره ز کارِ من اینبار، باز خواهد شد
منی که گفتهام: آقا! قسم به جانِ جواد
@hosenih
... صدای همهمه میآید از میانِ حرم
شفا گرفته کسی پای پنجره فولاد
چه زود، حاجتِ خود را گرفت آن زائر
که سالها به دلش بود حسرتِ اولاد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#امام_رضا_ع_شهادت
#قاسم_نعمتی
▶️
ای رئوف همیشه خوب ، سلام
پیش تو می شود دلم آرام
شد زیارت همیشه نیمه تمام
هرکه رویت ندید،شد ناکام
کاش قلب مرا تکان بدهی
دیگر این بار رخ نشان بدهی
از همه غیر تو بُریدم من
خویش را تا حرم کشیدم من
گرچه رویِ تورا ندیدم من
طعم آغوشِ تو چشیدم من
آبرو رفته را خریدی تو
دست،رویِ سرم کشیدی تو
@hosenih
این رئوفی که میشناسم من
رَد نکرده ز خانه اش دشمن
پسرِ فاطمه است پس حتما
به قسم نیست احتیاج اصلا
دردهامان دواشود اینجا
گِرِهِ کور واشود اینجا
تو گنهکار را عوض کردی
دلِ بیمار را عوض کردی
هر گرفتار را عوض کردی
آخرِ کار را عوض کردی
راهم از حادثه به تو افتاد
عوضم کن تورا به جان جواد
شاهِ گنبد طلا،امام رضا
جلوه های خدا ، امام رضا
بقیع و سامرا، امام رضا
نجف و کربلا ، امام رضا
صاحبِ سرزمین ایرانی
تو برای همیشه سلطانی
قبله ی نور حضرت خورشید
نورِ حیدر زصحنِ تو تابید
هر شب از گنبد تو بی تردید
میشود جلوه ی نجف را دید
در حریمِ تو زائرِ نجفم
با سلامی مسافرِ نجفم
صحن هایت بهشت این دنیاست
چون حریم تو جنت الزهراست
کُنجِ باب الجواد، عرشِ خداست
چون نسیمش نسیمِ کرببلاست
درحرم هرغروب ،بی تابم
یادِ صحن و سرایِ اربابم
تاکشیدی عبا به روی سرت
نظر انداختی به دور وبرت
یک نفس پاره پاره شد جگرت
جمع کردی زکوچه بال وپرت
سرِ پا بودی و زمین خوردی
ناگهان نامِ مادرت بُردی
همه درهایِ حجره را بستی
روی پهلو گرفته ای دستی
یادِ گودالِ کربلا هستی
کِی گرفتار عده ای مستی
بین یک دسته گرگ ، شیر افتاد
جایِ تنگی حسین گیر افتاد
لبش از تشنگی تکان می خورد
نیزه او را به هرطرف می بُرد
گُل لبهاش با لگد پژمُرد
نیزه داری گلویِ او آزُرد
عده ای صبرِ خواهرش بُردند
دورِ لب تشنه آب می خوردند
@hosenih
تا بدن پایمال مرکب شد
وقت دیدار، نیمه ی شب شد
از حسینی که نامرتب شد
حنجری پاره سهم زینب شد
چه حسینی مُرمل بدماء
چه حسینی مُقطع الاعضاء
در کنار تنی که شد بی سر
نیمه شب خواهرآمد و مادر
دوزنِ مو سپید و یک پیکر
وا نمودند تا ز سر معجر
ناگهان ساربان ز راه آمد
بهرِ غارت به قتلگاه آمد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_رضا_ع_شهادت
#محمود_اسدی
▶️
ز سوز زهر شراری به حنجرش افتاد
نفس نفس زد و از پای آخرش افتاد
اگر چه سخت در آنجا به خویش می پیچید
ولی به حجره به در،دیده ی ترش افتاد
@hosenih
رضا به مثل حسین و جواد چون اکبر
حسین بود که در فکر اکبرش افتاد
به کوچه روی زمین می نشست و برمی خاست
زمین که خورد فقط یاد مادرش افتاد
همین که در وسط حجره فرش را برچید
به یاد قتلگه و جد اطهرش افتاد
**
چگونه خورد به حجره زمین نمی دانم
ولی حسین به گودال با سرش افتاد
