eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
تا نگاهت بشود سهم گدایت شبِ قدر می‌شوم زائر ایوانِ طلایت شبِ قدر در خیالاتِ خودم آمده‌ام سمتِ حرم تا بخوانم دو سه خط گریه برایت شبِ قدر چشم را بستم و دادم «به تو از دور سلام» آمدم در نجف و صحن و سَرایت شبِ قدر بینوا آمده‌ام تا به نوایی برسم دردمندم! برسد کاش دوایت شب قدر غرقِ عصیانم و گفتی که بگو: یازهرا فرق دارد به خدا ذکرِ شفایت شبِ قدر عاشقت هست خدا؛ پس بعلیٍ(ع) العفو... رو زدم بر کرمت، شاه ولایت! شبِ قدر نام تو هست امان نامه‌ی از دوزخ؛ پس_ شبِ قدرم به فدایت! به فدایت شبِ قدر چشم در چشم تو گفتم صد و ده بار «ألغوث» تا که بخشیده شوم بعدِ دعایت شبِ قدر ** غمت افتاده به دل! رفتی و با گریه شده_ مسجد کوفه چه دلتنگِ صدایت شبِ قدر بیتُ الاحزان شده این خانه! ببین جمع شدند... بچّه‌هایت همگی دورِ عبایت شب قدر! © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مجنون شدم اما غم لیلا ندارم تشنه شدم راهی سوی دریا ندارم دیروزِ من را حسرت یک عمر پُر کرد در کوله‌ام جز ناله‌ی فردا ندارم با آتش عصیان، همه سرمایه‌ام سوخت چیزی برای محشر کبرا ندارم من را بزن تا حال نَفْسم جا بیاید اما نگو دیگر برایت جا ندارم خشم تو هم هرچند از روی علاقه‌ست من طاقت ناراحتی‌ات را ندارم این آخر عمری "شتر دیدی ندیدی" سنگین شده پرونده‌ام، امضا ندارم با این‌همه آلودگی اصلاً نگفتی کاری به کار نوکر زهرا ندارم بین نجف جان مرا باید بگیری چون حاجتی جز دیدن مولا ندارم دنیای بی کرببلا یعنی جهنم بی کربلا امیّد به دنیا ندارم مهمانی تو آمد و کاری نکردم دیگر سلاحی غیر گریه‌ها ندارم ** وا کن گره‌های مرا جان رقیه آن دختری که گفت من بابا ندارم با لکنت روی زبانش گفت عزیزم حالا که با سر آمدی، من پا ندارم حالا که دیدم سوخته‌تر بودی از من دیگر گلایه از سرِ سقا ندارم این شهر را روی سر خود می‌گذارم هرچند از ضرب لگدها، نا ندارم ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
منم و این شب میقات الهی العفو تویی و این‌همه حاجات الهی العفو شب قدر است الهی به رسول‌الله‌َت شب عفو است و ملاقات الهی العفو به صحیفه، به مفاتیح، به قرآن عظیم به زُمَر، غافر و صافات الهی العفو به ابوحمزه، کمیل و به دعاهای سحر به شب اهل خرابات الهی العفو مَسَّنا الضُّر، فَتَصَدَّق بِعَلیٍ بِعَلی آه جِئناک بِمُزجاة الهی العفو قدر زهراست الهی به پَرِ چادر او به دلِ مادرِ سادات الهی العفو به کریمی، به غریبی، به یتیمیِ حسن به کَرَمخانه‌ی حاجات الهی العفو به حُسینت، به حُسینت، به حُسینت، به حسین زیر رگ‌بارِ جراحات الهی العفو به دو دستان گره خورده‌ی سجاد میان زنجیر به اهالی مناجات الهی العفو به غم خاطره‌ی کرببلای باقر توبه از این‌همه آفات الهی العفو عمرِ من رفت، الهی به امامِ صادق خط بکش بر همه مافات الهی العفو من و زندان خطاهام به موسی‌الکاظم من و زنجیرِ مجازات الهی العفو به