#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#امیرالمومنین_ع_شهادت
همین که گفتم الهی...، اجابتم کردی
سریع آمدی و غرق رحمتم کردی
کسی که دست منِ پر گناه را نگرفت
خودت همیشه رسیدی، حمایتم کردی
بزرگواری و اصلاً ندیدهای انگار
زمانِ معصیتم گرچه رؤیتم کردی
به پشتوانهی فضلت گناه کردم من
به پشتوانهی حِلمت رعایتم کردی
حیا نکردم و مُهلت به بندهات دادی
حیا به جای من و این وقاحتم کردی
به برکتِ نَفَس و رحمت امام زمان
محب فاطمه و اهل هیئتم کردی
همین که ناله زدم عائذٌ بِأسمائک
گدای دائمیِ آل عصتم کردی
**
صدا زدم مددی...، زود آمدی حیدر
به لطف بادهی کوثر طهارتم کردی
پناه میبرم امشب به زیر ایوانت
که زیر سایهی ایوان، شفاعتم کردی
اگرچه عبدِ بدم، باز مُنتسب به توأم
تویی همان که همیشه ضمانتم کردی
تو قدر بودی و قدر تو را ندانستند
خودت برای شب قدر، دعوتم کردی
چقدر ناله زدی بین چاه، مظلومم
چقدر گریه کنِ این مصیبتم کردی
فدای زخم عمیق سرت شوم آقا
پرت به خاک مکش، غرق غربتم کردی
صدا زدی به سوی قاتلت، ز دنیایی،
که فاطمه به برم نیست، راحتم کردی
✍ #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
آمدم سرزده بی حرف و سخن
خستهام خسته ز آلوده شدن
به بزرگیت نظر کن، نه به من
من شکستم دل تو! تو نَشکن
تو بزرگی و حقیرم العفو!
باز تحویل بگیرم العفو!
یخ فروشم که یخم آب شده
بندهات بندهی ناباب شده
با هوی و هوسش خواب شده
سخت شرمندهی ارباب شده
پشت کردم به حسین، خام شدم
باعث گریهی آقام شدم
هیچکس دورو برم نیست که نیست
فکر توبه به سرم نیست که نیست
اشک و حال سحرم نیست که نیست
توشه بهر سفرم نیست که نیست
خرج نَفْسم شده کُلِّ عَمَلَم
میدود پشت سر من اَجَلَم
وای بر دور زقرآن شدنم
وای بر بی سرو سامان شدنم
از عطای تو گریزان شدنم
معصیت بود و پریشان شدنم
چکمه بر دوشِ خود آویختهام
بغلم کن که بههم ریختهام...
گرچه آلوده و رسوا هستم
نوکر فضه و أسما هستم
نجفی هستم و بالا هستم
شیعهی حضرت مولا هستم
حضرت بندهنوازست علی
بخدا روح نمازست علی
#شب_قدر ست بها میخواهم
درد کافیست دوا ميخواهم
رزق یکسال بُکا میخواهم
کربلا با رفقا میخواهم
تو بگو تا که ازین غم چه کنم؟
من هواییِ حُسینم چه کنم؟
**
آن حسین که غمِ آبش دادند
آب میخواست عذابش دادند
با کف و سوت جوابش دادند
رویِ سرنیزه که تابش دادند...
خبرش رفت به خیمه، ای داد...
مادرش دست به پهلو افتاد...
یوسف من! وسطِ گودالی
من بمیرم چقدر مینالی!
نیزهباران شدی و بیحالی
تاج روی سر من! پامالی!