اگر که غش کنم از این کلام کم باشد
نگاه هر چه حرامی به خواهرش افتاد
@hosenih
ز ابن سعد عقیله چقدر خواهش کرد
ببین به تنگی گودال پیکرش افتاد
تو را به جان عزیزت بگو سرش نبرند
که بین خیمه از این غصه دخترش افتاد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_رضا_ع_شهادت
#حضرت_زینب_س_مصائب
#حسن_لطفی
▶️
یابنالشبیب عمهی ما راه دور رفت
میخواست قتلگاه بماند به زور رفت
آتش گرفت چادرش اما کسی ندید
پنجاه و پنج سال قدش را کسی ندید
@hosenih
پنجاه و پنج سال بدون غمی نبود
تا آن زمان مقابل نامحرمی نبود
پنجاه و پنج سال پرش را گرفتهاند
مردانِ خانه دور و برش را گرفتهاند
یابنالشبیب عمهی ما احترام داشت
چندین امام زاده و چندین امام داشت
پیش بزرگ قافله فریاد میزدند
یابنالشبیب بر سرِ او داد میزدند
داغی کمر شکن کمرش را شکسته بود
یک نیزهی بلند سرش را شکسته بود
یابنالشبیب بسکه زمین خورد جان نداشت
میخواست راه علقمه گیرد توان نداشت
یابنالشبیب دختر دلگیر را زدند
پنجاه و پنج ساله زنی پیر را ...
اما رُباب زخم پَرَش را گرفته بود
از بسکه درد داشت سرش را گرفته بود
یابنالشبیب آتش خیمه امان نداد
فرصت به موی زخمی دختران نداد
از پیش نیزههای شکسته عبور کرد
او را به دستهای خودش جمع و جور کرد
@hosenih
او را به ریگهای پریشان سپرد و رفت
او را به آفتاب بیابان سپرد و رفت
او را به مردمان دهاتی سپرد و رفت....
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#حضرت_زینب_س_مصائب
#رضا_دین_پرور
▶️
بیشتر کفتر جلد حرم یک نفرم
عرض حاجت به دری جز در سلطان نبرم
زخمی صحن رضا را چه نیازی به دوا
می کشد دست، خودش روی سرم روی پرم
@hosenih
این زمین خوردن من ربط ندارد به کسی
بگذارید بیفتد به عبایش گذرم
کار هرکس در این خانه مشخص شده است
مثل جبریل، امین بوده ام و رفتگرم
خبرم کرد بیایم بنشینم بغلش
گفتم آقا گنهم؟ ...گفت که من بی خبرم
اعتمادش به فقیر و به گدا بیشتر است
او تصدق بکند در همه جا معتبرم
می زنم مشت به در مثل طلبکارانش
نیمه شب آمده ام آبرویم را بخرم
صفت بارز آقای من این شد که هنوز
نه بلد نیست بگوید به گداهای حرم
کار با لقمه ندارم برسد یا نرسد
صحبت سفره زهرا بشود پشت درم
**
وسط نافله اش اسم مرا هم برده
از دعاهای عقیله است دعای سحرم
@hosenih
گفت رفتی و نشستی به روی نیزه حسین
ولی ای وای سرم، دستم، پایم، کمرم
معجرم رابده، اینقدر سرم داد نکش
خیره ! نگذار کنار سر او، سر به سرم
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_رضا_ع_شهادت
#محمدجواد_شیرازی
▶️
بر روی خاک بال و پرت می کشی چرا؟!
با اشک، سرمه بر نظرت می کشی چرا؟!
با تو چه کرده زهر که رنگت پریده است
اینقدر آه از جگرت می کشی چرا؟!
@hosenih
بیرون زدی ز کاخ و نشستی به روی خاک
پنجه به خاکِ دور و برت می کشی چرا؟!
مانند بچه مرده فقط داد می زنم
داری عبا به روی سرت می کشی؟! چرا؟!
در هر قدم، دوبار می افتی به روی خاک
تا حجره جسمِ محتضرت می کشی چرا؟!
گریه نکن، مپیچ به خود، تشنه می شوی
کار از دو چشمِ شعله ورت می کشی چرا؟!
از حال می روی به سر و صورتت نزن
عکسِ غلاف در گذرت می کشی چرا؟!
تا حجره آمدی، در و دیوار روضه خواند
وقتِ ورود، تیزی مسمار روضه خواند
چشمت اگرچه تار ولی روی یار دید
خواهر نبود محضرت اما پسر رسید
قربان پلکِ زخمی ات از ماتمِ حسین
بر خاک حجره باز نمِ گریه ات چکید
سنگی به قصد بوسه زدن بر رُخت نخورد
آمد جواد و از رُخت ای ماه بوسه چید
پیراهنت دریده نشد بین گرگ ها
بالاسرت عزیزِ دلت، پیرهن درید
قلبت به یاد روضه ی اربابِ بی کفن...
وقتِ وداع با پسرش، تند می طپید
آمد حسین با سر زانو، نفس زنان
وقتی علی به روی زمین داد می کشید
@hosenih
صورت به صورت پسرش زار می زد و...
با چشم خیس هلهله و خنده می شنید
پاشیده بود میوه ی قلبش به زیر پا
تکه به تکه چید علی را روی عبا
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_پایان_صفر
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#امام_رضا_ع_شهادت
#حسن_لطفی
▶️
روزی دوبار دربِ بقیع باز میشود
روزی دوبار گریهات آغاز میشود
روزی دوبار روضهی تو: وا حسن....حسین
ای وای بی حرم حسن و بی کفن حسین
سهمِ دو چشمِ خیسِ شما خونِ تازه است
روزی دوبار انیسِ شما خون تازه است
این مهرِ مادرِ تو چهها کرده بادلت
یعنی که آب شعله به پا کرده با دلت
دیدی که آب با جگر فاطمه چه کرد
دیدی که آب با پسرِ فاطمه چه کرد
تقصیرِ آب شد دل زهرا شراره شد
تقصیر آب شد دو جگر پاره پاره شد
از کوزه آب تا که حسن خورد آب شد
وای از حسین آب نخورد و کباب شد
بعدِ حسین بعدِ حسن سربزیر آب
میسوزد آنقدر که شود چون کویر آب
از آن به بعد آب فرودست میرود
روزی هزار مرتبه از دست میرود
از آن به بعد زیرِ سرِ آب آتش است
فهمیدهام که در جگر آب آتش است
سیراب میکند همه را ، تشنه است خود
شرمنده است فاطمه را ، تشنه است خود
پیش حسین بغضِ قدیمِ حسن شکست
در بینِ خانه قلبِ کریمِ حسن شکست
الماس ریزهها جگرش را دو نیم کرد
یک ضربِ دست امام حسن را یتیم کرد
از سینه داغِ روز و شبش ریخت روی طشت
دیدی جگر زِ کنج لبش ریخت روی طشت
خونش نه ، پاره پاره زِ لبها جگر چکید
بر طشت نه به دامنِ زهرا جگر چکید
زینب رسید و گفت که ای وای مادرم
"آیا تویی برادر من نیست باورم"
در کربلا به خیمه نیامد عمویِ آب
از مَشکِ پاره ریخت زمین آبرویِ آب
مجبور شد به خاطرِ آب التماس کرد
رو زد برای طفلِ رُباب التماس کرد
بودند دیو و دَد همه سیرابِ آب
حیف
مَشکی نبود تا که نسوزد رُباب حیف
با التماس گفت عزیزم علی بمان
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
اما چه زود آب دوباره شراره شد
دیدی که وقتِ گریهی زهرا دوباره شد
شد بازهم بساط غمش جور وایِ من
شد آب زهر و زهر شد انگور وایِ من
انگور شعله شد جگرش را به هم که ریخت
آه از دلش که بیشترش را به هم که ریخت
هِی بر زمین نشت نشد چاره ایستاد
ای وای من که با جگرِ پاره ایستاد
@hosenih
آه ای کبود بال و پَرَت را زمین نزن
پیش جوادِ خویش سرت را زمین نزن
...