همین پنجره‌فولاد، به زوارِ رضا به تمامیِ زیارات الهی العفو هیچ جز شرم نداریم الهی به جواد جان این کعبه‌ی خیرات الهی العفو به دل محترم حضرت هادی یارب که نکردند مراعات الهی العفو و الهی به حسن از همه کوتاهی‌ها یا که از این‌همه افراط الهی العفو همه گفتیم بگوییم به مهدی الغوث به همین صاحب اوقات الهی العفو ** آه بر گریه‌ی صبح و شبِ او بر زینب پشتِ دروازه‌ی ساعات الهی العفو به رُباب و به سکینه، به غم گهواره موقع غارت و سوغات الهی العفو به زمین خوردن بی دست علمدارِ حرم وای از خیمه‌ی سادات الهی العفو به شهیدان حرم‌ها به سلیمانی‌ها می‌رسد روز مکافات الهی العفو ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴 با عرض سلام و تسلیت 📣 دوبیتی‌ها و رباعیات با موضوعِ و مصائب حضرت را در کانال زیر مشاهده نمایید 👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4 التماس دعای فرج
در یا بسوزان درمیان شعله خاکستر شوم یا ببخش این بنده را، آدم شوم، بهتر شوم بنده‌ی بد را زدن کاری ندارد، تو نزن جای آن، راهم بده در خانه‌ات نوکر شوم من قیامت پیش‌ِرو دارم که گریه می‌کنم وای اگر آن‌روز عریان وارد محشر شوم هرعذابی هست، باشد من تحمل می‌کنم نه نمی‌خواهم که ننگِ آلِ پیغمبر شوم رحمت تو بیشتر از این گناهان من است مرگ‌ بر من، گر که یک لحظه جدا زین دَر شوم من از اول خاک بودم، خاکِ نعلین علی پس خدا نگذار تا روزی که هستم زَر شوم ای گنهکاران، گرفتاران، علیکم بالنجف دارم امشب می‌روم در محضرش قنبر شوم ** فاطمه امشب می‌آید کربلا پیشِ حسین کاش من‌هم همسفر با حضرت مادر شوم یا بُنیَّ! دِشنه دَست اَز حَنجر تو بَر نَداشت حَق بِده اَز داغِ ذِبحت دَم‌به‌دَم مُضطر شَوَم... © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مسکینم و با ربِّ جلی می‌گویم شرمنده‌ام از گنه ولی می‌گویم تا آنکه ببخشی تو گناهانم را ده بار الهی بِعلی می‌گویم @dobeity_robaey
حقیقتِ شب قَـدْر ست حضـرت زهـرا برای درک شب قَـدْر، مادرم کافی‌ست @dobeity_robaey
کجا ماتم واسه حیدر گرفتی؟ بساط غم با چشمِ تر گرفتی؟ به قربون دلِ پُر دردت آقا کجا قرآن به رویِ سر گرفتی؟ @dobeity_robaey
قرآن و عترت‌اند؛ نجاتِ دَمِ لَحَد قرآن به سر بگیر و بگو: یاعلی مدد @dobeity_robaey
به‌مناسبت مگر نه اینکه همان طفل غزه طفل من است چرا سکوت کنم؟ سینه‌ام پُر از سخن است برای من اگر انسانم و مسلمانم جوانِ جانْ به کف غزه نیز هم‌وطن است هنوز هم که هنوز است خون نوشته "قدس" برای پیکر اسلام نقشِ پیرهن است به آتشی که برافروخته‌ست باد خزان چه غنچه‌ها که زبان بسته گرم سوختن است ببین مقابله‌ی تانک‌ها و انسان را کسی نگفت چرا؟! این چه جنگ تن به تن است؟! جوان سنگ به دستی به خط زد و دیدیم به روی شانه‌ی شهری شهید بی کفن است * مگر پرنده ما از قفس چه می‌خواهد ؟! تمام آرزویش لحظه‌ای رها شدن است ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬نماهنگ خانه‌ی اجدادی 🎙خواننده: محسن حسینی 🎶آهنگساز: امیرحسین سمیعی ✍ شاعر: یک روز خواهی دید ای قدس! صبح خوشِ آزادی‌ات را پس می‌دهد دشمن سرانجام این خانه‌ی اجدادی‌ات را اینجا تمام کودکانش مردان میدانی بزرگ‌اند در بند دشمن‌ها نماندند در بند ایمانی بزرگ‌اند مردان میدان می‌توانند با این غم کوچک بسازند این شهرها شهر تو هستند هرقدر هم شهرک بسازند دنیا همه خیره به سویِ این کوچه‌های مردخیزند اینجا تمام مردمانش چون مسجدالاقصی عزیزند از شاخه‌های سبز زیتون در هر مسیرت کوچه‌باغی‌ست تا فتح تو یک جاده مانده تا فتح تو یک جمعه باقی‌ست باید برای درک عشقت راز تو را از ما بپرسند هنگامه‌ی آزادی‌ات را از حاج قاسم‌ها بپرسند © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به‌مناسبت کسی که دیده‌ی او دیده‌ی خدابین است همیشه و همه‌جا صحبتش ز آئین است اگر چه بارِ گرانی‌ست بار دین، اما به فکر ملت اسلام و رونق دین است نظر کنید و بینید بعد چندین سال ز جور دشمن دین خاک غزه خونین است آهای ملت اسلام، درد دین امروز ز صهیونسیم ستم‌پیشه و پُر از کین است اگر شعار همه گشته مرگ بر آنان خدا گواست سزایش هزار نفرین است شکوه رزم جوانانِ غزه می‌گوید که پایداری آنان سزای تحسین است پیام سنگ به دستان قدس در امروز پیام‌آور رجم همه شیاطین است هنوز زخم دل اورشلیم تازه بُوَد هنوز غرق مصیبات دیر یاسین است دعای مردم آزاده و عدالت‌خواه نجات مردم آزاده‌ی فلسطین است قسم به خون شهیدان، که فتحِ قدسِ شریف ز فیضِ خونِ شهیدانِ قدس، تضمین است ز یُمن مَقدم مهدیِ منتقم، آن‌روز زمینِ قدس پُر از لاله و ریاحین است نوشته‌اند در این خطه‌ی شهادت و نور که لوح عشق «وفایی» همیشه زرین است ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خودت مگر که به زهرا، توسلی کنی امشب دعای ما، گل نرگس! نمی‌رسد که به جایی @dobeity_robaey
شعر من امشب مثنوی‌آباد درد است یاد فلسطین در دلم کاشانه کرده است بر سینه داغی آتشین دارم خدایا داغ فلسطین بر جبین دارم خدایا آنجا که معراج محمد میر عشق است آنجا که خاکش کو به کو تصویر عشق است آنجا که خاکش جلوه‌ی عرش الهی‌ست امروز می‌بینم اسیر بی پناهی‌ست می‌بینم اصغرها عطشناکند آنجا وز دشنه‌ی دشمن گلوچاکند آنجا آنجا صدای عشق را خاموش کردند از خون بسیط خاک را گلپوش کردند باز این دل سرگشته‌ام دریای خون شد اندیشه سرگردان صحرای جنون شد در باور اندیشه منزل کرد غربت تنها خدا داند چه با دل کرد غربت می‌سوزم و لبریز آهم آه ای اشک وا کن به چشم خسته‌ی من راه ای اشک غزه به جرم بی گناهی سوخت، آری در شعله‌ی خشم و تباهی سوخت، آری تازه شده غوغای صبرا و شتیلا تکرار عاشورای صبرا و شتیلا دود است و آتش، ترکش خمپاره و تیر در خاک و خون افتاده از ششماهه تا پیر یارب چه می‌بینم دلم باور ندارد خوابیده در گهواره طفلی سر ندارد ای خاستگاه تین و زیتون ای فلسطین خاک تو شد تاراج صهیون ای فلسطین ای قدس پاکت مسجد الاقصای تهلیل