مِهر من را به رویت میبندند
دست و پا میزنی و میخندند
آبرودار قبیلهست! نزن
با عصا برتنش ای مست، نزن
پلک خودرا که دگر بست! نزن
بی وضو بر بدنش دست نزن
این تنِ ذبحشده جانِ من است
چادرم هست، نگو بی کفن است
✍ #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
آنچنان زخم گناهان به پرم افتاده
که به صد شهرِ دگر هم خبرم افتاده
هرچه را جمع نمودم سر یک غفلت سوخت
زیر پای همه حالا ثمرم افتاده
من همان شاخهی سرسبز تَهِ باغ توأم
که دگر پیر شدم، برگو برم افتاده
بشکند پای من، ای وای چه کردم به خودم
به چه جاهای بدی که گذرم افتاده
دل من جای "علی" بود، خرابش کردم
از دلم نام شریف پدرم افتاده
جوشن ای کاش پناهم بدهد از آتش
من که خوردم به زمین و سپرم افتاده
بِعَلیٍ بِعَلیٍ بِعَلیٍ بِعَلی
که هوای نجفِ او به سرم افتاده
برسانید سلامِ منِ بد را به "حسین"
فطرس! امشب تو ببر... من که پرم افتاده
شب قدری ببریدم طرف کرببلا
خیر عالَم همه در این سفرم افتاده
دم افطار فقط گریه به آن تشنه کنم...
داغ خشکی لبش بر جگرم افتاده
::
نیزهها عاقبت از اسب زمینش زدهاند
خبر ذبح سرش بین حرم افتاده
✍ #سیدپوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌱یا صاحب الزمان...
خدا کند که قَدَر، اَندر این لَیالیِ قَدْر
مرا به هجر تو اینقَدْر مبتلا نکند
✍ #محمدعلی_مجاهدی
«التماس دعای فرج»
↳ @hosseinieh_net
313.7K
#شور #احساسی
#امام_حسین_ع_مناجات
بند 1⃣
نور بباره به قبرِ / پدر_مادرا که "عشقِ"
تو رو تویِ دل ما گذاشتن
چه تقدیری بهتر از این / توی همون عالمِ زر
اسم ما رو گدا گذاشتن
معلومه که دستِ رَد نمیزنی به سینم
حالا که گرفتارِ یلِ اُم بَنینم
میگن که بهشت دُرُست شبیه کربلاته
من بهشتو بین روضههایِ تو میبینم
«ای جانم حسین، جانم حسین، جانم حسین جان»
........................
بند 2⃣
وقتی راهی ندارم / میام سرم رو میذارم
رو ضریح ششگوشهت آقا
وقتی گره هست توو کارم / سلام میدم سمت یارم
حرم توئه عرش اعلی
از من اگه باشه روز و شب از تو میخونم
خوشبختی یعنی اسم توئه وردِ زبونم
هر جوری میشه منو نگهدار توی روضت
حیفه زیر دِینِ کسی غیر از تو بمونم
«ای جانم حسین، جانم حسین، جانم حسین جان»
.............................
بند 3⃣
ای تیکهگاهِ عالم / نده به هیچکس حوالم
با تو سرم بالاس همیشه
عشق تو برام مِلاکه / خوش به حال اون گدا که
حسین همهی زندگیشه
میمیرم اگه بگی دل از گدات بُریدی
هر جا که زمین خوردم به داد من رسیدی
آقا نکنه زیادی باشم توی روضت
آقا نکنه بگی گداییمو ندیدی
«ای جانم حسین، جانم حسین، جانم حسین جان»
✍ #احسان_نرگسی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح
#امیرالمومنین_ع_بستر_شهادت
ثمر نداشت! خزان میشد و بهار نداشت
زمان؛ بدونِ علی غیرِ شامِ تار نداشت
نداشت عالَم اگر مَظْهَر العَجائب را
کسی برای مباهات و افتخار نداشت
جَنم اسیرِ هراسی همیشگی میشد
علی نبود! جهان تیغِ ذوالفقار نداشت
بدونِ حیدر کرار، کارزار نبود
کنارِ قلعهی خیبر «دری» قرار نداشت
علی اگر نمیآمد، نبود حالِ طواف
بنایِ کعبه چنین مُهرِ اعتبار نداشت
بدونِ أشهدُ أنّ عَلی وَلي ٱلله
اذان به مأذنه مضمونِ استوار نداشت
نبود شاهدِ عینی برای عدلِ خدا
بساطِ حقطلبی هیچ اقتدار نداشت
فقیر تا أبدُالدّهرْ لنگِ نان میماند
نداشت یارِ مددکار و «روزگار» نداشت
اگر به خاک نمیکاشت بذرِ نخل، علی
رطب هر آینه بازارِ کسب و کار نداشت
اگر سقیفه نمیبود...، عالمِ باقی-
-بهشت بود سراسر! عذابِ «نار» نداشت
دلم گرفته برای سکوت و غربتِ او
برای جاریِ اشکی که اختیار نداشت
**
سرش شکست و رمق رفت از دو چشمانش
میانِ سینه نفسهایِ ماندگار نداشت
طبیبِ هر دو جهان را طبیب کرد جواب
وَ انتظار به جز حالِ احتضار نداشت
به غیرِ چند یتیمی که «شیر» آوردند
از اهلِ کوفه به جز کینه انتظار نداشت
شبیه فاطمه در لحظههایِ پایانی
نگاهِ کامل و لبخندِ آشکار نداشت
شبانه رفت و عجب تازه شد غمِ مادر
کسی شبیه حسن حالِ إنکسار نداشت!