گفتم که اشک از چه چنین رنگ و بو گرفت
گفتی زِ چشم گریه کنان آبرو گرفت
روزی دوبار درب بقیع باز میشود
روزی دوبار گریهات آغاز میشود
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_پایان_ماه_صفر
#پایان_ماه_صفر
#روح_الله_قناعتیان
▶️
میـان گریه ی حـسرت مـرا تماشا کن
مرا که گـم شـده ام در گـناه ، پیدا کن
تو با گـذشت تـرین ، فرد روزگارانی
بــیا و بـا دل پـر غصـــه ام مدارا کن
@hosenih
مرا که بنده ی خوبی نبوده ام ، یک بار
به زور هم که شده جز ء نوکران جا کن
چـقدر اشـک شمــا را درآورم ؛ اصلا
وجود تار مـرا ، از ســر خودت وا کن
کسی که گریه ندارد فقیر بالذات است
کویر چــشم هـای مـرا مثـل دریا کن
تو اشک چشم های مرا دوست داری پس
هـمیشه دیده ی من را به اشک زیبا کن
برای آنکه دل ِ سنگ هم شود بی تاب
خودت صدای مرا بین روضه گیرا کن
مـرا شبیـه شهیــد شکسته پهلویی
شبــی مــسافـر قبـر کـبود زهرا کن
خودت جواب و سئوال نکیر و منکر را
درون قبـر ، به لب هـای خـسته القا کن
حرم نرفته ام امسال عقده ای شده ام
به حـق مـادرتان ، کــربلام امضـا کن
بیـا درآوریم ، از تـنت لـباس عـزا
تو در عوض به تن ما لباس تقوا کن
@hosenih
رسـیده ، مـاه ربـیع و سـرور ِ آل الله
بیا و غنچه ی لب های خسته ات وا کن
مسـافر ِ حـرم کـربلا ؛ عـزیز بتول
دو ماه روضه و اشک و عزایتان مقبول
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_رضا_ع_شهادت
#مجتبی_صمدی_شهاب
▶️
همه ديديد شدم شمع و شدم خاكستر
برنگشتم بسوي شهر مدينه ديگر
همه ديديد به دور از وطنم جان دادم
مردم از حسرت شهر و حرم پيغمبر
@hosenih
خواهرم نيز به ديدار من آخر نرسيد
تا دمي گريه كند روي سرم آن دلبر
آسمان دور سرم چرخد و چشمم تار است
بسكه خوردم به روي خاك زمين هي با سر
با لب چاك شده از اثر زهر جفا
وسط كوچه زمين خوردم و گفتم مادر
پسرم آمده تا مجلس ختمي گيرد
تا نگويند ندارد شه دين يك ياور
پسرم آمده تا روضه بخواند بسرم
روضه ء آن پدر مرده كنار اكبر
گل بريزيد به روي تن بي جانم تا
به خوشي از برتان پر بزنم من آخر
خوب شد تا وسط حجره كشاندم تن خود
زير خورشيد فروزنده نگشتم پرپر
@hosenih
واي از كرب و بلا و خفقان گودال
واي بر زينب و بر آن شه خونين پيكر
واي بر آن تن بي سر شده اي كه در خون
به زمين دوخته شد با نوك تير و خنجر
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
به مناسبت شب اول ربیع الاول مصادف با #لیلة_المبیت
#امام_علی_ع_مدح
#علی_اصغر_یزدی
▶️
مرا به شور کشید ست شهد انگورش
مذاب کرده مرا انعکاسی از نورش
حَلاوت عَسَل اَصل را نجف دیدیم
شراب می چکد از دست رنج زنبورش
@hosenih
«شنیده ایم» کرامات عاشق لالش
«ندیده ایم» به جز روشنایی از کورش
اگر که ماه تَرَک خورد و شَمس بر می گشت
به حکم دست یدالله بود و دستورش
بپرس از دَرِ خانه، مراتب صبرش
بپرس از دَرِ خیبر، مراتب زورش
شنیدم از دو لب ذوالفقار، می فرمود:
نوای هو هوی باد صباست ماهورش
دوباره خالی ام از خویش و پُر شدم از عشق
دوباره سرخوشم از شعر های مشهورش...