بر صحن و محراب تو ردّ پای جبریل پیغمبران را موعد دیدار با دوست معراج احمد بوده‌ای از خاک تا دوست ای شهر عشق و آرمان‌های مقدس قربانی راه تو جان‌های مقدس این روزها خاک تو دلگیر و غم افزاست در انتظار گام‌های نسل فرداست "الدوره"  ها اینک به خاک افتاده در تو گل‌های پرپر، سینه چاک افتاده در تو فریادهاشان شعله‌خیز جان خصم است حُسن ختام آتشین جولان خصم است وقتی مصاف سنگ با تیر و تفنگ است دیگر سکوت عالم اینجا عین ننگ است ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به‌مناسبت حق عیان خواهد شد آخر، تا ابد مکتوم نیست تیر و ترکش، پاسخِ یک کودکِ معصوم نیست ای برادر! از چه رو ساکت نِشَستی گوشه‌ای؟ این‌همه بی‌حرمتی بر یک مسلمان شوم نیست؟ شرِ اسرائیل باید کم شود از این جهان تا زمانِ فتحِ کامل، کارِ ما مختوم نیست کربلا، امروز قدس است و یمن...، ای وای بر_ روضه‌ای که در میانش حرفی از مظلوم نیست ناله‌ی مظلوم، می‌خواند تو را...، برخیز زود! روزهای بعد را هستیم؟... نه، معلوم نیست ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
من و این نَفسِ گرفتار، الهی العفو تویی و این دل بیمار، الهی العفو عوضم کن، عوضم کن، عوضم کن این‌بار خسته‌ام زین‌همه تکرار، الهی العفو روبروی حرم و چشم به گنبد دارم سرم و شانه‌ی دیوار، الهی العفو نکند بگذرد این ماه و نبخشی ما را بُگذر ای حضرت غفار، الهی العفو دلِ ما را بتکان تاکه بریزد جز تو... آه از غلفت غم‌بار، الهی العفو چند شب مانده از این سُفره، الهی اِرحَم چند شب مانده به دیدار، الهی العفو نکند آدمِ قبل از رمضان باز شوم باز نااهل و گنهکار، الهی العفو نگذاری بروم، رو بزنم بر غیرت آه از خاری اصرار الهی العفو ** به همان حامی تنهای علی در کوچه به همان مادر تبدار، الهی العفو به همان دست که از شال علی کنده نشد_ مگر از ضربه‌ی بسیار، الهی العفو به همان چادر خاکیِ در آتش مانده_ در میان در و دیوار، الهی العفو به نفَس‌های حسن، آهِ حسن، دادِ حسن -آی لعنت به تو مسمار - الهی العفو ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بار دیگر باز کن در را به روی نوکرت ناخوش احوالم بیا رو کن به سوی نوکرت تو خبر داری فقط از نامه‌ی اعمال من بین این مردم نرفته آبروی نوکرت با بد اخلاقی گذشت عمرم ولی اینجا فقط_ با نگاه تو عوض شد خُلق و خوی نوکرت چشم من نالایق دیدار رویت بوده است بارها آقا گذر کردی ز کوی نوکرت روز محشر که همه از هم فراری می‌شوند منتظر هستم بیا در جست‌و‌جوی نوکرت زیر این پرچم دلم کرببلایی می‌شود چون شده ذکر "حسین‌جان" گفت و گوی نوکرت سخت دلتنگ زیارت هستم و آقا شده_ دیدن شش‌گوشه تنها آرزوی نوکرت وقت مُردن سخت محتاج تو هستم پس بیا لحظه‌های احتضار و شست‌و‌شوی نوکرت ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بی‌عفتی، حراجِ هویت، فروشِ تن تعریفِ عده‌ایست همین از مقامِ زن! در چشمِ این گروه، تمامِ زنانگی یعنی که ریشه‌ی شرفِ خویش را زدن ای خواهرِ غیور! به جنگِ عدو برو از چادرت بساز، برایِ خودت کفن! این عزتی که رویِ سرت جاگرفته است بر تو رسیده است، نه امروز... از کهن میراثِ پاکِ خونِ شهیدان حجابِ توست بهتر در این مجال، که کوتَه کنم سخن_ جان داده‌ايم در رهِ غیرت، گواهِ آن: اشکِ عراق، غربتِ شام و غمِ یمن‌... ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ ؛ در خود خزیده بودم، تو بی خبر رسیدی من خواب مانده بودم، وقت سحر رسیدی حتی صدای پایت من را نکرد بیدار من منتظر نبودم، تو از سفر رسیدی تو در زدی ولی باز، نشنید گوشم انگار تو باز هم به داد این کور و کر رسیدی ای ماهِ روزه خیلی، خشکیده بود چشمم اما به جای من تو، با چشم تَر رسیدی دیدی فرار کردم، دیدی گریز پایم هم بیشتر دویدی، هم بیشتر رسیدی من در گناه بودم، نزدیک چاه بودم می‌خواستی نیفتم، آسیمه سر رسیدی دست مرا گرفتی، در روضه‌ام‌ نشاندی هم روضه‌خوان شدی و هم خون‌جگر رسیدی ** هر روز وقت افطار، هر روز مثل هر بار رفتی کنار گودال از تن به سر رسیدی لب‌تشنه بود ارباب، ای روضه‌خوانِ بی تاب بردار با خودت آب، فردا اگر رسیدی ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نصیحت پدرم مانده است در گوشم که روز فقر، شبش نان روضه نفروشم غم گرسنگی‌ات قوت غالب من شد همیشه در وسط روضه اشک می‌نوشم قسم به کِتری جوشیده در حسینیه که با کسی که نخواهد تو را نمی‌جوشم گرفت نور خدا زندگیِ تاریکم به لطف شعله‌ی در چلچراغِ بر دوشم "حسین" گفت پدر جای لای لایی شب شرابْ ریخت به جانم هنوز مدهوشم به چار گوشه‌ی قبرم قسم که بعد از مرگ برای تنگی قبرم گدای شش‌گوشم کفن که دستِ‌ مرا بست؛ دست تو باز است وَ دست باز تو یعنی بیا در آغوشم چرا به یاد لب تشنه‌ات نمی‌میرم مرا ببخش عزیزم که آب می‌نوشم مصیبت پدر و مادرم ز یادم رفت مصیبت پسر تو نشد فراموشم ** میان روضه‌ی بزم یزید فریادم به یاد شام غریبان اگر که خاموشم عزیز فاطمه خیلی برای من سخت است تو پاره پیرهنی، من لباس می‌پوشم سروده گروه شعری © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ ؛ بر لب اهل مناجات و سحر جان می‌رسد رفته‌رفته وقت مهمانی به پایان می‌رسد عبد رسوا و گریزانی که هر جا رفته است آخر مهمانیِ مولا، پشیمان می‌رسد در شب قدرش، همه بستند بار خویش را یک نفر جا مانده و با چشم گریان می‌رسد تا گنهکاری، پشیمان از گناهش می‌شود سوی او فوراً خدا لبیک‌گویان می‌رسد بر سر این سفره تا هستیم، بر دل‌های‌مان.‌‌.. دائماً انوار لطف حیِّ سبحان می‌رسد سائل معرفت از بیت بتول و حیدریم هرچه بر ما می‌رسد، از لطف ایشان می‌رسد تا که یک ذره فقط احساس غربت می‌کنیم بر سر ما دست آقای خراسان می‌رسد رزق آب و نان رعیت‌های این خانه فقط از عطای سفره‌ی بابای سلطان می‌رسد ** غربت موسی بن جعفر بر دلم آتش زند تا که هر دفعه به گوشم اسم زندان می‌رسد از رخ زرد و تن همچون خیالش شد عیان ارث از مادر به اولادش فراوان می‌رسد ساق