✍ #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زمینه
#امیرالمومنین_ع_شهادت
بند 1⃣
شب بیتابیِ حسن، شب بیتابی حسینه
ناله و گریه و دعا، روی لبهای زینبینه
یه گوشه گذاشته
سرش رُ رو دیوار
میچکه رو گونه
اشکای علمدار
(مسجد سینه میزنه
منبر گریه میکنه
محراب از داغ تو تا
محشر گریه میکنه)
بند 2⃣
شب دلتنگی علی، شب دلتنگی یتیماس
شب دیدار فاطمه، شب وصل علی و زهراس
یه پهلو شکسته
که چشم انتظاره
علی دیگه طاقت
به موندن نداره
حیدر چش به راهه و
با تب گریه میکنه
پیش بستر پدر
زینب گریه میکنه
(مسجد سینه میزنه
منبر گریه میکنه
محراب از داغ تو تا
محشر گریه میکنه)
بند 3⃣
شب دیدارِ آخر و، شب غمهای زینبینه
کنار بستر علی، روضهَی غُربت حُسینه
بمیرم که زینب
داره میره از حال
علی داره میگه
چی میشه تو گودال
پیشِ چشم مادری
جنجال میشه قتلگاه
غوغا میشه کربلا
زینب میشه بی پناه
(وای از غارت حرم ...)
شاعر و نغمهپرداز: #وحید_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
4_5877485598649880594.m4a
1.52M
#زمینه
#امیرالمومنین_ع_مدح_و_مناجات
بند 1⃣
چه خبر نجف
نمیبری مارو، یه سحر نجف
یا بیا به خواب من، یا ببر نجف
هم یه کربلا ببر، هم یه سر نجف
بذار بیام
خودمو غَرق رؤیات کنم
بذار بیام
دلمو مستِ چشمات کنم
بذار بیام
پای ایوونْ طلایِ نجف
یه دل سیر تماشات کنم
ما رو یه افطار، مهمون خودت کن
زائر صحن و، ایوون خودت کن
ما رو یه روزی، قربون خودت کن
(یا علی مولا، مولا علی مولا)
بند 2⃣
باصفاس نجف
خدایی که عینِ، کربلاس نجف
خونهی پدری، شیعههاس نجف
آرزوی هر شبِ، نوکراس نجف
ببین چقدر
دل نوکر برات تنگ شده
دلم چقدر
برا صحن و سرات تنگ شده
بذار بیام
پای ایوون طلا که دلم
برا ایوون طلات تنگ شده
ما رو علی جان، مجنون خودت کن
تا نفسی هست، مدیون خودت کن
ما رو یه روزی، قربون خودت کن
(یا علی مولا، مولا علی مولا)
بند 3⃣
محشره نجف
خدایی از عالم، سرتره نجف
کربلا عشقه ولی، بهتره نجف
یه جورایی حرمِ، مادره نجف
دلم میخواد
تو نگاهم کنی پاک بشم
دلم میخواد
حسرت کلّ افلاک بشم
دلم میخواد
آخرش هم جوار شما
زیر ایوون طلات خاک بشم
ما رو مقیمِ، باروون خودت کن
ساکن صحن و، ایوون خودت کن
ما رو یه روزی، قربون خودت کن
(یا علی مولا، مولا علی مولا)
✍ #وحید_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_شهادت
#امیرالمومنین_ع_بستر_شهادت
#امیرالمومنین_ع_شب_شهادت
یا امیرالمؤمنين (ع)...