«علی امام من ست و منم غلام علی»
هزار جان گرامی فدای دستورش
علی ست مظهر «لایدرکٌ و لا یُوصَفْ»
نمی توان به دو تا جمله کرد محصورش
علی ست شاخص تشخیصِ خالِص و مُخلص
قسم به روز حساب و به نفخه ی صورش
علی فراتر از اِدراک ما زمینی هاست
خدا به دلبری از خلق کرده مأمورش
تَبوک را علی از دور حَل و فصلش کرد
و رومیان همه خواندند امپراطورش
کسی که تشنه ی پندش ملائکه بودند
به چاه کوفه چه گفت?! و چه بود منظورش?!!
دلی که عاشق مولاست رو نخواهد کرد
به جذبه های بهشت و کرشمه ی حورش
به شأن آیه ی «کَهْفُ الرَّقیمْ»، پی بردم
به محض دیدن عُشّاقِ جور واجورش
به دار باقی تمار و یاری عمار
نگاه کن، به هنر های مست و مستورش
@hosenih
همیشه خنده ی جانانه گریه می طلبد
به اشک خوانده مرا شعر های پُر شورش
#
سلام کرده ام از وادی السلام به او
به شوق وعده ی شیرین لحظه ی گورم...
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#علي_صالحي
▶️
روضه از اين ديگه بدتر نمي شه
غنچه با شعله برابر نمي شه
هر چي سعي مي كنم امشب براتون
كه نگم از ديوار و در نمي شه
@hosenih
حرفي از مردونگي پيش نكشيد
هيچ جا زن حريفِ لشكر نمي شه
وقتي آتيش بياد از جلو بخواي
از عقب نيوفتي با سر نمي شه
درِ خونه رو مادر افتاده بود
اوضاع از اين ديگه بدتر نمي شه
هر چي كه مي زندش بازم مي گفت
برا من هيچ كسي حيدر نمي شه
***
كي مي دونه نوكِ مِسمار يعني چي؟
كي مي دونه مردم آزار يعني چي؟
به خدا خيلي بَده اگر بگم
يه عزيز كرده بشه خار يعني چي؟
مي دونم هيچ كسي باور نداره
گريهي حيدرِ كرار يعني چي؟
بريد از چَشمِ علي سوأل كنيد
خجالت كشيدن از يار يعني چي؟
@hosenih
بچه اي كه تازه چار سالش شده
نمي دونه يك سگِ هار يعني چي؟
اونكه با لگد در و وا مي كنه
چي مي فهمه زنِ باردار يعني چي؟
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح، #لیلة_المبیت
بند بندِ قلبِ هر دلداده می گوید علی
هم توانگر، هم ز پا افتاده می گوید علی
آیه های وحی دارد مدح مولا می کند
تار و پودِ سبزِ هر سجاده می گوید علی
شاعر: #محسن_زعفرانیه
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح، #لیلة_المبیت
عشق نبی و یارِ زبردست؛ علی
امن است و امان یکسره! تا هست علی
شد حافظِ جان حضرت پیغمبر
فرماندۂ لیلة المبیت است علی!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#محسن_راحت_حق
▶️
حادثه بالا گرفت و عاقبت یک در شکست
ضربه ی پایی رسید و پهلوی مادر شکست
اجر و مزدِ حضرت خاتم ادا شد با لگد..
در میانِ خاک با یک ناله..پیغمبر شکست
@hosenih
مادرش را دید زیرِ دست و پا..دستپاچه شد
هیچ می دانی چگونه قلبِ یک دختر شکست؟
خواست تا بیرون کشد از آن هیاهو که نشد
پیشِ دو چشمانِ زینب ناگهانی سر شکست
شعله ها از یک طرف سوزانده روی فاطمه
ضربه های دیگری آمد که بال و پر شکست
در کشاکش ناله ی فضّه خُذینی می رسید
خادمه یک صحنه هایی دید تا محشر شکست
@hosenih
در حیاطِ خانه ..مولا گوشه ای افتاده بود
فاطمه را دید بر روی زمین..حیدر شکست
دستهای مرتضایش بسته شد در پیشِ او
با غلافی پهلو و بازوی یک همسر شکست
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e