پایش را چه کرده سندی ملعون مگر تا به محراب دعا افتان و خیزان می‌رسد ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بی سرپناهم، سرپناه از دست دادم بی تکیه‌گاهم، تکیه‌گاه از دست دادم من روسپیدی بهار مغفرت را پاییز با روی سیاه از دست دادم  من هرچه را با دل به دست آورده بودم با یک نظر، با یک نگاه از دست دادم  من اشک‌هایم، این قدیمی همسفر را همچون رفیقی نیمه‌راه از دست دادم  هی رزق، هی روزی مقدر کردی اما هی با خطا، هی با گناه از دست دادم سهم من از مهمانی‌ات شد نانِ حسرت این ماه را هم غرق آه از دست دادم ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شنیدم توبهٔ بی ادعا را زود می‌بخشی گنهکارانِ با حُجب و حیا را زود می‌بخشی همان‌هایی که اهلِ اشک و اقرارند؛ نه طغیان به قرآن! عاصیانِ با صفا را زود می‌بخشی طلبکارانِ از تو؛ حیف که این را نمی‌دانند بدهکارانه نیکوکارها را زود می‌بخشی دعای افتتاحِ تو، عجب حالِ بکا دارد سحرگاهان که اشکِ بی‌صدا را زود می‌بخشی به «أُدعوني» قسم، حاجاتِ اهل سجده را فوراً اجابت کرده و اهلِ دعا را زود می‌بخشی برای توبه گرچه دیر می‌آییم اما تو دقیقاً لحظهٔ افطار، ما را زود می‌بخشی به اَمراضِ وجودی بی تعلّل می‌دهی درمان گرفتارِ به انواعِ بلا را زود می‌بخشی همین «أَلعفو» می‌گویند مرهم می‌گذاری و به بیمارانِ نفساني شفا را زود می‌بخشی نمی‌دانم چه سرّی هست بینِ این همه سائل گدایانِ علي-موسی الرضا را زود می‌بخشی به عشقِ آن سلام ِ اولینِ رو به شش‌گوشه همیشه زائرانِ کربلا را زود می‌بخشی! ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ ؛ ؛ صبر کن استراحت کنم بعد یا به چشم تو عادت کنم بعد صبر کن با تو اُلفت بگیرم صبر کن با تو صحبت کنم بعد با رفیقان رفیقی نکردم چند روزی رفاقت کنم بعد کم از این عمر سختی ندیدم صبر کن تا شکایت کنم بعد صبر کن لااقل وقت رفتن یک نگاهی به ساعت کنم بعد یعنی اینقدر فرصت ندارم آرزوی شهادت کنم، بعد...؟ آه ای مرگ! ای آخرین برگ صبر کن تا وصیّت کنم... ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ ؛ ؛ آری همین امروز و فردا باز می‌گردیم ما اهل آنجاییم، از اینجا باز می‌گردیم با پای خود سر در نیاوردیم از این اطراف با پای خود یک روز اما باز می‌گردیم چون ابرها صحرا به صحرا بُرد ما را باد چون رودها صحرا به صحرا باز می‌گردیم این زندگی مکثی‌ست مابین دو تا سجده استغفراللهی بگو، ما باز می‌گردیم بین جماعت هم نماز ما فُرادا بود عمری‌ست تنهاییم و تنها باز می‌گردیم* ما عاقبت «انا الیه راجعون» بر لب از کوچۀ بن‌بست دنیا باز می‌گردیم ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ * «وَ لَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى‌ کَمَا خَلَقْنَاکُمْ‌ أَوَّلَ‌ مَرَّةٍ؛ همانا تنها به سوی ما آمدید، آن‌سان که در آغاز آفریدیمتان.» سوره انعام، آیه۹۴ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e