چشم تو ماتِ ابالفضل شد و ماتِ حسین
روضه خواندی دمِ رفتن به مصیباتِ حسین
✍ #مهدی_مقیمی
↳ @hosseinieh_net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ🏴
⚫️ در عرش، صدای «اِرجعی» پیچیدهست...
😭یتیم شدیم...
↳ @hosseinieh_net
#امیرالمومنین_ع_بستر_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع خطاب به #حضرت_عباس_ع
ازین اتاق نرو، یار زینب من باش
قمر، میان شب تار زینب من باش
بیا جلو پسر نازنینم ای عباس
بیا قرار دل زار زینب من باش
میان این همه محرم، دلش به تو قرص است
فقط کفیل و علمدار زینب من باش
بیا و قول بده هر چه هم که پیش آمد
تمام عمر، هوادار زینب من باش
بمان کنار حسینم، فدای راهش شو
امیر لشگرِ سردار زینب من باش
رشید اُم بنین، در شریعه چون رفتی
به یاد تشنگی یار زینب من باش
قسم به این تب زهری که آتشم زده است
به دور قافله، تبدار زینب من باش
پس از تو وای به حالش میان کوفه و شام
در آن مسیر، عزادار زینب من باش
اگر به نیزه سرت شد بلند، در آن حال
بیا و سایه به بازار زینب من باش
✍ #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_بستر_شهادت
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
مُردم امشب کنار بستر تو
باز کن چشم بسته را بابا
پدرانه بگیر در آغوش
زینب دلشکسته را بابا
فرق تو باز و چشم تو بسته است
میکشد غصۀ تو زینب را
باز لب وا کن و بخوان قرآن
بشکن آخر سکوت امشب را
آن شبی که سر تو ضربت خورد
نام تو بود ذکر افطارم
جای مادر اگرچه خالی بود
شکر کردم که من تو را دارم
شکر کردم که گرمی دستت
گرمی دست مادرم زهراست
شکر کردم که گرچه مادر نیست
به سرم باز سایۀ باباست
شکر کردم که زینبم، یعنی
همهجا زینت توام بابا
بعد مادر که رازدارت بود
مرهم غربت توام بابا
شکر کردم که تو بهار منی
باغ خانه پر است از بویت
شکر کردم که آسمان دلم
همهشب روشن است از رویت
شده شقّالقمر ولی، ای وای!
مثل فرقت شکستهام بابا
چشم بگشا کمی نگاهم کن
ماه درخوننشستهام! بابا
کاش آن ضربتی که قاتل زد
جای فرقت به فرق من میخورد
من بمیرم برای زخم سرت
کاش زینب بهجای تو میمرد
ضربتی که شکافت فرق تو را
کینۀ بدر و خیبر است و حنین
کینهای که پس از تو میگیرد
جان شیرین مجتبی و حسین
استخوانی که در گلوی تو بود
نفست را گرفته بود انگار
بود سی سال خار در چشمت
شاید از غصۀ در و مسمار
روی تو زرد و فرق تو خونی
رنگ دیگر گرفتهای بابا
بیشتر از تمام این سی سال
بوی مادر گرفتهای بابا...
✍ #محمدتقی_عارفیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_بستر_شهادت
بستر برای زینب کبری
یادآور غمهای بسیاریست
ِزخمِ سرِ بابای مظلومش
یک زخم سی سالهست که کاریست
زینب فراوان لاله برمیداشت،
سی سال پیش از بستر زهرا
حالا همان بستر پر از لالهست
از خونِ جاری از سر مولا
خون دلست اینها، نه خونِ زخم
سر باز کرده زخمِ دیرینه
امروز جاری از سر و دیروز
میآمد از پهلو و از سینه
این روزها حال و هوای او
حال و هوای حضرت زهراست
پیشانیِ مولا اگر باز ست
شرح عزای حضرت زهراست
هر روز پیش چشم مولا بود
آن لحظهای که فاطمه افتاد
سخت است، ناموس علی آن روز،
در پیشِ چشمانِ همه افتاد
*
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
جان دادم آن لحظه که نامردان
انسیه، حورا را نمیدیدند
بر چادرش پا مینهادند و
انگار زهرا را نمیدیدند
نه اتفاقاً خوب میدیدند
آن کوچه را از عمد، سَد کردند
نه اتفاقاً خوب میدیدند
از عمد، پهلو را لگد کردند
نه اتفاقاً خوب میدیدند
که بین دیوار و در افتاده
یک لحظه دیدم دومین ابلیس
با پا به جانِ کوثر افتاده
اشک خجالت بود در چشمم
خونِ شهادت بر رویِ زهرا
خون میچکید از چشمهای من
خون میچکید از بازویِ زهرا
حالا در آغوش پُر از دَردَم
محسن پس از سی سال میآید
بارِ سَفر بستم خدا را شکر
زهرا به استقبال میآید
✍ #محمدعلی_بقایی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا
نمی دانم چرا از روشنی، از نور میترسم
به من نزدیکی و من از تو دورا دور میترسم
چنان با تیرگی خو کردهام یک عمر که حتی
ببینم خانهام را میکنی پُر نور میترسم
بمیرانم ولی اول بخوان این اعترافم را
خدایا هرچه باشم باز هم از گور میترسم
الهی "وَحشَتی مِنْ ضیقِ لَحدی"، رحم کن بر من
من از تاریکی این قبر سرد و کور میترسم
الهی "لا تؤَدِّبْنی"، عقوبت کار رحمان نیست
من از اخم و سؤال آن دوتا مأمور میترسم
اگر نیش زبانم خانه و همسایه را آزرد
به فریادم برس، از نیش مار و مور میترسم
**
خدایا هرچه کردم، بر حسینت گریه هم کردم
من از بی آبرویی پیش او، بدجور میترسم
به اشکی بر حسینت میکنی خاموش آتش را
مرا بر آتش خشمت نکن مجبور، میترسم
✍ #محسن_ناصحی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا؛ #امیرالمومنین_ع_شهادت؛ #امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
وقتی بساط غفران، چارهگشای کار است
توبه بر اهل خسران، چارهگشای کار است
بر عبد روسیاهی که چارهای ندارد
تنها دو چشم گریان، چارهگشای کار است
کوه گناه بخشند اینجا به سوز آهی
آه از وجود سوزان، چارهگشای کار است
بزمی که میزبانش ستار و پردهپوش است
شرمندگی مهمان، چارهگشای کار است
وقتی رسیده کارم تنها به تار مویی
ذکر قدیم الاحسان، چارهگشای کار است
بر من که زیر دینم، دیوانهی حسینم...
یک کربلا به قرآن، چارهگشای کار است
یک عمر، نور رویش داد از خطا نجاتم
مصباح او کماکان چارهگشای کار است
حبی که از علی بر لوح دلم نشسته
روز حساب و میزان، چارهگشای کار است
در اوج بیپناهی، وقتی نمانده راهی
تکیه به شاه ایمان، چارهگشای کار است
هجر نجف حسابی اشک مرا در آورد
سجده به زیر ایوان، چارهگشای کار است
**
بر مصحفی که وا شد با تیغ ابن ملجم
کِی مرهم طبیبان، چارهگشای کار است؟!
تا زینبش نبیند فرق شکستهاش را
رفتن به پای لرزان، چارهگشای کار است
دلتنگ روی زهراست سی سال و این جراحت_
بر ختم درد هجران، چارهگشای کار است
✍ #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
گفتیم یا علی و، تا عرش پَر گرفتیم
امسال هم به لطفت، قرآن به سر گرفتیم
رحمت به روحشان باد، ما حب مرتضی را
از شیر مادر و از، نان پدر گرفتیم
از ما خطا و عصیان، از تو عطا و غفران
از آنچه حقمان بود، ما بیشتر گرفتیم
ای یار بگذر از ما، ما عاشق حسینیم
قول شفاعتش را ما از قمر گرفتیم
عمریست چشم خود را وقف عزا نمودیم
روضه به یادِ داغِ دیوار و در گرفتیم
از ما هر آنچه داریم جز اشک را بگیرید
ما هرچه که گرفتیم از چشمِ تَر گرفتیم
✍ #محمود_یوسفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
جنس بی قیمت و افتاده ته بازارم
تو بیا باز ضرر کن، بخرم، بردارم
جز ضرر گرچه برای تو ندارم اما
چون همیشه پدری کن، به کسی نسپارم
تو چنان بودهای ای عشق، که من از اینکه
به کسی جز تو بدهکار شوم بیزارم
ما که گفتیم غلامیم، شما هم مولا
لطف کن بین غلامان خودت بشمارم
پسرم از پدرم نوکریات بُرده به ارث
پدرم، من، پسرم، عاشق این تکرارم
آنچنانم که بدون تو بهشتم نروم
فکر بی تو شدنم سخت دهد آزارم
چندمین مرتبهاش نیست به یادم که چه خوب،
دست پُر مِهر تو برداشت گره از کارم
از ضریحت دو سه تا بوسه طلبکارم من
تا ضریحت طلبم را ندهد، بیمارم
✍ #حسن_کردی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_شام_غریبان
نام خود را نقش کن امشب به ایوان علی
ای به قربان علی و ای به قربان علی
سالها رفتیم مشهد تا که دربانی کنیم
تا که شاید یک سحر باشیم دربان علی
من که شبها میرسم تا صبح بارانی شوم
چشم خود را میسپارم دستِ باران علی
عرش هم حتی ندارد بی نیازیِ مرا
مادرم زهرا بزرگم کرده با نان علی
خوش بحال بچههای بی کسِ آن روزها
حسرتِ ما هست و خوابی روی دامان علی
مثلِ زینب ، مثلِ عباس است، مثلِ اکبر است
هرکه امشب میشود پاره گریبان علی
یک طرف امالبنین و یک طرف سوزِ رباب
گریهی ما را درآورده شبستان علی
گوشهای پیراهن بابای خود را باز شُست
امالکثومست و این شامِ غریبان علی
مثل چشمان حسین و مثل چشمان حسن
آه میسوزد جگرهای پریشان علی
وقت غسلش دست را روی شکاف سر گذاشت
آب هم آتش گرفت از زخم سوزان علی
خضر اُفتاده زمین، جبریل اُفتاده زمین
اصلاً امشب میشود این خانه ویران علی
اینطرف دست حسن، آنسو حسینِ بی کفن
یک کفن را میکشند آرام بر جان علی
سر به تابوتِ پدر میزد حسن میزد حسین
وای از عباس و از تشییع پنهان علی
*
بعد از این باید برای کربلا آماده شد
آخرین روز است زینب بود مهمان علی
آخرین حرفی که میزد با یتیم کوفه بود
گفت روزی میرسند اینجا یتیمان علی
کوفه بعد از من مدارا کن تو با سرنیزههات
کوفه! جانِ زینب و جانِ تو و جانِ علی
مجلس نامحرم و طشت زر و جانم حسین
کاش جایش بشکند آنروز دندان علی
*
"ای دل غمدیده حالت بِه شود، دل بَد مکن"*
نام ما ثبتست از اول به دیوان علی
هر زمانی که نجف میخواهم اما جور نیست
با قطاری میروم سمت خراسانِ علی
با علی ما آمدیم و با علی جان میدهیم
خاک ما را فاطمه خواندهست ایرانِ علی
*جناب حافظ
✍ #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_شام_غریبان
دگر ز مسجد کوفه نوا نمیآید
نوای نالهی شیرخدا نمیآید
برای عزت و ترویج راه بسم الله
صدای نقطهی پایین با نمیآید
چه کرده زهر که رنگ علی چنین شدهست؟!
چه کرده که نَفَسِ رفته، جا نمیآید؟!
هر آن چه شیر، به او میدهد طبیب اصلاً
به هوش، حیدر آل عبا نمیآید؟!
چه کرده است مگر تیغ، خونِ فرق علی_
چگونه بند به طب و دوا نمیآید؟!
هر آن چه زینب کبری پدر پدر گوید
دگر ز جانب بابا صدا نمیآید
آهای طفل یتیم نجف، گرسنه بخواب
ازین به بعد دگر مرتضی نمیآید
ازین به بعد اگر پیرمرد نابینا
غریب و خسته بگوید بیا، نمیآید
دگر میان هوای گرفتهی این شهر
شمیم همنفس مصطفی نمیآید
چه خوب! پیر لعینی به سوی جسم امام
برای ضربهزدن با عصا نمیآید
هزار شکر کفن هست بین کوفه هنوز
تن امام روی بوریا نمیآید
پس از پدر به تسلی و تعزیت، احدی_
به تازیانه سوی بچهها نمیآید
اسیر چیست؟! عزادار بعد دفن پدر
به احترام دوباره به خانه میآید
✍ #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#امیرالمومنین_ع_مدح
علی مشغول بازی با یتیمان بود وقتیکه
کسی چون إبن ملجم در نمازش "إهدنا" میخوانْد
شاعر: #محسن_ناصحی
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#امیرالمومنین_ع_مدح
همین ساعت که ما در حسرت یک بوسه میسوزیم
کسانی در نجف پیش ضریحش عالمی دارند
✍ #میثم_مؤمنی_نژاد
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#امیرالمومنین_ع_مدح
برو ضریح علی باش تا ببوسندت
چه صرفه میبری ای نقره از رکاب شدن
✍ #محمد_سهرابی
@dobeity_robaey
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امیرالمومنین_ع_مدح
به وقت کار نخلستان، اگر دنیا حواسش بود
نگه میداشت در شیشه، عرقهای جبینت را
✍ #حسن_معارف_وند
© اشعار آیینی حسینیه ↙️
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
آخرین مجلس من قبل مماتم روضهست
اولین محفل من بعد وفاتم روضهست
پدرم گفت گرفتار شدی روضه بخوان
خواندم آگاه شدم باب نجاتم روضهست
مال و فرزند و عیالم همگی وقف حسین
کارِ من در همهی طولِ حیاتم روضهست
چه نیازیست که نوکر به همه رو بزند
رزقِ افزون شده دارم، برکاتم روضهست
چارهای نیست اگر کرببلا روزی نیست
وقت ایامِ جدایی، عتباتم روضهست
وقت جانکندن من مرثیهخوان را گویید
سخن از غیر نگوید، سکراتم روضهست
گر بپرسند چه داری به شب اول قبر؟
باز با گریه بگویم حسناتم روضهست
✍ #سیدحسین_میرعمادی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح
دنیا مجال بوسه به خاک دَرِ علیست
باغ بهشت منظره دیگر علیست
کعبه بنا شد از جهت اولین دمش
مسجد مبارک از نفس آخر علیست
پرواز او فراتر از این آسمان ماست
قدر آن شبی که درخور بال و پر علیست
شاهنشهی که پینه به نعلین خویش زد
ای چرخ غافلی که کجا کشور علیست
خطهای عهدنامۀ مالک چه گفتهاند؟
کو مهتری که خاک پی اشتر علیست
تا هست عدل از نمکخندههای او
آبادی بهشت هم از کوثر علیست
آنجا که علم آدم و خاتم به هم رسید
قلب سلیم و خاطر روشنگر علیست
صفین را ببین و دلش را به نیزهها
تا بنگری که غربت و غم لشگر علیست
بر نیزه رفت اصغر و اکبر، شگفت نیست
پیداست تا همیشه که دعوا سر علیست
زینب، بزرگ بتشکن کوفه و دمشق
پیغمبر خداست نه پیغمبر علیست
من هم فتاده شور سلیمانیام به سر
چشم گدا به خاتم انگشتر علیست
✍ #علیمحمد_مودب
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e